•❤️🌿•
به حلال و حرام خدا خیلی اهمیت میداد. در
استفاده از اموال بیت المال به شدت مراقبت
داشت. اهل امر به معروف و نهی از منکر بود.
روزی که جنازهاش را آوردند خانه و به داخل
اتاقش بردند، دوستان جوانش دور جنازه جمع
شده بودند، گریه میکردند و میگفتند دیگر
رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن، تهمت نزن!
حتی یادم هــــست آخــرین باری که خواست به
سوریه برود، آمد ۱٠٠ هزار تومان به من داد. گفت
بابا این خـــمس من است. برایم رد کن. من دیگر
فرصت نمیکنم🌱
در مراقبت چشم از حرام، در رعایت حق الناس،
به ریزترین مسائل توجه داشت.
📌خبرگزاریمشرق
#شهیدرسولخلیلی/#شهیدانه🕊
8.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖇💌همسر شهید نوید صفری:
آقا نوید خیلی به شهید رسول خلیلی ارادت داشت. یک روز سر مزارش می رود و می بیند شهید خلیلی متولد سال ۶۵ است و چند ماه از او کوچکتر است. به آقا نوید تلنگر می خورد که این آدم که کوچکتر از تو است، عاقبت به خیر شده. حال آقا نوید منقلب می شود. مناجاتهایش با شهید خلیلی را هم نوشته است، انگار که شهید خلیلی روبرویش نشسته و دارد با او درد دل می کند!
✓رفیق شهید؛ شهیدت میکند...🕊
#شهیدرسولخلیلی🌹
{🍃🌸🍃}
در مدت زمانی که توفیق همرزمی با شهید خلیلی را در منطقه پیدا کرده بودم.او را بسیار پر تلاش و فوق العاده فعال یافتم.💪
این مسایل آنقدر بر کارهای روزمره او سایه افکنده بود که حتی فراموش میکرد غذا بخورد.
یادم می آید دعایی به بازوی خود می بست که بعد ها اینقدر به خاطر کم خوری لاغر شده بود که بازو بندش تا مچ دستش پایین می افتاد.
روزی که پیکر شهید را تحویل خانواده اش دادند گمان کردند که رسول دعا را همیشه به مچ می بست در حالی که واقعیت چیز دیگری بود.🥀
راوی: همرزم شهید
#رفیقشهیدم✨
#شهیدرسولخلیلی🌹