♨️ نقش دوگانه قطر در بحران غزه؛ از میانجیگری تا ابزار فشار بر مقاومت
بررسی نقش قطر در حمایت از طرح صلح ترامپ و اختلافات اسلامگرایان
👤 نویسنده: محمد امین قاضینژاد
🔸 بحران درونی جریانهای اسلامگرا و فلسطینی در اواخر سپتامبر ۲۰۲۵، با ارائه طرح صلح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده برای نوار غزه، به اوج خود رسید. این طرح نه تنها خواستار توقف فوری درگیریها و تبادل اسرا بود، بلکه شرایط سنگینی چون خروج تدریجی نظامیان اسرائیلی، ایجاد یک دولت موقت غیرنظامی تحت نظارت بینالمللی، و از همه مهمتر، خلع سلاح حماس را مطرح میکرد.
🔸 نکتهای که طرح ترامپ را از ابتکارات گذشته متمایز و آن را به محرکی برای شکاف داخلی تبدیل کرد، میزان حمایت و همراهی بیسابقه کشورهای عربی و منطقهای بود. عربستان سعودی، قطر، امارات، اردن، مصر و ترکیه با صدور بیانیههای مشترک تلاش کردند به این ابتکار مشروعیت ببخشند و آن را "فرصتی برای پایان دادن به بحران غزه" عنوان کردند. این اجماع منطقهای، فشاری استراتژیک بر حماس وارد ساخت که مقاومت را ناچار به بررسی پیشنهادی کرد که اصولاً با ایدئولوژی هستهای آن در تضاد بود.
🔸 در چشمانداز آینده، به نظر میرسد این دوگانگی میان «واقعگرایی سیاسی» و «پایداری ایدئولوژیک» در ساختار جنبشهای اسلامگرا، بهویژه حماس، همچنان تداوم یابد. نقش قطر نیز در این میان با چالش حفظ توازن میان منافع ژئوپلیتیکی، الزامات امنیتی و اعتبار میانجیگریاش مواجه خواهد بود. در نهایت، اگر میانجیگری حالت مداخلهگرانه یا ابزاری به خود بگیرد، ممکن است اعتماد جناحهای مقاومت تضعیف شود و شانس دستیابی به توافقی پایدار نیز تا حد زیادی کاهش یابد
🔗 متن کامل این گزارش را در اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ خزانهدار اسرار، بدون سپر: سقوط آرام فیدان
👤 نویسنده: ابوالفضل اجلی
✂️ برشهایی از متن:
🔸 هاکان فیدان، وزیر خارجهای که خود در مرکز رقابتها و بازیهای قدرت درونحزبی دوران پساآردوغان جای دارد، اخیراً درباره مسدود شدن صادرات موتورهای جنگندههای «کاآن» توسط آمریکا سخنانی جنجالی ایراد کرد؛ اکنون سؤال این است که آیا این اظهارنظر صرفاً تحلیل فنی بوده یا تلاشی هوشمندانه برای فشار بر شبکه خانوادگی اردوغان و رقبای درونحزبی؟ برخی تحلیلگران، همین سخنان ظاهراً فنی او را بهعنوان نشانهای از تضعیف عمدی رقبا، از جمله سلجوق بایراکتار، داماد اردوغان و مالک یکی از بزرگترین شرکتهای صنایع دفاعی، تفسیر کردهاند.
🔸 دولت حزب عدالت و توسعه، اردوغان و خانوادهاش سالهاست بر طبل بومیسازی و بومی بودن صنایع دفاعی کوبیده و از آن بهرهی حداکثری بردهاند. حالا، حرفهای فیدان، ناخواسته یا عمدی، همان تبلیغات دیرینه اردوغان را به طور کامل در معرض تردید و سوال قرار داده است.
