eitaa logo
منبرطلاب
20.9هزار دنبال‌کننده
214 عکس
68 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 اصول حاکم بر زندگی حضرت زهرا (س) نویسنده/ سخنران: ✅ حجت الاسلام و المسلمین رفیعی 💠 انگیزه امام حسین(علیه السلام) از قیام الحمد للّه الذی جعل الحمد مصباحالذکره وسببا لمزید من فضله ودلیلاً علی آلائه وعظمته، ثم الصلاة والسلام علی حبیبه وخیرته حافظ سره و مبلّغ رسالاته سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد و علی آله الطیبین الطاهرین المنتجبین لا سیما بقیة اللّه فی الارضین. قال اللّه تبارک و تعالی: «یا أَیُّهَاالَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَکُونُوا مَعَ الصادِقِین»؛ حادثه عاشورا در ساعاتی محدود در سرزمین تفتیده عراق و نبردی نابرابر بین دو جبهه عزت و ذلت، دو جبهه کرامت و رذالت، دو جبهه ارزش و ضد ارزش برگزار شد. از آن حادثه زمانها و سالهای زیادی گذشته است.هر کس این حادثه کوتاه از نظر زمان؛اما بلند از نظر پیام، محدود در سرزمین کوچک؛ اما بزرگ و گسترده در همه عالم، از طریق خودش و برداشت خودش، به بررسی و تبیین آن پرداخته است. بهترین راه شناخت اهداف امام حسین علیه السلام ، انگیزه ایشان و جریاناتی که منجر به این واقعه خونین و ماندگارشد، کلمات خود امام حسین علیه السلام است.قبل از هر کس و هر جریانی می توانیم با مراجعه به سخنان خود ابا عبداللّه علیه السلام تحلیل این قیام و تحلیل این حادثه رااز خود امام دریافت کنیم. من اجازه می خواهم در این محضر شریف به 5 انگیزه مهم اباعبداللّه علیه السلام با ذکر 5 شاهد مثال ازکلمات امام حسین علیه السلام یا کلمات ائمّه معصومین علیهم السلام بپردازم. 💠 چرا امام حسین علیه السلام قیام نمود؟ 🔻 اوّل: انگیزه دینی: یعنی اقامه دین،حفظ دین، که حفظ آن در رأس همه امور است. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «دِینُکُمْ، دِینُکُمْ فَاِنَّ السَّیِئَةَ فِیهِخَیْرٌ مِنَ الْحَسَنَةِ فِی غَیْرِهِ؛ مردم مواظب باشید دینتان و آئین تان را حفظ کنیدبدرستی که گناه در عالَم دینداری بهتراز نیکی در عالَم بی دینی است.» اگرکسی متدین باشد جامعه ای دیندارباشد. یک وقت خطایی در ان صورتب گیرد بهتر است تا جامعه ای بی دین باشد و به ظاهر کارهای خوب انجام دهد. چرا؟ چون دین و آئین واعتقادات باید در هر جامعه و ابعاد آنجریان داشته باشد. نخستین انگیزه اباعبد اللّه علیه السلام انگیزه دینی است و شاهدآن همین جمله ای است که امام حسین علیه السلام نامه نوشت به مردم بصره؛به 5 نفر از سران بصره. من کاری به عکس العمل رؤسای قبایل بصره ندارم - متأسفانه عکس العمل خوبی نبود - آن گونه که می بایست پاسخ مثبت ندادند. کار به پیام نامه دارم؛فرمود: «اَلا وَاِنَّ السنَّةَ قَدْ اُمِیتَتْ وَاِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ اُحْیِیَتْ؛ هشیار باشید سنت پیامبر ازبین برده شد و بدعت زنده گردید.»خطر ا ز این بالاتر! سنّت پیغمبر که خودش فرمود: مردم سنّت مرا حفظ کنید. امیر المؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه فرمود: «اَقِیمُوا هذَیْنِ الْعُمُودَیْنِ؛ مردمستون و استوانه کتاب خدا و سنت راحفظ کنید» سنّتی را که بعد از بعثت،پیامبر 23 سال برایش زحمت کشید. سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله چه بود؟ یکی ازسنت های پیامبر این است که حاکم بایدعادل باشد. الآن که یزید حکومت می کند ظالم است. یکی دیگر ازسنّت های پیامبر صلی الله علیه و آله محبّت پیامبر بود که می فرمود: «مزد رسالت من مودّت فامیل و قربی و بستگان و خاندان مناست.» این چه محبتی است که ابی عبداللّه را در بیابانهای حجاز و کوفه،اینگونه با خانواده می چرخانند واین گونه جسارت به خاندان اهل بیت و ابا عبد اللّه علیه السلام می کنند؟ یک وقتی کسی از انس بن مالک پرسید، سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله چقدر مانده است؟ این جریان بعد از شهادت ابا عبد اللّه علیه السلام است. او گفت: من سالها با پیامبر صلی الله علیه و آله محشور بودم، فقط همین نمازی که مردم می خوانند و شهادت - ان لا اله الااللّه -، دیگر هر چه نگاه می کنم سنّت پیغمبر صلی الله علیه و آله نمی بینم، سنت پیامبر صلی الله علیه و آله محبت اهل بیت علیهم السلام و حکومت عدالت بود. سنت پیامبر صلی الله علیه و آله این نبودکه این گونه در جامعه ای که نیم قرن ازرحلت پیامبر صلی الله علیه و آله آن نگذشته این همه ظلم و تعدّی و تجاوز و شرابخواری باشد. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
حضرت فرمود: مردم بصره دواتفاق افتاده: یک، سنت پیامبر از بین رفته، دو، بدعت در دین گذاشته شده.برادران عزیز و خواهران گرامی!بدعت چیست؟ هر چیزی که خدانگفته، پیامبر صلی الله علیه و آله نگفته و در دیننیست، کسی بیاورد و در دین بگذارد،به اسم دین به خورد مردم بدهد. ما درطول تاریخ با بدعتهای زیادی مواجهبوده ایم. از زمان رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله حتی قبل از آن، پیامبر صلی الله علیه و آله می فرمود، برمن دروغ می بندند - عده ای - و هرکس دروغ ببندد، جایگاه او آتش است.مرتب ا ین خطر را پیامبر صلی الله علیه و آله متذکرشد. چقدر روایت به اسم پیامبر صلی الله علیه و آله جعل کردند. چقدر آیات قرآنتفسیرش را جابجا کردند. طرف آمده پیش معاویه پول گرفته، آیه ای را که درشأن علی بن ابی طالب علیه السلام است می گوید در شأن ابن ملجم لعنة اللّه علیه نازل شده، چقدر فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام را آمدند مخفی کردند وپوشاندند. برای دیگران فضایل تراشیدند، اینها بدعت است. امروزفرق نمی کند اگر کسی سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله را زیر پا گذاشته است. بدعت در دین گذاشته، از خودش چیزی اختراع کرده به اسم دین به خورد جامعه داده، همین پیام امام حسین علیه السلام شامل حال او می شود. حال در جواب، یک راهکاربیش تر نیست: «ان تطیعوا امری، اگردنبال من باشید، اگر دنبال من بیائیدحرف مرا - من حسین را - گوش کنید،اهدکُمْ سَبِیلَ الرَشاد؛ من شما را به راه راست و هدایت می برم.» البته شما می دانید ما یک عمل به وظیفه داریم و یک اخذ به نتیجه. ما وظیفه را انجام می دهیم، یعنی مؤمن وظیفه را انجام می دهد، نتیجه را توکل به خدا پدید می آورد. امام حسین علیه السلام وظیفه و تکلیف را انجام داد، با ادای وظیفه بیداری هایی پیدا شد و قیامهایی شکل گرفت. حکومت بنی امیه که چهل سال برای استقرارش معاوی هتلاش کرده بود، مدتی فرماندار بوده،مدتی خلیفه بوده؛ امّا بعد از شهادت امام حسین علیه السلام از هم پاشید و مدتین گذشت قیام حرّه در مدینه، قیام توّابین و قیام مختار شروع شد. من در مقام تأیید و نفی این قیامها نیستم؛ امّا نوشته اند از بعد عاشورا ازهمین امروز افرادی در کربلا فریاد زدند و گفتند خون حسین، خون مظلوم بوده، از سپاه افراد عمر سعد افرادی از همین روز عاشورا در کربلا فریاد زدند خون حسین علیه السلام خون مظلوم بود. و باید برای اعاده و انتقام از خون مظلوم قیام کرد. مردم کوفه در خانه سلیمان بن صُرد خزاعی جمع شدند.او این آیه را برایشان خواند که وقتی بنی اسرائیل موسی را تنها گذاشتند و رفتند و دنبال آن گوساله سامری، قرآن می فرماید: موسی بن عمران به آنهاگفت: «ظَلَمْتُمْ اَنْفُسَکُمْ بِاِتِّخاذِکُمُ الْعِجْلَ»؛«شما به خودتان ظلم کردید چون آمدید [خدا را رها کردید و[گوساله پرست شدید.» مردم گفتند: ما بد کردیم، ما کوتاهی کردیم حسین علیه السلام را تنها گذاشتیم، بعضی را نگذاشتند بیایند بعضی هم کوتاهی کردند.سلیمان گفت: توبه کنید! علّت اینکه توّابین نام گرفتند شاید از همین جهت است. لذا نوشته اند آمدند کنار قبر ابی عبد اللّه علیه السلام گریه کردند، اشک ریختند و عزاداری کردند و از آنجا قیام توابین شکل گرفت، البته غالب نهضتها ناموفق بود؛ ولی تأثیر حرکت ابی عبد اللّه بود. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 دومین انگیزه از قیام ابا عبد اللّه علیه السلام انگیزه اجتماعی بود. جامعه اگر دچار انحراف شد دچار کجی و اعوجاج شد، امام علیه السلام طبق نقل مشهوری که در کلام و نامه ایشان به محمد حنفیه آمده است «اِنَّماخَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاح؛ من قیام کردمکه اصلاحات ایجاد کنم.» برادران و خواهران محترمه! اصلاح را آدم کجا می گوید؟ جایی که چیزی خراب باشد می گویند اصلاح.