کیمیای تفکر
جدال احسن؛ سنتی که نمیخواهند!
تفکر اینگونه برانگیخته میشود؛ با جدال احسن. از سویی، دو عالم دینی، یکی مروج و دیگری منتقد فلسفه، یعنی آیتالله سیدرضی شیرازی با آیتالله سیدمحمدمهدی موسوی خلخالی پیرامون آراء #ابن_سینا به مباحثه میپردازند و در عین رفاقت، از مجادلات سهمگین نمیهراسند.
سوی دیگر نیز، دو چهره ماندگار #فلسفه و #شیمی، دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی و دکتر سید محمد بلورچیان در پائیز ۱۳۹۵ در فرهنگستان علوم ایران پیرامون «وجود جرم» با یکدیگر جدل میکنند؛ و یکی که به مشرب حکمی نزدیک است میپندارد که «شیمیست نمیتواند با فیلسوف تفاهم کند» و دیگری که او را پوزیتویست میدانند، برای دستیابی به این تفاهم میکوشد.
چنین جدلهایی، کیمیای احیاء تفکر در ایران امروز است. تاریخدانان زبده اتفاقنظر دارند که تمدن اسلامی طی پنج قرن از سالهای ۷۰۰ تا ۱۲۰۰.م پیشاهنگ جهان بود و از دل همین سنت فکری به قلههای معرفت رسید. #ویل_دورانت، مورخ شهیر آمریکایی معتقد است که دنیای اسلام به سبب قدرت جذب اندیشههای گوناگون، نه تنها به لحاظ نیرو، نظم، بسط قلمرو، اخلاق نیک، قوانین منصفانه، تساهل فکری و تحقیقات علمی پیشرو بود، بلکه به همین دلیل نفوذی انکارناپذیر بر دنیای مسیحی داشت و اروپاییها سرانجام دریافتند که باید از «شیوه آموزشی» آنها اقتباس کنند؛ الگویی که بعدها در خود سرزمینهای اسلامی فروپاشید.
همه اینها مدیون سنت #جدال_احسن در میان مسلمین بود که از نابترین سرچشمههای دینی و علمی ما میجوشید. ابوحامد ابن ابی الحدید در جلد بیستم شرح «نهجالبلاغه» از حکمتهای #امیرالمومنین نقل کرده که جوانان خود را به #بحث و #مجادله توصیه کنید.
در بحارالانوار نیز آمده که امام صادق فرمود جدال به طور مطلق نهی نشده، بلکه از جدال غیر احسن نهی شده است؛ اما افسوس که چنین سنت تمدنسازی که چهار راه افکار و خاستگاه دانشمندان جامع بود، از سدههای گذشته به تدریج رو به #انحطاط رفت و در نتیجه آن جامعه ایرانی به بحران فراموشی #حکمت دچار گشت و دریغا که در عصر ما، با پایان نسلی طلایی از متفکران جسور، آخرین شعلههای تفکر نیز رو به خاموشی است.
حتی اگر به ظاهر، موافقان و مخالفان فلسفه با یکدیگر به تفاهمی نرسند، یا فیلسوفانی چون دکتر #دینانی با شیمیستهایی چون دکتر #بلورچیان زبان مشترکی نیابند، باز هم احیاء و ترویج این سنت، سازنده است.
📝 پیام فضلینژاد
✅صدای انقلاب را از اینجا بشنوید
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢 تفاوت جوهری امام خمینی با دیگر علماء
علامه #جوادی_آملی:
این سخن خواجه نصیر #طوسی در وصف عبارات مرحوم بو علی ( #ابن_سینا ) است. او در مقامات العارفین اشارات در مورد #عارف می گوید: حشٌ بشٌ بسّامٌ وَ هُوَ شُجاع وَ کَیفَ لا وَ هُوَ بِمُعزلِ عَنْ تَقیَّهِ المَوت. عارف از موت تقیّه ای ندارد.
خصوصیّت بارز امام (رضوان الله علیه) این بود که از مرگ نمی ترسید؛ چون مرگ ارادی را تجربه کرده بود . وقتی مرگ ارادی را تجربه کرده بود ، وقتی که ترس از مرگ نباشد ، انسان چیزی کم نمی آورد و بقیه مسائل برای او حلّ است . از این رو در مورد تبعیدشان بعد از واقعه ۱۵ خرداد می فرمودند : این ها می ترسیدند ، من نمی ترسیدم .
هم چنین در واقعه ۲۵ شوال که عوامل رژیم پهلوی بعضی از طلاب را مجروح کردند و بعضی را به شهادت رساندند
و بسیاری از آقایان ترسیدند و گفتند: وقت تقیّه است و ساکت شدند،
اعلامیه امام در فردای آن روز که در آن خطاب به رژیم فرمودند : شما روی مُغول را سفید کردید!
