#شرح_عملیات
#عملیات_کربلای_5
كربلای 5، یكی از مهمترین و پر افتخارترین عملیاتهای دفاع مقدس است كه در 19 دیماه 1365 با رمز مبارك «یازهرا(س)»، در منطقه شلمچه و شرق بصره آغاز گردید. شلمچه به لحاظ اهمیت سیاسی و نظامی، به عنوان یکی از معابر رهیاب شهر بصره، همواره در زمره اهداف قوای نظامی جمهوری اسلامی ایران قرار داشت زیرا در صورت تسلط بر آن منطقه، جمهوری اسلامی ایران میتوانست برتری خود را در جنگ به اثبات برساند.
در آن عملیات، قرارگاه خاتم الانبیاء (ص) به عنوان قرارگاه مرکزی عملیات، انتخاب شد و قرارگاههای کربلا، نجف و قدس هدایت نیروها را بر عهده داشتند. در جریان عملیات، قرارگاه عملیاتی نوح نیز به نیروهای عمل کننده اضافه گردید. كربلای 5، به لحاظ رشادت و مقاومت وصف ناپذیر نیروهای ایران در شرایط بس دشوار از یك سو و پیچیدگی دژهای مستحكم دشمن از سوی دیگر، یكی از بزرگترین و مهمترین نبردهای تمام دوران جنگ تحمیلی محسوب میشود.
در عملیات مزبور بیش از80 فروند هواپیما،700 دستگاه تانك و نفربر،250 قبضه توپ صحرایی و ضدهوایی، صدها قبضه انواع ادوات نیمه سنگین،1500 دستگاه خودرو و مقدار زیادی سلاح سبك و مهمات دشمن منهدم شد. همچنین، 81 تیپ و گردان مستقل دشمن منهدم و34 تیپ و گردان نیز آسیب كلی دید. تعداد كشته و زخمیهای دشمن بالغ بر74000تن بود و 2650 نفر اسیر گرفته شد. علاوه بر آن220 دستگاه تانك و نفربر،500 دستگاه خودرو،85 قبضه انواع توپ، هزاران قبضه سلاحهای سبك و سنگین و مقدار زیادی مهمات نیز به غنیمت نیروهای خودی درآمد.
عملیات كربلای 5، نتایج مهم و راهبردی در پی داشت. عبور از موانع نفوذ ناپذیر دشمن در شرق بصره و حضور در حومه شهر به گونهای اهمیت داشت كه موجب شد موقعیت سیاسی و نظامی عراق تضعیف و اوضاع جبهههای نبرد به سود قوای نظامی ایران تثبیت گردید. افزون بر این، تلاشهای بینالمللی برای پایان دادن به جنگ افزایش یافت و به تصویب قطع نامه 598،- که برای اولین بار تا حدودی نظریات جمهوری اسلامی ایران در آن لحاظ شده بود- در شورای امنیت سازمان ملل انجامید. همچنین، حضور گسترده نظامی امریکا و متحدین او در خلیج فارس را به دلیل هراس از پیشرویهای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در پی داشت.
🇮🇷
@mersad598
#شرح_عملیات
#ظفر_5
مروری کوتاه بر عملیات ظفر ۵ در عمق ۲۰۰ کیلومتری استان های کرکوک، دهوک و دیاله عراق
🔹 طی سال ۱۳۶۶، قرارگاه رمضان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با اجرای چند رشته عملیات پیدرپی و نفوذی، دشمن را در محور شمالی جبهه جنگ درگیر نمود و توان بالایی از ارتش بعثی عراق را به محورهای کوهستانی کردستان عراق معطوف کرد.
🔹 در این میان، همکاری معارضان کرد عراقی بخوبی کارگشا بود و پیروزیهای فراوانی را برای ایجاد سر در گمی دشمن و بهرهبرداری نیروهای خودی در خطوط پدافندی جبهه شمالی به همراه داشت.
👈 عملیات ظفر۵ در همین راستا و به صورت تهاجمی و با اجرای آتش در شامگاه ۲۲ دی ۱۳۶۶ آغاز شد.
