💢چکش موازنه؛ در برسازی نظم سیاسی جدید در سوریه
👤 هادی معصومی زارع - آذر 1397
🔹خلاصه سیاستی
🔹روشن است که تغییر بُنیه نظام سوریه و اصلاح آن، لااقل در کوتاهمدت امکانپذیر نخواهد بود و در درازمدت نیز با چالشهای جدی مواجه خواهد بود. بااینحال تغافل و چشم پوشیدن از برساختن یک نظم سیاسی متجانس با دیگر بخشهای «محور» از طریق مشارکتدهی حقیقی و البته مستقل اسلامگرایان سنی غیرتکفیری و ضداسرائیلی سوریه و جریانهای چپ ضداستعماری در ساختار قدرت سیاسی در دمشق میتواند هزینههای بیشتری را به ج.اا تحمیل نماید.
🔹 فرار از هزینهها و چالشهایی که از ساختار فعلی نظام بعث سوریه متوجه ج.اا و محور مقاومت خواهد بود، ضرورت اصلاحات حقیقی و ریشهای در بنیه نظام سوریه را دوچندان میکند. سند جاری پیشنهاد میدهد جبههای توازنبخش و موازنهساز از چهار گروه عربی ذیل (ترکیبی از موافقان و معارضان نظام فعلی) به عنوان شبکه همپیمانی با ج.اا خلق و تقویت شود:
1️⃣ طیفی از کلازیهای معتدل و همسو با سیاستهای ج.اا و محور مقاومت که وجهه ملی مناسبی داشته و در اقدامات خشونت بار سالهای بحران و نیز فسادهای گسترده اقتصادی و سیاسی نقش چندانی نداشتهاند.
2️⃣ طیفی از نخبگان و افسران حیدری (با تقویت نقش درساختارهای امنیتی و سیاسی)
3️⃣ طیفی از نخبگان اسلامگرای سنی (خصوصا طیف نزدیک به قطر و ترکیه)
4️⃣ طیفی از چپگرایان ناسیونالیست و ضدغربی
باور آن است که با ایجاد چنین شبکهای میتوان مانع از کودتای شبکه همبسته لایه دوم قدرت در سوریه و نیز طرف روسی علیه منافع ج.اا و محور مقاومت خواهد بود. بدیل و آلترناتیو نیز چیزی جز استمرار رویه موجود در همپیمانی مطلق با نظام سوریه نخواهد بود.
🔗 متن کامل این گزارش راهبردی را در اینجا میتوانید مطالعه کنید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۱۷ آذر ۱۴۰۳
✍️ نگاه مردد آفریقا به دولت دوم ترامپ
تحلیلی بر شتاب حرکت کشورهای آفریقایی به سمت بلوک شرق
👤 ایمان محمدی
✂️برشهایی از متن
ترامپ در حالی توانست به عنوان رئیس جمهور جدید ایالات متحده انتخاب شود که او در دوره پیشین ریاست جمهوری خویش(2017-2021) هیچ سفری به قاره آفریقا انجام نداد و همواره با بیتوجهی به این قاره مینگریست.
شعارها و مناظرات ترامپ در دوران انتخاباتی اخیر نیز بیانگر عدم تغییر سیاست وی در قبال آفریقا است و همین مسئله منجر به تردید دولتهای آفریقایی در نگرش بلند مدت به همکاری با آمریکا شده است. ادامه مسیر ترامپ در ریل قبلی خویش میتواند دولتهای قاره آفریقا را بیش از پیش به سمت تقویت تعاملات با رقیبان شرقی واشنگتن سوق دهد.
در میان تردیدهای کشورهای آفریقا، میتوان قانون AGOA، کمکهای حمایتی در حوزههای متعدد، مسئله مهاجرین و حوزههای مرتبط با محیط زیست در آفریقا را مهمترین بخشهای مورد توجه دانست.
قانون توسعه و فرصتها در آفریقا (AGOA) برنامهای است که در سال 2000 توسط بیل کلینتون، رئیسجمهور اسبق ایالات متحده صادر شد. این برنامه به کشورهای آفریقایی بویژه در جنوب صحرای بزرگ اجازه میدهد که[....]