اگر ساختمانی خراب بود و از ریشهدرآوردند و جدید ساختند، می گوینداصلاح. اصلاح هر چیزی هم به حسب خودش است. اصلاح یک ساختمان به این است که پایه های محکم، سقف محکم و دیوارهای استوار داشته باشد.گاهی رابطه ما با خدا به هم می ریزد،باید این رابطه را اصلاح کنیم. حدیث داریم: «مَنْ اَصْلَحَ ما بَیْنَهُ وَبَیْنَ اللّهِ اَصْلَح اللّهُ ما بَیْنَهُ وَبَیْنَ النّاسِ»؛ هرکس رابطه خودرا با خدا اصلاح کند خدا رابطه او را بامردم اصلاح می کند.» کاری می کند پیش مردم محبوب شود و مردم او رادوست داشته باشند، خودش در قرآن می فرماید: «اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمانُ وُدّا»؛«کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بزودی خداوند برای آنها مودّت قرار می دهد.» شما ببینید این همه تلاش در واقعه عاشورا برپا شد،زینب علیها السلام رو کرد به دشمن، فرمود: هرکاری می خواهید بکنید؛ ولی محبّت مارا از دل مردم نمی توانید بیرون کنید،همین طور هم شد. امام سجاد علیه السلام برمنبر شام فرمود: «ما چند خصوصیت داریم، یکی این است که «اَلْمَحَبَّةُ فِیقُلُوبُ الْمُؤْمِنِینَ؛ محبت ما در قلبهای مؤمنین است.» یکی از خلفای بنی عباس آمده در کنار قبر امام هادی علیه السلام ،وزیرش به او گفت: قبر پدر شما این جاست، تخریب شده و به هم ریخته؛ اما قبر امام شیعیان و مسلمانان با وجود اینکه بودجه ای ندارد و شماهزینه نمی کنید چقدر زیبا و شکیل است! به او گفت: «برای اینکه اینها دردل مردم جای دارند.» طرف از خانه اش کم می گذارد،برای ضریح امام حسین علیه السلام هزینه می کند، از زندگیش می زند، برای قبرائمه علیهم السلام هزینه می کند، برای اصلاح رابطه با خدا هزینه می کند. امام کاظم علیه السلام وقتی با هارون الرشید ملاقات کرد در مکه، به هارون گفتند، این آقا که بود؟ گفت: «هُوَ اِمامُ الْقُلُوبِ؛ این آقا جایش توی دل مردم است.» از دل که نمی توان محبت رابیرون کشید، آن وقت ببین امروز توی دنیا با این تهدیداتی که هست چه عزاداری در هندوستان، در پاکستان،در عراق در همه جای دنیا عزاداری اباعبداللّه علیه السلام برپا است. کدام جریان سیاسی مردم را به این عزاداری می کشاند؟ کدام جریان منسجم مردم را به کوچه و خیابان می کشاند؟ عزیزان من! گاهی رابطه با خدا به هم می ریزد که باید اصلاح کرد، اینشبها شب توبه و شب محبت و شب انابه است. باید اصلاح کرد. شبِ نماز باحضور قلب خواندن است. از خدا توفیق حضور قلب در نماز خواستن است. این یک نوع اصلاح است. این رامی گویند اصلاح ذات البین. حضرت عیسی علیه السلام می فرمایند: «اگر رابطه ات را با مردم، آشنا، فامیل به هم ریخته ای،اگر اصلاح کنید از یک عمر عبادت بالاتر است، البته بعضی معنا کرده اند ازیک سال عبادت بالاتر است. خواهران عزیز، برادران گرامی!این پیام عاشورا است، بیائید رابطه ها را با هم اصلاح کنید، اگر کینه وکدورتی است، اصلاح کنید، این یکنوع رابطه است، اصلاح رابطه با مردم. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 انگیزه سوم، اصلاح فرهنگی در جامعه است. نظام حاکم باید نظام اصلاح شدهباشد. نظام حاکم باید دینی باشد، اباعبد اللّه علیه السلام فرمود: من خارج شدم«لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فِی اُمَّةِ جَدِّی مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله ؛چرا از خود امام حسین علیه السلام دلیل قیام را نخواهیم. خیلیها تحلیل کردند امام علیه السلام برای حکومت، برای تکلیف، برای عدم بیعت آمد. خیلیها کتاب نوشتند،از مسلمانان و غیر مسلمانان، از شیعه وغیر شیعه؛ ولی بهترین خاستگاه برای پی بردن به انگیزه قیام امام، کلمات خودش است. گاهی جامعه دچار جهل و نادانی می شود. شما زیارت اربعین را ببینید،امام صادق علیه السلام می فرماید: حسین، جان داد که: «یَسْتَنْفِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَةِ وَحَیْرَةِالضَّلالَةِ؛ خدایا بندگانت را از جهالت و از سرگردانی گمراهی نجات دهد.»وقتی کسی در آب غرق می شود،نجات غریق می آید از آب و گرداب اورا بیرون می کشد خوشحال می شود.وجود مقدس امام صادق علیه السلام جامعه راتعبیر کرده به گرداب جهل و کسانی که در گرداب بودند. و امام حسین علیه السلام را به نجات غریق. جدّ ما قیام کرد مثل کسیکه غریق را از آب نجات داد، جامعه رااز جهل نجات داد. وقتی ابو العباس سبّاح به قدرت رسید بعضی ها گفتند ما فامیلی را برای پیامبر صلی الله علیه و آله غیر از بنی امیه نمی شناسیم، تا این حد تبلیغات کرده بودند. آگاهی دادن به جامعه و مردم وظیفه است. اگر مردم اثر دینداری وتقوا و اثر حجاب و اثر روابط را بدانند این صحیح است. مشکل ما در جامعه،علیرغم همه پیشرفتها و مطالعات و تحصیلات علمی به جهل برمی گردد.خیلی ها گفته اند خدا به عبادت ما نیازندارد تا نماز بخوانیم، او خدا است ونیازی ندارد جمله کائنات کافر گردد.مگر بر کبریایی او گردی می نشیند؟برای چه بخوانیم، چه نیازی به سجده و رکوع من دارد؟ این ندانستن است.اتصال و وصل رودخانه به دریا دلیلنیاز دریا نیست، دلیل نیاز رودخانهاست اگر وصل شد ماندگار می شود،اگر وصل شد به خالق، خودش را بالامی برد. وصل به باقی، فانی را ماندگارمی کند وصل به خدای غفور و رفیق وشکور به انسان رفق و شفقّت ومهربانی می دهد. خدا نیاز ندارد من نیاز دارم. مثلاً در زندگی و ساختار ماگاهی رابطه دختر خاله و پسرخاله مثل رابطه خواهر و برادر است. نامحرم نمی دانیم. این فرهنگ که شد، ساختار که شد، اگر دخترخاله مثل خواهر؛ بله؛مثل خواهر است از نظر ارزش واحترام برای تو؛ ولی اسلام حریم گذاشته، بالاخره مرز گذاشته و مرزشکنی ممنوع است. بسیاری از اوقات این ناشی از عدم اطلاع است. من باپدران اینها، با همسران اینها صحبت کردم که شما راضی هستید که همسرت یا خانمت با این وضع در کوچه وخیابان توجّه های زیادی به خودش جلب می کند. می بینی خیلی حساساست، غیرت دارد؛ ولی بخواهی ونخواهی بخشی از این در واقع بهره مندی را در اختیار مردم قرارمی دهیم و در اختیار جوان عزب قرارمی دهیم، در اختیار جوان مجرّد قراردادی، بالاخره این پوشش محرّک است، این لباس تحریک کننده است.اگر در عط ر باز شد، نمی شود به بوی عطر گفت بمان! بیرون نرو! نه، تو بایددر عطر را مسدود کنی، تو اگر دُرّ وصدف را از میان محل حفاظت، درمحل باز گذاشتی، جلو هزارتا دزد رانمی توانی بگیری؛ ولی می توانی برای درّ، حفاظ درست کنی. تو نمی توانی به همه بگویی نگاه نکن؛ ولی می توانی خودت خانواده ات را با حجاب بیرون آوری، این ارزش است. چرا شام عاشورا وقتی زینب کبری علیهاالسلام آمد کناردختر داغدیده و پدر از دست داده گرسنه و تشنه است، در بیابان مسیر راگم کرده تا عمّه می آید بالای سرشمی گوید ای عمه جان یک قطعه پارچه بده من سرم را بپوشانم. با اینکه شاید اصلاً تکلیفی هم ندارد. «عمه جان!اَحَزِقَةٌ عِنْدَکَ اَسْتُرُ بِها رَأسِی»؛ پس سومین انگیزه امام حسین علیه السلام انگیزه فرهنگی بود. جهل زدایی.جوان، اگر بداند اثر دروغ، اثربدحجابی و اثر عبادت چیست علاقمند می شود. ما این اثر را بایدبگوییم. خود قرآن را هم نگاه کنید می گوید: نماز بخوان برای یاد کردن،روزه بگیر تقوایت زیاد می شود. زکات و خمس بده مالت زیاد می شود.همدیگر را مسخره نکنید، غیبت نکنیدتهمت نزنید، جامعه سالم می ماند.جامعه زمان امام حسن علیه السلام گرفتارترس و نیاز زندگی است. جامعه زمان امام حسین علیه السلام گرفتار جهل است.خیلی از افرادی که آمده بودند کربلا واقعا نمی دانستند قضایا را و قدرتتحلیل نداشتند. مردم شام واقعاتصورشان این بود که با ورود اهلبیت علیهم السلام جشن بگیرند، چون افرادیکه به زعم آنها بر علیه حکومت قیامکردند کشته شدند؛ اما خطبه امام سجاد علیه السلام جهل زدایی کرد. سخنان زینب کبری علیهاالسلام جهل زدایی کرد. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠 انگیزه چهارم انگیزه سیاسی است، یعنی جامعه، امام را بشناسد، هر کسین می تواند جامعه را اداره کند، امام خمینی رحمه الله فرمود: ثمره عملی تمام فقه،حکومت اسلامی است. حکومت اسلامی و ولایت فقیه تصورش تصدیق می آورد. روشن است.جامعه ای داریم مسلمان با چه اداره می شود، با قوانین اسلام، قوانین اسلام را که می داند، پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و ائمه.بعد از ائمه، کارشناس دینی. اگربیمارستان را خواستند با قوانین پزشکی اداره کنند نمی آیند مهندس رارئیس بیمارستان بگذارند اگرساختمانی را از نظر مهندسی پی ریزیکنند یک جامعه شناس را مهندس ناظرساختمان نمی گذارند باید کسیرشته اش عمران باشد. همه جا دنبالمتخصص هستند. در دین هم متخصص می شوند و مسائل شرعی هم متخصص وصاحب نظر می خواهد. چطور برای ساختمان مهندس عمران، برای برق مهندس الکترونیک و برای پزشکی می روند سراغ پزشک متخصص؟ دین آنقدر مظلوم است که باید یزید شود متخصص دین! معاویه می شود متخصص دین! کعب الاحبارمی شود مفسر قرآن! جایی که امام صادق علیه السلام هست، چرا دیگران؟ جاییکه ابا عبد الله علیه السلام است چرا دیگران؟ ابا عبداللّه علیه السلام نامه ای نوشت به مردم کوفه «وَلَعُمْرِی مَا الاِْمامُ اِلاَّ الْحاکِمُ بِالْکِتاب؛ به جانم قسم! امام کسی استکه براساس قرآن حکم کند.»قرآن شناس، اهل بیت علیهم السلام هستند. 💠 انگیزه پنجم، انگیزه شخصی است. گفتند امام علیه السلام خروج کرده از مسیر. به تعبیر آنها خارج شده. ابا عبد اللّه علیه السلام باید به مردم دنیا بگوید من چه کسی هستم؟ چرا روز عاشورا خطبه خوانده؟ چرا محاجّه کرده؟ گاهی می گفت بروید از اصحاب بپرسید از اباسعید، از جابر، من کی هستم، گاهی می فرمود: «بِمَ تَسْتَحِلُونَ دَمِی؛ چرا خونمرا می ریزید.» گاهی می فرمود: «هَلْ اِبْنُ النَّبِیّ غَیْرِی فِی الاَْرضِ؛ آیا در روی اینکره زمین پسر پیامبری غیر از من هست؟» چرا آنقدر تأکید می کند؟ این انگیزه شخصی است که خود او رابشناسند، طرف نیاید یک انگ و یک برداشت و تحلیلی از حادثه و حضورامام حسین علیه السلام داشته باشد که منجر بهآن برداشتهای نادرست بنی امیه شود.آنها دلشان می خواست همانجا دیگرقضیه کربلا بسته شود، چیزی از اینجابیرون نرود؛ ولی ابا عبد الله علیه السلام بایدحداقل خودش را معرفی می کرد. خواهران و برادران! عزاداری ها عاشورا را تقویت کرد. وقتی زینب کبری علیهاالسلام آمد، توی گودی قتلهگاه روضه خواند «فَوَ اللّهِ بَکَتْ وَابْکَت عَدُوّ؛به والله دوست و دشمن شروع کردندبه گریه.» وقتی کوفیان در دروازه کوفه اشک ریختند، وقتی امام سجاد علیه السلام بالای منبر شام فرمود: «اَنَا بْنُ العَطْشانِ بِکَرْبَلا؛ بابای مرا لب تشنه کشتند.» من فرزند کسی هستم که بدنش را عریان کردند. امام سجاد علیه السلام هر بار اگر، آب آوردند و غذا آوردند گریه کرد وفرمود: «قُتِلَ بْنُ رَسُولِ اللّهِ عَطْشانا؛ فرزندرسول خدا تشنه کشته شد.» با نگاه به غذا یاد گرسنگی بابا می افتاد. با نگاه به اطفال صغیر یاد غربت علی اصغرمی افتاد. ادامه دارد... 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
برادران و خواهران! خودعزاداری جزء اهداف است. خود گریه هدفمند است. گریه برای ابا عبدالله علیه السلام نتیجه اثر آشنایی است. یکی از دوستان اهل خبر می گفت:«در ایتالیا بودم، عربهای زیادی از لبنان و عراق می آمدند، کسی را که باشگاه رااز او اجاره کرده بودیم، یک مسیحی بود، ده شب مراسم، را تماشا می کرد.شب دهم بعد از سخنرانی و عزاداری به واعظ گفت: «چه خبر است در این باشگاه؟ من اینجا را برای جشنها می دهم. برای میتینگها و ملاقاتها چیده شده است. ده شب است مردم می نشیند و عزاداری می کنند. چی می گویی که گریه می کنند؟ چرا آنقدراشک می ریزند و به سر و صورت می زنند؟ واعظ گفت: نبی ما، رسول خدا دختری داشت به نام فاطمه که تنها یادگارش بود و دو تا پسر که پیامبر، آنهارا روی زانوهایش می نشاند. صورت آنها را می بوسید. لبهایشان رامی بوسید. آنها را نوازش می کرد و به آنها احترام و محبت داشت. پیامبر، ازدنیا رفت. حرمت دختر او را نگه نداشتند. او را کشتند. امام حسن علیه السلام هم شهید شد. امام حسین را در کربلامحاصره کردند آب را به رویش بستند.شش ماهه اش را جلوی رویش کشتند.جوان او را جلوی چشم او قطعه قطعه کردند. بدنش را سم اسب دوانیدند وزن و بچه اش را چهل منزل در شهرهادوانیدند. نزدیک دو ساعت مقتل را برای اوگفتم، آنقدر آن آقای مسیحی گریه کرد،خانمش گفت من سی سال است با اوزندگی می کنم، گریه کردن او را ندیده بودم، گفتم از حسین است گفتم حسین قتیل العبرات است. از ابا عبدالله گفتم،حسین که گاهی پیامبر او را روی سینه می گذاشت لبهایش را روی لبهای اومی گذاشت؛ ولی یزید با او چه کرد.یزید چکار داری با حسین من! وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُون. خدایا به حق مظلومیت آقا اباعبداللّه الحسین علیه السلام تعجیل در ظهور مولایمان، صاحب الزمان بفرما. منبع:مجله مبلغان - دی و بهمن 1387 - شماره 111 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴 اوراقی از پرونده رضاشاه و محمد رضا شاه: 💥حقایقی که هر ایرانی باید بداند ✍️بنظر می رسد برخی ازناآگاهان که شعار "رضا شاه روحت شاد" سرمیدهند اطلاع ندارند که ایشان هوادارهیتلر و ایدئولژی نازیسم بود و در جنگ جهانی دوم به همین خاطر انگلیس ، شوروی و امریکا او را از تخت سلطنت پائین کشیدند و فرستادند تبعید در افریقای جنوبی. ملتی که تاریخش را نداند، متاسفانه مجبور به تکرارش است! برای آشنایی وشناخت صحیح از سیاست رضا شاه و منافع اقتصادی او وغارت اموال ملت بطور مختصر به اسناد زیر اشاره می کنیم: 🔍 ۴۶ درصد نقدینگی کل کشور در حسابهای شخصی او بود (نگاهی به شاه، ملک زاده میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد، ص۱۰۷) 🔍 ۴۴هزار زمین زراعی روستایی خوش آب و هوای کشور را به زور گرفته و به نام خودش کرده بود (تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج۶، ص۱۳۷) 🔍 بعد از تبعید ۱۰ ملیون لیره انگلیس(در سال ۱۳۲۰) در بانکهای خارج داشت. (رضاخان در گذرگاه تاریخ، فتح الله نوری اسفندیاری، رییس مجلس رضاخان، ج۲،ص۹۹۱) 🏁 از قاطعیت رضاخان برایتان گفته اند.اما آیا پرسیده اید که این قاطعیت چگونه بوده؟ خیلی قاطع بود اما در چه چیزهایی؟ 🔍 در ۲۴ تا ۲۶ آذرماه ۱۳۰۶ رضاشاه با هواپیما شهرهایی از لرستان را بمباران کرد(و مردم بی گناه و هموطنان من و شما را به خاک و خون کشید) (عملیات لرستان، سرتیپ محمدشاه بختی(فرمانده لشکر رضل شاه در لرستان و آذربایجان)، ص۲۴۹_۲۵۰) 🔍 ویلیام داگلاس آمریکایی در کتابش مینویسد افسران رضاشاه سر جوانان لر را قطع میکردند، سینی آهنی گداخته ای را بر روی گردن بریده آنها میگذاشتند تا جنازه چند قدم بدود سپس بر سر قدمهای آنها شرط بندی میکردند (سرزمین های شگفت، ویلیام داگلاس، قاضی دیوان عالی آمریکا، ص۱۷۵) داگلاس میگوید 🔍 در حمله به عشایر لر سربازها به هر بچه‌ها ای میرسیدند لوله هفت تیر خود را در شقیقه او میگذاشتند و مغزش را متلاشی میکردند (همان، ص۱۷۳) 🔍 استفانی کرونین آمریکایی در کتابش مینویسد، سرهنگ دولو در دشت ترکمن در هر دهکده تعدادی مردم را به دار آویخت، اموالشان را غارت کرد به زنانشان هتک حرمت کرد و جواهراتشان را سرقت نمود (ارتش و حکومت پهلوی، استفانی کرونین(استاد دانشگاه اکسفورد)ص۳۴۵) 🔍 خوانین بویر احمد را با دادن وعده تامین جان و سوگند به تهران آوردند و کشتند، از طایفه بهمنی در کهکیلویه ۹۷ نفر را در یک روز کشتند که یک نفرشان ۱۳ ساله بود. 🔍 چهارصد نفر را در اهواز حبس کردند که سیصد نفرشان در زندان مردند (تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج۵، ص۴۷۱) 🔍 عبدالله مستوفی به ارتش تحت امر رضا خان نوشت برادارانه توصیه میکنم زنهای ایل را به شیر دادن سگهای خود وادار نکنید (شرح زندگانی من، ج۳، ص۵۱۴) 🏁 برای همین خیلی پولدار شدند. 🔍 محمدرضا نفت رایگان به مصر میداد (مستند آریا مهر شبکه منوتو) 🔍 بیش از یک ششم جمعیت ایران سوء تغذیه داشتند (تاریخ تحول ایران، جان فوران، ترجمه احمدتدین، ص۴۷۷) 🔍 سالی ۴هزار لیره انگلیس(پوند) به نوه پادشاه برکنار شده اتیوپی پول میداد رفاقتی(هدایای دربار پهلوی به بیگانگان، ص۲۶۸) 🔍 اسدالله علم در خاطراتش میگوید حقوق ۶تا۷ هزار دلار برای ثریا تعیین شد، حال آنکه چندی قبل ۱٫۵میلیون دلار به او داده بودیم. (یادداشتهای علم، ج۶،ص۳۰۹) 🔍 به دوست دختر هالیوودی اش گریس کلی، یک قفس طلا که داخلش یک قطعه الماس و یک پرنده ساخته شده از یاقوت کبود بود و یک دستبند طلا از مروارید و الماس و یک جعبه طلا که داخلش یک ست با ۳۲ عدد الماس بود داد. گریس اولش به اصالت آنها شک کرد که این ها را پس بدهد از بس زیاد بود (زندگی و زمانه پرنسس های آمریکایی، وندی لی، ص۴۷) 🔍 هنگام فرار فقط شمس و اشرف یک ملیارد و هشتصد ملیون دلار از ایران خارج کردند (نگاهی به شاه، عباس ملک زاده میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در استنفورد، ص۲۳۶) 🏁 وقتی از نگه داشتن او ناامید شدند چه کردند؟ 🔍 سالیوان سفیرا آمریکا و ژنرال هایزر نزد شاه رفتند بعد از گفتگو شاه گفت: اینها به ما تکلیف کردند که از کشور برویم، ما که به انگلیس و آمریکا بد نکردیم (کتاب پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، حبیب لاجوردی، ج۱۳، ص۶۱۱) 🔍 اردشیر زاهدی میگوید شاه گفت من تمام عمرم را در خدمت آمریکا گذراندم و اکنون آمریکا حتی اجازه نمیدهد در بیمارستانهای ان کشور بستری شوم (۲۵ سال در کنار شاه، زاهدی، ص۳۶۴_۳۸۰) . ✅ نشر جهت پیشگیری از تحریف تاریخ ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
