...ادامه عوامل توفیق
غیر از
۱.انفاق
۲.پرهیزگاری
۳.تصدیق جزاهای الهی
عبارتند از:
۴.نیت خوب داشتن
چنانکه امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
«من حسنت نیته أمّده التوفیق»؛
هرکه نیتش خوب باشد، توفیق یار او شود.
۵.دعا
حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند:
«علیک بالاستعانۀ بالهک و الرغبۀ الیه فی توفیقک»؛
برتوست که از خدایت کمک بگیری و توفیق را از او طلب کنی.
۶.نصیحت پذیری و موعظه
زیرا ممکن است حتی کسانی که اهل عبادتند گاهی دچار کم رغبتی شوند، که در این حالت، نیاز به عوامل دارند که نشاط عبادت را به آنها بازگرداند و موعظه می تواند بسیار کارساز باشد؛
حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:
«من اکبر التوفیق الأخذ نصیحۀ»؛
بزرگترین توفیق برای انسان پذیرش نصحیت است.
عوامل دیگری نیز برای توفیق بیان شده است، مانند: یاد خدا، ادب مخصوصا در پیشگاه خدا و اولیای الهی، علم، مطالعۀ زندگی علماء و خوبان، مال حلال، توبه و استغفار، تلاش و پشتکار، حسن خلق، همنشین خوب، اخلاص، نظم و برنامه ریزی، توسل و ...
کانال منبرهای عددی🌾
https://eitaa.com/menbaradady
...ادامه عوامل سلب توفیق
غیر از
۱.بخل
۲.بی نیازی طلبی از خدا
۳.انکار پاداش نیک الهی
عبارتند از:
۴.گناه
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند:
إنَّ الرَّجُلَ يُذنِبُ الذَّنبَ فَيُحرَمُ صلاةَ اللَّيلِ، و إنَّ العَمَلَ السَّيِّءَ أسرَعُ في صاحِبِهِ مِن السِّكِّينِ في اللَّحمِ .
آدمى گناهى مى كند و بدان سبب از نماز شب محروم مى شود ؛ تأثير كار بد در صاحب آن،از سرعت تأثیر چاقو در گوشت بیشتر اس.
۵.حب دنیا
اصل همه خطورات قلبی که انسان را از یاد خدا باز می دارد، و به خود مشغول میسازد، محبت به دنیا و اشتغال به آن است.
خداوند در آیه۹ منافقون می فرماید:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّـهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ.
ای اهل ایمان مبادا هرگز، مال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل سازد و البته کسانی که به امور دنیا از یاد خدا غافل شوند، آنها به حقیقت زیانکاران عالمند.
۶.اشتغال به لغویات
حضرت علی(علیه السلام) می فرماید:
مَنِ اشتَغَلَ بما لا يَعنيهِ فاتَهُ ما يَعنيهِ .
هر كس به امور بيهوده بپردازد، امور سودمند را از دست بدهد.
۷.غفلت و شرکت در مجالس گناه
چنانکه امام سجاد(علیه السلام) در دعاى ابوحمزه، به هنگام مناجات با خدا، عرض مى کنند:
«او لَعَلَّکَ رَأَیْتَنى آلِفُ مَجَالِسَ البَطَّالِینَ فَبَیْنى وَ بَیْنَهُم خَلَّیْتَنى»؛
شاید مرا علاقه مند به مجالس غافلین دیدى و مرا در میان آنها رها ساختى.
برخی از دیگر عوامل سلب توفیق هم عبارتند از: تنبلی و کسالت، همنشین بد، حرام خواری، کفران نعمت، غفلت و...
کانال منبرهای عددی🌾
https://eitaa.com/menbaradady
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی امام معصوم از خداوند درخواست توفیق میکند...
آیا ما بیمه شده ایم؟!
#حاج_قاسم
کانال منبرهای عددی🌾
https://eitaa.com/menbaradady
داستانی از اثر یاد خدا در کسب توفیقات و نجات از رذایل اخلاقی:
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
آیتالله جوادی آملی نقل میکنند:
یک وقت عازم زیارت بیتالله الحرام بودم، میخواستم به مکه مشرف شوم. مصادف با زمستان بود، آن روز هم هوا سرد بود و برف میبارید. برای عرض سلام و تودیع و خداحافظی محضر علامه طباطبایی رفتم. در زدم، تشریف آوردند دمِ در. عرض کردم: عازم بیت اللَّه هستم، خداحافظی میکنم. بعد عرض کردم: نصیحتی بفرمایید که به کار من بیاید و در این سفر توشه راه من باشد. این آیه مبارکه را به عنوان نصیحت و به عنوان زاد راه قرائت کردند و فرمودند:
خدای سبحان میفرماید:
«فاذکرونی اذکرکم»
به یاد من باشید تا به یاد شما باشم.