🔹 نیروهای خودی با شنیدن رمز یا زهرا (سلام الله علیها) با نفوذ به عمق ۲۰۰ کیلومتری در پشت مواضع دشمن، واقع در استان های دهوک، کرکوک و دیاله به انهدام چندین مرکز نظامی ارتش بعثی عراق پرداختند.
🔹 طی این عملیات نیروهای عمل کننده موفق شدند ۳۶ پایگاه حفاظتی دشمن بر بلندیهای مشرف بر شهر دیرلوک، مرکز فرماندهی و ستاد، ترابری، مهندسی و مخابراتی لشکر عراق، پایگاه و پاسگاههای دشمن در مسیر شهرهای «شیلادیزه» و «عمادیه» و مراکز دولتی و نظامی دشمن از جمله مرکز استخبارات حزب بعث در منطقه را منهدم سازند و تعدادی از تجهیزات و ادوات دشمن ازجمله: یک فروند هواپیما، ۴۶ دستگاه خودرو سبک و سنگین ۷ دستگاه لودر و بولدوزر و یک انبار مهمات را نابود سازند.
🔹 همچنین در این عملیات ۴ گردان حفاظتی شهر دیرلوک عراق متلاشی شد و حدود ۲۰۰۰ تن از نیروهای دشمن کشته، زخمی و اسیر شدند.
🔹 ۳ دستگاه نفربر زرهی، یک قبضه ضدهوایی، دو قبضه خمپارهانداز، صدها قبضه سلاح سبک و مقدار زیادی مهمات دشمن نیز به دست نیروهای خودی افتاد.
👇
@mersad598
#شرح_عملیات
#عملیات_والفجر_مقدماتی
اين عمليات كه ابتدا با نام «والفجر نهايي» طراحي شده بود ، به دليل عدم هماهنگي نيروهاي عمل كننده و همچنين جاسوسي عاملان رژيم عراق با شكست مواجه شد و نام « والفجر مقدماتي» را به خود گرفت .
جايگاه عمليات در استراتژي نظامي ايران
از ديدگاه فرماندهان نظامي ، بغداد و بصره، دو هدف استراتژيك، به شمار مي رفتند؛ در اين ميان بغداد هدف غايي و بلند مدت و بصره، هدف ميان مدت و قابل دسترس محسوب مي شد.
بر اساس همين نگرش، مناطق مورد نظر براي عمليات والفجر مقدماتي، زمينه ساز تصرف بصره انتخاب شدند. به طور كلي در انجام عمليات ، دستيابي به بصره به طور مستقيم مورد توجه قرار داشت و سعي مي شد اين هدف، با انجام دو يا سه عمليات تأمين شود، اما تصرف بغداد با انجام چند عمليات واسط امكان پذير بود و به زمان بيشتر و رشد سازمان رزم و اصلي شدن جنگ در تمام ابعاد نياز داشت. يكي از مناطقي كه امكان انجام عمليات در آن در راستاي هدف تصرف بغداد وجود داشت، منطقه كوت تا عماره بود كه در نگرشي بلند مدت و كلان، مورد توجه تصميم گيرندگان نظامي بود. در سطح خرد نيز، انهدام دشمن، گشودن جبهه جديد و دست يافتن به زمين هاي مهم، دلايل اصلي در انتخاب منطقه فكه براي عمليات والفجر مقدماتي محسوب گرديد. ضمن آنكه، اين منطقه عملياتي، جناح شمالي هور را نيز در بر مي گرفت، جايي كه در سالهاي بعد (1362 و 1363) عمليات هاي بزرگ خيبر و بدر در آن انجام شد.
دلايل انتخاب منطقه عمليات
در جبهه جنوب غربي، منطقه فكه به دليل وجود ارتفاعات حمرين و جاده ارتباطي بصره - عماره به سمت كوت، از اهميت ويژه اي برخوردار بود؛ به ويژه آن كه مركز فرماندهي سپاه چهارم و يگان هاي تابعه آن در شهر عماره قرار داشتند. اين منطقه، پس از آن كه عمليات محرم انجام شد و طي آن رزمندگان توانستند جبال حمرين را تصرف كنند، به همين دليل بيشتر مورد توجه قرار گرفت.
