eitaa logo
ملت دانا
2.4هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
30 فایل
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ابتدا فکر میکردم که مملکت وزیر دانا می‌خواهد، بعد فکر کردم شاید شاه دانا میخواهد، اما اکنون میفهمم" ملت دانا " می‌خواهد امیر کبیر ارتباط با ادمین : @OneLikeYou
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ 🍃 جاناتان کوین مردی لاغراندام و قدبلند بود، با چشمانی آبی روشن و کمی پف‌آلود، موهای بسیار مجعد و بور، پوستی گندمی با یک عینک گرد مدل پنسی که ظاهر او را به مردان قرن 19 شبیه می‌کرد. با وجود اینکه ظاهرش مُهر تأییدی بر نژاد انگلیسی‌اش بود اما زندگی در یکی از کشورهای خاورمیانه و در میان مردم عرب تبار برای سالیان متمادی، گرمی و صمیمیت خاصی در رفتارش به او بخشیده بود که از سردی ذاتی‌اش می‌کاست. برخورد بسیار دوستانه و محترمی با آن‌ها داشت و همین نوع رفتار اثر مثبتی را در مخاطب القاء می‌کرد. 🍃 نزدیک دو ساعت دیدارشان به طول انجامید. بااینکه برنامه مهاجرت ویلیام و ماری غیرمنتظره بود اما مشکل خاصی برای ادامه راه وجود نداشت. همه کارها به‌صورت کاملاً قانونی انجام ‌شده بود. بعد از عزیمت آن‌ها به ایران، ادموند در همان روزهای ابتدایی سفر، باید حسابی در یکی از بانک‌های ایرانی باز می‌کرد. قرار بر این شد که آرتور تا زمان نقل ‌و انتقال کامل حساب‌ها در دُبی بماند و بر انجام کارها نظارت کامل داشته باشد. این درخواست از طرف جاناتان مطرح شد زیرا معتقد بود با وجود آقای ویلیام کار کمی مشکل شده است. ⭕️ 🍃 آرتور به سمت او خم شد و با شیطنت گفت: اگه میدونستم تو خاورمیانه این‌همه سرگرمی خوب و چنین خانم‌های زیبایی پیدا میشه، یه کم دیرتر به فکر ازدواج میفتادم و بلند قهقهه زد. ادموند که از شوخی زننده و چندش‌آور آرتور منزجر شده بود، چشم غرّه‌ای به او رفت و گفت: من فکر می‌کردم که دیگه دست از این هرزه‌گردی‌ها برداشتی و مرد درستکاری شدی اما ظاهراً سخت در اشتباه بودم، تو واقعاً نمی تونی از این کار دست ‌برداری؟! - این‌قدر سخت نگیر پسر! شوخی کردم، این شب‌ آخری نمیشه یه کم دست از مقدس‌مآبی برداری و انجیل نخونی؟ آهان، گرچه یادم نبود تو دیگه انجیل نمیخونی! من که کاری نکردم فقط یه آرزوی بربادرفته رو به زبون آوردم، همین! - جدی؟! پس باید ببینیم نظر راشل در مورد این آرزوی بربادرفته چیه! - مسخره! خیلی شوخی مزخرفی بود! - شوخی من یا تو؟! - بگذریم، معذرت می‌خوام. حق با توئه، شوخی بیجایی کردم! بهتره بریم سر موضوع خودمون، به نظرت جاناتان چطور آدمی بود؟ خیلی از خود راضیه، به نظرم خودش رو خیلی زرنگ میدونه، از اول تو دانشگاه هم همین‌طور بود. فکر می کنه من نفهمیدم از ترسش منو انداخت جلو و بهانه الکی آورد! میگه یه وکیل خیلی خوب هم تو ایران سراغ داره که بتونی کارهات رو به اون بسپری. - آدم بدی به نظر نمیاد! باید تا حدودی بهش حق داد، شاید اگه ما هم بودیم جانب احتیاط رو رعایت می‌کردیم. 🔄 با ادموند همراه باشید تا ابعاد جدید و جذابی از این زندگی عجیب روشن‌ شود... ‌💫اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🆔@MellatDana ملت دانا