کسی که از مرگ نترسد، چنین آثاری دارد: اَلْعارِفُ شُجاعٌ کَیفَ لا وَ هُوَ بِمُعزِلٍ عَنْ تَقیَّهِ المَوت. و کسی از مرگ طبیعی نمی ترسد، که بالاتر اش را تجربه کرده باشد، و آن مرگ ارادی است. انسان وقتی امیال اش را اِماته کند ، متحرّک بِالهَواء نباشد، متحرّک بِالهَوس نباشد ، متحرّک بِالمِیل نباشد ، بلکه متحرّک بِالولایه باشد ، از مرگ هراسی ندارد . وقتی که از مرگ هراسی نداشت ، چنین می شود . در انجام وظیفه آن چه که جلوی دیگران را می گرفت و می گیرد ، همان ترس از مرگ است.
بنده در همان بحبوحه قیام ایشان رفتم خدمت یکی از مراجع که از اساتید من هم بودند. دیدم بحار مرحوم علامه مجلسی را باز کرده اند و مشغول مطالعه بحث تقیّه هستند.
او گرچه ممکن بود بحثی از جهاد و مبارزه و فداکاری مطرح کند،
ولی حرف جهاد را می زد و فکر تقیّه در ذهنش بود.
امّا امام حرف جهاد را می زد،
فکر جهاد را می کرد،
و قلبش برای جهاد می تپید.
هدایت شده از mesaghمیثاق
💢 تفاوت جوهری امام خمینی با دیگر علماء
علامه #جوادی_آملی:
این سخن خواجه نصیر #طوسی در وصف عبارات مرحوم بو علی ( #ابن_سینا ) است. او در مقامات العارفین اشارات در مورد #عارف می گوید: حشٌ بشٌ بسّامٌ وَ هُوَ شُجاع وَ کَیفَ لا وَ هُوَ بِمُعزلِ عَنْ تَقیَّهِ المَوت. عارف از موت تقیّه ای ندارد.
خصوصیّت بارز امام (رضوان الله علیه) این بود که از مرگ نمی ترسید؛ چون مرگ ارادی را تجربه کرده بود . وقتی مرگ ارادی را تجربه کرده بود ، وقتی که ترس از مرگ نباشد ، انسان چیزی کم نمی آورد و بقیه مسائل برای او حلّ است . از این رو در مورد تبعیدشان بعد از واقعه ۱۵ خرداد می فرمودند : این ها می ترسیدند ، من نمی ترسیدم .
هم چنین در واقعه ۲۵ شوال که عوامل رژیم پهلوی بعضی از طلاب را مجروح کردند و بعضی را به شهادت رساندند
و بسیاری از آقایان ترسیدند و گفتند: وقت تقیّه است و ساکت شدند،
اعلامیه امام در فردای آن روز که در آن خطاب به رژیم فرمودند : شما روی مُغول را سفید کردید!
کسی که از مرگ نترسد، چنین آثاری دارد: اَلْعارِفُ شُجاعٌ کَیفَ لا وَ هُوَ بِمُعزِلٍ عَنْ تَقیَّهِ المَوت. و کسی از مرگ طبیعی نمی ترسد، که بالاتر اش را تجربه کرده باشد، و آن مرگ ارادی است. انسان وقتی امیال اش را اِماته کند ، متحرّک بِالهَواء نباشد، متحرّک بِالهَوس نباشد ، متحرّک بِالمِیل نباشد ، بلکه متحرّک بِالولایه باشد ، از مرگ هراسی ندارد . وقتی که از مرگ هراسی نداشت ، چنین می شود . در انجام وظیفه آن چه که جلوی دیگران را می گرفت و می گیرد ، همان ترس از مرگ است.
بنده در همان بحبوحه قیام ایشان رفتم خدمت یکی از مراجع که از اساتید من هم بودند. دیدم بحار مرحوم علامه مجلسی را باز کرده اند و مشغول مطالعه بحث تقیّه هستند.
او گرچه ممکن بود بحثی از جهاد و مبارزه و فداکاری مطرح کند،
ولی حرف جهاد را می زد و فکر تقیّه در ذهنش بود.
امّا امام حرف جهاد را می زد،
فکر جهاد را می کرد،
و قلبش برای جهاد می تپید.
هدایت شده از mesaghمیثاق
27.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نسخه جالب ابن سینا برای حل مشکلات سخت زندگی
کاری از موسسه رهیافتگان ( انجمن شهید ادواردو آنیلی)
#سختی #مشکلات #زندگی #ابن_سینا #بوعلی_سینا #درماندگی #بن_بست #کمک #مشکل #موسسه_رهیافتگان #انجمن_شهید_ادواردو_آنیلی #رهیافته #رهیافتگان #راه #راه_حل #حل_مسئله