🔸 در این میان، فیدان با اظهارنظرش دربارهی موتورهای جنگنده کاآن، ناخواسته یا شاید با آگاهی، به اردوغان بهانهای داد تا او را بهعنوان فردی که منافع حزبی و امنیت ملی را به خطر میاندازد، ببیند. این دقیقاً همان تکنیکی است که اردوغان سالهاست از آن استفاده میکند: ابتدا رقیب را به موقعیتی سوق میدهد که خودش زمین بخورد، سپس با بهانهای قانونی یا امنیتی، او را از صحنه حذف میکند. فیدان، با اینکه خزانهی اسرار تلقی میشود، در این بازی، دیگر نمیتواند از اطلاعاتش بهعنوان سپر استفاده کند. چرا که در ترکیهی امروز، قانون و اطلاعات، هر دو ابزاری در دستان یک نفر هستند.
🔗 متن کامل این گزارش را در اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ داستان طالبان و پاکستان؛ نیاز یا مزدوری؟
بخشی از کتاب جانور قندهار؛ سفرنامه سال ۱۴۰۰ هادی معصومی زارع به امارت دوم طالبان (لینک)
👤 نویسنده: هادی معصومی زارع
🔸 ... ساعت ده به غزنی میرسم. مسرور با همان دوچرخۀ 28 از قبل رسیده است. دیدهبوسی میکنیم و بهراه میافتیم. پشت خودروی سفید رنگی به پشتو جملهای نوشته شده است. مسرور برایم ترجمه میکند: «اگر اشک افغانها جوی آب هم میشد، آن آب بهسوی پاکستان برده میشد.» کنایهای از نفوذ و مداخلهٔ همسایهٔ جنوبی در مقدرات امور افغانستان. در این چند دهه قاطبهٔ فارسیزبانها و حتی کمابیش برخی از پشتونها بر این باور بودهاند که پاکستان، آبشخور تمام مصائب و گرفتاریهای کشورشان و طالبان هم آلت دست سرویس اطلاعاتی این کشور بوده است. بهطورخاص در میان فارسیزبانها این تعبیر مکرراً شنیده میشود که تحولات افغانستان را «پولِ عربی، مفکورهٔ پاکستانی و لشکر جهل پشتونی» پیش میبرد. بیهیچ تردیدی، پاکها مؤثرترین بازیگر خارجیِ چنددههٔ اخیر در افغانستان بودهاند. اما بهراستی ماهیت رابطهٔ پاکستان و طالبان چیست؟ مزدوری یا مصالح مشترک؟ اصلاً چرا در این چنددهه پاکها دست از سر همسایهٔ شمالی برنداشتهاند؟ جوابش هرچه باشد کمی پیچیدهتر از سادهسازیهایی است که این روزها در رسانهها میشنویم.
🔸بگذارید به چهار سده قبل بازگردیم و داستان رابطهٔ طالبان و پاکستان را از کوههای سلیمان در مرزهای مشترک دو کشور آغاز کنیم. جایی که قبایل پشتون زندهگی قبایلیشان را داشتند و از قضا گاه در قلمروی هند و پاکستان امروزین، حکومتهایی نیز برپا کردند. همچون خاندان سوری و لودی. این تازه از زمان محمود هوتکی (افغان) بود که با تاسیس یک دولت قدرتمند محلی و پس از او حکومت احمدخان ابدالی در قندهار رفتهرفته قوم پشتون از پشت کوههای سلیمان به دشتهای حاصلخیز جنوب افغانستان کوچ کردند. از آن روز بدینسو، افغانستان هماره شاهد یک دولت مستقل افغان بود که قلمروی آن شامل افغانستان و بخشهای زیادی از پاکستان امروزی نیز میشد. از قندهار تا کشمیر، پنجاب، سند و سواحل مکران.
🔸تجزیهٔ رسمی افغانستان را شاهشجاع دُرّانی بنا نهاد. درست در سال ۱۸۳۸ و در ازای پذیرش سلطنتش از سوی استعمار بریتانیا. در قالب معاهدهٔ «مثلث لاهور» و با پذیرش اشغال عملی پیشاور از سوی رانجیت سینگ (حاکم سیک پنجاب) نسلاً بعد نسل و بطناً بعد بطن. کمتر از بیستسال بعد در ۱۸۵۵، دوستمحمدخان هم با امضای معاهدهٔ جمرود ساحل سمت راست رود سند و بلوچستان را رسما پیشکش انگلیسیها کرد. روباه پیر هم در ازای قطع ارتباط افغانستان با دریای آزاد، تعهد داد که در متصرفات والی کابل مداخله نکند. همین. چرخهٔ تنازلات پادشاهان پشتوتبار افغانستان اما همینجا از حرکت نایستاد. بیستوچهارسال بعد از این در ۱۸۷۹ محمدیعقوبخان معاهدهٔ گندمک را امضا کرد تا ضمن فروش سیاستخارجی کشور به بریتانیا و واگذاری منطقهٔ خیبر پشتونخواه به این کشور، سالانه ششصد هزار روپیه پول نقد دریافت کند. با این حساب، عملا مناطق پشتوننشین به دو قسمت تقسیم شد: قسمتی تحت حاکمیت امپراطوری راج بریتانیا. بخشی نیز تحت کنترل حکام متزلزل کابل [...]
🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨ معامله امنیت در برابر صلح: چرا تلاشهای جدید برای عادیسازی، خاورمیانه را به ثبات نمیرساند؟
👤 نویسنده: وحید اخوت
🔸 "آنها همین دیروز به من گفتند آمادهاند." این جمله ادعایی دونالد ترامپ، در کنار گزارشها از تلاش بنیامین نتانیاهو برای نهایی کردن یک دستاورد دیپلماتیک پیش از انتخابات ۲۰۲۶، تصویری از یک توافق قریبالوقوع میسازد. قطار عادیسازی که پس از ۷ اکتبر و جنگ غزه موقتاً از ریل خارج شده بود، ظاهراً دوباره با سرعتی بیش از پیش به راه افتاده است. اما در بیانیههای رسمی، داستان چیز دیگری روایت میشود. وزارت خارجه عربستان سعودی هرگونه توافقی را مشروط به "مسیر معتبر و بازگشتناپذیر به سوی کشور فلسطینی" کرده است. این دو تصویر متناقض را چگونه میتوان فهمید؟ آیا فاجعه غزه، آنطور که تصور میشد، واقعاً مساله فلسطین را به مرکز معادلات بازگردانده است؟
🔸 پاسخ، پیچیدهتر از آن چیزی است که در بیانیههای دیپلماتیک خوانده میشود. شواهد نشان میدهد که محور اصلی مذاکرات نه در قدس یا رامالله، بلکه در واشنگتن و بر سر یک "پیمان دفاعی قوی" (Robust Defense Pact) میان آمریکا و عربستان در جریان است. به نظر میرسد ریاض، نگران از آینده تعهدات امنیتی آمریکا پس از حمله به تأسیساتش در ۲۰۱۹ و حمله اسرائیل به دوحه، به دنبال تضمینی آهنین برای خود است و "صلح" با اسرائیل، بهای آن تضمین تلقی میشود. در این معامله بزرگ، شرط فلسطین بیش از آنکه یک پیششرط واقعی باشد، به یک "پوشش دیپلماتیک" برای مدیریت افکار عمومی خشمگین جهان عرب شباهت دارد.
🔸 اما آیا میتوان با نادیده گرفتن ریشههای بحران، به ثبات رسید؟ آیا "خرید امنیت" برای دولتها، به معنای "ایجاد صلح" برای ملتهاست؟ این قمار جدید که دقیقاً همان منطق شکستخورده پیش از ۷ اکتبر را دنبال میکند، چرا محکوم به شکست است و چگونه میتواند منطقه را به دور جدیدی از بیثباتی بکشاند؟
🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ تغییرات مداوم در شیوه شمارش آرای انتخابات عراق، تلاشی برای مهندسی کردن انتخابات؟
👤 نویسنده: شهاب نورانی فر
🔸 یکی از جنجالیترین موضوعات مرتبط با انتخابات در عراق، مسئله قانون انتخابات و بهویژه شیوه شمارش آرا در قانون این کشور است. از سال ۲۰۰۵ که اولین انتخابات مجلس به شکل امروزی برگزار شد، تقریبا در هر دوره روش شمارش آرا دستخوش تغییراتی شده است. برای مثال، در انتخابات سال ۲۰۰۵، معیار اصلی در شمارش آرا، حدنصاب انتخاباتی بود؛ یعنی یک لیست انتخاباتی باید حداقل میزان آرا را کسب میکرد تا یک کرسی در مجلس به آن اختصاص یابد.