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۲۴ آذر ۱۴۰۳
💢 نشانههای بروز جنگ داخلی در لبنان
👤 سامان اقدامی
🔹 جنگ داخلی لبنان با توافقنامه طائف متوقف شد؛ اما خطر آن هیچ وقت از بین نرفت. در واقع ترکیب و ساختار کشور لبنان (که دستخپت سایکس-پیکو است) تعارض منافع حاصل از آن و وابستگی به قدرت های خارجی همواره سایه شوم جنگ داخلی را بر سر این کشور مستدام می دارد! اما آن چیزی که در همه این سال ها مانع شعله ور شدن آن شده فقدان مقتضا و وجود موانع مختلف بوده است. یعنی نه تنها دلایل و اسبابی که جنگ داخلی ۱۹۷۵ را به وجود آورد ، موجود نبودند؛ بلکه مسائلى چون عدم تمایل لبنان ( مردم و احزاب ) به تکرار آشوب نیز مانع سر راه این جنگ بوده اند.
🔹با رصد و پویش شرایط منطقه و خصوصا لبنان، در کنار قرائت تاریخ و جامعه لبنان و نیز طرح های قدرت های غربی برای منطقه خاورميانه، به سیگنال هایی برمی خوریم که حاکی از احتمال دوباره جنگ داخلی در لبنان است. به عبارتی نه تنها برخی از عوامل موجده ی جنگ داخلی دوباره فعال شده، بلکه برخی از موانع مهم آن نیز از سر راه برداشته شده است.
🔹 با اینکه به نظر می رسد حکومت جدید سوریه بیش از هر چیز به دنبال تثبیت قدرت داخلی و ثبات حاکميتی است، اما نمی توان به این راحتی از پیامدهای خارجی حضور چنین دولتی در سوریه صرف نظر کرد. که کوچک ترین آن تحرک جریان های اسلام گرای سنی در لبنان است. از جریان های معتدلی مانند اخوان المسلمین گرفته تا جریان رادیکال و تندی که گرایشات تکفیری و ضد شیعی دارند. فعال شدن این جریان ها و تمایلشان برای کسب قدرت از یک طرف و انتقام از حزب الله از طرف دیگر می تواند شرایط را بحرانی و به سمت آشوب های داخلی پیش ببرد.
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۱ دی ۱۴۰۳
💢 ادامه طوفان در جهان پساطوفان
👤 احمد حاجی صادقیان
🔹آتشبس غزه را باید یک نقطه عطف در تحولات ماههای اخیر منطقه بدانیم که موجب میشود پارادایم تحولات در منطقه تغییر کند. از این رو لازم است مقاومت یمن به سرعت پیروزیهای خود در طوفان الاقصی را به امتیازات نقد سیاسی و اقتصادی داخلی تبدیل کند تا در دور جدید تحولات کماکان توان اقدام از موضع برتر را داشته باشد.
🔹لازم است یک کارزار دیپلماتیک جدی برای فعال شدن نقشه راه پایان اختلافات سیاسی در یمن در پیش گرفته شود. پیگیری این کارزار و به نتیجه رسیدن آن میتواند مانع تبدیل شدن توافق ایران و عربستان به ضد خود شده پایههای نظم خود بنیاد در غرب آسیا را تقویت کند. همگان معترف هستند که شرایط امروز منطقه و جهان تغییرات بسیاری نسبت به دو سال پیش داشته است و امکانات در دسترس مقاومت برای جلب حمایتهای دیپلماتیک به سمت انصارالله بسیار بیشتر از قبل است.
🔹استفاده از ظرفیتهای ایجاد شده در جریان توافق پکن و ایجاد کمیتهای با مشارکت عربستان سعودی، ایران، روسیه و چین برای تدوین نقشه راه جدید سیاسی در یمن و تضمین و نظارت بر حسن اجرای آن هم میتواند صلح را در یمن در دسترستر کند و هم کارایی نظامات منطقهای و غیر غربی برای حل مسائل خاورمیانه را اثبات کرده و مانع فروپاشی نظامات جدید از جمله توافق پکن شود.
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا بخوانید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۱ بهمن
📣 طریقت به جز خدمت خلق نیست: نیمنگاهی به خدمات آقاخانها به خلقالله
👤 نویسنده: امین محمدی
✂️ برشهایی از متن:
🔹 خانوادۀ آقاخان بهعنوان بخشی از الیگارشی جهانی توانست در سدۀ بیستم هویتی فراملی برای نزاریه و بهتبع آن، یک شبکۀ فراگیر اقتصادی پدید آورد. شبکۀ توسعۀ آقاخان همان گونه که در پیدایش مدیون استعمار انگلیس است، هنوز در راستای منافع استعماری فعالیت میکند.
