eitaa logo
محمد ابراهیم کفیل
2هزار دنبال‌کننده
652 عکس
619 ویدیو
363 فایل
لَهُمْ دارُ السَّلامِ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ هُوَ وَلِيُّهُمْ بِما كانُوا يَعْمَلُون انعام/127 ارتباط با ادمین @mekafil1348 @mojtabakafil
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم در آیه زیر دقت کنیم و پیام آن را جدی بگیریم يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِنْ يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَىٰ ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ سوره مبارکه جمعه آیه ۹
طریقۀ دیکتاتوری، طریقۀ گفتگو ✍ مهدی جمشیدی ۱. نظر قطعیِ امام خمینی این بود که او بر «کرسیِ رهبری» تکیه بزند، امّا هرگز از این امر استقبال نکرد، بلکه خویش را به حاشیه راند تا حتّی در معرض چنین انتخابی نیز قرار نگیرد. در پی ارائۀ هیچ «مؤیّد»ی از سوی امام خمینی نبود تا مبادا به پشتوانۀ این‌چنین نظری، ذهن دیگران را مرعوب و به خود متمایل سازد. نگفت و نهفت و از صحنۀ بازیِ قدرت گریخت، درحالی‌که دیگرانی بودند که طلب و تمنّای قدرت داشتند، امّا چنین «برگ برنده»‌ای در اختیار نداشتند. آری، او به‌دنبال رهبریِ امّت نبود، امّا «تقدیر» چنین می‌خواست. ۲. آن‌گاه که به قدرت دست یافت، «مخالفان» و «منتقدانِ» پیشین خویش را قلع‌وقمع نکرد و از قدرت نراند، بلکه با همۀ آنها مدارا کرد و از درِ لطف و مرحمت وارد شد. او در پیِ آن‌همه ظلم و جفای نخست‌وزیرِ دهۀ شصت برنیامد و بر او نتاخت و از او انتقام نگرفت. اگر در گذشته که رئیس‌جمهور بود، صبر ورزید و مدارا کرد، اینک که رهبر شد، بسیار بیش از آن‌هنگام، طریق «پدرانه» و «دوستانه» را در پیش گرفت و موافقت و مخالفت با «خویش» را معیار حقّ و باطل ندانست. ۳. او «ولیّ‌فقیه» است و «نائب امام معصوم»، امّا هرگز برای خویش، «قداست» نمی‌تراشد. مبدأ «مشروعیّت» است، امّا بر دین و مردم اصرار می‌ورزد و از خویش سخن نمی‌گوید. می‌گوید نه‌فقط قابل‌مقایسه با حضرت امیر نیست، بلکه از قنبر، غلام آن حضرت نیز فروتر است. او می‌توانست «دکّان قداست‌فروشی» بگشاید و خویش را دریچۀ امام معصوم معرفی کند، امّا هرگز به‌گونه‌ای سخن نگفت و عمل نکرد که از آن، بوی الوهی و آسمانی بودن برخیزد. ۴. او همیشه به «قانون»، ارجاع داده و قانون را فصل‌الخطاب دانسته است، نه خویش را. بارهاوبارها گفته است که باید قانون، ملاک عمل باشد و نباید «بدعت‌های قانون‌گریزانه» ایجاد کرد. او نظر خودش را بر قانون حاکم نمی‌کند، بلکه حتّی آنجا که قانون برخلاف نظرش باشد، باز خویش را موظّف به «اطاعت از قانون» می‌شمارد و