فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکتبخانه حسین(ع)
دیدن این صحنه یک لذت عجیب و غریب داره...البته نه فقط به خاطر ذکر حسین...
پسر تا دید پدرش از پشت میز اومده پایین، همون وسط اجرا از بلندی اومد پایین که پدر بالاتر باشه! ولو دو پله!
دوست دارم همه دنیا بشینند و باهم محاسبه کنند که این یک دقیقه چقدر میارزه؟
و برای خلق این صحنهی پدر و پسریِ سرشار از عشق، ادب و احترام که بوی حسین هم گرفته چقدر هزینه شده؟
اگر زحمات شبانهروزی یک مادر برای تربیت این فرزند که ابداً قابل قیمتگذاری نیست رو حساب نکنیم، خرجش کلاً چند تا روضه و هیئت بوده! اونم بدون یک قرون هزینه!
اینجور چیزها در دستگاه محاسباتی دو دو تا چهار تای درآمد-هزینه قابل محاسبه نیست! چون این دستگاه دو بُعدی، بُعدهای زیادی کم داره، از فرهنگ و ادب و احترام گرفته تا عشق و ایثار و فداکاری و ...
فقط خواستم بگم در این مکتبخانه که خدا رو شکر همگی درش تلمذ کردیم و میکنیم و تا آخر عمر خواهیم کرد، درس ادب و احترام هم مثل بقیه درسها برقراره...
🛠 آچــــــــــــــــــــــار: 🇮🇷
💠 @Achar_Ir
کشورهایی که در آنها #بیداری_اسلامی پیروز شد امروز مدافع فلسطین هستند (یمن، تونس و ...) و آن کشورهایی که بهار اسلامی نتوانست نهایی شود، یا در حال کمک به اسرائیل هستند یا بی تفاوت.
یاد آن فردی افتادم که اصرار داشت که این بیداری اسلامی نیست، بهار عربی است.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
سال ۱۹۷۳ و همزمان با تحریم نفت رژیم صهیونیستی توسط کشورهای عربی، محمدرضا پهلوی نفت رژیم را تأمین کرد و درآمد زیادی را کسب کرد و موجب شکست پروژه کشورهای عربی در نبرد با اسرائیل شد.
امروز اما برخی از کشورهای عربی و غیرعربی منطقه، نقش آن روز پهلوی را ایفا می کنند تا پروژه جبهه مقاومت را شکست دهند.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اگر اسم این طرح مشکوک، براندازی نرم اقتصادی نیست، پس چیست؟!!
سید جواد هادی اصل؛ کوهنورد حرفه ای و مستندساز محیط زیست: از وقتی دامداران و عشایر را از طبیعت حذف کردند طبیعت به صورت گسترده رو به نابودی رفت.
چند بلاگر و آدم کینه ای هم افتادن به جون دولت ها که ببینید دام داره فلان درخت رو میخوره(؟)، پس مردم بیچاره و عشایر رو از طبیعت بیرون کنید!!
حالا بماند که اگر همین مردم نبودن آتش مهار نمیشد.
🔻به بهانه خوردن شاخه های درختان توسط دام(که خودش نوعی هَرَس کردن طبیعی بوده) دام را از مراتع و جنگل دور کردید.
خب! حالا عدم وجودش که باعث نابودی میلیون ها درخت میشه.
اینجا در این شیب و خستگی از تقابل با آتش ترجیح دادم این ویدیو رو برای روشنگری ثبت کنم.
🔺با توجه به بارندگیهای خوب بهاری و رشد خوب علفها و متأسفانه نبود دام کافی برای کوتاه کردن علفها، اکنون هر روزه در تابستان خبرهای آتش سوزی از مناطق مختلف کشور گزارش میشود: کرخه خوزستان، خوش ییلاق گرگان، خاییز بهبهان و...
«چوپان عادل» زمین را نجات میدهد!
حضور به هنگام دام در مراتع باعث هرس گیاهان و جلوگیری از آتشسوزی، تیمار و انتقال بذرها، غنی سازی خاک، نفوذ بیشتر آب در زمین و در نهایت گسترش پوشش گیاهی میشود.
لذا این چوپان عادل است که با گلهاش، زمین را از گرمایش، فرسایش، آتشسوزی، خشکسالی، سیل، ریزگردها و آلودگیها نجات میدهد و با آماده سازی بهترین غذاها برای ما انسانها، زمینهٔ رشد و تعالی جامعهٔ بشری فراهم میکند.
#آدرس_غلط / #نسخههای_آمریکائی
💠 @Newsrahemardom_ir | رسانه راه مردم 🎙
اینجا ایران است...
نابازاری به وسعت عشق
#اقتصاد_حسینی
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
تلاش زیادی نمی خواهد.
