eitaa logo
❤کانال جامع مهرادران💙
581 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
897 ویدیو
5 فایل
ارتباط با اَدمین @Mohsen_kzm @mzm1371
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۴۰۳/۱۰/۱۱ 📷 گذار آرد مَهِ من گاه‌گاه از اشتباه اینجا فدای اشتباهی کآرد او را گاه‌گاه اینجا مگر رَه گم کند کو را گذار افتد به ما یارب فراوان کن گذارِ آن مَهِ گم‌کرده‌راه اینجا کُلَه جا ماندش این جا و نیامد دیگرش از پی نیاید فی‌المثل آری گرش افتد کلاه اینجا نگویم جمله با من باش و ترک کامکاران کن چو هم شاهی و هم درویش گاه آنجا و گاه اینجا هوای ماه خرگاهی مکن ای کلبهٔ درویش نگنجد موکب کیوان شکوه پادشاه اینجا شبی کان ماه با من بود می‌گفتم کلید صبح به چاه افکنده‌ایم امشب که دربند است ماه اینجا ندانستم که هم از نیمه‌شب تازد برون خورشید که نگذارد ز غیرت ماه را تا صبحگاه اینجا تویی آن نوسفر سالک که هر شب شاهد توفیق چراغت پیش پا دارد که راه اینجا و چاه اینجا به‌ کوی‌ عشق‌ یا قصر شهان‌ یا کلبهٔ‌ درویش فروغ‌ دوست‌ می‌خواهی‌ تو خواه‌ آنجا و خواه‌ اینجا بیا کز دادخواهی آن دل نازک نرنجانیم کدورت را فرامُش کرده با آیینه آه اینجا سفر مپسند هرگز شهریار از مکتب حافظ که سیر معنوی اینجا و کنج خانقاه اینجا شب بخیر 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
دراین‌صبحی‌که‌لبهایت‌،هوای‌بوسه‌سردارد سلام‌وبوسه‌تقدیمت،بخیراین‌صبح‌زیبایت صبح بخیر 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
سرو خوش قامت من صبح پر از شوکت من جز خیال تو نشد همدم تنهایی من بار دیگر تو بتاب بر دل سودایی من صبح بخیر 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
۱۴۰۳/۱۰/۱۱ 📷 به صبا پیام دادم که ز روی مهربانی سحری به کوی آن بت گذری کن ار توانی چو رسی به آستانش ز ادب زمین ببوسی ز من ای صبا پیامی بدهی بدو نهانی سر زلف مشکبارش به ادب مگر گشایی ز نسیم زلف بویی به مشام ما رسانی شب بخیر 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
چه سود خاطر ما را به جانبت نگرانی؟ که ما ز عشق تو زار و تو عاشق دگرانی نشسته‌ام که بجویی مرا، خیال نگه کن مگر به روز بیاییم و گرنه کی تو بخوانی؟ ز دوری تو چنان گشته‌ام ضعیف و شکسته که گر ز دور ببینی مرا، تو باز ندانی تو آفتاب و من آن ذره‌ام ز پرتو مهرت که از دریچه درآیم، گرم ز کوچه برانی مرا به عشق تو دشمن چرا معاف ندارد؟ گناه چیست کسی را؟ محبتست و جوانی ز راه دور دویدم برت، ستیزه رها کن غریبم آید از آن رخ، که بر غریب دوانی اگر به کوی تو آییم ساعتی به تماشا سبک مدو به شکایت، که می‌برم به گرانی بدین صفت که من آویختم به چنبر زلفت اگر دو هفته بمانم ز چنبرم نرهانی چو بر سفینهٔ دل‌نقش صورت تو نبشتم بسان صورت پاک تو پر شدم ز معانی به پیش دوست دریغا! که قدر خاک ندارد حدیث من، که چو آبی همی رود ز روانی شکسته شد تنت، ای اوحدی، ز بار غم او نگفتمت: ز پی او مرو،که زود بمانی؟ 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
شب فراق نخواهم دَواج دیبا را که شب، دراز بُوَد خوابگاه تنها را ز دست رفتن دیوانه عاقلان دانند که احتمال نماندست ناشکیبا را گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی روا بود که ملامت کنی زلیخا را چنین جوان که تویی بُرقعی فروآویز و گر نه دل برود پیر پای برجا را تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو بِبُرد قیمت سرو بلندبالا را دگر به هر چه تو گویی مخالفت نکنم که بی تو عیش میسر نمی‌شود ما را دو چشم باز نهاده نشسته‌ام همه شب چو فَرْقَدَین و نگه می‌کنم ثریا را شبی و شمعی و جمعی چه خوش بود تا روز نظر به روی تو کوریِّ چشم اعدا را من از تو پیش که نالم؟ که در شریعت عشق مُعاف دوست بدارند قتل عمدا را تو همچنان دل شهری به غمزه‌ای ببری که بندگان بنی سعد خوان یغما را در این روش که تویی بر هزار چون سعدی جفا و جور توانی ولی مکن یارا شب بخیر 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