معترض نمی‌شود. او قانون را محترم می‌انگارد تا همگان دریابند که حتّی رهبر نیز از قانون عبور نمی‌کند. او برای خویش در برابر قانون، «استثناء» نمی‌تراشد و «تبصره» نمی‌زند و «ویژه‌خواری» نمی‌کند، بلکه همچون یک شهروند عادی، تابع و تسلیم قانون است. ۵. او قدرت را در خویش، متمرکز نساخته و خود را تبدیل به «قدرت متمرکز» نکرده است. مجال نداده که در اطرافش، «انباشت قدرت» به وجود بیاید و نهادها و قوا، «بی‌قدرت» و «صوری» شوند. از یک سو، عمدۀ بضاعت‌های نظام در دولت، تجمیع و انباشته شده است و از سوی دیگر، او خود در پی «تفویض» و «واگذاری» برآمده و بسیاری از نیروهای سیاسی و اجتماعی در قالب شوراها و نمایندگی‌ها و ... به «حضور مؤثّر» فراخوانده و قدرت در میان «کنشگران متنوّع»، توزیع کرده است. ازاین‌رو، امروز با «قدرت توزیع‌شده» و «کنشگری‌های پخش‌شده» مواجه هستیم. ۶. او جامعه را نیز به‌صورت حداکثری، به «مشارکت» فراخوانده است و از نظریۀ «مردم‌سالاریِ دینی»، روایت رقیق و اقلّی نداشته است. مردم‌سالاریِ دینی به روایت او، جوهرۀ نظام است و مناسبات و معادلات سیاسی، وابسته به آن و برآمده از آن است. مردم‌سالاریِ دینی، محدود به انتخابات نیست و او «مردم‌سالاریِ انتخاباتی» را سقف و حداکثرِ مشارکت مردم در قدرت و تدبیر معرفی نکرده است، بلکه بر «مردم‌سالاریِ پساانتخاباتی» نیز اصرار ورزیده و فروع و اضلاعی را نیز برای حضور و فاعلیّتِ مردم در دورۀ پساانتخابات عرضه داشته است. او خواهانِ «حضور حداکثریِ مردم» است، نه گریزان از آن. او مردم را «رقیبِ» خویش نمی‌شمارد و نمی‌خواهد با تنگ‌کردن دامنۀ انتخاب‌ها و کنشگری‌های مردم، قدرتِ خویش را تثبیت کند، بلکه «مردمی‌سازی» را سازوکارِ نافع و قطعیِ نظام قلمداد می‌کند. ۷. او یک «رهبرِ گفت‌وگویی» است؛ آن هم نه «گفت‌وگوی ساختگی»، بلکه «گفت‌وگوی واقعی». گفت‌وگویی که در آن «استدلال»، غالب است و «برهان»، تعیین‌کننده. گفت‌وگو در «شرایط برابر» و «بدون هراس از عواقب گفته‌ها». منطق او، «تحکّم» و «فرمان» و «امر» و «تحمیل» نیست، بلکه «همراه‌سازی» و «استدلال‌پردازی» و «اقناع» و «مباحثه» است. آن‌گاه که با دانشجویان دیدار می‌کند، به‌واقع «می‌شنود» و خود را در جایگاه «مخاطب مستقیم» می‌نشاند. به دانشجو حقّ می‌دهد که «صریح» بگوید و «شفاف» بخواهد و «انتقاد» کند؛ چه از او و چه از دفترش و چه از نهادهای منصوبش. هیچ‌چیز از پیش، طرّاحی نشده است و تصنّعی نیست، بلکه مجال برای «گفت‌وگوی ساختارنیافته» فراهم شده است. گفته‌های چالشی و منتقدانه نیز زیر آن سقف، محبوس نمی‌شوند و خاص آن جمع محدود نیستند، بلکه رسانه‌ای می‌شوند.