🔹 آقاخان اول به انگلیسیها پیشنهاد فتح هرات را داد و با وجود مشارکت در این اقدام، ناکام ماند. او در نامههای خود از انگلیسیها به «خلقالله» یاد میکند.
🔹 آقاخان سوم موقعیت خود را بهعنوان عضوی از طبقۀ حاکم بریتانیا و الیگارش بینالمللی دارای عنوان و ثروت تثبیت کرد.
🔹 از نظر پژوهشگران، امپراتوری بریتانیا بستری برای جهانیشدن نزاریه بود و دیوان امامت اسماعیلی موفقیت خود را وامدار دفتر استعماری انگلستان است.
🔹 آژانس خیریۀ کانادا، بنیاد آقاخان را دارای شفافیت مالی نمیداند و تأثیر خدمات آن را میانه ارزیابی میکند و امتیاز منفی B به این بنیاد داده است.
🔹 حبیب بانک از بزرگترین بانکهای پاکستان است که صندوق توسعۀ اقتصادی آقاخان سهام کنترل (۵۱% سهام) آن را در دست دارد، در سال ۲۰۱۷ به پولشویی و تأمین مالی گروههای تروریستی در افغانستان در متهم و محکوم شد.
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۱۷ بهمن
📣 شطرنج سیاسی در خاورمیانه: تحلیل دینامیک روابط آمریکا و کشورهای عربی غربگرا در بحران غزه
👤 نویسنده: وحید اخوت
✂️ برشهایی از متن:
🔹در ژانویه ۲۰۲۵، دونالد ترامپ با پیشنهادی جنجالی خواستار انتقال فلسطینیان غزه به کشورهای عربی مانند مصر، اردن و عربستان سعودی شد. این طرح بلافاصله با مخالفت قاطع کشورهای عربی روبهرو شد. اما آیا این طرح، طرح نهایی ترامپ است؟ یا اینکه ایالات متحده در حال پیشبرد یک راهبرد دیپلماتیک پیچیدهتر است؟
🔹این پیشنهاد، احتمالا تنها یک مانور دیپلماتیک برای پذیرش سناریویی جایگزین است: سپردن مدیریت غزه به محمد دحلان، سیاستمدار فلسطینی نزدیک به امارات، و تبدیل غزه به یک مرکز اقتصادی و گردشگری تحت نظارت آمریکا و امارات به هدف حذف نفوذ حماس و ایجاد تغییرات بنیادی در ساختار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی غزه.
🔹اجرای مستقیم طرح سپردن اداره غزه به محمد دحلان به نمایندگی امارات، حتما با مخالفت مصر، اردن و عربستان سعودی مواجه خواهد شد، زیرا این کشورها نمیخواهند امارات در غزه نقش پیشتاز را ایفا کند. از این رو اگر ترامپ از ابتدا سراغ این طرح برود، باید هزینه زیادی برای اجرای آن متحمل شود. در حالی که اگر پیش از مطرح کردن این گزینه، طرح «تهجیر» فلسطینیان غزه به مصر، عربستان سعودی و اردن، به طور جدی طرح شود زمینهساز پذیرش بیدردسر طرح اصلی ترامپ خواهد شد و این کشورها با هزینهٔ کمتری با نقشآفرینی امارات در غزه کنار خواهند آمد؛ به عبارت دیگر، به مرگ گرفته تا به تب راضی شوند.
🔹در روزهای اخیر نشانههای این طرح بیش از پیش به گوش میخورد. چه اینکه انور قرقاش، مشاور کهنهکار سیاست خارجی محمد بن زاید با تایید سخنان احمد ابوالغیط، اشاره به لزوم کنار کشیدن حماس از مدیریت غزه داشته است و به نوعی بر خبرهای ماههای پیش مبنی بر رایزنی میان آمریکا و رژیم صهیونیستی برای سپرده شده مدیریت غزه به ابوظبی، صحه گذاشته است.
