#خاطره_نگاری
#فرزند_نجات_یافته_از_سقط
#مهر_مادری
#سقط_و_قتل_جنین
۲۴ خرداد سال ۱۳۶۴ مصادف با روز قدس، شهر عزیزم نهاوند مورد حمله هواپیماهای بعثی قرار میگیره، مادر بنده تو این حمله به شدت مجروح میشه، اون موقع مادرم منو ۴ ماهه باردار بوده
شدت جراحت به حدی بوده که تصمیم اطبا و اطرافیان این بوده که منو سقط کنن چون هم خودش توان نداشت و هم داروهایی که استفاده میشد ممکن بود باعث ناقص شدن من بشه
اما با اصرار مادرم، منو نگه میدارن.(مادر است دیگر ، مهر مادر ،محبت مادر.... مگر مادری هست که پاره تنش رو از بین ببره! )
مادرم این سختی رو به جونش خرید و هنوز هم جراحت اون روز خیلی داره اذیتش میکنه
خلاصه ما دم در بهشت بودیم که برگردونده شدیم و الان دارم در مسیر ناجی جنین های مظلوم فعالیت میکنم.
و به طرز عجیبی من از همون نوجوانی طرفدار آرمان بلند فلسطین شدم
عمده فعالیتم در دوران دانشجویی و بعد از اون روی مساله فلسطین و جهان اسلام متمرکز هست
مادر عزیزم با تمام وجودم دوستت دارم، سختی ها رو به جون خریدی اما منو حفظ کردی❤️
✍آسمان
https://eitaa.com/mehre_fereshteha_nahavand
🔻〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰🔻
(از اینکه مطالب را با ذکر نام و منبع منتشر میفرمایید متشکرم🌹)