⭕️ آیا «دیکتاتور» این‌گونه است؟! ◾️ بسیار اندک‌ بودند، امّا می‌خواستند «وانمود» کنند که فراونند. می‌خواستند «گروهک‌های مجازی» را به «لشکرهای خیابانی» تبدیل کنند. با این‌حال، نتوانستند «مردم» را با خود همراه کنند. 🔹️تصوّر می‌کردند که «جامعۀ ایران»، چونان «انبار کاه»، فقط محتاج یک «جرقۀ کوچک» است تا شعله‌ور شود. نه‌ فقط «جرقه»، بلکه «آتش‌ها» برافروختند امّا جامعه نخروشید و با آنها هم‌ صدا و هم‌ داستان نشد. 🔹️این اقلیّت محض و مطلق، نعره‌های بلند سر دادند، امّا جامعه به راهی ‌رفت و اینان به راهی دیگر. 🔹️«اقلیّت مطلق» بودند و «اقلیّت مطلق» ماندند. هر چه که دست‌ و پا زدند و هوچی‌گری و روایت‌ سازی و بازی‌ پردازی کردند، نشد که نشد. و چون ناکام ماندند، در پی جبران برآمدند؛ با «آتش» و «خون» و «دروغ» و «فریب» در خیاباهای فضای مجازی و خیابان‌های ایران. 🔹️و تلخ‌تر و سوزاننده‌تر از همه، روایت‌های دروغین بود. و از این جمله، متهم‌ ساختن آیت‌الله خامنه‌ای به «دیکتاتوری» ◾️ آیت‌الله خامنه‌ای چه کرده است که چنین اتهامی را بر او روا داشتند؟! 🔸️او در هیچ انتخاباتی دخالت نکرده است و همچون یک شهروند عادی، «یک رأی» به صندوق انداخته و سپس نظاره‌گر کنشگریِ آزادانۀ مردم بوده است. 🔸️او رأی مردم را «محترم» دانسته است و در منطق حکمرانی، «دخالت مستقیم و جدّی» داده است. 🔸️او همواره به «مشارکت حداکثریِ مردم در انتخابات» ، توصیه کرده است و نتیجه را فرع بر حضور دانسته است. حتّی آنگاه که «گزینه‌های زاویه‌دار با او» به قدرت رسیده‌اند، منطق مردم‌سالاری را کنار ننهاده و انتخابات را «ابطال» نکرده است. 🔸️او در برابر این گزینه‌ها، «کارشکنی» و «سنگ‌ اندازی» نکرده و جهت‌ گیری‌های شخصی‌اش را مبنای تعاملاتش قرار نداده است. همۀ تعاملات او بر اساس «اخلاق» و در چهارچوب «قانون» بوده است. 🔴 آیا «دیکتاتور» این‌گونه است؟! ◾️آیت‌الله خامنه‌ای در وظایف قوا و نهادها دخالت نکرده و از مدیران و کارگزاران، «مترسک بی‌عمل» و «عروسک‌های خیمه‌شب‌بازی» نساخته است. 🔸️او به جای «قانون»، به «خود» ارجاع نداده است و در دورۀ حاکمیّت، نظرش جایگزین قانون نشده است. 🔸️او سلیقه و پسند خود را بر قانون ترجیح نداده است. هر چه که توانسته، کمتر و کمتر مداخله کرده و حضور داشته است تا جریان امور، به‌صورت طبیعی و در امتداد قانون پیش برود. 🔸️او نه آشکارا و نه پنهانی، هیچ امری را از «مدار قانون»، خارج نکرده و «بدعت» نساخته است. حکومت ایران در چهارچوب قانون پیش می‌رود نه خواسته‌های شخص او. حضور و قدرت و عظمت او، کمترین سایه‌ای بر سرِ قانون نیفکنده است. 