eitaa logo
🌼مهربانتر از بـابـا🌼
12 دنبال‌کننده
80 عکس
14 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸وقتی بارون می باره 🌱ما بچه ها شنگولیم 🌸از خدای مهربون 🌱از این نعمت ممنونیم 🌸درختا و حیوونا 🌱همراه ما خوشحالند 🌸حتی اگه خیس بشند 🌱اما بازم سرحال اند 🌸بارون وقتی می باره 🌱میوه و گل میاره 🌸تمیزی و زیبایی 🌱برای ما میاره 🌸وقتی که تشنه هستیم 🌱آب بهترین جوابه 🌸هر کس اینو می دونه 🌱آب مایه ی حیاته 🌸اینکه بارون می باره 🌱به خاطر امامه 🌸امامی که مهربون 🌱به حیوون و گیاهه 🌸از دعای خیرشون 🌱بارون و برف می باره 🌸هر بچه ای می دونه 🌱امام چه مهربونه 🌸بیاید ما هم بچه ها 🌱اینو بخوایم از خدا 🌸هر روز بشه دعامون 🌱سلامتی آقا @mehrabantar_az_baba ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
🌸هر کسی توی دنیا، یه آرزویی داره 🌱آرزوی بچه ها با همدیگه فرق داره 🌸آرزوی من اینه، بزرگ و دانا بشم 🌱بعد یارِ خوبی برا، امامِ دانا بشم 🌸اما یارِ خوب شدن، تلاش و زحمت می خواد 🌱دور بودن از دروغ و غیبت و تهمت می خواد 🌸هر کی دروغگو باشه، دور میشه از خداجون 🌱یار آقا نمیشه پس میشه یارِ شیطون 🌸کارهای بد برامون، مثل یه حبه قنده 🌱می پره توی گلو راه نفس و می بنده 🌸کارهای خوب برامون، مثل عسل شیرینه 🌱یار امام مهدی جون، پیش خدا عزیزه @mehrabantar_az_baba
🦋 💢 انتشار دهید ⭐ محتوای جوانه ها @mehrabantar_az_baba
📌 کودک در ١٤ ماه اول زندگی باید خواسته هایش بلافاصله انجام شود. تا دو سالگی تا جای ممکن زود انجام شود. هست دو تا پنج سالگی باید صبر را به کودک آموخت. کودک هر وقت چیزی خواست باید بگوییم اول دستمو بشورم بعد بهت آب بدم. اول به بابا زنگ بزنم بعد بهت بستنی بدم. کودکانی که از دو سالگی صبر کردن را می آموزند یا یاد میگیرند لذت را برای پاداشی بیشتر به تعویق بیاندازند در آینده بسیار موفق‌ترند. 🌸🍂🍃🌸 منبع : قصه های کودکانه @mehrabantar_az_baba
🦋سلام امامِ نازنین که صاحبِ زمانین ✨ما شما رو دوست داریم چون خوب و مهربانین❤️ 🦋مامان میگن همیشه به فکر بچه هایین🤗 ✨توی کتابم نوشته 📖 شما، ما رو دوست دارین 🦋دنیا گُلستان میشه اگه تشریف بیارید ✨آدم بَدا و دشمن نشسته اند در کمین 🦋شیطان در اضطرابه 👿 که کِی ظهور می کنین ✨من و دوستام قول میدیم باشیم تو درس بهترین 🦋خوش اخلاق و دُرستکار تا شما خوشحال بشین😊 ✨ما یک مهدی یاوریم پر قدرت و آهنین✊ 🦋با دشمنا می جنگیم شما که تنها نیستین ✨هر روز دعا می کنیم زودتر تشریف بیارین 💐💐💐💐💐💐💐💐💐 @mehrabantar_az_baba
