eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
185.2هزار عکس
167.1هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️رذیله اخلاقی سخن چینی و آثار آن 🔹 و انتقال مسائل افراد به دیگران با هدف کوبیدن شخصیت و بردن آبروی آنها، از صفات رذیله و بسیار ناپسند است. قرآن در نکوهش سخن چینی میفرماید: «وَیلٌ لِکلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ؛ [همزه، ۱] وای بر هر بدگوی عیب جوی». همچنین میفرماید: «هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِیمٍ؛ [قلم، ۱۱] (و از هر فرومایه ای فرمان مبر) که عیب جوست و برای خبرچینی گام بر می‌دارد». رسول خدا (ص) فرمود: «آیا شما را از بدترین افرادتان آگاه نکنم؟ عرض کردند: چرا ای رسول خدا! حضرت فرمود: بدترین افراد آنهایی هستند که می کنند و میان دوستان جدایی می افکنند و در جستجوی عیب برای افراد صالح و پاکدامن هستند». [بحارالانوار، ج۷۲، ص۲۶۶] 💠آثار سخن چینی 🔹آثار شوم و عواقب وخیم - چه برای فرد و چه اجتماع - روشن است. فرد سخن چین نزد همه خوار و خفیف است و کسی حاضر به دوستی و معاشرت با او نیست؛ در نتیجه روح و روانش همیشه خسته و وجدانش در عذاب است، به علاوه در اولین مرحله پس از مرگ، با عذاب الهی مواجه میگردد. امام علی (ع) میفرماید: «سخن چینی، غیبت و دروغ، موجب عذاب قبر است». [همان، ص۲۷۶] رسول اکرم (ص) نیز میفرماید: «سخن چین، وارد بهشت  نمی‌شود. [همان، ص۲۶۸] آفات اجتماعی نیز بسیار زیاد و گاهی جبران ناپذیر است. سخن چینی سبب دودستگی و جنگ و جدال در جامعه می گردد و محبت ها به کینه تبدیل شده و همکاری های اجتماعی از بین می رود. 💠انگیزه های سخن چینی ⬅️«کینه و دشمنی»؛ به خاطر کینه ای که از همکار یا دوست خود در دل دارد، تلاش می کند تا با سعایت و بدگویی او را بدنام کند و از نظرها بیندازد. ⬅️«هرزه گویی و مجلس آرایی»؛ یکی از انگیزه های سخن چینی، تفریح و سرگرمی ناسالم است. بسیاری از افراد، چون سخنی برای گفتن در مجالس و شب نشینی ها ندارند، مسائل زندگی دیگران را نُقل مجلس می کنند تا بدین وسیله هم وقتی بگذرانند و هم خود را مطرح کنند. ⬅️«اضافه خواهی و حسادت»؛ انگیزه دیگری که ممکن است سبب سخن چینی شود، طمع مالی و بدست آوردن موقعیت های اجتماعی و سیاسی یا حسادت نسبت به سایرین است. کارمند یا کارگری که نسبت به موقعیت همکار خود حسادت می ورزد، تلاش می کند با سخن چینی موقعیت او را متزلزل کند، و یا بدین وسیله خود را به شخص مورد نظر نزدیک و از این راه موقعیتی کسب کند. اینجاست که مسئولین باید هوشیارانه عمل کنند و تحت تأثیر واقع نشوند. امام علی (ع) می فرماید: «هرگز سخن چین را تصدیق مکن، گرچه خود را در لباس خیرخواهی جلوه دهد». [نهج‌البلاغه، نامه۵۳] منبع: راسخون به نقل از حوزه نت
هدایت شده از mesaghمیثاق
⭕️سخن چينی با چه انگيزه هايی صورت می گيرد؟ 🔹اين رذيله اخلاقی مانند سایر هم نوعانش پيوند ناگسستنى با بسيارى از رذائل اخلاقى دارد، از جمله ، زيرا شخص حسود نمى تواند آرامش زندگى ديگران را تحمل كند، و از اين كه دوستان دست به دست هم داده و كارهاى خود را به سرعت پيش مى برند، و يا از محبت و پیوند قوی در بین خانواده ها و همسران، رنج مى برد، سعى مى كند از طريق آنها را نسبت به يكديگر کرده و به جان هم بيندازد. ، از انگيزه های ديگر سخن چينى است، چرا كه شخص دنياپرست مى خواهد با ایجاد اختلاف در بين ديگران، کار و كسب آنها را به ركود و ورشكستگى بكشاند تا زمینه بهره برداری خودش را فراهم نماید. 