با مقدمه ای که گذشت تعدادی سوژه مهم برای تفکر مورد اشاره قرار می گیرد؛
۱.تفکردر آثار و نشانه های خداوند
➖در حدیثى از امام على بن موسى الرضا(ع) مى خوانیم:« لَیْسَ الْعِبادَةُ کَثْرَةَ الصَّلاةِ وَ الصَّوْمِ إِنَّمَا الْعِبادَةُ التَّفَکُّرُ فِى أَمْرِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ» عبادت به زیادى نماز و روزه نیست، عبادت واقعى تفکر در کار خداوند متعال و اسرار جهان آفرینش است.(۷)
➖پیامبر(ص)می فرماید: «تَفَكَّروا في الخَلقِ و لا تَفَكَّروا في الخالِقِ؛ فإنَّكُم لا تَقدِرونَ قَدرَهُ». (۸)
طبق نظر معروفی که بین علما وجود دارد در ذات خدا نباید فکر کرد زیرا فکر در مورد او به جایی نمی رسد.
برخی از مفسرین، آیاتی از قرآن کریم را به این مطلب نفسیر کرده اند؛ «و یحَذِّرُکمُ اللّهُ نَفسَه» توانند به وى احاطه علمى پیدا کنند: «و لایحیطونَ بِهِ عِلما».
با این توضیح ؛ آدمی در صورتی می تواند بر موضوعی علم و شناخت یابد که احاطه بر آن داشته باشد، در حالی که چنین احاطه ای بر ذات نامحدود خدا ممکن نیست. در نتیجه، موضوعی که امکان شناخت آن نباشد، تفکر در آن نیز خالی از فایده و حتی گمراه کننده است؛ چرا که در آموزه های دینی و قرآنی، از تفکر در ذات خداوند نهی شده است. حضرت علی علیه السلام می فرماید: «لا یُحیطُ الخَلایقُ باللّه عزّوجل عِلْما؛ آفریدگان خداوند بر ذات او احاطه علمی نمی یابند».
انسان هر چه در توان دارد باید در مورد مصنوعات و اسرار آفرینش موجودات فکر کند و این کار انسان را به خدا نزدیک می کند ولی فکر در مورد ذات خداوند انسان را از خدا دور می کند.
➖«إِنَّ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ لَآیات لِأُولِی الْأَلْبابِ. الَّذِینَ یَذْكُرُونَ اللّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ یَتَفَكَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّارِ»
مسلّماً در آفرینش آسمان ها و زمین، و در پى یكدیگر آمدن شب و روز، براى خردمندان نشانه هایى [فانع كننده] است. همانان كه خدا را [در همه احوال] ایستاده و نشسته، و به پهلو آرمیده یاد مىكنند، و در آفرینش آسمان ها و زمین مىاندیشند [كه:] پروردگارا، اینها را بیهوده نیافریده اى. مىفرماید «اولوا الالباب» و خردمندان كسانى هستند كه با تفكر و تدبر در خلقت آسمان و زمین، پى به هدف دارى آنها مىبرند و به این نتیجه مىرسند كه آفریننده آسمان و زمین حتماً از آفرینش آنها در پى هدفى بوده است.(۹)
✔️تفکر در خود
یکی دیگر از سوژه های تفکر که خداوند در آیات مختلف انسان را به آن فرا خوانده است تفکر در خود است.
از مراحل آفرینش گرفته تا هر آنچه به وجود انسان مرتبط است میتواند سوژه تفکر باشد .
➖ تفکر در اطوار خلقت انسان یکی دیگر از انواع تفکر کمال آفرین است که خداوند در آیات زیادی به آن اشاره فرموده است: «هُوَ الَّذى خَلَقَکم مِن تُراب ثُمَّ مِن نُطفَة ثُمَّ مِن عَلَقَة ثُمَّ یخرِجُکم طِفلاً ثُمَّ لِتَبلُغوا اَشُدَّکم ثُمَّ لِتَکونوا شُیوخـًا و مِنکم مَن یتَوَفّى مِن قَبلُ ولِتَبلُغوا اَجَلاً مُسَمًّى و لَعَلَّکم تَعقِلون» (۱۰)
او کسی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلی (از شکم مادر) بیرون میفرستد، بعد به مرحله کمال قوّت خود میرسید، و بعد از آن پیر میشوید و (در این میان) گروهی از شما پیش از رسیدن به این مرحله میمیرند و در نهایت به سرآمد عمر خود میرسید؛ و شاید تعقّل کنید!
➖ تفکر در مقامات انسان ؛ روحی که خداوند آن را به خودش نسبت داد ؛ «فنفخت فیه من روحی»، او را بالقوه مقام خلیفه الهی بخشید و او را گرامی داشت ؛ «وَ لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ»، همه فرشتگان را به سجده بر او واداشت: «وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلاَئِكَةِ اسْجُدُوا لآدَمَ فَسَجَدُوا»
👈و با این تفکر انسان باید متوجه دليل اين برترى خود نزد خدا را شود و متوجه قدر و منزلت خویشتن باشد.
در نتیجه تفکر انسان به مقام و جایگاه خود، انسان به قوّتها، ضعفها، روحیات، وظائف، اختیارات، رسالتها،معرفت به دست می آورد.
امام صادق (ع):وَجَدْتُ عِلْمَ اَلنَّاسِ كُلَّهُ فِي أَرْبَعٍ أَوَّلُهَا أَنْ تَعْرِفَ رَبَّكَ وَ اَلثَّانِي أَنْ تَعْرِفَ مَا صَنَعَ بِكَ وَ اَلثَّالِثُ أَنْ تَعْرِفَ مَا أَرَادَ مِنْكَ وَ اَلرَّابِعُ أَنْ تَعْرِفَ مَا يُخْرِجُكَ مِنْ دِينِكَ .
همه علم مردم را در چهار چيز يافتم: اول اينكه پروردگار خود را بشناسي. دوم اينكه بداني با تو چه كرده، سوم اينكه بداني او از تو چه خواسته است، چهارم اينكه بداني چه چيز ترا از دينت خارج میکند.(۱۱)
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✔️تفکر در حیات ابدی
تفکر در ماهیت حیات، یکی دیگر از سوژه های تفکر است. قرآن با توصیف زندگی دنیوی به بازیچه، کالای پرفریب، گذرا و مقدمه آخرت بودن و در مقابل، با توصیف زندگی اخروی به روزگار ماندگار، باشکوه و نیکو، به بیان تأثیر بی بدیل و انکارناپذیر انسان در شکل دهی نظام ابدی اش می پردازد و وی را به وابستگی و دل بستگی نداشتن به زندگی دنیوی و مظاهر پرفریبش دستور می دهد و با آگاه ساختن آدمی به پی آمدهای محدود شدن در مادیات، او را به کمال و سعادت ابدی رهنمون می سازد. بدین گونه می کوشد که به دست خود انسان، حیات اخروی باشکوهی برای وی رقم بزند. قرآن کریم در این باره می فرماید:
«کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ مِنَ النّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاّ مَتاعُ الْغُرُورِ».
