eitaa logo
منبرطلاب
20.2هزار دنبال‌کننده
214 عکس
67 ویدیو
65 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم #منبر در فضای #مجازی #ویژه_طلاب_و_مبلغین اخبار استخدامی ادمین @talabe_admin کانال شخصی است کانون تبلیغاتی پربازده منبر http://eitaa.com/joinchat/1201668109Cc875229ef3
مشاهده در ایتا
دانلود
💠داستان داستان قارون یکی از داستان های قرآنی است که در این رابطه بیان شده است؛ قارون روز به روز ثروتمندتر شد و به قدری ثروتمند شد که کلیدهای انبارهای اموال قارون توسط مردان قوی هیکل حمل می شد. قارون را به لغت عبری قورح خوانند که پسر عموی حضرت موسی بود .قارون بسیار وجیه المنظر بود ود دارای فضل و تقوای بسیار بود بطوریکه مردم پس از موسی برای او احترام زیاد قائل بودند. قارون یکی از هفتاد نفری بود که با موسی به کوه طور رفت . او در آغاز زندگی فقیر و بی بضاعت بود و خداوند او را به مال و منال و اموال بی حساب مورد امتحان قرار داد. قارون بواسطه ی علوم غریبه و علم کیمیا ثروت زیادی بدست آورد بطوریکه چهل مرد قوی کلید گنجهای او را نقل وانتقال میدادند. قارون بر آن شد که بنی اسراییل را زیر فرمان خود در آورد تختی از طلا ساخت و خیمه بر پا کرد و دفتر و اداره آراست و منشیان بی حساب به حساب او رسیدگی میکردند کثرت ثروت موجب غرور او شد و سرکشی و جباری را آغاز کرد از اطاعت خدا سر باز زد و روزها را به عیش ونوش و طرب می گذراند و مهمانخانه ساخت واز مردم پذیرایی میکرد.روزهای شنبه که تعطیل عمومی بود زین طلا بر روی اسب میگذاشت و لباسهای ارغوانی می پوشید و همراه چهار هزار ملازم و هزار کنیز با کبکه ی فراوان از میان مردم عبور میکرد. توانگران همه آرزوی زندگی او را میکردند و حسرت او را می خوردند. علمای بنی اسرائئل به او می گفتند به مال دنیا غره مشو و راه حق را از دست مده ولی در او اثری نمی کرد. حضرت موسی او را نصیحت و موعظه نمود و از او زکات مالش را خواست او قبول نکرد و حتی در صدد لجبازی با حضرت موسی درآمد و زنی بدکاره را اجیر کرد که به حضرت موسی تهمت بزند و در آخر با نفرین حضرت موسی(ع) دچار غضب الهی شد و خود ش و ثروت ش به زمین فرو رفت .عذاب الهی که موجب نابودی قارون شد را چنین نقل می‌کند: «فخََسَفْنَا بِهِ وَ بِدَارِهِ الْأَرْضَ؛ پس او و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم. 💠داستان ثعلبة بن حاطب که یکی ازانصار بود به رسول خدا(ص)عرض کرده بود یا رسول الله!از خدابخواه مال دنیائی به من روزی کند.حضرت فرمود: ای ثعلبه مال اندکی که از عهده شکرش برآئی بهتر است از مال فراوانی که نتوانی شکرش را بجای آری، مگر مسلمانها که تو یکی ازایشانی نباید به رسول خدا(ص)تاسی بجویند، و مگر خدا نفرموده: لکم فی رسول الله اسوة حسنةپس چرا چنین تقاضائی می کنی؟با اینکه من به آن خدائی که جانم بدست قدرت او است اگر بخواهم این کوهها برایم طلا و نقره شود می شود و لیکن نمی خواهم. بعد از چند روز دیگر آمد و عرض کرد: یا رسول الله!از خدا بخواه مرامال دنیائی روزی بفرماید، و به آن خدائی که تو را به حق مبعوث فرموده اگر به من روزی کندمن حق همه صاحبان حق را می پردازم.حضرت عرض کرد: بارالها!ثعلبه را مالی روزی فرما.ثعلبه گوسفندی خرید و زاد ولدآن بسیار شد به حدی که مدینه برای چرانیدن آنها تنگ آمد و مجبورشد گوسفندان خود را بیرون برده در بیابانی از بیابانهای مدینه جای دهد و بچراند، و همچنان روبه زیادی می رفت و او از مدینه دور می شد و به همین جهت از نماز جمعه و جماعت باز ماند. وقتی آیه زکات نازل شدرسول خدا(ص)مأمور فرستاد تا گوسفندانش را شمرده، زکاتش را بگیرد. ثعلبه پرسید این دستور فقط برای من است یا شامل دیگران هم می شود؟ گفت: شامل دیگران هم می شود. گفت:پس اول برو از دیگران بگیر . مأمور زکات رفت و ثروتمندان زکات شان را دادند اما وقتی دوباره پیش ثعلبه رفت تا زکات او را بگیرد ثعلبه قبول نکرد و بخل ورزید و گفت: این زکات در حقیقت همان باج دادن است.رسول خدا(ص)فرمود: وای بر ثعلبه!وای بر ثعلبه!چیزی نگذشت که این آیات در باره اش نازل شد؛ «و مِنهُم مَن عـهَدَ اللّهَ لـَئِن ءاتَـنا مِن فَضلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ ولَنَکونَنَّ مِنَ الصّــلِحین• فَلَمّا ءاتـهُم مِن فَضلِهِ بَخِلوا بِهِ و تَوَلَّوا و هُم مُعرِضون• فَاَعقَبَهُم نِفاقـًا فی قُلوبِهِم اِلی یَومِ یَلقَونَهُ بِما اَخلَفُوا اللّهَ ما وعَدوهُ و بِما کانوا یَکذِبون». از امام باقر علیه‌السّلام نیز ذیل آیه نقل شده که مقصود از مردی که بخل ورزیده و دروغ گفته ثعلبه است. ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.مائده/۲۰. ۲.اسرا/۷۰. ۳. اصول كافی، ج۱، ص۱۲. ۴.غرر الحکم ،ج۱، ص۳۸۷ ۶.الكافي ،ج۱،ص۱۱ ۷.همان،ص۲۵. ۸.بحارالانوار،ج۷۸،ص۶ ۹.نهج الفصاحه،۲۰۰۶. ۱۰.احزاب/۳۰،۳۲ ۱۱.بحارالانوار، ج۱۱، ص۲۰۹. ۱۲.امالی طوسی،مجلس یازدهم. ۱۳.انفال/۲۸. ۱۴.آل عمران/۱۸۶. ۱۵.معارج/۲۴،۲۵. ۱۶.نهج البلاغه، خطبه ۳. ۱۷.الکافي،ج۱،ص۵۴ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فضیلت و آثار صدقه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحمدُ لِلَّهِ ربِّ الْعالمِینَ وَ صلّی اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 🌙بیان احکام ➖دادن صدقات مستحبی به سادات جایز است، اما صدقات واجب مثل زکات، فطریه و کفاره غیر سیّد را به سیّد ندهید. ➖صدقه دادن به کافر و غیر شیعه در صورتیکه نیازمند باشد و عداوتی نسبت به مسلمین نداشته باشد اشکالی ندارد. 💠داستان [ ایجاد انگیزه] معلی بن خنیس گفت، شبی امام صادق (ع) از خانه به قصد رفتن به ظله بنی ساعده (آنجا که سایبان بنی ساعده بود و روز در گرما آنجا جمع می‌شدند و شب فقراء و غریبان در آنجا می‌خوابیدند) بیرون شدند و آن شب بارانی بود. من نیز دنبال آن حضرت بیرون آمدم که ناگاه چیزی از دست امام به زمین افتاد و فرمود: (خداوندا آنچه افتاد به من برگردان) من نزدیک رفتم و سلام کردم و فرمود: معلی، گفتم: بلی فدایت شوم، فرمود: دست به زمین بکش هر چه بدستت بیاید جمع کن و بمن بده. من دست بر زمین کشیدم، دیدم نان است که بر زمین ریخته شده است، پس جمع کردم و آنرا به آن حضرت می‌دادم که کیسه ای از نان شد. عرض کردم: فدایت شوم بگذار کیسه نان را بدوش بگیرم و بیاورم؟ فرمود: نه، من اولی تر به برداشتن آن هستم و لکن ترا اجازه می‌دهم که همراهم بیائی، گفت پس با امام به ظله بنی ساعده رسیدیم، و در آنجا گروهی از فقراء در خواب بودند. امام در زیر لباس آنان یک یا دو عدد نان می‌گذاشت تا نان‌ها تمام شد و برگشتیم. گفتم فدایت شوم این گروه شیعه هستند. فرمود: اگر  شیعه بودند خورش آن‌ها را حتی نمکشان را می‌دادم.(۱) ✅بیان موضوع در داستان فوق اهتمام امام صادق(ع)برای کمک به فقرا و دغدغه ایشان برای رفع نیاز انسان ها حتی آنهایی که شیعه نبودند مورد اشاره قرار گرفته است. صدقه یکی از جلوه های مهربانی و ایمان و انسانیت است که در دین اسلام بیشتر از هر مکتبی به آن تأکید شده است. در قرآن و حدیث با واژگانی مانند انفاق، زکات، احسان و صدقه به کمک کردن به افراد نیازمند تأکید شده است. 👈خداوند در قرآن دو شیوه صدقه دادن را مطرح کرده و هر دو را ستوده است: ☜صدقه پنهان:انسان را از ریا دور می‌سازد و آبروی فقیر محفوظ می‌ماند و فقیر احساس ذلت و خفت نمی‌کند. از آنجا که بنای دین بر اخلاص است، هرآنچه عمل خالص‌تر باشد، فضیلت بیشتری دارد و به همین جهت خدای سبحان صدقه مخفی را بر صدقه علنی ترجیح داده و می‌فرماید:«اگر مخفیانه صدقه دهید برایتان بهتر است». ☜صدقه آشکار: که تشویق و دعوت عملی مردم به کار نیک و مایه دلگرمی فقرا و مساکین است؛ چرا که می‌بینند در جامعه کسانی هستند که به حال آنان ترحم می‌کنند؛ همچنین این کار باعث می‌شود روحیه یأس و ناامیدی از فقرا برود. 🟢اهمیت و فضیلت صدقه 👈در سوره توبه آیه ۱۰۴ آمده است، خداوند خود، صدقات را می‌گیرد: «أَلَمْ یعْلَمُوا أَنَّ الله هُوَ یقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّ‌حِیمُ» آیا ندانسته‌اند که تنها خداست که از بندگانش توبه را می‌پذیرد و صدقات را می‌گیرد، و خداست که خود توبه‌پذیر مهربان است؟(۲) ➖در تفسیر نمونه ذیل این آیه آمده است: این تعبیر، علاوه بر تشویق همه مسلمانان به این فریضه الهی، هشدار می‌دهد در پرداخت زکات و صدقات، نهایت ادب و احترام را به خرج دهند؛ چرا که گیرنده خداست. ➖در روایتی از امام سجاد (ع) آمده است:«إنَّ الصَّدَقَة لاتَقَع فی یدِ العَبدِ حتّی تَقَعُ فی یدِ الرَّب» صدقه در دست بنده قرار نمی‌گیرد مگر این که قبلاً در دست خدا قرار گیرد.(۳) ➖خداوند در ترسیم حالت محتضر می‌فرماید: وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ و از آنچه روزى شما کرده‌ایم انفاق كنيد پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: پروردگارا! چرا تا مدتى بيشتر اجل مرا به تأخير نينداختى تا صدقه دهم و از صالحان و نيكوكاران باشم؟ ولى هر كس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تأخير نمى‌افكند؛ و خدا به آنچه می‌كنيد آگاه است.(۴) ➖امام صادق(ع) می‌فرماید: ثَلاثٌ مَنْ اَتَى اللهَ بِواحِدَةً مِنْهُنَّ اَوْجَبَ اللهُ لَهُ الْجَنَةً اَلاْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَميعِ الْعالَمِ وَ الاِنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ؛ هر كس يكى از اين كارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب می‌گرداند: انفاق در تنگدستى، گشاده رويى با همگان و رفتار منصفانه. (۵) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔵آثارصدقه خداوند آثار و فوائد زیادی برای صدقه قرار داده است که فقط به سه مورد اشاره میکنیم؛ 🔹افزایش مال و ثروت از مهم‌ترین برکاتی که قرآن به عنوان آثار صدقه دادن بیان می‌کند، افزایش مال و ثروت است. از نظر قرآن، اگر کسی مشکل مالی دارد می‌تواند با دادن صدقه آن مشکل مالی خویش را برطرف کند. خدا می‌فرماید: إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ؛ در حقيقت مردان و زنان صدقه دهنده و آنان كه به خدا وامى نيكو داده‌اند ايشان را پاداش، دو چندان گردد و اجرى نيكو خواهند داشت.(۶) 🔹دفع بلا، درمان دردها و دفع قضا ➖پيامبر اکرم(ص) در این باره می‌فرماید: «الصَّدَقَةً تَدْفَعُ الْبَلَاءَ وَ هِيَ أَنْجَحُ دَوَاءً وَ تَدْفَعُ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً وَ لَا يَذْهَبُ بِالْأَدْوَاءِ إِلَّا الدُّعَاءُ وَ الصَّدَقَةً» صدقه بلا را برطرف مى‌كند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را برمى‌گرداند و درد و بيمارى‌ها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمى‌برد.(۷) ➖امام باقر(ع) می‌فرماید:« اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةً يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةً سوءٍ» كار خير و صدقه، فقر را مى‌بَرند، بر عمر مى‌افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى‌كنند. ➖ حضرت علی(ع) فرمود: «إِذَا أَمْلَقْتُمْ، فَتَاجِرُوا اللَّهَ بِالصَّدَقَةِ».هر گاه تنگدست شديد با دادن صدقه با خداى تعالى سودا كنيد.(۹) ➖امام صادق(ع) می‌فرماید:« مَنْ تَصَدَّقَ فى يَوْمٍ اَو لَيْلَةً اِنْ كَانَ يَوْمٌ فَيَوْمٌ وَ اِنْ كانَ لَيْلَةً فَلَيْلٌ دَفَعَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ الْهَمَّ وَ السَّبُعَ وَ ميتَةً السُّوءِ» هر كس در روز و يا شب صدقه بدهد- اگر روز است روز و اگر شب است، شب- خداوند از او غم و اندوه، درنده و مرگ بد را دور مى‌كند.(۱۰) 👈جالب اینکه در احادیث، خودِ ترکِ صدقه، عامل خشم الهی دانسته شده است؛ امام صادق (ع) می فرماید : «مَلعون ، ملعون ، مَن وَهَبَ اللهُ لَهُ مالاَ فَلَم یَتَصدق مِنهُ بِشیءٍ» از رحمت خدا بدور است ، دور است کسی که خداوند به او مالی ببخشد و او از صدقه دادن مقداری از آن دریغ ورزد.(۱۱) 🔹تکفیر گناهان و محبت پروردگار برخی از اعمال صالح چون صدقه موجب تکفیر گناهان می‌شود، به طوری که خود گناه و آثار آن از پرونده اعمال آن شخص پاک شده و دیگر شخص تحت تأثیر گناه و آثار آن قرار نمی‌گیرد. «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ؛و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، قطعاً گناهانشان را از آنان مى‌زداييم و بهتر از آنچه می‌کردند پاداششان مى‌دهيم».(۱۲) ➖امیرمؤمنان على(ع) می‌فرماید: كَفِّروا ذُنوبَكُم وَ تَحَبَّبوا اِلى رَبِّكُم بِالصَّدَقَةً وَ صِلَةً الرَّحِمِ؛ با صدقه و صله رحم، گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد.(۱۳) ➖پيامبر‌(ص) می‌فرماید: إنَّ الصَّدَقَةً لتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ؛ صدقه، خشم پروردگار را فرو می‌نشاند.(۱۴) 💠داستان امام صادق(ع)فرمود : یهودی ای از کنار پیامبر(ص) گذر کرد و گفت: السّام علیک (مرگ بر تو). پیامبر خدا فرمود: «علیک (بر تو باد)». یاران پیامبر(ص) گفتند: با مرگ، به تو سلام کرد و گفت: مرگ بر تو! پیامبر(ص) فرمود: «من نیز همان گونه جوابش دادم». پیامبر(ص) سپس فرمود: «گردن این یهودی را مار سیاهی، از پشت می گزد و او را می کشد». یهودی رفت و هیزم بسیاری جمع کرد و بر پشت خود نهاد. سپس زمانی نگذشت که باز گشت. پیامبر خدا به او فرمود: «بارت را زمین بگذار». او هیزم ها را زمین گذاشت. ناگهان مار سیاهی که در درون هیزم ها چوبی را به دندان گرفته بود، پیدا شد. [پیامبر(ص)] فرمود: «ای یهودی! امروز، چه کرده ای؟». گفت: جز جمع آوری این هیزم ها کاری نکرده ام، آن را بار پشتم کردم و آوردم، در حالی که دو قرص نان، همراهم بود: یکی از آن دو را خودم خوردم و دیگری را به مسکینی صدقه دادم. پیامبر خدا(ص) فرمود: «بِها دَفَعَ اللَّهُ عَنهُ». به خاطر همان، خداوند، از او دفع کرد» و فرمود:« إنَّ الصَّدَقَةَ تَدفَعُ میتَةَ السَّوءِ عَنِ الإِنسانِ».همانا صدقه، مرگ بد را از انسان برطرف می کند».(۱۵) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان هارون بن عيسى گفته است: امام صادق(ع) از فرزندش محمد پرسید: «چه مبلغ مال نزد تو باقى مانده؟» عرض كرد: «چهل دينار» فرمود: «آنها را بين فقرا تقسيم كن.» عرض كرد: «آن وقت ديگر چيزى براى خودمان نداريم!» فرمود: «اين مبلغ را صدقه بده. خدا جايش را پر مىكند. آيا نمىدانى که هر چيزى كليدى دارد و صدقه كليد روزى است.» محمد، طبق دستور پدر، اموال موجود را صدقه داد. طولى نكشيد و ده روز بیش‌تر نگذشت که مبلغ چهار هزار دينار از جايى براى حضرت رسيد. پس فرمود: «پسرم! ما، چهل دينار در راه خدا داديم، خدا، در عوض، چهار هزار دينار براى ما رسانيد.» کافی، ج۴، ص۹ 💠 داستان امام هفتم علیه السلام می فرمایند: امام صادق علیه السلام همراه با جمعی که دارای اموالی بودند در راه بود، خبر دادند در این مسیر دزدانی هستند که راه را بر مردم گرفته و اموال آنان را به غارت می برند. بدن کاروانیان از وحشت به لرزه آمد، حضرت فرمودند: شما را چه شده؟ گفتند: اموالی با ماست که از غارت شدن آن به توسط دزدان راه می ترسیم. آیا آن اموال را به عنوان اینکه از شماست از ما قبول می کنی؟ باشد که دزدان راه اگر آنها را در اختیار تو ببینند گذشت کرده و واگذارند. فرمودند: چه می دانید؟ شاید دزدان جز مرا قصد نداشته باشند، شاید آنها را برای تلف شدن در اختیار من بگذارید. گفتند: می گویی چه کنیم؟ آیا اموالمان را زیر خاک پنهان کنیم؟ فرمودند: نه، چرا که دفن آنها سبب ضایع شدن آنهاست، شاید بیگانه ای یا غریبی به آن دستبرد بزند یا ممکن است بعد از این به آن دست نیابید و محل آن را گم کنید. گفتند: چه کنیم؟ فرمودند: آن را نزد کسی به امانت بگذارید که حفظش کند و از آن جانبداری نموده و به آن بیفزاید، و یک درهم از آن را از دنیا و آنچه که در آن است بزرگتر نماید، سپس آن را به شما باز گرداند و بر شما بیش از آنچه که نیازمندید کامل و تمام نماید. گفتند: چنین امانتداری کیست؟ فرمودند: پروردگار عالمیان، عرضه داشتند: چگونه نزد او امانت بگذاریم؟ فرمودند: به ناتوانان از مسلمانان صدقه دهید، عرضه داشتند: در این بیابان چنین افرادی وجود ندارند تا ما به آنان صدقه بدهیم، فرمودند: ثلث مال خود را تصمیم بگیرید در راه حق صدقه دهید تا خداوند باقی آن را از بلایی که از جانب دزدان می ترسید به سر شما آید حفظ کند. عرضه داشتند: تصمیم گرفتیم، فرمودند: پس همه ی شما در امان خدا هستید، راه را ادامه دهید. حرکت خود را ادامه دادند، سر و کله ی دزدان پیدا شد، حضرت فرمودند: چرا می ترسید؟ شما در امان خدا هستید. دزدان جلو آمدند، پیاده شده دست امام صادق علیه السلام را بوسیدند و گفتند: دیشب در عالم خواب رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم را دیدیم، به ما امر فرمودند خود را به حضرت شما عرضه کنیم، اکنون در اختیار شما و این کاروانیم تا دشمنان و دزدان راه را از آنان دفع کنیم، فرمودند: نیازی به شما نیست، کسی که شما را از ما دفع کرد، دشمنان و دزدان راه را از ما دفع می کند! کاروان سالم بیابان را پشت سر گذاشت، ثلث مال خود را به ناتوانان صدقه دادند، تجارتشان برکت گرفت، به هر درهمی ده درهم به دست آوردند، گفتند: برکت وجود حضرت صادق علیه السلام چه اندازه عظیم و بزرگ بود! حضرت فرمودند: برکت معامله با خدا را شناختید، بر آن مداومت کنید.(۱۶) ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.بحارالانوار، ج۱۱، ص۱۱۰ ۲.توبه/۱۰۴. ۳.عدّة الدّاعي ، ص ۵۹ ۴.منافقون، آیات۱۰ و۱۱ ۵.کافی، ج ۲، ص۱۰۳ ۶.حدید/۱۸ ۷.بحارالأنوار، بیروت، ج۹۳، ص۱۳۷. ۸.من لایحضره الفقیه،ج۲، ص ۶۶ ۹.نهج حکمت ۲۵۸ ۱۰.ثواب الأعمال، ص۱۴۰. ۱۱.بحار الأنوار ،ج۹۶،ص۱۳۳ ۱۲.عنکبوت/ ۷ ۱۳.تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص۳۹۵. ۱۴.نهج‌الفصاحه، ص 283، ۱۵.الکافی ج ۴ ص ۵ . ۱۶.