🔹 عامل مهم ديگرى در سخن چينى است. قرآن مجيد درباره منافقان مى گويد: «اَلا اِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ؛ [بقره، ۱۲] آنها [منافقان] فساد كنندگان واقعى هستند، و لكن نمى فهمند». براستی كار آنها ايجاد فساد، به هر طريق ممكن است، امام صادق (ع) در حديثى مى فرمایند: «يكى از نشانه هاى اصرار بر سخن چينى است». [۱] فرد نزد اين طرف مى آيد و به عنوان خيرخواهى، از طرف مقابل مى كند، و سخنان زهرآلودى از وى نقل مى نمايد، و نزد طرف مقابل نيز همين عمل را تكرار مى كند. اين شخص دو چهره و منافق، هدفش ، و كشمكش هاى اجتماعى است تا در آن ميان نفس راحتی بكشد. 🔹عامل ديگر سخن چينى، همان چيزى است كه امروزه به عنوان بيمارى اخلاقى آزاردهى يا معروف است. بعضى هستند كه بر اثر عقده حقارت، انتقام جويى و يا انحرافات ديگر روانى، از اذيت و آزار ديگران لذت مى برند، و از خوشى آنها ناراحتند. اين گونه افراد به سخن چينى و سعايت پرداخته، تا مردم را به هم بريزند و خود در گوشه اى بنشينند و از جنگ و دعواى آنها لذت ببرند. از بعضى از روايات استفاده مى شود ناپاكى نطفه نيز از عوامل گرايش به سعايت و سخن چينى است. (البته زمينه ساز است نه اين كه افراد را مجبور به اين كار كند) پيامبر اكرم (ص) در حديثى می فرمایند: «اَلسّاعى بِالنّاسِ اِلَى النّاسِ لِغَيْرِ رُشْدِهِ؛ كسى كه نزد مردم بر ضد ديگرى (سخن چینی) مى كند در مسير صحيح نيست. [بعضى در تفسير جمله لغير رشده گفته اند يعنى لَيْسَ بِوَلَدِ حَلال؛ چنين كسى حلال زداده نيست]». [۲] 🔹عادت به یکی دیگر از عوامل سخن چينى است. شخص دروغگو اصرار دارد كه سخن اين شخص را به شخص دیگر برساند و ميان آنها كند هر چند سخنانش دروغ باشد. پيامبر اكرم (ص) در حديث مفصّلى درباره نشانه هاى صفات خوب و بد می فرماید: «اَمّا عَلامَةُ الْكَذَّابِ فَاَرْبَعَةٌ... اِنْ قالَ لَمْ يَصْدُقْ وَ اِنْ قِيلَ لَهُ لَمْ يُصَدِّقْ وَ الَنميمةُ وَ الْبُهْتُ؛ نشانه دروغگو چهار چيز است: هرگاه سخنى بگويد راست نمى گويد، و اگر سخنى به او بگويند تصديق نمى كند، و و بهتان». [۳] يعنى هرگاه صفت رذيله دروغگويى در درون جان انسان متمركز شود، اين چهار عمل از او آشكار مى شود. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی،، چ دوم، ج ‏۶۹، ص ۲۰۷، باب ۱۰۶، ح ۸ [۲] إحياء علوم الدين، الغزالي، دارالمعرفة، بيروت، بی تا، ج ۹، ص ۷۵ [۳] بحارالأنوار، همان، ج ‏۱، ص ۱۲۲، باب ۴ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۷۷ ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۰۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 🆔 @mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢خداوند با چه تعابيری پيامبر (ص) را از «سخن چينان» برحذر داشته است؟ 🔹خداوند در آيه ۱۰ تا ۱۳ سوره قلم خطاب به پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله)، مى فرمايد: «وَ لاتُطِعَ كُلَّ حَلاّف مَهِيْن هَمّاز مَشّاء بِنَمِيم؛ از آنها كه بسيار سوگند ياد مى كنند و افراد پستى هستند و عيب جو و سخن چين مى باشند اطاعت مكن». به دنبال اين صفات زشت، در آيات بعد صفات زشت ديگرى را براى آنان ذکر مى کند؛ مانند ممانعت از كار خير، تجاوزگرى، كينه توزى، خشونت، و كفر به آيات الهى. به دنبال آن مى فرمايد: «ما بر بينى او داغ ننگ مى نهيم [سَنَسِمُهُ]، [و او را در دنيا و آخرت رسوا مى سازيم]». ذكر سخن چينى و نمامى در رديف صفات زشتی همانند كفر بر آيات الهى، دليل بر زشتى فوق العاده اين عمل است! 