🔴آیا «دیکتاتور» این‌گونه است؟! ◾️آیت‌الله خامنه‌ای، بسیار بر «فرهنگ» و «سبک زندگی» اصرار می‌ورزد، امّا در پی «تحمیل» و «تحکّم» نبوده است. با این‌که «حاکم» و «در قدرت» است، امّا به زبان «زور» و «اجبار» سخن نگفته و «امر» و «فرمان» صادر نکرده است، بلکه همچون یک «عالِم دینی»، دردها و نگرانی‌های فرهنگی‌اش را شفاف و صمیمانه بازگفته و «استدلال» کرده است. آری، «استدلال»! 🔸️او برای اصلاح سبک زندگی، «بخشنامه‌های فاشیستی» صادر نکرده و از «موضع بالا» به جامعه نگاه نکرده است. 🔸️او همواره خود را «از جامعه» و «در کنار جامعه»، انگاشته است. 🔸️او «از مردم» بوده است نه «بر مردم». 🔸️او «تربیت» و «فهم» و «اخلاق» و «گفتگو» و «تبیین» و «گفتمان‌سازی» را کنار نزده و «تحکّم» و «تحمیل» و «زور» و «خشونت» و «تعدّی» و «جبر» را حاکم نکرده است. زبان او، «زبان استدلال» بوده است؛ همچون تمام گذشتۀ فکری‌اش. «آیت‌الله خامنه‌ایِ نظام جمهوری اسلامی»، همان «حجت‌الاسلام خامنه‌ایِ طرح کلّیِ اندیشۀ اسلامی در قرآن» است؛ با همان حوصلۀ گفتگویی و اهتمام تبیینی و منطق تبلیغی. 🔸️پس از پنجاه سال، و با وجود صدرنشینی در قدرت سیاسی، حال‌ و هوای او دگرگون نشده است. 🔴 آیا «دیکتاتور» این‌گونه است؟! ◾️عدّه‌ای از یک «اعتراض جزئی»، شعار ساختار شکنانۀ «مرگ بر دیکتاتور» ساختند و در خیابان، حرمت او را شکستند و حریمش را درنوردید، امّا او هیچ واکنشی نشان نداد. نه‌ فقط توپ و تانک به خیابان نیاورد و چوبۀ دار برپا نکرد، بلکه گفت حساب «هیجان‌ زدگانِ بازی‌ خورده» را از «غرض‌ ورزانِ بازی‌ساز» جدا کنید و همه را به یک چوب نرانید. 🔸️او هیچ سخنی در دفاع از خود نگفت و زبان به انتقاد نگشود. 🔸️او مرز میان «منتقد» و «معارض» را شعار «مرگ بر دیکتاتور» ندانست و خویش را محور و مبنای حقّ معرفی نکرد. 🔴آیا «دیکتاتور» این‌گونه است؟! ◾️نه، او «دیکتاتور» نیست، او «مقتدرِ مظلوم» است. و مگر حاج‌قاسم سلیمانی در وصیّت‌ نامه‌اش، آیت‌الله خامنه‌ای را «مظلوم» نخواند؟! چه خون‌ دل‌ها که نخورده است در این سال‌ها، و چه دردها و رنج‌ها که پنهان نساخته است در عمق سینه‌اش ... . از چشمانِ
بسم الله الرحمن الرحیم قدر رهبر قرآنی خود را بدانیم لَتُبْلَوُنَّ فِيٓ أَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوٓا أَذًى كَثِيرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَٰلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۸۶ یقیناً در اموال و جان‌هایتان امتحان خواهید شد، و مسلماً از كسانی كه پیش از شما كتاب آسمانی به آنان داده شده و [نیز] از كسانی كه شرك آوردند، سخنان رنج آور بسیاری خواهید شنید، و اگر [در برابر آزار اینان‌] شكیبایی ورزید و [از تجاوز از حدود الهی‌] بپرهیزید [سزاوارتر است.] این اموری است كه ملازمت بر آن از واجبات است. ❤️ای کاش بعضی از کسانی که این روزها به نام دین اظهار نظر می کنند کمی قرآن می خواندند.
