همیشه میگفت دعاکنید تا وقتی توفیق زیارت #کربلا نصیبم نشد که اگرمیخوام از این دنیا برم #شب_جمعه این اتفاق بیفته
چون تا الان #کربلا نرفتم ومیخوام حداقل بعد مرگم توفیق زیارت نصیبم بشه
به آرزوش رسید،شب جمعه۱۷ اردیبهشت ۹۵شب عید #مبعث حضرت رسول(ص)در کربلای #خانطومان آسمانی شد
کربلا نرفته کربلایی شد وپیکرش مانند مادرش زهرا(س) #جاویدالاثر مانده
#راوی:پدر_شهید
#شهید_حسن_رجایی_فر
#شب_جمعه_مهمان_حضرت_زهرا س
🌷آخرین نمازمسافرتاسوعا...
🌾سه نفربودیم....
🌾درروزجمعه94/8/1مصادف باتاسوعای حسینی درکشورسوریه درشهرحلب روستای سابقیه موقع نمازظهرشدپویاگفت موقع نمازشده بایدنمازرااول وقت بخوانیم
مادرشرایطی بودیم که هرلحظه امکان اصابت گلوله وخمپاره وشلیک تک تیراندازهازیادبودمن ودیگرهمرزمم به پویاگفتیم لاقل نمازرانشسته درپشت تانک بخوانیم خطرش کمتراست...
پویاگفت نه لذتش به این است که ظهرتاسوعاوسط میدان نبرد#نمازراایستاده بخوانیم ،شایداین آخرین نمازمان باشد.
امام حسین(ع)هم آخرین نمازش را وسط میدان جنگ اول وقت و ایستاده خواند
پویاباآن قامت رشیدوعباس گونه اش درکنارتانک ایستادومشغول نمازخواندن شدچنان حالت عارفانه ای داشت گویی جزخداکسی اورانمیدید...
بعدازاتمام نمازعصروعرض سلام به سروروسالارشهیدان حضرت اباعبدالله(ع)روبه من گفت #عجب نمازباحالی بود...
من ودیگرهمرزمم نمازراباحالت نشسته درپشت تانک خواندیم.
بعدازآن به داخل تانک خودرفتیم پویادرحالی که تسبیحی دردست داشت و مشغول ذکربودبه آرامی اشک میریخت ومنتظردستورفرمانده برای ادامه عملیات بودیم زیرلب ذکرشریف صلوات وشایداذکاری که فقط خودش وخدامیدانست میگفت وبالاخره درساعت 5عصرتاسوعانزدیک به غروب براثراصابت موشک کفاربه درجه ی رفیع شهادت نائل گردید...
همانندعباس...
#سالگردشهادتت مبارک رفیق...
#راوی همرزم شهید....
به همراه سه نفر از رزمندگان از پست برگشتیم پادگان و چون پادگان شهید باکری دزفول تازه سازماندهی شده بود، چیزی برای سحری نبود، بعد از کمی جستجو یک پرس غذا لای سفره ای پیدا کردیم و چهار نفری مشغول خوردن شدیم که ناگهان یکی وارد سنگر شد و دید غذای اوست که ما خوردیم!
با خوش رویی کنار ما نشست و به شوخی گفت:
اگر ترکیدید مرا هم شفاعت کنید و خودش بدون سحری روزه گرفت که این نشان کوچکی از ایثار رزمندگان در آن زمان بود.
#راوی
#جانباز_معزز
یوسف محمودی
#کجایند_مردان_بی_ادعا
#ایثار
@merajshohadaa
شهدا حواسشان هست
یکی ازدوستانم برایم نقل کرد؛ مدتی بود ازدواج کرده بودم، همسرم خوابی عجیب دید، او میگوید خواب دیدم در گلزار شهداء شیراز شما را گم کرده ام. پس از جستجو بسیار خسته و نگران بودم که شخصی نزد من آمد و علت نگرانیم را جویا شد. گفتم شوهرم را گم کرده ام و هرچه میگردم پیدایش نمیکنم. او گفت نگران نباش من میدانم او کجاست و مرا راهنمایی کرد و گفت به شوهرت سلام برسان و بگو بیمعرفت، مدتی است سراغی از ما نمیگیری!
وقتی همسرم خوابش را برایم تعریف کرد من که طی ۲ سال گذشته دائم به گلزار شهداء و سر قبر شهید موسوی میرفتم فوراً متوجه شدم مدتی است از رفتن به گلزار شهداء غافل شدهام. بلافاصله در اولین پنجشنبه به اتفاق همسرم به گلزار شهداء سر مزار شهید موسوی رفتیم. همسرم به محض دیدن عکس شهید با تعجب گفت این همان شخصی است که در خواب دیدم و برایت پیغام داد.
خاطره ای به یاد شهید معزز سید کوچک موسوی
#راوی: برادر حسن جنگی مداح اهل بیت (ع)
شهید #سید_کوچک_موسوی
➕ دعــــوت معراج الشـــــهــــدا هستیـــــد 👇
[🇮🇷] [ @merajshohadaa ] [🇮🇷]