بی‌تو شبم به بی‌کسی مبتلاست...

آن‌قدر گیجم که گویی در خلاء افتاده‌ام...

آن‌قدر گنگم که گویی زنده‌ام در کنج گور.

از شعرِ نیمه‌کاره سرشارم دارم سرم را شیره می‌مالم!

از بی‌قراری‌ام گله دارد جوانی‌ام...

اون‌قدر ریشه دووندی تو وجودم که دیگه گلدونِ دلم برات زیادی تنگه گل من...

کز نیستان تا مرا بُبریده‌اند هر بلانسبت به من مالیده‌اند! بنابراین یک عدد چوب دو سر نجسم در حد نو که نه اتفاقا کارکرده و نیازمند تعمیر اساسی که هیچ گروه و حزب و نحله‌ای گردنش نمی‌گیره.

بارالها! ما توو این دنیا چوب دو سر نجس بودیم. قربون دستت، تو اون دنیا ما رو برزخ نبر. شده صاف ببر جهنم و تا ابدالدهر بسوزون و بهشتتم نشونمون نده. ولی بعد مرگمون همون‌جوری‌که روحمونو بلامعطلی از بدنمون درمیاری خودمونم از بلاتکلیفی در بیار بی‌زحمت.

برای کسی که تو برزخ بوده جهنّم، بهشته! بهشته براش...

اگه ازت هیچ خبری نباشه دوشنبه هم می‌تونه جمعه باشه

پسر جوان همسایه‌مون به خاطر #آبداربودن_هندوانه بعد از بیست سال دوباره دچار شب‌ادراری شده و دیگه روش نمی‌شه تو چشم ننه باباش نگاه کنه. لعنت به جمهوری اسلامی که هندوانه‌های آن سرزمین حتی در خواب هم به مثانه‌ی جوانان ما فشار می‌آورند... بچه‌های داخل لطفا لطفا لطفا مراقب باشید.

اگه محرّما از هیات رفتن و اشک ریختن برای امام حسین(ع) لذّت می‌بری، اگه وقتی سرگذشت امام حسین(ع) و اصحابش تو کربلا و جانبازی‌شون در راه خدا رو می‌شنوی، احساس غرور می‌کنی که منتسب به مذهب این بزرگوارانی یا اگه لذت پیاده‌روی اربعین رو درک کردی، در کل اگه افتخار می‌کنی به اینکه شیعه‌ی علی(ع) و فاطمه(س) هستی [که دنیا مثل‌شون‌ رو ندیده]. خوبه اینو بدونی رفیق! تقریباً تمام معرفت و شناختی که من و تو از این مسائل داریم رو از روایات دو تن از ائمه(ع) یاد گرفتیم؛ امام باقر(ع) و امام صادق(ع). رسول خدا(ص)، امیرالمومنین(ع)، حضرت زهرا(س)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)،... و امام زمان(عج) رو با این دو عزیز شناختیم و حق بزرگی به گردن ما دارن! #مفرد_مذکر_غائب

شاید این روایت از زبان امام صادق(ع) اشاره به همین زحمات زیاد پدر بزرگوارشون امام باقر(ع) داشته باشه: |مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ عِيسَى بْنِ اَلسَّرِيِّ أَبِي اَلْيَسَعِ عَنْ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أنّه قالَ: ‏" وكانت الشّيعَةُ قبلَ أن يكونَ أبو جعفَر وهُم لا يعرِفون مناسِكَ حَجِّهِم وحلالَهُم وحرامَهُم حتى كان أبو جعفَر. ففَتَحَ لهُم وبَيَّنَ لهُم مناسِكَ حجِّهِم وحلالَهُم وحرامَهُم حتى صارَ النّاسُ يَحتاجونَ إلَيهِم مِن بعدِ ما كانوا يَحتاجونَ إلى النّاس. " «شیعیان تا قبل از ابوجعفر [امام باقر] نه اعمال حجّشان¹ را به خوبی می‌شناختند و نه  حلال و حرام‌های دینی را، تا اینکه [پدرم] ابوجعفر به امامت رسید و درهای علم دین را به روی آن‌ها گشود و مناسک حج و انواع حلال و حرام را طوری به آن‌ها آموخت که سایر مردم (افراد دیگر مذاهب) در فراگیری معارف به آن‌ها محتاج گردیدند، در حالیکه تا قبل از آن، شیعیان محتاج همان‌ها بودند». 📚 اصول کافی با سند معتبر. ___ ¹. شاید مثال زدن به اعمال حج از این جهت باشد که احکام حج جزو سخت‌ترین و پیچیده‌ترین احکام عبادی مسلمانان است. #مفرد_مذکر_غائب

به امید با تو بودنه اگه ادامه می‌دم...

ولی معماری اسلامی باید پیش از هر چیزی تو هر بنایی یه چاه واسه شبونه درد دل کردن ساکنینش تعبیه کنه.

مهمان عزیز منزل ما.

نیّت کردیم به مناسبت عید غدیر و به برکت امیرالمومنین(ع) دست به کار بزرگی بزنیم. هوا گرم شده و با حضور پرشور مهمونا فضای هیات بیش از پیش گرم می‌شه. از طرفی هر کولری که مناسب فضای هیات باشه حدود ۱۰۰ میلیون قیمتشه و در مجموع به سه تا کولر نیاز داریم. یعنی حدود ۳۰۰۰ سهم ۱۰۰ هزار تومنی یا سهم‌های بیشتر اما کوچک‌تر برای خرید نقدی سه تا کولر نیازه. یه یا علی(ع) بگیم و مبلغ کولرهارو دونه دونه جور کنیم ان شاءالله. شماره کارت:

۵۰۲۹۰۸۱۰۵۹۲۴۱۱۵۴

(روی شماره کارت بزنید رونوشت می‌شه) توسعه تعاون، بنام هیات محبان الزهرا سلام‌الله‌علیها مینودشت دعا کنین زودتر بتونیم فضای هیات رو برای جشن غدیر آماده کنیم. دوستانی هم که امکان بازنشر دارن می‌تونن از این طریق سهیم باشن.

تا میام خاک و خُلِ سلولای خاکستری مغزم‌و پاک کنم دوباره می‌سوزن و خاکستر می‌شن.

شب‌و سپردی به کی؟ هان!؟ به من [که حتّی شب از دست من شده شاکی]!؟

خواب خوش از گلوی شب پایین نمی‌ره...

ما را عرفه دریاب! از قدر گذشته...

امروز از این منظره دعاگوتون بودم.

توی این سینه، به جای دل یه تیکه گوشت قربونی گذاشتن انگاری.

سدِّ بغضم امروز خوب باز شد و تخلیه شد خداروشکر. اما انگاری یه رانشی یه ریزشی... نذاشت که حس کنم سبک شدم. من همه بغضمو اشک شدم ولی این سنگینی انگاری از سنگه. حالا با کدوم صبر این سنگو آب کنم اوس کریم؟

تنگ است و ترک خورده و تب‌دار، دل من!