موقعيت منطقه
منطقه داراي دو ارتفاع اصلي يعني « ارتفاعات حمرين» كه طول مرز ايران و عراق، از جنوب شرقي دهلران تا شمال فكه از يك سو، و از سوي ديگر، ارتفاع جبل فوقي كه در جنوب غربي حمرين و در شمال منطقه عملياتي والفجر مقدماتي نيز« ارتفاع ميشداغ» قرار دارد، كه سه تنگه طبيعي مهم با نام 1- تنگه صعد 2- تنگه ذليجان 3- تنگه رقابيه در آن مشاهده مي شود. ارتفاع شمالي - جنوبي رقابيه، عارضه ديگري است كه از جنوب به تنگه رقابيه و از شمال به تنگه برقازه محدود مي شود. مهمترين رود منطقه ، رودخانه مرزي «دويرج» است كه از كوههاي شمال (جاده عين خوش به دهلران) شروع مي شود و تا منطقه غرب فكه ادامه يافته و به «هورالسناف» مي ريزد.
وضعيت دشمن
عراق به دليل حملات پي در پي و موفق ايران در عمليات هاي دوره نخست جنگ، به طور گسترده اي از نيروي جيش الشعبي استفاده كرد و با تشكيل تيپ هاي سه رقمي، سازمان رزم ارتش را بسيار گسترش داد. اين تيپ ها در آرايش نظامي عراق در منطقه عملياتي والفجر مقدماتي، در خط اول قرار داشتند. اين اقدام از يك سو موجب حفظ نيروهاي اصلي ارتش آن كشور مي شد و از سوي ديگر، توان نيروهاي مهاجم را به شدت كاهش مي داد، به گونه اي كه با توجه به درگيري رزمندگان با نيروهاي در خط و موانع گوناگون، يگان هاي اصلي عراق بهتر مي توانستند به دفاع حمله بپردازند.
سپاه چهارم عراق مسئوليت منطقه عملياتي از چيلات تا هورالعظيم را به عهده داشت و داراي چهار لشكر بود:
1- لشكر 14 پياده شامل سه تيپ 421، 422 و 18 و يك گردان تانك به نام« سيف سعد» كه در محور چزابه و شمال هورالهويزه قرار داشت. از سه تيپ اين يگان ، يك تيپ شامل نيروهاي جيش الشعبي و دو تيپ ديگر از نيروهاي اصلي ارتش عراق بودند.
2- لشكر 1 مكانيزه شامل تيپ 108 گارد مرزي، تيپ 501 پياده ، تيپ 1 مكانيزه كه در محور « دويرج» تا پاسگاه پيچ انگيزه مستقر بود. همچنين ، تيپ هاي 92، 93 و 66 احتياط كلي منطقه فكه تا پاسگاه دويرج بودند. افزون بر اين ، تيپ هاي سازماني 34 زرهي، 27 مكانيزه از لشكر 1 در احتياط منطقه عملياتي والفجر مقدماتي قرار داشتند.
3- لشكر 10 زرهي شامل سه تيپ، كه از محور پيچ انگيزه تا جنوب غربي چيلات (دهلران) آرايش داشت.
4- لشكر 3 زرهي (علاوه بر تيپ هايي كه به لشكر 14 مامور كرده بود) با تيپ هاي 16 ، 12 زرهي، 8 مكانيزه و 53 مختلط، در شرق هورالسناف گسترش داشت و در احتياط بود.
يگان هاي ديگري كه جزو سازمان رزم منطقه عملياتي سپاه چهارم عراق بوده و در احتياط قرار داشتند، عبارت بودند از : تيپ 30 زرهي از لشكر 6 ، تيپ 37از لشكر 12 ، تيپ 16 از لشكر 6، تيپ 101 پياده گارد مرزي ، تيپ 10 زرهي وابسته به ستاد كل ، تيپ 49 زرهي از لشكر 11 ، تيپ 18 پياده ، تيپ 48 پياده از لشكر 11 ، تيپ 25 مكانيزه از لشكر 6 ، تيپ 51 مختلط و تيپ گارد جمهوري.
#ادامه👇
@mersad598