هر نفسی شربت مرگ را خواهد چشید و قطعا روز قیامت، همه شما به مزد اعمال تان، کاملاً خواهید رسید. پس هر کس خود را از آتش جهنم دور داشت و به بهشت ابدی درآمد، فیروزی و سعادت ابدی یافت و زندگانی دنیا، جز متاعی فریبنده نخواهد بود.(۱۲)
➖حضرت امیر(ع) : «إنَّكُم إنَّما خُلِقتُم لِلآخِرَةِ لا لِلدُّنيا ، ولِلبَقاءِ لا لِلفَناءِ».
همانا شما براى آخرت آفريده شده ايد ، نه براى دنيا ، و براى ماندگارى آفريده شده ايد ، نه براى نابودى.(۱۳)
👌تفکر در اصطلاح های قرآنی از قبیل جنت و جهنم و امور مربوطه در این بخش قرار می گیرد.
✔️تفکر و عبرت گیری از اتفاقات گذشته
حضرت امیر(ع) می فرماید:«وَ اعْرِضْ عَلَيْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِينَ وَ ذَكِّرْهُ بِمَا أَصَابَ مَنْ كَانَ قَبْلَكَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ سِرْ فِي دِيَارِهِمْ وَ آثَارِهِمْ، فَانْظُرْ فِيمَا فَعَلُوا وَ عَمَّا انْتَقَلُوا وَ أَيْنَ حَلُّوا وَ نَزَلُوا، فَإِنَّكَ تَجِدُهُمْ قَدِ انْتَقَلُوا عَنِ الْأَحِبَّةِ وَ حَلُّوا ديارَ الْغُرْبَةِ وَ كَأَنَّكَ عَنْ قَلِيلٍ قَدْ صِرْتَ كَأَحَدِهِمْ، فَأَصْلِحْ مَثْوَاكَ وَ لَا تَبِعْ آخِرَتَكَ بِدُنْيَاكَ».
اخبار گذشتگان را بر او( قلب) عرضه دار و از آنچه بر سر پيشينيان تو رفته است آگاهش ساز. بر خانه ها و آثارشان بگذر و در آنچه كرده اند و آن جايها، كه رفته اند و آن جايها، كه فرود آمده اند، نظر كن. خواهى ديد كه از جمع دوستان بريده اند و به ديار غربت رخت كشيده اند و تو نيز، يكى از آنها خواهى بود. پس منزلگاه خود را نيكو دار و آخرتت را به دنيا مفروش.(۱۴)
👈گذشته، از تاریخ انسان نخستین تا اتفاقات زندگی شخصی خودمان را شامل می شود. که انسان باید جهت عبرت گیری آن را مورد تفکر قرار دهد.
➖اندیشه در تاریخ گذشتگان، تجربه افزایی و عبرت اندوزی آدمی را موجب است. قرآن کریم به تفکر در سرنوشت کسانی که با تکیه بر قدرت مادی و تعداد نفرات، ظلم و ستم به دیگران، تکذیب پیامبران، تمسک به مکر و حیله، می کوشند به اهداف خویش دست یابند، توصیه می کند و فرجام چنین کسانی را هلاکت، درماندگی و عذاب الهی می شمارد. و می فرماید:
«أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ ۚ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَىٰ عَنْهُمْ مَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»
آیا در زمین نگردیده اند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنان زیسته اند، چگونه بوده است. آنها از ایشان نیرومندتر بودند و آثار ماندگاری بر روی زمین از خود به جای گذاشتند. با این همه، آنان را به کیفر گناهان شان گرفتار کرد و در برابر خدا حمایت گری نداشتند.(۱۵)
➖خداوند بارها عبرت های تاریخ زندگی انسان را متذکر میشود و انسان به یاد آوری آن اتفاقات فرا میخواند؛
«يَا بَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا ۗ إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ ۗ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ»
ای فرزندان آدم! شیطان شما را نفریبد، آن گونه که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، و لباسشان را از تنشان بیرون ساخت تا عورتشان را به آنها نشان دهد! چه اینکه او و همکارانش شما را میبینند از جایی که شما آنها را نمیبینید؛ (امّا بدانید) ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمیآورند!(۱۶)
😄 لطیفه
ماجرای اولین کسی که پدرت را در آورد فراموش نکن بهش فکر کن.
نه تنها پدرت را درآورد بلکه لخت شان کرد.
فریبید هم مادر وهم پدر
ز فردوس یزدان براندی بدر
به اغوا پدر مادر خلق را
برون ران ز باغ سبز خدا
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
💠داستان
یکی از سالهای قحطی، مرحوم مقدس تمام خوراکی منزل را بین فقرا تقسیم میکند، و برای خود چون فقرا، سهمی بر میدارد. همسرش به او تندی نموده و میگوید: در مثل چنین سالی اولاد خود را فقیر میگذاری؟ آن مرحوم چیزی نمیگوید و با آن اوضاع برای اعتکاف به مسجد کوفه میرود و در آنجا معتکف میشود. روز دوم اعتکاف او، شخصی مقداری گندم اعلا و آرد نرم به خانه آن مرحوم میآورد، و میگوید: صاحب منزل اینها را برای شما فرستاده و خود در مسجد کوفه معتکف است.
پس از پایان اعتکاف که مقدس به خانه می آید، همسرش به او میگوید: آذوقهای که به وسیله آن عرب فرستاده بودی بسیار عالی و درجه یک بود. مرحوم مقدس متوجه میشود که این از جانب خداوند و عنایت حضرت مهدی ـ علیه السلام ـ بوده است، پس حمد و ثنای الهی به جای می آورد.