وسائل الشیعه،ج۹،ص۳۹۰ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقرب الی الله [] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ ✅ورود به بحث «تقرب الى اللّه» مفهوم محورى معارف توحیدى است و در تعالیم همه انبیا بسیار بر آن تأکید مى‌شود. انبیا و اوصیاى ایشان آن قدر بر این مفهوم تأکید و اصرار ورزیده بودند که حتى در ادبیات کفار و مشرکان هم وارد شده بود. قرآن از قول مشرکان مکه مى‌فرماید: «ما نَعْبُدُهُمْ إِلاّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللّهِ زُلْفى« ما آنها [بت‌ها] را جز براى آن که ما را هرچه بیشتر به خدا نزدیک گردانند، نمى‌پرستیم. حتى مشرکان و بت‌پرستان به دنبال تقرب الى اللّه بودند؛ البته راه را اشتباه گرفته بودند. آنان تصور کردند، حال که خدا را نمى‌بینند و نمى‌توانند سر به آستان خود او بسایند و با او مرتبط شوند، باید با بت‌ها که محسوس و در معرض دید آنها هستند ارتباط برقرار کنند! 🟢آثار تقرب الی الله در حدیث معراج وارد شده؛«قالَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ اَهانَ لِىَ وَلِيّاً فَقَدْ اَرْصَدَ لِمُحارَبَتى وَ ما تَقَرَّبَ اِلَىَّ عَبْدٌ بِشَيْئ اَحَبَّ اِلَىَّ مِمّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ اِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ اِلَىَّ بِالنّافِلَةِ حَتّى اُحِبُّهُ فَاِذا اَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذى يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذى يُبْصِرُ بِهِ وَلِسانَهُ الَّذى يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتی يَبْطِشُ بِها اِنْ دَعانى اَجَبْتُهُ وَ اِنْ سَأَلَنى اَعْطَيْتُه؛» خداى متعال مى‌فرماید: هر کس به یکى از دوستان من بى‌حرمتى کند به من اعلان جنگ کرده است؛ و نزدیک نشد بنده‌اى به من به چیزى که محبوب‌تر از انجام اَعمالى باشد که بر او واجب کرده‌ام؛ و او با انجام مستحبات تا آن‌جا نزد من مقرب مى‌شود که او را دوست مى‌دارم. پس وقتى او را دوست داشتم گوش او مى‌شوم که با آن مى‌شنود، و چشم او مى‌شوم که با آن مى‌بیند، و زبان او مى‌شوم که با آن سخن مى‌گوید، و دست او مى‌شوم که با آن کار انجام مى‌دهد. اگر مرا بخواند او را اجابت مى‌کنم؛ و اگر از من چیزى بخواهد به او عطا مى‌کنم.(۱) 🔶عوامل تقرب الی الله تقّرب و رسیدن به خدا‌ مهم ترین دغدغه هر مؤمنی است که برای دستیابی به آن تلاش می کند. بهترین راه رسیدن به خداوند نیز همان راهی است که خداوند خود در آیات نورانی قرآن بیان کرده است. ابتدا باید معرفت و شناخت خود را نسبت به پروردگار و همین طور نسبت به اولیا الهی افزایش داد و سپس در مسیری که او تعیین کرده است گام نهاد. خداوند از طریق حضرات معصومین راهها و عوامل تقرب الی الله را بیان فرموده که برخی از آنها را ذکر میکنیم؛ 🔸عبادت ➖امام کاظم (ع) می فرماید: «أَفْضَلُ مَا تَقَرَّبَ بِهِ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ بَعْدَ الْمَعْرِفَةِ بِهِ الصَّلَاة»بهترین چیزی که بنده بعد از شناخت خدا به وسیله آن به درگاه الهی تقرّب پیدا می کند، نماز است. (۲) ➖امام صادق(ع) می فرماید: «الصَّلَاةُ قُرْبَانُ كُلِّ تَقِي» نماز خواندن، برای هر شخص پرهیزگاری ‌وسیله نزدیكی به خدا است.(۳) 🔸تواضع و خوشرویی ➖امام سجاد(ع) می فرماید: «إِنَّ أَقْرَبَكُمْ مِنَ اللَّهِ أَوْسَعُكُمْ خُلْقا» نزديك ترين شما به خداوند، خوش خُلق ترین شماست.(۴) ➖ امام صادق(ع) می فرماید: «فِيمَا أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى دَاوُدَ ع يَا دَاوُدُ كَمَا أَنَ‏ أَقْرَبَ‏ النَّاسِ‏ مِنَ‏ اللَّهِ‏ الْمُتَوَاضِعُونَ‏ كَذَلِكَ أَبْعَدُ النَّاسِ مِنَ اللَّهِ الْمُتَكَبِّرُون» از وحي هاي خداي عزوجل به داود(ع) اين بود: اي داود! همچنان كه نزديك ترين مردم به خدا فروتنان اند، دورترین مردم از خداوند هم متکبرین هستند.(۵) ➖امام محمد باقر(ع) در بیان اثر گناه تکبر در دوری از خداوند می فرماید: «الجَبّارونَ اَبعَدُ النّاس منَ اللهِ عزّوجلَّ یومَ القیامَهِ»دورترین مردم از خداوند عزّوجل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند.(۶) 🔸 حق گويي امام علي(ع) می فرماید: «أقرَبُ العِبادِ إلَى اللّه ِ تعالى أقوَلُهُم لِلحَقِّ و إن كانَ علَيهِ، و أعمَلُهُم بالحَقِّ و إن كانَ فيهِ كُرهُهُ»نزديك ترين بندگان به خداي متعال، حق گوترين آنهاست، هر چند به زيانش باشد و عمل كننده ترين آنهاست به حق، هر چند بر خلاف ميلش باشد.(۷) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔸ورع و دوری از گناه اجتناب از محارم الهی طبق حدیث قدسی که خداوند به موسی(ع) نازل کرد، بهترین وسیله برای تقرب به خداوند معرفی شده است؛ امام صادق عليه السلام فرمود : «فيما ناجَى اللّه ُ تباركَ و تعالى بهِ موسى صلواتُ اللّه ِ عليهِ : يا موسى ، ما تَقَرَّبَ إلَيَّ المُتَقرِّبونَ بمِثلِ الوَرَعِ عن مَحارِمي ، فإنّي أمنَحُهم جِنانَ عَدْني لا اُشرِكُ مَعهُم أحَدا ».  از جمله نجواهاى خداوند تبارك و تعالى با موسى ـ صلوات اللّه عليه ـ اين بود كه: اى موسى! تقرّب جويان به من، به چيزى مانند پرهيز از حرامهايم به من نزديك نشدند. من بهشتهاى ماندگار خود را به آنان مى بخشم و هيچ كس را شريكشان قرار نمى دهم.(۸) ➖ناگفته پیداست که گناه  از مهم ترین موانع قرب الهی است که باید از آن پیشگیری کرد. خداوند می‌فرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» ای کسانی که ایمان آورده‌اید! آن گونه که حق تقوا و پرهیزکاری است، از خدا بپرهیزید! و از دنیا نروید، مگر اینکه مسلمان باشید! (باید گوهر ایمان را تا پایان عمر، حفظ کنید!)(۹) 🔸 عمل صالح  با استناد به آیاتی از قرآن از ایمان و عمل صالح به عنوان وسیله‌های جهت دست‌یابی به مقام قرب الهی نام برده شده است. پرداخت‌های مالی در راه خدا از جمله راه‌های تقرب به خداوند معرفی شده است.  در روایات تلاش برای برآوردن حاجات دیگران اگرچه مثمر ثمر نباشد و ناامید نکردن آنها از جمله عوامل تقرب به خدا دانسته شده است. 🔸معرفت و محبت اهل بیت در روایتی امام حسین علیه السلام فرمودند: ➖«أَیهَا النَّاسُ! إِنَّ اللهَ جَلَّ ذِکرُهُ مَا خَلَقَ الْعِبَادَ إِلَّا لِیعْرِفُوهُ، فَإِذَا عَرَفُوهُ عَبَدُوهُ، فَإِذَا عَبَدُوهُ اسْتَغْنَوْا بِعِبَادَتِهِ عَنْ عِبَادَةِ مَنْ سِوَاهُ». فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ: «یا ابْنَ رَسُولِ اللهِ! بِأبِی أنْتَ وَ اُمِّی، فَمَا مَعْرِفَةُ اللهِ؟» قَالَ: «مَعْرِفَةُ أَهْلِ کلِ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ»ای مردم!‍ خداوند- جلّ ذکره- بندگانش را نیافرید، مگر برای آنکه او را بشناسند. هنگامی که او را شناختند، عبادتش می کنند و زمانی که او را عبادت کردند، از پرستش غیر او بی نیاز می شوند. مردی در میان یاران عرضه داشت: «ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم به فدای تو باد! معرفت و شناخت خدا چیست؟» حضرت فرمودند: آن است که اهل هر عصر و زمانی، امامی را که اطاعتش بر آن ها واجب است بشناسند».(۱۰) ➖امام صادق علیه السلام فرمودند: نَحْنُ السَّبَبُ بَینَکمْ وَ بَینَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَ»ما سبب و واسطه میان شما و خداوند متعال هستیم.(۱۱) ➖رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: حُبِّی وَ حُبُّ عَلِی سَیدُ مَا تَقَرَّبَ بِهِ الْمُتَقَرِّبُونَ مِنْ طَاعَةِ رَبِّهِم»محبت من و محبت علی برترین وسیله و طاعتی است که تقرّب جویانِ به حضرت حق، از آن بهره می برند.(۱۲) 💠داستان آورده اند که عیسی علیه السلام به سه نفر برگذشت، ایشان را دید ضعیف و نحیف گشته، ایشان را پرسیدکه سبب این نحول و نحافت (لاغری) شما چیست؟ گفتند: اَلْخَوْفُ مِنَ النّار (ترس از آتش) فرمود: بر خداوند حق است که خائف را ایمن دارد. چون از ایشان در گذشت، سه نفر دیگر را دید از ایشان نحیف تر و ضعیف تر، روی هایشان چون آیینه ها از نور. گفت: چه چیز شما را به این حال آورد و چنین ضعیف کرد؟ گفتند: حبِّ خداوند عزّوجل. فرمود: أنتُم المُقَرَّبونَ ، أنتُم المُقَرَّبونَ شما مقربان هستید، شما مقربان هستید. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.کافی،ج۲، ص۳۵۲. ۲.بحار الأنوار ، ج۱، ص۱۴۴. ۳.همان، ج ۷۵،ص ۲۰۳ ۴.اعیان الشیعه،ج۱ ،ص ۶۴۴. ۵. بحارالانوار، ج۱۴، ص۳۹. ۶. وسائل الشيعه، ، ج۱۵،ص۳۸۲ ۷.غررالحکم، ص ۲۶ ۸.مشكاة الأنوار ،ص۲۰۸ ۹.آل عمران/۱۰۲. ۱۰.علل الشرائع، ج۱، ص۹. ۱۱.بحار الأنوار ،ج ۲۳ ، ص۱۰۱   ۱۲.همان،ج ۲۷،ص۱۲۹ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طغیان؛ علل و نشانه ها [منبر ۲۰ دقیقه ای] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 🌙بیان احکام چهار نكته درباره حيوانات حرام گوشت‏؛ ۱. خوردن و خوراندن گوشت حيوانات حرام گوشت حرام است. ۲. ادرار و مدفوع حيوانات حرام گوشتى كه خون جهنده دارند نجس است. ۳. تا حيوانات حرام گوشت زنده هستند بدنشان پاك است‏ ولى با مردنشان نجس مى ‏شود. ۴. در نماز نبايد اجزاى حيوانات حرام گوشت بر بدن و لباس نمازگزار باشد. 