🔹تعبير به «مَشّاء بِنَمِيم» به صورت صيغه مبالغه، اشاره به كسانى است كه پيوسته در بین مردم سعايت و سخن چينى مى كنند و آنها را نسبت به يكديگر بدبين کرده و تخم عدوات و دشمنى را در دلها مى كارند. اين يكى از مهمترين گناهان كبيره است. «حَلاّف» به كسى گفته مى شود كه بسيار سوگند ياد مى كند و معمولا كسانى هستند كه نه مردم به آنها اعتماد دارند و نه خودشان نسبت به خودشان، و توصيف آنان به «مَهِيْن»؛ (پَسْتْ)، گواه ديگرى بر اين معنى است، آنان به خاطر فرومايگى و پستى، بر ديگران عيب گذاشته و پيوسته سخن چينى و افساد مى كنند؛ گويى از محبت و الفت مردم نسبت به يكديگر رنج برده و مى خواهند همانگونه كه خودشان از چشم مردم افتاده اند مردم نيز نسبت به يكديگر چنين شوند. 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، چاپ اول‏، ج ۳، ص ۲۹۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢«سخن چينی» در چه مواردی جایز شمرده شده است؟ 🔹حرام بودن به عنوان گناه كبيره و زشتى آن از نظر علم اخلاق يك اصل اساسى است كه بايد هميشه مورد توجه باشد، لکن ممكن است اين حكم نیز مانند ساير احكام شرع استثناء هايى داشته باشد كه در آن موارد، نقل كردن حرف اين براى آن يا بالعكس نه تنها جايز است، بلكه گاه واجب نیز می باشد؛ مثلا زمانی كه احساس كنيم فرد يا گروهى ظالم قصد كشتن يا ضربه زدن به فردى را دارد و مسأله جدى است، سخن آنها را براى فرد مورد نظر نقل كنيم تا در محافظت از خويشتن بكوشد يا از منطقه خطر دور شود، نظير آنچه در مورد حضرت موسى (عليه السلام) واقع شد، پس از داستان كشتن قبطى متجاوز، كسى نزد حضرت موسى (عليه السلام) آمد و گفت: «اِنَّ الْمَلاَ يَأتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرجْ اِنّى لَكَ مِنَ النّاصِحينَ؛ [قصص، ۲۰] اين جمعيت براى كشتن تو به مشورت نشسته اند فوراً از شهر خارج شو كه من از خيرخواهان تو هستم». 🔹گاه مى توان به وسيله راست يا دروغ در صفوف دشمن اختلاف افكند، اين نيز از موارد جواز يا وجوب سخن چینی است، نظير آنچه درباره «نعيم بن مسعود» و جنگ احزاب نقل شده كه در ميان دو گروهى از دشمنان اسلام اختلاف افكند و آنها را نسبت به يك ديگر بدبين و در امر جنگ سست نمود. [۱] ولى اين گونه استثنائات نادر، هرگز نبايد بهانه اى براى آلوده شدن به اين گناه يا استقبال از گفته های سخن چينان شود. بلکه با آنها باید مثل حکم جواز اکل میته (خوردن مردار) در حالت اضطرار برخورد کرد. اميرالمؤمنين امام على (عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «لا تَعْجَلَنَّ اِلى تَصْدِيْقِ واشٍ وَ اِنْ تَشَبَّهَ بِالنّاصِحِيْنَ؛ [۲] در تصديق سخنان افراد عجله نكن هر چند خود را در لباس خيرخواهان درآورند». پی نوشت‌ها؛ [۱] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، تهران، ۱۳۷۴ش، چ اول، ج ‏۱۷، ص ۲۵۹ [۲] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دفتر تبليغات‏، قم‏، ۱۳۶۶ش، چ اول‏، ص ۲۲۲؛ عيون الحكم و المواعظ، ليثى واسطى، دار الحديث‏، قم‏، ۱۳۷۶ش، ‏چ اول‏، ص ۵۲۹ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، ۱۳۷۷ش،‏ چاپ اول‏، ج ۳، ص ۳۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢شیوه های درمان «سخن چينی» چيست؟ 