💠داستان
میمون بن مهران میگوید: در نزد حسن بن علی ـ علیه السلام ـ [در مسجد در حال اعتکاف] نشسته بودم که مردی بر او وارد شد، عرض کرد: یابن رسول الله! فلانی از من مالی طلب دارد و میخواهد مرا در مقابل مالش حبس کند. حضرت فرمود: به خدا قسم مالی نزدم نیست تا قرضت را بپردازم. عرض کرد: [لااقل] با او صحبت کنید [شاید مهلت دهد]. راوی میگوید حضرت امام حسن نعلین خود را پوشید ]و با او راه افتاد]. پس به او عرض کردم: آیا اعتکافت را فراموش کردی؟
حضرت فرمود: «لَمْ أنْسِ وَلکِنّی سَمِعْتُ اَبی یُحَدِّثُ عَنْ جَدّی رَسُولِ الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ اِنَّهُ قالَ: مَنْ سَعی فی حاجَةِ أخیهِ الْمُسْلِمِ فَکَأنَّما عَبَدَ اللهَ عَزَّوَجَلَّ تِسْعَةَ آلاف سَنَة صائِماً نَهارَهُ، قائِماً لَیْلَهُ؛ نه، فراموش نکردم، ولی از پدرم شنیدم که از جدم رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل نمود که آن حضرت فرمود: کسی که در [برآوردن] حاجت برادر مسلمانش تلاش کند، پس گویا خدای عزیز و جلیل را نه هزار سال، در حالی که روزها روزه دارد، و شبها در حال نماز بیدار است، پرستش کرده است.»
👈از روایت فوق استفاده نمی شود که حضرت اعتکافش را باطل نمود، بلکه ظاهر (والله العالم) این است که با حفظ اعتکاف، در پی حاجت آن شخص رفت.
💠داستان
در ايام اعتكاف على "عليه السلام" در مسجد كوفه معتكف بود. هنگام افطار عربى نزد آن حضرت آمد. امام "عليه السلام" از انبان نان جو كوبيده شده خود را در آورد و مقدارى به عرب داد. آن مرد عرب آن را نخورده و به گوشه عمامه اش بست و به طرف خانه امام حسن و امام حسين عليهم السلام حركت كرد و بعد از آنكه وارد شد با آنها هم غذا شد و عرض كرد: مردى را در مسجد غريب ديدم كه جز اين كوبيده نان جو چيزى نداشت. دلم براى او سوخت مى خواهم كمى از اين غذاى شما را براى او ببرم تا او هم ميل كند.
حسنين عليهم السلام به گريه افتادند و گفتند: او پدر ما اميرالمؤ منين "عليه السلام" است كه به اين رياضت با نفس خود مجاهدت مى كند
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.بقره/۱۲۵.
۲.الكافي ،ج۲،ص۸۳.
۳.همان
۴.کنزالعمال، ، ح ۲۴۰۱۲
۵.مریم/۱۶
۶. مستدرک الوسائل، ج۷، ص۵۶۰ .
۷.اصول کافى، ج۲، ص۴۵.
۸.كنز العمّال ،۵۷۰۶
۹.آل عمران/۱۹۰.
۱۰ غافر/۶۷
۱۱.عدة الداعي ،ج۱، ص۸۱
۱۲.آل عمران/۱۸۵.
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
مقام و جایگاه پدر
[به مناسبت روز پدر]
#منبر_پانزده_دقیقه_ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌙بیان احکام
۱. در صورتی که پدر و مادر به مسافرت فرزندشان راضی نباشند و اجازه ندهند، سفرهای مباح و مستحبی بر فرزند حرام است.
و در این سفر که سفر معصیت باید نماز را تمام بخواند.
۲. اطاعت آنان در هر حال بر فرزندان لازم است و آنان اگر بر هر کار مباح و حتی شبههناکی دستور دهند، فرزند باید اطاعت کند؛ زیرا اطاعت آنان واجب و ترک شبهه مستحب است.
3. والدین میتوانند فرزندشان را از جهاد منع کنند، مگر اینکه جهاد عیناً بر فرزند واجب باشد.
۳. اگر والدین فرزند را که در حال انجام نماز مستحبّی است صدا کنند لازم است نمازش را قطع کرده، متوجه پدر و مادر شود.
۴. عهد و قسم را با اجازه پدر و مادر انجام دهد.
مرحوم ملا احمد نراقی مینویسد: «اما غیر واجبات، از افعال مباحه و مستحبه، پس اگر در ترک آنها ضرری معتدٌبه به او نباشد، ظاهر آن است که خلافی در میان علما در وجوب اطاعت والدین نباشد و هرگاه والدین یا یکی از آنها امر به ترک آن کنند مخالفت در آن حرام است.
۵.اگر والدین فرزند را به انجام یک امر مستحبی مثل نماز جماعت دستور دهند انجام آن بر فرزند واجب است.
💠داستان
[ایجاد انگیزه]
سيدابن طاووس در مهج الدعوات مينويسد كه حضرت سيدالشهداء (ع) فرمود من با پدرم در شب تاريكي به طواف خانه خدا مشغول بوديم، در اين هنگام متوجه نالهاي جانگداز و آهي آتشين شديم كه شخصي دست نياز به درگاه بينياز دراز كرده و با سوز و گدازي بيسابقه به تضرع و زاري مشغول است،
پدرم فرمود اي حسين! آيا ميشنوي ناله گناهكاري را كه به درگاه خدا پناه آورده و با قلبي پاك اشك ندامت و پشيماني ميريزد؟ او را پيدا كن و پيش من بيار.
ابا عبدالله (ع) فرمود در آن شب تاريك گردخانه گشتم و مردم را در تاريكي يك طرف ميكردم تا او را در ميان ركن و مقام پيدا كرده و به خدمت پدرم آوردم. علي(ع) جواني ديد زيبا و خوش اندام با لباسهاي گرانبها، فرمود تو كيستي؟ عرض كرد مردي از اعرابم. پرسيد اين ناله و التهاب و سوز و گدازت براي چه بود؟
گفت از من چه ميپرسي يا علي! كه بار گناه پشتم را خم كرده و نافرماني پدر و نفرين او اساس زندگيام را در هم پاشيده و سلامتي و تندرستي را از من ربوده است. فرمود حكايت تو چيست؟ گفت پدر پيري داشتم كه به من خيلي مهربان بود ولي شب و روز من به كارهاي زشت و بيهوده ميگذشت هر چه او مرا نصيحت ميكرد و راهنمايي مينمود نميپذيرفتم و گاهي هم او را آزار رسانده و دشنامش ميدادم.