ای کاش در این سردی دلگیر شب و درد آغوش تو میشد سبب شادی و گرما شب بخیر 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
سحر دمیده و بر شیشه می‌زند باران هوا مسیح‌نفس شد، به مقدم رمضان جوانه‌ها همه دست دعا به شاخه بلند شکوفه‌های بهاری به ذکر الرحمان وضو گرفته شقایق به جرعه‌ای شبنم نسیم غرق نیایش، درخت محو اذان گل محمدی و نغمۀ خوش صلوات نگاه نرگس سرمست همچنان نگران خوشا تلاوت قرآن به وقت آمدنت خوشا دعای سحر در نمازخانۀ جان اگرچه زخمی صد داغ کهنه است زمین نگاه لطف تو کافی‌ست تا بگیرد جان سلام بر تو که اصل سلام دیدن توست سلام بر سحرستان اول رمضان 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
نشد یک لحظه از یادت جدا دل، زهی دل، آفرین دل، مرحبا دل ز دستش یک دم آسایش ندارم، نمی دانم چه باید کرد با دل هزاران بار منعش کردم از عشق، مگر برگشت از راه خطا دل به چشمانت مرا دل مبتلا کرد، فلاکت دل، مصیبت دل، بلا دل از این دل، داد من بستان خدایا ز دستش، تا به کی گویم خدا دل درون سینه آهی هم ندارم، ستمکش دل، پریشان دل، گدا دل به تاری گردنش را بسته زلفت، فقیر و عاجز و بی دست و پا دل بشد خاک و ز کویت بر نخیزد، زهی ثابت قدم دل، با وفا دل ز عقل و دل دگر از من مپرسید؟ چو عشق آمد، کجا عقل و کجا دل تو لاهوتی ز دل نالی، دل از تو! حیا کن، یا تو ساکت باش یا دل شب بخیر 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
عمر به پایان رسید در هوس روی دوست برگ صبوری کراست بی رخ نیکوی دوست گر همه عالم شوند منکر ما، گو، شوید دور نخواهیم شد ما ز سر کوی دوست قبله اسلامیان کعبه بود در جهان قبله عشاق نیست جز خم ابروی دوست ای نفس صبحدم، گر نهی آنجا قدم خسته دلم را بجو در شکن موی دوست جان بفشانم ز شوق در ره باد صبا گر برساند به ما صبحدمی بوی دوست روز قیامت که خلق روی به هر سو کنند خسرومسکین‌نکردمیل‌به‌جزسوی‌دوست صبح بخیر 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
چرا تو ای شکسته دل خدا خدا نمی‌کنی؟ خدای چاره ساز را ، چرا صدا نمی‌کنی؟ به هر لب دعای تو فرشته بوسه می‌زند برای درد بی امان چرا دعا نمی‌کنی؟ ز پرنیان بسترت شبی جدا نبوده‌ای پرند خواب را ز خود چرا جدا نمی‌کنی؟ به قطره قطره اشک تو خدا نظاره می‌کند به وقت گریه ها چرا خدا خدا نمی‌کنی؟ سحر ز باغ ناله ها ، گل مراد می‌دمد به نیمه شب چرا لبی به ناله وا نمی‌کنی؟ دل تو مانده در قفس جدا ز آشیان خود پرنده ی اسیر را ، چرا رها نمی‌کنی؟ ز اشک نقره فام خود به کیمیای نیم‌شب مس سیاه قلب را چرا طلا نمی‌کنی؟ به بند کبر و ناز خود از آن اسیر مانده‌ای که روی عجز و بندگی به کبریا نمی‌کنی؟ 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein
بیا و قدر بدان دست‌های خالی را و از شمیم دعا پر کن این حوالی را.. بیا که ماه خدا و بهار قرآن است بیا که قدر بدانیم این لیالی را مباد بی ثمر از این بهار برگردیم ببار و یک‌شبه بردار خشک‌سالی را بیا که موعد «اُدعونی اَستَجِب لَکُم» است «تَعال» را بشنو، سِیر کن تعالی را به جای حسرت پرواز در هوای وصال وسیلهٔ سفرت کن شکسته‌بالی را دوباره شب به دعا افتتاح شد، برخیز! بخوان دعای ابوحمزه‌ ثمالی را 《کانال جامع مهرادران》 @mehraderan_naein