💠داستان [ایجاد انگیزه] در روایتی از امام باقر(ع) نقل شده است که در زمان پیغمبر(ص) مؤمنی بود به نام سعد، بسیار فقیر که در صُفه زندگی می‌کرد. چنان وضع نابسامان اقتصادی داشت که هر گاه چشم پیغمبر(ص) به او می‌افتاد احساس رقت می‌کرد، و‌ می‌فرمود که ای سعد اگر چیزی داشته باشم به تو می‌دهم. مدتی گذشت و پیامبر(ص) نتوانستند برای او کاری کنند و به همین جهت بسیار اندوهگین بودند. جبرئیل بر ایشان نازل شد و خبر داد که خدای متعال از اندوه پیامبر(ص) مطلع است و اگر پیامبر(ص) دوست داشته باشد خدا به سعد ثروت خواهد بخشید. پیامبر(ص) پاسخ مثبا دادند و جبرئیل دو درهمی را که همراه خود داشت به ایشان داد تا پیامبر(ص) آن را برای تجارت به سعد بدهد. پیامبر(ص) چنین کرد و سعد با این دو درهم مشغول تجارت شد. این پول، بسیار با برکت بود و هر چه سعد خرید و فروش می‌کرد با سود فراوانی همراه بود. کم کم دکانی در روبروی مسجد تهیه کرد و به امر تجارت مشغول شد چنان که دیگر از مسجد و نماز اول وقت و مصاحبت با پیامبر(ص) باز می‌ماند. روزی پیامبر(ص) به او فرمودند ای سعد، اشتغال به دنیا تو را از نماز باز داشته است و او اینگونه توجیه می‌کرد که اینان کسانی‌اند که یا از ایشان چیزی خریده‌ام که باید پولشان را بدهم یا به ایشان چیزی فروخته‌ام که باید پول آن را بگیرم... پیامبر(ص) از این حال سعد دوباره اندوهگین شدند. جبرئیل نازل شد و از پیامبر(ص) پرسید کدام حال سعد را بهتر دیدی؟ پیامبر(ص) پاسخ دادند همان حال اول وی(نداری و فقر)، جبرئیل پرسید آیا دوست داری به حال اول برگردد؟ پاسخ پیامبر(ص) مثبت بود. جبرئیل عرض کرد دو درهمی که به سعد دادید باز پس گیرید. روزی پیامبر(ص) به او فرمودند آیا نمی‌خواهی دو درهم ما را برگردانی؟ او گفت دو درهم که چیزی نیست، دویست درهم میدهم. پیامبر(ص) گفتند لازم نیست، فقط همان دو درهم را برگردان. دو درهم را برگرداند و کم کم اوضاع مالی او نابسامان گشت تا آنجا که پس از مدتی به میان اصحاب صفه بازگشت.(۱) ✅بیان موضوع طغیان،استغنا،استکبار ، کلید واژه هایی است که خداوند در قرآن کریم مؤمنان را از آن ها بر حذر داشته است. خطری که خداوند مقرر فرموده هر روز در نماز ها از آن به خدا پناه ببریم خطر گمراهی است؛«غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ» ،طغیان و طغیانگران ، عامل گمراهی انسان اند. ➖یکی از صحنه های قیامت که خداوند در قرآن دعوای افراد عادی با مستکبران طغیانگر است؛ «وَبَرَزُواْ لِلّهِ جَمِیعًا فَقَالَ الضُّعَفَاء لِلَّذِینَ اسْتَکْبَرُواْ إِنَّا کُنَّا لَکُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذَابِ اللّهِ مِن شَیْءٍ قَالُواْ لَوْ هَدَانَا اللّهُ لَهَدَیْنَاکُمْ سَوَاء عَلَیْنَآ أَجَزِعْنَا أَمْ صَبَرْنَا مَا لَنَا مِن مَّحِیصٍ» و (در قیامت)، همه آنها در برابر خدا ظاهر می‌شوند؛ در این هنگام، ضعفا [= دنباله‌روان نادان‌] به مستکبران (و رهبران گمراه) می‌گویند: «ما پیروان شما بودیم! آیا (اکنون که بخاطر پیروی از شما گرفتار مجازات الهی شده‌ایم،) شما حاضرید سهمی از عذاب الهی را بپذیرید و از ما بردارید؟» آنها می‌گویند: «اگر خدا ما را هدایت کرده بود، ما نیز شما را هدایت می‌کردیم! (ولی کار از اینها گذشته است،) چه بیتابی کنیم و چه شکیبایی، تفاوتی برای ما ندارد؛ راه گریزی برای ما نیست!»(۲) 👌چقدر جالب است پیام این آیه، افراد مستکبر که عامل گمراهی بشر هستند. مثل پدیده ها که امروز بشر از طغیانگری و اغواگری این قشر در آستانه سقوط قرار دارد. در این افراد عادی ،که تحت تاثیر مرفهین اغواگر گمراه شده اند به همان گروه اغواگر می گویند؛ ما دنباله‌روی شما بودیم و خودمان از خودمان نظری نداشتیم آیا می‌شود در عذاب خدا ما را کمک کنید که اینقدر گرفتار نباشیم. می‌گویند اگر خدا ما را هدایت کرده بود ما هم شما را هدایت می‌کردیم. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴عوامل اگر چه خداوند عامل اصلی طغیان را در یک عبارت کوتاه بیان فرمود است؛«استغنا» هر عاملی که باعث شود انسان احساس بی نیازی کند زمینه شرط طغیان ، سرکشی و گمراهی است، اما در ادامه عوامل و مصادیق استغنا را به عنوان عوامل طغیان بر می شمریم ؛ امام علی(ع) می‌فرماید: «يَنبَغي لِلعاقِلِ أن يَحتَرِسَ مِن سُكرِ المالِ، و سُكرِ القُدرَةِ، و سُكرِ العِلمِ، و سُكرِ المَدحِ، و سُكرِ الشَّبابِ؛ فَإِنَّ لِكُلِّ ذلِكَ رِياحا خَبيثَةً تَسلُبُ العَقلَ و تَستَخِفُّ الوَقار » سزاوار است كه خردمند، از مستى ثروت، مستى قدرت، مستى دانش، مستى ستايش و مستى جوانى بپرهيزد؛ چرا كه هر يك را بوهاى پليدى است كه عقل را مى‌دزدد و وقار و هيبت را كم مى‌كند.(۳) 🔴ثروت چنانچه در قصه بالا اشاره شد ثروت و تجملات زندگی که در نهایت منجر به منحرف ساختن و گمراه کردن بندگان خدا می‌شود.در روایات نیز زیاد شدن مال و ثروت و توانگری مادی، به عنوان زمینه‌ساز طغیان معرفی شده است ➖«وَ لَوْ بَسَطَ اللّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِى الاَْرْضِ وَ لکِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَر ما یَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبِیرٌ بَصِیرٌ» هر گاه خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان و ستم مى کنند; از این رو به مقدارى که مى خواهد (و مصلحت مى داند) نازل مى کند، که نسبت به بندگانش آگاه و بیناست!(۴) ➖خداوند بازهم در آیه دیگری استغنا را عامل طغیان و گمراهی دانسته«كَلاَّ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى ﴿۶﴾ أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى ﴿۷﴾» چنين نيست (كه آنها اين نعمت‌ها را شكر كنند بلكه) به يقين انسان طغيان مى‌كند، از اينكه خود را بى‌نياز بيند. ➖امام سجاد(ع) اینگونه دعا میکند؛ «وَ لَا أَطْغَيَنَّ وَ مِنْ عِنْدِكَ وُجْدِي‌.» «وُجد» به معنای ثروت، بهره‌مندی خاص و توانگری است. «خدایا چنان که بهره مندی و برخورداری باعث گمراهی و طغیان من نشود» . 🔴علم علم نیز از مواردی است که احساس برتری و فراتر بودن در آن بسیار خطرناک است، این که کسی احساس کند همه چیز را می‌فهمد نقطه آغازین طغیان و سرمستی علمی است. غرور علمی از بدترین نوع غرور است. آنها که چند کتاب خوانده اند و چند واژه و اصطلاح در حافظه شان حفظ کرده اند و دیگر هیچ حقیقتی را بنده نیستند، با همان علم شان به اعماق گمراهی افتاده اند. چه خداوند چون بخواهد برخی را با علم گمراه می کند! یعنی همان علم شان باعث گمراهی شان می شود! بقول قرآن؛ «وَ اَضَلَهُ اللهُ عَلَی عِلمِِ» خداوند با وجود علم گمراهش نموده است! گمراهی با علم از بدترین و تاریکترین گمراهی هاست. چقدر زیاد می بینیم افرادی که قبل از اینکه تحصیلات عالیه داشته باشن متدین و باتقوا و با ایمان بودند اما با یادگیری چند اصطلاح غرور و توهم دانایی آنها را از ایمان و معنویت دور کرد. 💠داستان ابوخطاب يكي از شاگردان امام صادق عليه السلام بود. وقتي كه عملش زياد شد، ادعا كرد كه جعفرصادق(ع)، خدا است و من نيز پيامبر اويم و با او به معراج رفتم. عده اي نيز از وي پيروي كردند. در بحارالانوار نقل شده است كه به حضرت صادق عليه السلام گفتند: ابوخطاب در اعمال حج به شما لبيك مي گويد. حضرت با شنيدن اين سخن به گريه افتادند و فرمودند: «خدايا، من برائت مي جويم از آنچه او درباه ي من ادعا مي كند. خدايا، من بنده ي توام و پدرم نيز بنده ي تو است و تمام اعضا و جوارحم سرشار از بندگي تو است». امام اين جمله را مي فرمود و اشك مي ريخت.(۵) 🔴ستایش و مدح از دیگر عوامل طغیان انسان‌ها، ستایش‌ها و تمجیدهایی است که از دیگران می‌شنود به ویژه که معمولاً ستایش همراه با تملق و مبالغه است. چنانچه امیرالمومنین(ع) در خطبه‌ای می‌فرمایند:«وَ قَلَّ مَا يُنْصِفُكَ اللِّسَانُ فِي نَشْرِ قَبِيحٍ أَوْ إِحْسَان‌»و چه کم‌شمار است که زبان در نکوهش امری قبیح یا ستایش امری نیکو، به انصاف سخن براند.(۶) فردی که ستایش مبالغه آمیز را می‌شنود زمینه طغیان و سرمستی‌اش فراهم می‌شود. 🔴رفاه طلبی از جمله عوامل زمینه‌ساز ابتلای انسان به طغیان، رفاه‌زدگی و اقبال شدید به این میل نفسانی است. تاریخ گواه است که از ابتدای خلقت انسان تا به امروز، انسان هرگاه خود را در میدان زندگی از غیر بی‌نیاز دیده است، با اسراف و تبذیر و رفاه و راحت‌طلبی مفرط، در دام طغیان و سرکشی گرفتار شده است. قرآن کریم حال این گروه را این‌گونه بیان می‌فرماید: «وَ کَمْ اَهْلَکْنا مِنْ قَرْیَةٍ بَطِرَتْ مَعِیشَتَها فَتِلْکَ مَساکِنُهُمْ لَمْ تُسْکَنْ مِنْ بَعْدِهِمْ اِلاَّ قَلِیلاً وَ کُنَّا نَحْنُ الْوارِثِینَ» چه بسیار شهرهای آباد و حاصل‌خیز که در معیشت خود طغیان کردند و ما هلاکشان کردیم و اینک خرابه‌های مساکن آن‌ها است که دیگر بعد از ایشان مسکونی نشد مگر‌ اندکی از آن‌ها و ماییم وارث آنان». (۷) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴غرور قدرت امام علی(ع) در نامه ۵۳ نهج البلاغه، مالک اشتر را از مسأله غرور و خودكامگى بر اثر احساس قدرت نهى مى كند و مى فرمايد: «وَ لاَتَقُولَنَّ إِنِّي مُؤَمَّرٌ آمُرُ فَأُطَاعُ، فَإِنَّ ذَلِكَ إِدْغَالٌ فِي الْقَلْبِ وَ مَنْهَكَةٌ لِلدِّينِ وَ تَقَرُّبٌ مِنَ الْغِيَرِ».