يك روز پولي در نزد او سراغ داشتم و براي پيدا كردن آن پول نزديك صندوقي كه در آنجا پنهان بود رفتم تا پول را بردارم پدرم از من جلوگيري كرد، من دست او را فشردم و بر زمينش انداختم خواست از جاي برخيزد ولي از شدت كوفتگي و درد ياراي حركت نداشت پولها را برداشتم و در پي كار خود رفتم در آن دم شنيدم كه گفت به خانه خدا ميروم و تو را نفرين ميكنم.
چند روز روزه گرفت و نمازها خواند پس از آن ساز و برگ سفر آماده كرد و بر شتر خود سوار شد و به جانب مكه بيابان را پيمود، تا خود را به كعبه رسانيد. من شاهد كارهايش بودم دست به پرده كعبه گرفت و با آهي سوزان مرا نفرين كرد؛ به خدا سوگند هنوز نفرينش تمام نشده بود كه اين بيچارگي مرا فرا گرفت و تندرستي را از من سلب نمود در اين موقع پيراهن خود را بالا زد ديديم يك طرف بدن او خشك شده و حس و حركتي ندارد.
جوان گفت بعد از اين پيش آمد بسيار پشيمان شدم، و نزد او رفته عذرخواهي كردم ولي او نپذيرفت و به طرف خانه خود رهسپار گشت. سه سال بر همين وضع گذراندم و همي از او پوزش ميخواستم و او رد ميكرد. سال سوم ايام حج درخواست كردم همان جائي كه مرا نفرين كردهاي دعا كن شايد خداوند سلامتي را به بركت دعاي تو به من باز گرداند، قبول كرد و با هم به طرف مكه حركت كرديم تا به وادي اراك رسيديم.
شب تاريكي بود ناگاه مرغي از كنار جاده پرواز كرد و بر اثر بال و پر زدن او شتر پدرم رميد و او را از پشت خود بر زمين افكند. پدرم ميان دو سنگ واقع شد و از تصادم به آنها جان به حق تسليم كرد. او را همان جا دفن كردم و ميدانم اين گرفتاري و بيچارگي من فقط به واسطه نفرين و نارضايتي اوست.
اميرالمؤمنين (ع) فرمود اينك فريادرس تو رسيد دعايي كه پيغمبر (ع) به من تعليم كرده به تو ميآموزم و هر كس آن دعا كه اسم اعظم الهي در آن است بخواند بيچارگي و اندوه و درد و مرض و فقر و تنگدستي از او برطرف ميگردد و گناهانش آمرزيده ميشود...
🔻به بهانه روز پدر، در ادامه نکاتی در ارتباط با وظایف فرزندان در قبال پدر و مادر تقدیم می،شود؛🔺
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✔️محبت و تحمل آزار
[لاٰ تَقُلْ لَهُمٰا أُفٍّ]
اینکه انسان در حق پدر خوب و مهربان و درجه یک، محبت کند چندان دشوار نیست اما آنچه مهم است محبت به پدر و مادری است که به جهت پیری یا مشکلات دیگر که داشته رفتار آرام و بی آزار با فرزندان ندارد و طبق فرمایش امام صادق(ع) خداوند دستور «لا تقل لهما اف » را برای چنین شرایطی فرموده است؛
«أَمَّا قَوْلُ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى إِمّٰا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ اَلْكِبَرَ أَحَدُهُمٰا أَوْ كِلاٰهُمٰا فَلاٰ تَقُلْ لَهُمٰا أُفٍّ وَ لاٰ تَنْهَرْهُمٰا : قَالَ إِنْ أَضْجَرَاكَ فَلاَ تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَ لاَ تَنْهَرْهُمَا إِنْ ضَرَبَاكَ وَ قَالَ وَ قُلْ لَهُمٰا قَوْلا كَرِيما : قَالَ فَإِنْ ضَرَبَاكَ فَقُلْ لَهُمَا غَفَرَ اَللَّهُ لَكُمَا فَذَلِكَ مِنْكَ قَوْلٌ كَرِيمٌ قَالَ وَ اِخْفِضْ لَهُمٰا جَنٰاحَ اَلذُّلِّ مِنَ اَلرَّحْمَةِ : قَالَ لاَ تَمْلَأْ عَيْنَيْكَ مِنَ اَلنَّظَرِ إِلَيْهِمَا إِلاَّ بِرَحْمَةٍ وَ رِقَّةٍ وَ لاَ تَرْفَعْ صَوْتَكَ فَوْقَ أَصْوَاتِهِمَا وَ لاَ يَدَيْكَ فَوْقَ أَيْدِيهِمَا وَ لاَ تَقَدَّمْ قُدَّامَهُمَا» .
از امام صادق عليه السّلام سؤال شد در مورد قول خداى عزّ و جل: و به پدر و مادر احسان كنيد اين احسان چيست؟فرمود:اين است كه با آنها نيكو معاشرت كنى،و آنها را مجبور نكنى چيزى را كه احتياج دارند از تو بخواهند،اگر چه بى نياز باشند،مگر خداوند نمى فرمايد: هرگز به نيكى نمى رسيد مگر از آنچه دوست داريد انفاق كنيد . سپس امام صادق عليه السّلام فرمود:و اما قول خداى تبارك و تعالى: اگر يكى از ايشان يا هر دوى آنها نزد تو به پيرى رسيدند به آنها اف مگو و با آنها تندى مكن ،يعنى اگر تو را دلتنگ كردند به آنها اف نگو،و اگر تو را زدند به آنها تندى مكن،و فرمود: و به آنها سخنى شريف و بزرگوار بگو ،يعنى اگر تو را زدند بگو:خدا شما را بيامرزد،اين است سخن شريف تو،و فرمود: بال و پر فروتنى و مهربانى را براى آنان فروكش ،فرمود: ديدگانت را به آنها خيره مكن،بلكه با مهربانى و دلسوزى به آنها بنگر،و صدايت را از صداى آنها بلندتر مكن،و دستت را بالاى دست آنها مگير و بر آنها پيشى مگير.(۱)
✔️احسان
[وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً]
در آیات بسیاری از قرآن مجید، مردمان به احسان و نیکی کردن به پدر و مادر امر شدهاند که از آن جمله است: آیه ۸۴ سوره بقره، آیه۳۶ سوره نساء، آیه ۱۵۱ سوره انعام، آیه ۲۳ سوره إسراء، آیه ۱۵ سوره أحقاف و آیه ۸ سوره عنکبوت.
