eitaa logo
منبر و روضه و تبلیغ
117 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
865 ویدیو
183 فایل
محتوای تبلیغی برای مبلغان ارتباط با مدیر کانال @etesami57
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حس خوب زندگی
یک غزل حافظ را در این شب جمعه عاشورایی بازخوانی کنیم و میهمان واژه‌های او شویم. زان یار دلنوازم، شکری است با شکایت گر نکته دان عشقی، خوش بشنو این حکایت بی‌مزد بود و منت، هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی‌عنایت رندان "تشنه لب" را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی‌شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش، ای دل مپیچ کان‌جا سرها بریده بینی، بی‌جرم و بی‌جنایت هرچند بردی آبم، روی از درت نتابم جور از حبیب خوش‌تر، کز مدعی رعایت چشمت به غمزه ما را، خون خورد و می‌پسندی جانا روا نباشد، خون ریز را حمایت در این شب سیاهم، گم گشت راه مقصود از گوشه‌ای برون آی! ای کوکب هدایت از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود زنهار از این بیابان، وین راه بی‌نهایت... عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ قرآن ز بر بخوانی، با چارده روایت احساس می‌کنم کسانی که این شعر را می‌خوانند، خود بدون هیچ تصوری می‌توانند به پرده‌های پنهان مفاهیم پی ببرند و هرکس به فراخور ظرف وجودی‌اش بهره‌ای خواهد برد، تنها به ذکر چند نکته این غزل بسنده می‌کنم. 1⃣حافظ شاید در تعداد کمی از غزل‌هایش، به صراحت از یک حکایت صحبت می‌کند و البته با ظرافت‌های شاعرانه خود از مخاطبش می‌خواهد که اگر عاشق است این حکایت را به خوبی بازخوانی کند و حکایت عاشورا همان واقعه تاریخی سترگی است که تثبیت کننده دین‌محمدی است. 2⃣از قرآن کریم این مفهوم بر می‌آید که اجر رسالت پیامبر، دوستی خاندان اوست. در اولین برخورد با عاشورا، آن‌چه به ذهن‌ می‌آید، این نکته است که مگر اینان فرزندان رسول خاتم نیستند که این‌گونه در بین پیروان اسلام مهجور مانده‌اند و مگر اجر رسالت نبی جز مودت نزدیکان او نیست؟ این‌جاست که کوهی از آه، نهاد آدمی را فرا می‌گیرد که: «بی مزد بود و منت، هر خدمتی که کردم». 3⃣ یکی از برجستگی عاشورا در بعد معرفتی آن، مقوله «تشنگی» است که اگر ایمان به ولایت اهل بیت در بین مردمان کوفه استوار بود، هرگز آب را بر کاروان حسین(ع) نمی‌بستند و البته اگر «ولی‌شناسی» از قاموس انسانیت‌شان حذف نمی‌گردید و به عصر جاهلیت باز نمی‌گشتند، این فاجعه عظیم هرگز اتفاق نمی‌افتاد. چرا که هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناخته باشد با جاهلیتی عمیق از دنیا رفته است. تشنگی را می‌توان اولین داغی دانست که ولی ناشناسان کوفی بر قلب فرزند پیامبر گذاشتند. 