اسیر که شد پسرش علی۴ ماهه بود و به هنگام آزادیش علی پسرش دانشجوی دندانپزشکی بود، وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی راچگونه گذراندی؟ و او گفت: برنامهریزی کرده بودم و هر روز یکی از خاطرات گذشتهام را مرور میکردم، سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت، قرآن را کامل حفظ کرده بود، زبان انگلیسی میدانست و برای ۲۶ سال نماز قضا خوانده بود.
میگفت: بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود، سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ می خورد میخواست باقی مانده آن را دور بریزد، نگاهش به من افتاد، دلش سوخت و آن را به من داد، من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم، این را بگویم که من مدت ۱۲ سال ( نه ۱۲روز یا ۱۲ ماه)در حسرت دیدن یک فضای سبز و یک منظره بودم، حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم.
🌷شهید حسین لشگری🌷
@mehremahdavee
#فایل_صوتي_شيطان_شناسی
🎧 آنچه خواهید شنید؛👇
✍نترس!!
گذشته ات را هر چه که بود...
می توان، جبران کرد😊
❣فقط؛
تا دیر نشده ...
دستت را به دست خدا بده...👇👇
@mehremahdavee
حقي که به گردن ماست 16.mp3
31.81M
🔈 #حقی_که_به_گردن_ماست
🔈 مروری بر #رساله_حقوق امام سجاد علیه السلام
#جلسه_شانزدهم
#استاد_امینی_خواه
@mehremahdavee
🌸 السلام علیک یا صاحب الزمان 🌸
روزتونو با سلام و صلوات و ذکر اللهم عجل لولیک الفرج شروع کنید ...
°•
با اشڪ روضہ منتقمش را صدا بزن
شاید بہ حرمت غم عظمے ظهور کرد...
#یالثارات_الحسین
@mehremahdavee
سلوک در مکتب روضه_4.mp3
9.64M
#سلوک_در_مکتب_روضه ۴
روح زیبابین،
و قدرت کشف باطنِ مصائب، برای تحمل آسانتر مشکلات و فقدانهای زندگی، از آثار مجالس عزاداری است.
آیا این اتفاق برای همهی عزاداران رخ میدهد؟
علّت این تبدیل و استحکام، در عزادار چیست؟
▪️ @ostad_shojae ▪️
@mehremahdavee
به مصطفی میگفتم: من نمیگویم خانه مجلل باشد، ولی یک مبل داشته باشد که ما چیز بدی از اسلام نشان نداده باشیم که بگویند مسلمان ها چیزی ندارند، بدبخت اند.
مصطفی به شدت مخالف بود، میگفت: چرا ما این همه عقده داريم؟ چرا میخواهیم با انجام چیزی که دیگران میخواهند یا میپسندند، نشان دهیم خوبيم؟ این آداب و رسوم ماست، نگاه کنید این زمین چقدر تمیز است؛ مرتب و قشنگ، این طوری زحمت شما هم کم میشود، گردوخاک كفش هم نمیآید روی فرش، او میگفت: اینها برای چه؟ زینت خانه باید قرآن باشد به رسم و اسلام به همین سادگی.
وقتی مادرم گفت: شما پول ندارید من برایتان
وسایل خانه می آورم، مصطفی رنجید؛ گفت: مسئله پولش نیست مسئله زندگی من است كه نمی خواهم عوض شود.
🌷شهیدمصطفی چمران🌷
@mehremahdavee