🔵آثار اخروی گناهان
🔵عذاب قبر
➖علامه مجلسی «معیشة ضنکاً» در آیه «وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ؛ و هر کس از یاد من اعراض کند همانا معیشتش تنگ شود و او روز قیامت نابینا محشور میکنیم.» را به عذاب قبر تفسیر کرده است.(۱۰)
➖امام صادق(ع) در مورد قبر اینگونه دعا میکرد:
«اَللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِک مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضِیقِ الْقَبْرِ وَ مِنْ ضَغْطَةِ الْقبر»
خداوندا از عذاب و تنگی و فشار قبر به تو پناه میبرم.
سختیها و فشارهای پس از مرگ است که در عالم بَرزخ بر انسان وارد میشود. طبق روایات، سخنچینی، بیدقتی درباره طهارت و نجاست، رفتار نامناسب مرد با همسرش، بداخلاقی با خانواده و سبکشمردن نماز، از اسباب عذاب قبر است.
🔷آبروریزی و رسوایی
یکی از نام های قیامت که در قرآن به آن اشاره شده است، روزی است که اسرار انسان آشکار می گردد.
«یوْمَ تُبْلَی السَّرائِر» در آن روز اسرار نهان آشکار می شود.» (۱۱)
➖امام صادق (ع) فرموده است:
لَوْ لَمْ یکنْ لِلْحِسَابِ مَهُولَةٌ إِلَّا حَیاءُ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ تَعَالَی وَ فَضِیحَةُ هَتْک السِّتْرِ عَلَی الْمَخْفِیاتِ لَحَقٌّ لِلْمَرْءِ اَنْ لَا یهْبِطَ مِنْ رُءُوسِ الْجِبَالِ وَ لَا یأْوِی إِلَی عُمْرَانٍ وَ لَا یأْکلَ وَ لَا یشْرَبَ وَ لَا ینَامَ إِلَّا عَنِ اضْطِرَارٍ مُتَّصِلٍ بِالتَّلَفِ»اگر در حساب قیامت هیچ هول و هراسی جز شرم عرضه شدن افعال به پیشگاه حضرت حق، و رسوائی بالا رفتن پرده از روی امور مخفی نبود، جا داشت که انسان از کوه پائین نیاید و در آبادی و شهری مسکن نگیرد، و چیزی نخورد و نیاشامد و نخوابد مگر به وقت اضطرار و ناچاری.(۱۱)
🔷حبس
یکی دیگر از تبعات گناه این است که باعث حبس انسان در قیامت میشود. بعضی از انسانها مرتکب گناه میشوند و کسی هم آنها را نمیبیند و آنها خیال میکنند که راحتاند و تا به حال گرفتار قانون و عدالت نیامدهاند و به خاطر این خوشحال و گاهی احساس غرور میکنند. غافل از اینکه خداوند شاهد و ناظر افعال و اعمالشان است و در قیامت، همین شاهد، حاکم هم خواهد بود و شاید انسان در دنیا صد سال گناه کند، ولی یک بار هم حبس نشود؛ اما در قیامت به خاطر یک گناه گاهی انسان صد سال حبس میشود.
➖پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمودند: «اعلموا انّ العبد لیحبس علی ذنبٍ مِن ذُنوبهِ ماة عام و انّهُ لینظر الی ازدواجهِ فی الجنّةِ یَتَنَعُمَنَّ؛ بدانید و هوشیار باشید، همانا در قیامت بنده را به خاطر یکی از گناهانش صد سال حبس میکنند؛ درحالیکه او به حورانی نگاه میکند که در بهشت برای او آماده شدهاند و به نماز و نعمت مشغولاند (و او حسرت میخورد)». (۱۲)
🔷از دست دادن اعمال نیک
در روز قیامت برای جبران حقّ الناس، از کارهای خوب و شایسته بدهکار برمیدارند و به حساب طلبکار میگذارند، تا حسابش صاف شود و اگر کارهای نیک بدهکار کفایت نکند یا نداشته باشد، از گناهان طلبکار برمیدارند و به حساب بدهکار میگذارند، تا به این صورت، شاکی راضی شود. اینجاست که بدهکار با دست خالی به دوزخ میرود.
➖از امام سجاد(ع) سؤال شد: اگر کسي حقّ يک مسلمان را ضايع کند، آن مسلمان چگونه ميتواند حقّ خويش را بستاند؟ آن حضرت فرمودند: در قيامت به اندازۀ حقّ مظلوم از اعمال نيک ظالم بر ميدارند و به اعمال مظلوم ميافزايند: «يُؤْخَذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ مِنْ حَسَنَاتِهِ بِقَدْرِ حَقِّ الْمَظْلُومِ فَتُزَادُ عَلَى حَسَنَاتِ الْمَظْلُوم» سپس از ایشان سؤال شد: اگر ظالم، حسنهاي نداشته باشد، چه ميشود؟ فرمودند: گناهان مظلوم را به پروندۀ ظالم منتقل ميکنند.
یعنی اعمال نیکوی بدهکار را به بستانکار میدهند و اگر عمل نیکی نداشت یا آن اعمال تمام شد، گناهان و اعمال بد بستانکار را روی گردن بدهکار میگذارند. با این حساب، ممکن است بستانکار بهشتی و بدهکار جهنمی شود.(۱۳)
➖برخی روایات دیگر میخوانیم برخی افراد در قیامت پروندۀ خويش را خالي از حسنات مییابند. با تعجب سؤال ميکنند: اعمال خير و عبادات و انفاقات ما چه شد که اثري از آن نمييابيم؟ به آنان خطاب ميشود: حسنات شما به پروندۀ اعمال کساني که با آنان خصومت داشتيد منتقل شده است. سپس مشاهده ميکنند علاوه بر اين که نامۀ اعمالشان تهي از نيکيهاست، گناهاني در آن ثبت شده است که هرگز مرتکب نشدهاند. وقتي علّت را جويا ميشوند، به آنان خطاب ميشود: اينها گناهان كسانى است كه از آنها غيبت كردهايد، به آنها ناسزا گفتهايد و در خريد و فروش بر آنان ستم كردهايد.(۱۴)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
احمدبنطولون، یکی از پادشاهان مصر بود. زمانی که از دنیا رفت، از طرف حکومت وقت، یک قاری قرآن را با حقوق زیاد اجیر کردند تا روی قبر سلطان قرآن بخواند. روزی خبر آوردند که قاری، ناپدید شده و معلوم نیست به کجا رفته است. پس از جستوجوی زیاد او را پیدا کردند و پرسیدند: چرا فرار کردی؟ آن شخص جرئت جوابدادن نداشت و فقط میگفت: من دیگر قرآن نمیخوانم. گفتند: اگر حقوق شما کم است، دو برابر این مبلغ را به تو میدهیم! گفت: اگر چند برابر هم بدهید، نمیپذیرم. گفتند: دست از تو بر نمیداریم، تا دلیل این مسئله روشن شود. گفت: چند شب قبل، صاحب قبر، احمدبنطولون، به من اعتراض کرد: «چرا بر سر قبرم قرآن میخوانی؟» گفتم: مرا اینجا آوردهاند که برایت قرآن بخوانم تا خیر و ثوابی به تو برسد. گفت: «نهتنها ثوابی از قرائت قرآن به من نمیرسد، بلکه هر آیهای که میخوانی، آتشی بر آتش من افزوده میشود. به من میگویند: میشنوی؟ چرا در دنیا به قرآن عمل نمیکردی؟» بنابراین، مرا از خواندن قرآن برای آن پادشاه بیتقوا معاف کنید.
💠داستان
يكى از ياران پيامبر(ص) نگاهش به دخترى افتاد و به سوى او دست درازى كرد. در مسير راه ديوارى فروريخت و صورت او را مجروح كرد.
پيامبر (ص) با شنيدن اين ماجرا فرمودند: خداوند در همين دنيا تو را كيفر داد تا به آخرت كشيده نشود. چنانكه افرادى هستند كه خداوند پاداش كارهاى آنان را در همين دنيا مىدهد.
💠داستان
ابراهیم جمال که یکی از شیعیان موسی بن جعفر (ع) بود، روزی خواست خدمت علی بن یقطین برسد.
چون ابراهیم ساربان بود و علی بن یقطین وزیر، به حسب ظاهر، شان ابراهیم نبودکه; وارد شود لذا علی بن یقطین او را راه نداد.
اتفاقا در همان سال علی بن یقطین به حج مشرف شد. در مدینه خواست خدمت امام کاظم علیه السلام شرفیاب شود، حضرت او را راه نداد. روز دوم، در بیرون خانه،حضرت را ملاقات نمود. و عرضه داشت; که ای سید من، تقصیر من چه بود که مرا راه ندادید؟!
امام - علیه السلام فرمود: به این دلیل که برادرت ابراهیم جمال رابه حضور نپذیرفتی، من نیز از ورود تو مانع شدم; و خداوند عمل تو را قبول نخواهد کرد و فرمود مگر آن که ابراهیم جمال تو را ببخشد.
سرانجام به دستور امام علیه السلام علی بن یقطین، خود را به درب خانه ابراهیم رسانید و گفت: اگر تو مرا عفو نکنی، و مرا نبخشی، سرورم موسی بن جعفرعلیه السلام مرا قبول نکرده و به حضور نخواهد پذیرفت. ابراهیم گفت:
خدا تو را ببخشد و بیامرزد.
سپس علی بن یقطین صورت خود را روی زمین گذاشت و با اصرار زیادی خواست که ابراهیم پای خود را روی صورت او بگذارد! در این هنگام پیوسته می گفت: «خدایاشاهد باش ».
وی همان شب، خود را به درب خانه امام علیه السلام رسانید، آن حضرت به او اجازه ورود داده و او را به حضور پذیرفت!
💠داستان
روزی حضرت موسیبنعمران (ع) به خداوند عرضه داشت: خدایا حال دوستِ من که شهید شده، در عالم برزخ چگونه است؟
خداوند به حضرت موسی (ع) گفت: او در جهنم است؛ حضرت موسی (ع) با تعجب به خدا عرضه داشت خدایا مگر وعده نکردهای که شهید با اولین قطره خونش به بهشت میرود و همه گناهانش آمرزیده میشود، خدا به حضرت موسی (ع) گفت: بله اما دوست تو اصرار به آزردن پدر و مادرش داشت و من عمل کسی را که بر پدر و مادرش ستم کند قبول نمیکنم، حتی با شهادت؛ بنابراین کسانی اسمشان در طومار شهدا نوشته میشود که عاق والدین نباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.روم/۴۱.
۲.بحار الأنوار،ج۳۵،ص۲۹
۳. الکافى، ج۲، ص۲۶۸.
۴.الكافي،ج۲،ص۲۷۱.
۵.زمر/۴۵.
۶.اصول کافی، ج ۲، ص۳۴۷.
۷.شوری/۳۰.
۸.الکافى، ج ۲، ص۲۷۵.
۹. بحار الأنوار، ج ۷۸، ص۱۹۸
۱۰.مراه العقول
۱۱.طارق/۹
۱۲.تفسير الصافي ،ج۳ ،ص۶۷
۱۳.الکافي، ج ۸، ص۱۰۶
۱۴.المحجّة البيضاء، ج۸، ص۳۴۳
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
منبر یک دقیقه ای🕘
موضوع: ویژگی های منتظران(۸۸)
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بسم الله الرحمن الرحیم
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ
✅مقدمه
برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند.
طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است.
➖پیامبر(ص) فرمود:
«لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ....»(۱)
❇️ خصلت ۸۸. یُصَلِّی رَهْباً
یکی دیگر از ویژگیهای مومن عبارت است از اینکه باترس وخوف نمازمی خواند.
همه امامان ، ویژگی که داشتند عبارت بود از اینکه، از حضرت امیر تا امام مهدی علیهم السلام، از ترس خدا میگریستند و در حال نماز رنگش زرد میشد.
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ» مؤمنان رستگار شدند؛آنها که در نمازشان خشوع دارند.
👈منتظران حضرت مهدی(عج) در کیفیت عبادت از امامان معصوم پیروی میکنند که از جمله آن شرایط خشوع و خوف در هنگام عبادت است.
🔵 رابطه خشوع و خوف
وقتی سخن از رَهب و خوف در نماز است خشوع نیز مطرح می شود چرا که خوف و رهب نتیجه خشوع در برابر خداوند است.
علامه طباطبايي مي فرمايد: خشوع به معناي تأثر خاصّي استكه به افراد مقهور دست مي دهد؛ افرادي كه در برابر سلطاني قاهر قرار گرفته اند، به طوري كه توجه وي همه معطوف او گشته، و از هر جاي ديگر قطع مي شود، و ظاهراً اين حالت، دروني است كه به نوعي عنايت به اعضا و جوارح نيز نسبت داده مي شود.
🟢خشوع ظاهر و باطن
خشوع شامل فروتنى ظاهر و باطن مى گردد، ليكن ترديدى نيست كه مطلوب اصلى، خشوع قلبى و باطنى است؛ زيرا در صورتى كه اين معنا تحقّق يابد، خشوع ظاهرى به دنبال آن خود به خود حاصل مى شود، چنان كه از امام على (ع) روايت شده كه فرمود:«مَن خَشَعَ قَلبُهُ للَّهِ عزّ وجلّ خَشَعَت جَوارِحُهُ فَلا يَعبَثُ بِشَى ءٍ».
اگر كسى دلش براى خداى عزّ وجلّ فروتن باشد، اندامش نيز فروتن مى شوند و با چيزى بازى نمى كند.(۲)
🔶مراتب بالای خوف در منتظران
منتظران حضرت مهدی(عج) باید تلاش کنند مراتب بالای خوف و خشیت را در خود به وجود آوردند.
➖مرتبه بالای خوف و خشیت متعلق به کسانی است که علاوه بر خوف از عذاب های دنیوی و اخروی که به عنوان جهنم مطرح است ، عذاب های روحی را که بسی سخت تر از عذاب های جسمی است، درک می کنند و از آنها هراس دارند. بندگانی هستند که ترس از محرومیت از رحمت ها و نوازش های الهی دارند. قرآن کریم یکی از عذاب های سخت را برای کسانی که جنایت های بزرگ مرتکب شده اند، چنین توصیف می فرماید: وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ خدا با ایشان سخن نمی گوید و به آن ها نگاه نمی کند.(۳)
🔷روش تقویت خوف و خشییت
یکی از عوامل خوف و خشیت این است که انسان حقارت خود را در برابر عظمت الهی درک کند و هرچه بیشتر در این زمینه تامل کند.
از طریق تفکر درعظمت مخلوقات می توان این نقیصه را اصلاح کرد. میتوان کوچکی را در مقایسه با عالم آفرینش اینگونه در ذهن خود مرور کرد؛
☜کوچکی ما در برابر کره زمین
☜کوچکی کره زمین در برابر منظومه شمسی
☜کوچکی منظورت شمسی در برابرکهکشان
☜ کوچکی کهکشان ما در مقابل میلیون ها کهکشان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار،ج ۶۴،ص۳۱۱.
۲. الخصال ،ص۶۲۸ّ
۳.بقره/ ۴۷۱
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
جهاد با نفس (۸۸)
منبر یک دقیقه ای🕙
[ نکاتی تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
❇️مقدمه
جهاد با نفس بخشی از کتاب وسائل الشیعه است که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند ،مبحث ۸۸ که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛
پیامبر (ص) فرمود:
مَن عَرَضَت لَهُ فاحِشَةٌ أو شَهوَةٌ فَاجتَنَبَها مَخافَةَ اللّه ِ عَزَّ و جلَّ حَرَّمَ اللّه ُ عَلَيهِ النّارَ و آمَنَهُ مِنَ الفَزَعِ الأكبَرِ ، و أنجَزَ لَهُ ما وَعَدَهُ في كِتابِهِ في قولِهِ تَعالى :«وَ لِمَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ» .
هر كس با فحشا و شهوتى رو به رو شود و از ترس خداوند عزّ و جلّ از آن دورى كند، خداوند آتش را بر او حرام گرداند و از آن وحشت بزرگ ايمنش دارد و آنچه را كه در كتاب خود در آيه «و براى آن كه از مقام و عظمت پروردگارش بترسد دو بهشت است» به او وعده داده است، عملى سازد.
🟢موقعیت گناه؛
⬅️ امتحانی از طرف خداوند
موقعیت های گناه در دایره اراده الهی است تا بنده خود را امتحان کنه.
شرایطی که ما در آن شرایط دچار خطا میشویم، خدا در این شرایط و این اتفاقات روحی و ذهنی خاصی که برای ما میافتد، حضور دارد.
مثلاً در ماجرای حضرت آدم، خداوند میفرماید: ما از قبل به آدم گفته بودیم که ابلیس دشمن شماست و به این درخت نزدیک نشوید. «وَ ناداهُما رَبُّهُما أَ لَمْ أَنْهَکُما عَنْ تِلْکُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَکُما إِنَّ الشَّیْطانَ لَکُما عَدُوٌّ مُبین»(۲)
👈اما چرا در آن لحظهای که ابلیس داشت آدم را فریب میداد، خداوند سکوت کرد؟ چرا دوباره یک تذکر دیگر به آدم نداد که مراقب باشد؟ سکوت معنادارِ خدا در آن لحظهای که بندۀ خدا گناه میکند، وجود دارد، چون خدا میخواهد انسان را امتحان کند.
🟢پناه بر خدا
⬅️از موقعیت های سخت
یکی از دعاهایی که امیر مؤمنان(ع) تعلیم فرموده عبارت است از این دعا؛«اللّهُمّ إنّي أعوذُ بكَ مِن مُضِلاّتِ الفِتَنِ» خدایا! از لغزش گاه های امتحان ها به تو پناه میبرم.
برای پناه بردن به خداوند و اینکه موقعیت های دشوار و گمراه کننده پیش نیاد غیر از دعا کردن برخی شیوه ها نیز موثر است؛
➖در دلمان هیچ بدیِ اساسی و عمدهای نگذاریم باقی بماند.
➖ مراقب باشیم دچار عُجب نشویم.
➖صفای دل با تقویت محبت به خدا و اولیا خدا؛ امامرضا(ع) میفرماید: «مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحْیَا فِیهِ أَمْرُنَا لَمْ یَمُتْ قَلْبُهُ یَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ»کسی که با ما زیاد رفت و آمد دارد، وقتی دلها در شرایط سخت میمیرند، دلِ او نمیمیرد.(۳)
➖ با اظهار ذلت و ضعف و ناتوانی، اعتراف به گناهان و با استغفار از عجب و خود پاک انگاری به خدا پناه ببریم چرا یکی از علت های امتحان ها و موقعیت های سخت گناه ادعاهای گزاف در دین و ایمان است.
💠حدیثی و حکایتی
امامصادق(ع) میفرماید:
«یَا دَاوُدُ بَشِّرِ الْمُذْنِبِینَ وَ أَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ قَالَ کَیْفَ أُبَشِّرُ الْمُذْنِبِینَ وَ أُنْذِرُ الصِّدِّیقِینَ قَالَ یَا دَاوُدُ بَشِّرِ الْمُذْنِبِینَ أَنِّی أَقْبَلُ التَّوْبَةَ وَ أَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ وَ أَنْذِرِ الصِّدِّیقِینَ أَلَّا یُعْجَبُوا بِأَعْمَالِهِمْ فَإِنَّهُ لَیْسَ عَبْدٌ أَنْصِبُهُ لِلْحِسَابِ إِلَّا هَلَکَ»
خداوند به داود فرمود: به گنهکاران بشارت بده و صدیقین را بترسان! گفت: چگونه؟ فرمود: به گنهکارها بشارت بده که من توبه قبول میکنم و گناهان را میبخشم و صدیقین را بترسان که بهخاطر اعمالشان غرور پیدا نکنند، هیچ کسی نیست که روز قیامت او را به حساب بکشم الا اینکه نابود میشود.(۴)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۵۸.
۲.اعراف/۲۲.
۳.امالی صدوق،ص۷۳
۴.کافی،ج۲،ص۳۱۴.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
منبر یک دقیقه ای🕘
موضوع: ویژگی های منتظران(۸۹)
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بسم الله الرحمن الرحیم
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ
✅مقدمه
برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند.
طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است.
➖پیامبر(ص) فرمود:
«لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ....»(۱)
❇️ خصلت ۸۹. وَ یحْسِنُ فِی عَمَلِهِ کَأَنَّهُ نَاظِرٌ إِلَیهِ
یکی دیگر از ویژگیهای مؤمن منتظر امام زمان عبارت است از اینکه؛«چنان نیکو عمل می کندکه گویا او را می بینند».
این که انسان همواره حال حضور داشته باشد یعنی خود را در محضر خدا و در محضر امام زمان بداند باعث میشود تقوای فردی و اجتماعی در او ایجاد شود.
💠داستان
رفته گر شهردای که کوچه و خیابان را جارو و تمیز می کرد بیشتر از اندازه در کارش دقت می کرد روزی ازش پرسیدند چرا این همه خودت را خسته می کنی و بیشتر از وظیفه در تمیزی خیابان عرق می ریزی؟
گفت: شنیده ام اما زمان در همه شهرها رفت و آمد دارد می خواهم اگر گذرش از این خیابان افتاد مبادا گرد و خاکی بر لباسش بشیند.
🟢انگیزه اعمال صالح
اینکه انسان منتظر بداند خدا و ولی خدا ناظر و شاهد اعمال است انگیزه آفرین برای اعمال صالح است، چنانچه خداوند میفرماید:
➖«قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَي اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ»بگو: «عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را میبینند! (۲)
➖در روایتى عبدالله بن ابان مىگوید: به حضرت رضا (ع)، عرض کردم که براى من و خانوادهام دعایى کنید. حضرت فرمودند: مگر من دعا نمىکنم؟ به خدا سوگند اعمال شما در هر روز و شبى برمن عرضه مىشود لذا در هر مورد که مناسب باشد دعا مىکنم. عبدالله مىگوید این حرف امام براى من تعجب آور بود که اعمال ما هر روز و شب بر امام عرضه شود. ایشان وقتى متوجه تعجب من شدند خطاب به من فرمودند: آیا کتاب خداوند عزوجل را نمىخوانى آنجا که مىفرماید: و قل اعملوا فسیرى الله عملکم و رسوله و المؤمنون. و در ادامه فرمودند: به خدا سوگند در این آیه مراد از مؤمنون علىبنابىطالب(ع) است
➖روزى امام صادق (ع) خطاب به اصحاب و افرادى که در مجلس آن حضرت حضور داشتند فرمودند: "چرا رسول خدا(ص) را از خود مىرنجانید؟ شخصى از حضرت سؤال کرد: ما چگونه رسولخدا (ص)را ناراحت مىکنیم؟ حضرت صادق (ع) فرمودند: مگر نمىدانید که کلیه اعمال شما بر رسول خدا(ص) عرضه مىشود، پس اگر معصیتى در اعمال شما مشاهده نماید باعث ناراحتى و رنجش خاطر او خواهد شد. پس با اعمال بدتان پیامبراکرم (ص) را ناراحت نکنید، بلکه سعى کنید با اعمال خوبتان او را خوشحال و مسرور سازید.(۴)
🔵عالم محضر خداست
امام خمینی(ع) کلام معروفی دارند« آن وقتی که می خواهید تکلم کنید بدانید که زبان شما، قلب شما، چشم شما، گوش شما در محضر خداست. عالم محضر خداست. در محضر خدا معصیت خدا نکنید. در محضر خدا با هم دعوا نکنید سرِ امور باطل و فانی. برای خدا کار بکنید و برای خدا به پیش بروید. اگر ملت ما برای خدا و برای رضای پیغمبر اکرم به پیش برود، تمام مقاصدش حاصل خواهد شد»(۵)
🔴تعدد شاهدان اعمال
«يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا» در آن روز زمین تمام خبرهایش را بازگو میکند.
طبق آیات قرآن،در «روز قيامت» علاوه بر خدا، انبياء، فرشته هاى مقرّب، اعضاء و جوارح انسان حتی زمين نيز از اعمال انسان سخن خواهد گفت.
درست است كه گواهى پروردگار به تنهايي كافى است؛ چرا كه او «احسن الناظرين»، «احكم الحاكمين» و «عالم السرّ و الخفيّات» است؛ ولى چون هدف، تربيت انسان بوده و هر قدر گواهان و مراقبين اعمال انسان بيشتر باشند تأثير تربيتى قوى ترى دارند، تا اين حدّ، عدد گواهان را بالا مى برد، گواهانى كه از هر سو انسان را احاطه كرده و بر اعمال او كاملا واقفند. اگر كسى تنها به يكى از اين گواهان توجه داشته باشد مراقب اعمال خويش است تا چه رسد به اينكه مؤمن به وجود تمام اين گواهان گردد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار،ج ۶۴،ص۳۱۱.
۲. توبه/۱۰۵.
۳.کافی،، ج۱، ص ۲۱۹.
۴.همان، ج۱، ص۲۱۹.
۵.صحیفه امام،ج ۱۳، ص:۴۶۱
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
جهاد با نفس (۸۹)
منبر یک دقیقه ای🕙
[ نکاتی تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
❇️مقدمه
جهاد با نفس بخشی از کتاب وسائل الشیعه است که آیت الله بهجت معرفی فرموده اند ،مبحث ۸۹ که بنا داریم از آن کتاب تقدیم کنیم عبارت است از این حدیث؛
امام صادق (ع) نقل فرمود که پیامبر (ص) فرمود:
«مَن عَرَضَتْ لَهُ دنيا و آخِرَةٌ فاختارَ الدنيا عَلَى الآخِرَةِ لَقِيَ اللّه َ عزّ و جلّ و لَيسَت لَهُ حَسَنةٌ تُتَّقى بها النارُ ، و مَن اختار الآخرَةَ و تَرَكَ الدنيا رَضِیَ اللهُ عَنهُ و غَفَرَ لَهُ مَساويَ عَمَلِه»
هر كه دنيا و آخرت به او پيشنهاد شود و دنيا را بر آخرت برگزيند ، خداوند عزّ و جلّ را ، بدون هيچ حسنه اى كه از آتش نجاتش دهد، ديدار كند و هر كه آخرت را برگيرد و دنيا را فرو گذارد در روز قيامت خدا را ، كه از وى خشنود است ، ديدار نمايد .
🟢بیان کلی
مرحله مهم جهاد با نفس قرار گرفتن در دوراهی انتخاب بین دنیا و آخرت است و اساسا دین داری انسان ها در چنین زمانی مشخص می شود.
➖چنانچه سیدالشهدا(ع)فرمود:« إِنَّ النَّاسَ عَبِیدُ الدُّنْیا وَ الدِّینُ لَعْقٌ عَلَی أَلْسِنَتِهِمْ یحُوطُونَهُ مَا دَرَّتْ مَعَایشُهُمْ فَإِذَا مُحِّصُوا بِالْبَلَاءِ قَلَّ الدَّیانُونَ»
به راستی که مردم بنده دنیا هستند و دین بر سر زبان آن هاست و مادام که برای معیشت آن ها باشد پیرامون آن اند و وقتی به بلا (و رنج و سختی) آزموده شوند دین داران اندک اند.(۲)
➖آیت الله بهجت(ره):«دینداری انسان وقتی معلوم میشود که بر سر دوراهی دنیا و آخرت، و متابعت هوای نفس و شیطان یا بندگی خدای رحمان قرار گیرد»(۳)
🔵جمع بین دنیا و آخرت
تا جایی که امور دنیا و آخرت در تقابل هم نباشند، انسان هیچ کدام از امور مربوط به دنیا و آخرت را نباید مورد اهمال قرار دهد.
حضرت پیامبر (ص)فرمود:«اِعمَل لِدُنياكَ كَأَنَّكَ تَعيشُ أبَدا ، وَاعمَل لاِآخِرَتِكَ كَأَنَّكَ
تَموتُ غَدا ».
براى دنيايت چنان كار كن كه گويى تا ابد زنده مى مانى ، و براى آخرتت چنان كار كن كه گويى همين فردا خواهى مُرد.(۴)
🔷تمثیل جالب
اما وقتی امور مربوط به دنیا و آخرت در تقابل هم قرار بگیرند طبق تمثیل جالب پیامبر (ص) مثال هوو را دارند که محبت به هر کدام دور شدن از دیگری را به دنبال خواهد داشت؛
«الدُّنيا وَالآخِرَةُ ضَرَّتانِ ؛ بِقَدرِ ما تَقرُبُ مِن أحَدِهِما تَبعُدُ عَنِ الاُخرى». دنيا و آخرت ، هووى يكديگرند. هر اندازه به يكى از آنها نزديك شوى ، از ديگرى دور مى شوى.(۵)
👌حرف آخر
🔶چگونگی جمع دنیا و آخرت
برای اینکه، طبق دعای قرآنی «رَبَّنَا آتِنَا فِیالدُّنْیَا حَسَنَةً وَ فِیالآخِرَةِ حَسَنَةً» به دنبال جمع بین دنیا و آخرت باشیم چه باید کرد؟
راه کار عبارت است از اینکه عشق اصیل باید برای آخرت باشد ،وقتی کسی عاشق آخرت است، محبت خدا در دلش اصیل است و احکام خدا را بهتر رعایت میکند. اول واجبات، بعد مستحبات، بعد ترک مکروهات و مشتبهات، و حتی از مباحات در جایی که مزاحم تکلیف واجب یا مستحبی باشد، دوری میکند. هر قدر انسان به اینها بیشتر ملتزم باشد، معلوم میشود محبتش به آخرت بیشتر است و قابل جمع با درجاتی از محبت دنیاست، اما هر چه کمتر شد، این محبت نیز کم میشود تا جایی که دیگر اصلا قابل جمع نیست. در این صورت گاهی میبیند برای رسیدن به خواسته دنیوی باید حکم خدا را زیر پا بگذارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱. وسائل الشيعة ،ج۱۱،ص۱۵۸.
۲.تحف العقول ص۲۴۵.
۳.در محضر بهجت، ج١، ص۲۴۴
۴.من لايحضره الفقيه، ج۳ ص۱۵۶.
۵.عوالي اللآلي، ج۱ ،ص۲۷۷.
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
نگاهی به زندگانی امام پنجم
به مناسبت شهادت امام باقر(ع)
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَ إِمَامِ الْهُدَى وَ قَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَ الْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِكَ وَ مَنَاراً لِبِلاَدِكَ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِكَ وَ مُتَرْجِماً لِوَحْيِكَ وَ أَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَ حَذَّرْتَ مِنْ مَعْصِيَتِهِ فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّيَّةِ أَنْبِيَائِكَ وَ أَصْفِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أُمَنَائِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ
🌙بیان احکام
اگر وضو داشته باشد و بداند که اگر وضوی خود را باطل کند تهیه آب برای او ممکن نیست یا نمیتواند وضو بگیرد، چنانچه بتواند وضوی خود را نگهدارد بنا بر احتیاط واجب نباید آن را باطل نماید.(۱)
💠داستان
ایجاد انگیزه
امام باقر (ع) توسط خلیفه اموی به دمشق فردا خوانده شده بود.
در آن ایام که با فرزندش امام صادق(ع) در شام حضور داشتند متوجه شدند که علما مسیحی گروه گروه با سوی منطقه ای در خارج از شهر در حال عزیمت هستند.
از وضع آنها و علت اجتماع شان جویا شد، گفتند اینها کشیشیان و راهبان مسیحی هستند که در مجمع بزرک سالانه خود گرد آمده اند و طبق برنامه همه سال منتظر اسقف بزرک می باشند تا مشکلات عملی خود را از او بپرسند. امام(ع) به میان جمعیت تشریف برده بطور ناشناس در آن مجمع بزرک شرکت فرمود. این خبر فورا به هشام گزارش داده شد، هشام افرادی را مامور کرد تا در انجمن مزبور شرکت نموده از نزدیک ناظر جریان باشند.
طولی نکشید اسقف بزرک فوق العاده پیرو سالخورده بود؛ در صدر مجلس قرار گرفت، آنگاه نگاهی به جمعیت انداخت، سیمای امام باقر (ع) توجه وی را بخود جلب نمود، روبه امام کرد و گفت:
از مسیحیان هستند یا از مسلمانان؟
امام باقر (ع) : از مسلمانان.
-از دانشمندان آنان هستید یا افراد نادان؟
-«لَستُ مِن جُهّالِهِم» از افراد نادان نیستم!.
اول من سؤال کنم یا شما میپرسید؟
-اگر مایلید شما سؤال کنید.
-به چه دلیل شما مسلمانان ادعا می کنید که اهل بهشت می خورند و می آشامند ولی مدفوعی ندارند؟ و آیا برای این موضوع، نمونه و نظیر روشنی در این جهت وجود دارد؟
-بله، نمونه روشن آن در این جهان جنین است که در شکم مادر تغذیه میکند ولی مدفوعی ندارد! -عجب! پس شما گفتید از دانشمندان نیستید. ؟
-من چنین نگفتم. بلکه گفتم از نادانان نیستم!
-سؤال دیگری دارم.
-بفرمائید.
-به چه دلیل عقیده دارید که میوه ها و نعمتهای بهشتی کم نمی شود و هرچه از آنها مصرف شود، باز بحال خود باقی بوده کاهش پیدا نمی کنند؟و آیا نمونه روشنی از مشهودات این جهان میتوان برای این موضوع ذکر کرد؟
-آری، نمونه روشن آن در عالم محسوسات، آتش است، شما اگر از شعله چراغی، صدها چراغ روشن کنید، شعله چراغ اول بجای خود باقی است و از آن به هیچ وجه کاسته نمی شود!
سؤالی دیگر میپرسم. به من خبر بده از ساعتی که نه از شب است نه از روز.
امام باقر(ع):آن همان ساعت بین طلوع فجر تا طلوع خورشید است که در این ساعت گرفتاران آرامش مییابند.
با شنیدن این جواب نصرانی فریادی کشید و گفت: یک مسئله باقی است. قسم به خدا که هرگز نتوانی جواب آن را بدهی.
امام فرمودند:مسلماً قسم دروغ خورده ای.
دانشمند نصرانی: به من از دو مولود خبر بده که در یک روز به دنیا آمدند و در یک روز از دنیا رفتند در حالی که یکی پنجاه سال عمر کرد و دیگری صد و پنجاه سال.
امام باقر(ع):آنان عزیر و عزیره بودند و چون به ۲۵ سالگی رسیدند، عزیر سوار بر درازگوش خود از قریه انطاکیه میگذشت که دید به کلی ویران شده است، گفت: چگونه خداوند این قریه را بعد از نابودیش دوباره زنده میکند؟
خداونداو را به مدت صد سال میراند به خاطر سخن ناشایستی که گفته بود و دوباره او را با درازگوش ش زنده کرد در حالی که غذا و نوشیدنیش تازه مانده بود .پس نزد عزیره بازگشت ولی عزیره برادرش را نشناخت، اما مهمان او شد. فرزندان عزیر و فرزندان فرزندانش به نزد او میآمدند در حالی که او خود جوانی ۲۵ ساله بود. ...
اسقف هر سؤال مشکلی به نظرش می رسید، همه را پرسید و جواب قانع کننده شنید و چون خود را عاجز یافت، به شدت ناراحت و عصبانی شد و گفت: مردم!دانشمند والا مقامی را که بمراتب اطلاعات و معلومات مذهبی او از من بیشتر است، به اینجا آورده ای که مرا رسوا سازد تا مسلمانان بدانند پیشوایان آنها از ما برتر و داناترند؟!بخدا سوگند دیگر با شما سخن نخواهم گفت این را گفت و از جا برخاست و بیرون رفت.(۲)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔵علم ؛ مأموریتی برجسته
طبق اعتقاد شیعیان خداوند به همه امامان امکان دسترسی به علوم غیبی الهی را عطا فرموده است اما هر کدام از امامان فراخور موقعیت و ظرف زمان مأموریتی ویژه داشته اند و مأموریت امام باقر(ع) گسترش علم و دانش بود.
پیامبر(ص) به جابربن عبدالله انصاری فرمودند:
«اِنّكَ سَتَدْرِكُ يا جابِرُ رَجُلاً مِنْ اَهْلِ بيتي اِسْمُهُ اِسْمِي وَ شمائِلُهُ شَمائِلي، يَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقراً فَاِذا لَقِيتُهُ فَأقْرأهُ عَنِي السّلام» به درستي كه تو بزودي مردي از اهل بيت مرا درك مي كني كه او هم نام من هم سيماي من و شكافنده علم است هر وقت او را ملاقات كردي سلام مرا به او برسان(۳)
💠دانش خدادادی
مردی از«عبد الله عمر»مساله یی پرسید و او در پاسخ درماند،به سئوال کننده امام باقر را نشان داد و گفت از این کودک بپرس و مرا نیز از پاسخ او آگاه ساز.آن مرد از امام پرسید و پاسخی قانع کننده شنید و برای «عبد الله عمر»بازگو کرد،عبد الله گفت:اینان خاندانی هستند که دانششان خداداد است.
🟢امام باقر(ع) و تشویق به علم
امام باقر(ع) مأموریت الهی شان را با تشویق به فراگیری علم انجام می دادند:
➖ «اَلْکَمالُ کُلُّ الْکَمالِ التَّفَقُّهُ فِی الدّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَی النّائِبَةِ وَ تَقْدیرُ الْمَعیشَةِ؛ کمال تمام کمال [در سه چیز]: فهمیدن دین، بردباری بر سختیها و اندازه گیری معیشت است.»(۴)
➖آن حضرت درباره روش فراگیری علوم از پیامبر(ص) نقل فرمود: «اَلْعِلْمُ خَزائِنُ وَ مِفْتاحُهَا السُّؤالُ فَاسْئَلُوا یَرْحَمُکُمُ اللّه ُ فَاِنَّهُ یُؤْجَرُ فیهِ اَرْبَعَةٌ السّائِلُ وَ الْمُعَلِّمُ وَ الْمُسْتَمِعُ وَالْمُجیبُ لَهُمْ؛ علم گنجینه هایی است و کلید آن پرسش است. پس سؤال کنید! خدا شما را مورد رحمتش قرار دهد؛ زیرا پرسش باعث می شود چهار کس اجر برد: پرسشگر، معلم، شنونده و کسی که جواب می دهد.»(۵)
و در مورد جایگاه با ارزش علما و دانشمندان فرمود: «عالِمٌ یُنْتَفَعُ بِعِلْمِهِ اَفْضَلُ مِنْ سَبعینَ اَلْفِ عابِدٍ؛ عالمی که از علمش بهره برده شود، برتر از هزار عابد است.»(۶)
و فرمود: «وَاللّه ِ لَمَوْتُ عالِمٍ اَحَبُّ اِلی اِبْلیسَ مِنْ مَوْتِ سَبْعینَ عابِداً؛ به خدا سوگند! مرگ یک عالم در نزد شیطان، محبوب تر از مرگ هفتاد عابد است.»(۷)
🟢چند حدیث از علوم امام باقر(ع)
➖امام باقر(ع)، برای چگونگی برخورد با رفتارهای گوناگون مردم، یك الگوی پنج وجهی ارائه میفرماید كه باعث استواری و پایداری فرد در برابر اجتماع است؛
«أُوصِیكَ بِخَمْسٍ إِنْ ظُلِمْتَ فَلَا تَظْلِمْ وَ إِنْ خَانُوكَ فَلَا تَخُنْ وَ إِنْ كُذِّبْتَ فَلَا تَغْضَبْ وَ إِنْ مُدِحْتَ فَلَا تَفْرَحْ وَ إِنْ ذُمِمْتَ فَلَا تَجْزَع»
تو را [در برخورد با مردم] به پنج چیز وصیت میكنم:
۱. اگر بر تو ظلم و ستمی شد، تو ستم مكن؛
۲. اگر به تو خیانت كردند، تو خیانت نكن؛
۳. اگر تكذیب شدی، غضب مكن؛
۴. اگر مدح شدی، شاد مشو؛
۵. اگر نكوهش شدی، بیتابی مكن.»(۸)
➖«كُلُ عَيْنٍ باكِيَةٌ يَوْمَ القِيامَةِ اِلاّ ثَلاثَ عُيُونٍ: عَيْنٌ سَهَـرَتْ فِى سَبـيلِ اللّه ِ. وَ عَيْنٌ فاضَت مِنْ خَشْيَةِ اللّه ِ. وَ عَيْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللّه»
روز قيامت همه چشم ها گريان است مگر سه چشم: چشمى كه در راه خدا بيدار مانده است،
چشمى كه از خوف خدا گريسته است، چشمى كه از محارم الهى فرو بسته شده است.(۹)
➖«تِسْعُ خِصالٍ خَصَّ اللّه ُ بِها رُسُلَهُ فَاْمتَحِنُوا أنفُسَكُمْ فَإنْ كانت فَيكُمْ فَاحْمَدُوا اللّه َ تَعالى عَلَيْها فاْسَاَلُوُهُ فِيْها ، وَ هُمُ: اليَقينُ وَ القَناعَةُ وَ الصَّبْرُ وَ الشُّكْرُ وَ الحِلْمُ وَ حُسْنُ الخُلْقِ وَ السَّخاءُ وَ الشَّجاعَةُ وَ التَّنَزُّهُ».
نُه خصلت است كه خداوند آن ها را از ويژگيهاى پيامبرانش قرار داده است.
پس خود را بيازماييد بنگريد اگر آنها را داريد، خدا را حمد و ستايش كنيد
و اگر نداريد از او بخواهيد. آن ها عبارتند از: يقين، قناعت،
صبر، شكر، حلم، حسن خلق، سخاوت، شجاعت، پاكيزگى و پارسايى.(۱۰)
➖ثَلاثٌ لَمْ يَجعَلِ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ فيهِنَّ رُخصَةً: أداءُ الاَمانَةِ إلَى البَرِّ وَ الفاجِرِ وَ الوَفاءُ بِالعَهْدِ لِلبَرِّ وَ الفاجِرِ وَ بَرُّ الوالِدَينِ بِرَّيْنِ كانا أوْ فاجِرَينِ
سه چيز است كه خداى عزوجل به هيچ كس رخصت و اجازه نقض آن را نداده است:
۱. اداى امانت به نيكو كار و بدكار.
۲. وفاى به پيمان در برابر نيكوكار و بد كار.
۳. خوشرفتارى و نيكى نسبت به پدر و مادر، چه نيك باشند و چه بد كار.(۱۱)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
👈برخی دیگر از ویژگی ها و آموزه های اخلاقی امام محمد باقر(ع) در ضمن چند داستان از سیره عملی آن حضرت تقدیم می شود؛
🔷کمک به فقرا
آن حضرت نيز مانند ديگر ائمه به نيازمندان كمك مىكرد كه چند مورد از نظر خوانندگان ارجمند مىگذرد:
➖ حسن بن كثير گويد: به امام باقر (ع) از فقر و احتياج و بىوفايى برادران و دوستان شكايت بردم. فرمود: بد برادرى است آن برادرى كه در زمان توانگرى حق تو را نگه دارد و در هنگام فقر و احتياج رشته دوستى خود را از تو ببرد. سپس به غلامش دستور داد كيسهاى كه هفتصد درهم در آن بود آورده (به من داد) و فرمود اين را خرج كن و هرگاه تمام شد مرا آگاه ساز.
➖عمرو بن دينار و عبدالله بن عبيد بن عمير مىگويند: ما حضرت ابى جعفر محمد بن على (ع) را ديدار نكرديم جز اين كه به سوى ما خرجى و پوشاك و پول مىآورد و مىفرمود: اين براى شما آماده شده بود پيش از آن كه مرا ديدار كنيد.
➖ ابو نعيم نخعى از سليمان بن قرم روايت كرده كه گفت: امام باقر (ع) به ما نيكى مىكرد، از پانصد درهم تا هشتصد درهم تا هزار درهم. (يعنى از پانصد درهم كمتر نمىداد) و چنان بود كه از بخشش و احسان به برادران و كسانى كه به او رو مىآوردند و اميدواران به كرمش و آرزومندان خسته نمىشد.
💠داستان
[صبر]
عده اى به محضر امام باقر علیه السلام رسیدند و دیدند که یکى از فرزندان او بیمار شده است و امام علیه السلام ناراحت و اندوهگین است. با خود گفتند: اگر این کودک از دنیا برود مى ترسیم امام علیه السلام را آن گونه ببینیم که نمى خواهیم در آن حال باشد. چیزى نگذشت که صداى شیون اهل خانه بلند شد و فرزند امام علیه السلام از دنیا رفت. آنگاه حضرت نزد آنها آمد در حالیکه چهره او شاد بود و ناراحتىهای قبل از سیماى او بر طرف شده بود. آنها به امام علیه السلام عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتى پیدا کنید که ما هم بخاطر اندوه شما غمگین شویم. حضرت به آنها فرمود: ما مى خواهیم کسى را که دوست داریم بسلامت باشد و ما راحت باشیم اما وقتى امر الهى فرا رسد تسلیم اراده خداوند هستیم.
💠داستان
[صبر و شکیبایی]
عده اى به محضر امام باقر علیه السلام رسیدند و دیدند که یکى از فرزندان او بیمار شده است و امام علیه السلام ناراحت و اندوهگین است. با خود گفتند: اگر این کودک از دنیا برود مى ترسیم امام علیه السلام را آن گونه ببینیم که نمى خواهیم در آن حال باشد. چیزى نگذشت که صداى شیون اهل خانه بلند شد و فرزند امام علیه السلام از دنیا رفت. آنگاه حضرت نزد آنها آمد در حالیکه چهره او شاد بود و ناراحتىهای قبل از سیماى او بر طرف شده بود. آنها به امام علیه السلام عرض کردند: فدایت شویم ما ترس آن داشتیم که با مرگ فرزند حالتى پیدا کنید که ما هم بخاطر اندوه شما غمگین شویم. حضرت به آنها فرمود: ما مى خواهیم کسى را که دوست داریم بسلامت باشد و ما راحت باشیم اما وقتى امر الهى فرا رسد تسلیم اراده خداوند هستیم.
💠داستان
[کنترل خشم]
مردی مسیحی، به صورت سخریه و استهزاء، کلمه «باقر» را تصحیف کرد به کلمه «بقر» یعنی گاو، به آن حضرت گفت: «انت بقر» یعنی تو گاوی.
امام بدون آنکه از خود ناراحتی نشان بدهد و اظهار عصبانیت کند، با کمال سادگی گفت: «نه، من بقر نیستم، من باقرم.»
مسیحی: تو پسر زنی هستی که آشپز بود.
- شغلش این بود، عار و ننگی محسوب نمی شود.
- مادرت سیاه و بی شرم و بد زبان بود.
- اگر این نسبتها که به مادرم می دهی راست است خداوند او را بیامرزد و از گناهش بگذرد، و اگر دروغ است از گناه تو بگذرد که دروغ و افترا بستی.
مشاهده اینهمه حلم از مردی که قادر بود همه گونه موجبات آزار یک مرد خارج از دین اسلام را فراهم آورد، کافی بود که انقلابی در روحیه مرد مسیحی ایجاد نماید و او را به سوی اسلام بکشاند.
مرد مسیحی بعدا مسلمان شد.(۱۲)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
⚫️روضه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا جَعْفَرٍ، یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی، اَیهَا الْباقِرُ، یا بْنَ رَسُولِ اللّهِ
يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
روز هفتم ذیالحجه امام باقر علیهالسلام به شهادت رسیدند.
الآن همه حجاج از مدینه به مکه رفتند و خودشان را برای اعمال حج آماده میکنند، شب شهادتش کسی کنار قبرش نیست؛ اما دل شیعیان کنار آن قبور ویرانشده است! امام زمان عزادار جدّش امام باقر است! مادرش فاطمه عزادار اوست!
من ذاکر انا الیه راجعونم
من خاطرات جانگداز دشت خونم
در کربلا بودم صغیری پنج ساله
همراه بابایم مرا بردند اسیری
دیدم پرستوهای دین را پر بریدند
در قتلگه جدم حسین را سر بریدند
امام باقر از کودکی مصیبت دید، در جریان کربلا هم همراه پدر بود، تمام مصائب کربلا و سختیها و اسارتها را دیده، تنهای غرق به خون شهدا، چهل منزل سر بریده جدّش حسین را بالای نیزه دیده، خیمههای آتشزده دیده…
خرابه شام دیده، آن زمانی که نازدانه ابیعبدالله عمه جانشان رقیه، بهانه بابا را کرد، سر بابا را آوردند و در آغوش گرفت … یک وقت هم بیبی زینب دید رقیه آرام گرفت و دیگر حرفی نمیزند، یک وقت ببیند کنار سر بریده بابا جان داده…
🌺شعر
ای فروزان گهر پاک بقیع
گل پرپرشده در خاک بقیع
کربلا دیدهای و کوفه و شام
ای شهید از اثر زهر هشام
🌸شعر
ای نام تو قرارِ دلِ بیقرارها
حرف تو ماندگارترین یادگارها
درک بشر به فهم مسائل نمیرسید
از علم تو شکسته تمام حصارها
سیل فرشتگان خدا پای درس تو
شاگردیات بزرگترین افتخارها
ای سومین امام ستمدیدۀ بقیع
قربان خاک قبر تو سنگ مزارها
از کوچههای شام، تو هم شکوهای بکن
ای بازماندۀ سفرِ نیسوارها
اصلا خودت بگو چقدَر بین ازدحام
خوردست بر سرت لگد نیزهدارها
بیشک تو هم میان بیابان دویدهای
مثل رقیه رفته به پای تو خارها…
امام صادق (ع) بر جنازه ی پدرش نماز خواند و غسل و کفن کرد و با احترام به خاک سپرد و بعد در حجره ای که آن حضرت، در آن حجره وفات یافته بود، هر شب چراغی می افروخت، و بنا به وصیت حضرت تا ده سال بعد از وفات، مراسم سالگرد می گرفتند و بر مظلومیت امام باقر (ع) می گریستند اما « لا یوم کیومک یا ابا عبدالله» بدن ابا عبدالله (ع) سه روز بدون غسل و کفن زیر آفتاب سوزان عراق باقی ماند.
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
1.توضیح المسائل آیت الله سیستانی
۲.الكافى، ج۸، ص۱۲۳
۳. الکافي،ج۱، ص۴۶۹.
۴. الکافي،ج۱ ص۳۲.
۵.تحف العقول ،ج۱،ص۴۱.
۶.الدعوات ،ص۱۵۳.
۷.حلیة الأولیاء،ج۳،ص۱۸۳.
۸.تحف العقول،ص۲۸۴.
۹.معدن الجواهر و رياضة الخواطر، ص ۳۴
۱۰.همان
۱۱.اصول كافى،ج۳، ص۲۳۶.
۱۲. بحار الانوار، ج۱۱،ص۸۳.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
منبر یک دقیقه ای🕘
موضوع: ویژگی های منتظران(۹۰)
[ نکاتی برگزیده و کوتاه تقدیم می شود تا به سلیقه سخنران به مقدار یک دقیقه انتخاب و ارائه شود]
بسم الله الرحمن الرحیم
أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة و الغَیبَةِ الإلهیَّة ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ
✅مقدمه
برای تحقق اهداف خلقت، و ظهور انسان کامل و تشکیل حکومت عدل جهانی توسط حضرت حجت روحی فداه، انسان هایی لازم است که با ویژگی های ایمانی، اخلاقی، فکری و اعتقادی ، قابلیت و شایستگی این دوران را در خود جمع کرده باشند.
طبق یک حدیث جالب ازپیامبر، مؤمن كامل داراى ۱۰۳ صفت است.
➖پیامبر(ص) فرمود:
«لا يُكْمِلُ المؤمنُ إيمانَهُ حتّى يَحْتَويَ على مائةٍ و ثلاثِ خِصالٍ....»(۱)
❇️ خصلت ۹۰.غَضَّ الطَّرْفِ
یکی دیگر از ویژگیهای مؤمن منتظر ، عبارت است از اینکه دیده اش (از حرام ) فرو بسته در این خصوص نکاتی تقدیم می شود؛
🟢دعای امام عصر
امام منتَظَر (عج) در قالب دعا منتظران خود را به حفظ چشم از دو چیز توصیه فرموده اند؛:
«وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِيانَةِ؛ و چشم ما را از فجور و خيانت بپوشان»
➖ چشم هاي پاك، لايق نظاره بر جلوههای گوناگون جمال حقاند و ديدگان ناپاك سبب آلوده شدن قلب و محروم ماندن از رؤيت جلوههای نورانی حق، از اين رو صيانت چشم با دو عامل اساسي سفارش شده است:
۱.وقتي به مقتضاي تقوا و اعتدال اخلاق انساني عمل نشود و فسق و گناه آشكار گردد، فجور رخ مينمايد. فجور در خصوص هر شيء به حسب همان چيز معنا ميشود و فجور چشم آن است كه بيننده مناظري باشد كه رؤيت آنها خلاف اقتضاي تقواست. دوري از چنين عملي، اولين وظيفه كساني است كه دل به ديدار آخرين ذخيره الهي بستهاند؛ واغضض أبصارنا عن الفجور.
۲. خيانت آن است كه بر خلاف عهدي كه تكويناً يا تشريعاً از كسي توقع ميرود يا به آن موظف شده است، كاري كند يا نيّتي در دل بپرورد. اين وصف نيز چون فجور، مناسب حال هر شيء معنا ميشود. بر اين اساس، خيانت چشم آن است كه انسان چشم را برخلاف اراده يا دستور آفرينندهاش به كار گيرد. پرهيز از خيانت چشم نيز وظيفهاي ديگر از وظايف اهل انتظار است.
🟢 دستور قرآن در مورد نگاه
خداوند در قرآن کریم می فرماید:
«قُلْ لِلمُؤمِنِينَ يَغُضُّوا مِن اَبصَارِهِم» بگو براى مردان مؤمن كه كم كنند از نگاه هاى خود و در برابر نامحرم چشم را به زير افكنند).
در جاي ديگر مي فرمايد: «قُل لِلمُؤمِنَاتِ يَغضُضنَ مِنْ اَبْصَارِهِنّ»بگو به زن هاى مؤمن كه از نگاه هايشان بكاهند.
💠شأن نزول:
جوانى از انصار در مسیر خود با زنى روبرو شد. در آن روز زنان مقنعه خود را در پشت گوشها قرار می دادند (و طبعا گردن و مقدارى از سینه آنها نمایان می شد) چهره آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشم خود را به او دوخت هنگامى که زن گذشت جوان هم چنان با چشمان خود او را بدرقه می کرد در حالى که راه خود را ادامه می داد تا اینکه وارد کوچه تنگى شد و باز هم چنان به پشت سر خود نگاه می کرد ناگهان صورتش به دیوار خورد و تیزى استخوان یا قطعه شیشه اى که در دیوار بود صورتش را شکافت! هنگامى که زن گذشت.جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جارى است و به لباس و سینه اش ریخته! (سخت ناراحت شد) با خود گفت به خدا سوگند من خدمت پیامبر می روم و این ماجرا را بازگو می کنم، هنگامى که چشم رسول خدا ص به او افتاد فرمود چه شده است؟ و جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل، پیک وحى خدا نازل شد و آیه فوق را آورد
«قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعُونَ»(۲)
🟢سه جمله از سه پیامبر
➖حضرت محمد(ص):« نگاه بد، تیرى از تیرهاى مسموم شیطان است. هر کس از ترس خدا چشم خود را فرو بندد، خداوند به او ایمانى می دهد که از درون، شیرینى آن را احساس می کند».(۳)
➖ حضرت عیسیبنمریم(ع) به حواریان گفت: «مبادا به چیزهای ممنوع نگاه کنید، زیرا آن بذر شهوات و رویش فسق (گناه) است».
➖ حضرت یحییبنزکریا(ع) فرمود: «مرگ برای من دوست داشتنی تر است از نگاهی که واجب و لازم نباشد»(۴)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بحارالانوار،ج ۶۴،ص۳۱۱.
۲. وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص۱۳۹
۳.جامع الاخبار، ص۱۴۵
۴. تفسیر اهل بیت ج۱۰، ص۲۱۸
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
عید قربان و فلسفه قربانی
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌙بیان احکام
قربانى كردن در عید قربان برای حجاج که در مکه حضور دارند واجب است اما براى سایرین مستحبّ مؤكّد است برخى از علما آن را بر كسانى كه توانايى دارند واجب دانسته اند و مستحب است بعد از نماز عيد، كمى از گوشت آن بخورد.
💠داستان
[ایجاد انگیزه]
حضرت ابراهیم(ع) به امتحانی بسیار دشوار برگزیده شد و در خواب به او مامئوریت داده شد که فرزندش را قربانی کند.
فرزند را به پیش فرا خواند و گفت:
اسماعيلجان! «إِنِّي أَرَي فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ» پسر نازنينم! در خواب به من امر شده تو را در راه خدا قرباني كنم «فَانظُرْ مَاذَا تَرَي» نظر تو چيست؟!
چقدر زيبا جواب داد : «يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنْ الصَّابِرِينَ» اي پدر! هرآنچه بدان مأموري انجام بده، انشاءالله مرا از بندگان صبور و شكيبا خواهي يافت.
خيال ابراهيم(ع) بيشتر آرام گرفت و وي بر داشتن چنين پسري خداي را سپاس و بر خود مباهات كرد. آنگاه پسر را با ملاطفت و مهرباني بسيار در آغوش فشرد و بوسهاي بر فرقش زد و دست محبت و نوازش بر سر و گيسوانش كشيد.
به منا رسيدند. بيدرنگ دستان اسماعيلش را از پشت بست در حالي كه براي آخرين بار با محبّت پدرانه سيماي نازنين اسماعيل را به تماشا نشسته بود، لبانش را با آب خنك زمزم تر نمود و آنگاه چشمانش را با پارچهاي لطيف و ظريف پوشانيد ، زمين محل خوابيدن اسماعيل را با كف دستان پدرانهاش جارو نمود و خار و خاشاك و سنگريزهها را رُفت تا نكند خراشي بر پيكر نازنين اسماعيل وارد شود. لحظه اجراي دستور فرارسيده بود.
چاقو بر گلوی اسماعیل گذاشت.
در این هنگام، پیرمردی آمد و گفت: ما تُریدُ مِن هذَا الغُلامِ؟ از این جوان، چه می خواهی؟
ابراهیم(ع) گفت:اُریدُ أن أذبَحَهُ. «می خواهم او را قربانی کنم».
پیر مرد گفت:سُبحانَ اللّهِ! غُلامٌ لَم یعصِ اللّهَ طَرفَةَ عَینٍ تَذبَحُهُ؟ پناه بر خدا! جوانی را که هرگز گناهی مرتکب نشده، قربانی می کنی؟!
ابراهیم(ع) گفت:نَعَم، إنَّ اللّهَ قَد أمَرَنی بِذَبحِهِ. «بلی! خداوند، مرا بدان دستور داد».
پیر مرد گفت:بَل رَبُّک نَهاک عَن ذَبحِهِ، وإنَّما أمَرَک بِهذَا الشَّیطانُ فی مَنامِک پروردگارت تو را از این کار نهی کرده و همانا شیطان، در خواب، این مطلب را به تو القا کرده است.
ابراهیم(ع) گفت: وَیلَک! الکلامُ الَّذی سَمِعتُ هُوَ الَّذی بَلَغَ بی ماتَری، لا وَاللّهِ لا اُکلِّمُک، ثُمَّ عَزَمَ عَلَی الذَّبحِ.«صدایی که شنیدم، همان صدایی بود که مرا بدین منزلت و مرتبت (پیامبری) رسانید. به خدا سوگند، دیگر با تو سخن نمی گویم». سپس تصمیم بر قربانی کردن گرفت.
پیرمرد گفت: یا إبراهیمُ، إنَّک إمامٌ یقتَدی بِک فَإِن ذَبَحتَ وَلَدَک ذَبَحَ النّاسُ أولادَهُم، فَمَهلاً ای ابراهیم! تو پیشوایی هستی که به تو اقتدا می گردد. اگر فرزندت را قربانی کنی، مردم هم فرزندان خود را قربانی می کنند. پس در این کار، درنگ کن.
ابراهیم(ع) با وی سخن نگفت.
اما هر چه كشيد، كارد تيز نبريد. ابراهيم بر قدرت دست افزود و با تواني دوچندان بر دسته چاقوي تيز فشار وارد كرد و آن را با شدت كشيد؛ اما گويي از اين چاقو، در عالم چاقويي كُندتر وجود ندارد!
ناگاه ابراهيم از شدت عصبانيّت كارد را بر سنگي در آن نزديكي فرود آورد و آن سنگ به دو نيم شد. ابراهيم با تعجب و عصبانيت به كارد خطاب كرد كه: اي چاقو! گلوي اسماعيلم را براي خدا نميبُري، اما سنگ را خُرد ميكني؟! گويا چاقو به آواز درآمد كه: اي ابراهيم! تو ميگويي و ميخواهي ببُرمش، اما خدا ميگويد نَبُر. مگر نه آنكه تو به فرمان خدا پيكر نازنين اسماعيل را در اين قربانگاه خوابانيدهاي تا خون پاكش را براي جلب رضايتش بر اين صحراي سوزان جاري سازي؟ همان خدايي كه تو را به اين كار دستور فرموده، به من نيز امر ميكند كه نَبُر، گلوي اسماعيل ذبيح را نبر. از تو ميپرسماي ابراهيم! به فرمان تو گردن نهم يا به دستور خداي تو كه همه عالم، از جمله اسماعيل را براي او ميخواهي؟
«فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ» هر دو تسليم گشتند و ابراهيم براي ذبح اسماعيل، وي را بر زمين خوابانيد، پس «وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ» ندايش كرديم كه اي ابراهيم!تو مأموريتي را كه در عالم رؤيا به تو سپرديم، را به نيكي انجام دادي. پس كارد از گلوي اسماعيل بردار و «وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ» آن گوسفندي را كه فرستاديم را قرباني كن.(۱)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🟩فلسفه عید قربان و قربانی
یکی از این واجبات، انجام قربانی در حجّ واجب است که گاه پرسیده میشود حکمت و فلسفه آن چیست؟ در جواب باید گفت: چون ما میدانیم دستورهای الهی بر اساس حکمت است این دستور الهی نیز حکمت و مصلحتی دارد؛ هرچند برای ما روشن نباشد. با این حال، منابع دینی گاه به بیان فلسفه این دستور الهی پرداخته اند که در این نوشتار، اهمّ حکمتهای قربانی در حج بیان میشود.
🟢 رسیدن به تقوا
یکی از مهمترین فلسفههای قربانی، رسیدن به تقوا و پرواپیشگی است. قرآن کریم در این باره میفرماید: «لَنْ ینالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ ینالُهُ التَّقْوى مِنْكُمْ»گوشت و خون این شتران به خدا نمیرسد؛ آنچه به او میرسد تقوای شماست.(۲)
این آیه در واقع، دفع دخل مقدّراست و به دو پرسشی که به ذهن میرسد جواب میدهد:
اول اینکه ممکن است توهم شود خداوند از این قربانی سود میبرد و به آن حاجتمند است.
دوم اینکه احتمال میرود برخی بپندارند خداوند که محتاج گوشت و خون و قربانی نیست پس این کار چه فایدهای دارد؟
این آیه، پاسخی به هر دو پندار است؛ به این صورت که میگوید نه خداوند محتاج قربانی است؛ «گوشت و خون این شتران به خدا نمیرسد» و نه این کار بیفایده است؛ «آنچه به او میرسد پرهیزگاری شماست.»
بنابراین نفع مهمیدر قربانی وجود دارد که به حجگزار برمیگردد و آن عبارت است از: رسیدن به تقوا و پرواپیشگی.
🟢ریشهکن شدن طمع
فلسفه دیگری که برای قربانی حج ذکر شده است، از بین رفتن طمع انسان و ریشهکن شدن آن است.
➖امام سجاد(ع) در این باره میفرماید: «فَعِنْدَ مَا ذَبَحْتَ هَدْیكَ نَوَیتَ أَنَّكَ ذَبَحْتَ حَنْجَرَةَ الطَّمَعِ بِمَا تَمَسَّكْتَ بِهِ مِنْ حَقِیقَةِ الْوَرَعِ» آنگاه که قربانیات را سر بریدی نیّت کردی که گلوی طمع را با حقیقت ورع و پرهیزکاری ببری.(۳)
➖ امام صادق(ع)میفرماید: «وَ اذْبَحْ حَنْجَرَةَ الْهَوَى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبِیحَة» هنگام قربانی، حنجره هوا و طمع را قطع کن.»(۴)
در قربانی در واقع باید گلوی طمع را برید و باید برای همیشه، رگ حیات آن را قطع کرد.
🟢قربانی کردن هوس
فلسفه عظیمتر قربانی، این است که حاجی در حقیقت، گوسفند و شتر را به قربانگاه نمیبرد؛ بلکه نفس سرکش و نفس امّاره را به قربانگاه میبرد تا برای همیشه از شرّ و خطرهای آن رهایی یابد.
آری حاجی با نیّت الهی در تمام اعمال و خارج شدن از نفسانیّت و حیوانیّت در واقع، روحش به عالم بالا متصل گشته و از اینرو از عالم تاریک حیوانیّت خارج میشود و نفس را برای همیشه قربانی میکند.
چنانکه گذشت امام صادق(ع) در کلام کوتاه و گویایی میفرماید: «وَ اذْبَحْ حَنْجَرَةَ الْهَوَى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبِیحَة» و هنگام قربانی، حنجره و رگهای هوس و طمع را قطع کن.»(۵)
🌸شعر
باز در آن کوش که قربان کنی
هرچه کنی کوش که با جان کنی
تیغ وفا بر گلوی جان بنه
گردن تسلیم به فرمان بنه
ساحت این عرصه که ارضِ مناست
سر به سر این دشت فنا در فناست
هرکه نشد کشته به شمشیر دوست
لاشه مردار به از جان اوست
🟢امتحان تقوی
قربانی در واقع امتحان و آزمایش الهی است تا معلوم شود چه کسی سر به فرمان الهی دارد؛ خصوصاً آنجایی که جنبه مالی در کار است و شاید خیلی فلسفه و حکمت آن روشن نباشد.
خداوند در واقع میخواهد حاجی را امتحان کند به این صورت که وقتی دور خانه او طواف کرده و نیّتش این بوده است که بعد از این جز بر گرد فرامین الهی و رضایت او نچرخد، آیا واقعاً به آن رسیده و تسلیم امر الهی شده است؟ از اینرو دستور قربانی میدهد.
➖امام صادق(ع)به همین نکته اشاره دارد، آنجا که میفرماید: «فلسفه قربانی این است: «وَ لِیعْلَمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ یتَّقِیهِ بِالْغَیبِ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَنْ ینالَ اللَّهَ لُحُومُها وَ لا دِماؤُها وَ لكِنْ ینالُهُ التَّقْوى مِنْكُمْ ثُمَّ قَالَ انْظُرْ كَیفَ قَبِلَ اللَّهُ قُرْبَانَ هَابِیلَ وَ رَدَّ قُرْبَانَ قَابِیل» تا که خداوند بداند چه کسی در غیب، خود را حفظ میکند. خدای عزیز و جلیل میفرماید: «گوشت و خون شتران به خدا نمیرسد بلکه فقط تقوای شما به خدا میرسد.» سپس حضرت فرمود: ببین چگونه خداوند، قربانی هابیل را پذیرفت؛ اما قربانی قابیل را رد کرد.»(۶)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🟢پیروی از حضرت ابراهیم(ع)
برای فداکاری تا سرحد فدا کردن فرزند
حکمت دیگر قربانی پیروی کردن از سنت حسنۀ حضرت ابراهیم(ع) است تا این سنت و فداکاری برای همیشه به عنوان الگو زنده بماند.
امام سجاد(ع) در ادامه کلام گذشته میفرماید: «فَعِنْدَ مَا ذَبَحْتَ هَدْیكَ نَوَیت... أَنَّكَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ إِبْرَاهِیمَعلیهالسلام بِذَبْحِ وَلَدِهِ وَ ثَمَرَةِ فُؤَادِهِ وَ رَیحَانِ قَلْبِهِ وَ اَحْیَیْتَ سُنَّتَهُ لِمَنْ بَعْدَهُ وَ قَرَّبَهُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى لِمَنْ خَلْفَه قالَ: لا» آنگاه که قربانیات را ذبح کردی آیا نیّت کردی که بهراستی از سنّت ابراهیم در قربانی کردن فرزندش، میوه دلش و گل خوشبوی قلبش پیروی کنی، و تو سنت او را برای [نسلهای] بعد از او زنده نگهداری. او آن را وسیلهای برای تقرّب به خداوند برای نسلهای بعد قرار داد؟ عرض کرد: نه [چنین نیّتی نکردم].»(۷)
در قرآن کریم نیز به این امر اشاره شده است.
خداوند متعال بعد از جریان به قربانگاه بردن اسماعیل میفرماید: «وترکنا عَلیه فی الآخرینَ»ما نام نیک ابراهیم را در امتهای بعد باقی و برقرار ساختیم.
🟢 سیر شدن فقرا
اشاره شد که اسلام در باره قربانی، تغییر اساسی داده است و قربانی به جای نابودی با صاعقه و یا آتشزدن بهدست افراد، به مصرف فقرا میرسد. در برخی روایات همین مسئله به عنوان فلسفه قربانی شمرده شده است.
رسول خدا(ص) فرمود: «إِنَّمَا جَعَلَ اللَّهُ هَذَا الْأَضْحَى لِتَشْبَعَ مَسَاكِینُكُمْ مِنَ اللَّحْمِ فَأَطْعِمُوهُم»
همانا خداوند قربانی را قرار داد [و واجب یا مستحب فرمود] تا فقرای شما از گوشت قربانی سیر شوند پس به آنها اطعام دهید.»(۸)
🟢 بخشش گناهان و نجات از آتش
نجات از آتش که با بیانهای گوناگونی، همچون: بخشش گناهان، نجات از آتش، فدیۀ نار، گذر از پل صراط و... آمده است، نیز از حکمتهای قربانی شمرده شده است.
اثر بخشودگی گناهان و دفع عذاب الهی به سه صورت بیان شده است؛
🔹بخشش گناه
➖ابوبصیر میگوید: به امام صادق(ع) عرض کردم: «مَا عِلَّةُ الْأُضْحِیةِ فَقَالَ إِنَّهُ یغْفَرُ لِصَاحِبِهَا عِنْدَ أَوَّلِ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا عَلَى الْأَرْضِ» علت قربانی کردن [در حج و غیر آن] چیست؟ فرمود: [بخشش گناهان؛ زیرا] با اولین قطرۀ خونِ قربانی که به زمین میریزد، صاحب آن بخشیده میشود.»(۹)
➖در روایت دیگری امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: «لَوْ عَلِمَ النَّاسُ مَا فِی الْأُضْحِیةِ لَاسْتَدَانُوا وَ ضَحَّوْا إِنَّهُ لَیغْفَرُ لِصَاحِبِ الْأُضْحِیةِ عِنْدَ أَوَّلِ قَطْرَةٍ تَقْطُرُ مِنْ دَمِهَا»اگر مردم میدانستند چه پاداشی در قربانی کردن وجود دارد قرض میگرفتند و قربانی میکردند؛ زیرا صاحب قربانی با اولین قطرهای که از خون آن میریزد، بخشیده میشود.»(۱۰)
➖در روایت دیگری از بشر بن زید از رسول خدا(ص) نقل شده است که به دخترش فاطمه(ع)فرمود: «اشْهَدِی ذَبْحَ ذَبِیحَتِكِ فَإِنَّ أَوَّلَ قَطْرَةٍ مِنْهَا یغْفِرُ اللَّهُ بِهَا كُلَّ ذَنْبٍ عَلَیكِ وَ كُلَّ خَطِیئَةٍ عَلَیكِ (إِلَى أَنْ قَالَ) وَ هَذَا لِلْمُسْلِمِینَ عَامَّةً» قربانی کردنِ قربانیِ خود را مشاهده کن؛ زیرا با اولین قطرۀ [خون] آن، خداوند تمامیگناهانی که بر تو هست و تمام خطاهایی که بر ذمّهات میباشد را میبخشد؛ آنگاه ادامه داد: و این پاداش برای تمامیمسلمانان است.»(۱۱)
🔹 گذر از پل صراط
➖رسول خدا(ص)میفرماید: «اسْتَفْرِهُوا ضَحَایاكُمْ فَإِنَّهَا مَطَایاكُمْ عَلَى الصِّرَاطِ»قربانیهای خود را گرامیبدارید که آنها وسیله عبور شما بر صراط است.»(۱۲)
وقتی گناهان انسان بخشیده شد و معاصی او از بین رفت، نتیجه نخست آن این است که از پل صراط به راحتی و بدون هیچ نگرانی عبور میکند.
🔹فدیهای برای آتش
انسانی که از پل صراط عبور کند در حقیقت اهل آتش نیست و نتیجه پایانیِ قربانی این است که حاجی از آتش جهنم نجات یافته و بهشتی شده است.
➖امام سجادعلیهالسلام میفرماید: «إِذَا ذَبَحَ الْحَاجُّ كَانَ فِدَاءَهُ مِنَ النَّارِ» وقتی حاجی [قربانی را] ذبح کرد، فدیۀ او از آتش [دوزخ] خواهد بود.»(۱۳)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
پيامبر كودك يتيمي را كه جدا از جميع ساير كودكان ايستاده و گريه ميكرد، نوازش كرده و به او فرمود از اين پس من و خانوادهام در حكم خانواده تو هستيم، و او را تحت سرپرستي خود گرفت.
حكايت پيامبر عظيم الشان اسلام(ص) روزي براي اداي نماز عيد (قربان يا فطر) از منزل خارج شد. ديد بچهها با همديگر بازي ميكنند ولي در كنار آنها، بچهاي كه لباس كهنه و پاره پاره بر تن دارد، گريه ميكند.
حضرت نزد او آمد و فرمود: «چرا گريه ميكني و با بچهها بازي نميكني؟!»
بچه كه آن حضرت را نميشناخت، عرض كرد: اي مرد! به من كار نداشته باش، پدرم در فلان جنگ اسلامي شهيد است، مادرم با شوهر ديگري ازدواج نموده، مال مرا خوردند و مرا از خانه خود بيرون كردهاند، نه غذا دارم نه آب و نه لباس و نه خانهاي كه به آن پناه ببرم. چون ديدم بچهها با كمال شادماني با همديگر بازي ميكنند، پدر دارند، خانه و كاشانهاي دارند، غم و مصيبت من تازه شد. ازاينرو گريهام گرفت.
رسول خدا(ص) دست آن كودك را گرفت و به او فرمود: «آيا راضي نيستي كه من پدر تو و دخترم فاطمه، خواهر تو و علي(ع) عموي تو و حسن و حسين(ع) برادران تو باشند؟»
كودك يتيم حضرت را شناخت و گفت: چگونه راضي نيستم اي رسول الله؟
پيغمبر اكرم(ص) او را به سوي خانه برد و لباس نو و تميز به او پوشاند و غذا به او داد و به طور كامل موجب خوشحالي او شد. كودك يتيم، با چهره خندان از خانه رسول خدا(ص) بيرون آمد و به سوي بچهها رفت
اين بچه، به سرپرستي رسول خدا(ص) به زندگاني خود ادامه داد تا اينكه آن حضرت رحلت نمود. نقل ميكنند هنگامي كه خبر رحلت آن حضرت به گوش بچه رسيد، گويي آسمان بر سرش خراب گرديد. از خانه بيرون آمد و ناله و فريادش بلند شد. خاك بر سر ميريخت و ميگفت: «من از حالا واقعاً يتيم شدم، غريب گشتم.» چون مسلمانان اين صحنه را ديدند بعضي از صحابه، سرپرستي او را قبول كردند تا در آينده دچار مشكل نگردد.(۱۴)
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.الکافی ج ۴ ص ۲۰۷ ح ۹
۲.حج/۳۷.
۳.مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۱۷۰.
۴.مصباح الشریعه، به نقل از: اسرار عرفانی حجّ، فعالی، دارالحدیث،ص۴۹۶.
۵.مصباح الشریعه، ج۱،ص۴۹.
۶.وسائل الشیعه، ج۱۰، ص ۱۷۴.
۷. مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۱۷۰
۸.وسائل الشیعه، ج۱۰، ص ۱۷۳.
۹.همان، ص۱۷۴، حدیث۱۱
۱۰.الوسائل،باب۳۶، حدیث۲.
۱۱.الوسائل،باب۳۶، حدیث۴.
۱۲.بحار الانوار،ج۹۶،ص۲۹۷.
۱۳.محاسن برقی،ج۱،ص۶۷.