🔸 نکته مهم این است که همه این روشهای شمارش، پیامدهای سیاسی قابل توجهی داشتهاند و در بسیاری موارد به نفع یک جناح سیاسی بوده یا حتی در راستای تضمین پیروزی یک جناح سیاسی نسبت به دیگری عمل کردهاند، به گونهای که میتوان گفت در مهندسی انتخابات نقش ایفا کردهاند. در رابطه با انتخابات پیش رو در نوامبر ۲۰۲۵ نیز احتمال تغییر قانون شمارش آرا به شیوهای ترکیبی، یعنی تلفیق سنت لاگه و اکثریت آرا، مطرح بوده؛ هرچند که این تغییر محقق نشد.
🔸 تغییرات در ساختار شمارش آرا در قوانین انتخاباتی عراق، در بیشتر موارد به سود احزاب سنتی تمام شده است. این روند عموما در جهت تقویت نظام سهمیهبندی حزبی و تثبیت توزیع قدرت میان همین احزاب پیش رفته است. تنها در یک مورد این نظام تا حدودی دچار اختلال شد و آن در انتخابات سال ۲۰۲۱ بود؛ با این حال در همان انتخابات نیز جریان صدر – که خود بخشی از همین احزاب کلاسیک به شمار میرود – بیشترین بهره را از این تغییرات برد.
🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
📣 گزارش نشست «بازی قدرت در زمین سوخته سودان»
جنگ داخلی سودان از نگاه دیپلمات و متفکر برجسته سودانی
👤 دبیر نشست: ایمان محمدی
#باز_نشر
✂️مقدمه
🔸در میان تحولات سریع منطقه بویژه پس از عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر 2023، رخدادهایی موازی وجود دارد که به دلایل مختلف مورد توجه قرار نمیگیرند. جنگ داخلی سودان از جمله این تحولات است که منجر به از بین رفتن بسیاری از زیرساختها، قتل عام و بیخانمان شدن مردم، تنزل شدید جایگاه اقتصادی و... در این کشور آفریقایی شده است.
🔸جنگی که در این کشور بین دو قطب اصلی یعنی ارتش ملی به عنوان نماینده دولت انتقالی مورد تایید نهادهای بینالمللی به رهبری عبدالفتاح البرهان و نیروهای واکنش سریع به فرماندهی محمد حمدان دقلو(حمیدتی) از 15 آوریل 2023 شکل گرفته، در ماههای گذشته تغییرات محسوسی داشته است. نیروهای البرهان که حمایتهای کشورهایی همانند عربستان، مصر، ترکیه و ایران را با خود دارند، توانستند بخشهای مهم کشور سودان از جمله پایتخت، مرکز استان الجزیره، بخشهایی از مناطق النهر الابیض، کردفان و شمال دارفور را بگیرند، اما مجددا حمیدتی که مورد حمایت امارات و برخی از کشورهای همسایه سودان است، تجدید قوا کرده و با جنایتهای سهمگین، بخشهای از سرزمینهای از دست داده را بازپس گرفته است.
🔸همچنین حمیدتی با حمایت امارات در تلاش بود که با برگزاری نشست سیاسی و تجمیع مخالفان غیرنظامی دولت انتقالی سودان در نایروبی کنیا بر مشروعیت سیاسی خویش بیافزاید. در همین راستا، نشست نایروبی با بازنویسی قانون اساسی و تشکیل دولت موازی به عنوان دو نکته اصلی نشست نهایی به کار خود پایان داد، اما نتوانست جریانسازی که به دنبال آن بود را ایجاد کند. این در حالی است که نیروهای واکنش سریع در طول تاریخ خویش به عنوان نیروهای سرکوبگر دولت مرکزی بر ضد قبائل جنوب غرب سودان شناخته شده و مقبولیتی در اراضی باقی مانده در اختیار خویش ندارند.
اردیبهشت ۱۴۰۴
✍️نشست فوق در ماه اردیبهشت برگزار شده است، اما بسیاری از مطالب رد و بدل شده و همچنین پیوست این نشست که به بازیگران قدرت در سودان میپردازد، میتواند بخشهای قابل توجهی از پرسشها در مورد تحولات امروز سودان را پاسخ دهد.