هرگز مگو من اميرم؛ امر مى كنم و از من اطاعت مى شود كه اين موجب دخول فساد در دل و ضعف و خرابى دين و نزديك شدن دگرگونى ها [در قدرت تو] است. در جمله جالب دیگر مى فرمايند: «سُكْرُ الْغَفْلَةِ وَ الْغُرُورِ أبْعَدُ إفاقَةً مِنْ سُكْرِ الْخُمُورِ» انسان از مستى غفلت و غرور، بسيار ديرتر از مستى شراب هوشيار مى شود.(۸) 🔴غرورجوانی از جمله ویژگی های دوران جوانی، داشتن احساسات تند است. جوانان در دوره ی جوانی به شدت تحت تأثیر احساسات و تمایلات هستند و آن چنان در این بعد قوی هستند که گاهی با مسائل منطقی و عقلی قطع رابطه می کنند و این خطر بزرگی است، زیرا گاهی با تصمیمی که جنبه ی عقلانی ندارد، ممکن است خود را دچار تیره روزی و سیاه بختی نمایند. خطر طغیان غرایز و احساسات برای نسل جوان از سایر طبقات بیشتر است، زیرا از یک طرف با فرارسیدن بلوغ، تمایل جنسی و سایر خواهش های عاطفی در ضمیر جوانان به شدت بیدار می شوند و از طرف دیگر، عقل آنان هنوز به رشد نهایی و کمال طبیعی و اکتسابی خود نرسیده است، مانند کودکی همچنان ضعیف و ناتوان است و در مقابل امواج نیرومند احساسات، قدرت ایستادگی و مقاومت ندارد و در چنین شرایطی جوانان پیوسته در پرتگاه خطر قرار دارند و با کم ترین غفلت ممکن است سقوط کنند و به بزرگ ترین حادثه ی نامطلوب دچار شوند. ✅پیشگیری و درمان طغیان 🟢توجه به عظمت خداوند «وَ إِذَا أَحْدَثَ لَكَ مَا أَنْتَ فِيهِ مِنْ سُلْطَانِكَ أُبَّهَةً أَوْ مَخِيلَةً ، فَانْظُرْ إِلَى عِظَمِ مُلْكِ اللهِ فَوْقَكَ وَ قُدْرَتِهِ مِنْكَ عَلَى مَا لاَتَقْدِرُ عَلَيْهِ مِنْ نَفْسِكَ، فَإِنَّ ذَلِكَ يُطَامِنُ إِلَيْكَ مِنْ طِمَاحِكَ وَ يَكُفُّ عَنْكَ مِنْ غَرْبِكَ وَ يَفِيءُ إِلَيْكَ بِمَا عَزَبَ عَنْكَ مِنْ عَقْلِكَ».هرگاه بر اثر قدرتى كه در اختيار دارى كبر و غرور يا عُجب در تو پديد آيد، به عظمت قدرت خداوند كه فوق توست و بر امورى نسبت به تو قادر است كه تو درباره خويشتن قدرت آن را ندارى نظر بيافكن، زيرا اين نگاه تو را از آن سركشى پايين مى آورد و از شدّت و تندى تو مى كاهد و آنچه از نيروى عقلت از دست رفته به تو باز مى گرداند.(۹) 🟢نیکی به دیگران شخص طاغی از یک‌سو، با جمع‌آوری مال و ثروت و از سوی دیگر با بخل و امتناع از پرداخت حقوق الهی به این حس بی‌نیازی می‌رسد. این‌مطلب را آیهٔ هشتم سوره لیل تایید می‌فرماید: «وَ اَمَّا مَنْ بَخِلَ وَ اسْتَغْنی» و اما کسی که بخل بورزد و طالب ثروت و غنی باشد و پاداش نیک روز جزا را تکذیب کند»؛   با در نظر گرفتن این حقیقت که بخل مایهٔ استغنا شده است، بی‌تردید اعطای کمک به دیگران و انفاق مال در راه خدا یکی از عوامل مهم در درمان طغیان خواهد بود. بنابراین با انفاق و اعطای مال در راه خدا و پرهیز از بخل می‌توان به دایرهٔ استغنایی که منجر به طغیان می‌شود، ورود ننمود و از آفات مهلک این رذیله رهایی یافت. 🟢یاد خلقت ➖خداوند بارها خلقت انسان را به او متذکر می شود که؛ «از خاک آفریده شده ای»، «از منی آفریده شده ای» ،«از خون بسته آفریده شده ای » توجه به آفرینش انسان را به تواضع می‌کشاند و جبههٔ بندگی بر آستان الهی حضرت حق فرود می‌آورد. ➖حضرت امیرمؤمنان (ع) می‌فرمایند: «مالابن ادم و الفخر اوله نطفه و آخره جیفه و لایرزق نفسه و لایدفع حتفه»  فرزند آدم را با فخر‌فروشی چه کار؟ او که در آغاز نطفه‌ای گندیده و در پایان مرداری بدبو است، نه می‌تواند روزی خویشتن را فراهم کند و نه مرگ را از خود دور نماید!(۱۰) 🟢یاد مرگ و قیامت ➖«اکثروا ذکر الموت فانّه یمحّص الذّنوب و یزهّد فی الدّنیا فان ذکرتموه عند الغنی‌ هدمه و ان ذکرتموه عند الفقر ارضاکم بعیشکم» یاد مرگ، شهوت را در نفس از بین می‌برد و ریشه‌های غفلت را یک سره بر می‌کند و دل‌ را با وعده‌های الهی محکم می‌کند و روحیهٔ انسان را از قساوت دور می‌کند.(۱۱) ➖یکی دیگر از داروهای مؤثر در درمان طغیان، یاد  معاد و قیامت است که در سوره علق بدان اشاره می‌شود.؛ «کَلاَّ اِنَّ الْاِنْسانَ لَیَطْغی‌ ٭ اَنْ رَآهُ اسْتَغْنی‌ ٭ اِنَّ اِلی‌ رَبِّکَ الرُّجْعی‌»   چنین نیست که انسان حق‌شناس باشد مسلماً طغیان می‌کند. به خاطر اینکه خود را بی‌نیاز می‌بیند ولی باید بداند که برگشت همه به سوی اوست» 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🟢نماز نماز، تکبر و غرور را که از نتایج طغیان است در انسان از بین می‌برد. سرور زنان عالم، حضرت زهرا (س)، می‌فرمایند: «فَرَضَ اللّٰه الْاِیمَانَ تَطْهِیراً مِنَ الشِّرْکِ وَ الصَّلَاةَ تَنْزِیهاً عَنِ الْکِبْر؛ خداوند برای پاک شدن بندگان از شرک، ایمان را و برای دور ماندن آنان از غرور و کبر، نماز را واجب کرد. 💠داستان رسول گرامي(ص) در مجلسي حاضر بود. همان وقت مسلمان فقير ژنده پوشي از راه رسيد و از قضا پهلوي مرد ثروتمندي نشست. مرد ثروتمند جامه هاي خود را جمع کرد و خودش را به کناري کشيد. پيامبر(ص) که نظاره گر آنها بود فرمود: آيا ترسيدي که چيزي از فقر او به تو بچسبد؟ نه يا رسول الله. آيا ترسيدي که چيزي از ثروت تو به او سرايت کند؟ نه يا رسول الله. آيا ترسيدي که لباس هايت کثيف شود؟ نه يا رسول الله. پس چرا خود را کنار کشيدي؟ مرد با شرمندگي گفت: به خطاي خود اعتراف مي کنم و حاضر هستم براي جبران اين گناه نيمي از دارايي ام را به او ببخشم. مرد فقير گفت: ولي من قبول نمي کنم. جمعيت گفتند: چرا؟ گفت: چون مي ترسم مرا نيز روزي غرور بگيرد و با يک برادر مسلمان خود آنچنان رفتاري بکنم که امروز اين شخص با من کرد. (۱۲) 💠داستان بشر حافى یکى از اشراف زادگان بود که شبانه روز به عیاشى و فسق و فجور اشتغال داشت . خانه اش مرکز عیش و نوش و رقص و غنا و فساد بود که صداى آن از بیرون شنیده مى شد. روزى از روزها که در خانه اش محفل و مجلس گناه برپا بود، کنیزش با ظرف خاکروبه ، درب منزل آمد تا آن را خالى کند که در این هنگام حضرت موسى ابن جعفر(ع ) از درب آن خانه عبور کرد و صداى ساز و رقص به گوشش رسید. از کنیز پرسید: صاحب این خانه بنده است یا آزاد؟ کنیز جواب داد: البته که آزاد و آقا است . امام (ع ) فرمود: راست گفتى ؛ زیرا اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسید و این چنین در معصیت گستاخ نمى شد. کنیز به داخل منزل برگشت . بشر که بر سفره شراب نشسته بود از کنیز پرسید: چرا دیر آمدى ؟ کنیز داستان سؤ ال مرد ناشناس و جواب خودش را نقل کرد. بشر پرسید: آن مرد در نهایت چه گفت ؟ کنیز جواب داد: آخرین سخن آن مرد این بود: راست گفتى ، اگر صاحب خانه آزاد نبود (و خودش را بنده خدا مى دانست ) از مولاى خود مى ترسید و در معصیت این چنین گستاخ نبود. سخن کوتاه حضرت موسى بن جعفر(ع ) همانند تیر بر دل او نشست و مانند جرقه آتشى قلبش را نورانى و دگرگون ساخت . سفره شراب را ترک کرد و با پاى برهنه بیرون دوید تا خود را به مرد ناشناس برساند. دوان دوان خودش ‍ را به موسى بن جعفر(ع ) رسانید و عرض کرد: آقاى من ! از خدا و از شما معذرت مى خواهم . آرى من بنده خدا بوده و هستم ، لیکن بندگى خودم را فراموش کرده بودم . بدین جهت ، چنین گستاخانه معصیت مى کردم . ولى اکنون به بندگى خود پى بردم و از اعمال گذشته ام توبه مى کنم . آیا توبه ام قبول است ؟ حضرت فرمود: آرى خدا توبه ات را قبول مى کند. از گناهان خود خارج شو و معصیت رابراى همیشه ترک کن . آرى بشر حافى توبه کرد و در سلک عابدان و زاهدان و اولیاى خدا در آمد و به شکرانه این نعمت ، تا آخر عمر با پاى برهنه راه مى رفت . ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.كافي، ج۵، ص ۳۱۲. ۲.سوره ابراهیم/۲۱ ۳.غرر الحكم،۱۰۹۴۸ ۴.شوری/۲۷. ۵.بحارالانوار، ج ۴۷، ص۳۷۸. ۶.غرر الحكم ،۶۷۲۴. ۷.قصص/۵۸. ۸.غرر الحكم ،۵۶۵۱. ۹.نهج البلاغه، نامه ۵۳. ۱۰.همان،حکمت۴۴۵. ۱۱.كنز العمال،۴۲۰۹۸. ۱۲. اصول کافي ج۳،ص ۳۶۱. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرق های اهل جهنم با اهل بهشت [تأملی در آیه۱۴ سوره حدید] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ اما بعد قال الله الحکیم «يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُنْ مَعَكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ وَلَٰكِنَّكُمْ فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّىٰ جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ» آنها را صدا می‌زنند: «مگر ما با شما نبودیم؟!» می‌گویند: «آری، ولی شما خود را به هلاکت افکندید و انتظار (مرگ پیامبر را) کشیدید، و (در همه چیز) شکّ و تردید داشتید، و آرزوهای دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان خدا فرا رسید، و شیطان فریبکار شما را در برابر (فرمان) خداوند فریب داد! 