🛑 در این آتش، هر آن کس هیزمی ریخت، شریک خون شیراز است امروز 🏴
🔴 برگردید❗️ ✍حجت الاسلام فخریان، مدیر مجموعه تبیین منظومه فکری رهبری بسیاری از دوستانی که در گذشته با استدلال‌های متعدد باید قانع‌شان می‌کردیم که زمین عینی و خارجی با زمین مجازی متفاوت است و زمین مجازی هوشمند و بسیار مقتدرتر از زمین عینی خارجی است، امروز خودشان بعینه این را مشاهده می‌کنند و الآن درصدد اقناع افکار عمومی مبنی بر بستن راه نفوذ دشمن از طریق پلتفرم‌های فاسد و غربی هستند. خدا را شکر 🔺یکی از گزاره‌های غلطی که غلط بودنش عیان شد، این بود: اینقدر زمین دشمن را شلوغ کنید تا دشمن مجبور به عقب‌نشینی شود! الآن به چشم خود دیدند که زمین داریم تا زمین. در فضای مجازی اجازۀ شلوغ کردن را به تو نمی‌دهند، با یک کلید دهانت را می‌بندند. یکی دیگر از پیش‌فرض‌های غلط این بود: از ابزار دشمن بر علیه دشمن استفاده می‌کنیم! متأسفانه این دوستان متوجه نبودند که دشمن این‌قدر احمق نیست که ابزار گران‌قیمت‌ش را مفت در اختیار تو بگذارد تا بر علیه خودش استفاده کنی! حداقل داده‌ای که از اغتشاشات اخیر به‌دست آمد همین بود که ما بفهمیم امروز فضای مجازی و شبکه، صرفاً برای انتقال پیام‌های ساده نیست، بل‌که رسالت‌ش حکمرانی است. امروز صاحبان پلتفرم‌ها برای خود شأن حکمرانی قائل‌ند، چون فضای مجازی چنین قدرتی را دارد. امروز با فضای مجازی پیاده‌نظامِ بی‌مزد و مواجب می‌سازند. 🔹امیدوارم دوستانی که با دلایل واهی بعد از فیلتر شدن تلگرام، به این بدافزار برگشتند، در تصمیم خود تأمل جدی بنمایند. 🔹امیدورارم عزیزانی که لایو در اینستاگرام را بر لایو در پلتفرم‌های داخلی ترجیح می‌دادند، الآن فهمیده باشند که چه اشتباهی کردند. 🔹امیدوارم آقایانی که قبح استفاده از فیلترشکن را ریختند و بی‌قانونی را قانون کردند برای این‌که بتوانند چند توییت بزنند، پاسخی درخور داشته باشند. به دست خودتان دشمن را قوی‌تر و دوست را ضعیف‌تر کردید! با دست و زبان، خودی را پس زدید و ناخودی را انتخاب کردید. أینَ تذهبون؟ برگردید.
17.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم سخنان پر شور خانم دکتر خدادادی فرزند شهید در اجتماع هنجار شکنانه پزشکان در آمفی تاتر نظام پزشکی مشهد پنجشنبه گذشته علاج کار ورود پر قدرت توده حزب الهی هاست ،اگر به امید مسولین و فلان خطیب و فلان مداح مشهور باشیم که جلوداری کنه،کلامون پس معرکه است.هر کسی در هر نقطه ای که هست با قدرت پرچم دفاع از جمهوری اسلامی رو بلند کنه
مهدی محمدی اجازه بدهید یک مرور بکنیم. از منظر امنیتی در مرحله استمرار اجباری آشوب هستیم. طرف طراح، در حال سوزاندن دسترسی ها و سرمایه های بیست و گاهی ۳۰ ساله خود است، فقط برای اینکه بتواند آشوب را ولو یک روز بیشتر کش بدهد. در شریف یک شبکه حداقل دو سه ساله خرج شد. در اوین شبکه بیش از ده ساله خود را سوزاندند. عبدالحمید در بلوچستان سرمایه ۳۰ ساله است. شبکه نفوذی در صدا وسیما خیلی قدیمی بود. ولی برایشان مهم نیست. دسترسی ها را می سوزانند و شبکه ها را قربانی می کنند چون کابوسی بدتر از خاموش شدن شعله آشوب برایشان قابل تصور نیست. قبلا نوشتم که موساد در هفته های اول موقعیت جامعه ایران را انقلابی ارزیابی کرده بود. اکنون کمی ارزیابی را تصحیح کرده. می گویند ایران در 'آغاز' شکل گیری وضعیت انقلابی است. طراحی این است که مستقل از هزینه، خیابان فعال بماند. تنها راه تحقق این هدف برای طرف طراح، وارد کردن نظام به 'چرخه خشونت افزایشی' است.