22.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹آیا تا به حال مقابل «ایران مال» یا «اطلس مال» #گشت_ارشاد دیدهاید؟ آیا تا به حال گشت ارشاد به باستی هیلز رفته؟ گشت ارشاد امری طبقاتی است.
✅صدای انقلاب را از اینجا بشنوید
@hojre_enghelab
🌀یه تقسیمبندی هم داریم تحت عنوان #بیحجاب_ضدانقلاب و #بیحجاب_انقلابی 😊
/راهکار/
میخواهید بیحجاب باشید و به جای سرزنششدن ازتون به نیکی یاد بشه سعی کنید دَم انقلابیها رو ببینید 👌
✅صدای انقلاب را از اینجا بشنوید
@hojre_enghelab
🔻یک اتّفاق ناخوشایند از دریچۀ امنیّت اخلاقی:
گذار به سوی غلبۀ سازوکار فرهنگی
🖋 مهدی جمشیدی
۱. حادثۀ تلخ درگذشت خانم مهسا امینی، گزنده و غمبار بود و کام همۀ ما را تلخ کرد؛ چنانکه روح حاکم بر بسیاری از واکنشها، حاکی از تأثّر نسبت به از دست رفتن جان شریف ایشان بود. در این درد و اندوه، خود را با خانوادۀ ایشان شریک میشماریم و از خدای متعال برای او، تمنّای مغفرت و طلب رحمت داریم. امّا آنچه که رخ داد، فقط یک «اتّفاق» بود که در پهنۀ گستردۀ کارنامۀ پلیس امنیّت اخلاقی، نظیر و شبیهی ندارد. ازاینرو، نباید از یک حادثۀ ناخواسته و غیرارادی، «نتایج ساختاری» گرفت و هیجانزده و ناموجّه، «روندها» را ناصواب معرفی کرد. آری، ضعفها و کاستیها در این زمینه، قابلانکار نیستند و نباید از آنها غفلت کرد، امّا سخن در این است که نباید «مبالغه» کرد و دلالتهایی را بیش از کشش درونی این حادثه به آن نسبت داد. باید زمام و عنان عواطف خویش را به دست گرفت و عالمانه و عاقلانه به داوری نشست و در ورطۀ «بیانصافی» و «زیادهروی» نغلتید. تلخی یک واقعه، مجوزی برای عبور از «اخلاق» و «انصاف» نیست.
۲. سیر حرکت و تحوّل عملکرد نیروی انتظامی در زمینۀ حجاب و عفاف، از پیشرفت تدریجی آن حکایت میکند؛ چنانکه نیروی انتظامی به این نتیجه دست یافته است که باید فرد کمحجاب را در گام نخست، در متن «تذکّر اخلاقی» و «هشدار تنبّهزا» قرار بدهد و از طریق «تبیین» و «توضیح»، ذهن او را با منطق حجاب آشنا سازد تا بهتدریج، خود او در مسیر درونیسازی حجاب و باورمندی به آن قرار بگیرد. این به معنی گذار تکاملی از تکیۀ محض بر «سازوکارهای سخت و حقوقی» به سوی «سازوکارهای نرم و فرهنگی» است؛ آن هم در روند فعّالیّتهای درونیِ نیروی انتظامی، درحالیکه بر اساس نگاه رایج و ابتدایی، نباید وارد این حوزه شود. نیروی انتظامی میتوانست این حلقه از فرایند اصلاح اجتماعی را به نهادهای دیگر واگذار کند و خود بر روندهای متناسب با هویّت عرفیاش عمل نماید، امّا بر «گسترۀ کارکردها»ی خویش افزود و خیرخواهانه و دلسوزانه، چنین مواجههای را بر عهده گرفت. این چرخش، بسیار راهگشا و خوشایند است و نشان میدهد نیروی انتظامی، بهواقع در پی اصلاح اجتماعی بهصورت «عمیق» و «ماندگار» است و نمیخواهد «دافعۀ حداکثری» بیافریند.
۳. در رویکر دولت اسلامی، امنیّت اجتماعی به «بدن» افراد جامعه و «داشتههای مادّی و مالیِ» آنها منحصر نیست، بلکه افزون بر این، باید از «امنیّت اخلاقی» نیز سخن گفت. امنیّت اخلاقی به این معنی است که باید فضای جامعه بهمثابه عرصۀ عمومی، به بستر «تجاهر معاصی» و «آشکارسازی منکرها» تبدیل نشود و چنان نباشد که فرد در آن، احساس «ناامنیِ معنایی» و «مخاطرۀ هویّتی» کند. جامعۀ اسلامی، جامعهای است که در آن خیر و صلاح، «غالب» و «عیان» است و شر و فساد، «در حاشیه» و «پنهانی». هر جامعۀ انسانی، چه جامعۀ اسلامی و چه جامعۀ غیراسلامی، خواهناخواه گرفتار حدی از آسیبها و آفتهای معنوی است و این از اراده و اختیار آزادِ انسان ناشی میشود. با این حال، در جامعۀ اسلامی وضع به گونهای که بیپروایی در ارتکاب فسق و فجور، وجود ندارد و اهل تباهی و عصیان، جرأت نمیکنند که جامعه را به جولانگاه رفتارهای خلاف اخلاق و ارزشهای عالیِ انسانی تبدیل کنند. بدین جهت است که عرصۀ عمومی به فضایی مساعد برای شکوفایی معنوی و روحی تبدیل میشود و چنین نیست که رها شدن فرد در متن جامعه، او را بیشتر به فساد سوق بدهند تا به صلاح. پس امنبودن جامعه عبارت است از غالببودن جهتگیری اخلاقی و ارزشی در آن و هراس اخلاقستیزان و دینگریزان از ارتکاب معصیّت و منکر در آن.
