6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌳 کوچهباغهای قدیمی یزد بهعنوان یکی از گونههای ارزشمند بافت تاریخی این شهر، نمونهای بارز از همنشینی معماری بومی و الگوهای زیستمحیطی در اقلیم گرم و خشک به شمار میآیند. این فضاها با هندسهی ارگانیک، جدارههای خشتی بلند و پوشش گیاهی خطی در امتداد مسیر، نقش مهمی در تعدیل شرایط خرداقلیمی و ایجاد سایه و رطوبت ایفا میکردند. حضور قنوات و شبکههای آبرسانی سنتی، جریان آب را در کالبد این گذرگاهها تداوم میبخشید و کیفیت زیستپذیری را ارتقا میداد. علاوه بر عملکرد زیستمحیطی، کوچهباغها کارکرد اجتماعی و فرهنگی نیز داشتند و بهمثابه فضاهای نیمهعمومی، تعاملات محلی و روابط همسایگی را تسهیل میکردند.
🏘 معماری هجری
@MemariHejri_ir
✅ حکم استفاده از مشاعات ساختمان
انبار نمودن وسایل شخصی در فضاهای مشاع و مشترک (بام، زیر پله، حیاط، موتورخانه، پارکینگ و راه پله) در ساختمان های آپارتمانی بدون اخذ موافقت ساکنین و همسایگان آپارتمانی در یک ساختمان، آیا جایز است؟
استفادههای یاد شده از ملک مشاع باید با رضایت سایر شرکا باشد.
🏘 معماری هجری
@MemariHejri_ir
| معماری هجری |
🔹 مسیر معمول سیرکولاسیون در خانههای سنتی ۱. ورودی و هشتی - از کوچه وارد دروازه اصلی میشدی. - بعد
معماری سنتی ایران که قرنها با ویژگیهایی چون درونگرایی، حیاط مرکزی، سلسلهمراتب فضایی و هماهنگی با اقلیم شکل گرفته بود، از اواخر دوره قاجار رو به افول گذاشت. دلیل اصلی این تغییر را باید در تحولات اجتماعی و ارتباط روزافزون ایران با غرب جستوجو کرد. در این زمان، اعزام دانشجویان به اروپا، حضور معماران خارجی در دربار و ساخت بناهایی با الگوهای نئوکلاسیک زمینه ورود معماری مدرن را فراهم آورد.
نوع جدید شهرسازی مدرن و نیازهای جدید شهری نقش تعیینکنندهای داشت. رشد سریع شهرنشینی و شکلگیری خیابانهای مستقیم و میدانهای تازهساز باعث شد الگوهای سنتی خانههای درونگرا و گذرهای پیچدرپیچ کارایی خود را از دست بدهند. معماری سنتی ایران قادر به پاسخگویی به الزامات مدارس جدید، ادارات دولتی، بانکها، ایستگاههای راهآهن و دیگر نهادهای مدرن نبود، از همین رو الگوهای وارداتی معماری وارد عرصه شدند. همچنین ورود مصالح نوین مانند آجر ماشینی، آهن و بعدتر بتن و فولاد، تغییراتی اساسی در شکلگیری فضاها ایجاد کرد و بسیاری از عناصر سنتی مانند حیاط و ایوان به تدریج جای خود را به فرمهای مدرن دادند.
معماری مدرن به معنای واقعی از اواخر دوره قاجار پا به ایران گذاشت. در این زمان بناهایی مانند دارالفنون و شمسالعماره، هرچند هنوز آمیخته با عناصر سنتی بودند، اما نمایانگر نخستین تلاشها برای اقتباس از الگوهای اروپایی محسوب میشدند. در دوره پهلوی اول این روند شتاب بیشتری گرفت. خیابانهای شطرنجی، میدانها و ساختمانهای اداری با زبان نئوکلاسیک ساخته شدند و معماران خارجی همچون آندره گدار در طراحی و اجرای بناهای شاخص نقش پررنگی داشتند.
