eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
182.6هزار عکس
163.2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
پاسخ به اظهارات اخیر آقای ! و پاسخ به شبهات در نگاه یک / آیا پیامبر(ص) فقط است یا متکفل تمام شوون اجتماعی؟! 💥اختصاصی/پست ویژه 🔹 شهید سیدمصطفی خمینی در زمره فقیهان مبارز معاصر است که به حق می توان او را از اسوه های نام برد؛ به رغم تلاش های قابل تقدیر در یادکرد ایشان، همچنان منزلت علمی، معنوی و سیاسی آن فقیه مجاهد، مغفول مانده است. بعد از طرح برخی مباحث مناقشه برانگیز پیرامون جایگاه رسالت و فروکاهی نقش نبی اکرم(ص) به مرشد معنوی، بازخوانی بخشی از اندیشه عالمان مبارز، بسیار بایسته است. 🔹علامه شهید وظیفه الهی پیامبر(ص) را منحصر هدایت معنوی(امور اخروی) نمی‌داند بلکه با تمسک به برخی روایات معتقد است آن حضرت همزمان به امور مادی و معنوی اهتمام داشته‌اند و در هیچ کدام از امور دنیوی و اخروی، به صورت یکجانبه ممحض نبوده است. 🔹در مباحث ایشان، به سه گانه در باب《انحصار اسلام به امور أُخروی》پاسخ داده شده است. 🔻شبهه نخست اینکه انسان و غریزه‌های او، برای اصلاح امور آن‌ها کافی است و با در نظر گرفتن مدنی الطبع بودن انسان، نیاز به پیامبر برای تصدی امور سیاسی ندارد. شهید این شبهه را سست و واهی دانسته، و بخاطر وضوح این مطلب، بر این باور است که محال است یک مسلمان برنامه اسلام را در امور اخروی و معنوی منحصر بداند و محال است فرد مسلمانی پیامبران الهی را تنها طبیب جان و عهده‌دار امور معنوی بداند و و حکام عهده‌دار اداره امور دنیوی و نظم در جامعه باشند! ایشان می‌پذیرند که گرایش ذاتی و طبیعی انسان به امور دنیوی و مادی موجب تذکر و نیاز به تنبه بیشتر در امور معنوی و آخرت است اما این مطلب را ملازم با این معنا نمی‌دانند که خاتم پیامبران(ص) قابلیت رهبری جامعه بشری در امور دنیوی را نداشته و یا اینکه به این کار نبوده‌اند. 🔻دومین شبهه اینکه فلسفه تشکیل حکومت توسط پیامبر(ص) و غرض از رهبری ایشان گسترش و معرفی اسلام در عصر نزول وحی، و رساندن پیام الهی به جامعه بشری تا روز قیامت بوده، تا با رحلت پیامبر(ص)، دین از جامعه رخت بر نبندد. و اگر اسلام با نظر موافق حکمرانان، در سرزمینهای مختلف نشر می‌یافت، چه بسا پیامبر(ص) در عرصه تأسیس حکومت و امر رهبری وارد نمی‌شدند. 🔹شهید سیدمصطفی خمینی این شبهه را با این بیان بی‌وجه می‌داند که اسلام در بردارنده قوانینی فراگیر، برای عرصه‌های گوناگون حیات بشری (اعم از فردی و اجتماعی) است و به تمام موضوعات خرد و کلان زندگی بشری التفات داشته است. این قوانین عهده‌دار سعادت بشر در همه شئون و ابعاد انسانی هستند. 🔻 سومین شبهه در مورد انحصار دین در امور معنوی و أُخروی است که کلمه دین فقط شامل آنچه که انسان را منحصراً متوجه آخرت نماید، می‌شود. ایشان در پاسخ به این شبهه معتقد است که این معنا یک تبادر ابتدائی بوده و دین یک حقیقت بلندمرتبه‌ای است که عهده‌دار تمام جهات سعادت زندگی بشر در امور جزئی، کلی، دنیوی و أُخروی و دربردارنده همه مسائل روحی، مادی، فردی و اجتماعی است. 🔹در ادامه بخشی از متن مباحث ایشان در پاسخ به شبهات مذکور خواهد آمد: [خاتم] الأنبياء و الرسل إذا كانت وظيفته الإلهية، غير محصورة بسور الشريعة و الهداية إلى دار الآخرة، و كان يجمع بين [الروحية و المادّية] و لا يكون حسب بعض الأخبار متمحّضاً في أمر الآخرة و لا في أمر الدنيا، كبعض الأسلاف من الرسل و الأنبياء (عليهم السّلام)، بل هو الحدّ الوسط و الميزان المقتصد .... 