۴. همچنین امنیّت اجتماعی، معطوف به «جامعه» است؛ یعنی دولت اسلامی وظیفه دارد در «عرصۀ عمومی»، مداخله کند و آن را از آلودگیهای ضدّمعنوی و جریانهای مادّی و هوسبازانه پاک کند. پس سخن دربارۀ «عرصۀ عمومی» است و نه «عرصۀ خصوصی». در عرصۀ خصوصی، نهفقط دولت اسلامی، بلکه هیچ فردی حقّ مداخله ندارد، بلکه در آنجا تنها پای «وجدان معنوی و اخلاقیِ خودِ فرد» در میان است و این عنصر ایمانی و باطنی است که قدرت بازدارندگی دارد. در واقع، همۀ آنچه که باید صورت بگیرد به «قانون» و «دولت» و «الزام» و «ناظر بیرونی» واگذار نشده و دین، شأن «آمرانه» و «تحمیلی» نیافته است، بلکه سرچشمۀ آغازین و اصلیِ دیانت، همچنان «اعتقاد» و «باورِ» خود شخص است و تنها در عرصۀ عمومی و فقط نسبت به کسانی که دچار «ضعف تقوا» و «سستی اخلاق» هستند، دولت از طریق قانون به میان میآید و مجال نمیدهد کسانی در جامعه به فسق و فجور بپردازند و فضای عمومی و مشترک را آلوده نمایند. اگر این تفاوتها و تمایزها در نظر گرفته شوند، چهبسا مخالفتها و لجاجتها فروکش کنند.
منتشرشده در روزنامۀ ایران:
http://www.irannewspaper.ir/newspaper/page/8007/2/627062/0
🔻گمانهزنی دربارۀ «واقعیّتِ بیصدا»
۱. فیلمی که از حضور خانم مهسا امینی در کلاس آموزشیِ نیروی انتظامی منتشر شده است، بیصداست و ما نمیدانیم که چه جملههایی مبادله شده است، امّا میتوان در چهارچوب "زبان بدن" و "زبان موقعیّت"، گمانههایی را دربارۀ آنچه که گذشته است مطرح کرد. این گمانهها و برآوردها، هرگز "قطعی" نیستند، امّا شاید کمی از ابهام وضع کنونی بکاهند و فضا را تلطیف کنند.
۲. خانم امینی، روی صندلی در کلاس آموزشی نشسته و منتظر شروعشدن کلاس هست. و شاید هم کلاس، تمام شده بوده است. در این زمان، مشاهده میکند که یکی از خانمها در حال صحبت با خانمِ مأمور نیروی انتظامی هست. او هم تصمیم میگیرد که با این خانم صحبت کند. به جلو میرود. صحبتهای نفر اول، هنوز تمام نشده ولی او وارد گفتگو با مأمور میشود.
۳. او با اشاره به لباسش احتمالاً میگوید (یا اعتراض میکند) که لباس من ایرادی ندارد. خانم مأمور با دستزدن به بخشی از لباس او و بالا آوردنش، احتمالاً میگوید اینها اشکال ندارد؟! و گویا با اشاره به روسری هم میگوید که افتاده بوده از سرت. نمیدانیم خانم امینی در لحظۀ بازداشت، روسری به سر داشته است یا اینکه روسریاش بر روی شانههایش افتاده بوده. تصویری از ایشان در فضای مجازی هست که در آن تصویر، ایشان در کنار دختری ایستاده که روسری به سر دارد، ولی ایشان نه. پس چنین احتمالی، منتفی نیست.
۴. مأمور نیروی انتظامی در این گفتگو، این جملات را با "فریاد" نمیگوید؛ چون توجّه کسی از جمع، جلب نمیشود، ولی روشن است که با "ناراحتی" میگوید. این ناراحتی در بدن او نمایان است، نه در جملهها و بلندی صدایش. البتّه از حرکات خانم مأمور میتوان حدس زد که این ناراحتی، شدّت زیادی هم نداشته است؛ یعنی "درگیری کلامی" ایجاد نشده است.
