eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
182.6هزار عکس
163.2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 از استاد آیت الله تحریری پرسیدند : در مواقعی که کارمان گره خورده چه کنیم ؟ فرمودند : 🔸 در اولین مرحله ، مشکلات را از خودمان ریشه یابی کنیم . به خودمان برگردیم ، در و ، ایرادی داریم یا نه . 🔸 مساله مهم دیگر ، و هستند . آیا از ما راضی هستند یا نه . 🔸 خواندن برای رفع مشکلات خیلی موثر است. 🔸 گفتن در منزل ، بطوری که در فضای اتاقها شنیده شود ؛ موثر است. 🔸 در منزل ، خیلی مهم است. https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
✨﷽✨ 🔴 عملی مورد رضایت امام زمان (عج) ✍آیت‌الله بهجت(ره): آقایی می‎گفت: محضر امام زمان علیه السلام مشرّف شدم، ولی نمی‎دانستم اصلاً محضر چه کسی هستم! کمی صحبت کردیم و با هم حرف زدیم. بعد از این‎که دیدارمان تمام شد، یک‎دفعه به خود آمدم که ای وای کجا بودم؟! محضر چه کسی بودم؟! این آقا چه کسی بودند؟! اما دیدم دیگر گذشته است. این آقا می‎گفت که من ضمن صحبت‎هایم به ایشان عرض کردم: خیلی میل دارم یک کاری انجام دهم؛ یک عملی را انجام دهم که بدانم مورد توجه حضرت عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف است و بدانم اگر من آن کار را انجام دهم، مورد توجه حضرت می‎شوم. کار خوبی باشد و مورد پسند حضرت باشد. مدام این‎ها را تکرار کردم. حضرت فرمود: یکی از آن کارهایی که خیلی مورد توجه واقع می‎شود، این است که به محض این‎که صدای بلند شد، دعای «اللَّهُمَّ کُن لِوَلِیَّكَ...» را بخوانی! 🔺 [این نقل] خیلی موافق اعتبار است! 📚برگرفته از کتاب «حضرت حجت علیه‌السلام »؛ مجموعه بیانات آیت‌الله‌ بهجت قدس‌سره درباره حضرت ولی‌عصر عج ‌‌‌‌
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آثار عجیب اذان گفتن در خانه 🏠 🔸حضرت آیت الله ناصری (ره): برای مشکل اقتصادی بیماری اهل خانه بچه دارشدن👇🏻 توخونه بگو. 🆔 @mesagh
هدایت شده از 
(3)👇 💥تشرف_به_محضر_امام_زمان 🍃یک بار با احمد آقا و بچّه های مسجد رفتیم زیارت قم و جمکران. در مسجد جمکران پس از اقامهی نماز به سمت اتوبوس برگشتیم. راننده گفت: اگر میخواهید سوهان بخرید یا جایی بروید و…، یک ساعت وقت دارید. ما هم رفتیم سمت مغازه ها، که یک دفعه دیدم احمد آقا رفت سمت بیابان . من و رفیقم دنبالش راه افتادیم. یک دفعه احمد آقا برگشت و گفت: چرا دنبال من می آیید!؟ ☘جا خوردیم. گفتیم: شما پشت سرت رو می بینی؟ چطور متوجّه شدی؟ احمد آقا گفت: کار خوبی نکردید برگرد. گفتم: نمی شه، ما با شما رفیقیم. هر جا بری ما هم مییایم. در ثانی اینجا تاریک و خطرناکه، یک وقت کسی، حیوانی، چیزی به شما حمله می کنه… ☘گفت: خواهش میکنم برگردید. دوباره اصرار کرد و ما هم جواب قبلی… سرش را انداخت پایین و گفت: ؟ می تونید با من بیایید!؟ ما هم که از همه ی احوالات احمد آقا بی خبر بودیم گفتیم: طاقت چی رو، مگه کجا می خوای بری؟! 🌟نفسی کشید و  گفت: دارم میرم باور کنید تا این حرف را زد زانوهای ما شُل شد. ترسیده بودیم. من بدنم لرزید. احمد این را گفت و برگشت و به راهش ادامه داد. همین طور که از ما دور می شد گفت: اگه دوست دارید بیاید بسم الله. 🌿نمیدانید چه حالی بود، آن لحظه وحشت وجود ما را گرفته بود مجبور شدیم با ترس و لرز برگردیم.ساعتی بعد دیدیم احمد آقا از دور به سمت اتوبوس میآید. چهرهاش برافروخته بود. با کسی حرف نزد و سر جایش نشست. (4)👇 💥نماز_اول_وقت 🍃گفتند: چند دقیقه ی دیگه امتحان شروع میشه. صدای اومد . احمد آهسته رفت سمت نمازخانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای، ازت امتحان نمی گیره اما گوش نداد و رفت ... 