🔻 أنّ الزعامة و تشكيل الحكومة كان لبسط الإسلام و تعريفه إلى المجتمع في ذلك اليوم، و إصغاء الآخرين إلى يوم‌ القيامة؛ حتّى لا يزول بزوال النبي (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم)، فهو (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) قد تكفّل بهذه الأُمور السياسية لحفظ الديانة من الاندراس، و لو كان الإسلام يمشي في البلاد بموافقة ملوك الأمصار، لما كان (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) ينظّم الحكومة و يُشكّل الزعامة و السلطنة، فإنّ هذا التوهّم باطل غير سديد جدّاً؛ لما نجد في القوانين الإسلامية ما يفي بسعادة البشر في جميع شؤونه و في كافّة أُموره؛ ضرورة أنّ الإسلام له قوانين في شتّىٰ المراحل و المنازل، و في مختلف الجهات المرتبطة. 🔻و ليس كلمة الدين كما يتبادر منه بدواً ما كان يوجّه البشر إلى الآخرة محضاً، بل الدين هي السياسة العظمى الكافلة لجميع أنحاء السعادات الجزئية و الكلّية، الدنيوية و الأُخروية، و لذلك نجد أنّ الإسلام جامع شتات المسائل الروحية و المادّية و الفردية و الاجتماعية؛ ، فإنّ عن الأحكام الفردية و الروحية، بل هي قواصر حتّى في أُمور دنياهم، و التفصيل يطلب من مواقف أُخر.(ولايةالفقیه، صص 5 - 3) https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
امام زاده ای که نبود! دلنوشته ای به مناسبت چهل و سومین سالگرد شهادت آیت‌الله اختصاصی https://eitaa.com/mesagh 🔻🔻🔻 《یک‌ذرّه نشانه‌های آقازادگی در  نبود.》 (مقام معظم رهبری) وقتی از سیدمصطفی خمینی سخن میگوئیم، با شخصیتی ذوابعاد مواجهیم؛ از حیث علمی آثار پربار و متکثر او در رشته های مختلف علوم اسلامی(از فقه و اصول و تفسیر و حکمت و...) او را در طراز بزرگانی چون شهید صدر و از جهاتی بالاتر، قرار میدهد. از نظر معنوی از جوانی با اهل معنا مرتبط بود و اجمالا در گوشه ای از مکتوبات و آثار برجای مانده از او، گستره و عمق این حقیقت پیداست. اهل روضه خانگی و توسل مستمر به سیدالشهدا(ع) و از زائران پیاده حرم ایشان در ایام زیارتی خاص بود. اغلب شبها را تا صبح به مطالعه و تهجد بیدار می ماند. از نظر روابط اجتماعی، خوش مشرب و مهربان و محبوب بود؛ در قم و نجف، با بیوت و طیف های مختلف حوزوی روابط حسنه ای داشت. طیف وسیعی در مدار جذبه اش قرار گرفته بودند. این شخصیت جامع اما تمام استعدادها و معلوماتش را و کرد؛ در میدان سیاست، شمع جمع یاران و خار چشم دشمنان بود. در دوران زندان و تبعید امام، حلقه وصل مبارزان بود. در مبارزه، از هیچ کس باکی نداشت؛ چه شاه معدوم در تهران باشد، چه صدام ملعون در بغداد. در سیاست، اهل تعارف و تسامح نبود؛ عالمان درباری و سکولارهای حوزوی و جریانهای التقاطی(از چپگرا تا لیبرال مسلک) نزد او جایی نداشتند. از سمپاتهای جبهه ملی و نهضت آزادی و شریعتی و سازمان مجاهدین گرفته تا پیروان جریان های چپ سوسیالیستی و مارکسیستی و بعثی و التقاطی، هیچکدام شان نتوانستند کنند یا به بهانه ضرورت همگرایی سیاسی در دوران مبارزه، اجر و قربی نزد او یابند. او در مقابل انحراف سیاسی، سختگیر و صریح بود و عمیقا باور داشت هدف نباید وسیله را توجیه کند! سیدمصطفی فرزند ارشد یکی از مشهورترین مراجع تقلید شیعه در دهه چهل