eitaa logo
مهر فرشته ها 🇮🇷
2.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
753 ویدیو
47 فایل
گاهی خدای مهربان می‌خواهد با دست تو، دست دیگر بندگانش را بگیرد؛ وقتی دستی را به یاری می‌گیری، بدان که دست دیگرت در دست خداست. *مهر فرشته‌ها* دستان شما را به خدا میرساند https://zil.ink/mehre_fereshteha شماره کارت`۵۸۹۲۱۰۷۰۴۴۲۱۹۴۱۱` گروه جهادی مهرفرشته ها
مشاهده در ایتا
دانلود
آه... صبح زود از خواب بیدار شدم، کاش آزادانه میخوابیدم...😴 نفهمیدم ناهار چه خوردم بس که فرزندم در سفره دست به همه چیز زد... کاش آزادانه میخوردم🍗🥩🥐 دلم میخواهد درسی بخوانم و تحصیلاتم را بالا ببرم کاش آزادانه می توانستم به دانشگاه بروم...👩‍🎓 مدام در خانه مشغول بچه ها و کارها هستم کاش آزادانه می توانستم به پیاده روی و بازار بروم...🛍🛒 فکرم روزها مشغول این عدم آزادی هایم بود...😕 دوست دبیرستانم را دعوت کرده بودم برای ناهار، کمی که سر گفتگو باز شد از جاری بودن نشاط در زندگی من میگفت، از خستگی هایش...🤕 دوست داشت مثل من ازدواج کرده بود و بچه می داشت، دوست داشت سرش شلوغ بود و مشغول...👶👧🧒 خسته شده بود از خواب زیاد، خوردنِ خوب، تحصیلات بالا، پیاده روی ها و بازارگردی ها!🙄 هر آنچه من فکر می کردم برایم حسرت است و عدم آزادی،خسته اش کرده بود!😐 بهتر فکر کردم... اینها که من دنبالش بودم در بند نفس و دنیا بودن بود! نه آزادی!😊 من آزادم، بنده ی خدا!😌 من از آن دم که در بند توام آزادم....🦋 https://zil.ink/mehre_fereshteha
همراهان عزیز؛سلام🌺 آزادی یکی از مفاهیم مشترک میان همه ی ملل و اقوام از گذشته تا امروزه... یکی از مفاهیمی که همه ی انسان ها در پی اون هستن...👤👤 بعضیا معتقدن فرزندان مانع آزادی مادر هستن⛔️ تجربه ی شماچیه؟ چقدر بخاطر فرزندانتون محدود شدین و آیا این محدودیت از شما سلب آزادی کرده؟🤔 تجربه هاتون در این مورد رو از طریق آیدی زیر با ما به اشتراک بزارین: @Ayeneh24372 https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام✋ شاید گاهی وقتها مادر احساس کنه بعضی آزادیهای البته ظاهری رو نداره اما اگه زاویه دیدشو عوض کنه دیگه چنین احساسی نخواهد داشت🙂 البته همیشه این کار راحت نیست و گاهی اینقدر تحت فشار روحی و جسمی قرار میگیری که اینا برات شعار میشه. اما باید تلاش کرد.😁 من خودم مدتیه وقتی خیلی خسته میشم و با خودم میگم چی میشه منم مثل فلانی راحت بشینم و پامو رو پام بندازم و یه قهوه بریزم و کاری که دوست دارم رو انجام بدم، یا راحت برم به درس و ورزشم برسم یا....🙄 اما بلافاصله ندای درونم بهم یادآور میشه که این روزها با همه سختیهاش مثل برق و باد میگذره!🍂 بچه هات بزرگ میشن و میرن دنبال زندگی خودشون و حالا کلی وقت آزاد داری اما تو دلت تنگ میشه برای این روزهای به ظاهر سختی که احساس میکردی آزاد نیستی تا هرکاری میخوای بکنی.😢 با این ندا اون افکار منفی سری از ذهنم دور میشه و میگم نه خداجون من راضیم شکرت😍☺️ https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام علیکم ☺️ آزادی هایی که بعد از حضور فسقلی در زندگی دو نفره مان از من سلب شد 😄😈 بدین شرح است... 🤪اراده لحظه ای برای رفتن به بازار و با فراغ بال گشت و گذار و خرید و از این مغازه به اون مغازه . حضوری درس خواندن در حوزه (سال آخر بودم الان خوب بود امتحانای آخر رو بدم ولی خب نشستم در جوار خانواده فعلا 🙃) دندان پزشکی رفتن با خیال آسوده😢 شب با آرامش خوابیدن و البته روی کمر خوابیدن که مورد علاقمه😅الان یا به روی شانه چپ یا به روی شانه راست میخوابم که تا صبح شانه درد میگیرم گاهی اوقات تا زینب خانم یک ساله شیر میل کنند🤩. دو نفره اتاق خوابی آروم و بدون استرس 🤐سلب شد اَزمون🙄 اماااااا با همه این احوالات ناراحت نیستم چون خییلی خیلیی چیزای خوب و زیاد و مفید و ارزشمندی بدست آوردم با حضور دخترم که به همه سختی ها می ارزه. زینب دخترم برای من مثل آسانسور 😍میمونه واسه بالا رفتن از برج اخلاق و رسیدن به کمال انسانی شاید اگه همسرم و دخترم نبودن مجبور بودم پله پله بالا برم گاها شاید از پله ها میفتادم پایین .