تاریخچه رساله عملیه.pdf
3.67M
🔴 نسخه PDF 📘تاریخچه ✅ تعاریف و اصطلاحات ✅ سیر تحول در رساله نویسی از ابتدا تا کنون(تحلیل و بررسی) ✅ معرفی رساله مجتهدین بزرگ شیعه ✅ سرگذشت مکتومِ برخی از رساله های عملیه(رساله های عملیه و فقهیِ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع، اعلی الله مقامه الشریف) ✅ نمونه دستخط و امضاء ۲۵ مرجع بزرگ شیعه در یک قاب ماندگار ✅ منابع و مستندات ✍ با بهره گیری از آثار جمعی از پژوهشگران ... ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
آلبوم تصاویر مراجع فقید.pdf
3.05M
⏩ PDF 📸 📒 آلبوم تصاویر مراجع فقید شیعه ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻چرا خداوند آیت الله خامنه‌ای را برگرداند !؟ 🔹اولین نماز جمعه‌ی آیت الله خامنه‌ای پس از حادثه ترور، و پاسخ آیت الله خامنه ای به این سوال که چرا خداوند من را برگرداند... 🗓 ۶ تیر سالروز ترور امام خامنه‌ای در مسجد ابوذر ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔆 اعمال روز عید سعید غدیر □ روز هیجدهم ذی‌الحجه، روز عید غدیر و عید اللّٰه الأکبر و عید آل محمّد(علیهم‌السلام) و عظیم‌ترین عید است و حق‌تعالی هیچ پیامبری را مبعوث نفرموده جز آنکه این روز را عید کرده و حرمت آن را دانسته، نام این روز در آسمان روز «عهد معهود» و در زمین روز «میثاق مأخوذ» و «جمع مشهود» است. ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻اعتراف به ولایت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و روز غدیر توسط خطیب مشهور سعودی در تلویزیون دولتی عربستان! 🔹مطرح شدن حقانیت غدیر در تلویزیون عربستان سعودی زمانیکه هنوز جلسات بررسی روایات کتب مورد تایید اهل سنت و جریانات سلفی در عربستان تعطیل نشده بود! ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
هدایت شده از اطلاع رسانی طلاب🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گوشت گوساله تنظیم بازار رسید🐄 با حضور مستقیم ناظر دامپزشکی آدرس:قم بلوار الغدیر روبروی هتل پارسیا تنها کانال توزیع محصولات تنظیم بازاردر قم👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3737780308C7aebe07ec1
✍️ نامه استاد قرائتی به دختران ایرانی | خانم ها این نامه را بخوانند 🔹حجت الاسلام و المسلمین استاد قرائتی، مفسر قرآن کریم و رئیس ستاد اقامه نماز، در نامه ای به دختران ایران اسلامی، با نگاهی پدرانه به اهمیت جایگاه و منزلت زن پرداخته است. 🔻متن نامه بدین شرح است (قسمت اول): بسم الله الرحمن الرحیم گوهر پاکی و پاکدامنی خواهرم و دخترم؛ چون نمی‏ دانم دامنه مطالعات و مقدار تحصیلات شما چقدر است، از همه استدلال‏های علمی و فنی دوری می ‏کنم و ساده و خودمانی حرف می ‏زنم و خیلی هم با شما بیگانه نیستم، سالهاست شب‏های جمعه در تلویزیون منزل شما هستم. خواهرم و دخترم! غفلت بزرگترین خطر برای انسان است. غفلت از خدا و قیامت؛ غفلت از جوانی، استعدادها، ارزش‏ها و کرامت‏های انسانی؛ غفلت از جامعه، دوستان و محرومان‏؛ و غفلت از توطئه‏ ها و ترفندهای دشمنان. خواهرم و دخترم؛ هرچیز و هر کس ما را غافل کند، ما را به خطر انداخته و دشمن ماست و هر چیز و هر کس ما را از غفلت بیرون آورد و هشدار دهد، بهترین دوست ماست. دوست ما، خداوند است که هستی را به ما داد و همه چیز را در اختیار ما گذاشت و به ما عقل، فکر، علم، هدایت، قدرت تشخیص و انتخاب داد و طبیعت را تسخیر ما کرد و کارهای نیکوی ما را چندین برابر خریداری می ‏کند. دوست ما، پیامبر عزیز اسلام است که در روزگاری که دختر مایه ننگ بود و چه بسا زنده به گور می شد، با بوسیدن دخترش، به دختران مقام داد و برای زنان حق مالک‏ شدن، رأی داشتن، تحصیل کردن، انتخاب همسر و نظارت بر امور جامعه، یعنی حق امر به معروف و نهی از منکر قائل شد و زن را مثل مرد، مستعدّ رسیدن به همه کمالات دانست. دوست ما، شهدایی هستند که با قبول جراحت و اسارت و شهادت، دشمن را از این کشور بیرون راندند، تا من و شما هر شب در امنیت استراحت ‏کنیم. اما دشمن ما، شیطان است که پدر و مادر ما، آدم و حوا را به نافرمانی خدا کشاند که نتیجه اش کنار رفتن پوشش آنها شد. آری اولین پیروی از وسوسه شیطان، نتیجه اش برهنگی بود. دشمن ما، تفکری است که زن را برای کامیابی و هوسبازی می خواهد و تصویر نیمه عریان او را وسیله تبلیغات اجناس قرار می دهد. خواهرم و دخترم؛ آیا تاکنون به این سؤالات فکر کرده اید: ۱- چرا دشمنان اسباب پیشرفت‏های علمی را از ما بخل و نسبت به آنچه دختران و پسران ما را منحرف می‏ سازد، بخشش می ‏کنند؟ ۲- در دفاع از میهن، مادران محجبه فرزندان خود را به جبهه فرستادند یا زنان بی ‏حجاب؟ ۳- اگر امروز به کشور عزیز ما هجومی شود، مردان و زنان باایمان ایستادگی می‏ کنند یا عناصر سست‏ ایمان؟ ۴- در همه جوامع بشری، آزار دختران عفیف و پوشیده بیشتر است یا دختران رها و لاابالی؟ ۵- اگر برادر شما بنای ازدواج داشته باشد و شما را وکیل خود کند، شما دختری را انتخاب می‏ کنید که هر روز خود را در معرض نگاه جوانان هرزه قرار داده یا کسی که عفاف و حجاب او کامل‏تر و از چشم هوسبازان‏ به دور بوده است؟ ۶- آمار طلاق، افت تحصیلی، افسردگی و اضطراب، امراض روانی و مقاربتی، سقط جنین، فرار از خانه، اسراف و تجمل‏گرایی، گناه و بی ‏بند و باری در میان دختران پاک و عفیف بیشتر است یا دختران رها و لاابالی؟ ادامه 👇👇
ادامه 👇👇 🔹حجت الاسلام و المسلمین استاد قرائتی، مفسر قرآن کریم و رئیس ستاد اقامه نماز، در نامه ای به دختران ایران اسلامی، با نگاهی پدرانه به اهمیت جایگاه و منزلت زن پرداخته است. 🔻متن نامه بدین شرح است (قسمت دوم): خواهرم و دخترم؛ حجاب از ضروریات دین است و شما بحمداللَّه فرزند اسلام هستید. امروز هزاران دختر تحصیلکرده با حجاب کامل به عالی ‏ترین درجات علمی رسیده اند و با حضور خود در عرصه‏ های علمی، سیاسی و اقتصادی، نشان داده اند که حجاب مانع فعالیت های اجتماعی و رشد و پیشرفت نیست. خواهرم و دخترم؛ اگر هر چیز را انکار کنیم، مرگ را نمی ‏توان انکار کرد. من و شما دیر یا زود باید پاسخگوی کارهای خود در برابر خدا باشیم. در حجاب کامل رضای خدا، پیامبر خدا و امامان معصوم است، ولی در کشف حجاب و ولنگاری، رضای شیطان و افراد لاابالی و چشم ‏چرانان هرزه است. خواهرم و دخترم؛ مگر شما خود طلا و جواهرات قیمتی را در پوشش قرار نمی ‏دهید و آنها را از دسترس نااهلان دور نگه‏ نمی دارید؟ چه گوهری گرانبهاتر از وجود خود شما است؟ چرا خود را ارزان در برابر هر چشمی قرار دهید؟ مگر نه این است که چشمان ناپاک شما را برای خودشان‏ می‏ خواهند و خدا شما را برای خودتان می‏ خواهد؟. خواهرم و دخترم؛ اگر جلوه‏ گری امروز شما دلربایی کرد و علاقه مردی را به همسرش کم کرد، فردا زن زیبایی با جلوه ‏گری خود دل شوهر شما را خواهد ربود و رونق زندگی شما را کم خواهد کرد. خواهرم و دخترم؛ لباس و آرایش فریبنده شما در خیابان، زخمی را در دل فقرایی که این نوع لباس‏ها را ندارند، به وجود خواهد آورد که با آه خود از شما انتقام خواهند گرفت. خواهرم و دخترم؛ مراقب دوستان خود باشید، زیرا بعضی غافل و گول‏ خورده اند. خیال می ‏کنند بی ‏حجابی نشان تمدن است یا گمان می ‏کنند جلب توجه و نگاه دیگران، به سود آنهاست. خیال می‏ کنند جلوه‏ گری گناه ساده‏ ای است، ولی نمی‏ دانند چه بسا آرامش خانواده ای را به نگرانی تبدیل می ‏کند. این نامه ‏را به خاطر در امان ماندن شما و جامعه از خطرات غفلت و وسوسه های شیطان نوشتم؛ یک بار دیگر آن را بخوانید و اگر مفید دیدید به دیگران نیز بدهید. اگر مرا معلم خود می دانید، حق معلمی را با نماز و تقوا و قرب به خدا ادا فرمایید. محسن قرائتی ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🏴 متن سخنرانی ویژه محرم سخنرانی استاد عالی – اوّل محرم 98 تسلیت عرض می کنیم ایام سوگواری سید الشهداء رو خدمت همه عزیزان حاضر در جلسه. ان شاء الله که این ایام را بتوانیم عرض ادب کنیم به ساحت مقدس سیدالشهداء علیه السلام و استفاده کنیم از رزقهایی که به طور خاص در این ایام خداوند متعال فراهم کرده است؛ رزق اشک، رزق حزن، رزق تولی و تبری، رزق شفاعت سید الشهداء