و پنجاه بود که به واسطه مبارزه علیه استکبار و استبداد و صهیونیسم و لیبرالیسم، شهرتی بین المللی یافته بود اما با اینهمه و برخلاف سلوک رایج در برخی بیوت، هیچ نشانه‌ای از آقازادگی در او دیده نمی شد! خودش آقا بود؛ آقای اهل فضل و معنویت، و در عین حال زاهد و ساده زیست و مردمی، همچون یک طلبه معمولی. او به حق اسوه تمام عیار است؛ شخصیتی بزرگ که به دلیل کینه توزی های کودکانه اهل انحراف و ارتجاع، به واسطه توطئه و و بعضا تخریب، همچنان ناشناخته باقی مانده است. تبارشناسی دوستان و دشمنان او و مطالعه آثار علمی و سلوک سیاسی او، برای عموم حوزویان، خاصه طلاب جوان، درس آموز و الهام بخش است. وقتی از سیدمصطفی سخن به میان آید، طراز انقلابی گری در حوزه بالا خواهد رفت و بساط الگوهای نازل و بعضا بدلی، جمع خواهد شد؛ او نشان داد تنها کسانی در ادعای انقلابی بودن صداقت دارند که همچون موم در دست ولی فقیه زمان باشند، از و مبرا باشند، زاهد و مردم مدار و دلسوز محرومین و مستضعفین باشند، در شناخت خط و خطوط راه انحراف و التقاط نپیمایند و در مقام اعلان نظر، لکنت و تعارف و ترس به خود راه ندهند. کسانی که عمل به تکلیف امروز را قربانی آینده موهوم و ریاست های دنیوی و حتی دینی نکنند. او نشان داد به جای تکالب بر سر مناصب و موقعیتها، باید رقابت و سبقت در مسیر مجاهدت، ارزش تلقی شود و سعادت آنکه، دفتر عمر، به خط خون و مهر امضا گردد. اگر فرزندان معنوی امام روح الله و خیل عظیم لشکر شهیدان در پیروی از امام عزیز تا پای جان مجاهدت کردند، اسوه آنان فرزند عزیزی بود که به لطف خفیه الهی در یکم آبان ۵۶، پای در این راه گذارده بود. در زمان حیات امام برای سیدمصطفی بزرگداشتی گرفته نشد، تا تبعیضی بین او و سایر فرزندان شهید امام در میان نباشد. بعد از امام هم ، پرچم و تریبون خط امام را غصب کردند و طبیعی بود، فرزند مجاهد امام، اولین قربانی قدرت طلبی های این انقلابی نمایان باشد. حالا اما جوانان حزب اللهی مصطفی را پیدا کرده اند؛ همچون گوهری گرانبها و گمشده ای که سالها دنبالش بوده اند. باید قدر این روزها را دانست... باید قدر آقا سیدمصطفی را دانست... یکم آبان ۱۳۹۹_قم المقدسه https://eitaa.com/mesagh
📷دلواپسان صاحبان اصلی انقلاب حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی: مرحوم بسیار و به شدت دلواپس بود. دلواپس کسی است که واقعا نسبت به دینش، وطنش و ملتش دلسوز است. دلواپسان مادر انقلاب اند؛ انقلاب را به وجود آوردند. در راه انقلاب خون داده اند، جان داده اند و جوان داده اند. ۱آبان۹۹ https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از 
💠 ابعاد شخصیّتی آیت‌الله حاج‌آقا (ره) از زبان رهبر معظّم انقلاب 📅 یکم آبان؛ سالروز شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی (ره) در سال ۱۳۵۶ 🎙 گزیده‌ای از بیانات معظّم‌له در دیدار دست‌اندرکاران کنگره بزرگداشت 💢 ..... وقتی ایشان قم بود و ما هم قم بودیم، کاملاً از نزدیک من ایشان را می‌شناختم... 