eitaa logo
ملت دانا
2.2هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
41 فایل
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ابتدا فکر میکردم که مملکت وزیر دانا می‌خواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا میخواهد، اما اکنون میفهمم" ملت دانا " می‌خواهد امیر کبیر ارتباط با ادمین : @OneLikeYou
مشاهده در ایتا
دانلود
ملت دانا
🔴🔴🔴 توییت ‏اگر ایران چند سال پیش مجسمه ‎ اش را در ورزشگاه نصب کرده باشد آن ورزش سیاسی است و ایراد دارد. اما اگر مالک باشگاه نیوکاسل انگلیس یک خبرنگار منتقدش را داخل سفارت ارّه کند و قطعات بدن را در اسید حل کند و در چاه بریزد اشکالی به آن ورزش وارد نیست اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج https://eitaa.com/MellatDana 💥ملت دانا 👆
🔴🔴🔴 توییت آقای مسئولی که زیر بار حرف مفت تیم الاتحاد عربستان برای برداشتن مجسمه حاج قاسم نرفتی، از راه دور دستت رو می‌بوسم شیر مادر و نان پدر حلالت ❤️❤️❤️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج https://eitaa.com/MellatDana 💥ملت دانا 👆
🔴🔴🔴 توییت چطور قبل از بازی وجود تندیس براتون موردی نداشت!؟😏 ترسیدید و بهانه اوردید دیگه!😏 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج https://eitaa.com/MellatDana 💥ملت دانا 👆
🔴🔴🔴 توییت چون تنها قهرمان ملی با این ویژگی‌ها بود. ورزشگاه که هیچ، همه جا باید عکس یا مجسمه‌ش باشه اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج https://eitaa.com/MellatDana 💥ملت دانا 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ جنایت هولناک و تجاوز به نوزاد 5 ماهه چهره ای خطرناک از اروپا را به دنیا معرفی کرد بازداشت مردی در مادرید اسپانیا به دلیل تجاوز جنسی به دختر چند ماهه خود و پیشنهاد او در شبکه های اجتماعی به دیگران، تا آنها بتوانند با او رابطه جنسی داشته باشند! این مرد، پورنوگرافی کودکان را از طریق شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های پیام رسان دانلود و پخش می کرد. مادر این خردسال هم در حال گفتگو با شریک زندگی خود و رد و بدل کردن فیلم های مستهجن بود که بازداشت شد اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج https://eitaa.com/MellatDana 💥ملت دانا 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ وقتِ مظلوم نمایی نیست ، اما دیگه حالم داره از ماله کشای بهم میخوره ! 📌 که هفتاد سال علیه مردم رو کردن و حالا ترسیدنِ یه سرباز زن اسرائیلی و یه بچه رو توی بوق کرنا ‌میکنن❗️ 📌 بی شرفا این بچه ها آدم نبودن ؟ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج https://eitaa.com/MellatDana 💥ملت دانا 👆
ملت دانا
🕌 #رمان #دمشق_شهرعشق 🕌 #قسمت_چهل_و_پنجم بهانه خوبی بود تا عجالتاً این زن جوان را از مقابل چشمان شوه
🕌 🕌 از زیر روبنده از 🔥چشمان بسمه شرارت میبارید که با صدایی آهسته خبر داد _ما تنها نیستیم، برادرامون اینجان! و خط نگاهش را کشید تا آن سوی خیابان که چند مرد نگاهمان میکردند.. و من تازه فهمیدم... ابوجعده نه فقط به هوای من که به قصد همراهمان آمده است... بسمه روبنده اش را پایین کشید و رو به من تذکر داد _تو هم ، اینطوری ممکنه کنن و وارد حرم بشیم! با دستی که به لرزه افتاده بود،... روبنده را بالا زدم، چشمانم بیاختیار به سمت حرم پرید.. و بسمه خبر نداشت... خیالم زیر و رو شده که با سنگینی صدایش روی سرم خراب شد _کل رافضی های داریا همین چند تا خونواده ایه که امشب اینجا جمع شدن فقط کافیه همین چند نفر رو بفرستیم جهنم! باورم نمیشد... برای آدمکشی به حرم آمده و در دلش این شیعیان قند آب میشد.. که نیشخندی نشانم داد و ذوق کرد _همه این برادرها اسلحه دارن، فقط کافیه ما حرم رو به هم بریزیم، دیگه بقیه اش با ایناس! نگاهم در حدقه چشمانم از وحشت میلرزید.. و میدیدم به سمت حرم قشون کشی کرده اند.. که قلبم از تپش افتاد... ابوجعده کمی عقبتر آماده ایستاده و با نگاهش همه را میپایید.. که بسمه دوباره دستم را به سمت حرم کشید و زیر لب رجز میخواند _امشب فرحان رو میگیرم! دلم در سینه دست و پا میزد.. و او میخواست شیرم کند که برایم اراجیف میبافت _سه سال پیش شوهرم تو کربلا تیکه تیکه شد تا چند تا رافضی رو به جهنم بفرسته، امشب... 🕌 🕌 _... امشب با خون این مرتدها انتقامش رو میگیرم! تو هم امشب میتونی انتقام رفتن شوهرت رو بگیری! از حرفهایش میفهمیدم.. شوهرش در کشته شده و میترسیدم برای انتحاری دیگری مرا کرده باشد.. که قدمهایم به زمین قفل شد... و او به سرعت به سمتم چرخید _چته؟ دوباره ترسیدی؟ دلی که سالها کافر شده بود... حالا برای حرم میتپید،.. تنم از ترس تصمیم بسمه میلرزید.. و او کمر به حاضر در حرم بسته بود... که با نگاهش به چشمانم فرو رفت و فرمان داد _فقط کافیه چارتا مفاتیح پاره بشه تا کنیم به سمت مون حمله کنن، اونوقت مردها از بیرون وارد میشن و همهشون رو میفرستن به درک! چشمانش شبیه دو چاه از آتش شعله میکشید.. و نافرمانی نگاهم را میدید.. که کمی به سمت ابوجعده چرخید و بیرحمانه تهدیدم کرد _میخوای برگرد خونه! همین امشب شوهرت رو تو راه ترکیه میده و عقدت میکنه! نغمه مناجات از حرم به گوشم میرسید... و چشمان ابوجعده دست از سر صورتم برنمیداشت که مظلومانه زمزمه کردم _باشه... و به اندازه همین یک کلمه نفسم یاری کرد.. و بسمه همین طعمه برایش کافی بود که دوباره دستم را سمت حرم کشید... باورم نمیشد.. به پیشواز کشتن اینهمه انسان باشد که مرتب لبانش میجنبید و میخواند... پس از سالها ... از عشق و عقیده کودکی و نوجوانی ام این بار نه به نیت که به قصد میخواستم وارد حرم دختر حضرت علی(ع) شوم... که قدم هایم میلرزید... عده ای زن و کودک در حرم نشسته بودند،... 💫اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا