eitaa logo
منبرطلاب
20.1هزار دنبال‌کننده
214 عکس
67 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
و حال را بنگرید در کلام امام سجاد علیه السلام: کنار بازار کوفه، وقتی زینب کبری عليها السلام خطبه خواندند و حادثة کربلا را تحلیل کردند و مردم را به آن گناه بی‌نظیرشان آگاه کردند، زین‌العابدین عليه السلام کنار محمل عمة خود، خدا را شکر کردند و فرمودند: عمه جان! من پروردگار عالم را شکر می‌کنم و سپاسش را می‌گویم كه الحمدلله تو تعلیم دیدة بدون معلّم بشری هستی (طبرسي، احتجاج، ج2، ص31)، و این دریای دانشی که در وجود تو موج می‌زند، مستقیماً الهی و خدایی است، همان‌طوری که خداوند از دانش بیکرانش در قلب مادرش زهراعليها السلام قرار داد، از دانش بیکرانش در قلب مطهّر زینب کبری عليها السلام قرار داد . اگر در مورد پدر معصوم حضرت زینب لا سیف الا ذوالفقار در آسمان می پیچد حماسه زینب سلام الله علیها در صبر ایشان تجلی پیدا می کند: قران را آشنا هستید "و ضرب اللَّه مثلا للّذین امنوا امرأت فرعون" آیه 11 سوره تحریم در قرآن کریم، به عنوان یک نمونه‌ کامل ایمان، خدای متعال دو زن را مثال می‌زند یکی زن فرعون را به عنوان نمونه‌ کامل ایمان مثال می‌آورد، یکی هم حضرت مریم کبری؛ «و مریم ابنت عمران اما همین زن نمونه ایمان همین آسیه زیر شکنجه‌ فرعون قرار گرفت، از خدای متعال خواست که پروردگارا! «و نجّنی من فرعون» مرا از دست فرعون نجات بده، من را از دست فرعون و عمل گمره‌کننده‌ فرعون نجات بده. در حالی که جناب آسیه - همسر فرعون - مشکلش، شکنجه‌اش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانی بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادی از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند. این رنج‌های روحی که برای زینب کبری پیش آمد، اینها برای جناب آسیه - همسر فرعون - پیش نیامده بود. در روز عاشورا این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفته‌اند و شهید شده‌اند: حسین‌بن‌علی (علیه‌السّلام) - سیدالشهداء - را دید، عباس را دید، علی‌اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنت‌ها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبت‌ها را مگر می‌شود مقایسه کرد با مصائب جسمانی؟ اما در مقابل همه‌ این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پاره‌ برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض می‌کند: پروردگارا! این قربانی را از ما قبول کن. با آن‌همه مصیبت، وقتى دشمن می‌خواهد او را شماتت کند، می‌گوید: ما رَاَیتُ اِلّا جَمیلاً ! این کارِ بزرگِ حماسه‌ زینبى است.حماسه صبوری زینب در تاریخ ماند همانطور که حماسه خیبر و خندق علی علیه السلام ماندگار شد. 〰〰 〰〰 〰 : ۱_ادبیات این سخنرانی آمیخته ای از حماسی و عاطفی باشد دقت کنید آنجا که از حماسه زینب گفته میشود حماسی بیان شود پر شور و با حرارت!آنجا که مصیبت خانم بیان می شود همراه با حزن باشد هنر سخنران در این است که بیان مصیبت را ؛مستمع تلقی روضه نماید و اشک بریزد. ۲-این سخنرانی برای نیم ساعت تتظیم شده در صورتیکه سخنرانی کوتاه مورد خواست شماست پس از بیان قانون وراثث به بیان علم و حماسه خانم در حد چند جمله بدون توضیحات بسنده نمایید. بیان هر کدام از مقامات بانو به تنهایی یک سخنرانی کوتاه است البته به ضمیمه قانون وراثت که برای اماده نمودن مخاطب بسیار مفید است. ✍رضابازیارمنصورخانی http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
روضه 🔴وداع زینب کبری در قتلگاه ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ عصر روز یازدهم محرم، يکي از دلخراش‌ترین و غم‌انگیزترین صحنه‌های عاشورا رقم خورد. آنگاه که بازماندگان شهدای کربلا را به خواسته و اصرار خودشان از قتلگاه عبور دادند! آنگاه که چشم بانوان حرم و بچه‌های خردسال به کشتگان دشت کربلا افتاد. آه و ناله و فغان کودکان و زنان به آسمان بلند شد. با دیدن آن بدن‌های قطعه‌قطعه شده و بی‌سر، همگی آل‌الله بر سر و صورت خود می‌زدند. هر کسی به گونه‌ای ندبه و ناله می‌کرد. هر کسی دنبال گم‌شده‌ای می‌گشت. اما شناخت شهداء کار آسانی نبود؛ چرا که نه تنها بر بدن‌های شهداء اسب‌ تاخته بودند که سرهای مطهر آنان را نیز از تن جدا کرده بودند. در این میان، ناله‌ها و گریه‌های سلام الله علیها به گونه‌ای بود که به تعبیر ابن‌نما در «مثیر الاحزان» دل‌های سنگدلان و كوه‎های استوار را آب می‌كرد؛ او چنان از سوز دل ناله می‌زد که دوست و دشمن را به گریه انداخت. راوی می‌گوید زینب کبری رو به سوی مدینه کرد و خطاب به رسول الله(ص) چنین دردمندانه ناله می‌زد: وامحمداه، صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حسَينٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاء؛ وامحمّداه، درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است؛ وَاثَکْلاه وَ بَنَاتُكَ سَبَايَا، اِلَي اللهِ الْمُشتَكيٰ وَ اِلي مُحَمَّدٍ الْمُصطَفيٰ و الي عَلِيٍ المُرتَضَيٰ و الي فَاطِمةَ الزَّهراء وَ الي حَمزة سَيّدالشُّهداء؛ وامصيبتاه، اين دختران تو هستند كه اسيرند. شكايت مي‎برم به خدا و به محمّد مصطفي و علي مرتضي و فاطمه زهرا و به حمزه سيدالشهدا؛ وامُحَمَّداه، وَ هَذا حُسينٌ بِالْعَراءِ تَسفي عَليه ريحُ الصَّبَاء، قَتِيل أولادِ البَغَايَا؛ وامحمّداه، اين حسين است كه عريان (روي خاك افتاده) و باد صبا خاك بيابان را بر بدنش مي‎پاشد. اوست كه به دست زنازادگان كشته شده است؛ وَاحُزْنَاه، وَاكرباه عَليك يَا اباعَبدِاللهِ، اَلْيَوم مَاتَ جَدِّي رَسُولُ اللهِ؛ آه اي ابا‌عبدالله چه غصه‎اي و چه مصيبتي در شهادت تو، گويا امروز جدّم رسول‌خدا از دنيا رفته است؛ يَا اصحابَ مُحَمّد، هؤلاء ذُرِيَّةُ المُصطفي يُسَاقُونَ سُوقَ السَّبايَا. ای ياران محمّد، اينان خاندان مصطفي هستند كه همانند اسيران آنان را مي‎برند».