1⃣ اوّلاً ایشان از لحاظ ذهن و استعداد علمی، جزو افراد کم‌نظیر بود؛ یعنی ایشان واقعاً [دارای] یک استعداد برتر و یک ذهن وقّاد بود. ایشان درس هم خوب خوانده بود؛ با اینکه حالا ایشان اهل گعده و مانند اینها هم بود -حالا ما که نمیدیدیم، [ولی] میگفتند ایشان در صحن، گاهی‌اوقات تا دو ساعت از شب آنجا گعده [داشت]- لکن بعد که میرفت منزل و مشغول مطالعه میشد، از همه‌ی آن‌کسانی‌که اَقرانش بودند، ایشان جلوتر بود؛ از همه‌شان، هم فاضل‌تر بود، هم فهیم‌تر بود. بنابراین از لحاظ علمی و از لحاظ ذهنی، یک‌چنین آدم برجسته‌ای بود. 2⃣ از لحاظ جرئت علمی هم همین‌جور بود؛ یعنی آدم با جرئتی بود. من یادم نمیرود اشکالات ایشان را سرِ درس امام [....] لحاظ علمی، هم بااستعداد است، هم کارکرده است، هم با‌جرئت علمی است. از لحاظ عملی، آقای حاج‌آقا مصطفیٰ یک انسان انصافاً ممتازی بود. 3⃣ از لحاظ سادگی وضع زندگی، به‌معنای واقعی کلمه مرحوم حاج‌آقا مصطفیٰ، زاهد بود؛ از لحاظ لباس، از لحاظ رفتار، از لحاظ خوراک، از لحاظ رسیدگی به خانواده؛ واقعاً آدمِ مُعرِض از دنیا و زاهدی بود؛ این اواخری که ما دیده بودیم؛ آن دوره‌ی نجف را من خیلی اطّلاع زیادی ندارم. تا دوره‌ی قبل از مبارزات، ایشان گرایش سلوکی خوبی هم پیدا کرده بود؛ یک توجّهاتی داشت، اهل ذکر و حضور و این حرفها بود. 4⃣ جنبه‌ی دیگر حاج‌آقا مصطفیٰ، شجاعت او بود؛ یعنی واقعاً اینکه امام فرمودند که امید آینده‌ی اسلام بود، این به‌خاطر جامعیّت این آدم بود؛ هم از لحاظ علمی، هم از لحاظ تهذیب نفْس و مراقبت از نفْس، و هم از لحاظ شجاعت -یک مرجعی که بخواهد مرجع امور مردم قرار بگیرد، باید شجاعت داشته باشد؛ باید بتواند مسائل جامعه را بفهمد؛ و آنجایی که لازم است اقدام کند، اقدام کند- انصافاً آقای حاج‌آقا مصطفیٰ (رضوان اﷲ تعالی علیه) این‌جور بود؛ به‌هرحال، شخصیّت برجسته‌ای بود. 5⃣ ایشان پسر کسی مثل امام خمینی [بود] -خب ایشان در قم معروف بودند؛ چه قبل از مرجعیّت، چه زمان مرجعیّت- [امّا] یک‌ذرّه نشانه‌های در حاج‌آقا مصطفیٰ نبود. امام در ایّام فاطمیّه چند روز یک روضه‌ای داشتند؛ حتّی در منزل امام و روضه‌ی امام [هم] انسان، حاج‌آقا مصطفیٰ را نمیدید که بیاید خودش را بچسباند به امام؛ بااینکه عاشق امام بود، واقعاً از آن پسرهایی بود که عاشق پدرش بود یعنی واقعاً عشق می‌ورزید به امام- امّا دُوروبَر امام به‌صورت آقازادگی و مانند اینها، مطلقاً ایشان حرکتی نمیکرد. 6⃣ بعد که در سال ۴۱ مبارزات شروع شد، عصرها و سرشب، منزل امام رفت‌وآمد فراوانی میشد و ما همیشه و هر روز میدیدیم حاج‌آقا مصطفیٰ دَم در نشسته؛ این آدمی که کمتر آنجاها دیده میشد، از وقتی مبارزه شروع شد از سال ۴۱ در قضیّه‌ی انجمنها، مرحوم حاج‌آقا مصطفیٰ هر روز آنجا حضور پیدا میکرد و می‌نشست؛ یعنی مَنِش، مَنِش مبارزاتی بود. @qom_khamenei_ir https://eitaa.com/mesagh
🔴تبعید مجتهد شهید به روایت نشریه انتقام 🔻انتشار خبر دستگیری مجتهد شهید توسط آیت‌الله مصباح در دومین شماره از نشریه انتقام «اخبار 🔹حجت الاسلام آقای که روز اول ربودن پدر بزرگوارشان حضرت بازداشت و روانه زندان قزل قلعه گردیده بودند، بعد از دو ماه آزاد شدند، ولی قبلاً تذكره ایشان برای صادر و بلیط هواپیما نیز برای ایشان گرفته شده بود. 🔸 آیت الله زاده خمینی بدون اطلاع قبلی وارد شده به حرم مطهر مشرف شدند، مردم که ناگهان ایشان را دیدند، شروع به دادن شعار کردند و با شور و هیجان فوق العاده‌ای ایشان را وارد مسجد بالاسر نمودند. در حالی که حضرت به مناسبت تعطیل ماه رمضان مشغول سخنرانی بودند، همین که چشم معظم له و طلاب به آیت‌الله زاده خمینی افتاد، صدای صلوات بلند شد و چند دقیقه همگی بلند بلند گریه کردند. سپس هزاران نفر روحانی و غیر روحانی با تظاهرات پرشوری ایشان را به منزل بردند. 