🏴بسته ویژه سه‌ساله 🌹تقدیم به سه ‌ساله‌ی باز مانده از سفر اربعین چهل شبه می پرسم؛ تو واقعا کجایی؟ مادر به من نمی گه؛ خودت بگو بابایی مادر می گه همیشه: تو رفته ای در سفر؛ اگه سفر رفته ای، ولی چرا بی خبر؟ خودت می گفتی به من: عزیزِ من، دخترم؛ تنها نمی رم سفر؛ تو رو با خود می برم فکر می کنم نرفتی تنهایی در این سفر؛ گمون کنم پیشِ توست دادش، علیِّ اصغر بابا، دیشب دیدمت؛ میونِ صد ستاره؛ با ذوالجناح اومدی تو کربلا دوباره گفتی: با اسبِت منو؛ پیش خودِت می بری یه پیرهن، روسری؛ برای من می خری روسریم رو بابا از رو سرم کشیدند؛ نامحرمایِ شامی؛ موی سرم رو دیدند یک بارِ دیگه بابا به دیدنِ من بیا تاریکه این خرابه با شمع روشن بیا 👤مرتضی دانشمند ⚫️گنجینه313 ---------------------🌸 @mehrabantar_az_baba 🌸---------------------
✅ اگر می‌خواهیم زمان عج شامل حال ما شود، برای آن حضرت کاری انجام دهیم. شاید بگویید من برای امام زمان عج چه کار می‌توانم انجام دهم؟؟؟ 🌸یکی از کارهایی که می‌توان انجام داد صاحب‌الزمان عج است. 👌از مهم‌ترین راه‌های زنده نگه‌داشتن نام امام زمان علیه السلام علیهم السلام می‌باشد. 🌷بیاییم با این فرزندانمان را تربیت کنیم که آن‌ها هم آستان مقدس اهل بیت علیهم السلام باشند. 🍃علاوه ‌بر خانواده خودمان برای مقدس حضرت حجت علیه السلام‌ قدمی برای ایشان برداریم... ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ @mehrabantar_az_baba
🌺نام دعایی که مربوط به امام زمان علیه السلام است را پیدا کن... 📚پیک آخرین خورشید،محمد یوسفیان ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 👇👇👇 @mehrabantar_az_baba
🌺گلهای پیغمبر 🌷خدایا از تو ممنونیم که یک دنیا به ما دادی برای کارهای خوب دو تا دست و دو پا دادی 🌷محمد را فرستادی که او همراه ما باشد به او دادی تو قرآن را چراغ راه ما باشد 🌷به دست پاک پیغمبر علی روی زمین گل کرد زمین و آسمان شد شاد امیرالمؤمنین گل کرد 🌷علی شد همسر زهرا گل خوشبوی پیغمبر همان زهرا که نازل شد برایش سوره ی کوثر 🌷میان باغ خوبی ها درون خانه ی مولا شکوفا شد حسن، زینب حسین، آن لاله ی زیبا 🌷ولی افسوس این گل ها همین گل های پیغمبر همه پرپر شدند آخر یکی بعد از یکی دیگر 🌷همه پرپر شدند اما یکی در باغ گل جا ماند گل نرگس که مهدی بود کنار شاپرک ها ماند 🌷گل نرگس! بیا زیباست زمین، فصل بهار تو زمین و آسمان هستند همه چشم انتظار تو 🔹محمد عزیزی (نسیم) amoorohani.com ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄ 👇👇👇 @mehrabantar_az_baba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رضا رضا (سرود بچه های آباده ، دهه شصت) رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا دوست دارم نگات كنم تو هم منو نگاه كنی من تو رو صدا كنم تو هم منو صدا كنی 🌸🍂🍃🌸 منبع :قصه های کودکان لینک کانال جهت ارسال،دعوت و عضویت👇 @mehrabantar_az_baba