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۲۸ بهمن
📣 بازی دولت موازی در زمین سوخته سودان
حمیدتی، پس از شکست نیروهای الدعم السریع روی زمین به سمت بازی سیاسی رفته است
👤 نویسنده: ایمان محمدی
✂️ برشی از متن:
🔹از سپتامبر سال گذشته، وضعیت میدانی در کشور سودان به سرعت در حال تغییر به نفع البرهان است. ارتش سودان پس از پاکسازی مراکز استانهای جنوبی و شمالی پایتخت، به سمت خارطوم حرکت کرد و طی مرحله جدید عملیاتها به دنبال تسلط بر تمام شرق نیل در این کشور است. در کمتر از دو ماه از اعلام مرحله جدید، ارتش سودان به فراتر از اهداف تعیین شده دست یافته و به زودی اهداف مشخص شده برای مرحله بعدی را اعلام خواهد کرد.
🔹چرخش تحولات میدانی به نفع البرهان در حالی است که ائتلافات منطقهای و بینلمللی نیز در چند ماه گذشته تغییر کرده و بسیاری از متحدین سابق نیروهای الدعم السریع، به سمت ارتش سودان تغییر موضع دادهاند. مهمترین این چرخشها را میتوان در حمایت موسکو از البرهان پس از دیدار وزیر خارجه روسیه و عبدالفتاح البرهان در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل دانست.
🔹در این میان، کشور کنیا در هفته گذشته میزبان مخالفان البرهان بوده است تا طی اجلاسیه با عنوان "تحالف السودان التاسیسی"، حرکت سیاسی مخالف ارتش سودان را پایه گذاری کنند. به نظر میرسد محمد حمدان دقلو(حمیدتی) به این نتیجه رسیده است که دیگر نمیتواند خواستههایش را از مسیر نظامی دنبال کند، از این رو [....]
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۶ اسفند
📣 «فرهنگستان ملعون» چگونه اوجالان را خلع سلاح کرد؟!
👤 نویسنده: حمید عظیمی
✂️ برشهایی از متن:
🔹«همه میدانند فرهنگستان زادهٔ فکر اعلیحضرت فقید نیست، بلکه جماعتی لغتساز که یا از بیمایگی یا از شیادی به این کار دست زده بودند... به آن دکتر چنین فهماندند که لغتسازی و فارسی سره نوشتن هم از اجزای اصلی وطنپرستی و جزء لاینفک ایراندوستی است.» اینها بخشهایی از مقالهای به عنوان «فرهنگستان ملعون» است که بهسال 1337 در مجلۀ یغما تحریر شده است. نویسنده را که از قضا عضو ثابت و پیشگام فرهنگستان و از بنیانگذاران تاریخنگاری و تصحیح ادبی معاصر ایران بوده خوب میشناسیم.
🔹صد سال پس از تاسیس فرهنگستان، این نهاد باز موضوع هیاهو در صحن علنی پارلمان ایران شده است. یک طرح کاملا محتاطانه و حداقلی که تازه بعد از نیم قرن میخواهد حسب اصل 15 قانون اساسی، آزادی «استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی» را محقق کند. مرجعیت تشخیص زبانهای محلی طبق تبصره ماده دو این قانون نیز به به فرهنگسان زبان فارسی محول شده است تا فاقد هرگونه رسمیتبخشی به سازوکارهای نمایندگی از گویشوران محلی باشد.
🔹برای هویتگرایان ایرانی شاید راهحل، توسعه و تعدیل همان فرمی باشد که اوجالان نتوانست به سرانجام برساند و از آن عقبنشینی کرد. به خلاف تجربۀ احزاب کردی یا فرهنگستان فارسی، در این الگو هویت زبانی نه بر اساس احزاب یا بروکراسی که بر اساس کنفدراسیونی از انجمنهای زبانی دموکراتیک، تودهای و غیردولتی ساماندهی و نمایندگی میشود.
🔹رویکرد ملیگرایان به مرکزگرایی و همگنسازی یکسویه و آمرانه، به نفع زبان فارسی و امنیت ملی نیست. بالعکس، این تمرکززدایی و آمیزش حداکثری اما متوازن میان این گروه است که جغرافیای سیاسی و فرهنگی ما را هماهنگتر میکند و ناهنجاریهای آن را به طور طبیعیتر کاهش میدهد. خصوصا به یاد داشته باشیم که پس از ماجرای سوریه نیاز متقابل ما و کردها برای دسترسی به سواحل مدیترانه و خروج از محاصرۀ ژئوپولتیکی فرصتی برای تغییر رویکردهای سلبی گذشته است. برای گشودن صفحهای جدید در روابط پرتنشی که اسلامگرایی و ملیگرایی در ایران از زمان استبداد صغیر دچار آن شدهاند شاید لازم باشد به پیشنهاد کردها بیشتر فکر کنیم.