#باز_نشر
🔗 متن کامل این نشست را در اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
دین و بین الملل - مهرماه 1404.pdf
حجم:
5.4M
📰 چهل و هشتمین شماره «ماهنامه دین و بینالملل» منتشر شد.
🔻 در این شماره میخوانید:
❇️ پایان عصر ارباش؛ آرپاگوش و بازسازی اعتماد به سازمان دیانت
❇️ توطئههای ضدشیعی در مالزی: نیاز به مطالعه آخرالزمان
❇️ کشیشهای هوش مصنوعی و خیزش معنویت دیجیتال
❇️ از وحی تا صفحه نمایش: نوادگان رسول خدا و دینداری دیجیتال
❇️ نخستین اسقف اعظم زن؛ استثنایی در میان رهبران دینی جهان
❇️ ناسیونالیسم هندو در آمریکا: شش نکتهای که همه باید بدانند
❇️ چرا اردن مرکز امام البانی را بست؟
❇️ غرب و بازاندیشی در چندهمسری
❇️ حضور صدها خاخام اروپایی در همایش تاریخی آذربایجان
❇️ مسیحیت در سیطره جنبش «ماگا»
❇️ بازگشایی مدرسه ارتدوکس هیبلیآدا؛ چالشها و امیدها پس از دیدار کاخ سفید
❇️ بازگشت رفاعی به عراق خشم شیعیان را برانگیخته است؛ معامله سیاسی یا اجرای حکم قضایی؟
©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ دکترین جدید ابوظبی: محکومیت جنایت با پول نقد!
👤 نویسنده: وحید اخوت
🔸 سودان امروز به نماد آشکار تقابل استراتژیهای منطقهای تبدیل شده است. در یک سو، فاجعهای انسانی در جریان است و در سوی دیگر، امارات متحده عربی همزمان در دو جبهه متضاد فعالیت میکند: در شورای امنیت مدعی صلحسازی و در میدان نبرد، متهم به حمایت نظامی همهجانبه از نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) است. شواهد اطلاعاتی آمریکا و افشاگریهای میدانی نشان میدهند که حمایت نظامی امارات، با هدف نجات RSF پس از شکست در خارطوم و از طریق یک شبکه مخفی تسلیحات و مزدور، عامل اصلی طولانی شدن یک نسلکشی است.
🔸 اما انگیزه این بازی دوگانه چیست؟ آیا امارات واقعاً نگران بقای RSF است؟ پاسخ در سه کلانراهبرد نهفته است: دوری از دموکراسی و تکیه بر "جنگسالاران مطیع"، تسلط بر طلا و آبراههای حیاتی دریای سرخ برای امنیت اقتصاد تجاری خود، و تنبیه سودان به خاطر شکست پروژه عادیسازی و گرایش به رقبای منطقهای.
🔸 این استراتژی در پی جنایات الفاشر، به یک بحران علنی دیپلماتیک تبدیل شده است. امارات چگونه تلاش میکند تا با محکومیت جنایات و اعلام کمک ۱۰۰ میلیون دلاری، این تناقض اخلاقی را مدیریت کند؟ و چرا این تضاد، که توسط منتقدان به عنوان "امارات، امارات را محکوم میکند" به تمسخر گرفته شده، نهایتاً بهای سنگینی برای اعتبار جهانی ابوظبی در پی خواهد داشت؟
🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ پل یمن-جیبوتی، نمونهای برای دیپلماسی فعالانه ایران در پرونده یمن
👤 نویسنده: ایمان محمدی
🔸 از دلِ جنگهای ششگانه صعده و تحولات پیش از آن تا طوفان الاقصی، جنبش انصارالله مسیری را پیموده که امروز از یک گروه مقاومت محلی به بازیگری مؤثر در تحولات منطقهای بدل شده است. زمانی دولت علی عبدالله صالح با حمایت آمریکا و عربستان، جنگهای ششگانه را برای خاموش کردن این نهال آغاز کرد؛ اما اکنون همان نهال به درختی تنومند تبدیل شده که دولت صنعا را در مرکز قدرت یمن مستقر کرده است.