😉 الحمدالله برای داشتن این نعمات 😍 خدا قسمت و روزی مجردا و متاهل های بدون فسقلی بکنه ان شاالله .😌💐 قسمت ما هم بشه بچه های بیشتر و سالم و صالح 😍😍 https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام ✋ من مادر ۵ فرزند سالم هستم وقتی ازدواج کردم سوم راهنمایی بودم😊 دبیرستان را حضوری و غیر حضوری گذراندم دانشگاه دولتی قبول شدم 🤓 وقتی لیسانسه شدم سه تا فرزند به دنیا آوردم 👶👧🧒 دوران دانشنجویی سر فرزند سومم باردار بودم...🤰 یادم هست تا چهارم تیر ماه امتحان داشتم و هشتم تیر ماه از دانشگاه به زایشگاه رفتم 😄 و باز پاییز که دانشگاه شروع شد سر کلاس رفتم و ابدا بچه داری مانع پیشرفت من نشد 😎 اتفاقا وقتی تعداد بچه ها بیشتر می شه برنامه ریزی مادرها دقیق تر می شه 🗓 کافیه اولویت بندی کنیم و زندگی مون رو پیش ببریم 🙂 اولویت بندی خونه ما که با کمک همسرم برنامه ریزی کردیم اول : خودمان وبچه ها دوم :درس سوم :کارهای منزل حالا هر کدام از موارد دنیایی داشتند خودمان و بچه ها که نیاز های مادی و معنوی داشتیم و باید مورد بررسی قرار می گرفتند و برطرف می شدند 🙂 درس که به بهترین نحو انجام می دادم 😌 کارهای منزل اوقات فراغتم شده بود یعنی وقتی از بچه و درس فارغ می شدم به سمت کارها می رفتم و یک تنه انجام می دادم ...💪 خیلی از موارد مواقع امتحانات از همه ظرف های کابینت استفاده می کردم و تا چند روز ظرف و ظروف بود که صدایم می زدند 🤭 اما به محض تمام شدن ایام امتحانات گرد گیری کامل انجام می دادم 🤗 همین برام کافی بود که همسرم مشوق درس خواندن و مراقبت از بچه هام بود حالا هم چند وقتیه دوباره داره تشویقم کنه ادامه تحصیل بدم با وجود پنج بچه ☺️☺️ https://zil.ink/mehre_fereshteha
سلام✋ نمیدونم اینایی که میگم ممکنه ناشکری باشه! خب با اومدن بچه که خیلی از آزدای ها سلب میشه. خیلی وقت ها مثل قبل حتی یک صفحه قرآن یا دعا، یه دور تسبیح ذکر و ... نمیتونم با حواس جمع بخونم یا یه مراسم مذهبی با آرامش شرکت کنم. درسمو نتونستم ادامه بدم. کار نتونستم برم. کار هنری که عاشقش هستم خیلی وقت ها نمیرسم انجام بدم. خلوت های دو نفره دیر به دیره. حتی وقتی ام که خوابی جوری خوابت میبره که وقتی بیدار میشی یه قسمتی از بدنت درد میکنه. غذا نمیفهمی چی میخوری. به راحتی نمیتونی از خونه بیرون بری. بدنت اون قوت و انرژی قبل رو نداره. و.... ولی مسئله ای که داغ دلم رو تازه کرد اینه که الان نظر عزیزی رو خوندم که گفتن با سه تا بچه درس خوندن و شوهرشون الان تشویقشون میکنه به درس خوندن. من ترم‌ شش دانشگاه باردار شدم و چون استراحتی بودم یکسال مرخصی گرفتم و بعد بقیه درسم رو ادامه دادم. قبل امتحانات پایان ترم آخر متوجه مشکل شنوایی پسرم شدم. 😔 کلا درس، فعالیت در هیئت و بسیج، کار هنری، شغل، دوره های آموزشی تربیتی، همه و همه چی با مشکلاتی که مداوم پیش اومد کنار گذاشته شد. یکی از دلایل اصلیش هم اینکه همسرم همیشه انتظارات بیش از حد دارند. انتظار داشتند و دارند خونه همیشه دسته گل باشه و کارای مربوط به بچه ها هم سرجاش انجام بشه و هر وقت خونه هستند من هیچ کاری انجام ندم. هیچ وقت با من تو انجام هیچ کاری همکاری ندارن. این در حالیه که درست وقتی من همه چیز رو گذاشتم کنار ایشون رو تشویق به درس و کار و مطالعه کردم. با هر سفر کاریشون من بچه مو بردم دکتر و حالا هم که دوتا شدن وقتی سفر میرن همش بی تاب نبود باباشون هستن و از این بابت من هم جسمی و هم روحی خیلی اذیت میشم. ولی باز هم همسرم حاضر نیستن بعضی کم کاری ها رو برای اینکه کمی هم روحیه من شاداب تر باشه بپذیرند.😢 اما خب وقتی فکرشو میکنم درسته که خیلی از ازادی ها سلب شده ولی هزاران هزار بار خدا رو شکر که دوتا دسته‌گل دارم که اگه نبودن من تحمل زندگی کردن نداشتم.☺️ https://zil.ink/mehre_fereshteha
