💐مدح ویژه عید سعید غدیر خم💐
💠 بهمراه سبک | 🎙 حاج محمود کریمی
غَدیر است و به لب جز ذکر یا حیدر نمیآید
فراوانی انگور است ومَستی سر نمیآید
غَدیر است و به جز آوای اَکمَلتُ نمیجوشد
غَدیر است و به لب جُز سورهی کُوثر نمیآید
چه ذوقی میکنم مضمونی از نام تو میچینم
چه زَجری میکشم وقتی که بِیتَم در نمیآید
چه بنویسم ز مَضمونی که در عالَم نمیگنجد
چه بنویسم ز اورادی که در دفتر نمیآید
قلم خُشک است و دفتر خُشک و دَستم خُشک و ذِهنم خُشک
که انگور ضَریحت نیست، شعر تَر نمیآید
همان گونه که سیب از کُنده ی عُریان نمیروید
همان گونه که صِید از پنجه لاغر نمیآید
نجف گفتم به انگشتر فروشان ذِکر میخواهم
همه گفتند:بر دُّر غیر یا حیدر نمیآید
بِجُوی از ریشهی این بیتها در الغَدیری که
به اثبات غَدیر از آن سند بهتر نمیآید
خدا رَحمت کند عَلامه را با من بگو: آمین
دعایش میکنم کاری ز دستم برنمیآید
چه رَشکی میبرم بر خاک نعلینش که میبینم
نشسته بر سر آن کفش و بر این سَر نمیآید
مساوی دیده دولت را و آب بینی، بُز را
کز او رنجاندن مُوری به کاهی بر نمیآید
عَلی که از عَلی بودن نمیافتد به غِفلتها
طلا که در کنار خاک و خاکستر نمیآید
عَلی جز از برای دین رَزمی نکردهست و
سخن جز از عدالت بر سر منبر نمیآید
برادر خواند حِیدر را پیمبَر خوب میدانست
که از آن نابرادرها برادر در نمیآید
سُخن جایی تمایل کرد که قافیه شد سختش
اگر حَقی ز ما خورده شده باشد سَره وَقتش
کُنون در مَثنوی باید بگردانم قلم را چون
غَزل قافیه محدود است، از او برنمیآید
به گِردابی در افتادم که پایانش نمیبینم
شباشب خواب اگر بِینَم جز ایوانش نمیبینم
بنازم با یتیمان پلکهای بیقرارش را
بنازم در مَصاف کفر برقِ ذوالفقارش را
بیان تُرک میبالد به خود شأن و مقامت را
مؤذنزاده وقتی میبرد با شوق نامت را
نمیخوانم نمازی که اَذانش بی عَلی باشد
عَلی بود و عَلی بود و عَلی هست و عَلی باشد
خدا وقت وداعش با محمد یاعلی گفته
خدا اَلحقوالنصاف گُل گفتهست و دُّر سُفته
چه خُوشبختیم که مَستیم جامی از ولایش را
خدا از ما نگیرد سایهی تُر عَبایش را
نگاهش زَهره میترکاند از دم عَبدِوَدها را
به رقص ذُوالفقارش جوی خون کَردهست صحرا را
بنازم از همه رنگی و قُوم خیل عُشاقش
یکی شد حَضرت سلمان، یکی شد جُرق جُرداقش
به هر سنگی که ابراهیم بر کعبه بنا میکرد
عرق از چِهره میافشُرد و حیدر را صدا میکرد
عصای مُوسی عِمران که آن بودهست و این بوده
دَمی با ذُوافقار حیدر ما همنشین بوده
میان مَثنوی گفتن غَزل میجوشد انگاری
حِماسه از تَغزل جامهای میپوشد انگاری
به هر دَر میزنم آیینه را هایی کُند امشب
که عین الله ما را هم تماشایی کُند امشب
تماشا میکنم اوج بلندای کلامش را
به حیرت مینشینم شیوه و راه و مَرامش را
چه میآید ز من غیر از غُلامی غُلامانش
چه میآید زمن غیر از به لب تکرار نامش را
به ماهم گوشهی چشمی میانداز شب عِیدی
که مولا دوست دارد گاه گاهی هم غُلامش را
اگر با بچه سیّدها رِفیقی خوش به احوالت
صراطی هست و روز اعمالی، نگه دار احترامش را
سَبویی گر تَعارف کرد ساقی که چه اندازه؟
بگو با عَدل یک جام و کَرم داری تمامش را
سخت نتوان گرفت دنیارا
سخت باید گرفت دامن تو
(عَلـــــــــــــی)
🔍جستجوگر
#اشعار | #مولودی | #مدح| #عید_سعید_غدیر
🌐 «محراب»؛ محتوای راهبری برنامههای تبلیغی
🆔 @mehrabnote
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈
57060_139869092904_1556480.mp3
1.56M
💐مدح ویژه ولادت امام کاظم ع
💠 بهمراه سبک
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
ذی الحجّه و دلها شد،مَحوِ گل شقایق
تابنده شد به عالَم،ماهِ امامِ صادق
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
امامِ هفتمِ ما،مِهرِ رُخَش عیان شد
آمد وَ سرپناه و،اُمیدِ عاشقان شد
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
اَبواء بهشتِ رضوان،گردیده از جمالش
جانم فدای حُسن و،خال و خط و خِصالش
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
آمد به دنیا عَبدی،حق طینت و دل آرا
گیریم به این ولادت،عیدی زِ دست زهرا
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
ما جملگی محبّ ِ ، اربابمان حسینیم
با پای دل روانه ، به سوی کاظمینیم
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
صلِّ عَلیٰ محمد امام کاظم آمد
🔍جستجوگر
| #اشعار | #مدح | #مولودی | #ولادت_امام_کاظم |
🌐 «محراب»؛ محتوای راهبری برنامههای تبلیغی
🆔 @mehrabnote
✳️ برای دوستان خود بازارسال کنید.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