علیه السلام، رزق معیت و همراهی با امام حسین علیه السلام. بتوانیم استفاده کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد (اللهم صلّ علی محمد و آل محمد و عجّل فرجهم) یکی از اساتید می گفت من به دین هلال ماه محرم مشتاق تر هستم از دیدن هلال ماه رمضان با این که مؤمنین معمولا استهلال می کنند و به دنبال این هستند که هلال ماه رمضان را ببینند که از همان ابتدا استفاده کنند، خدا رحمت کند ایشان را می گفت من به دیدن هلال ماه محرم شوقم بیشتر هست. چون انسان در ماه محرم به طول ملموس و محسوس در همین چند روز تا عاشورا یک عشق و محبتی را در خودش حس می کند که تجدید شده، باورهایش تقویت شده، گردگیری می شود، غفلتها از او رفع می شود، با این اشک شستشو می شود. انسان خودش با تجربه یک چیزی را در این چند روز تا عاشورا در دل خود حس می کند که ایمان در او تقویت می شود، و به اهل بیت نزدیکتر می شود. از این جهت ایشان می گفت من به دیدن هلال ماه محرم شوقم بیشتر هست تا ماه رمضان. ان شاء الله که به برکت امام حسین علیه السلام بتوانیم استفاده ی کامل را از این ایام ببریم. من چون جلسه اول است اجازه می خواهم به عنوان ورود به بحث چیزی را خدمت شما عرض کنم ان شاء الله از روزهای آینده یک بحثی را که مناسب باشد توفیقش را خواهیم داشت ان شاء الله خدمت شما مطرح خواهم کرد. 🔹 کسانی که می خواهند به قرب خدا برسند به دو صورت می توانند به قرب برسند هم با عبادات هم با بلاها. هم عبادت انسان را رشد می دهد هم بلاها اگر انسان از آن استفاده کند آدم را رشد می دهد. منتهی عباداتی که ما انجام می دهیم می توانند دو آسیب داشته باشند؛ یکی اینکه عبادات می توانند ما را دچار غرور و عجب بکنند با اینکه عبادات برای این است که انسان در خانه خدا متواضع باشد، بشکند، خاضع شود اما ما ضعیف هستیم. تا چهارتا قطره اشکی می ریزیم چندتا نماز می خوانیم، چهار هفته جمکران می رود کم کم از خدا طلبکار می شود و دچار عجب و غرور می شود. چه بسا لحن حرف زدنش با خدا طلبکارانه بشود که خدایا من آمدم ها! دیگه حالا نوبت تو است. گاهی این شکلی می شود. ادامه دارد👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
در یک نقلی هست که حضرت ایوب که انواع و اقسام بلاها را کشید، وقتی که در یک بلایی اموالش از بین رفت، گفت خدایا صبر می کنم و شکر. بعد از مدتی در یک بلای دیگری فرزندانش از دنیا رفتند. گفت خدایا صبر می کنم، امانتی بود که به من دادی و از من گرفتی صبری می کنم و شکر. در یک بلای دیگری مبتلای به بلاهای جسمی شد و زمینگیر شد. گفت خدایا صبر می کنم و شکر. یواش یواش بعضی ها شروع کردند در مورد ایشان شایعه درست کردن که ایوب یک گیری در کارش با خدا هست که از در و دیوار برایش می بارد. یک مشکلی دارد. شروع کردند اینطوری آبرویش را بردن. در این نقل دارد که عرض کرد خدایا! اموالم از بین رفت، صبر کردم، فرزندانم از بین رفتند صبر کردم. خودم مبتلا به بلاهای جسمی شدم، صبر کردم. اما این یکی را دیگر نمی توانم که با آبرویم دارند بازی می کنند. این را دیگر نمی توانم صبر کنم. خطاب رسید ایوب! آن قبلی ها را هم تو صبر کردی یا ما توفیق صبر به تو دادیم!؟ اینکه می گویی صبر کردم، صبر کردم، صبر کردم، این را نمی توانم، مگر قبلی ها را تو بودی؟! آدم لحن حرف زدنش تا چندتا کار خوب و عباداتی انجام می دهد با خدا عوض می شود. اگر دعایی کرد و مستجاب نشد از خداوند گله مند می شود. ای چه بسا حتی بعضی ها با اهل بیت قهر می کنند که چرا مثلا ما که در خانه شما هستیم، ما که عزاداری می کنیم، ما که همه اش این شکلی هستیم چرا وقتی یک چیزی می خواهیم برای ما جور نمی شود. خدا رحمت کند حافظ را در یک غزلی به قدری زیبا این درس را داده است. اول شروع می کند با یک لحن طلبکارانه ای با خدا حرف زدن. می گوید: دیری است که دلدار پیامی نفرستاد ننوشت پیامی و سلامی نفرستاد صد نامه فرستادم و آن شاه سواران پیکی ندوانید و کلامی نفرستاد افسوس که آن ساقی شکر لب سرمست دانست که مخمورم و جامی نفرستاد هرچند زدم لاف کرامات و مقامات هیچم خبر از هیچ مقامی نفرستاد همه اش گله است. بعد آن آخر درس خودش را می دهد. می گوید: حافظ به ادب باش که واخواست نباشد گر شاه پیامی به غلامی نفرستاد تو داری خدا را مؤاخذه می کنی؟ تو کی هستی؟ مگر تو چه کار کردی؟ مگر با او چه کار کردیم که از خدا طلبکاریم؟ مگر بر عزت خدا افزودیم؟ مگر ما چیزی به خدا دادیم؟ اگر هم کاری کردیم برای خودمان کردیم. چرا آدم طلبکار است؟ تازه اگر اعمال ما را خدا بخواهد مو را از ماست بیرون بکشد و ترازوی دقیق بگذارد، حالا گناهانمان هیچ، اصلا خدا حساب نکند، کارهای خوبمان را بخواهد خدا نزد کارهای امیرالمؤمنین بگذارد کم می آوریم! امیرالمؤمنین که نه، پیش کارهای سلمان بگذارند، نمازمان را کنار نماز سلمان بگذارند از همین نمازمان باید استغفار کنیم. یعنی سرمان پایین می افتد که این چه نمازی بود؟ این نماز توهین به خدا است! شما با یک بچه ی پنج ساله حرف می زنی یا او با شما حرف می زند و شما مدام صورتت این طرف و آن طرف باشد، این بچه ناراحت می شود می گوید بابا! من دارم با تو حرف می زنم، ناراحت می شود. آن وقت ما درنماز مدام دلمان این طرف و آن طرف است. خدا به رویمان هم نمی آورد می گوید باشد من قبول دارم. خب اگر خدا بخواهد به همین مؤاخذه کند همین گناه است. توهین است. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
خدا رحمت کند آیت الله مدنی شهید محراب را. ایشان یک شب بیست و سوم ماه رمضان در مصلای تبریز همه ی جمعیت نشسته بودند ایشان اول بسم الله بعد از خطبه گفت مردم تبریز! شما همه از من بهتر هستید؛ چون شما امشب آمده اید از گناهانتان استغفار کنید، معلوم می شود یک کارهای خوبی کرده ای و خیالتان از آنها راحت است و آمده اید از گناهانتان استغفار کنید. اما من آمده ام امشب از همان کارهای خوبم استغفار کنم! خیالم از همانها راحت نیست. عبادات ما اگر خدا بخواهد ترازوی دقیق بگذارد و مو را از ماست بکشد کم می آوریم. البته خدا را شکر می کنیم که همینها را هم انجام می دهیم اما این دیگر کلاس برای خدا گذاشتن و ناز کردن و منت کشیدن و عجب و غرور ندارد. عبادات یک چنین آسیبی می توانند داشته باشند. اما بلاها نه. بلا منم منم برای انسان نمی آورد بلکه آدم را می شکند. انسان در بلا و مریضی و قرض و قسط و فشار و مشکلات زندگی و مصیبتها همه اش التماس است و خدا خدا. می گوید خدایا به دادم برس، خدایا کمکم کن. انسان می شکند و دیگر منم منم ندارد. پیغمبر اکرم به عیادت سلمان که مریض بود رفتند. پیغمبر فرمود سلمان! خدا در این مریضی سه چیز به تو می دهد. نه اینکه این سه چیز فقط مال سلمان باشد. بلکه کلا در مریضی سه چیز خدا می دهد: یکی اینکه انت من الله بذُکر؛ مدام خدا خدا می کنی، به یاد خدا هستی. خب این خیلی چیز خوبی است. انسان می شکند و التماس می کند در خانه خدا. یکی از فایده های بلاها همین است که انسان را در خانه ی خدا می کشاند. دوم اینکه دعاؤک فیها مستجاب؛ دعایت در مریضی مستجاب است. یکی از آداب عیادت مریض این است که انسان وقتی عیادت مریض می رود، به مریض بگویید که برای شما دعا کند. علاوه بر اینکه شما برای مریض دعا می کنید به او بگویید برای شما دعا کند چون دعاؤه کدعاء الملائکه. دعایش مثل دعای ملائکه است. خدا مریض را قبول دارد. چون افتاده است. چون از پا افتاده است. و سوم اینکه لا تدع العلة علیک ذنبا الا حطته؛ این مریضی است باعث می شود که گناهان قبلی است پاک بشود. در روایات ما خیلی داریم که مریضی ها و دردهایی که انسانها می کشند خدا این را کفاره ی گناهانشان قرار می دهد که در همین دنیا پاک شوند. بستگی دارد به نوع دردها و مریضی ها. در روایت هست که حمّی لیلة کفارة سنة؛ یک شب تب، کفاره ی یک سال گناه است. حالا آن تب هم ممکن است به خاطر این باشد که مثلا خودم یک جایی حواسم نبوده و ناپرهیزی کرده ام و باعث شده ام که سرما بخورم، عیبی ندارد، خدا میگوید بالأخره داری درد می کشی، من همین را کفاره ی گناهانت قرار می دهم. حالا مقصودم آن اولیش هست که فرمود سلمان اولین چیزی که خدا در این مریضی به تو می دهد این است که به یاد خدا هستی و منم منم نداری.