eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
189.2هزار عکس
172.1هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
دستنوشته خواندنی مقام معظم رهبری در دفتر یادبود حرم مطهر حضرت معصومه(س) به‌مناسبت (س) 🔸این یادداشت توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در سوم مهرماه ۱۳۷۲، در دفتر یادبود آستانه‌ی مقدسه‌ی حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها نوشته‌ شده و در حرم مطهر نگهداری می‌شود. ▪️بخشی از متن یادداشت: بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم السّلام علیکم یا أهلَ بَیتِ النّبوة و مَوضِعِ الرّسالَة، السّلام عَلَیکِ یا قُرّةَ عَین آلِ الرّسُولِ (صلوات‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) افتخار خدمت در این آستان بلند‌پایه‌ی ملک‌پاسبان بر شما آقایان و عزیزان مبارک و گرامی باد. حقّ بزرگِ این سرچشمه‌ی نور و هدایت که یکی از ثمرات آن، تشکیل حوزه‌ی علمیه‌ی عظیم‌الشأن در سایه‌ی این بقعه‌ی مبارک است، چنان عظیم است که زبان و قلمِ چون من حقیر و ناتوانی را رساییِ بیان آن نیست. این حق بر دوش همه‌ی کسانی که از برکات این بقعه و این حوزه بهره‌مند شده‌اند، وظائفی را در خورد توان و امکان می‌گذارد. خداوند شما و همه‌ی متمسکین به ذیل ولایت رفیعه‌ی اهل بیت وحی و فضیلت را موفق به أدای این وظائف بدارد. خداوند عالمِ عظیم‌القدر مرحوم آیت‌الله حاج‌شیخ عبدالکریم و مرحوم آیت‌الله رحمهما الله‌تعالی را با مضطجعه‌ی این مَضجع شریف محشور فرماید و روح مقدس بزرگوار را که ، به عالی‌ترین درجات نائل فرماید و شما آقایان عزیز را حفظ کند. سیّدعلی خامنه‌ای-۷۲/۷/۳ 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 🔴
‍ ⭕ حائری، مصباح، نواصولگرایان و سایر قضایا.. 🔸سالها پیش، گروهی از دانشجویان عدالتخواه و بسیجی پیگیر پرونده‌ی قضایی یکی از فرزندان مرحوم آیت‌الله می‌شوند. آنها در نامه‌ها و بیانیه‌های خود خیلی محترمانه تاکید داشتند که به پرونده‌ی فرزند آیت‌الله رسیدگی و نسبت به روند آن شفاف‌سازی شود. توی متن‌هایشان که نگاه میکنی حرف‌های تند نسبت به مرحوم آیت‌الله حائری و نقش ایشان در پروژه‌ی فلاحت در فراغت هم می‌بینی ولی چیزی خارج از چارچوب اخلاق و ادب وجود ندارد. 🔸آن روزها و جناح راستی‌های شیراز علیه این دانشجویان شوریدند که حرمت علما را حفظ کنید و دانشجویان پیگیر این ماجرا را دهه هشتاد نامیدند. چند سال بعد هم در ماجرای مرحوم آیت‌الله همین ماجرا تکرار شد. اصولگرایان شیراز همان مشی حافظ شأن علمایی خودشان را تکرار کردند. 🔸حالا رسیده‌ایم به سال۱۴۰۰ و این بار جوانکی اصولگرا هر فحش و توهینی از دهانش درآمده نثار مرحوم‌ آیت‌الله کرده. چند روز است منتظرم حضرات حافظ شأن علما، کلمه‌ای در نقد دهان‌دریدگی هم‌حزبی‌شان بگویند. چند روز است دارم کانال‌ها و سایت‌ها و صفحات اینستاگرامی‌شان را زیرورو می‌کنم و چیزی نمی‌یابم. 🔸حضرات حافظ شأن علما، خفه‌خون گرفته‌اند. این ماجرا را تعریف کردم تا بگویم: بخشی از اصولگرایان بیش از آنکه دیندار باشند، سیاست‌مدارند. و تشرع و تقوایشان براساس باند و قبیله‌شان تنظیم می‌شود.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔺‏با شناخت از صدر تا ذیل شخصیت مقتدی، میتوان گفت عراق نه از حضور و نه از غیاب او خیر نخواهد دید؛ کسی که یک چشمش دنبال مرجعیت دینی و چشم دیگرش دنبال رهبری سیاسی عراق است، به همین سادگی کنار نخواهد رفت... بی‌شک کناره‌گیری رمز آغاز فتنه جدید است! منطقه سبز دوباره سرخ خواهد شد؟ ✍ سید رضی ▪️‏لحن بیانیه آقای در مواجهه با کناره گیری آیت الله سید کاظم بسیار ناپخته، عصبی و... است؛ این بدان معنی است که او از این اقدام آیت الله، کاملا غافلگیر شده و به اصطلاح «کُپ» کرده است! ✍جعفر بلوری
هدایت شده از mesaghمیثاق
💠سیره حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (رحمه الله) 🔹شيخ علی، خادم مرحوم آقای (مؤسس حوزه علمیه قم) می‌گوید شبی زمستانی خوابیده بودم. صدای در بلند شد. در را باز کردم. دیدم زن فقیری است اظهار کرد شوهرم مریض است نه دوا دارم نه غذا و نه ذغال دارم که اقلاً کرسی را گرم کنم. گفتم این موقع شب که کاری نمی شود کرد! آقا هم می‌دانم الآن چیزی ندارد که کمک کند. زن ناامید برگشت. 🔸آقا که حرف های ما را شنیده بود صدایم کرد و فرمود: اگر روز خداوند از من و تو بازخواست کند که در این ساعت شب بنده من به در خانه شما آمد چرا او را ناامید کردید؟ ما چه جوابی داریم؟ عرض کردم آقا ما الآن چه کاری می‌توانیم برای او انجام بدهیم؟ فرمود تو منزل او را بلد شدی؟ عرض کردم: بله، ولی رفتن در میان آن کوچه‌ها با این گل و برف مشکل است. فرمود: بلند شو برویم. 🔹وقتی که آمدیم مریض و وضعیت منزل را ملاحظه کردیم صحت اظهارات آن خانم معلوم شد. آقا به من فرمود برو از قول من به صدر الحکماء بگو همین الآن بیاید این مریض را معاینه کند. دکتر را آوردم. دکتر پس از معاینه نسخه ای نوشت و به من داد و رفت آقا به من فرمود برو به دواخانه فلان، بگو به حساب من دوای این نسخه را بدهند. رفتم دوا را گرفته آوردم. بعد فرمود برو بمنزل فلان علاف بگو به حساب من یک گونی ذغال بدهد. من رفتم ذغال را گرفته با مقداری غذا آوردم 🔸بعد فرمود روزی چقدر گوشت برای منزل ما می‌گیری عرض کردم هفت سیر فرمود نصف آن گوشت را هر روز به این خانه بده، نصف دیگر هم برای ما فعلا بس است. آن وقت فرمود حالا بلند شو برویم بخوابیم. 📚مردان علم در میدان عمل، ص234