مهر فرشته ها 🇮🇷
سلام✋ نمیدونم اینایی که میگم ممکنه ناشکری باشه! خب با اومدن بچه که خیلی از آزدای ها سلب میشه. خ
خداوند اجر ویژه ی مجاهدت رو نصیبتون کنه ان شاء الله قطعا خداوند جبران کننده ست و کم و کاستی ها رو به بهترین نحو در جایگاه و زمان مناسب براتون جبران میکنه🌺
سلام ✋ من سه تا بچه با فاصله دوسال و کمتر از دو سال دارم ،ولی به هیچ عنوان بچه ها محدودم نکردن😁 همدرد بودن من و خواهرم خیلی کمک کننده بود مخصوصا برا من دختر دوم خواهرم چند ماه بعد از بچه دوم من به دنیا آمد و دوقلوهاش چند ماه بعد از بچه سومم خلاصه وقتی پیش هم هستیم ۷تا بچه هستن که فقط یکیشون چندین سال بزرگ تره و مثل یه مربی مهد عمل می‌کنه و این خیلی کمک کنندست😃 از طرف دیگه همراه بودن همسر عزیز تر از جانم ایشون واقعا دلسوز و با حوصله هستن خلاصه من درسم رو ادامه ندادم ولی فعالیت های اجتماعی زیادی دارم که خیلی به خودم روحیه میده و ان شاءالله مفید باشم برای تشریف فرمایی آقا جانمون🤲 زیاد بودن بچه ها مخصوصا با فاصله کم خودش کمکی هستش برای مادر،👧🧒👦 بچه هام کاملا با هم همبازی هستن،کمتر شبکه پویا نگاه میکنن👀 بعضی وقتا به بازی کردنشون نگاه می‌کنم،دلم برا مادر هایی که بچه تک فرزند دارن می سوزه ،با خودم میگم اونا چطور روزها رو می گذرونن 🙄 پسر بزرگ من ۶ ساله ست اما خب هم تو خونه و هم بیرون سعی میکنه مراقب خواهراش باشه و من لذت میبرم😍😍 حتی یه وقتایی کوتاه بخوام جایی برم براشون شبکه پویا روشن می‌کنم و یه خوراکی میذارم و میرم🙂 داشتن فرزند انقدر شیرینه که محدودیت ها رو به چشم نمیاره بالاخره اگر از دید صرف نگاه به محدودیت ببینی ،ماشین هم هدیه بگیری،میگی برم بیرون تو خیابون های تهران نمی‌دونم کجا پارک کنم دنیا پوشیده شده با سختی چه بهتر که سختی ما همین چیزهای شیرین باشه الان خیلی تو فکر فرشته چهارمی هستم فعلا خداوند بنده رو لایق مادری مجدد ندیدن ،دعامون کنید و همچنین برای همه منتظران...🤲 https://zil.ink/mehre_fereshteha
باسلام خدمت مادران عزیز🌺 من هم با فرزند دوساله وارد حوزه شدم ودرس خوندم وسال آخر حوزه فرزند دوم را به دنیا آوردم وبا سختی هاش درس حوزه رو تموم کردم😊 ولی همیشه به لطف خدا پر انرژی وپر انگیزه بودم به خاطر اینکه به علم آموزی وکلاس درس علاقه داشتم وبعدش وارد دانشگاه در مقطع ارشد شدم وبعد از اتمام درس تا مرز دکتری رفتم ولی به خاطر اینکه باید به شهر دیگری در رفت و آمد باشم و تنها گذاشتن فرزندانم با اینکه علاقه داشتم ولی به خاطر آنها منصرف شدم وفعالیت های اجتماعی رو در زمینه تبلیغ انجام دادم☺️ ومدتی هم به تدریس در حوزه مشغول شدم تا اینکه فرزند سوم رو باردار شدم وبعد دوسال فرزند چهارم را باردار هستم وشکر گزار خدا به خاطر چنین لیاقت بزرگ ،شرایط کاری رو رها کردم و به خاطر بچه ها نرفتم چونکه به نظر بنده برترین جهاد در عصر حاضر برای یک مادر خانه داری وفرزند اوری هست چیزی که با رفتن به سر کار به هرطریقی به فرزندان لطمه می زند بودن در کنار فرزندان ودیدن لحظه های قشنگ کودکی شان بهترین لذت رو به همراه داره😊😊😊 https://zil.ink/mehre_fereshteha