۵. خانم مأمور پس از این گفتگوی بسیار کوتاه، در حال ترک صحنه هست که ناگهان خانم امینی، روی زمین میافتد. اینجاست که تازه، "توجّه بقیه" به ایشان معطوف میشود. یعنی قبل از این در این فضای "کوچک"، هیچ "اتّفاق غیرعادی"ای رخ نداده است که کسی بخواهد به آن توجّه کند.
۶. نشستوبرخاست خانمها هم نشان میدهد که هیچکدام "معذب" و "در فشار" نیستند. هر کسی بهراحتی "راه میرود" و در جایی که میخواهد "مینشیند". پس فضا، فضای "تنش" و "توبیخ" و "نزاع" نیست.
۷. از این گذشته، حرکت ابتداییِ خانم امینی به طرف صندلی و نوع نشستنش نشان میدهد که حالش خوب است. حتّی وقتی روی صندلی نشسته است، با "سرعت"، گردن کج میکند و خانم مأمور را میبیند. حرکتش به طرف مأمور هم عادی است. ایستادن و توضیحدادنش نیز طبیعی است.
۸. در این فیلم، نه نشانی از "استرس" و "شکنجۀ سفید" است و نه نشانی از "بیماری" و "بدحالی" خانم امنیتی. البته شرایط این خانم، خاص بوده است؛ به این معنی که اوّلاً ساکن تهران نبوده و در اینجا احساس "غربت" و "بیگانگی با محیط" میکرده است، و ثانیاً گویا "بیماری زمینهای و پیشینی" هم داشته است. به عبارت دیگر، "بازداشت او" و "برخورد مأمور نیروی انتظامی"، خاص نبوده، بلکه "وضع جسمی یا روحی او"، خاص بوده است. شاید ظرفیت او، فروتر از تحمّل این شرایط بوده است؛ شرایطی که بازداشتشدگان دیگر در این ماجرا، همگی آن را برتابیدند و ساعتی پس از برگزاری کلاس، سالم از آن خارج شدند.
از خدایمتعال برای این هموطن مسلمان، رحمت و غفران الهی را مسئلت میکنم.
🖋 مهدی جمشیدی
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi
ستاد امر به معروف و نهی از منکر و گشت ارشاد؛ فقط عموم مردم را دچار اختلاف و دو دستگی نکرده.
بلکه همین همین طیف مدعی حزباللهی را هم دوپاره کرده و به جان هم انداخته!
اختلاف را تا کجا بردید آقایون!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 مبارزه با بی عدالتی و فقر سبب گسترش دین می شود.
استاد #رحیم_پور_ازغدی
🚨 تبار گشت ارشاد مسئولین!
• اولین بار ۳۱تیر۵۸ امام خمینی بود که گشت ارشاد مسئولین را مطالبه کرد!
اداره امر به معروف در فهم امام خمینی، اول ناظر به اعمال دولت و ادارات دولتی (حتی رهبر و رئیس جمهور) بود؛ بعد هم اقشار ملت. (صحیفه امام ج۹ص۲۱۳)
• اما جالب اینکه دستور امام هم درباره نهی از منکر دولت اجرا نشد (لابد به همین سازمانهای ناظر دولت و مجلس و قضائیه که بعدا در قانون اساسی آمد، بسنده شد) ؛ اما برای اقشار ملت (البته نوعا در پوشش و...) در لباس های مختلف: کمیته انقلاب و ستاد امر به معروف و گشت ارشاد انجام شد!
• مرحوم سید احمد خمینی دلیل مخالفت با فرمان امام از سوی دولت موقت و برخی اعضای شورای انقلاب را: نبودن تشکیلات لازم / و هرج و مرج شدن، می شمارد! (همان/ پاورقی)
• جادارد بعد از ۴۰ سال، تشکیلات و سازمانهای مدعی جلوگیری از جرم یا مجازات مسئولین را با تشکیلات نهی از منکر اقشار مردم (گشت ارشاد)، در روش و نتیجه مقایسه کنیم و نهی از منکرِ متوازن و نتیجه بخش را پی ریزی کنیم.
《انقلاب اسلامی همچون پدیدهای زنده و با اراده، همواره دارای انعطاف و آمادهی تصحیح خطاهای خویش است، امّا تجدیدنظرپذیر و اهل انفعال نیست. به نقدها حسّاسیّت مثبت نشان میدهد و آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرفهای بیعمل میشمارد، امّا به هیچ بهانهای از ارزشهایش که بحمدالله با ایمان دینی مردم آمیخته است، فاصله نمیگیرد.》(بیانیه گام دوم)
محسن قنبریان
✅صدای مستضعفان عالم✌️
🆔 @adalatkhane
رهزنانی هستند که حادثهای مثل #راهپیمایی_اربعین و این حضور پرشور مردم را نمیپسندند؛ علیه آن مشغول تلاشند، همه باید پای کار باشیم. هر کس وظیفهای دارد، دستورالعمل امروز ما بیش از همیشه این است:
تواصی به حق و صبر
"امام خامنهای"
@hzamanim