👈دراینباره، یکی از یاران امام صادق علیهالسلام از معنای احسان در آیه 83 سوره بقره پرسید. آن حضرت فرمود: «الْإِحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَ أَنْ لَا تُکَلِّفَهُمَا أَنْ یَسْأَلَاکَ شَیْئاً مِمَّا یَحْتَاجَانِ إِلَیْهِ وَ إِنْ کَانَا مُسْتَغْنِیَیْنِ أَ لَیْسَ یَقُولُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّی تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون»
یعنی با آنان به طور شایسته همزیستی کنی و پیش از آنکه مجبور شوند چیزی از تو بخواهند، تو نیازشان را برآورده سازی، اگر چه از نظر مال بینیاز باشند».(۲)
➖راغب اصفهانی، واژهشناس نکتهسنج نیز درباره معنای احسان گفته است: «احسان، بالاتر از عدل است؛ زیرا عدل بدان معناست که هر چه بر عهده دارد، بدهد و آنچه بر اوست، بگیرد، ولی احسان آن است که بیشتر از آنچه بر عهده دارد، بدهد و کمتر از آنچه برای اوست، بگیرد.» این تفسیرها، وظیفه سترگ فرزندان را در برابر والدین گوشزد میکند.
✔️بذل مال
چون فرزندان صالح و با ايمان ميدانند كه هستي آنان از پدر و مادر است، لذا علاوه بر اينكه وجودشان را در خدمت پدر و مادر قرار ميدهند، در بذل اموال خود به والدين نيز هيچگونه مضايقهاي ندارند.
امام رضا(ع)ميفرمايد: بر تو باد كه از پدرت اطاعت كني و به وي نيكي نمايي. در مقابل او خضوع و تواضع كن و تكريم و تعظيمش نما! سعي كن هميشه صداي خود را از صدای او پايينتر بياوري؛ زيرا پدر، اصل و ريشة تو است و تو شاخهاي از او هستي. اگر پدر نبود، تو بهوجود نميآمدي، پس براي والدين خود جان و مال و مقام خود را بذل كنيد!
در روايتي آمده است: «أنْتَ وَ مَالُكَ لِأبِيكَ؛ تو و اموالت براي پدرت هستید.»
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✔️دعا و احسان بعد از فوت
از دیدگاه فرهنگ وحیانی اسلام، همچنان که پدر و مادر در حال حیات حقوقی بر عهدة فرزندان خود دارند، بعد از مرگشان نیز حقوقی به عهدة فرزندان دارند. برخی از آن حقوق به این شرح است:
➖ زیارت مزار والدین
امیرمؤمنان(ع) می فرماید:«زُورُوا مَوتاكُم ؛ فإنّهُم يَفرَحُونَ بِزِيارَتِكُم ، ولْيَطلُبِ الرَّجُلُ حاجَتَهُ عِندَ قَبرِ أبيهِ واُمِّهِ بعدَما يَدعُو لَهُما» .
اموات خود را زيارت كنيد ؛ زيرا آنان از ديدار شما خوشحال مى شوند ؛ و انسان بايد بعد از آن كه بر سر قبر پدر و مادر خود برايشان دعا كرد حاجت خود را[از خدا] بخواهد .(۳)
➖رهبر بزرگوار اسلام(ص)به زیارت قبر پدر و مادرش میرفت.
نخستین بار که حضرت به زیارت قبر پدرش (عبد الله) رفت، در شش سالگی بود که به همراه مادرش (آمنه) از مکه به یثرب سفر کرد و آرامگاه پدر گرامیاش را زیارت نمود.
همچنین آن حضرت به همراه گروهی از مسلمانان در عصرهای پنج شنبه به زیارت قبرستان بقیع رفته، به اهل قبور سلام و رحمت میفرستاد.
➖پیامبر فرمود:
«مَنْ زارَ قَبْرَ والِدَيْهِ اَوْ اَحَدِهِما فِى كُلِّ جُمُعَةٍ مَرَّةً غَفَرَاللّهُ لَهُ وَ كَتَبَ بِرّا.».
رسول خدا(ص) فرمود: کسی که قبر پدر و مادر یا یکی از آندو را در هر جمعه یکبار زیارت کند خداوند او را می بخشد و او را نیکوکار می نویسد(۴)
➖ قرائت قرآن برای والدین
قرآن کتاب آیین زندگی است و یک مسلمان وظیفه دارد که از دوران کودکی تا آخرین روز حیات خویش با این کتاب آسمانی آشنا شده و ارتباط همیشگی داشته باشد. امام صادق فرمود: قرآن عهدنامة خدای متعال برای تمام انسانها میباشد. هر مسلمانی شایسته است به این عهدنامه بنگرد و هر روز پنجاه آیه از آن را تلاوت کند.
گر چه قرآن آیین زندگی و چگونه زیستن است؛ اما آیات نورانی آن برای مردگان نیز تأثیر دارد و ثوابی را که از این طریق عاید مردگان میشود، در آخرت و سرنوشت آنان دخیل است.
امام صادق(ع) فرمود: «قِرَاءَةُ القُرآنِ فِی المُصحَفِ تُخَفِّفُ العَذَابَ عَنِ الوَالِدَینِ وَلَو کَانَا کَافِرِینِ؛ قرائت کردن قرآن از روی مصحف از عذاب پدر و مادر میکاهد، گر چه آنان کافر باشند.» آن حضرت در گفتار دیگری فرمود: «هر که قرآن را از رو بخواند، از چشمان خود بهرة خوبی خواهد برد و سبب کاهش عذاب از والدینش نیز میگردد، گرچه آن دو کافر باشند.»
در میان سورههای قرآن سورة توحید برای آمرزش والدین اهمیت خاصی دارد.
حضرت پیامبر(ع):
«مَن كانَ يُؤمِنُ بِاللّه ِ وَاليَومِ الآخِرِ ، فَلا يَدَع أن يَقرَأَ في دُبُرِ الفَريضَةِ بِ «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَد» ؛ فَإِنَّهُ مَن قَرَأَها جُمِعَ لَهُ خَيرُ الدُّنيا وَالآخِرَةِ ، وغُفِرَ لَهُ ولِوالِدَيهِ وما وَلَدا .
كسى كه به خدا و آخرت ايمان دارد ، نبايد خواندن «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را در تعقيب نماز واجب ، ترك كند؛ زيرا هركس آن را بخواند ، به خير دنيا و آخرت دست مى يابد، و خودش و پدر و مادرش و فرزندانش آمرزيده مى شوند.(۵)
💠داستان
مرد جوان،پدر پیرش را داخل سبد گذاشت تا در غاری رها کند ،
پسرش گفت : پدر سبد را برگردان
مرد جوان پرسید: چرا
پسر: روزی من هم لازم ش دارم.