۱۴.الدین فی القصص،ج۱،ص۵۴.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
انتخاب های اشتباه
[منبر ۲۰ دقیقه ای]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌙بیان احکام
کسی که آب ندارد اگر برف یا یخ داشته باشد، چنانچه ممکن است باید آن را آب کند و با آن وضو بگیرد یا غسل نماید. و اگر ممکن نیست و چیزی هم که تیمم با آن صحیح است ندارد، لازم است نماز خود را در خارج وقت قضا نماید.
🔷مقدمه
لانه زنبور در همه جای دنیا شش ضلعي است. در تمام زمان ها و مکان ها زنبورها به يك صورت خانه مي سازند.
در همه عالم مورچه ها يك گونه لانه می سازند که حتی میتوان از ورودی لانه مورچه ها جهت یابی کرد ، به طور غریزی مورچهها خاک های لانه خود را به سمت شرق میریزند تا هنگام روز به عنوان سایهبانی برایشان عمل کند.
می توان فراوان از این قبیل مثال ها را بیان کرد که حیوانات قدرت انتخاب و اختیار ندارند.
و انسان تنها موجودی است که از اراده و اختیار کامل برخوردار است و حتی دیگر موجوداتی که اهل تکلیف و دارای اراده و اختیار هستند نیز در این حد از کمال اختیار و اراده و در نهایت انتخاب برخوردار نمیباشند.
➖قانون مسلّم وراثت كه بر اساس آن، آدمی بسیاری از ویژگیهای اجداد خود را به ارث میبرد، و اگر نگوییم صفات اكتسابی را، دستكم دستهای از صفات به طور مسلّم با وراثت انتقال مییابد اما باید پرسید آیا هر فرزندی كه از یك سلسله عوامل وراثتی در اجداد معینی برخوردار بود، صددرصد و بدون استثنا همان خواهد شد؛ به طوری كه جای انتخابی برای خود او باقی نمیماند؟ قطعاً تجربه چنین نمیگوید.
در مورد رفتار انسان نمیتوان بر اساس وراثت یا عوامل طبیعی دیگر پیشبینی قطعی كرد. تنها میتوان آمار گرفت كه مثلا ًاكثر انسانهایی که از نظر ژنتیک شباهت دارند در برابر فلان غریزه چه واكنشی دارند. اما اگر افرادی تربیت دینی یافتند و با اراده، بر نفس خود مسلط شدند بازهم مثل سایر افراد که از نظر وراثت (ژنتیک) یا محیطی در شرایط مشابه هستند رفتار خواهند کرد ؟ پاسخ واضح است.
☜نامش سعد بن عبد الملك است . شمارى از اخبار، حاكى از آن است كه وى نزد امام باقر (ع) مقام و منزلت بالايى داشته است.
سعد كه از فرزندان عبد العزيز بن مروان بود و از بنی امیه محسوب میشد امام باقر (ع) او را «سعد الخير» مى ناميد ـ
روزی سعد ، بر امام باقر (ع) وارد شد و مانند زنان گريه و ناله مى كرد . امام (ع)به او فرمود : «چرا گريه مى كنى ، سعد؟» . گفت : چرا گريه نكنم، در حالى كه من از شجره اى هستم كه در قرآن لعنت شده اند!! امام(ع) فرمود : «تو از آنها نيستى . تو از ما خاندان هستى...» .
امام باقر (ع) دو نامه مفصّل به او نوشته كه در يكى از آنها اين تعبيرات به كار رفته است : «رحمت خدا بر تو! بدان كه... ، اى برادر من! خداى عز و جل...» . طلب رحمت براى سعد، نشانگر بزرگى مقام و شدّت ديندارى و پرهيزگارى بسيار اوست.خطاب «اى برادر من!» نشان مى دهد كه وى در نظر امام باقر (ع) قدر و منزلتى عظيم داشته است .
☜ماجرای پسر نوح مثال دیگری است که در نقطه مقابل داستان سعد قرار دارد و در زمان خودمان نیز میتوانیم مثال های فراوانی پیدا کنیم که حجت را تمام میکند که علیرغم تأثیر پذیری انسان از عوامل محیطی و ژنتیکی قدرت انتخاب دارد و میتواند به دست خود سرنوشت خود را رقم بزند.
🟢مختار بودن و انتخاب انسان در آیات قرآن
➖«إِنَّا عَرَضْنَا الأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَیْنَ أَن یَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الإِنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولاً» ما (آن) امانت را بر آسمانها و زمین و كوهها عرضه داشتیم؛ پس، از برداشتن آن سر باز زدند و هراسیدند و(لی) انسان آن را برداشت. راستی که او بسیار ستمكار و نادان است.(۱)
🌸شعر
آسـمان بار امانـت نتـوانست كشـید
قـرعة فـال به نام مـن دیـوانه زدنـد
امانت در این آیه، هرگونه تفسیر شود، بیرابطه با انتخاب، اختیار و تكلیف نیست و این همان مسئولیت آدمی در برابر خدای بزرگ است.
➖إِنَّا خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِیهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِیعاً بَصِیراً؛«راستی که آدمی را از نطفهای آمیخته (از عناصر گوناگون) آفریدیم؛ میآزماییمش از این رو او را شنوا و بینا ساختیم».(۲)
در این آیه به قدرت تشخیص انسان به عنوان شرط امتحان اشاره شده است.
➖«قُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّكُمْ فَمَن شَاء فَلْیُؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیَكْفُرْ» بگو: حق از سوی پروردگار شماست، هر كس میخواهد ایمان بیاورد و هر كس میخواهد كافر گردد.(۳)
یکی از صریح ترین آیات در باره انتخاب انسان آیه فوق است .
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴انتخاب های اشتباه
در قرآن و حدیث یک تذکر مهم عبارت است از اینکه افراد زیادی در طول تاریخ با انتخاب های اشتباه سرانجام بدی برای خود رقم زده اند.
در مواردی با عبارت «اکثرهم» به این قبیل انتخاب ها اشاره شده است.
➖«وَإِنْ تُطِعْ أَكْثَرَ مَنْ فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ»
اگر از بیشتر کسانی که در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه خدا گمراه می کنند؛ (زیرا) آنها تنها از گمان پیروی مینمایند، و تخمین و حدس (واهی) میزنند.(۴)
➖قرآن مي فرمايد: «هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا»
بگو: «آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانی هستند؟آنها که تلاشهایشان در زندگی دنیا گم (و نابود) شده؛ با این حال، میپندارند کار نیک انجام میدهند!»(۵)
➖ امام علی (ع) می فرماید:«أيُّها النّاسُ ، لا تَسْتَوحِشوا في طريقِ الهُدى لِقلّةِ أهلِهِ ، فإنّ النّاسَ اجْتَمَعوا على مائدةٍ شِبَعُها قصيرٌ، و جُوعُها طويلٌ ».(۶)
اى مردم! در راه راست، به دليل شمار اندك رهروان آن، احساس تنهايى نكنيد؛ زيرا مردم بر سفره اى گرد آمده اند كه سيرى آن ، كوتاه مدّت و گرسنگى اش طولانى است.
👈برخی مصادیق انتخاب های اشتباه را بیان میکنیم؛
🔴رضایت مخلوق↔️ رضایت خالق
برخی افراد وقتی میان تقابل رضایت خالق و مخلوق قرار میگیرند، رضایت مخلوق را بر میگزینند؛
➖ امام صادق(ع) فرموده است: «لاتُسْخِطُوا اللَّهَ بِرِضَا أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ»برای خشنود کردن هیچ فردی، خدا را به خشم نیاورید».
➖امیرالمؤمنین(ع) فرموده است: «لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِى مَعْصِيَهِ الْخَالِقِ».(۷)
➖امام رضا(ع) فرموده است: «مَنْ أَرْضَى الْخَالِقَ لَمْ يُبَالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقِ» کسی که به دنبال کسب خشنودی خدا باشد، اهمیتی به ناخشنودی مخلوق نمیدهد».(۸)
➖مردى در ضمن نامهای از امام حسین(ع) خواست تا خیر دنیا و آخرت را برایشان بنگارد امام(ع) در پاسخ نوشت: «مَنْ طَلَبَ رِضَى اللَّهِ بِسَخَطِ النَّاسِ كَفَاهُ اللَّهُ أُمُورَ النَّاسِ وَ مَنْ طَلَبَ رِضَى النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ وَ السَّلَامُ»هر کس با خشمگین کردن مردم به دنبال رضایت خدا باشد، خداوند پشتیبان او در کارهایی خواهد بود که مرتبط با مردم است، و هر کسی با به خشمآوردن خدا، به دنبال راضی نگهداشتن مردم باشد، خدا او را به همان مردم وامیگذارد. و السلام(۹)
➖ملا احمد نراقی در این باره گفته است:
اگر گروهی از مردم را راضی کنی، گروه دیگری ناراضی خواهد شد. دل یکی را به دست آوری، دیگری دلشکسته میگردد. با همه اینها همچنانکه اخبار بر آن شاهد، و به تجربه ثابت است؛ هر که دست از رضاى حق برداشته، طالب رضاى مردم باشد؛ خدا و خلق او را دشمن مىدارند و احدى از او راضى نیست و هر که رضای خدا را بر رضاى مردم مقدّم دارد، همه او را دوست مىدارند.
🔴لذت گناه↔️ لذت معنویت
یکی از گرایشهای فطری انسان، گرایش به لذت و خوشی و راحتی است که با فرار از درد و رنج و ناراحتی، همراه است.
قرآن کریم به اشتباه اکثریت انسان ها در ترجیح دادن لذت دنیا بر لذت آخرت اشاره فرموده است؛« بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَاوَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى».(۱۰)
🌸شعر
اگر لذت ترک لذت بدانی
دگر لذت نفس لذت نخوانی
➖امام باقر (ع) فرمود:
اَلْجَنـَّةُ مَحْفـُوفَةٌ بِالْمـَكارِهِ وَ الصَّبْرِ، فَمَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَكارِهِ فى الدُّنيا دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ جَهَنـَّمُ مَحْفـُوفَةٌ باللَّذّاتِ وَ الشـَّهَواتِ، فَمَنْ اَعْطى نَفْسَهُ لَذَّتَها وَ شَهْوَتَها دَخَلَ النّارَ. (۱۱)
بهشـت، آميخته به ناگوارى ها وصبر است. هركس در دنيا بر ناملايمات و سختى ها شكيبايى كند، وارد بهشت مى شود. دوزخ هم آميخته به كامجويى ها و خواسته هاى دل است. هر كس به لذّت جويى ها و خواهشهاى دلش جواب مثبت بدهد، وارد آتش جهنم مى شود.
🔴فقر↔️ ثروت
یکی دیگر از دو راهی های مهم انتخاب ، انتخاب زندگی زاهدانه یا زندگی رفاه آمیز است.
فقرِ از سر سستی و بی عملی مورد تأیید نیست از این رو در مذمت فقر از سر بی عملی و سستی احادیث زیادی وارد شده است.
اما فقر گزینی و انتخاب زندگی زاهدانه مقامی از مقامات و مراحل کمال انسان است .
در این لینک بیشتر حرف زده ایم
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d