🔸 انصارالله با بهرهگیری از تحولات منطقهای، از انقلاب ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۴ تا عملیات طوفان الاقصی در ۲۰۲۳، توانسته است نه تنها در جغرافیای یمن بلکه در معادلات امنیتی دریای سرخ، شاخ آفریقا و مدیترانه نیز نقشآفرینی کند. دولت صنعا اکنون نه صرفاً یک دولت محلی، بلکه نمادی از پایداری و کنشگری فعال در برابر ائتلافهای نظامی غربی و عربی است که نیاز به مرحلهای جدید از حمایتها در مسیر مشروعیتبخشی به خود دارد.
🔸 در برابر این واقعیت، عربستان که پس از جنگی چند ساله و به بنبست رسیدن جنگ در یمن، در ۲۰۲۲ به سوی آتشبس رفت، امروز در پی «فریز کردن» تحولات است تا آنچه از مسیر جنگ نتوانست به دست بیاورد، از مسیر شرایط موسوم به «نه صلح و نه جنگ» به دست بیاورد؛ اما ضعف ساختاری دولت عدن و ناکامیهای پیاپی، ریاض را در برابر واقعیت انصارالله قرار داده است که این شرایط، اوضاع را برای کنشگری فعال ایران آماده کرده است.
🔸 در این میان، ایران باید با عبور از سیاستهای صرفاً حمایتی، به کنشگری فعال در مشروعیتبخشی به دولت صنعا و میانجیگری میان صنعا و ریاض بپردازد. طرحهایی چون کریدور زمینی آسیا–آفریقا و پل «جسرالنور» میتوانند بستری برای همگرایی منافع ایران، عربستان و یمن فراهم کنند؛ طرحی که نه تنها صلحی پایدار برای یمن به ارمغان میآورد، بلکه مسیر پیوند هرچه بیشتر خاورمیانه با آفریقا و آسیا را هموار میسازد.
🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ بررسی ابعاد امضاى توافقنامه آبى ميان عراق و تركيه
👤 نویسنده: شهاب نورانیفر
🔸 توافقنامهای که میان ترکیه وعراق امضا شده، شامل چند بند اساسی است و از نوع خود برای عراق بیسابقه به شمارمیآید. از جمله، رهاسازی آبها تحت نظارت و مدیریت ترکیه انجام خواهد شد و همچنینمدیریت زیرساختهای آبی – از جمله سدها و نحوه توزیع و مدیریت آب – بهطور کامل به ترکیهواگذار میشود. این مدیریت به مدت پنج سال میباشد.
🔸 خود دولت عراق نیز در تضعیف موقعیتش در برابرترکیه نقش داشت. یکی از معدود اهرمهای فشار بغداد علیه آنکارا، حضور نیروهای حزبکارگران کردستان (پ.ک.ک) در خاک عراق بود. اما با اعلام ممنوعه بودن فعالیت اینحزب در خاک عراق، بغداد در عمل هم به ترکیه اجازه و مشروعیت به عملیات نظامی واشغال بخشی از خاک کشور را داد و هم یکی از ابزارهای فشار خود علیه آنکارا را ازدست داد.
🔸 هدف ترکیه این است که عراق را همواره از نظرمنابع آبی به خود وابسته نگه دارد، بدون آنکه ضابطه یا توافق الزامآوری در اینباره وجود داشته باشد. در نتیجه، مقامات عراقی ناچار میشوند هر چند وقت یکباربرای درخواست افزایش سهم آب خود به آنکارا بروند. از نگاه ترکیه، حتی اگر اینتوافقنامه امضا نمیشد، همین وضعیت فعلی باجخواهی بدون ضابطه برایش بهتر هم بود.
🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️ تحلیل نتایج اولیه انتخابات عراق؛ پیچیدهتر شدن معادلات برای دوره دوم نخستوزیری سودانی
👤 نویسنده: شهاب نورانیفر
🔸 هدف سودانی از کسب بیشترین تعداد کرسیها، هموار کردن مسیر خود برای دستیابی به دوره دوم نخستوزیری بود تا از این طریق و با حداقل اتکا به حمایت قدرتهای خارجی و تنها با تکیه بر عدم مخالفت آنها به این منصب دستیابد. همچنین تجربههای انتخاباتی عراق نشان میدهد که کسب بیشترین کرسیها، هرچند تنها شرط تعیینکننده نیست، اما به عنوان یکی از شروط پیشنیاز و مهم برای رسیدن به نخستوزیری ضروری است.
