آه... صبح زود از خواب بیدار شدم،
کاش آزادانه میخوابیدم...😴
نفهمیدم ناهار چه خوردم بس که فرزندم در سفره دست به همه چیز زد...
کاش آزادانه میخوردم🍗🥩🥐
دلم میخواهد درسی بخوانم و تحصیلاتم را بالا ببرم
کاش آزادانه می توانستم به دانشگاه بروم...👩🎓
مدام در خانه مشغول بچه ها و کارها هستم
کاش آزادانه می توانستم به پیاده روی و بازار بروم...🛍🛒
فکرم روزها مشغول این عدم آزادی هایم بود...😕
دوست دبیرستانم را دعوت کرده بودم برای ناهار، کمی که سر گفتگو باز شد از جاری بودن نشاط در زندگی من میگفت، از خستگی هایش...🤕
دوست داشت مثل من ازدواج کرده بود و بچه می داشت، دوست داشت سرش شلوغ بود و مشغول...👶👧🧒
خسته شده بود از خواب زیاد، خوردنِ خوب، تحصیلات بالا، پیاده روی ها و بازارگردی ها!🙄
هر آنچه من فکر می کردم برایم حسرت است و عدم آزادی،خسته اش کرده بود!😐
بهتر فکر کردم...
اینها که من دنبالش بودم در بند نفس و دنیا بودن بود! نه آزادی!😊
من آزادم، بنده ی خدا!😌
من از آن دم که در بند توام آزادم....🦋
#شکوه_خانواده
#من_از_آن_روز_که_در_بند_توام_آزادم
https://zil.ink/mehre_fereshteha
.
آه... صبح زود از خواب بیدار شدم،
کاش آزادانه میخوابیدم...😴
نفهمیدم ناهار چه خوردم بس که فرزندم در سفره دست به همه چیز زد...
کاش آزادانه میخوردم 🍗🥩🥐
دلم میخواهد درسی بخوانم و تحصیلاتم را بالا ببرم
کاش آزادانه می توانستم به دانشگاه بروم...👩🎓
مدام در خانه مشغول بچه ها و کارها هستم
کاش آزادانه می توانستم به پیاده روی و بازار بروم... 🛍🛒
فکرم روزها مشغول این عدم آزادی هایم بود...😕
دوست دبیرستانم را دعوت کرده بودم برای ناهار، کمی که سر گفتگو باز شد از جاری بودن نشاط در زندگی من میگفت، از خستگی هایش...🤕
دوست داشت مثل من ازدواج کرده بود و بچه می داشت، دوست داشت سرش شلوغ بود و مشغول... 👶👧🧒
خسته شده بود از خواب زیاد، خوردنِ خوب، تحصیلات بالا، پیاده روی ها و بازارگردی ها!🙄
هر آنچه من فکر می کردم برایم حسرت است و عدم آزادی، خسته اش کرده بود!😐
بهتر فکر کردم...
اینها که من دنبالش بودم در بند نفس و دنیا بودن بود! نه آزادی! 😊
من آزادم، بنده ی خدا! 😌
منازآندمکهدربندتوامآزادم... 🦋
#شکوه_خانواده
#من_از_آن_روز_که_در_بند_توام_آزادم
https://zil.ink/mehre_fereshteha