در دوره پهلوی دوم، نفوذ معماری مدرن بینالمللی به اوج رسید. معماران ایرانی تحصیلکرده در اروپا و آمریکا، مانند هوشنگ سیحون و عبدالعزیز فرمانفرمائیان، ساختمانهایی طراحی کردند که نشانههای پیروی از جهان غرب در آنها آشکار بود. آپارتمانسازی، برجسازی و ایجاد بناهای شاخصی چون برج آزادی و ورزشگاه آزادی نماد این دوران به شمار میروند. پس از انقلاب اسلامی، گرایش به معماری مدرن ادامه یافت اما با تلاش برای بازگرداندن هویت ایرانی–اسلامی همراه شد که تا کنون توفیق چندانی نیافته است.
به این ترتیب، افول معماری سنتی در ایران نه یک اتفاق ناگهانی، بلکه نتیجه پیوسته تغییرات اجتماعی، فناوری، سیاسی و فرهنگی بود و ورود معماری مدرن مسیری تدریجی داشت که از اواخر قاجار آغاز شد، در دوره پهلوی اول تثبیت گشت و در دوره پهلوی دوم به اوج رسید و متأسفانه پس از انقلاب اسلامی نیز همچنان در بر همان پاشنه میچرخد.
🏘 معماری هجری
@MemariHejri_ir
| معماری هجری |
معماری سنتی ایران که قرنها با ویژگیهایی چون درونگرایی، حیاط مرکزی، سلسلهمراتب فضایی و هماهنگی با
لوکوربوزیه یکی از بزرگترین معماران مدرن قرن بیستم بود که اندیشههای او نقطه عطفی در تاریخ معماری و شهرسازی محسوب میشود. جمله مشهور او «خانه ماشینی برای زندگی است» بازتاب نگاه کارکردگرایانه و مدرن به معماری است. در این نگاه، خانه دیگر صرفاً مکانی برای سکونت و بروز هویت فرهنگی و سنتی نیست، بلکه همچون یک ماشین باید بهگونهای طراحی شود که نیازهای اساسی انسان را با حداکثر کارایی و حداقل هزینه برآورده کند. این ایده، زاییده عصر صنعتی و تحولات ناشی از انقلاب صنعتی دوم بود که انسان مدرن را به کارآمدی، نظم و تولید انبوه سوق میداد.
لوکوربوزیه با این رویکرد، زمینه نظری و عملی برای آپارتماننشینی و انبوهسازی را گسترش داد. او معتقد بود که با استفاده از تکنولوژی جدید، بهویژه بتن مسلح و سازههای مدولار، میتوان مسکن را بهصورت تیپیک و استاندارد تولید کرد؛ همانگونه که کارخانهها اتومبیل تولید میکنند. بدینترتیب، ایده مسکن بهعنوان یک «محصول صنعتی» وارد عرصه معماری شد. نمونه بارز این دیدگاه، پروژههای واحد مسکونی لوکوربوزیه در مارسی و دیگر شهرها بود که به شکل بلوکهای عظیم آپارتمانی ساخته شدند.
این نوع نگاه پیامدهای گستردهای برای شهرهای جهان و بهویژه جوامعی مانند ایران داشت. از یک سو، امکان پاسخگویی به نیاز مسکن برای جمعیت رو به رشد شهری فراهم شد و تولید انبوه آپارتمان بهعنوان راهحلی سریع و اقتصادی گسترش یافت. از سوی دیگر، حذف تدریجی عناصر کیفی معماری سنتی و انسانی، مانند فضاهای باز، حیاطهای مشترک، یا نسبتدادن خانه به فرهنگ و هویت بومی، به بحرانهای اجتماعی و فرهنگی منجر شد. خانه در الگوی مدرن دیگر فضایی برای بازتاب سنتها و روابط اجتماعی نبود، بلکه بیشتر شبیه واحدی کارکردی درون مجموعهای انبوه و یکنواخت دیده میشد.
🏘 معماری هجری
@MemariHejri_ir
| معماری هجری |
معماری سنتی ایران که قرنها با ویژگیهایی چون درونگرایی، حیاط مرکزی، سلسلهمراتب فضایی و هماهنگی با
محسن حبیبی در کتاب از شار تا شهر برای توضیح تحولات شهر ایرانی در دوره ورود شهرسازی مدرن، سه تعبیر را به کار میبرد: شهر فریب، شهر تقلید و شهر سراب. این سه مفهوم وضعیت شهرهای معاصر ایران را در نسبت با شهرسازی وارداتی توضیح میدهند.