این بازی را جمهوری اسلامی از همان ساعت نخست خوانده بود. تا امروز جمهوری اسلامی در مقابل سنگین ترین فشارها برای برخورد شدیدتر مقاومت کرده است. فقط در همین دو روز ۷ نیروی نظامی و امنیتی به شهادت رسیده اند. استفاده از ظرفیت انتظامی در خیابان، صرفا در حد پراکندن تجمعات برای جلوگیری از رخ دادن فجایع امنیتی است. استعداد امنیتی اصلی کلافه است که تا کی باید صبر کند. از حیث تکنیکی و تاکتیکی شاید نقدهای جدی به مهارت های ضد اغتشاش وارد باشد اما از جهت راهبردی نظام عمدا به سمت سرکوب حرکت نکرده و نخواهد کرد. تصمیم گیران می دانند که باید شهید بدهند اما کسی نباید کشته شود. برای مردانی که کالجبل الراسخ چهل سال جنگیده اند خیلی سخت است. ولی خب این جنگ را هم باید بجنگند و این یکی قانون خودش را دارد. در این روزها من از نزدیک دیده ام ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحاتی است که باید بکند. بحث های بسیار پر حرارتی در جریان است که بخشی از جامعه دیده نشده و باید بشود. بدون یک برنامه اجتماعی، تدبیر امنیتی عقیم می ماند. از حیث شناختی هم در واقع با یک فیلم کارگردانی شده مواجهیم. در واقع خبری نیست. آشوب درست و درمانی هم نیست چه رسد به انقلاب‌. صحنه هایی خلق می شود فقط برای اینکه ویدئوهایی از آن وایرال شود. طرف طراح امیدوار است نهایتا مردم تصمیم بگیرند بازیگر این تئاتر بشوند. منتها مردم فقط موبایل که نمی بینند. خیابان هم می روند و مشاهده شکاف عمیق میان نهاده شناختی و داده فیزیکی به آنها می گوید یک جای این کار می لنگد. حتی بسیار معترضان کمتر آشوب می کنند. شیوه فعلی طرف طراح را ناگزیر به سمت خشونت بیشتر خواهد بود. چاره ای ندارد. انقلاب که نشده، ولی زخم باید زده شود. ضمن اینکه ویدئو لازم دارند و ماشین تحریک مردم بیکار بماند، می میرد. همچنان امیدوارند سیستم یک جا کنترلش را از دست بدهد و احساساتی شود. اما نخواهد شد. پیام رهبر انقلاب برای شهدای شاه چراغ یا تصمیم شورای تامین سیستان درباره فرماندهی انتظامی زاهدان را ببینید. دل، گرم ولی ذهن سرد است. نهایتا طرف طراح می داند ایران ایستادن و تماشا کردن یا خوردن و پاسخ ندادن بلد نیست. یک جایی معادله منطقه ای و بلکه جهانی خواهد شد. در نقطه ای از مسیر قرار نداریم که بتوان به عقب برگشت. @mahdi_mohammadi61 @dasteavval
5.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✳️ درود خدا بر که چطور دشمنان را در اوج ترورهای کور سال 60 ، به مگس هایی که آخر عمر خود را می گذرانند تشبیه می کند ! ❌ از دشمن نترسیم و او را بزرگ نپنداریم ❌ 🎤 سخنان در 27 مرداد 1360 👌 ببینید و آرام شوید. دشمنان نفس آخر خود را می کشند.
دلبر اگر هزار بود دل بر این یکی است