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۱۶ اسفند
📣 اصلاحیه قانون عفو عمومی در عراق؛ مصالحه سیاسی یا تهدید امنیتی؟
👤 نویسنده: شهاب نورانی
✂️ برشهایی از متن:
🔹مهمترین پیامد قانون عفو عمومی، آزادی برخی از محکومان به جرایم امنیتی و تروریستی است که عمدتا از اهل سنت هستند و معیارهای ذکر شده در ماده 2 از اصلاحیه بر آنها منطبق نیست. اما موضوع آزادی و عفو فقط محدود به اهل سنت نمیشود؛ برای نمونه نور زهیر، از متهمان پرونده فساد مالی مشهور به «سرقت قرن» در عراق که مرتبط با سرقت 2.5 میلیارد دلاری است، بر اساس پرداخت کامل مبالغ دزدیدهشده از بیتالمال و طبق قانون مذکور مشمول عفو عمومی میشود.
🔹اختلاف شورای عالی قضایی و دادگاه فدرال بر روند تصویب این قانون را می توان، نخستین اختلاف و تقابل علنی میان فائق زیدان، رئیس شورای عالی قضایی، و جاسم عبود، رئیس دادگاه فدرال، دانست. نکته قابلتوجه این است که پایان این تقابل، اگرچه به سود رئیس شورای عالی قضایی و در نهایت به اجرای قانون مذکور منتهی شد، اما رئیس دادگاه فدرال هم بهطور صریح در برابر عالیترین مقام قضایی کشور عقبنشینی نکرد و با حفظ موضع خود، جلسه بررسی شکایت از روند تصویب قانون عفو عمومی را برگزار کرد و سپس رأی به رد این دعوی داد. پس از آن، بهطور خودکار و با توجه به رد دعوی، قرار مربوط به آن نیز ملغی اعلام شد.
🔹با توجه به اهمیت قانون عفو عمومی برای جامعه اهل سنت و چالشهای امنیتی ناشی از آن، شاید بتوان گفت رهبران شیعی در چارچوب هماهنگی، چالشهای بلندمدت امنیتی را قربانى منافع کوتاهمدت سیاسی و جناحی خود کردهاند که تصویب چنین قوانینی مانند قانون عفو عمومی ممکن است منجر به آن شود. البته این مسئله تنها محدود به چارچوب هماهنگی شیعیان نیست. چهبسا اگر رقیب این گروه سیاسی یعنی جریان صدر در قدرت بود، آنها هم به نحوی منافع بلندمدت جامعه شیعی را قربانى منافع جناحی خود میکردند.
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۱۹ اسفند
هدایت شده از مطالعات عراق و شامات | سیاق
⭕️ آیا عراق امکان گشایش جبهه پشتیبانی برای یمن را دارد؟
🖌شهاب نورانى
در روزهای گذشته، همزمان با آغاز حملات سنگین ارتش آمریکا به یمن، بحث ازسرگیری دوباره جبهه پشتیبانی مقاومت عراق، اینبار برای یمن، مطرح شده است. (منبع) همچنین، به گفته برخی رسانهها، یکی از اهداف گفتوگوی تلفنی وزیر دفاع آمریکا با نخستوزیر عراق، هشدار درباره ورود مقاومت عراق برای پشتیبانی از یمن بوده است. (منبع) بااینحال، ورود مقاومت عراق به این موضوع، در صورت تحقق، با چالشهایی روبهرو است که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.
الف) چالش آمادگی جامعه عراق برای پذیرش هزینهها
نخستین چالش، بحث آمادگی جامعه عراق برای پرداخت هزینههای این اقدام است. این مسئله پیشتر در موضوع جبهه پشتیبانی از غزه نیز مشاهده شد. بهطور مشخص، جامعه شیعی عراق از نظر همبستگی، به نظر میرسد که با اقدامات استکبارستیزانه مقاومت عراق همراه است، اما درعینحال، نگرانیهای جدی درباره هزینهها و تبعات نظامی این اقدامات بر عراق دارد. يكى از دلايل این نگرانی، تجربه تلخ جامعه عراق از تحریمهای ظالمانه آمریکا در دهه ۹۰ میلادی است. از سوی دیگر، ديدگاه جامعه اهل سنت و کردها نیز در این موضوع قابل توجه است. چالش اصلی در خصوص این اقشار، میزان همبستگی آنها با چنین اقداماتی است؛ چنانکه در موضوع جنگ غزه، با اقدامات نظامی مقاومت عراق مخالفت کردند و در مسئله یمن نیز بهطریق اولی مخالفت بیشتری خواهند داشت.