فرمود: به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد. اگر خدا به یاد انسان بود، انسان از جهل نجات پیدا میکند. اگر در کاری مانده است، اگر خدای قدیر به یاد انسان بود، هرگز انسان عاجز نمیشود و نمیماند. اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد، خدایی که دارای اسمای حسنی است و متصف به صفات عالیه به یاد انسان خواهد بود. گره اخلاقی را هم میگشاید و انسان را از آن مشکل رهایی میبخشد. این بود که فرمودند: این آیه را به یاد داشته باشید که خدا فرمود: «فاذکرونی اذکرکم».
کانال منبرهای عددی🌾
https://eitaa.com/menbaradady
5.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از خدا جوییم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
بی ادب تنها نه خود را ...
از عوامل توفیق، ادب است
مثل داستان حر و احترام به امام حسین(ع)، داستان بشر حافی و احترام به نوشته ی نام خدا و ...
لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ
کانال منبرهای عددی🌾
https://eitaa.com/menbaradady
May 11
منبرهای عددی🌾
امام جواد عليه السلام: اَلْمُؤْمِنُ يَحْتاجُ اِلى ثَلاثِ خِصالٍ: ۱.تَوْفيقٍ مِنَ اللّه ِ، ۲.وَ وا
۲.وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ ؛
پنددهنده اى از درون خويش
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
🔹اولین چیزی که موجب می شود انسان بتواند در مقابل دشمنش - که مراد، شیطان است - ایستادگی کند و مانع بشود از تصرف دشمن و تسلط دشمن، [این است که:] «واعظ من نفسه»؛ از قلب خود واعظی برای خود داشته باشد.
قلب متذکر بیدار، انسان را نصیحت میکند، موعظه میکند. یکی از بهترین وسائلِ اینکه انسان قلب را وادار کند به موعظهی خود و فعال کند در موعظهی خود، همین دعاهاست، دعاهای مأثور - صحیفهی سجادیه و سایر دعاها - و سحرخیزی؛ اینها دل انسان را به عنوان یک ناصح برای انسان قرار میدهد.
این واعظ درونی، یک چراغ باطنی است که خوبی ها را به انسان نشان می دهد و اگر خلاف و بی خردی کرد، او را ملامت می کند.
در روایات است: کسی که از درون خود، واعظ و پند دهنده ای نداشته باشد، اندرزهای دیگران چندان سودی به او نمی رساند.
بنابراین بیداری فطرت و فعال بودن وجدان، نقش عمده ای در اصلاح شخص و بازداشتن او از جرم و گناه دارد.
کانال منبرهای عددی🌾
https://eitaa.com/menbaradady
▫️پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
اِذَا اَرَادَ اللهُ بَعبدٍ خَیراً جَعَلَ لَهُ وَاعِظاً مِن قَلبِهِ.
هنگامی که خداوند اراده کند به بندهاش خیری برساند، برای او واعظ درونی قرار میدهد.
المحجة البیضاء، ج 5، ص 21
شرح حدیث:
شرح حدیث توسط حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظلهالعالی:
آن حضرت در جای دیگر فرمود:
«مَن کَانَ لَهُ فی قَلبِهِ واعِظٌ کانَ عَلَیهِ مِنَ اللهِ حافظٌ؛ کسی که واعظ درونی داشته باشد، نگاهبانی از طرف خداوند برای او خواهد بود».
این تعبیر در احادیث فراوان دیده میشود و بدان مفهوم است که وقتی خداوند بخواهد کسی را مورد لطف خود قرار دهد، از جمله نعمتهایی که برای او مقرر میدارد، این است که برای وی واعظ درونی قرار میدهد.
در مسائل اخلاقی قبل از هر چیز واعظ درونی لازم است. قرآن تعبیر جالب توجهی دارد، مبنی بر این که میفرماید:
«(ذَلِکَ الکِتابُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدّی لِلمُتَّقِینَ)؛ آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است».