🍀مرتب از داخل کلاس سرک می کشیدم و داخل حیاط و نمازخانه را نگاه می کردم. خیلی ناراحت احمد بودم. حیف بود پسر به این خوبی از امتحان محروم بشه... 🌿همه رو به صف کرده بودند و آماده امتحان بودیم اما بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود نه از ناظم و نه از احمد! همه داشتند توی کلاس پچ پچ می کردند که یک دفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. ☘همه بلند شدند. معلم با عصبانیت گفت: از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! بعد هم یکی از بچّه ها را صدا زد و گفت: پاشو برگه ها رو پخش کن. هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا درآمد. در باز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد و مثل بقیه نشست و امتحانش را داد ... (5)👇 💥حال_عجیب_در_قنوت_نماز 🍃یک بار برنامه ها تا ساعت سه بامداد ادامه داشت. بعد احمد آهسته به شبستان مسجد رفت و مشغول نماز شب شد. من از دور او را نگاه میکردم. حالت او تغییر کرده بود. گویی خداوند در مقابلش ایستاده و او مانند یک بنده ضعیف مشغول صحبت با پروردگار است. 🍃قنوت نماز او طولانی شد. آنقدر که برای من سؤال ایجاد کرد. یعنی چه شده؟! بعد از نماز به سراغش رفتم. از او پرسیدم: احمد آقا توی قنوت نماز چیزی شده بود؟ احمد همیشه در جوابهایش فکر میکرد. برای همین کمی فکر کرد و گفت: نه ، چیز خاصی نبود. میخواست طبق معمول موضوع را عوض کند ؛ اما آنقدر اصرار کردم که مجبور شد حرف بزندو گفت: 🍃 «در قنوت نماز بودم که گویی از فضای مسجد خارج شدم. نمیدانی چه خبر بود! آنچه که از زیباییهای بهشت و عذابهای جهنم گفته شده همه را دیدم! انبیا را دیدم که در کنار هم بودند و…» 🍃روز به روز روحیات معنوی احمد آقا تغییر میکرد. هر چه جلو میرفتیم نمازهای احمد آقا معنوی تر میشد. کار به جایی رسید که موقع نماز سعی میکرد از بقیه فاصله بگیرد! در انتهای مسجد امین الدوله یک فرو رفتگی در دیوار وجود داشت که از دید نمازگزاران دور بود. آنجا یک نفر میتوانست نماز بخواند. احمد آقا بیشتر به آنجا میرفت و از همانجا به جماعت متصل میشد... 🍃یک بار وقتی احمد آقا نماز را شروع کرد به آنجا رفتم و در کنارش مشغول نماز شدم. احمد آقا بعد از اینکه نماز را شروع کرد به شدّت منقلب شد. بدنش می لرزید. گویی یک بنده ی حقیر در مقابل یک سلطان با عظمت قرار گرفته. 🍃البتّه احمد آقا بسیار کتوم بود ، یعنی از حالات درونی خود حرفی نمیزد. من یک بار از خود ایشان شنیدم که حدیث: «نماز معراج مؤمن است» را خواند. و بعد خیلی عادی گفت: بچّه ها باید نماز شما معراج داشته باشد تا حقیقت بندگی را حس کنید. من آن شب اصرار کردم که: احمد آقا آیا این معراج برای شما اتفاق افتاده؟ معمولاً در این شرایط به نحوی زیرکانه بحث را عوض میکرد امّا آن شب، سرش را به نشانه ی تأیید تکان داد ... 📚«عارفانه»
هدایت شده از 
🔴نسرین رسولی در محیط‌ رشد یافت اما فسادها و تناقض‌هایی‌ که‌ در کار هم کیشان‌ خود دید وی را به شدت‌ از این‌ مسلک‌ بیزار کرد‌ و این‌ امر همراه‌ با مطالعه‌ مستقیم‌ درباره‌ اسلام باعث‌ تشرف‌ او‌ به‌ اسلام‌ و تشیع‌ شد . 🔹 برای نخستین سؤال بفرمایید جرقه اول برای مسلمان شدن را چه کسی زد؟ من در درون خودم کلید و جرقه اول را زده بودم، از ابتدا شور و شوق فراوان به مساجد به ویژه بانک زیبای داشتم تا اینکه با دین مبین اسلام آشنا شدم، افکار و عقاید مسلمانان با عقاید ما خیلی فرق داشت، رفتار مسلمان‌ها خیلی بهتر و آزادانه تر از ما بود از این رو سؤالات زیادی داشتم و همین مسائل مرا بیشتر تشویق کرد تا تحقیقات خود را دنبال کنم، عاقبت با هامون ستوده آشنا شدم و با راهنمایی ایشان و پس از تحقیقات و مطالعات زیاد پی به بطالت و ساختگی بودن بهائیت بردم 🔸 از اول بهائی بودید یا مسلمان؟ من در خانواده بهائی متولد شدم و بهائی زاده بودم و در حال حاضر نیز تمام خانواده‌ام مرا رها کرده‌اند. 🔹آیا بهائیان فشار خود را بر فرد جداشده وارد می‌آورند؟ اگر در تنگنای اقتصادی هستید آیا انتخابتان همان است؟ فوق‌العاده زیاد تا حدی که اگر موفق به برگشت فرد جدا شده نشوند برنامه حذف وی را رقم می‌زنند و برای فرد جدا شده راضی هستند هزینه های زیادی پرداخت کنند.... 👈ادامه در سایت rahyafteha.ir/868/
هدایت شده از 
یک‌سال همراه کسی در حجره بودم که او از بیداری قبل از اذان صبح امتناع داشت و به من اجازه نداد ساعت را قبل از کوک کنم. چاره‌ای نداشتم، آزار هم‌حجره جائز نبود. تمام آن یک‌سال، را در طول روز قضا خواندم. در نتیجه این صبر، سال آینده خداوند توفیق عنایت فرمود، با رضوان الله علیه هم‌حجره شدم که این یک فوز بود. 🌺آیت‌الله میرزا عبدالکریم حق‌شناس(ره) 🌙
هدایت شده از 
لیام نیسون، ستاره محبوب هالیوود: زیبا ترین صدای دنیاست
هدایت شده از 
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸اگر مرد میدان هستید، هر وقت اذان گفتند همانجا اذان بگویید🔸 یکی از امر به معروف‌ها اذان گفتن است؛ چون مؤذن وقتی می‌گوید: «حی علی الصلاه» دارد امر به معروف می‌کند. من به مغازه دارها، به بسیجی‌ها و انجمن اسلامی‌ها و کل حزب اللهی‌ها، این‌هایی که دلشان می‌خواهد با منکرات مبارزه کنند، اول یک توصیه می‌کنم: اگر تو رویت می‌شود اول ظهر اذان بگویی، تو به درد کارِ نهی از منکر می‌خوری. اما اگر خجالت می‌کشی از «امر به معروف»، تو چه طور از عهدۀ «نهی از منکر» بر می‌آیی؟ تو که اول اذان شد، عارت می‌آید دستت را بگذاری پشت گوشت و بگویی: «الله اکبر» و صدایت را به اذان بلند کنی، چه طور مرد میدان هستی که بیایی به یک کسی بگویی: «خانم این مویت بیرون نباشد بهتر است»؟ نه! شما یک هفته اذان بگویید ببینید مزه‌اش چطور است؟ یک خورده ببین این و آن به تو نق می‌زنند می‌توانی تحمل کنی؟ ببین مردش هستی؟ موقع اذان به هرجا رسیدی، وسط راه، وسط پیاده رو، در حال رفتن، اگر اذان شد، اذانت را بگو. بسیجی‌ها این کار را بکنند و روز بسیج هم این برنامه اذان گفتن را انجام بدهند. بسیجی‌ها سر چهار راه‌ها بایستند و اذان بگویند.
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ سوسک در مناره 😂 🎙 استاد حاج احمد ابوالقاسمی : بالای مناره پخش زنده داشتم که چشمم افتاد به یک سوسک 🦗
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ سوسک در مناره 😂 🎙 استاد حاج احمد ابوالقاسمی : بالای مناره پخش زنده داشتم که چشمم افتاد به یک سوسک 🦗
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرقه شناسی آسان در اربعین 🔻 به علامت ظاهری آنها دقت کنید متفاوت متفاوت متفاوت متفاوت هر کدام از این موارد را که مشاهده کردید، یعنی داخل یکی از موکب های فرقه ای هستید، آرامش خود را حفظ کرده و محل را ترک کنید. حجت‌الاسلام حسین کرامتی
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دراحوال مولوۍ نوشته‌اند: وقتےصداۍ بلند مےشد و مؤذن بہ نام پیامبر(ص)میرسید، مولوۍ بہ احترام مےایستاد و میگفت: "نامت بماند تا ابد اۍجان ما روشن زِ تو" 🌴🥀🌴🥀🌴 اذان شهید باکری.. به افق دلهای بیقرار دلتون شکست التماس دعا🤲🤲🌾🌾 حی علی الصلاه التماس دعا🌹 🌴💎🌹💎🌴 @ گلچین ناب