این روزها، همه چیز زود بر ملا میشود.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
امام خمینی ره:
باید این نهضت مستضعف درمقابل مستکبر در تمام عالم گسترده شود. ایران، مبدأ، نقطۀ اول و الگو برای همۀ ملتهای مستضعف [باشد].
ملتهای مستضعف ببینند که ایران با دست خالی و با قدرت ایمان و با وحدت کلمه تمسک به اسلام در مقابل قدرتهای بزرگ ایستاد و قدرتهای بزرگ را شکست داد.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi
خواب دیدم از آسمون پرتم کردن پایین
سقوط کردم و افتادم وسط یه صفحه شطرنج خیلی بزرگ با مهره هایی که انگار انسان بودن
متعجب و حیرت زده داشتم مهره ها و صفحه رو نگاه میکردم که شاه سفید صدا زد هی تو چرا اونجا خشکت زده؟بازی الان شروع میشه یکی از رُخ های ما کمه برو جای مهره رخ وایسا
با حالت بهتزده گفتم من؟
گفت آری دستور میدهیم به جای رُخ چپ انجام وظیفه کنی
حیرتزده رفتم و جای رخ واسادم
بازی شروع شد و سربازهای سیاه وسفید فداکارانه جلو میرفتن و قلع وقمع میشدن
چه طرف سفید و چه طرف سیاه حذف شدن سربازها اهمیتی براشون نداشت و اصلا براشون مسئله نبود و این به شدت من رو غمگین میکرد که بیشتر زحمت و فداکاری این بازی به گردن سربازهاست ولی کسی به موجودیت اونها اصلا اهمیتی نمیده و انگار اصلا وجود ندارن و مهره های تزئینی این بازی هستن
توی این فکر ها بودم که متوجه سربازی شدم که با دلاوری و شجاعت جلو رفته بود و به دو قدمی آخرین خانه حریف رسیده بود و اگر میتونست پا به آخرین خانه حریف بذاره دیگه یه سرباز نبود و میتونست به وزیر یا هرچیزی که دوست داشت تبدیل بشه
ولی قلعه دشمن در کمینش بود اما هیچکدوم از مهره های ما ازش حمایت نمیکرد
جایگاه خودم در نزدیکی شاه رو رها کردم و خودمو به سرباز رسوندم و قلعه رو زدم و جون سرباز رو نجات دادم
از سربازهای باقی مانده بر صفحه شطرنج فریاد شادی بلند شد
حتی به وضوح میدیدم که سربازها سیاه هم دارن منو تشویق میکنن
توی عمرشون ندیده بودن که یه مهره ی بالا به جون اونها اهمیتی بده
حالا من برای سربازها یه قهرمان بودم
قهرمانی که برای اونا ارزش قائل شده بود
اما بقیه مهره ها با بهت وسکوت منو نگاه میکردن تو چهره بعضیشون مث وزیر و شاه و فیل ناراحتی و خشم دیده میشد
سرباز رو به جلو رفتن تشویق کردم و گفتم برو نترس من هوای تورو دارم و پشتتم
فقط یه خونه دیگه مونده و این حق تو هستش که پیشرفت کنی
سرباز که روحیه گرفته بود رو به جلو حرکت کرد و فقط یه خونه دیگه مونده بود که دیگه سرباز نباشه
یه دفعه شاه صدا زد: رخ چپ فرمان میدهیم که به جایگاه خویش برگردید
گفتم ولی پادشاه ما در آستانه پیروزی هستیم
و این سرباز به حمایت نیاز داره
گفت وزیر از او حمایت خواهد کرد
گفتم ولی شاید وزیر نتونه حمایت کنه
گفت امر ملوکانه همان بود که فرمودیم
یه لبخند امیدوارانه به وزیر زدم و سر جام برگشتم
تو حرکت بعدی مهره های سیاه یه سرباز خودشون رو انتحاری و احمقانه جلو فرستادن و وزیر به بهانه زدن اون سرباز جای خودشو تغییر داد و سرباز جلو رفته ی ما پشتش خالی شد و دیگه کسی ازش حمایت نمیکرد
ادامه
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
بخش اول
فیل حریف که انگار از قبل منتظر همین حرکت بود جوری از سر کینه سرباز شجاع مارو زد که از صفحه شطرنج به بیرون پرتاب شد و برای همیشه شکست!
پر از خشم شدم نسبت به این بازی و چرخه نفرت انگیزش
وزیر رقیب از جای خالی مانده ی وزیر ما استفاده کرد و شاه مارو کیش و مات کرد
ما بازی برده رو باختیم چون بزرگان این بازی نمیخواستن یه سرباز لایقو به جمع خودشون راه بدن
به اون سرباز دلاور خیانت شد
خیلی غمگین بودم چون احساس میکردم که منم با خوش باوریم سهمی در اون خیانت داشتم
یکی از سربازها گفت به احترام شجاعت سرباز فداکارمون قبل از شروع دور جدید بازی یک دقیقه سکوت کنیم
گفتم کار خوبیه ولی بیاین بعدشم دو دقیقه هم در مورد اینکه چرا اینها حاضر بودن سربازمون کشته بشه ولی پا به جمع بزرگان نذاره حرف بزنیم!