🔸 بیتردید، پیروزی چشمگیر سودانی در بغداد ــ که میدان رقابت شدید میان او و نوری المالکی بود ــ اهمیت خاصی از نظر رسانهای و افکار عمومی دارد. او با کسب ۱۵ کرسی، بیش از ۹۲ هزار رأی شخصی و ۴۱۱ هزار رأی برای ائتلافش، بالاتر از مالکی قرار گرفت که تنها ۶۸ هزار رأی شخصی و ۲۲۸ هزار رأی برای ائتلافش آورد و در رتبه سوم قرار گرفت. اما این دستاورد، بیش از آنکه تأثیر عملی بر معادلات قدرت در سطح ملی داشته باشد، بیشتر جنبه رسانهای و تبلیغاتی دارد؛ زیرا تصمیمگیری سیاسی بر اساس نتایج ۱۵ استان فدرال صورت میگیرد، نه تنها بغداد.
🔸 در بیت سنّی، پیروز اصلی این انتخابات حزب «تقدّم» بود. این حزب با وجود انشقاقهای سالهای اخیر ـ از جمله خروج نمایندگانی بانفوذ مانند رعد الدهلكی (دارای نفوذ در دیالی)، زیاد الجنابی (دارای نفوذ در بغداد) و شعلان کریم (دارای نفوذ در صلاحالدین) ـ توانست ۳۶ کرسی کسب کند و تنها یک کرسی نسبت به دوره قبل از دست داد. این حزب در دو پایگاه اصلی خود ـ بغداد و الانبار ـ توانست جایگاهش را تثبیت کند. در بغداد تعداد کرسیهایش حفظ شده (۱۱ کرسی) و در الانبار یک کرسی بیشتر بهدست آورده است (۱۱ کرسی).
🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷
♨️سراب اف-۳۵، جنگندههایی که هرگز نمیرسند
👤 نویسنده: وحید اخوت
🔸 موافقت جنجالی دونالد ترامپ با فروش «پیشرفتهترین» نسخه جنگنده اف-۳۵ به عربستان، زلزلهای در محافل امنیتی تلآویو و واشنگتن به راه انداخته است. در حالی که ترامپ با نگاهی کاسبکارانه به دنبال دلارهای نفتی است و رژیم صهیونیستی ظاهراً نگران از دست رفتن برتری نظامی خود است، واکاوی لایههای عمیقتر نشان میدهد که این معامله بیش از آنکه یک واقعیت نظامی قریبالوقوع باشد، یک بازی پیچیده روانی و دیپلماتیک است.
🔸 تجربه تلخ امارات و اخراج ترکیه از این پروژه، درسهای بزرگی برای ریاض داشته است. واقعیتهای بوروکراتیک واشنگتن، از سد محکم کنگره و قوانین حفظ برتری کیفی رژیم صهیونیستی (QME) گرفته تا خط قرمزهای پنتاگون درباره نشت تکنولوژی به چین، عملاً تحویل این جنگنده را به ماموریتی غیرممکن تبدیل کرده است. آمریکا میخواهد با طعمه اف-۳۵، ریاض را به بازی عادیسازی کشانده، وادار به قطع روابط استراتژیک با پکن کند، بدون آنکه تضمینی واقعی برای تحویل سلاح بدهد.
🔸 اما آیا محمد بن سلمان در این دام گرفتار شده است؟ رفتار ریاض نشان میدهد که آنها اف-۳۵ را نه به عنوان «پاداش عادیسازی»، بلکه به عنوان «پیششرط» آن روی میز گذاشتهاند. عربستان با تعریف شروط سهگانه و سنگین (هستهای، پیمان دفاعی و اف-۳۵) و آگاهی از استراتژی «فاصله نسلی» آمریکا، توپ را به زمین واشنگتن انداخته و منتظر ادامه روند این بازی است.
🔗 متن کامل يادداشت را از اینجا مطالعه کنید.
©️@mersadcss🔷🔷🔷