4⃣ نقطه اوج این غزل، بیتی است که انسان را از پیچیدن در زلف او برحذر می‌دارد؛ چرا که اگر کسی به مرحله ولی‌ شناسی رسیده باشد و بداند اجر رسالت پیامبر، مهربانی با اهل اوست و بخواهد لحظاتش را در جلوات آسمانی این خاندان سپری ‌کند، در اولین برخوردها در می‌یابد که مظلومیت آن‌چنان در این خاندان گسترده است، که با تمام ویژگی‌ها باید «سرها بریده بینی، بی‌جرم و بی‌جنایت» 5⃣پرده آخر حماسه کربلا که می‌توان به عنوان معجزه آن روز نیز از آن یاد کرد، تلاوت نورانی قرآن کریم، بر نی است. حافظ رندانه و حکیمانه با لطافتی شاعرانه و دقتی عمیق، در پایان واژه‌های غزل می‌گوید تنها آوایی که می‌تواند دل داغ‌دار انسان را در این داغ سترگ، التیام بخشد، تلاوت قرآن است و چه بسا سر نورانی حسین(ع) بر نی برای التیام قلب‌های شکسته کربلا قرآن ‌خوانده است. @heskhoobzendegi
هدایت شده از حس خوب زندگی
9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 اینجا آفریقاست و این صدای انقلاب حسین(ع) است. چه زیبا میخوانند و چه زیبا سینه میزنند می خواستند نام حسین ع را در کربلا دفن کنند اما خدا خواست نام حسین ع جهانی شود تا راه حسین ع و پرچم حسین ع به دست پسرش امام زمان عج برسد. @heskhoobzendegi
هدایت شده از حس خوب زندگی
2.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اللهم الرزقنا و ایاکم زيارة الحسين في الاربعين لشگر عاشورایی امام زمان عج در راه کربلاست. @heskhoobzendegi
هدایت شده از حس خوب زندگی
بسیار زیبا از شاعر آیینی جناب مشکات کاشمری درباره سر و تن آقا اباعبدالله علیه السلام 🔹فانی فی الله🔹 تا سر سردار مظلومان به روی نیزه بَر شد در همه آفاق و انفس آیت حق جلوه‌گر شد تن به خاک افکند یعنی خاکسار کوی یارم سر به نی افراشت یعنی بر شهیدان مفتخر شد معجزات جسم پاکش کرد تصدیق نبوت کشف اسرار ولایت از تکلم‌های سر شد.. تن چو یعقوب از غم اکبر زمین‌گیر بلایا سر چو یوسف بر سر بازار حسنش مشتهر شد نسخ کرده محنت ایّوب را جسم جریحش قصّۀ پرغصّۀ یحیی ز سر محو از نظر شد تن شب کرب‌وبلا را کرد همچون روز روشن سر چراغ مطبخ خولی به هنگام سحر شد تن ز شَفقَت هم‌وطن با جسم هفتاد و دو تن بود سر ز غیرت با عیال و کودکانش هم‌سفر شد تن زمین کربلا را کرد رشک طور سینا مطلع نور تجلی سر به کوفه از شَجَر شد با گلوی خشک، تن شد غم‌گسار تشنه‌کامان همره اطفال گریان، سر روان با چشم تر شد یک پسر شد سوی شام و یک پسر افتاد بی‌سر تن انیس این پسر، سر هم‌سفر با آن پسر شد.. تن به بی‌دستی اخوّت کرد با جسم برادر سر به محنت هم‌عنان با خواهر خونین‌جگر شد بر یهود نینوا بنمود تن نور حقیقت راهب نصرانی از اسرار آن سر باخبر شد فانی فی الله شد تن زیر سمّ اسب دشمن سالک سیر الی اللَه سوی شام و کوفه، سر شد در زمین و آسمان و برّ و بحر و کوه و صحرا در جمادات و نباتات این مصیبت با اثر شد خواست تا دشمن کند با قتل بی‌نام و نشانش ای تعالی اللَه که نامش بیشتر از پیشتر شد.. 📝 @heskhoobzendegi
هدایت شده از حس خوب زندگی