رضا رضا رضا رضا  رضا رضا رضا رضا  دوست دارم نگات کنم تو هم منو نگاه کنی  من تو رو صدا کنم تو هم منو صدا کنی  دوست دارم نگات کنم تو هم منو نگاه کنی  من تو رو صدا کنم تو هم منو صدا کنی  قربون صفات برم از راه دوری اومدم  جای دوری نمی ره اگه به من نگاه کنی  رضا رضا رضا رضا  دل من زندونیه تویی که تنها می تونی  قفسو وا کنی و پرنده رو رها کنی  رضا رضا رضا رضا  رضا رضا رضا رضا  میشه کنج حرمت گوشه قلب من باشه  میشه قلب منو مثل گنبدت طلا کنی  تو غریبی و منم غریبم اما چی میشه  این دل غریبه رو با خودت آشنا کنی  دوست دارم تو ایونِ آینه ات از صبح تا غروب من با تو صفا کنم، توهم منو دعا کنی  دلمو گره زدم به پنجره ات دارم میرم  دوست دارم تا میام زود گره هامو وا کنی  دوست دارم که از حالا تا صبح محشر همیشه  من رضا رضا بگم تو هم منو رضا کنی  حسرت زیارت جد تو مونده بر دلم  چی میشه اگه منو راهی کربلا کنی  یا علی موسی الرضا میشه به من نگا کنی  اونقده رضا کنی تا دردمو دوا کنی  رضا رضا رضا رضا رضا رضا رضا منبع: کانال قصه های کودکانه 🌸🍂🍃🌸مهربان‌تر از بابا🌸🍃🍂🌸 @mehrabantar_az_baba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عج) 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 نام : هم نام باپیامبر (محمد) کنیه : هم کنیه باپیامبر (أبوالقاسم) نام پدر : امام حسن عسگری(ع) نام مادر : نرجس خاتون(س) (نرگس) پدربزرگ پدری : امام هادی(ع) پدربزرگ مادری : قیصرفرمانروای روم جد والای پدری : حضرت محمد(ص) جد والای مادری : شمعون (جانشین بلافصل حضرت مسیح) زمان تولد : سپیده دم جمعه نیمه شعبان سال 255 هـ.ق محل تولد : عراق کنونی،سامراء القاب : مهدی،قائم،بقیةالله،حجةالله،ولی الله،أباصالح،منتقم،منصور،... چهار مرحله زندگی حضرت : 1- کودکی : 5 سال (255تا260) آغازامامت : نهم ربیع الأول سال 260 هـ.ق (در 5 سالگی) 2- غیبت صغری : از 8 ربیع الأول سال 260 تا 15 شعبانسال 329 هـ.ق (69 سال) 3- غیبت کبری : از 15 شعبان سال 329 تازمان حال 4- دولت کریمه : ازبعدازظهور وتشکیل دولت کریمه محل ظهور : مسجدالحرام کنارکعبه مرکزحکومت : مسجدکوفه محل سکونت : مسجدسهله منبع:❤️ واحدکار عموانصاری @mehrabantar_az_baba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨دانستنی های مهدوی 💟بچه های عزیزمون ما اومدیم با یک آیه ی مهدوی🤗 حالا این آیه رو بخونید 👇 وَالْعَصْرِ‌ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ‌ 🌱قسم به عصر [غلبه حق بر باطل‌]كه انسان واقعا در زيان است🌱(سوره عصر،آیه ۱) امام صادق (علیه السلام) در موردِ آیه می فرمایند: منظور از عصر در این آیه، زمان ظهورِ و خروجِ قائم است. ✅بچه ها یعنی اینکه ما باید توجه کنیم که ظهورِ امام زمانمون حتما اتفاق می افته 🤩 و اینکه خدایِ مهربون❤️ تو این آیه میفرماین، چی میشه که ادم دیگه ضرر نکنه ❓🤔 ✅بله عزیزایِ دل دقیقا👌 اگه ما بخوایم با امام زمانمون دوست بشیم و کارهایی کنیم که ایشون خوشحال شن هیچ وقت زیان نمیکنیم در عوض کلی هم تو زندگیمون برنده میشیم 😍 🌷 منبع: کودکیار مهدوی محکمات @mehrabantar_az_baba