💠داستان [ایجاد انگیزه] روزی زبیده زوجه ی هارون الرشید در راه بهلول را دید که با کودکان بازی سرگرم بازی بود و با انگشت بر زمین خط می کشید. پرسید : چه می کنی؟ گفت : خانه می سازم. پرسید : این خانه را می فروشی؟ گفت : آری. پرسید : قیمت آن چقدر است؟ بهلول مبلغی ذکر کرد. زبیده فرمان داد که آن مبلغ را به بهلول بدهند و خود دور شد. بهلول زر بگرفت و بر فقیران قسمت کرد. شب هارون الرشید در خواب دید که وارد بهشت شده به خانه ای رسید و چون خواست داخل شود او را مانع شدند و گفتند این خانه از زبیده زوجه ی توست. دیگر روز هارون ماجرا را از زبیده بپرسید. زبیده قصه بهلول را باز گفت. هارون نزد بهلول رفت و او را دید که با اطفال بازی می کند و خانه می سازد. گفت : این خانه را می فروشی؟ بهلول گفت : آری هارون پرسید : بهایش چه مقدار است؟ بهلول چندان مال نام برد که در جهان نبود. هارون گفت : به زبیده به اندک چیزی فروخته ای. بهلول خندید و گفت : زبیده ندیده خریده و تو دیده می خری میان این دو، فرق بسیار است. ✅بیان موضوع خداوند شک نداشتن در مورد قیامت و رستاخیز انسان ها را به شکل های مختلف بیان فرموده است که یکی از شیوه ها بیان گفتگوهایی است که بین اهل محشر رد و بدل می‌شود  گاهی گفتگوی اهل بهشت با یکدیگر، گاهی گفتگوی اهل جهنم با یگدیگر،گاهی گفتگوی بهشتیان با دوزخیان و گاهی نیز گفتگوی دوزخیان با بهشتیان نقل شده. در مورد کیفیات این گفتگو ها هم اشارات جالبی بیان شده است؛ 👌آیت‌الله جوادی آملی : بهشتیان جهنم را می‌توانند ببینند ولی جهنمیان نمی‌توانند بهشتیان را ببینند آنها واقعا نابینا هستند و نابینایی‌شان از این جهت است که حق را نمی‌بینند آنان چشم فیزیکی و چشم بدنی دارند و همه حوادث آخرت را می‌بینند اما از دیدن بهشت و بهشتیان و حق کورند همان طور که در دنیا که این همه مراکز دینی،‌ حوزوی، قرآنی، عبادی، مسجد و حسینه وجود دارد را نمی‌‌بینند و چهار مرکز فسادی که وجود دارد را فقط می‌بینند. این اشخاص واقعا نسبت به حق کور هستند و در آخرت نیز این شخص همان طور است یعنی کور از دیدن بهشت و بهشتیان است. 👈 در آیاتی که در طلیعه بحث ذکر شد یکی از آن گفتگوها نقل شده است ؛ گفتگوی بین مؤمنان و منافقان که منافقان از پس پرده ای که بین آنها و مؤمنان قرار دارد مؤمنان را صدا میزنند و می گویند :« ما و شما در دنیا کنار هم بودیم اما چطور شد اینجا جایگاه مان فرق دارد؟ » [ پناه بر خدا😢] به این سؤال شان در پنج جمله پاسخ داده می شود که در این مبحث آن پنج جمله که پنج فرق بین اهل بهشت و اهل جهنم است پرداخته می‌شود 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴خودتان را فریب دادید؛« فَتَنْتُمْ أَنْفُسَكُمْ » خود فریبی در رأس عوامل سقوط دانسته شده است. ➖این خود فریبی به شکل های مختلف خود را نشان می‌دهد مثلا کارهای زشت خود را توجیه میکنند؛ «وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ‌ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ» هنگامی‌که به آنان گفته شود: «در زمين فساد مكنيد»؛ مى‌گويند: «ما فقط اصلاح‌گريم، آگاه باشيد كه آنان فقط فسادگرند؛ شعور نمی کنند( نمی خواهند بفهمند). ➖به عقیده روان‌شناسان، تشریح خودفریبی، بسیار پیچیده است. هرچند که از لحاظ تجربی، مسئله‌‌ای آشنا و شناخته شده است، اما عبارت دقیقی برای بیان آن وجود ندارد. برخی روانشناسان نام این پدیده نوعی مکانیسم دفاعی سیستم روان به شکل فیلترگذاری و تحریف واقعیت دانسته اند تا از این طریق کاهش اضطراب و تحمل آسان شود. 🕌مثال روز: افرادی که حاضر نیستند هزینه مخالفت با صهیونیست ها را بپردازند به شکل های مختلف به خود فریبی و وجدان فریبی رو میارن ، طرح اختلاف مذهبی فلسطینی ها ، برجسته کردن وجود اقلیت افراطی در فلسطین، بازنشر شبهات تاریخی در مورد اراضی فلسطین از آن جمله است. 🔴 با درنگ و تعلل فرصت ها را از دست دادید؛ «وَ تَرَبَّصْتُمْ » ➖ تربص به معنی درنگ کردن و به معنى تعلل ورزیدن در توبه از گناه و انجام هر گونه کار خیر که بی‌عملی سیاسی و اجتماعی و بی‌تحرکّی را به دنبال دارد. ➖گاهی حالتی در انسان به وجود می آید که او خود می داند در کاری اشتباه می کند و قصد برگشتن از آن کار را هم دارد؛ اما گویی توان تصمیم گیری و اقدام کردن را از دست داده است و هرگاه تصمیم به بازگشت می گیرد، وسوسه می شود که هنوز فرصت بسیار است و خویشتن را به فردا وعده می دهد و انجام آن کار را به وقت دیگری موکول می کند. لحظه ها پشت سر هم می آیند و می روند و او اسیر کارهای دیگری است. این حالت، ممکن است هم درکارهای مادی پیش آید و هم در کارهای معنوی. به این حالت «تسویف» نیز گفته می شود. 🔴 شک داشتید و ایمان نیاوردید؛«وَارْتَبْتُمْ» رَيْب از واژگان قرآن کریم به معنای شکّ است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: مُریب (به ضم میم) به معنای بدگمانی و مُرْتاب به معنی شک کننده . ➖باوجود غیر قابل تردید بودن این حقایق اگر کسی در مورد آنها دچار ریب و تردید شود، نشان از آن است که منشأ شک او نوعی بیماری روانی است که در آن شخص وجود دارد همان گونه که اگر کسی در روز روشن در وجود نور آفتاب شک ،کند مشکل از بینایی او قلمداد میشود. از این رو، قرآن دربارۀ منافقان می فرماید: «إِرْتابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيبِهِمْ يتَرَدَّدُونَ» دلهایشان با شکّ و تردید آمیخته است؛ آنها در تردید خود سرگردانند. و در مقابل مؤمنان حقیقی را این گونه توصیف می کند: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ» مؤمنان واقعی تنها کسانی هستند که به خدا و رسولش ایمان آورده‌اند، سپس هرگز شکّ و تردیدی به خود راه نداده و با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کرده‌اند؛ آنها راستگویانند.(۱) 🔴آرزوهای دراز فریب تان داد؛ «وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّىٰ جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ » «امانِى» جمع «اُمنيَّه» به معناى حالتى است كه در نفس انسان از تمنّاى چيزى حاصل مى شود، این واژه را در برخی موارد، به معنای آرزوهاى دور و دراز كه انسان را از همه چيز غافل مى كند و پرده بر روى عقل و فكر آدمى مى افكند تفسير مى كنند. ➖ حضرت امیر(ع) می فرماید:«أَیّها الناسُ! وَ إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخافُ عَلَیْکُمُ اثْنانِ: اتِّبَاعُ الْهَوَى وَ طُولُ الاَْمَلِ. فَأمّا اتِّباعُ الْهَوى فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ، وَ أمَّا طُولُ الأَمَلِ فَیُنْسِى الاْخِرَةَ»؛ اى مردم! بدانید که ترسناکترین چیزى که از آن بر شما خائفم، دو چیز است: پیروى از هوا و هوس و آرزوهاى طولانى. پیروى از هوا و هوس، انسان را از حق باز مى دارد و آرزوهاى طولانى آخرت را به دست فراموشى مى سپارد.(۲) 🔴شیطان فریبکار شما را نسبت به خداوند فریب داد؛ «وَغَرَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ» غَرور بر وزن فَعول، که از نامهای شیطان است به معنی بسیار فریب دهنده. از ابتدای آفرینش انسان، شیطان همواره در تلاش است تا انسان را با شیوه های گوناگون ازمسیر خداوند متعال باز دارد و به بیراهه ی گمراهی سوق دهد و در واقع فرق اصلی مومن و منافق در طی کردن یا نکردن راه خداوند است. ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.حجرات/ ۱۵ ۲.نهج البلاغه، خطبه ۴۲. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خود فراموشی [منبر ۲۰ دقیقه ای] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ اما بعد قال الله الحکیم: «وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند.(۱) ✅بیان موضوع [خود فراموشی چیست؟] خود فراموشی،مقابل خودشناسی است و یکی از بیماری‌های اخلاقی است خود فراموشی یعنی انسان هویت واقعی خویش را بدست فراموشی می‌سپارد ،انسانیت را فراموش میکند. انسان الهی را فراموش میکند، به تعبیر یکی از علما انسان دو تا خود دارد خود ِالهی و خودِ حیوانی ، اگر انسان فقط به نیازهای حیوانی توجه دارد یعنی دچار خود فراموشی است. ➖نکته مهمی که قرآن بدان اشاره می‌کند و مغفول طبیعت‌گرایان مانده این است که ریشه همه‌ی مشکلات و سختی‌ها، استرس ها، احساس پوچی ها، خودفراموشی انسان است. ➖قرآن کریم گاهی با کلید واژه نسیان و گاهی با کلید واژه غفلت به پدیده خود فراموشی اشاره فرموده است و نتیجه خود فراموشی را سقوط و تنزل به پایین تر سطح وجود دانسته است؛ ««أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»(۲) آنها از چهارپايان بدترند، زيرا غافلند. 🌸شعر در زمین دیگران، خانه مکن کار خود کن، کار بیگانه مکن کیست بیگانه، تن خاکی تو کز برای اوست، غمناکی تو تا تو تن را چرب و شیرین می‌دهی گوهر جان را، نیابی فربهی گر میان مشک، تن را جا شود وقت مردن، گند آن پیدا شود مشک را بر تن مزن، بر جان بمال مشک چه بود؟ نام پاک ذوالجلال ✅ تبعات فراموشی ها ☜كسى‌كه لطف الهی را فراموش كند، مأيوس شده و به بن بست مى‌رسد. كسى‌كه عفو او را فراموش كند، خود را قابل اصلاح نمى‌بيند و دست به هر كارى مى‌زند. ☜كسى‌كه رهبران الهى را فراموش كند، دنبال هر طاغوتى مى‌رود و فاسد مى‌شود. ☜كسى‌كه قانونِ الهی را فراموش كند، هر روز به سراغ صدايى مى‌رود و سر در گم مى‌شود. ☜كسى‌كه راه الهی را فراموش كند، در ميان صدها راه ديگر گيج شده و به بى‌راهه مى‌رود. ☜كسى‌كه اولياى الهی را فراموش كند، دوستان ناباب او را به بازى مى‌گيرند. ☜كسى كه نعمت‌هاى الهی را فراموش كند، متملّق ديگران مى‌شود. ☜كسى كه وجود ذات الهی را فراموش كند، قهراً اهداف حكيمانه‌ى او در مورد آفرينش انسان را فراموش خواهد كرد و هركه هدف خلقتش را فراموش كند، عمر، سرمايه واستعدادش را هدر مى‌دهد. ☜کسی که بُعد الهی خود فراموش کند ، گفتار، کردار و پندارش بویی از انسانیت نمی‌دهد و خود را به همه چیز جز خودش مشغول داشته، در این دنیای بزرگ، مات و مبهوت مانده است. در این جاست که زندگی برای او، بی‌معنا، پوچ و بی‌حاصل جلوه می‌کند و براستی خود را تنهای تنها می‌پندارد. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
