eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
187هزار عکس
169.6هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1203.mp3
12.17M
🎙غروب بود و زنی بی قرار، تنها بود... 🔻روضه (س) ⏱ | 18:34 👤 استاد روضه‌های کوتاهِ کاملِ خانگی
هدایت شده از mesaghمیثاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◼️◼️قهرمان قهرمانان عصر عاشورا... استاد رحیم پور ازغدی
هدایت شده از mesaghمیثاق
⚫⚫گوشه هایی از سخنرانی استاد رحیم پور ازغدی در شب عاشورای 1401
هدایت شده از mesaghمیثاق
💠معجزه امام حسین(ع) 🦂عقربی که جان زائران حسینی(ع) را در اربعین نجات داد 👥زائران ایرانی و دیگر کشورها که امسال در مسیر عشق حسینی حرکت می کردند ،گزارش دادند: یک زن که به نظر می رسید خسته است،برای استراحت وارد یکی از خیمه ها شده و در خواب عمیق و طولانی فرو رفت طولانی شدن خواب این زن باعث شد که دیگران را متوجه خودش کنند،به همین دلیل به سمت زن آمدند و او را صدا زدند اما جوابی نداد و اینگونه متوجه شدند که وی مرده است و در کنارش عقربی را پیدا کردند که آن نیز مرده است و متوجه شدند که این زن توسط نیش عقرب مرده است زنان وقتی تلاش می کردند که جسد وی را به خیمه کناری ببرند ، احساس کردند که جسم عجیبی در وسط بدن زن است وقتی لباس وی را کنار زدند کمربندی(بمب) انفجاری را دیدند که به دور کمرش بسته شده بود پس از کشف کمربند انفجاری،نیروهای امنیتی خود را به محل رساندند و به راحتی و بدون هیچ تلفاتی آن را خنثی کردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از mesaghمیثاق
※ عباس بن علی (ع) -※ ... ابونصر بخاری، از مفضل بن عمر روایت کرده که حضرت صادق (ع) فرمود: عموی ما عباس، بصیرت عمیقی داشت و ایمان محکمی، با ابا عبدالله جهاد کرد و خوب امتحان داد و به شهادت رسید و خونش در بنی‌حنیفه است، سی و چهار ساله بود که کشته شد، و مادر او و برادرانش عثمان و جعفر و عبدالله، ام البنین دختر خزام بن خالد بن ربیعه است. تا آن‌که گوید: از امیر المؤمنین (ع) روایت شده است که از برادرش عقیل که از انساب و خانواده‌های عرب مطلع بود خواست زنی از نژاد شجاعان عرب برای او بجوید تا او را بگیرد و پسر پهلوانی برایش بزاید. عقیل گفت: ام البنین کلاویه را تزویج کن که در عرب از پدران او شجاع‌تر نیست. و او را تزویج کرد. [م. ص ۲۹۷ و ۲۹۸] ابن شهر آشوب در «مناقب» گوید: عباس سقّا، قمر بنی‌هاشم و پرچمدار حسین (ع) و بزرگ‌ترین برادر‌های مادری خود به دنبال آب رفت، بر او حمله کردند و او هم حمله کرد. لشکر را پراکنده کرد و زید بن ورقاء جهنی پشت نخلی کمین کرد و به کمک حکیم بن طفیل سنبسی دست راستش را جدا کرد، شمشیر به دست چپش گرفت و بر آن‌ها حمله کرد. جنگید تا ضعف کرد و حکیم بن طفیل طائی از پشت نخلی کمین کرد و ضربتی به دست چپش زند. آن ملعون با عمود آهنین او را کشت، چون حسین (ع) او را در کنار فرات روی خاک دید، گریست. [م. ۱ ص. ۳۰۰] در «بحار» است که: چون عباس خود را تنها دید، نزد برادر آمد و گفت: اجازه می‌فرمایید؟ حسین (ع) سخت گریست و فرمود: برادر جان! تو علمدار منی و اگر بروی، لشکرم پراکنده شود. عباس گفت: دلم تنگ شد و از زندگی سیر شدم و می‌خواهم از این منافقان، انتقام خون برادران را بگیرم. حسین (ع) فرمود: آبی برای این کودکان بیاور. عباس رفت و به لشکر نصیحت کرد و آن‌ها را بر حذر داشت و سودی نبخشید، نزد برادر برگشت و به او خبر داد و شنید کودکان فریاد العطش دارند، مشکی برداشت و سوار بر اسب شد و به سوی فرات رفت و چهار هزار از موکلان فرات دور او را گرفتند و او را تیرباران کردند، بر آن‌ها حمله کرد و هشتاد کس از آن‌ها را کشت و آن‌ها را از هم شکافت تا وارد شریعه شد و خواست شربتی آب بنوشد، به یاد تشنگی برادرش حسین (ع) و اهل بیتش افتاد، آب را ریخت و مشک را پر آب کرد و به دوش راست انداخت و رو به خیمه‌ها کرد، راه را بر او بستند و گرد او را گرفتند و با آن‌ها جنگید تا نوفل با ضربتی دست راستش را انداخت و مشک را به دوش چپ گذاشت، نوفل دست چپش را هم از مچ قطع کرد و مشک را به دندان گرفت، تیری به مشک آب رسید و آبش ریخت و تیر دیگری به سینه‌ی او نشست و از اسب به خاک افتاد و فریاد زد: برادر! مرا دریاب. چون حسین (ع) به بالین او آمد، او را به خاک و خون غلطان دید و گریست. در «بحار» است که گفته‌اند: چون عباس شهید شد، حسین (ع) فرمود: الان کمرم شکست و چاره‌ام قطع شد. [م. ۱ ص. ۳۰۱ و ۳۰۲] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ م. ۱ : در کربلا چه گذشت؛ ترجمه نفس المهموم؛ تألیف حاج شیخ عباس قمی م. ۲ : لهوف؛ سید بن طاووس؛ عباس عزیزی