🔹عصر روز شنبه، تلفنی با ایشان صحبت کرد و در مقابل عذرهایی که ایشان برای رفتن به ترکیه کردند، شروع به فحش و ناسزا نمود و حتی نسبت به مراجع قم بی شرمانه جسارت کرد. روز یکشنبه رئیس سازمان امنیت قم به اتفاق چند مأمور، وارد منزل حضرت آیت‌الله خمینی شده، آیت‌الله زاده را جلب و روانه نمود و صبح دوشنبه، آخر ماه اجبارا برای مدت نامعلومی به ترکیه رفتند! تاکنون که بیش از ده روز از حرکت‌شان می‌گذرد از سلامتی و تبعید ایشان اطلاع صحیحی در دست نیست. ضمناً خانم آیت‌الله زاده که آخرین ماه حاملگی را می‌گذراندند، در اثر شنیدن خبر توقيف مجدد و تبعید ایشان مریض و سپس [جنین را] ساقط نمود.»(نشریه انتقام، شماره دوم، شنبه ١٢ رمضان ١٣٨۴ ه.ق ٢۶ دی ١٣۴٣ ه.ش)
🔻مجتهد شهید و مبارزه در سه جبهه 🔹حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی: شهید در نجف با سه جبهه درگیر بود: جبهه متحجرین، جبهه طرفداران شاه و جبهه لیبرال ها. 🔸ایشان درباره شخصیت‌های لیبرال، وقتی که از اروپا به نجف می‌آمدند، می‌پرسید اینها برای چه آمده‌اند؟! و به ما می گفتند از امثال قطب‌زاده بپرهیزید و این‌ها خودی نیستند. 🔹یا در مورد یک روحانی مقدس‌نما فرمودند که از او برحزر باشید و بعد فهمیدیم او ساواکی است.(همایش «علامه شهید الگوی حوزه انقلابی»، ١۴٠٠.٨.١)
ماجرای نگارش «نهضت امام خمینی» از زبان نویسنده نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/2 🔹نگارش اين دفتر در نجف اشرف در سال 1351 خورشيدى آغاز شد و در سال 1355 به پايان رسيد. چاپ نخست آن نيز در به مدت هفت ماه به درازا كشيد. (خرداد ـ آذر 1356) 🔸آن روز كه به نگارش اين تاريخنامه نشستم، نه به اسناد و مدارک تاريخى نهضت‏‌هاى دينى و سياسى ايران دسترسى داشتم و نه آگاهى و اطلاع بايسته از آن. نه اعلاميه‏‌ها و سخنرانى‏‌هاى امام، ديگر مقامات روحانى و گروه‏‌ها و سازمان‏‌هاى سياسى را به‌‏طور كامل به دست آورده بودم و نه از كسانى كه در كوران مبارزه و سياست بودند و در متن جريان‏‌ها و رويدادها قرار داشتند و با ديد، درک، تحليل و بررسى خود از رويدادها و نهضت‏‌ها مى‏‌توانستند اين دفتر را پربارتر كنند، در آن محيط خبرى بود، زيرا كه بيش‌تر آنان در ايران به سر مى‏‌بردند و در آن روزگار خفقان‏‌بار نه من راهى به ايران داشتم و نه آن فرزانگان پايى به نجف؛ مرزها بسته، بال‏‌ها شكسته و شب‏‌ها انگار به هم پيوسته بود. 🔹در زمينه تاريخ و تاريخ‏نگارى نيز پيشينه كار گسترده‏اى نداشتم و چگونگى‏هاى آن را به آزمون نگذاشته بودم تا بتوانم مسئوليتم را بى‏كم و كاست به پايان برم. رهنمود ويژه امام و رسالت مقدس رويارويى با ‏ها و ‏نويسى‏ها من را بر آن داشت كه در ديار غربت و تنهايى، به رغم خفقان پليسى حاكم بر ايران و عراق (كه در اينجا و در آنجا به جلادى و خون‏ريزى سرگرم بودند) قلم به دست گيرم و با دست‏مايه اندک و «بضاعة مزجاة» گوشه‏‌هايى از نهضت اسلامى ايران را به رشته نگارش آورم. 