پیغمبر خوب ما نور خدا محمد (ص) چراغ راه مردم رهبر ما محمد (ص) ما کودکان همیشه گوییم محمد (ص) ما پیرو تو هستیم صل علی محمد ای پیرو محمد ای کودک مسلمان قلب تو پاک و روشن از نور دین و ایمان یار و نگهدار تو باشد خدا و قرآن بگو تو، یا محمد صل علی محمد 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 @mehrabantar_az_baba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بچه هاااااا یه بااازی عالی داریم😊 گذاشتن لیوانها روی هم برای تقویت: 👀دقت توجه و تمرکز 🙌تقویت حرکت ظریف دست منبع:عمـو انصاری @mehrabantar_az_baba
🌸سلام سلاااام🌸 بچه هااااا زودی بیاین که یه خبرِ عالی داریم 😍 ✨از امشب یه جدید براتون میزاریم تو کانال که از مجموعه داستان های شگفت انگیز از کودکی امام زمان ارواحنافداه انتخاب شده...اسمِ این داستانِ جذاب (شوق دیدار) هستش 👌تا پایان این داستان همراهمون باشین🌺 از ما جدا نشیداااا🤗 منبع:🔅تیم پشتیبانی واحد کودکیار مهدوی مُحکمات🔅 @mehrabantar_az_baba
✨شوق دیدار_۱✨  هوای شهر قم به شدت گرم ☀️و تحمل آن در روزهای طولانی تابستان بسیار سخت😓 شده بود. مردم کارها و فعالیت های خود را صبح زود و هنگام عصر انجام می دادند تا در گرما کمتر اذیت شوند. کارهای احمد پسر اسحاق تا نزدیک ظهر طول کشید و حسابی گرمازده😪 شده بود، به همین علت با عجله خود را به خانه رساند. همسر احمد با دیدن این وضعیت، بعد از سلام و احوال پرسی، ظرف آب خنکی🍶 آورد تا احمد با آن سر و صورتش را بشوید و کمی خنک شود. احمد از همسرش تشکر🙏 کرد و بر خلاف روزهای دیگر به دیوار اتاق تکیه داد و به فکر فرو 🤔رفت همسرش رو به او کرد و گفت: احمد چه شده؟ اگر چیزی فکرت را مشغول کرده به من بگو: شاید بتوانم کاری انجام دهم. احمد گفت: مدتی است که امام حسن عسکری ✨ را ندیده ام و دلم برای ایشان تنگ شده،❤️ تصمیم دارم به شهر سامرا 🕌 بروم تا امام خود را زیارت کنم همسرش گفت: تو را به خدا به سامرا نرو شنیده ام حاکم ستمگر👺 آن جا بر امام عسکری علیه السلام✨ و پیروان او خیلی سخت گرفته و به هر بهانه ای یاران و شیعیان امام را دستگیر🔗 و زندانی کرده و بعضی از آنها را شهید نموده است؛ می ترسم😔 تو را هم که از یاران ویژه و خاص امام علیه السلام هستی دستگیر⛓ و زندانی کنند... ... منبع:🦋کودکیار مهدوی محکمات @mehrabantar_az_baba
✨شوق دیدار _۲✨  گفت: خودم این را می دانم، ولی نباید یاران و شیعیان امام به علت ترس😰 اطراف امام علیه السلام ✨ را خالی کرده و حضرت را تنها بگذارند، یار امام در هر شرایطی باید از امام خود دفاع کند؛ گذشته از اینها، امانت های مردم قم را باید به امام برسانم هم چنین پرسشی دارم که حتما باید از ایشان بپرسم فردای آن روز احمد برای زیارت امام عسکری علیه السلام✨ از شهر قم به طرف سامرا در کشور عراق 🐎حركت کرد. وقتی وارد سامرا شد از آنچه میدید تعجب کرد❗️ شهر پر از ماموران حکومت بود که