هدایت شده از mesaghمیثاق
مردی که شانزده بار پای پیاده به حج رفت، امام حسین(ع) را کشت. یکی از افراد مقابل ابا عبدالله الحسین علیه السلام، شمر بن ذی الجوشن است. از فرماندهان سپاه امام علی در جنگ صفین و جانباز امیر المومنین کسی که در میدان جنگ تا شهادت پیش رفت. این چنین کسی حالا در کربلا شمر می شود. با ورودش به کربلا همه چیز عوض می شود. شمر آدم کوچکی نیست اگر نیایش های شمر را برای شما بخوانند و به شما نگویند که این ها مال شمر است شما با آن ها گریه می کردید. حال می کردید، هیچ گاه گفته نمی شود که وقتی شمر دستش را به حلقه خانه خدا می زد چگونه با خدا زمزمه می کرد! این آقایی که ما صحبتش را می کنیم (شمر) شانزده بار با پای پیاده به سفر حج رفته است. فکر نکنید شمر اهل نماز و روزه نبوده و یا از آن دسته آدم هایی بوده که عرق می خوردند، عربده می کشیدند؛ شمر و بسیاری دیگر که آن طرف ایستاده اند، آدم هایی هستند که پیشانی پینه بسته داشتند. بسیاری از آن ها اهل تهجد بودند. ... در کربلا هر روز بيست هزار نفر در فرات غسل می کردند. غسل قربة الی الله که حسین را بکشند و می گفتند: غسل می کنیم تا ثوابش بیشتر باشد. در ظهر عاشورا وقتی ابا عبدالله علیه السلام برای نماز خواندن، اذان می گفتند فکر نکنید در آن طرف کسی نماز نمی خواند. آن ها هم نماز می خواندند! برخی از این افراد به ابا عبدالله علیه السلام می گویند که نماز شما قبول نیست! و حبیب به آن ها می گوید: « نماز شما قبول است؟! » درگیری می شود .حبیب به شهادت می رسد. حضرت حبیب پیش از نماز ظهر ابا عبدالله به شهادت رسیدند. .... ما در کربلا به کلاس شمر شناسی نیاز داریم. یک کلاس به عنوان تحلیل شخصیت شمر. شمری که شانزده بار به مکه رفته، جانباز امیر المومنین بود، کسی که در کنار مولا زخمی شده بود، چه شد که فرمانده جنگ حضرت علی علیه السلام به این جا رسید؟ این هشدار و اندرزی است برای امروز و فردای ما ...!!!
هدایت شده از mesaghمیثاق
اگر ما برای آزادی نجنگیم مردمی که بعد از ما می‌آیند چه خواهند گفت! خواهند گفت که آدم های ترسویی بودند نام ایران را ننگ آلود کردند! زور شنیدند و دم نزدند. زیر بار ظلم رفتند و به بیچارگی تن در دادند. چقدر بدبخت بودند روز تاسوعا و عاشورا برای شهادت امام حسین عزاداری می‌کردند خاک و گل به سر می مالیدند با قمه سرشان را می شکافتند سینه و زنجیر می‌زدند اشک و خون را با هم قاطی می کردند و خودشان را پیرو سیدالشهدا می‌دانستند اما وقتی پای عمل به میان می‌آمد زور و استبداد را قبول می‌کردند و آرام می نشستند. مأخذ مجموعه کلمات قصار و سخنان ستارخان (به انضمام خاطرات و دیدگاه‌های مشاهیر موافق و مخالف سردار) ص 21، محمدحسین پدرام. انتشارات اختر. تبریز 1389
هدایت شده از mesaghمیثاق
تصویری ناب از مراسم زنجیر زنی در اواخر دوران قاجار ، سال۱۲۹۷ هجری شمسی در سالروز شهادت حضرت ابوالفضل (ع) در روز تاسوعا
هدایت شده از mesaghمیثاق
هنری راولینسون، دیپلمات و شرق‌شناس بریتانیایی در توصیف روستای شیشوان نوشته است: «شیشوان که منزل من در آن بود به ملک قاسم میرزا، یکی از پسران پادشاه متوفای ایران (فتحعلی‌شاه) تعلق دارد و احتمالاً یکی از جالب‌ترین نقاط آذربایجان است.» مردم روستای شیشوان در شب عاشورا در مراسمی به نام پولکه‌گردانی نوعی توپ آتشین ساخته شده از پارچه را با سیم می‌بندند و پس از نفت‌اندود کردن، آن را آتش می‌زنند و می‌گردانند. گفته شده است مختار در زمان قیام خود از مشعل زنجیری استفاده کرده و با چرخاندن آن به یاران خود جهت خروج علامت داده‌است. امروزه پولکه‌گردانی به ثبت ملی رسیده است و نمادی از آمادگی و اتحاد برای قیام و انتقام خون امام حسین (ع) به حساب می‌آید.