🔹براى مبارزه با اين پديده شوم «سخن چینی» و قطع ريشه هاى آن از درون جان آدمى، قبل از هر چيز بايد به سراغ انگيزه هاى آن رفت؛ به يقين تا عواملی همانند: حسد، دنياپرستى، نفاق، انتقام جويى و حالت آزاردهى (سادیسم)، كه از عوامل اصلى پديده شوم نميمه و مى باشد، از بين نرود، اين رذيله اخلاقى از وجود انسان برچيده نمى شود. ممكن است با اراده و تصميم هاى قوى، مدتى محدود يا منتفى گردد، لکن در موقعیت های مناسب خود را نشان خواهد داد. فراموش نكنيم بسيارى از فضايل و يا رذايل اخلاقى، در يكديگر تأثير متقابل دارند، هر كدام مى تواند سبب و یا مسبّب ديگرى گردد، و اين در حالات و شرايط مختلف روى مى دهد. 🔹از سوى ديگر دقت در پيامدها و آثار سوء ، سخن چينى و سعايت، و نقش ويرانگر آنها در سطح جامعه و درون خانواده و عواقب ناگوارى كه از اين رهگذر دامن همه را مى گيرد، عامل بازدارنده ديگرى است. افراد سخن چين به ويژه كسانى كه به آن عادت كرده اند، بايد آثار شوم اجتماعى و كيفرهاى الهى اين عمل را هر روز از نظر بگذرانند، و سرانجام نمّامى و سخن چينى را پى در پى به خود یادآوری كنند، وگرنه وسوسه هاى شيطانى و هوا و هوس آنها را آسوده نخواهد گذاشت. 🔹برخورد مردم با ايمان با افراد نمّام و سخن چين مى تواند عامل بازدارنده ديگرى باشد. زيرا هنگامى كه به گفته هاى آنها اعتنا نشود، و از سوی مردم نیز طرد شوند، به زودى در مى يابند كه سخنان آنها نه تنها خريدارى ندارد، بلکه سبب بدبينى و نفرت مردم مى شود. همين امر اراده آنها را در اين كار زشت تضعيف مى كند. اميرالمؤمنين امام على (عليه السلام) در حديثى میفرماید:  «اَكْذِبِ السِّعايَةَ و الَّنميمَةَ باطِلَةً كانَتْ اَوْ صَحِيحَةً؛ [۱] سعايت و سخن چينى را تكذيب كن، خواه باطل باشد يا صحيح». یعنی اگر دروغ باشد بايد تكذيب شود، و اگر راست باشد با بى اعتنایی روبرو گردد. 🔹در حديث ديگرى نقل شده، مردى نامه اى را به امام على (عليه السلام) تقدیم کرد كه در آن درباره كسى سخن چينى شده بود. امام به او فرمود: «اِنْ كُنْتَ صادِقاً مَقَتْناكَ وَ اِنْ كُنْتَ كاذِباً عاقَبْناكَ وَ اِنْ اَحْبَبْتَ الْقِيلَةَ اَقَلْناكَ، بَلْ تُقيلُنى يا اَميرَالْمُؤْمِنينَ؛ [۲] اگر آنچه را نوشته اى راست باشد ما تو را مبغوض مى داريم، و اگر دروغ باشد ما تو را مجازات مى كنيم، و اگر توبه كنى توبه تو را مى پذيريم، آن مرد عرض كرد توبه مى كنم اى اميرمؤمنان توبه مرا بپذير». اين نكته نيز قابل توجه است؛ كسانى كه سخن چينى ديگران را نزد تو مى كنند، درباره تو نزد ديگران نيز سخن چينى خواهند كرد. همان گونه كه امام صادق (عليه السلام) می فرمایند: «وَ مَنْ نَمَّ اِلَيْكَ سَيَنُمُّ عَلَيْكَ؛ [۳] كسى كه نزد تو سخن چينى كند، بر ضد تو نيز سخن چينى خواهد كرد». سخن آخر، بسیاری از مفاسد اخلاقى، از ضعف ايمان ناشى مى شود، و هر قدر پايه هاى ايمان به روز جزا در دل محكم تر گردد، اين رذايل كمرنگ‌تر و كمرنگ‌تر خواهد شد. پی نوشت‌ها؛ [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، دار الكتاب الإسلامی، قم،‏ ۱۴۱۰ق‏، چ دوم‏، ص ۱۴۶، قصار ۲۱۶؛ و... [۲] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، تهران، ‏۱۴۰۷ق، چ چهارم، ج ‏۷، ص ۷۸؛ و... [۳] تحف العقول‏، ابن شعبه حرانى، جامعه مدرسين‏، قم‏، ۱۴۰۴ق، چ دوم‏، ص ۳۱۶؛ و... 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۷ش،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۳۱۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)