🔸تا آنجا كه به ياد دارم، قلم زدن درباره اين نهضت و رهبرى آن با دشوارى‏‌ها و رنج‏‌هاى بی‌شمارى همراه بود. كارشكنى‏‌ها و سنگ‏‌اندازى‏‌هاى پيدا و پنهان ، و سياست‏‌بازانى كه با خط و راه امام در ستيز بودند، نيز تنگ نظرى‏‌ها و رشک‏‌برى‏‌هاى عناصر ورشكست‌ه‏اى كه خود را از پيروان امام مى‌‏پنداشتند، دشوارى‏‌ها را فزونى مى‏‌بخشيد و اگر رحمت و عنايت پيوسته خداوند يكتا و مدد امام سالكان و پيشوايان صالحان، حضرت على ـ عليه‏السلام ـ دشوارى‌‏ها را آسان و ناهموارى‌‏ها را هموار نمى‏‌كرد، بى‏‌ترديد كار به بن‌‏بست كشيده مى‏‌شد و اين توفيق نصيب نمى‏‌شد كه كتابى در سرگذشت نگاشته شود؛ ليكن در هر بخش، صفحه و سطر اين دفتر، مدد خدايى و توجهات حضرت امام عصر ـ عجل‏اللّه‏ فرجه‏‏ ياري‌گر نگارنده بود. 🔹از نشانه‌‏هاى روشن عنايات خداوندى و امدادهاى غيبى نسبت به اين دفتر، اين است كه در پى تا به امروز از اسناد و مدارک پشت پرده (محرمانه، سرّى، فوق سرّى) آنچه به دست آمده است، گزارش‌‏ها و روايت‏‌ها و تحليل‏‌هاى اين دفتر را استوارى بخشيده و درستى آن را بيش از پيش نمايان كرده است. با جرأت و قاطعيت بايد گفت در اين دفتر جريانى، رويدادى و گزارشى يافت نمى‏‌شود كه اسناد و مدارک موجود آن را تأييد نكند؛ از اين رو، تغييرات اندكى كه در اين چاپ صورت گرفته است، جنبه عبارتى و نگارشى دارد و يا به برخى ارقام تاريخى برمى‌‏گردد كه اشتباهى در آن روى داده است. البته مطالب فراوانى بر آن افزودم. اين مطالب و مسائل به علت عدم دسترسى به اسناد و مدارك پشت پرده در چاپ‏‌هاى پيشين نيامده است. 🔸بايسته يادآورى است كه رهنمودها، راهنمايى‏‌ها و ريزبينى‌‏هاى امام و آيت‌‏اللّه‏ شهيد ـ اعلى ‏اللّه‏ مقامهما ـ در آراستن و پيراستن آورده‏‌هاى اين دفتر و زدودن كاستی‌ها و نادرستی‌هاى آن نقش بسزايى داشت. امام به بخش‌‏هايى از نوشته‌‏هاى اين دفتر، پيش از چاپ گذر كردند و در مواردى يادداشت‌‏هايى داشتند و يا آنچه را كه روا مى‏‌دانستند حضورى يادآور شدند و رهنمود دادند. با اين وجود، بسيارى از آنچه را كه در دل داشتند بازگو نكردند و از كنار آن گذشتند. (نهضت امام خمینی، ج1، صص11-9) تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از 
یادداشت ویژه آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در مورد برخورد رژیم بعث با آیت‌الله حکیم نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/107 🔸شهید آیت‌الله در يادداشت‏هاى خود، ماجراى آقاى حكيم را چنين بازگو كرده است: 🔹 ... دولت وقت كه بسيار خبيث و بدبخت و به غايت دور از اساس اسلام است و متمايل به چپ مى‏باشد، با كمال دقت مشغول ريشه‏كن كردن او بودند. 🔸يک آن‌كه در ابتداى حكومت، رئيس جمهور وقت [احمد حسن البکر] به منزل شخصى ايشان رفت و اظهار كرد كه آقا مناسب است حكومت را نصيحت كند كه با ما چنين سوء رفتار نداشته باشد و آقازاده آقا كه در مجلس بوده دفاع از حكومت ايران كرده و اين‌كه شماها با ايران چه كرديد كه ايران با شما بكند. 🔹و غافل از آن‌كه آمدن او و اين صحبت‏هايشان به خاطر آلوده كردن بود كه آقا با دولت ايران ... رابطه به‌خصوص دارد كه بايد ميان دو دولت ميانجيگرى كند، ايرانى كه ملت عراق به خون آن تشنه است، ايرانى كه به عنوان و در بين افراد عرب و عرب‏زبان بسيار بدسابقه و كفرمآب است. 🔸و غافل از آن‌كه مردم مى‏نشينند و مى‏گويند كه رئيس وقت كه خدمت شخص (منزل) آقا رفتند، آقا براى بهبود وضع شيعيان از او چه خواسته و چه گفته و مقاصد خودشان را چرا به آنان در مقابل بعضى باج‏ها، تحميل نكردند...‏‏. 