✍️ با خواندنِ این خاطره به عظمتِ روحیِ شهید بابایی پی خواهید برد
#متن_خاطره:
عباس یه روز اومد خونه و گفت: خانوم! باید خونهمون رو عوض کنیم ، میخوام خونهمون رو بدیم به یکی از پرسنلِ نیروی هوایی که با هشت تا بچه توی یه خونۀ دو اتاقه زندگی می کنن، این خونه برای ما بزرگه، میدیم به اونا و خودمون میریم اونجا... اون بنده خدا وقتی فهمید فرماندهاش میخواد اینکار رو کنه قبول نکرد. اما با اصرارِ عباس بالاخره پذیرفت و خونه مون رو باهاشون عوض کردیم...
🌷خاطره ای از زندگی خلبانِ شهید عباس بابایی
📚منبع:کتابخدمتاز ماست۸۲، صفحه۱۸۱
.
#انفاق #ایثار #گذشت_و_فداکاری #شهیدبابایی
🔻@merajshohadaa
✍️ این دقتها شهادت را رقم میزند
#متن_خاطره 🔻
هنوز آفتاب کامل غروب نکرده بود. عطاءالله مثل همیشه پدرش رو مجبور به بستنِ مغازه کرد میگفت:
کار کردن وقتِ #نماز برکت نداره، بریم مسجد ، بعد که برگشتیم خودم همهی کارها رو میکنم ، اینطوری پولیکه در میارین دیگه شبههای نداره و آدم رو به یه جایی میرسونه. ✔️
#شهیدعطاالله_اکبری
🆔 @merajshohadaa
شمس الدینی:
✍راهکار جالب یک نوجوان شهید برای رفتن به مدرسه
🌹به گوش دانشآموزان برسانید
#متن_خاطره
نمیدونستم هر وقت میخواد بره مدرسه ، وضو میگیره . چند بار دیدم که تویِ حیاط مشغولِ وضو گرفتنه... بهش گفتم: مگه الان وقتِ نمازه که داری وضو میگیری؟ گفت: مادر جون! مدرسه عبادتگاهه ، بهتره انسان هر وقت می خواد بره به مدرسه وضو داشته باشه...
🌷خاطره ای از زندگی نوجوان شهید رضا عامری
📚منبع: کتاب دوران طلائی ، صفحه ۵۴
#امام_زمان
@merajshohadaa