🟢 رحمت الهی در محبت به والدین
بحث را با حدیث زیبایی از پیامبر(ص) به پایان ببریم که نگاه محبت آمیز به والدین به موازات باران رحمت الهی نشانه رحمت الهی دانسته شده است؛
پیامبر(ص) فرمود:
«يُفَتَّحُ أَبْوَابُ اَلسَّمَاءِ بِالرَّحْمَةِ فِي أَرْبَعِ مَوَاضِعَ عِنْدَ نُزُولِ اَلْمَطَرِ وَ عِنْدَ نَظَرِ اَلْوَلَدِ فِي وَجْهِ اَلْوَالِدَيْنِ وَ عِنْدَ فَتْحِ بَابِ اَلْكَعْبَةِ وَ عِنْدَ اَلنِّكَاحِ ».
درهاى رحمت آسمانى در چهار وقت گشوده مى شود: ۱ ـ موقع بارش باران. ۲ ـ زمانى كه فرزند به چهره پدر و مادرش مى نگرد. ۳ ـ هنگام گشوده شدن در كعبه. ۴ ـ هنگام برپايى مراسم عقد و عروسى.(۶)
اشعار مناسب
بعد از خدا، خدای دل و جان من توئی
من، بندهای که بار گنه میکشم به دوش
تو، آن فرشتهای که ز مهرت سرشتهاند
چشم از گناهکاری فرزند خود بپوش
ای پدر بوی شقایق میدهی
عاشقی را یاد عاشق میدهی
با تو سبزم، گل بهارم، ای پدر
هر چه دارم از تو دارم ای پدر
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.مشکاة الأنوار في غرر الأخبار، ج۱، ص۳۲۵
۲. بحارالأنوار، ج۷۱، ص۳۹
۳. الخصال،ص۶۱۸.
۴. کنز العمال، ج ۱۶، ص ۴۶۸
۵.جامع الأخبار،ص۱۲۳.
۶.جامع الأخبار، ج۱ ، ص۱۰۱
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
جامعیت اوصاف علی(ع)
[به مناسبت ولادت حضرت امیر(ع)]
#منبر_پانرده_دقیقه_ای
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
🌸شعر
درمكتب لايموت دردانه علی است در كون و مكان شاهد فرزانه علی است
در كعبه ظهور كرده تابر همه خلق معلوم شود كه صاحب خانه علی است
خانه كعبه صدف گشت كه معلوم شود بين ابناء بشر گوهر يك دانه علی است
🔶اشاره تاریخی
حضرت امير مؤمنان علی عليه السلام در سيزدهم رجب سال ۳۰ عام الفيل در كعبه ديده به جهان گشود. مادرش فاطمه بنت اسد، زنی كه سخت مورد احترام پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله بود، و پدرش عمران، معروف به ابوطالب حامی بزرگوار رسول خدا بود.
فاطمه بنت اسد می گوید: «فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ یا فاطِمَةُ سَمّیهِ عَلیّا فَهُوَ عَلِیٌ وَاللّه ُ الْعَلِیُّ الاَْعْلی یَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَاَدّبْتُهُ باَدَبی وَوَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی وَهُوَ الَّذی... یُؤذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَیْتی وَیُقَدِّسُنی وَیُمَجِّدُنی فَطُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ واَطاعَهُ وَوَیْلٌ لِمَنْ اَبْغَضَهُ وَعَصاهُ» پس هنگامی که خواستم [از کعبه] خارج شوم، هاتفی [از غیب] مرا ندا داد: ای فاطمه [او را] به نام علی نام گذاری کن! پس او علی است و خدای علیّ اَعْلی است که می گوید: به راستی، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پیچیدگیهای علم خود آگاه ساختم و او کسی است که... بر بام خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود. پس خوش به حال کسی که او را دوست بدارد و اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد و نافرمانی کند.»
سرانجام در بيست و يكم ماه مبارك رمضان ۴۰ هجری در شهر بیوفای كوفه به شهادت رسيد و شبانه و مخفيانه در نجف اشرف به خاك سپرده شد، و عزيزانش در تاريكی شب، بدن پاك پدر را زير خاك پنهان نمودند.
🌺 شعر
زمين را از عدالت پاك كردند
گريبان فلك را چاك كردند
زچشمان ملائك اشك میريخت
بميرم مرتضی را خاك كردند
🔵مقدمه
➖بدون هيچ تعارفی درباره علی عليه السلام سخن گفتن و اوصاف او را بيان نمودن، كاری است بس مشكل، پيامبر گرامی اسلام صلی الله عليه و آله فرمود: «لو ان الرياض اقلام والبحر مداد والجن حساب والانس كتاب ما احصوا فضائل علی بن ابی طالب»اگر همه درختان باغها قلم شوند، و تمام درياها مركب و جوهر، و جنها حسابگر و انسانها نويسنده گردند، نمیتوانند فضايل علی عليه السلام را شماره كنند»
كتاب فضل تو را آب بحر كافی نيست
كه تر كنم سر انگشت و صفحه بشمارم
➖شبلی شميل مادی مسلك میگويد: «الامام علی بن ابی طالب عظيم العظماء نسخة مفردة لم ير لهاالشرق و لاالغرب صورة طبق الاصل لاقديما ولاحديثا; امام علی بن ابی طالب بزرگ بزرگان، يگانه نسخهای است كه شرق و غرب، نسخهای مطابق او در گذشته و حال نديده است.»
➖جرج جرداق مسيحی میگويد: «ماذا عليك يادنيا لو حشدت قواك فاعطيت فی كل زمن عليا بعقله و قلبه و لسانه و ذی فقاره;ای دنيا! چه میشد كه قدرتهای خويش را بسيج میكردی و هر دورهای [انساني] مانند علی عليه السلام رابا همان عقل و روح، و با همان زبان [و قدرت] و شجاعت [به جامعه بشري] تحويل میدادی.»
👌از مسائلی كه سخت توجه دانشمندان را به خود جلب نموده، اوصاف متضاد علی عليه السلام است.
به طور معمول انسانها يا شجاعاند و اهل تقوی و تقدس نيستند; يا دلسوزند و شجاعت ندارند; يا حراف و پرسخن هستند; يا ساكت و كم گو; يا زاهدند و اهل سياست و رزم نيستند و يا.... ولی علی عليه السلام چنين نيست; بلكه جامع صفات نيكو است.