🔹با در نظر گرفتن اين جهات و يك جهت ديگر كه دولت عراق پيش آورد آقا را غافل كردند و به عنوان طرفدار عجم در عراق معرفى نمودند؛ و آن اين بود كه حمله كردند به ايرانى‏ها كه در عراق هستند و آن‌ها را تسخير كردند و كتک زدند و اذيت نمودند و روحانيت را تحت فشار قرار دادند... بعد ايشان هم به عنوان اعتراض از ، كه در ايام صفر بود و اربعين، مراجعت به نجف كرده و آن دولت قلدر بى‏انصاف، به مجرد ورود آقا به دست از زشت‏كارى‏هاى خود برداشت و با اين عمل كوچک به مردم اعلام كرد كه آقا طرفدار عجم است و با اين دسيسه‏كارى‏ها ملت عراق را از ايشان جدا كردند، و جدا بودند، و اسباب سابق كافى بود كه رشته ناگسستنى تقليد گسيخته شده باشد و بى‏اثر بماند، آن‌قدر بين مردم و او جدايى افتاد كه در كوچه شنيده شد كه گفته شده: سيدمحسن طلع عجمى؛ يعنى سيد محسن عجم شده. 🔸نگارنده كه خوب اين قصه‏ها را مى‏فهميد و از دسيسه‏ها مطلع شد و از پيش هم به خاطر داشت، رفت خدمت آقا و موضوع سوءنظر را تذكر داد كه بلكه معظمٌ‏له از اين رفتار منصرف شوند. 🔹البته من در نظر داشتم كه گذشته از اينكه ايشان از مرگ حتمى در اجتماع عراق نجات پيدا كنند، از خرده اشكالاتى كه متوجه ايشان از قديم الايام بوده رها شوند و تزكيه و تطهير نسبى پيدا كنند و در نتيجه مى‏توان به مقصود واقعى و اصلى كه مبارزه با حكومت وقت ايران بود نايل شد و در اين صف آقا را هم علمدار معرفى كرده باشيم. بدين منظور خدمتش عرض كردم: آنچه به نظر مى‏رسد و من فكر مى‏كنم و شما بايد احتمال بدهيد، آن است كه دولت عراق مى‏خواهد شما را از نظر جامعه عرب عراق ساقط كند و طرفدار عجم معرفى نمايد تا بتواند در وقتش شما را بكوبد. مناسب است كه در كارها دقتى بيشترى كنند. 🔸اين پيشنهاد از من در آن وقت بسيار زننده بود و از نظرى هم خطرناک، چه آنكه اگر آقايان ايرانى مطلع مى‏شدند لبه تيز شمشير برنده خويش را براى نابودى مخلص به كار مى‏بردند ولى در عين حال من فكر كردم اين كار لازم است و لابد كسانى از من بعداً يا در همان مجلس خواهند سؤال كرد كه بايد چه كرد در اين حوادث، و من مى‏خواستم حل اين مشكله در شروع به مبارزه با حكومت ايران تذكر دهم ولى قضاى الهى بر آن شد كه به فكر چاره‏جويى نيفتادند و اصولاً هم نمى‏توانستند و يا نمى‏شد كه در آن اوان با دولت و حكومت ايران شروع به مبارزه كنند. 🔹ولى پيشنهاد مرا خيلى ترتيب اثر ندادند و آن شد كه شنيديد و فهميده‏هاى عراق از رفتار ايشان به خاطر اين پيشامدها كه گذشت دل خوشى نداشته و آخرالامر ابتلا به ‏نشينى و گوشه‏گيرى پيدا كرد و در همان اوقات حضرت آقاى والد در ملاقاتش با او تذكر داد كه اين قبيل حوادث هم در ايران پيش مى‏آمد ولى من فكر مى‏كنم كه اين گوشه‏گيرى چندان صحيح نباشد، گرچه ممكن است از نظر شما و وضع خودتان صحيح باشد، ايشان هم در جواب گفته بودند كه من فعلاً پيش از اينكه به عنوان انزجار از حكومت كناره‏گيرى كنم (وظيفه‏اى) نمى‏دانم. 🔸بالاخره در آن سنين از عمر و اين فشار، البته اين سنخ اشخاص از پاى در خواهند آمد تا آنكه در ماه ربيع‏الاول 90 دار فانى را وداع فرمودند. غفراللّه‏ له و لنا و للمؤمنين و المؤمنات فى يوم‏الحساب ان‏شاءاللّه‏ تعالى. (نهضت امام خمینی، ج2، صص572-571) 🔊 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطال
هدایت شده از 