🔴خطر در کمین است خودِاصلی انسان همان است که خداوند او را لایق خلافت الله دانست و او را به روح ویژه کرامت بخشید ؛ «نفخت فیه من روحی» اما به منظور امتحان، زمینه انحراف انسان هم فراهم شده است همان زمینه ای که فرشته ها متوجه آن شدند که فرمول وجودیِ انسان با توجه به بعد خاکی اش، دارای گرایش به مادیات است؛ «وَإِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلمَلَـٰٓئِكَةِ إِنِّي جَاعلٌ فِي ٱلأَرۡضِ خَلِيفَةٗۖ قَالُوٓاْ أَتَجعَلُ فِيهَا مَن يُفسِدُ فِيهَا وَيَسفِكُ ٱلدِّمَآءَ وَنَحنُ نُسَبِّحُ بِحَمدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَۖ قَالَ إِنِّيٓ أَعلَمُ مَا لَا تَعلَمُونَ »(۳) چون پروردگارت به فرشتگان گفت: من ميخواهم در زمين جانشينى بيافرينم گفتند: در آنجا مخلوقى پديد مى آورى كه تباهى كنند و خونها بريزند؟ با اينكه ما تو را بپاكى مى ستائيم و تقديس مى گوييم ؟ گفت من چيزها ميدانم كه شما نميدانيد. ✅احادیث ➖حضرت امیر(ع) می فرماید:«قبیح بذی العقل أن یکون بهیمة قد أمکنه أن یکون انساناً» برای انسان خردمند و عاقل ناپسند است که دارای اخلاقی حیوانی باشد، با آن که می تواند بحقیقت انسان باشد».(۴) ➖از حضرت علی (ع)نقل شده که حضرت فرمودند: «من شغل نفسه بغیر نفسه تحیر فی الظلمات و أرتبک فی الهلکات» هر کس خویش را به غیر خویشتن سرگرم سازد، در تاریکی ها سرگردان می‌ماند و به هلاکت‌ها می‌افتد».(۵) 🟢آثار خود فراموشی ۱. فراموشی خود ، فراموشی خداوند را به دنبال دارد ،فراموش کردن پروردگار سبب می‌شود که انسان در لذات مادی و شهوات حیوانی فرو غلتد و هدف آفرینش خود را بدست فراموشی بسپارد و در غیر مسیر فطرت خود قدم بردارد و در نتیجه، از ذخیره لازم برای فردای قیامت غافل بماند. ۲. فراموشی خود از فراموشی خدا شروع می شود و به کوری قلب منتهی می شود؛ حضرت علی (ع)فرمودند: «من نسی الله سبحانه أنساه الله نفسه و أعمی قلبه»کسی که خدا را فراموش کند، خدا هم او را دچار خود فراموشی می‌کند و  او را به کوری قلب مبتلا می‌سازد».(۶) ۳.فسق و آلوده شدن به گناهان نتیجه قطعی خود فراموشی است که خداوند در آیه ۱۹ سوره حشر به این تصریح فرموده است؛«أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» 🔵پیشگیری و درمان خود فراموشی ذکر خداوند و ارتباط همیشگی با او پیشگیری و درمان قطعی خودفراموشی است؛ قرآن می‌فرماید: «فَاذْکرُونِی أَذْکرْکمْ وَاشْکرُواْ لِی وَلاَ تَکفُرُونِ» پس من را یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر نعمت بجای آرید و کفران نعمت نکنید» 💠داستان گویند جوانی از بنی اسرائیل به مدت بیست سال عبادت خدا را انجام داد و سپس بیست سال از عمرش را در نافرمانی خداوند گذراند. روزی موی سپید خود را در آینه دید، به خود آمد و گفت: ای وای بر من که دوران پیری فرا رسید و جوانی سپری شد! خدایا! سالیان به یاد تو بودم و چند سالی از تو روی بر تافتم، اینک اگر به سویت باز گردم، آیا مرا می پذیری؟ در این هنگام ندایی شنید که ای مرد! تو مدتی عبادت کردی ما با تو بودیم آن گاه ما را فراموش کردی ما هم تو را به خود واگذاشتیم. ولی تو را مهلت دادیم. اینک اگر به سوی ما باز گردی تو را می‌پذیرم.(۷) ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.حشر/۱۹. ۲.اعراف/۱۷۹. ۳.بقره/۳۰ ۴.شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید،ج۱۰،ص۴۰۶. ۵.غرر الحکم فصل ۷۷، ح ۱۳۷۱ ۶.همان،ح۱۲۱۴. ۷.جامع السعادات ج۳، ص۶۸. 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» و همچون کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را به «خود فراموشی» گرفتار کرد، آنها فاسقانند. [خود فراموشی چیست؟] خودفراموشی،مقابل خودشناسی است و یکی از بیماری‌های اخلاقی است خود فراموشی یعنی انسان هویت واقعی خویش را بدست فراموشی می‌سپارد ،انسانیت را فراموش میکند. انسان الهی را فراموش میکند، به تعبیر یکی از علما انسان دو تا خود دارد خودِالهی و خودِ حیوانی ، اگر انسان فقط به نیازهای حیوانی توجه دارد یعنی دچار خود فراموشی است. 😉برداشت خودمانی اینکه می بینی خیلی ها ، همش اموری از قبیل عمل زیبایی ،خودنمایی و امور جنسیتی و... هستند یعنی دچار خود فراموشی هستند. ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
راز اسما رستاخیز(۱) یوم الحسره [] بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ وَ أَنذِرْهُمْ يَوْمَ الحَْسْرَةِ إِذْ قُضىِ‏َ الْأَمْرُ وَ هُمْ فىِ غَفْلَةٍ وَ هُمْ لَا يُؤْمِنُون‏. آنان را از روز ندامت بترسان، آن دم كه كار بگذرد و آنها بی‌خبر مانند و باور ندارند.(۱) 💠داستان [ایجاد انگیزه] از جمله شخصیت های که قرآن به زندگی او اشاره کرده است شخصی است که در جهان حکمرانی و قدرت داشته است و قرآن از او به عنوان ذوالقرنین یاد می کند. در مورد ذوالقرنین داستان مفصل و جذابی نقل شده است که در ضمن آن داستان چنین نقل شده است؛ ذوالقرنین با عده ای شروع کردند به گردش در روی زمین و مسافرت کردن در طول راه به یک غار رسیدند وارد غار شدند تاریکی مطلق حکم فرما بودکم کم چشم های مردم عادت کرد و توانستند به طور محدود جلوی پایی خود را ببینندچند روز داخل غار بودند و راه می رفتند. تا اینکه به یک جایی رسیدند که مقداری سنگ آنجا بود.ذوالقرنین از خضر که همراه ش بوده پرسید :این سنگ ها چیست؟ خضر پاسخ داد این ها سنگ حسرت است.هر کس بردارد حسرت می خورد.هر کس هم بر ندارد بازهم حسرت می خورد.عده ای از مردم با خود گفتند چه کاری هست .برداریم و بر نداریم هر دو یک نتیجه می دهد.حسرت می خوریم پس چرا در طول راه بار خود را سنگین کنیم ؟و سنگ حسرت را بر نداشتندعده ای از مردم هم گفتند بگذار برای سوغاتی یا نشان دادن به دیگران مقداری از این سنگ را برداریم ذوالقرنین و خضر و مردم به راه خود ادامه دادند و چند روز بعد که شد از غار بیرون آمدند وقتی به سنگ ها نگاه کردند متوجه شدند این ها از یاقوت و الماس و طلا و ...سنگ های گران قیمت است. آنهایی که برنداشته بودند افسوس و حسرت خوردند که چرا بر نداشتیم می توانستیم با این ثروت مند شویم عده ای که برداشته بودند حسرت می خوردندکه ای کاش بیشتر برداشته بودیم عده ای هم گفتند برگردیم درون غار و دوباره از آن سنگ ها بر داریم. ✅بیان موضوع یوم الحَسْرَة، از نام‌های روز قیامت به معنای روز اندوه و افسوس و پشیمانی است که در قرآن آمده است. کلمه الحسرة از حسر گرفته شده که حَسْر به معنای کشف و آشکار شدن است و الحَسْرَة به معنای اندوه و پشیمانی به‌خاطر از دست دادن چیزی است. شیخ طبرسی در مجمع البیان می‌گوید حسرت مخصوص گناه‌کار نیست،‌ نیکوکاران هم حسرت می‌خورند که ای کاش اعمال نیک بیشتری انجام می‌دادیم. 🟢عوامل حسرت در قرآن غیر از آیه ای که در اول بحث تقدیم شد در آیاتی دیگری نیز به حسرت های قیامت پرداخته شده است؛ ➖«أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ في‏ جَنْبِ اللَّه. ترجمه: تا آنكه [مبادا] كسى بگويد: دريغا بر آنچه در حضور خدا كوتاهى ورزيدم‏.(۲) ➖در سوره فرقان حسرت خوردن ظالم این‌گونه به تصویر کشیده شده است: وَ یَومَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیهِ یَقُولُ یَا لَیتَنِی اتَّخَذتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا. ترجمه: و (به خاطر آور) روزی را که ستمکار دست خود را (از شدّت حسرت) به دندان می‌گزد و می‌گوید: «ای کاش با رسول (خدا) راهی برگزیده بودم».(۳) ➖«قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَا حَسْرَتَنَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَىٰ ظُهُورِهِمْ ۚ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ» آنها که لقای پروردگار را تکذیب کردند، مسلماً زیان دیدند؛ (و این تکذیب، ادامه می یابد) تا هنگامی که ناگهان قیامت به سراغشان بیاید؛ می‌گویند: «ای افسوس بر ما که درباره آن، کوتاهی کردیم!» و آنها (بار سنگین) گناهانشان را بر دوش می‌کشند؛ چه بد باری بر دوش خواهند داشت!(۴) ➖«أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ» این دستورها برای آن است که) مبادا کسی روز قیامت بگوید: «افسوس بر من از کوتاهیهایی که در اطاعت فرمان خدا کردم و از مسخره‌کنندگان (آیات او) بودم یا بگوید: «اگر خداوند مرا هدایت می‌کرد، از پرهیزگاران بودم!یا هنگامی که عذاب را می‌بیند بگوید: «ای کاش بار دیگر (به دنیا) بازمی‌گشتم و از نیکوکاران بودم.(۵) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