ب) چالش دولت عراق
چالش بعدی، موضع دولت عراق است. این دولت برخاسته از چارچوب هماهنگی شیعی است و برخی احزاب این چارچوب، مانند عصائب اهل حق و بدر، حامی گروههای مقاومت محسوب میشوند. بااینحال، به نظر نمیرسد که این احزاب در سطح نظامی، موافق ورود گروههای مقاومت به چنین درگیری باشند. در مجموع، کلیت حاکمیت عراق، بهویژه احزاب شیعی، تمایلی به درگیر کردن بیشتر عراق در جنگ هاى مرتبط با محور مقاومت را ندارند. دلیل این امر، حضور این احزاب در دولت و فشارهای آمریکا، از جمله تحریمهای اقتصادی و احتمال سقوط دولت چارچوب هماهنگی يا شكست در انتخابات مجلس است. همین مسئله باعث ایجاد فشارهای داخلی بر گروههای مقاومت برای عدم ورود به این جبهه میشود.
ج) موضع مرجعیت نجف اشرف
چالش بعدی، موضع مرجعیت نجف اشرف است. مرجعیت همواره بر ضرورت انحصار سلاح در دست دولت تأکید داشتهاند و این موضوع شامل گروههای مقاومت نیز میشود. علاوه بر این، از مجموع مواضع مرجعیت میتوان دریافت که بر مقاومت سیاسی تأکید دارند و پیگیری این امر را از طریق دولت، و نه گروههای موازى با دولت، ضرورى میدانند. به همین دلیل، در حداقلی ترین حالت مرجعیت موافق اقدام نظامی در این رابطه نیست؛ چنانکه در موضوع غزه نیز موافقتی با اقدام نظامی نداشتند.
د) آینده گروههای مقاومت و تهدیدات احتمالی
چالش دیگر، آینده و موجودیت خود گروههای مقاومت در عراق و مسئله سلاح آنهاست. ورود مقاومت عراق به مسئله حملات آمریکا به یمن، میتواند بهانهای برای اقدام نظامی آمریکا یا رژیم صهیونیستی علیه این گروهها، یا حتی علیه الحشد الشعبی (که یک سازمان دولتی است)، فراهم کند. افزون بر این، در شرایط کنونی، مقاومت عراق توانایی انجام عملیات خارج از خاک عراق را نیز به نظر نمیرسد داشته باشد. پیشتر، این امکان از طریق خاک سوریه و شرق فرات فراهم بود، اما با توجه به تحولات اخیر در سوریه و قدرت گرفتن هیئت تحریر الشام، این مسیر دیگر عملی نیست. درنتیجه، در صورت ورود مقاومت عراق به درگیریهای یمن، مسئولیت مستقیم آن متوجه این گروهها در عراق خواهد شد.
@lraqLevant
۲۸ اسفند
📣 سقوط بشار اسد؛ آخرین میخ بر تابوت حکومتهای قومی-عربی
👤 نویسنده: محمدسامان اقدامی
✂️ برشهایی از متن:
با اینکه چند ماه از سقوط بشار اسد گذشته است، دلایل و پیامدهای این رویداد همچنان مورد توجه تحلیلگران قرار دارد. عوامل متعددی از جمله مسائل اقتصادی، شکافهای اجتماعی، بحرانهای سیاسی و نظم منطقهای در فروپاشی حکومت او نقش داشته که هر یک نیازمند بررسی مستقل است. با این حال، یکی از عوامل کلیدی که معمولاً از تأثیر آن غفلت میشود، مدل حکمرانی «قومی-عربی» است؛ الگویی که نه تنها در سقوط اسد نقش مهمی داشت، بلکه پیش از او، سرنوشت مشابهی برای دیگر رهبران عربی از جمله صدام حسین، معمر قذافی و... رقم زد.
