#فضائل_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#جنگ_جمل
❌ بریدن پاهای شتر عایشه توسط امام حسن مجتبی علیه السلام
✍🏻 در جنگ جمل حضرت أميرالمومنین، محمّد بن حنفيه را خواست و نيزه خود را به او داد و فرمود: با اين نيزه متوجه جنگ شو و شتر عايشه را نيزه بزن! وقتى محمّد بن حنفيه متوجه جنگ گرديد بنو ضبه مانع وى شدند. هنگامى كه محمّد بسوى پدرش مراجعت نمود امام حسن نيزه را از دستش گرفت و متوجه شتر عايشه شد و پس از اينكه نيزهاى به آن زد و نزد حضرت امير بازگشت ديدند اثر خون در نوك آن مشاهده میشود. محمّد بن حنفيه از مشاهده اين موضوع صورتش سرخ شد. حضرت امير به محمّد بن حنفيه فرمود: نگران مباش! زيرا حسن پسر پيغمبر اسلام است و تو پسر على میباشى.
📕 بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث جلد ۴۳ صفحه ۳۴۵
✓ جهت مطالعهٔ خلاصه ای از فتنهٔ جنگ جمل، کلیک کنید
🖇 کانال علمی تحقیقی "منهاج الولاية"
@Menhajol_velayat
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
#فضائل_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#مکارم_اخلاق
🍃اخلاق حسنه امام حسن مجتبی با یکی از دشمنان خود
✍🏻 مردی شامی امام حسن علیه السلام را دید که سوار بر مرکب بود. شروع به ناسزا گفتن نمود. حضرت سکوت کرد و پاسخ او را نداد. وقتی فارغ شد، حضرت به او سلام نموده و لبخندی زد و فرمود: «ای پیرمرد! به گمانم غریبی! گویا دچار اشتباهی شدهای! اگر از ما رضایت و حلالیت بطلبی تو را عفو و اگر چیزی بخواهی عطایت میکنیم! اگر طالب رشد و هدایت باشی ارشادت میکنیم، اگر مرکبی بخواهی آن را به تو میبخشیم، اگر گرسنه هستی غذایت میدهیم، اگر برهنه باشی تو را میپوشانیم، اگر حاجتمندی حاجتت را روا میسازیم، اگر از وطن رانده شده باشی پناهت میدهیم، اگر نیازی داشته باشی نیازت را برآورده میسازیم، بهتر است وسایلت را به خانهی ما بیاوری و تا پایان سفرت با ما زندگی کنی، زیرا وسیع است و آسایش در آن فراهم میباشد»، وقتی کلام امام را که شنید گریست و گفت:
✨شهادت میدهم تو خلیفۀ خدا بر زمین هستی و حقیقتاً خداوند بهتر میداند رسالت خود را در کدام خاندان قرار دهد. تو و پدرت مبغوضترین خلق خدا در نزد من بودید، اما از این پس کسی را بیشتر از شما دوست ندارم. 👈🏻 و اسبابش را به منزل امام برد و تا در مدینه بود مهمان ایشان بود و از محبین شد.
📔مناقب ابن شهر آشوب، جلد ۳، صفحه ۱۸۴
@Menhajol_velayat
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
#فضائل_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#جنگ_جمل
❌ بریدن پاهای شتر عایشه توسط امام حسن مجتبی علیه السلام
✍🏻 در جنگ جمل حضرت أميرالمومنین، محمّد بن حنفيه را خواست و نيزه خود را به او داد و فرمود: با اين نيزه متوجه جنگ شو و شتر عايشه را نيزه بزن! وقتى محمّد بن حنفيه متوجه جنگ گرديد بنو ضبه مانع وى شدند. هنگامى كه محمّد بسوى پدرش مراجعت نمود امام حسن نيزه را از دستش گرفت و متوجه شتر عايشه شد و پس از اينكه نيزهاى به آن زد و نزد حضرت امير بازگشت ديدند اثر خون در نوك آن مشاهده میشود. محمّد بن حنفيه از مشاهده اين موضوع صورتش سرخ شد. حضرت امير به محمّد بن حنفيه فرمود: نگران مباش! زيرا حسن پسر پيغمبر اسلام است و تو پسر على میباشى.
📕 بحار الأنوار - ط دارالاحیاء التراث جلد ۴۳ صفحه ۳۴۵
✓ جهت مطالعهٔ خلاصه ای از فتنهٔ جنگ جمل، کلیک کنید
🖇 کانال علمی تحقیقی "منهاج الولاية"
@Menhajol_velayat
۲۲ آبان