⭕️ شهید آوینی تعریف میکرد:
با یک گروه از جانبازان رفته بودم حج، چنان درسی از آنها گرفتم كه ای كاش قبلا با اینها آشنا شده بودم. بارها و بارها گریستم، به خاطر تحول و حماسهای كه در اینها میدیدم.
به یكی از جانبازانی كه نابینا بود گفتم: "دوست نداشتی یك بار دیگر دنیا را ببینی؟"
حداقل انتظار داشتم بگوید: "چرا یك بار دیگر میخواستم دنیا را ببینم."
اما او پاسخ داد: "نه"
پرسیدم: "چطور؟"
گفت: "در مورد چیزی كه به خدا دادم و معامله كردم نمیخواهم فكر بكنم."
بدنم میلرزید، فهمیدم كه عجب آدمهایی در این دنیا زندگی میكنند. ما كجا، اینها کجا"
به مناسبت ۲۰ فروردین، سالروز شهادت #شهید_سیدمرتضی_آوینی
#عند_ربهم_یرزقون
#درس_اخلاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه روضههایی که مجسم شد این سالها در کربلای دفاع از حرم
روضه بیحرمتی به پیکر شهدا
روضه ملاقات دختر با سر پدر...
از زبان همسر شهید سعید انصاری
#عند_ربهم_یرزقون
❇️ @merajshohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی تو ای سلیمانی، دل ماند و پریشانی
مداحی جانسوز میثم مطیعی در وصف حاج قاسم عزیزمان
#عند_ربهم_یرزقون
+ اولین محرم بی حاج قاسممان دو عزا بر دلمان نشانده، تقدیر شده از امسال شب حضرت قاسم برای دو قاسم عزا بگیریم 😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺شهادت برای مردان خدا، از عسل هم شیرینتر است
شهید مجید سلمانیان
#عند_ربهم_يرزقون
#شهدای_خان_طومان
@merajshohadaa
#عند_ربهم_یرزقون
شهیـــد حسیـــن خـــرازی
رفتمبیرون، برگشتم. هنوزحرفمیزدن.
پیرمردمیگفت: جوون دستتچیشده؟
تو جبهه اینطوری شدی یا مادر زادیه؟
حاجحسین خندید. اون یکی دستشرو
آورد بالا. گفت: این جـای اون یڪی رو
هم پرمیکنه! یهبار تو اصفهان با همین
یه دست ده دوازده ڪیلو میوه خریدم
برای مادرم.
پیرمرد ساکت بود. پرسیدم: پــدر جان!
تازه اومــدی لشڪر؟ حـــواسش نبــود!
گفت: ایــن چه جــوون بیتڪبــری بود.
ازش خوشم اومد. دیدی چهطور حرفو
عوض ڪرد؟! اسمش چیه این؟
گفتم: حاجحسینخرازی! راستنشست.
گفت: حسین خرازی؟ فرمانده لشکــر؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻آرزوی شهید صدرزاده برای مبارزه با اسرائیل
#عند_ربهم_یرزقون
#عــند_ربـهم_یــرزقون
🌹شهـــید حاج حسین خرازی
دور تا دور نشسته بوديم. نقشه آن وسط پهن بود. حسين گفت «تا يادم نرفته اينو بگم، اونجا كه رفته بوديم براى مانور; يه تيكه زمين بود. گندم كاشته بودن. يه مقدار از گندمها از بين رفته. بگيد بچّهها ببينن چقدر از بين رفته، پولشو به صاحبش بدين».
#حق_الناس
#سیره_عملےورفتارےشهدا
@merajshohadaaa
بدجوری زخمی شده بود!
رفتم بالا سرش!
نفس نفس می زد!
پرسیدم زنده ای؟!
گفت:هنوز نه!
خشکم زد!
تازه فهمیدم چقدر دنیامون با هم فرق داره!
اون زنده بودن رو توی شهادت می دید و دیدارِ یار و من...!
#عند_ربهم_یرزقون
@merajshohadaa
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌱رسول همیشه سر به زیر بود
و از نگاه به نامحرم إبا میکرد.
شنیدم از اطرافیان که گفتن: تو صحبت با نامحرم حتی بستگان هم همیشه سرش پایین بود.
من میگم: شهادت خیلی سخت نیست، فقط یکم تمرین میخواد و مبارزه با نفس...
#شهید_مدافع_حرم_رسول_خلیلی
☀️#@merajshohadaa
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
🌹 مردانگیشان از آنجا شروع
شد که از جگر گوشههایشان دل کَندن و از کوچه پس کوچههای شهر و روستا راهی جبههها شدند...
☀️#نسال_الله_منازل_الشهدا
@merajshohadaa
╰━━🌷🕊🌼🕊🌷━━╯