➖«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ فَسَيُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ ۗ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ» آنها که کافر شدند، اموالشان را برای بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج می‌کنند؛ آنان این اموال را (که برای به دست آوردنش زحمت کشیده‌اند، در این راه) مصرف می‌کنند، امّا مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد؛ و سپس شکست خواهند خورد؛ و (در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد.(۶) 🔴عوامل حسرت در احادیث ➖امام صادق علیه السلام فرمودند :«مَا اجْتَمَعَ فِی مَجْلِسٍ قَوْمٌ لَمْ یذْکرُوا اللّه عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَمْ یذْکرُونَا إِلاّ کانَ ذَلِک الْمجْلِسُ حَسْرَةً عَلَیهِمْ یوْمَ الْقِیامَةِ». در هر مجلسی که ذکر خدا و یاد خدا نباشد و صلوات بر من فرستاده نشود، آن مجلس برای اهلش، مایه حسرت و وبال خواهد بود.(۷) ➖«إِنَّ أَعْظَمَ اَلنَّاسِ حَسْرَة يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ رَجُلٌ اِكْتَسَبَ مَالا مِنْ غَيْرِ طَاعَةِ اَللَّهِ فَوَرَّثَهُ رَجُلا أَنْفَقَهُ فِي طَاعَةِ اَللَّهِ فَدَخَلَ بِهِ اَلْجَنَّةَ وَ دَخَلَ بِهِ اَلْأَوَّلُ اَلنَّار». همانا،روز قیامت دریغ و افسوس بزرگتر،از آن مردى است که مالى را در غیر از فرمانبردارى خداوند فراهم آورده است.پس این مال به مردى ارث رسیده که آن را در راه خداوند انفاق نموده است و به سبب آن وارد بهشت شده است،و به سبب مال،اوّلى وارد آتش گردیده است.(۸) ➖ پیامبر(ص) فرمودند: «إنَّ أشَدَّ النّاسِ نَدامَةً يَومَ القِيامَةِ ، رجُلٌ باعَ آخِرَتَهُ بدُنيا غَيرِهِ ». از کسانی که در قیامت پشیمانی شدید دارند آنهایی هستند که آخرت شان را به دنیای دیگری فروختند.(۹) ➖« انَّ مِنْ أَعْظَمِ اَلنَّاسِ حَسْرَةً يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مَنْ وَصَفَ عَدْلاً ثُمَّ خَالَفَهُ إِلَى غَيْرِه» . به درستى كه از جمله بزرگ‏ترين مردم از روى حسرت در روز قيامت، كسى است كه حق را وصف كند، بعد از آن، آن را مخالفت نمايد به سوى غيرآن (كه آن را وا گذارد و به غير آن عمل نمايد).(۱۰) ➖حضرت پیامبر(ص) فرمود:«العلماء رجلان، رجلٌ عالم اخذ بعلمه فهذا ناج و رجل تارک لعلمه فهذا هالک … واِنّ اشد الناس ندامةً وحسرة رجل دعا عبداً الی اللَّه سبحانه فاستجاب و قَبِلَ منه فاطاع اللَّه فادخله الجنة وادخل الداعی النار بترکه علمه» دانشمندان دو دسته اند، عالمی که به علمش عمل کند پس نجات یابد و دانشمندی که به علم خود (علم دین) عمل نکند و آنرا رها نماید در نتیجه به هلاکت افتد و به سعادت نرسد و شدیدترین مردم از حسرت و پشیمانی کسی است که دیگری را به خدای سبحان دعوت کند و او بپذیرد و اطاعت خدا کرده، داخل بهشت شود و لیکن دعوت کننده خود بخاطر ترک علمش وارد دوزخ گردد. »(۱۱) 💠داستان امام صادق(ع) فرمود جبرائیل نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمد و دست او را گرفت و به بقیع آورد؛ تا اینکه کنار قبری رسیدند و جبرائیل صاحب آن قبر را صدا زد و گفت: به اذن خدا برخیز! مردی که موهای سر و صورتش سفید بود از میان قبر برخاست و خاک را با دست خود از چهره خود پاک میکرد، و می گفت: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. جبرائیل به او گفت: به اذن خدا دو مرتبه در قبر باز گرد! سپس به کنار قبری دیگر آمدند و جبرائیل صاحبش را ندا درداد: به اذن خدا برخیز! از میان قبر مردی با چهره و سیمای سیاه برخاست و می گفت: یَا حَسْرَتَاهُ! یَا ثُبُورَاهُ! و سپس جبرائیل به او گفت: باز گرد به مکانی که بودی به اذن خدا. و پس از آن گفت: ای محمد! این قِسم مردگان در روز قیامت محشور میشوند. مؤمنان میگویند: الْحَمْدُ لِلهِ وَ اللَهُ أَکْبَرُ. و دسته دیگر میگویند: یَا حَسْرَتَاهُ، یَا ثُبُورَاهُ...(۱۲) ــــــــــــــــــــــــــــ 📎پی نوشتها ۱.سوره مریم، آیه ۳۹. ۲.زمر/۵۶. ۳.فرقان/۲۷. ۴.انعام/۳۱. ۵.زمر/۵۶. ۶.انفال/۳۶. ۷. الکافي ؛ ج ۲ , ص ۴۹۶. ۸.غرر الحکم ،ج۱، ص۲۱۹ ۹.كنز العمّال : ۱۴۹۳۶ . ۱۰.الشافی، ص۵۷۴. ۱۲.تفسیر قمی‌ طبع‌ سنگی‌ ص ۵۸۱‌ 🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابتلائات الهی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ 👌تذکر قبلا چند مبحث مرتبط با موضوع فوق تقدیم شده است از آن جمله است؛ ☜ملاحم ( امور مالی)تلاش مضاعف شیطان در آخرالزماندین گریزی جوانان 💠تشرف [ایجاد انگیزه] سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»، سید عرض کرد: «آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم». حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد. پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»، سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: «قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!» حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.»(۱) ✅بیان موضوع طول غیبت خاتم‌الاوصیا با غیبت مجموع پیامبران، برای این باشد که می‌خواهد این امت را با آزمایش‌هایی سخت‌تر از آزمون آنها، بیازماید. از روایات مختلف، به دست می‌آید که مؤمنان در دوره غیبت، گرفتار آزمایش‌های بزرگی خواهند شد؛ چنانکه امت‌های پیش از این نیز دچار آزمون‌ها و ابتلائات مختلفی بودند؛ «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَ‌کُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُون. وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّـهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکَاذِبِین؛ آیا مردم گمان می‌کنند، همین که به زبان بگویند ایمان آوردیم، دست از سر آنها برمی‌داریم و آزمایش نمی‌شوند؟ مردمی را که قبل از ایشان بودند نیز آزمودیم و خداوند می‌داند که چه کسانی راستگو و چه کسانی دروغ‌گویند و در امتحان درست یا نادرست از آب درآیند...».(۲) 👈به سبب طولانی شدن غیبت، عده‌ای از مؤمنان دچار تردید، حیرت و می‌شوند و از باور به ظهور منجی موعود، برمی‌گردند؟! و در نتیجه دچار مشکلات اعتقادی و رفتاری می شوند. در ادامه برخی از این آسیب ها را بر می شمریم. 🔴شک و سرگردانی امام عسکری (ع) فرمود: ««... أَمَا إِنَّ لِوَلَدِي غَيْبَةً يَرْتَابُ فِيهَا النَّاسُ إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ عزّ وَ جَلَّ».. آگاه باشيد همانا براى فرزندم غيبتى خواهد بود كه در آن مردم شك خواهند كرد، جز كسانى كه خداوند عزوجل آنها را حفظ كرده باشد.(۳) ➖در دوران پرآشوب غیبت، عده‌ای از مردم از مسیر حق برگشته، دچار اختلاف و گمراهی می‌شوند و از هدایت‌های الهی باز می‌مانند، پیامبر اکرم فرموده است: «تکونُ له غیبة و حیرة تَضِلُّ فیها الامم؛ برای او غیبت و برای امت حیرتی خواهد بود که خیلی‌‌ها در آن دوران گمراه خواهند شد». ➖سدیر از امام صادق علیه‌السلام روایتی طولانی نقل کرده که فرمود: «وتَأَمَّلتُ مِنهُ مَولِدَ قائِمِنا وغَیبَتَهُ وإبطاءَهُ وطولَ عُمُرِهِ، وبَلوَی المُؤمِنینَ فی ذلِک الزَّمانِ، وتَوَلُّدَ الشُّکوک فی قُلوبِهِم مِن طولِ غَیبَتِهِ، وَارتِدادَ أکثَرِهِم عَن دینِهِم، وخَلعَهُم رِبقَةَ الإِسلامِ مِن أعناقِهِم» ... وای بر شما! در کتاب جَفر نظر انداختم... و در ولادت قائم ما و غیبت او و طولانی‌شدن آن و مدت عمر وی، تأمل کردم و دیدم که مردم با ایمان، گرفتار بلاها و مصیبت‌ها هستند و به‌جهت طولانی‌شدن دوران غیبت، در دل‌هایشان شک و تردید راه می‌یابد و بیشتر آنها از دینشان برمی‌گردند...»(۴) 🔴 ظلم و قساوت یکی از ابتلائات انسان ظلم و ناحقی افراد به یکدیگر است امروزه مردم از مشکلات زیاد و از فساد و بی عدالتی می نالند اما همان ها هم به یکدیگر رحم نمیکنند در یکی از توقعیات که مکتوب و دست نوشته امام زمان است به قساوت و بی رحمی افراد و ظلم به یکدیگر اشاره شده است : «فَلَا ظُهُورَ إِلَّا بَعْدَ إِذْنِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ ذَلِكَ بَعْدَ طُولِ الْأَمَدِ وَ قَسْوَةِ الْقُلُوبِ وَ امْتِلَاءِ الْأَرْضِ جَوْراً »(۵) 🔻 ادامه دارد 👇👇 ✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d