این فرمایش قرآن کریم، بر این اصل اساسی استوار است که اگر بخواهیم قرآن به عنوان معلم قلمداد گردد، بایستی شخص دارای تقوا و واعظی باشد تا آموزههای این معلم در آن اثر کند. تقوا مراتبی دارد که یک مرتبه آن، تقوای قبل از هدایت است و آن تسلیم در برابر حقّ میباشد.
لذا در حدیثی امام باقر (علیه السلام) میفرماید: «مَن لَم یجعَلِ اللهُ لَهُ مِن نَفسِهِ وَاعِظاً، فَإِنَّ مَواعِظَ النّاسِ لَن تُغنِی عَنهُ شیئاً؛ کسی که خداوند برای او واعظی درونی قرار ندهد، موعظههای مردم هرگز در او سودمند نمیافتد».
🔺سؤال مشخص این است که واعظ درونی چیست و از کجا پیدا میشود؟
اگر به درون خود نگاه کنیم، واعظهایی در آن میبینیم که اگر به تذکرات آنها توجّه کنیم، بی شک متعظ خواهیم شد.
در این مختصر به چند نمونه از این واعظها اشاره میکنیم:
1. یکی از این واعظان، وجدان خدادادی فطرت است که درون هر انسانی وجود دارد؛ هر چند گاهی اوقات بر اثر عوامل خارجی، پرده بر روی آن گذاشته میشود. البته با کوچکترین زنگارگیری، آن پرده کنار میرود و باعث تذکّر انسان میشود.
کار پیامبران شکوفا ساختن فطرتها و به یاد آوردن نعمتهای فراموش شده به انسان است. این وجدان و فطرت در هر کسی که شکوفا شود، بهترین واعظ درونی برای او خواهد بود.
2. ایمان، از دیگر واعظان درونی است. ایمان باعث روشنایی روح فرد میشود و زبان و اعضای دیگر بدن تحت تأثیر ایمان قرار میگیرد. شخص در این حال، هر چیزی را نمیگوید و هر کاری را انجام نمیدهد.
ایمان در انسان حالت خداترسی ایجاد میکند که در این حالت میان او و گناه سدی ایجاد میشود؛ به طوری که اگر هم گناه از انسان سر بزند، بلافاصله پشیمان میشود و توبه میکند.
3. تقوا و پرهیزکاری از دیگر واعظان درون است که از ایمان و عمل صالح پیدا میشود. تقوا واعظ بسیار قوی درونی است و این همان چیزی است که قرآن کریم میفرماید:
(وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ کَذَلِکَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ)؛ آن زن قصد او را کرد و او نیز اگر برهان پروردگار را نمیدید، قصد وی مینمود. این چنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود».
همسر عزیز مصر، نسبت به کامجویی از یوسف تصمیم و اراده داشت و نهایت کوشش خود را در این راه به کار برد؛ حضرت یوسف هم به مقتضای طبع بشری و این که در سن و سال جوانی بود و هنوز همسری نداشت، و در برابر هیجان انگیزترین صحنههای جنسی قرار گرفته بود؛ هرگاه برهان پروردگار، یعنی روح ایمان و تقوا و تربیت نفس و بالاخره مقام عصمت، در این وسط حائل نمیشد؛ همان تصمیم همسر عزیز مصر را میگرفت.
درباره «برهان رب» مطالب زیادی گفته شده است که یکی از آنها همان واعظ درونی و همان ایمان و تقوا میباشد. لذا یوسف (علیه السلام) به خداوند عرضه میدارد:
«(رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنِی إِلَیهِ)؛ پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا به سوی آن میخوانند».
حضرت یوسف حاضر است به زندان برود؛ امّا تن به گناه ندهد. این رویکرد، دستاورد همان واعظ درونی است.
براستی این واعظ درونی از کجا پیدا میشود؟
از جمله عواملی است که در انسان واعظ درونی را ایجاد و آن را مستحکم میسازد:
۱.خواستن این واعظ از خداوند با تمام توجّه،
۲.عبادت با حضور قلب،
۳.به جا آوردن سجدههای طولانی،
۴.خواندن نافله و نماز شب
چنان که خداوند متعال به پیامبرش میفرماید: اگر مقام محمود میخواهی نماز شب بخوان: (وَمِنَ اللَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّکَ عَسَى أَن یبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقَامًا مَّحْمُودًا).
کانال منبرهای عددی🌾
https://eitaa.com/menbaradady