✅ شعر با این شعر زیبا، کبوتر دل تان راهی کربلا می شود و آسمان چشم تان بارانی 💐التماس دعا💐 دانی که چرا آب فرات است گل آلود ؟ شرمنده گی اش از لب عطشان حسین است .. دانی که چرا چوب شده قسمت آتش ؟ بی حرمتیش برلب و دندان حسین است .. دانی که چرا جغد به ویرانه نشیند همه ی عمر ؟ خاکم به دهن باد که آن جای یتیمان حسین است .. دانی که چرا کوفی و شامی شده بد نام ؟ خائن به حریم و هدف و راه حسین است .. دانی که چرا ماه رخش گشته مکدر ؟ تابیده سه شب بر تن عریان حسین است .. دانی که چرا آب روان زمزمه دارد ؟ این زمزمه از غربت طفلان حسین است .. دانی که چرا وقت تمنای دلت آب ؟ سوزد جگر از سوز علمدار حسین است .. دانی که چرا کرببلا کوی منا شد ؟ چون ذبح عظیم غایت ایثار حسین است .. دانی که چه سریست به شش گوشه مزارش ؟ دوگوشه ی آن قبر علی جان حسین است .. دانی که چرا گریه کند سید سجاد همه ی عمر ؟ چون شاهد لبهای عطش بار حسین است .. دانی که چرا یاد خرابه به دل ماست ؟ چون تربت نورانی زهرای حسین است .. دانی که چرا ذکر حسین بر لب دانا ؟ جاری شده از بهر تولای حسین است .. دانی که چرا خانه حق گشته سیه پوش ؟ گویی که خدا نیز عزادار حسین است @heskhoobzendegi
هدایت شده از حس خوب زندگی
▪️و ... ماه صفر... و بوی اربعين... ▪️و صدای گام های دردآلود سجاد و زینب... ◾️و صدای ناله دختر سه ساله در خرابه شام ◾️و مجلس یزید و چوب خیرزان و تشت طلا ▪️یاد پیامبر رحمت و امام حسن مجتبی و سلطان ملک ایران رضاجان ▪️آغاز ماه صفر، تسلیت باد▪️ @heskhoobzendegi
هدایت شده از حس خوب زندگی
✅ شعر بسیار زیبا که نشان از طبع بلند و مهارت شاعر در استفاده از مضامین و صنایع ادبی دارد. " صفر آمد " خبر آمد صفر آمد ، سفری در راه است دل غم دیده ی زینب زِ سفر آگاه است بویِ پیراهنِ یوسف به نظر می آید شامِ کنعانیِ کوفه سحرش در راه است رفته اند همسفران،خاطره هاشان مانده اشک با قافله ی هاشمیان همراه است قدر حتی سرِ سوزن اثر از رحم نبود واقعا واقعه ی کرب و بلا جانکاه است حاصلِ جمعِ غم و شعر و تبِ داغِ حسین غزلی شد که همه قافیه هایش آه است @heskhoobzendegi
هدایت شده از حس خوب زندگی
2.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ شب جمعه_ زیارت امام حسین ع حاج آقا عالی: دستگاه سیدالشهدا مثل شاه کلید است ... @heskhoobzendegi
خوشا آن دل خریدارش حسین است خوش آن عاشق که دلدارش حسین است خوشا آنکس زمـان دادن جان پناهگاه و هوادارش حسین است خـوشـا آنکس زمان شادی و غم که قلبش پاک و افکارش حسین است خوشـا آنکس که راس زنـدگانی تمـام عمر معیارش حسین است گلستانی اگر دیدی خـزان است بدان صـاحب گلزارش حسین است حراست کن تو از ایـن خانه دل بدان قدرش که معمارش حسین است نبی از داغ او می گرید هـر دم بهـای دین و افکـارش حسـین است اگـر روشنعلی سر بسـته گـویـد ولی شـاهد اشعارش حسـین است ١٣٨٣/١٢/١٧ @mohammad_yosof_roshanali
🦉 بلبـل به باغ و جغد به ویرانـه لانه ساخت هر کس بـه قدر همت خود آشیانه ساخت در دلم عشق حسین است فراقش مشکل است شکر حق گویم زبان در وصف او تـرانـه ساخت هر که در وصفش بگوید با هدف بی ادعا در دل خود کلبـه ای محبوب و جاودانه سـاخت پیرو راه حسین بـاشد اگر هر عاشقی مثل بلبل می سراید فکر خود گلخانه سـاخت عاشق حق در عمل یعنی ز خود بی خود شدن این خدا هست و که عاشق را چنین فرزانه ساخت دوستی با دشمنان دین بنمایی بد است آن نباشد دوست که خود را با خدا بیگانه ساخت گر که این روشنعلی هم لب گشـایی می کند لطـف حق در طبع او آثار محرمانه سـاخت ۱۳۸۳/۵/۱۶ @mohammad_yosof_roshanali