همهمه ای بین سربازها افتاد و همه با شک و تردید به وزیر نگاه کردن
رخ راست چیزی در گوش یکی از سربازها چیزی زمزمه کرد سرباز جلو اومد و گفت تو داری حرف از خیانت بزرگان ما میزنی چیزی که هرگز بین ما نبوده
گفتم احمق کل این بازی و چرخه خیانت به امثال شماهاست چرا فیل و وزیر و قلعه تا هر کجا که دلشون بخواد میتونن برن جلو ولی تو فقط میتونی یه خونه بری جلو؟
همهمه بین سربازهای دو طرف افتاد و حتی سربازهای سیاه که دشمن حساب میشدن هم حرف منو تایید کردن
فیل گفت این قوانین و سنت های بازیه که از اول بوده
گفتم پس چرا این قوانین و سنتها همیشه به سود شماهاست؟چرا همه شما هروقت وضعیت رو خطرناک میبنید میتونید رو به عقب برگردین و عقب نشینی کنین ولی سرباز بیچاره حق نداره حتی یه خونه هم رو به عقب بیاد که از خطر جون سالم به در ببره؟
چرا تو قوانین شما باید سربازها کشته بشن ولی شاه هیچ وقت کشته نمیشه؟
صدای تشویق سربازها بلند شد و همه تایید کردن یکی از سربازها گفت داره درست میگه ما از این وضعیت خسته شدیم
رخ راست اومد جلو و مقابل من قرار گرفت و گفت این حرفها که تو میزنی خیلی احمقانه س اینجوری که دیگه نمیشه بازی کرد
تو یه رخ ابله هستی و با این افکارت بیشتر از اینکه بهت بخوره رخ شطرنج باشی به نظر میرسه خر شطرنج باشی!
با این حرف رخ همه قهقه زدن وخندیدن حتی خیلی از سربازها!
خرشطرنج برچسبی بود که بهم چسبید و منو تخریب کرد از اون به بعد هر حرفی که میزدم احمقانه به نظرشون میرسید و کسی حرفهامو جدی نمیگرفت چون من دیگه یه آدم عادی نبودم و خر شطرنج بودم و از من چهره یه موجود بی فکر که میخواد همه چی رو بهم بزنه برای همه ساخته بودن
بعد از اینکه تخریبها کار خودشو کرد شاه که تا الان خودش رو بیطرف نشون داده بود رو کرد به سربازها و گفت شماها سرباز هستید و پدران شما سرباز بودن و به این افتخار میکردن و من خودم اگر وظیفه شاه بودن به روی دوشم نبود دوست داشتم یه سرباز باشم و دوشادوش شماها بجنگم اما حیف که از توفیق این سعادت محرومم!
سربازها همه شروع کردن به افتخار شاه متواضع و خاکی کف زدن و سوت کشیدن
شاه ادامه داد و گفت من دوست ندارم چیزی رو که شماها در مورد رخ ما میگین رو بهش بگم و بگم خر شطرنج، اما این اسمیه که خود شماها براش انتخاب کردین و من به انتخاب شما احترام میذارم
این دفعه صدای قهقه و کف زدن با هم بلند شد
شاه ادامه داد و گفت دوستان من خر شطرنج آدم دلسوزیه و واقعا میخواد از شما حمایت کنه ولی چون نمیفهمه داره به ضرر شما عمل میکنه و داره افتخار شما و افتخار پدران شمارو از بین میبره
ما بر علیه اون اقدامی نخواهیم کرد اما به نظرم خود شما بهتر میدانید با او چه کنید!
بعد از این حرفها سربازان دو طرف به سمتم حمله کردن و دست و پای منو گرفتن و از صفحه پرت کردن بیرون
از خواب پریدم و خدارو شکر کردم که این فقط یه خواب بود
ولی وقتی که ماشینمو روشن کردم و رفتم سر کارم هرکی رو سوار میکردم به شکل سربازهای سیاه و سفید شطرنج میدیدمش
فهمیدم که زندگی واقعی خودمون رو خواب دیده بودم
فقط خدا میدونه که تو طول تاریخ چه تعداد از این آدمهای دلسوز ما که تلاش کردن این نظام طبقاتی رو بشکنن و مارو هم داخل آدم حساب کنن رو به دست خودمون حذف کردیم
#شوفرنوشت
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
این ها دعوی آزادی و مردم سالاری دارند؛ اما در لباس روشنفکری دیکتاتوری خود را جار می زنند.
☘️کانال تحلیلهای اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی
@hamidrezamaghsoodi