جمعت فی صفاتك الاضداد
و لهذا عزت لك الانداد
زاهد حاكم حليم شجاع
ما تك ناسك فقير جواد
خلق يخجل النسيم من اللطف
و باس يذوب منه الجماد
جل معناك ان تحيط به
الشعر و يحصی صفاتك النقاد
«در صفات تو ضدها جمع شدهاند. از اين رو، همانند تو كم پيدا است، هم زاهدی و هم حاكم [كه نوعا اين دو جمع نمیشوند] ، هم حليمی [در نهايت درجه حلم] و هم شجاعی [در نهايت درجه شجاعت] ، هم خونريزی [در نهايت درجه خونريزی آنجايی كه بايد خون كثيفی را ريخت] و هم عابدی [در منتهای درجه عبادت] ، فقيری و بخشنده (نداری و انفاق كننده)، خلقهای [نيكي] كه نسيم [سحر] از لطافت آن شرمسار و خجل است و شدت [و قدرت و صلابتی كه] جمادات به موجب آن ذوب میشوند. معنا [و صفات] تو برتر از آن است كه شعر بر آن احاطه يابد و نقاد آن را شماره كند.»
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
ترس و شجاعت
➖خود آن حضرت فرمود: «وَاللّهِ لَوْ تَظاهَرَتِ الْعَرَبُ عَلى قِتالى لَما وَلَّيْتُ عَنْها به خدا سوگند اگر اعراب در نبرد با من پشت به پشت يكديگر بدهند، از آن روی بر نتابم.»(۱)
➖در لیله المبیت که کفار می خواستند پیامبر را شبانه و با هجوم دهها شمشیر از قبایل مختلف عرب به قتل برسانند با شجاعتی بی نظیر به استقبال خطر رفت قرآن مجید این فداکارى و جانبازى حضرت على علیه السلام مى ستاید و او را از کسانى مى داند که جان به کف در راه کسب رضاى خدا مى شتابند: «وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَادِ»؛ «برخى از مردم کسانى هستند که جان خود را براى تحصیل رضاى خداوند از دست مى دهند و خداوند به بندگان خود رئوف و مهربان است».(۲)
➖در جنگ بدر اين علی عليه السلام است كه بعد از كشتن شجاعانی چون وليد و شيبه و عاص و حنظله، زمينه پيروزی را فراهم میكند .
➖در جنگ احد آن كسی كه تا پای جان مقاومت كرد و مدال «لافتی الا علي، و لاسيف الا ذوالفقار جوانمردی چون علی و شمشيری چون ذوالفقار نيست» از خداوند دريافت نمود، علی بود. در حالی كه عمر و ابوبكر فرار كردند و پيامبر صلی الله عليه و آله راتنها گذاردند.
➖در جنگ خندق اين علی است كه ندای «هل من مبارز» عمرو بن عبدود را جواب داد و به جنگ او رفت و اين چنين، تمام ايمان در مقابل تمام كفر قرار گرفت: «برز الايمان كله الی الشرك كله.» و فرمود:«ضربة علی عليه السلام فی يوم الخندق افضل من عبادة الثقلين»
➖در جنگ با یهود که جنگ خیبر معروف است مردان قوی یهود مثل مرحب و حارث خیبری و تجهیزات نظامی آنها برخی مدعیان مثل ابوبکر و عمر با ترس از مقابل دشمن فرارکرده بودند و مسلمانان در آستانه شکست و ترس و وحشت قرارداشت که پیامبر فرمود:« لَأُعْطِيَنَّ اَلرَّايَةَ غَداً رَجُلاً يُحِبُّ اَللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ يُحِبُّهُ اَللَّهُ وَ رَسُولُهُ كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّارٍ لاَ يَرْجِعُ حَتَّى يَفْتَحَ اَللَّهُ عَلَى يَدَيْهِ »(۳)
👈همين علی عليه السلام كه اسدالله الغالب است، گاهی آن چنان میلرزد و میترسد و اظهار خوف و ترس میكند كه انسان خيال میكند در وجود او از شجاعت هيچ خبری نيست. ضرار بن ضمرة در حضور معاويه درباره علی عليه السلام چنين گفت:
فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَ هُوَ قَائِمٌ فِي مِحْرَابِهِ قَابِضٌ عَلَى لِحْيَتِهِ يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ وَ يَقُولُ : يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا إِلَيْكِ عَنِّي أَ بِي تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ لَا حَانَ حِينُكِ هَيْهَاتَ غُرِّي غَيْرِي لَا حَاجَةَ لِي فِيكِ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ .
خدا را شاهد می گیرم على عليه السّلام را در حالى ديدم كه شب، پرده هاى خود را افكنده بود، و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مار گزيده به خود مى پيچيد، و محزون مى گريست و مى گفت :
اى دنيا اى دنياى حرام از من دور شو، آيا براى من خودنمايى مى كنى يا شيفته من شده اى تا روزى در دل من جاى گيرى هرگز مبادا غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ نيازى نيست، تو را سه طلاقه كرده ام، تا باز گشتى نباشد، دوران زندگانى تو كوتاه، ارزش تو اندك، و آرزوى تو پست است. آه از توشه اندك، و درازى راه، و دورى منزل، و عظمت روز قيامت.(۴)
➖به دعای كميل علی بنگريد، جز گريه و زاری و ترس و لرز در آن نمیبينيد: «ياسيدی فكيف لی و انا عبدك الضعيف الذليل الحقير المسكين المستكين;ای آقای من! پس چگونه خواهد بود حال من در حالی كه من بنده ضعيف، خوار، ناچيز، مستمند و بيچاره تو هستم
➖و در مناجات مسجد كوفه، حضرتش سراسر پناه بردن به خداوند، و اظهار ضعف و ناتوانی را عرضه میدارد: «مولای يا مولای انت القوی و انا الضعيف و هل يرحم الضعيف االاالقوي;ای مولای من!ای مولای من! تو توانمندی و من ناتوان، و آيا ناتوان را جز قدرتمند ترحم میكند؟
🔻 ادامه دارد 👇👇
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
✅سخاوت و بخل
سخاوت حضرت بر هيچ كس پوشيده نيست. اوست كه در حال ركوع انگشتری خويش را به فقير میدهد و غذای سه شبانه روز خود و اهل و عيالش را در حالی كه روزه دارند، تقديم مسكين و يتيم و اسير میكند اوست كه بعد از حفر قنوات و رسيدن به آب، بلافاصله آن را در راه خدا وقف میكند; اوست كه در راه خدا شبانه و مخفيانه انفاق میكند اوست كه ارثی از خود به جای نگذاشت; اوست كه بيت المال را جارو میكرد و جای آن نماز میخواند; اوست كه شمشيرش رادر حال جنگ بعداز تقاضای دشمن به او بخشيد; اوست كه انار تهيه شده برای زهرا عليها السلام را به فقير میبخشيد و.... معاويه درمورد سخاوت آن حضرت گفت: «اگر علی دو مخزن از طلا و كاه داشته باشد، اول طلا را در راه خدا میدهد، آنگاه كاه را.»
