ترس از مرگ مناسب #مجالس_ترحیم [ #منبر_ده_دقیقه_ای ] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ قال الله الحکیم: «قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ۖ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَىٰ عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» ✅ مقدمه ➖اصل پدید آمدن اضطراب از مرگ به عنوان مرحله انتقالی مهمی که در آن همه پیوندهای انسان با جهانی که با آن خو گرفته از هم می گسلد و آدمی قدم در جهانی اسرارآمیز و تجربه ناشده می گذارد امری طبیعی است. اما طبق احادیث برخی عوامل باعث تشدید ترس از مرگ خواهد شد که در این مبحث اشاره خواهد شد. ➖«حقیقت مرگ امری محسوس نیست که بتوان آن را با حس درک و لمس کرد، چون مرگ انتقال از عالم طبع و حش است به عالم ما فوق حس که آن را برزخ و مثال گویند. ابن سینا می‌نویسد: «کسی که مردن را جاهل است و نمی داند که حقیقتش ،چیست من برای او بیان میکنم و روشن میسازم که مرگ بیشتر از آن نیست که روح انسانی آلات خود را که از آنها استفاده میکرد ترک میکند و آن آلات همان اعضای او هستند که مجموعه آنها را بدن می نامند - همچنان که شخص صنعتگر آلات خود را ترک میکند.(۱) در ادامه به سه مورد از عوامل اصلی ترس شدید از مرگ اشاره می شود؛ 🔴نا آگاهی از ماهیت مرگ یکی از علل ترس از مرگ نا آگاهی نسبت به ماهیت مرگ و عدم پنداری مرگ است. کسی که از مرگ می ترسد به خاطر آن است که نمیداند، بازگشت او به سوی کجاست. یا اینکه گمان میکند چون اجزاء بدن او از هم جدا شده و از بین برود، ذات او نابود شده و نفس و حقیقت او باطل میگردد این گونه افراد به بقای نفس خود جاهل هستند و کیفیت معاد را نمیدانند بنابراین در واقع از مرگ نمی ترسد بلکه نسبت به امری که باید در مورد آن آگاهی داشته باشد، غافل و نادان است. بنابر این علت ترس او همان آگاهی نداشتن اوست. اما اگر انسان با تمام وجودش باور کند که دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است اگر باور کند که این جسم خاکی قفسی است برای مرغ روح او که وقتی این قفس شکست آزاد میشود و به هوای کوی دوست پر و بال می زند، هرگز از مرگ وحشت نمی کند. یکی دیگر از عوامل ترس از مرگ شاید . «الدُّنْيا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْكَافِرِ» 🔴گناهان این باشد که انسان پرونده اعمال خود را چنان تاریک و سیاه میبیند که از حضور در آن دادگاه بزرگ سخت بیمناک است. خداوند متعال در قرآن به همین موضوع اشاره کرده می فرماید:« وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ اَیدیهِم» هرگز آرزوی مرگ نمی کنند به خاطر اعمالی که از پیش فرستاده اند.(۲) ➖از حضرت امیر مؤمنان روایتی داریم که می فرماید: «جاءَ رَجُلٌ إِلى رَسُولِ اللهِ ﷺ فَقَالَ ما لي يا رَسُولَ اللَّهِ لَا أُحِبُّ الْمَوْتَ؟ فَقَالَ لَهُ: أَلَكَ مال ، قَالَ : نَعَمْ، قَالَ: فَقَدَّمْتَهُ؟ قَالَ: لا، قال: فَمِنْ ثُمَّ لَا تُحِبُّ الْمَوْتَ لِأَنَّ قَلْبَ الرَّجُلِ عِنْدَ مَتاعه». مردی خدمت رسول خدا آمد و عرض کرد: یا رسول الله! چرا من مرگ را دوست ندارم؟ حضرت فرمود: مگر دارای مال هستی؟ عرض کرد: آری، فرمود: چیزی برای آخرت خویش فرستاده ای؟ عرض کرد: خیر. حضرت فرمود: از این جهت است که مرگ را دوست نمی داری؛ زیرا دل مرد پیش کالایی که دارد می باشد.(۳) ➖عبدالله بن سنان از امام صادق نقل میکند که حضرت فرمود: مردی نزد ابوذر آمد و گفت: ای ابوذر چرا ما از مرگ متنفریم و بدمان می آید؟ فرمود: «لِأَنَّكُمْ عَمَّرْتُمُ الدُّنيا وَاخْرَبْتُمُ الْآخِرَةَ فَتَكْرَهُونَ أَنْ تَنْتَقِلُوا مِنْ عُمْرَانٍ إِلَى خراب برای این که شما دنیا را آباد کرده اید و آخرتتان را ویران طبیعی است که دوست ندارید از نقطه آبادی به نقطه ویرانی منتقل شوید. آن مرد از ابوذر سؤال کرد: ورود ما را به درگاه خداوند چگونه میبینی؟ در جواب فرمود: آنها که از شما نیکوکارند مانند مسافری است که به سوی خاندان خود باز می گردد و اما آنها که از شما بدکار و اعمال خوبی ندارند مثل بنده گریز پایی است که او را نزد مولایش برگردانند. گفت: ای ابوذر! حال ما را نزد خدا چگونه می بینی؟ فرمود: اعمال خودتان را به قرآن عرضه کنید و با آن بسنجید که خداوند متعال می فرماید: «إِنَّ الْاَبْرَارَ لَفِي نَعِيمٍ، وَإِنَّ الْفُجَارَ لَفِي جَحِيمِ» نیکو کاران در نعمتند و بدکاران در دوزخند. امام صادق فرمود: آن مرد گفت: «فَأَيْنَ رَحْمَةُ اللهِ» پس رحمت خدا کجا است؟ ابوذر گفت: «رَحْمَةُ اللهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» رحمت خدا نزدیک است به نیکو کاران.(۴) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d