همه اش خدا خدا است، التماس است. اگر این بلاها نبود در روایت دارد که آدمها سر جلوی خدا هم خم نمی کردند و نمی شکستند، مغرور می شدند. امام صادق علیه السلام فرمود اگر سه چیز نبود آدمها حتی جلوی خدا هم سر خم نمی کردند. لولا ثلاث لابن آدم ما طأطأ رأسه شیء؛ الفقر و المرض و الموت. یکی فقر و یکی مریضی و یکی مرگ. فقر باعث می شود انسان التماس کند، مریضی باعث می شود انسان التماس کند. مرگ باعث می شود که انسان بفهمد مرگ در کار است، التماس کند، عجز داشته باشد. من از خود شما بزرگواران سؤال می کنم اگر این سه چیز نمی بود در دنیا این سه بلا را خدا خلق نمی کرد یعنی نه کسی فقیر می شد، همیشه مرفه بود و هرچه می خواست برایش مهیا بود، همیشه سالم بود و هیچ وقت مریض نمی شد و همیشه هم جاودانه بود و هیچ وقت نمی مرد خب چنین کسی اصلا جلوی خدا سر خم می کرد؟! این دیگر غمی نداشت که التماسی بکند. یکی از فواید بلاها این است که انسان را می شکند. مجذوب تبریزی یک شعرهایی دارد که خیلی زیباست. انصافا زیباست که گاهی مواقع بعضی از این خواننده ها این اشعار را می خوانند ولی توجه به معانیش نیست. می گوید: یک شب آتش در نیستانی فتاد سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد آتش در نیستان افتاد. مقصودش از آتش، آتش بلاهاست و نی در ادبیات عرفانی یعنی انسان. که اول مثنوی مولوی هست که بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند. نی مقصود انسان است که توخالی است اما سر و صدایش زیاد است البته یک سوزی هم دارد مثل نی. یک شب آتش در نیستانی فتاد. بلا افتاد به جان انسان سوخت چون عشقی که بر جانی فتاد. نی به آتش گفت … انسان به بلا گفت نی به آتش گفت کین آشوب چیست؟ چرا به جان من افتادی ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟ چه حکمتی داشت که این بلاها را خدا خلق کرده است. خداوند متعال می توانست دنیایی خلق کند که در آن بلا نباشد. عالمی خلق کند که هیچ رنجی در آن نباشد کما اینکه عوالم اینطوری خلق کرده است. الان عالم ملائکه هیچ رنجی ندارد. در بهشت هیچ رنجی نیست. پس خدا بلد بود. اینطور نیست که خدا می خواست یک عالم بی رنج و بلا و دردی خلق کند اما عاجز شد یا از باب سوء مدیریت از دستش در رفت و این شد!! نخیر!! خدا از اول عالم دنیا را با همین بلاهایش خلق کرد، حکیمانه هم بود نی به آتش گفت کین آشوب چیست؟ مر تو را زین سوختن مطلوب چیست؟ چرا به جان من افتادی و ما را می سوزانی گفت آتش بی سبب نفروختم دعوی بی حاصلت را سوختم این ادعاهای منیت تو را می خواهم از بین ببرم. این منم منمت را می خواهم بزنم. زانکه گفتی من نیم با صد نمود همچنان در بند خود بودی که بود پس یکی از فرق های بلا با عبادات این است که عبادات می تواند انسان را دچار غرور بکند ولی بلا انسان را می شکند و از این جهت ارزشمند است. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
دومین فرق بلا با عبادات این است که عبادات اعمال ما است؛ نماز ما، روزه ی ما، حج ما، خمس ما، زکات ما، قرآن خواندن ما. عبادات عمل ما است و عمل ما به اندازه ی خود ما است. تا بی نهایت آدم را بالا نمی برد. مگر اعمال ما چیست؟ مگر نماز ما چیست که ما را تا ملکوت اعلی و تا سدرة المنتهی ببرد؟! اعمال ما به اندازه ی خود ما است. نردبان قله ها نیست. تا بی نهایت ما را نمی برد اما بلاها از طرف خدا است، از بالا است. از این جهت آدم را خیلی بالاتر می برد البته به شرطی که انسان بتواند از بلاها استفاده کند. خدا رحمت کند مرحوم حاج اسماعیل آقای دولابی را. از اهل معرفت بود از آدمهای بزرگوار و باعظمتی بود. ایشان یک جمله ی معروفی داشت می گفت خداوند متعال برای اینکه آدمها را در دنیا جذب کند سه چیز دارد؛ هم تار دارد هم تور دارد هم تیر دارد. تار خدا صداها و نغمه های زیبا و ملکوتی است در این دنیا برای جذب آدمها. یک صدای زیبای قرآن، تلاوت زیبای قرآن، یک صدای قشنگ مداحی، یک صدای زیبای دعا و مناجات که دل آدم را گاهی مواقع می برد و می کَند. این تار خدا است. تور خدا آن مناسبتهایی است که خداوند متعال مشتری برای خودش جلب می کند مثل شبهای قدر، محرمها، اینها تور خدا است که بنده ها در آن بیفتند و مشتری برای خدا جمع شود. ما که در محرم دور هم دیگر جمع می شویم امام حسین را که بالاتر نمی بریم؟! امام حسین به بالاترین مقام رسیده است. ماها اینجا خودمان جذب خدا می شویم، جذب امام حسین می شویم. اینها تور است که خدا برای خودش مشتری جذب می کند. مناسبتهایی که هست. یا همسر خوب، دوست و رفیق خوب، یک کتاب خوب، یک مجلس خوب اینها تورهای خدا است که مناسبتهایی است که انسان با آنها جذب خدا می شود. گاهی مواقع یک کتاب خوب می خواند زندگیش عوض می شود من خدمت رفقا عرض کرده ام به خصوص دوستان جوان اگر می توانید این کتاب زندگی شهید ابراهیم هادی را بخوانید. این از آن کتابهایی است که اگر انسان بخواند چه بسا زندگیش عوض بشود. بعد از آن زندگیش طور دیگری شود. رضوان خدا بر او باد. یک آدم جوان پاک خود ساخته ی باعظمتی بود که اگر الان زنده بود از بزرگترین فرماندهان جنگ بود. منتهی آن موقع بی نام و نشان بود و بی نام و نشان هم شهید شد منتهی خدا نخواست که گمنام باقی بماند و در این سالهای اخیر اسمش زنده شد. اینها تورهای خدا است. اما ایشان (حاج اسماعیل) می گفت تیر خدا، بلاها است. بلاها تیری است که خدا نشانه می گیرد و بعضی ها را می زند. نشانه می گیرد ها! اینطوری نیست که خدا یک تیری در تاریکی انداخته و به تو خورده است. نخیر. نشانه گرفته و زده است به تو. و لذا در فرهنگ قرآن به بلا گفته می شود مصیبت یعنی تیری که اصابت کرده است. یعنی تیر نشانه گرفته که اصابت کرده است. شما ببینید شکارچی وقتی شکار می رود کفتار و شغال و گرگ را نمی بیند که نشانه بگیرد. با او کاری ندارد. آهو را می بیند و نشانه می گیرد و می زند. خدا تو را دیده و این بلا را فرستاده است. کسی که آن بلا به او رسیده بداند این نشانه گرفته است. تیر در تاریکی نبود که شانسی به تو خورد. و لذا کسانی که اهل معرفت بودند، کسانی که چیز حالیشون بود اگر بلایی به سرشان می آمد شکر می کردند. ما خیلی هنر کنیم صبر می کنیم در بلا و کفر نمی گوییم. این خیلی خوب است البته که انسان صبر کند اما کسانی که اهل معرفت بودن نه فقط صبر می کردند بلکه شکر می کردند. امام سجاد در صحیفه ی سجادیه می گوید خدایا شکر من را بر بلاها بیش از شکر من بر نعمتها قرار بده. اللهم اجعل شکری لک علی ما زویت عنی اوفر من شکری ایاک علی ما خولتنی. حتی شکر می کردند. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
خدا رحمت کند آیت الله بافقی را. شیخ محمدتقی بافقی. عاشق امام زمان بود. اگر قم رفتید برای زیارت حرم حضرت معصومه سلام الله علیها در مسجد بالاسر، قبر ایشان آنجا است. کنار قبر مرحوم آیت الله حائری یزدی و بزرگان دیگری که آنجا دفن هستند. حتما سر قبر ایشان هم فاتحه ای بخوانید. ایشان کسی بود که با رضاخان در قضیه کشف حجاب در افتاد که خانواده ی رضاخان می خواستند بی حجاب وارد حرم حضرت معصومه بشوند هیچ کس جرأت نمی کرد، شوخی نبود، کسی جرأت نمی کرد به خانواده ی رضاخان تو بگوید. این پیرمرد رفت جلو گفت اگر مسلمان نیستید، پس در حرم چه می کنید؟ اگر مسلمانید چرا اینطور می خواهید وارد حرم بشوید. جلویشان ایستاد. اینها خبر دادند به رضاخان که در تهران بود که یک شیخی اینطور جلوی ما ایستاده است. رضاخان خودش با یک کامیون ارتشی آمدند. آمدند و گفتند این شیخ را بیاورید. مرحوم بافقی را آوردند در حرم حضرت معصومه و او شروع کرد با باتوم و لگد به او زدن. هیچ کس هم نبود از او دفاع کند. او فقط زیر آن چوبها و باتومها و لگدهایی که میخورد فقط می گفت یا صاحب الزمان. عاشق امام زمان، واقعا عجیب بود. در عین حالی که آدم شجاعی بود و این چنین در افتاده بود. بعد هم او را از قم به شهر ری تبعید کردند که خدا رحمت کند امام راحل در جوانیش هروقت می رفت تهران برای حرم حضرت عبدالعظیم و زیارت به دیدن ایشان هم می رفت. حوزه ی علمیه ی قم را وقتی آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی می خواست تأسیس کند پشت سرش ایشان بود می گفت حاج آقا شما مرجع تقلید هستید شما بیفت جلو هرجا از جهت مالی کم آوردید من می روم از امام زمان میگیرم. شما نترس. واقعا همین طور بود می رفت جمکران از حضرت می گرفت. من اگر بخواهم در مورد ایشان بگویم یک منبر فقط در مورد ایشان باید بگویم. ایشان آخر عمرش در پیرمردی سکته کرده بود و زمینگیر شده بود. بعد از چند روز سکته ی دومی کرد و دستهایش هم از کار افتاد یعنی باید غذا دهانش می گذاشتند، این طرف و آن طرف می بردنش، خیلی عذر می خواهم برای دستشویی و اینها خیلی مشکل پیدا می شود. یک نفر به عیادت ایشان رفت. گفت حاج آقا حالتان چطور است؟ حالا ببنید در این بلا و سختی با آن لهجه ی غلیظ یزدی اش گفت الحمدلله از این دیگر بهتر نمی شود. از صبح تا حالا ناز دستهایم را می کشند می گویند دستها دیگر کار نکنید ما لقمه دهانت می گذاریم. از این بهتر نمی شود. بعضی ها هستند در بلا شاکر هستند. به هر حال تیر خدا به تعبیر ایشان همان بلاها است که خدا نشانه گرفته است. لذا بعضی از خوبان اگر مدتی دچار بلا نمی شدند می ترسیدند که نکند از چشم خدا افتاده ایم و خدا دیگر ما را نمی بینید، این تیر نیامد. شیخ بهایی در یکی از شعرهایش خیلی قشنگ گفته است. می گوید: شد دلم آسوده چون تیرم زدی ای سرت گردم چرا دیرم زدی ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ترسیدم از چشمت افتاده باشم حالا می بینم نه از چشمت نیفتاده ام. الله اکبر. بعضی ها چطوری هستند اصلا نگاهشان به عالم طور دیگری است. اینها هیچ وقت کم نمی آورند. در سختی ها و بلاها هم شاکر هستند و کم نمی آورند چون نگاهشان اینطوری است. البته خدا هم کمکشان می کند و هیچ کجا درمانده نمی شوند. این طور آدمها به والله العلی العظیم هیچ موقع درمانده نمی شوند. در سخت ترین بلاها. نه اینکه بلا نیست، بلا می کشند اما درمانده نمی شوند، خوشند، آرامش دارند، مضطرب نمی شوند، نگران نمی شوند، نمی برند. اینطور آدمها این شکلی هستند پس عرض کردیم هم با عبادات می شود رشد کرد و بالا رفت هم با بلاها. اما عبادات دو تا عیب می تواند داشته باشد یکی اینکه غرور بیاورد، دوم اینکه عبادات ما به اندازه ی ما است، نردبان قله ها نیست، تا بی نهایت نمی برد اما بلاها هم عجب و غرور نمی آورد و آدم را می شکند هم چون از طرف بالا می آید آدم را خیلی بالا می برد اگر بتواند درست استفاده کند. تیری است که از بالا می آید، از طرف خدا. اینها بلاهای ما است. بلاهای ماها است که اگر درست استفاده کنیم این چنین است. تا چه برسد به بلاهای اولیای خدا. بلاهای معصومین با بلاهای ما ها یک فرقی دارد؛ ما اگر درست استفاده کنیم خودمان بالا می رویم اما بلای معصوم علاوه بر اینکه او در این بلا بالا می رود دست دیگران را هم می گیرد و بالا می برد. فرق بین بلای اولیای خدا و بلای دیگران این است. ما در بلا اگر بتوانیم صبور باشیم، خودمان فقط بالا می رویم اما اولیای خدا در بلا، که نه فقط صبور هستند که شاکر هستند یک سفره ای پهن می کنند که دیگران هم سر آن سفره بهرمند بشوند و بالا بیایند. این را من نمی گویم. امام صادق علیه السلام می فرماید. این روایت در اصول کافی است از کلیدهای معارف است. خیلی روایت زیبایی است. در باب صبر اصول کافی امام صادق در مورد بلای حضرت یوسف فرمودند که برادرانش وقتی او را در چاه انداختند بلای یوسف شروع شد. بیست سال از آن به بعد یوسف از پدر و خانواده اش جدا شد. خب در آن چاه شاید خطر مرگ بود که اگر کاروانی نمی آمد نجاتش بدهد و برادرانش هم شاید به همین قصد در چاه انداختند. بعد این پیغمبرزاده را بردند در بازار مصر به عنوان برده فروختند. بعد در خانه ی زلیخا دچار آن مشکلات شد. تهمت خورد و زندانی شد و تا چندین سال زندانی بود. اما خداوند متعال به پاس بلاکشی این بنده ی خوبش که در دل بلا صبر می کرد، شکر می کرد، بندگی می کرد، گله از خدا نداشت، با خدا قهر نبود امام صادق می فرماید رحم به امة به واسطه ی او رحمت بر یک جامعه ای فرستاد، دست یک جامعه ای را گرفت و بالا آورد. یک جامعه ای از بلای یوسف بهرمند شدند. شما می دانید همان زمان حضرت یوسف جامعه مصر قحطی و بلا از سرشان رفع شد به واسطه ی یوسف. برادران حسودش که او را در چاه انداخته بودند و مستحق جهنم بودند چون می خواستند بکشند ولی خدا را آنها هم توبه کردند و برگشتند به واسطه ی یوسف. پدرش یعقوب هم که در این مدت کمرش خم شده بود از گریه و چشمانش نابینا شده بود به مقاماتی رسید به واسطه ی یوسف. یعنی یکی در بلا قرار گرفت یعنی یوسف اما یک جمعی بهرمند شدند و بالا رفتند. حالا من از شما سؤال می کنم. اگر به فرموده ی امام صادق بلای یوسف باعث شد که یک سفره ی رحمت پهن شود و یک امت و جامعه ای بهرمند شد بلای سید الشهداء که بزرگترین بلا در این عالم است در بین تمام انبیاء و اولیاء، مصیبةً ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام و فی جمیع السموات و الارض شوخی نیست تمام انبیای بزرگ در مصیبت سید الشهداء گریه می کردند و در کنار بلای او بلای خودشان را ناچیز می دیدند، خب اگر خدا برای بلای یوسف یک سفره ی رحمت برای جامعه ای پهن کرد برای بلای سید الشهداء چه سفره ای پهن می کند؟! که بزرگترین بلا و سنگین ترین بلا بود، خدا تمام درهای رحمتش را باز می کند، تمام درهای رحمتش!! و تا قیامت همه استفاده می کنند نه فقط جامعه ی زمان امام حسین علیه السلام و امام حسین شد باب رحمة الله الواسعه باب رحمت وسیع خدا که همه ی رحمت را خدا به واسطه ی او فرستاد که حسین ما! اگر تو که بنده ی ما هستی همه چیزت را در راه ما دادی منی که خدای تو هستم هم همه چیزم را برای تو می دهم. تو که بنده هستی همه چیزت را دادی و من اوفی بعهده من الله کی وفادارتر از خداست؟ من که وفادارتر هستم من هم همه چیزم را می دهم آن وقت در دستگاه امام حسین همه چیز هست. آن وقت در این دستگاه همه چیز گیر آدم می آید و به بالاترین مقام در همین دستگاه امام حسین می توان رسید. به واسطه ی بلای امام حسین بیاید بهرمند شود. یک سفره ی رحمت امام حسین پهن کرد که همه بهرمند شوند. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
از این سفره ی بلا که او بلا را کشید اما خدا به واسطه ی او این رحمت را نازل کرد که هر کس با حسینم باشد من او را تا بالاترین مقامات می رسانم. به هر شکلی. گریه کنش باشد، سینه زنش باشد، سیاه پوشش باشد، مجلس برایش بگذارد و در مجلسش شرکت کند، به هر شکل. خدا رحمت کند در قم تا همین چند سال قبل هم بود یک حاج شیخ عبدالله پیاده بود البته فامیلیش بختیاری بود اصلیتش بختیاری و مال لرهای بختیاری بود منتهی چون ایشان خیلی سفرهای زیارتی را می رفت و همیشه هم پیاده می رفت معروف بود به حاج شیخ عبدالله پیاده. از اولیای خدا بود آیت الله بهجت و آیت الله بهاء الدینی و خوبان او را می شناختند و می گفتند ایشان طی الارض هم دارد. گاهی مواقع از قم به مشهد، از مشهد به کربلا از کربلا به نجف و همه اش هم پیاده البته عرض کردم کسانی که می شناختند می دانستند این آدم خیلی چیزها دارد. بیست سی سال آخر عمرش در قم بود ولی اوائل در نجف و کربلا زندگی می کرد. خود ایشان می گفت من آن موقعی که در نجف بودم و در کربلا و در آن شهرهای عراق، در محرم که می شد جلسه ای که برای سیدالشهداء بود یک آقایی بود می آمد از عربها، می آمد در مجلس شرکت می کرد. میگفت من هرچه نگاهش می کردم این نه گریه می کرد، نه سینه می زد، نه سخنرانی گوش می کرد، نه روضه گوش می کرد، فقط چایی می خورد و غذا می خورد فقط دنبال این بود که یک چیزی بخورد. حاج شیخ عبدالله پیاده می گفت من از او بدم می آمد. خب معنا ندارد که آدم در مجلس امام حسین فقط دنبال همین باشد. می گفت از او بدم می آمد. می گفت با نگاه متنفرانه ای به او نگاه می کردم. تا اینکه گذشت و ما آمدیم ایران. می گفت بعد از چند سال که ایران بودم یک مرتبه در قم رفته بودم حسینیه کربلایی ها. نشسته بودم دیدم دِ!! همان آقا اینجا هم هست!! همان آقایی که من از او بدم می آمد. گفتم مار از پونه بدش می آید دم لونه اش سبز می شود! اینجا هم آمده است. گفت به همان شکل نگاهش می کردم. یک چند مدت این بنده خدا از دنیا رفت. حاج شیخ عبدالله پیاده می گفت برزخ و عالم قبرش را به من نشان دادند. آدمی بود که اهل این حرفها بود. می گفت دیدم وضعش خیلی خوب است!! به او گفتم خیلی وضعت خوب است!! گفت حاج شیخ عبدالله! این را امام حسین به من داده گفته تا قیامت اینجا باش، این مال برزخت هست در قیامت بهترش را به تو می دهم. حاج شیخ عبدالله می گوید به او گفتم ما که از تو چیزی ندیدیم!؟ نه گریه ای، نه اشکی، نه سینه زدنی!! فقط می آمدی چایی می خوردی!؟ برگشت با تندی به من گفت شیخ عبدالله! مگر من چایی غیر امام حسین را هم می خوردم؟! گفت فهمیدم که این اینطور نبود که چایی نخورده باشد. میای چایی امام حسین را بخورد. نه اینکه غذا نخورده باشد می آید غذای امام حسین را بخورد. و امام حسین با همینها هم کار دارد. هرکس به هر شکلی در مجالس اباعبدالله ارتباط با سیدالشهداء داشته باشد این تحت سرپرستی امام حسین قرار می گیرد. خدا امام حسین را اباعبدالله کرد. نه عبدالله. آن که معلوم است عبد خدا است، اما اباعبدالله است. کسی اگر می خواهد بنده ی خوب خدا باشد امام حسین باید ابش (پدرش) باشد، سرپرستش باشد، باید زیر نظر امام حسین باشد و آن کسانی که زیر خیمه ی امام حسین می آیند اَبشان امام حسین است البته شکی نیست که آن کسی بیشتر استفاده می کند –چون استفاده از این خوان رحمت متفاوت است، افراد به صورت متفاوت استفاده می کنند- کسی بیشتر استفاده می کند که بیشتر سوز داشته باشد و هم رنگ با خود سید الشهدا شده باشد. امام حسین بیشترین دردها را کشید. روز عاشورا انواع و اقسام بلاها را کشید. برای خودش، بچه هایش، خانواده اش، اصحابش، دوستانش همه چیز را کشید. کسی شبیه تر به امام حسین می شود که سوز بیشتری در دلش باشد. شما در قرآن این را دیده اید که یوسف وقتی بیست سال دچار بلا شد، برادرانش که غافل بودند، برادرانش که هیچ، اصلا شاید خوشحال هم بودند که یک مزاحمی از سرشان کم شد، رفتند دنبال کار و کاسبی و زندگیشان. اما در طول بیست سال بلاکشی یوسف چه کسی بود که اشک چشمش خشک نشد، آنقدر گریه کرد که به فرموده ی قرآن کور شد و کمرش خم شد. دائم به فکر یوسف بود؟ یعقوب بود. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