اما همين علی سخاوتمند، گاهی آن چنان بخل میورزد كه انسان فكر میكند در مرام او اصلا سخاوت راه ندارد. اينك به نمونه هايی توجه نماييد:
▪️ آن حضرت میفرمايد:
«; وَاللهِ لَوْ وَجَدْتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِهِ النِّساءُ، وَ مُلِکَ بِهِ الاِماءُ، لَرَدَدْتُهُ، فَاِنَّ فِى الْعَدْلِ سَعَةً به خدا سوگند اگر بيت المال [تاراج شده را هركجا كه] بيابم [به صاحبان اصلی آن] باز میگردانم، گرچه با آن ازدواج كرده ياكنيزانی خريده باشند زیرا در عدل گشایش است .
▪️وقتی عقيل، برادرش، كه نابينا ونيازمند بود، نزد حضرت آمده و سهم بيشتری از بيت المال درخواست نمود، آن حضرت آهن داغ شده را به دست او نزديك كرد كه از حرارت آن فرياد عقيل بلند شد. آنگاه حضرت فرمود: ثَكِلَتْكَ الثَّوَاكِلُ يَا عَقِيلُ، أَ تَئِنُّ مِنْ حَدِيدَةٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ، وَ تَجُرُّنِي إِلَى نَارٍ سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ، أَ تَئِنُّ مِنَ الْأَذَى وَ لَا أَئِنُّ مِنْ لَظَى؟ «مادرت به عزايت نشيند! از آزاری ناله میزنی و من از آتش سوزان ناله نزنم.
در ادامه پاسخ برادرش عقيل فرمود: «والله لو اعطيت الاقاليم السبعة بما تحت افلاكها علی ان اعصی الله فی نملة اسلبها جلب شعيرة ما فعلته; به خدا سوگند، اگر هفت اقليم را با آنچه در زير آسمانهاست به من دهند تا خدا را نافرمانی كنم و به ناروا پوست جوی را از مورچهای بگيرم، چنين نخواهم كرد.»
✅مهربان بی رحم
علی عليه السلام هم رئوف و مهربان و دلسوز است، هم گاهی ازخود قاطعيت و صلابت نشان میدهد.
از رحم علی است كه میفرمايد: به خاطر خلخالی كه از پای زن يهوديه برده شده، اگر كسی از غصه بميرد، جا دارد; از دل رحمی علی است كه مشك آب زن خسته را بر دوش میكشد، با اينكه به تقسيم امروزی بر پنجاه كشور حكومت میكرد (از ليبی تا داغستان شوروي) از رافت علی است كه شب به يتيمان و فقرا سركشی میكرد; از مهربانی علی است كه كنار پيرمرد نابينای خرابه نشين مینشيند و میگويد: «فقيری كنار فقيری نشسته و مسكينی كنار مسكينی.» و صدها مورد ديگر.
➖ولی همين علی عليه السلام گاهی خيلی بیرحمانه عمل میكند; در جنگ نهروان چهارهزار نفر از خوارج را به قتل میرساند و میفرمايد: «فانا فقات عين الفتنة... من چشم فتنه را در آوردم.»
➖در جنگ جمل متجاوز از سی هزار نفر كشته شدند و در جنگ صفين نيز حدود ده هزار نفر از طرفين تلفات دادند، آيا نبايد بپرسيم كهای علی دل رحم! كجا رفته آن همه رحمت و رافت؟!!
✅سخن آخر( نتیجه گیری)
راز جامعیت
اوصاف متضاد اميرمؤمنان، علی عليه السلام از ايمان و معرفت عميق او، از بندگی و تسليم بیچون و چرای اودر مقابل خداوند سرچشمه میگيرد.
➖چنانچه در زیارت جامعه کبیره بیان شده است؛
لمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصّادِقُونَ الْمُصْطَفَونَ الْمُطيعُونِ للّهِ الْقَوّامُونَ بِاَمْرِهِ الْعامِلُونَ بِإرادَتِهِ الْفائِزُونَ بِكَرامَتِهِ .
بزرگواران ، نزديك شدگان [ به خداوند ] ، پرهيزگاران ، راستگويان ، زُبدگان ، فرمانبَرانِ خدا ، بر پا دارندگان امر خدا و انجام دهندگان خواسته اش [هستيد] كه به كرامت او ، كامياب [شديد] .
به عبارت قرآنی ؛«لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ»هرگز در سخن بر او پیشی نمیگیرند؛ و (پیوسته) به فرمان او عمل میکنند.
☑️منبر های مرتبط
🔺درسهایی از حضرت علی برای زیست امروزی
https://eitaa.com/menbare_tollab/19229
🔺درسهایی از حضرت علی برای زیست امروزی(۲)
https://eitaa.com/menbare_tollab/20440
ــــــــــــــــــــــــــــ
📎پی نوشتها
۱.نهج البلاغه ، ن ۴۵
۲.بقره/۲۰۷
۳.الصراط المستقیم،ج۲، ص۱
🌺 والسلام علی من اتبع الهدی 🌺
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d
-درسهایی_که_حضرت_زینب+از_معلمان_خویش_فرا_گرف)_557344.pdf
1.23M
منبر با موضوع
#درسهایی_که_حضرت_زینب_از_معلمان_خویش_فرا_گرفت
➕قبلا در منبرالطلاب تقدیم شده است؛
🌸نظاره گر زیباییها
https://eitaa.com/menbare_tollab/23185
🌸مقام مقاومت
https://eitaa.com/menbare_tollab/19274
✔️ولادت حضرت زینب
https://eitaa.com/menbare_tollab/17706
✅ کانال محتوایی منبر طلاب🔰🔰🔰
http://eitaa.com/joinchat/3087990800Cdc959f683d