حبیبی این اصطلاحات را برای توصیف شهرهایی به کار میبرد که فرم و ظاهر متجدد دارند اما فاقد درونی شدن مفاهیم مدرن یا فهم نظریهای تحول هستند. شهرهایی که تقلید میکنند، بدون اینکه شرایط اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی لازم را تجربه یا جذب کرده باشند، تنها نقوش و مظاهر مدرن را وارد میکنند. نویسنده اینگونه شهرها را «شهر تقلید»، «شهر فریب» و حتی «شهر سراب» مینامد؛ به این معنا که زیبایی ظاهری دارند اما عمق عملکردی و هویتی شان خالی است.
البته نگاه حبیبی در اینجا نقد به مدرن شدن کاریکاتوری و صوری است، نه نقد به خود مدرنیته.
🏘 معماری هجری
@MemariHejri_ir
| معماری هجری |
لوکوربوزیه یکی از بزرگترین معماران مدرن قرن بیستم بود که اندیشههای او نقطه عطفی در تاریخ معماری و
🔻پستمدرنیسم و تلاش مذبوحانه جهان غرب برای بازیابی معنا
💢 پس از دوره مدرن در معماری و شهرسازی، آنچه به ظهور پستمدرنیسم انجامید، مجموعهای از بحرانها، ناکامیها و نقدها نسبت به اصول و نتایج مدرنیسم بود. این تحول را باید هم در بستر اجتماعی ـ فرهنگی و هم در بستر نظری و کالبدی بررسی کرد.
💢 در سطح اجتماعی، پروژه مدرنیسم که با شعارهایی چون پیشرفت، عقلانیت و کارکردگرایی آغاز شده بود، در نیمه دوم قرن بیستم با بحران روبهرو شد. شهرهای مدرن با برجهای بلند، خیابانهای عریض و آپارتمانهای انبوه، اگرچه پاسخگوی نیازهای کمی مسکن و حملونقل بودند، اما از نظر کیفیت زندگی، هویت فرهنگی، و پیوندهای اجتماعی با ناکامیهای جدی همراه شدند. یکنواختی بصری، بیروح شدن فضاها، قطع ارتباط با سنتها و خاطرههای جمعی و افزایش بیگانگی شهری از جمله پیامدهایی بودند که شهروندان و متفکران بهشدت نسبت به آنها واکنش نشان دادند.
💢 در سطح نظری، نقدهای گستردهای به اصول مدرن معماری وارد شد. «فرم تابع عملکرد است» که شعار اصلی مدرنیسم بود، در عمل باعث شد بسیاری از بناها فاقد غنا، زیبایی و معانی فرهنگی باشند. معماران پستمدرن مانند رابرت ونتوری و چارلز جنکز به این سادهانگاری واکنش نشان دادند و خواستار بازگشت به پیچیدگی، نشانهها، تاریخ و چندصدایی در معماری شدند.
💢 از منظر شهرسازی نیز، تجربههایی چون پروژههای نوسازی شهری در آمریکا و اروپا (تخریب بافتهای قدیمی و ساخت مجتمعهای مسکونی مدرن) با شکست مواجه شد. آثار انتقادی جین جیکوبز نقش تعیینکنندهای در افشای ناکامیهای مدرنیسم داشت. او نشان داد که حذف خیابانهای سنتی و فضاهای محلی به فروپاشی حیات اجتماعی منجر میشود.
💢 در این شرایط، پستمدرنیسم در معماری و شهرسازی پدیدار شد. این رویکرد تأکید داشت بر:
بازگشت به تاریخ و سنتهای محلی،
پذیرش تنوع و کثرت در فرم و سبک،
توجه به نشانهها و معناهای فرهنگی در فضا،
تأکید بر تجربه زیسته شهروندان، نه صرفاً کارکرد فنی.
💢 بهطور خلاصه، پستمدرنیسم ظاهراً پاسخی بود به بحران هویت و معنا در شهر و معماری مدرن. اگر مدرنیسم خواست معماری را به «ماشین زندگی» تبدیل کند، پستمدرنیسم معماری را به «متنی فرهنگی» و «زبان نمادین» بدل ساخت تا شاید بتواند پس از قرنها که از دین و معنای اصیل رویگردان شد، هویت و معنای جدیدی برای خود دست و پا کند.
🏘 معماری هجری
@MemariHejri_ir