یعقوب نماد یک نفر هست که یاد ولی خدا است. و از همه هم بیشتر بهره برد. الان زمانی است که امام زمان در متن بلا است. ولی خدا امام زمان الان بالاترین بلاها را دارد می کشد. با آن قلب رئوف و دل مهربانش در طول تاریخ همه ی ظلمها را می بیند ولی دستش بسته است نمی تواند کاری بکند، نمی تواند بیاید. باید درد بکشد. من و شما دوتا ظلم می بینیم خواب از چشممان می پرد، دلمان درد می گیرد که چرا اینطور است. او با آن قلب مهربانش در طول تاریخ خبر از همه ی ظلمها دارد. خب خیلی سخت است، خیلی درد می کشد. حالا اگر کسی از ما ها صبحمان شب می شود شبمان صبح می شود اصلا یاد ولی خدا نیستیم که الان در بلا است، خب اگر اینطور باشد ما دیگر نمی توانیم خیلی خودمان را امام زمانی بدانیم. چون ما سنخیتی با او نداریم. او در بلا است و ما در راحتی، در غفلت. بدون یاد او. در قضیه ی عاشورا هم همین است کسی حسینی تر هست که سوز بیشتری داشته باشد. بعضی از اوقات سؤال می کنند که در این ایام چه کار کنیم و چه عملی انجام دهیم؟ از امروز که روز اول محرم است تا آخر محرم بلکه تا اربعین این چهل روز که چله ای هست –حالا من نمی خواهم از این تعبیر چله استفاده کنم – که واقعا در این چله می تواند یک آدم دیگری شود. چهل روز که هیچ، تا همین ده روز و تا عاشورا هم می تواند چیز دیگری شود با همه ی بدیها و آلودگی هایش اما چه کار کنیم؟ چه عملی هست، چه دستور العملی هست؟ من همیشه این را عرض کرده ام مهمترین عمل در این چهل روز یا در این ده روز، حزن است، اشک است، سوز است. به هر بهانه ای شده انسان به یاد امام حسین حزنی داشته باشد، اشکی داشته باشد، سوزی داشته باشد. اگر می تواند زیارت عاشورا بخواند از راه زیارت، اگر می تواند کربلایی برود از راه کربلا، اگر می تواند در مجلس روضه که معمولا بیشترین جایی که انسان می تواند حزن پیدا کند در مجلس روضه است. در مجلس روضه شرکت کند حداقل در روز یک بار شرکت کند. چون مجلس روضه می دانید یک جمع است و در جمع اگر خود آدم هم حال نداشته باشد ممکن است یک دل سوخته ای باشد که او آدم را به جایی برساند. آدم را به نوایی برساند. یک دل سوخته اگر باشد. خدا رحمت کند مرحوم رسول ترک را من نمی خواهم در مورد ایشان صحبت کنم شما همه می دانید. رسول ترک با اینکه سابقه ی خوبی نداشت اما بعد چون مشتری امام حسین شد و امام حسین خریدارش شد در هر مجلسی می نشست آتش می زد به آن مجلس. همینی که اهل هر خلافی بود اما بعدها به جایی رسید، به جایی هم که رسید همه اش با اشک و ناله و آن توبه ی جانانه اش. به جایی رسید که آیت الله سید احمدآقای خوانساری در تهران، صاحب نفس و از اولیای خدا بود، شاید بعضی از افراد مسن این جلسه بعضا مقلد ایشان بودند. سال 63-64 از دنیا رفت بعد از انقلاب. ایشان می گفت مجلسی که رسول در آن باشد من دوست دارم در آن مجلس باشم. رسول وقتی به گریه می افتاد در روضه، آن آخرش به هق هق می افتاد. دیگر نمی توانست خودش را کنترل کند. گاهی مجلس تمام می شد همه می رفتند او نیم ساعت می نشست زانویش در بغلش بود و هق هق کنان گریه می کرد. آنها که می فهمیدند می رفتند بغلش می نشستند. می دانستند که الان خدا به واسطه ی این یک دعا بکند چیز می دهد. یا می رفتند به او می گفتند یک دعایی بکند. گاهی مواقع یک دل سوخته ای در جمع اینچنینی هست از این جهت بهترین عمل در این ایام، همان سوگ و غم و حزن است به خصوص اشک است. این را آدم باید در این ایام دنبال کند. از همه عذر می خواهم همین مقدار بس باشد. اجازه می گیرم از شما که امروز را که روز اول محرم هست روضه ی جلسه از زبان من نباشد. امام زمان روضه بخواند. روضه ی امام زمان را دیده اید؟ زیارت ناحیه را بخوانید این روضه ی امام زمان است. بسیار سنگین است. و من توصیه می کنم این زیارت ناحیه ی مقدسه را هر وقتی نخوانید آن موقعی که انسان بی حال است نخواند. خیلی روضه ی سنگینی است. یک چیزهایی در زیارت ناحیه ی مقدسه است که در هیچ مقتلی نیست. هویت الی الارض جریحا تطؤک الخیول بحوافرها. این در هیچ مقتلی نیست که جد غریبم یا اباعبدالله از اسب افتادی و زیر سم اسبان رفتی. امام حسین علیه السلام دو بار زیر سم اسبان رفت، دو بار. همه ی شهدا بعد از شهادت با اسبان لگدکوب شدند اما امام حسین یک بار بعد از شهادت و یک بار به فرموده ی امام زمان در این زیارت ناحیه موقعی که مجروح بود و افتاد هویت الی الارض جریحا مجروح افتادی تطؤک الخیول بحوافرها اسبها بر تو تاختند. ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
روضه ی سنگین امام زمان علیه السلام که شب و روز بر جدش گریه می کند. السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد التریب السلام علی البدن الصلیب این سلامها را دیده اید؟ اجازه می دهید من فقط ترجمه می کنم. السلام علی الشیب الخضیب سلام بر محاسن خونینت. این محاسن خونین امام حسین عصر عاشورا بود طرفهای غروب. امام حسین خسته شده بود از همه تشنه تر هم امام حسین بود از همه هم خسته تر امام حسین بود. از صبح هر شهیدی افتاد امام حسین او را کشید عقب و در این کشیدن عقبها تیر می خورد. امام سجاد می فرماید بابام وقتی می آمد خیمه وقتی نفس می کشید از لای زره اش خون می آمد. اینقدر تیر خورده بود!! تشنه تر از همه، خسته تر از همه. عصر عاشورا فوقف استریح ساعةً ایستاد لحظه ای نفس تازه کند سنگ خورد به پیشانی اش. سنگی پرت کردند خورد به پیشانی اباعبدالله. وقتی خواست با لباسش آن خون پیشانی را پاک کند تیر سه شعبه و سمی حرمله آنچنان بر سینه ی حضرت نشست که همه ی مقاتل نوشته اند آقا نتوانست از جلو بکشد از پشت کشید و خون فواره زد. دستش را روی این خون گذاشت و به محاسنش کشید. السلام علی الشیب الخضیب سلام بر محاسنت خونینت. که دیگر امام حسین نتوانست روی اسب بنشیند. دیگر طاقت نیاورد. اینجا بود که با ذکر بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله افتاد. السلام علی الخد التریب. سلام بر آن صورتت که بر خاک افتاد. سلام بر صورتت که بر خاک گرم کربلا افتاد. گفت نه ذو الجناح دگر تاب استقامت داشت نه سید الشهداء بر قتال طاقت داشت هوا ز جور مخالف چو قیرگون گردید عزیز فاطمه از اسب سرنگون گردید بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد صورتش را گذاشت روی خاک. در زیارت ناحیه دارد که این صورت بر خاک بود اما نگاهش به خیمه هایش بود. با چشم به خیمه ها نگاه می کرد که چند ساعت بعد این خیمه ها مورد هجوم قرار می گیرد. شروع کرد امام حسین ذکر گفتن. السلام علی الرأس المرفوع. من یک چیزی را عرض می کنم و ختم می کنم که بین شهدای کربلا می دانید که سرها جدا شد. اما تمام سرها بعد از شهادت جدا شد. یک سر بود که هنوز داشت نفس می کشد و ذکر می گفت که از بدن جدا کردند و آن سر مقدس امام حسین بود. هنوز زنده بود. می دانید دلیلش چیست؟ دلیلش در روایات هست که امام حسین را ذبح کردند فانه ذبح کما یذبح الکبش ذبح وقتی است که آن موجود زنده است و سرش را می برند وقتی که از دنیا برود و سرش را ببرند نمی گویند ذبح. آن را می گویند مذبوح . فانه ذبح او را ذبح کردند یعنی هنوز داشت ذکر می گفت و این سر از بدن جدا شد. السلام علی الرأس المرفوع الله اکبر یک مرتبه زینب کبری و بچه ها دیدند این سر رفت بالای نیزه سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب. خدایا به آبروی امام حسین به سر مقدسش فرج مولایمان امام زمان تعجیل بفرما ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d