تمام محله ها و کوچه ها را زیر نظر داشتند و بعضی جاسوسان حکومت نیز در جاهای مهم شهر در میان مردم حرکت می کردند. احمد هر طوری بود باید خود را به امام می رساند؛ نزدیک خانه🏡 امام رسید، اما تمام راههای ورودی به خانه امام را سرباز و نگهبان گذاشته بودند⚔ و دیدار و ملاقات با امام بسیار سخت شده بود، هرکس به در خانه امام می رفت او را گرفته و بازجویی می کردند که از کجا و برای چه آمده و چه می خواهد❓ ... 🦋منبع: کودکیار مهدوی محکمات @mehrabantar_az_baba
✨تو شهر قم خانومی هست ❤️که خیلی مهربونه 🕌هر کی میاد شهر قم تو خونه اش می مونه 🦋مهمونای آشنا از زن و مرد و دختر 👀حتی می بینن اون جا مهمونای کبوتر 🕊دور حرم می گردن پرنده های دعا 🤲دعاها رو می برن 💚بی صدا پیش خدا 🌟بانوی مهربون کیست ؟ پیش خدا معلومه ✋حالا سلامی بده به حضرت معصومه 🍃مرتضی دانشمند 🏴وفات حضرت معصوم(سلام الله علیها)، عمه ی امام زمان منبع:کودکیار مهدوی ممحکمات @mehrabantar_az_baba
🇮🇷 بسیجی بَسیجی اَم ، بَسیجی اَم سَربازِ صاحِبَ الزَّمان پِیروِ قُرآنِ کَریم پیروزِ دَر هَر دو جَهان رَهبَرِ مَن ، خامنه ای فَدای او جان و تَنَم چه پیر باشَم چه جَوان شَهیدِ راهِ حق مَنَم بَسیجی اَم ، بَسیجی اَم سَربازِ صاحِبَ الزَّمان خُدای مِهرَبانِ مَن  ظُهورِ او را بِرِسان  @mehrabantar_az_baba
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨شوق دیدار _۳✨  احمد با خودش گفت: باید نقشه ای🤔 بکشم تا بتوانم امام خود را ببینم؛ به همین علت، مقداری روغن🥃ماست🥣 و کشک🍶 خرید و آنها را روی اسبش🐎 گذاشت وهنگامی که به نزدیکی های خانه🏡 امام عسکری علیه السلام✨ رسید با صدای بلند گفت: زود بیایید روغن🥃 دارم و ماست🥣 و کشک🍶 دارم، همین طور می گفت و خود رابه خانه🏡 امام✨ نزدیک تر می کرد. چند مأمور احمد را چپ چپ 👀نگاه کردند ولی مانع او نشدند. احمد وقتی به در خانه 🏡امام رسید صدایش را بلند تر کرد و گفت :زودتر بیایید که نزدیک غروب آفتاب 🌒است می خواهم به شهر خودم بروم، به نصف قیمت💰 می دهم، عجله کنید. چند نفر از همسایه های امام عسکری علیه السلام✨ بیرون آمدند و به طرف او رفتند، اما چشمان احمد به خانه امام خیره😒 شده بود و با نگرانی😥 به در خانه 🏡نگاه می کرد. اگر چیزهایی که آورده بود تمام شود و کسی از خانه امام✨ برای خرید نیاید چه باید بکند. اما با باز شدن در خانه امام،تمام نگرانی های احمد برطرف شد ؛ نفس عمیقی کشید و به اطرافش نگاه کرد👁 تا مطمئن شود کسی متوجه او نیست. بعد به کسی که از خانه 🏡امام ✨آمده بود، گفت: من احمد پسر اسحاق از یاران امام علیه السلام✨ هستم و برای دیدن او به این جا آمده ام؛ تو به بهانه ی خرید روغن و کشک، همین جا اطراف اسب🐎 من باش و مشتری ها را به هر قیمتی💰 که اجناس را خریدند مشغول کن تا من بروم و امام راببینم. ... 🦋 منبع:کودکیار مهدوی محکمات @mehrabantar_az_baba