حکومت عثمانی که متلاشی شد و سایکس- پیکو که آمد و دولت- ملتهای مدرن عربی که تشکیل شدند، ابراز هویت عربى شکل دیگرى به خودش گرفت. هویتی که سالها در سایه حاکمیت ترکان عثمانی به حاشیه رانده شده بود. اینجا بود که آرام آرام تفکر قومی-عربی ظهور کرد. تفکری که در هواى استقلال در قالب دولت - ملت بود و در پی وحدت اعراب و به دنبال بازگرداندن ایام عزت و فخر عرب. از همین رو است که میتوان گفت ظهور جریانهای قومی-عربی نه تنها کنشی بود تاثیر گرفته از جو ناسیونالیستی و چپ دهههاى شصت و هفتاد؛ بلکه واکنشی بود به سالها در حاشیه بودن و به حاشیه رانده شدن «عرب» و «هویت عربی»؛ حالا یا توسط ترکان عثمانی، یا اروپاییهای پیروز در جنگ جهانی و از همه مهمتر یهودیهای تازه مستقرشده بر سرزمین فلسطین.
درست است که عوامل مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی در سقوط بشارالاسد موثر بود؛ و درست است که عملکرد بهتر ایران (خصوصا در بعد اقتصادی) میتوانست به تثبیت موقعیت او کمک کند، اما به نظر میرسد حکومت اسد در هر حال دیر یا زود سقوط میکرد! آن هم به دلیل افول جریان قومی-عربی. حقیقت این است که در جهان امروز جریان قومی-عربی دیگر رنگی ندارد که بشود تمام مشکلات داخلی، اقتصادی و اجتماعی را با آن پوشاند. دیگر عباراتی مانند ارتش عربی، دولت عربی، شکوه عربی و....آن سحر و جادو و حماسه و کِشندگی دهه هفتاد را ندارند که بتوان با آن جامعهای را به شور آورد و بسیج کرد و همه مشکلات اقتصادی و اجتماعی را از یادشان برد. اصولا شعارها (چه دینی باشد چه قومی) تا حد خاصی قابلیت حرکت بخشی دارند. از جایی به بعد مردم به زندگی روزمره شان برمی گردند و از حکومتها انتظار تامین آسایش و معاششان را دارند. خصوصا اگر با فساد، تبعیض و بی عدالتی مواجه شوند.
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۱۶ فروردین
📣 ترامپ از جان عراق چه میخواهد؟
👤 نویسنده: شهاب نورانی
✂️ برشهایی از متن:
با نگاهی به مواضع و اقدامات مقامات آمریکایی تا این لحظه، روشن است که فشارهای واشنگتن صرفاً به اقدامات نظامی مانند ترور رهبران مقاومت عراق یا حملات هوایی محدود نمیشود، بلکه ابعاد اقتصادی هم دارد. آمریکا در حال اعمال فشارهای اقتصادی بر عراق است و به نظر میرسد طرح کلان آن، قطع کامل ارتباط میان ایران و عراق باشد.
آمریکاییها بر این باورند که صرفا تضعیف نظامی گروههای مقاومت یا حتی خلع سلاح آنها کافی نیست. برای توضیح دقیقتر این موضوع باید گفت نگاه آمریکا به پرونده عراق، محدود به توقف عملیات گروههای مقاومت علیه نیروهای اشغالگر و مناطق اشغالی نیست، بلکه از نظر آمریکاییها، مهار نفوذ ایران در عراق و از بین بردن هرگونه اتحاد میان بغداد و تهران در سطوح اقتصادی و سیاسی (و حتی در سطحی دیگر، اتحاد فرهنگی و دینی در زمینههایی مانند شعائر اربعین) در گرو مهار کامل موجودیت این گروهها و خلع سلاح آنهاست.
موضع فعلی دولت عراق، بنا بر اظهارات نخست وزیر این کشور، محمد شیاع السودانی عبارت از مرتبط کردن موضوع انحلال این گروهها با خروج نیروهای ائتلاف بینالمللی مبارزه با داعش است. اما با توجه به عقب نشینیهای دولت عراق در مسائل مختلف، مانند جلوگیری از انتقال ارز به ایران، موضوع واردات برق از ایران و توقف عملیات گروههای مقاومت علیه مناطق اشغالی، بعید به نظر میرسد که دولت عراق در زمینه ارتباط میان انحلال این گروهها و حضور نیروهای ائتلاف بینالمللی هم بر سر موضع فعلی خود باقی بماند.
🔗 متن کامل این یادداشت را در اینجا مطالعه کنید.
©️ @mersadcss 🔷🔷🔷
۱۸ فروردین