دستگیری مجتهد شهید در عراق نهضت‌خوانی؛ بازخوانی گزیده‌ای از کتاب نهضت امام خمینی/108 🔹 در شرايطی كه هيچ‏كس جرأت رفتن به منزل آقاى حكيم و ديدار با او را نداشت، مجاهد شهيد حاج سيد مصطفى خمينى از نخستين شخصيت‏هايى بود كه پس از باز گرداندن آقاى حكيم از بغداد به ديدار او شتافت و از او دلجويى كرد. ديدار شهيد سيدمصطفى خمينى با آقاى حكيم كه در تاريخ ١٣۴٨.٣.٢٠ ـ كه تنها يك روز از بازگرداندن آقاى حكيم از بغداد، مى‏گذشت ـ صورت گرفت اثر شايانى در محافل روحانى نجف داشت و در برابر، رژيم بعثى عراق را سخت خشمگين و نگران كرد و به واكنش سريع و غيرعادى واداشت. 🔹در روز ١٣۴٨.٣.٢١ رئيس سازمان به اصطلاح امنيت و فرماندار به حضور امام رسيدند و اظهار داشتند كه «از شوراى فرماندهى انقلاب مأموريت دارند كه آقاى سيدمصطفى را به بغداد اعزام كنند و براى انجام اين مأموريت از حضور شما اجازه مى‏خواهند!» 🔸امام پاسخ داد: «اگر اعزام او به بغداد منوط به اجازۀ من است، من هرگز چنين اجازه‏اى نمى‏دهم و اگر مأمور به جلب او هستيد كه خود مى‏دانيد» 🔹آنگاه كه مقامات مزبور مأموريت خود را در جلب او به بغداد به‏طور ضمنى اعلام كردند، امام او را به حضور طلبيد و از جريان آگاه ساخت. در ساعت 8 صبح آن روز حاج ، همراه چند تن از مقامات به اصطلاح امنيتى عراق به گسيل شد و لحظه‏اى نگذشت كه خبر آن در حوزه علميه نجف انعكاس يافت و نگرانى شديدى در مجامع روحانى به وجود آورد. 🔸مقامات روحانى با خود مى‏انديشيدند كه فرزند امام كه داراى ‏اى_انقلابى و ضدشاهى است اگر بنا باشد از تعرض در امان نماند، براى آن دسته از روحانيان محافظه كار و يا متمايل به رژيم شاه چه سرنوشتى در پيش خواهد بود؟! 🔹امام طبق برنامه همه‏روزه، سر ساعت در مجلس درس حاضر شد و در ميان انبوه تأثر، نگرانى و اضطراب حاضرين در مجلس، با يک دنيا آرامش و اطمينان به تدريس پرداخت و مانند هميشه به غور و بررسى در مسائل پيچيده علمى و فقهى ادامه داد، نيز برنامه نماز، ملاقات و ديگر برنامه‏هاى روزانه خود را به صورت عادى دنبال كرد. 🔸حاج را پس از ورود به بغداد يكسره به بردند، در آنجا علاوه بر ‏البكر رئيس جمهور، چند تن از اعضاى به اصطلاح و نيز حضور داشتند. در آغاز، رئيس جمهور به ديدارهاى سرّى و پيگير او با آقاى اشاره كرد و با لحن ويژه‏اى هشدار داد كه ممكن است كار به جايى كشيده شود كه ناراحتى شما و نگرانى پدر پير شما را به همراه داشته باشد! آنگاه پيشنهاد همكارى با رژيم بعث عراق و تيمور بختيار در مبارزه عليه ايران را مطرح كرد كه از طرف او قاطعانه رد شد و همان نكته‏اى را كه امام در نخستين ديدار مقامات عراقى گوشزد كرد، او نيز به كاخ‏نشينان بغداد يادآور شد كه «اختلاف ما با رژيم ايران يك اختلاف اساسى و عقيدتى است و برطرف‏شدنى نيست؛ اما اختلافى كه اكنون ميان دولت‏هاى عراق و ايران بروز كرده موسمى و زودگذر است. شما و دولت ايران امروز به هم بد مى‏گوييد و يكديگر را طعن و لعن مى‏كنيد و فردا در كنار هم قرار مى‏گيريد. اما ما نمى‏توانيم هيچ‏وقت با آنها كنار بياييم و تفاهم كنيم» 🔹احمد حسن‏البكر، بيهوده تلاش كرد كه به حاج سيدمصطفى خمينى بباوراند كه اختلاف رژيم او با شاه، اختلافى اساسى و ريشه‏دار است! و از آنجا كه رژيم او انقلابى و ضدامپرياليستى است! رژيم‏هاى ارتجاعى منطقه با آن سر ستيز دارند! برادر شهيد حاج سيدمصطفى مى‏گفت: 🔸اين ادعاى احمد حسن‏البكر مرا به ياد مثال معروفى انداخت كه «شتره تو خاک غلطيده بود و ادعا داشت كه از حمام آمده است»! 🔹رژيم بعث عراق كه دريافت سيدمصطفى خمينى انعطاف‏ناپذير است و با تطميع و تهديد نمى‏توان او را فريفت و مجرى اغراض و اميال خود قرار داد، او را آزاد كرد.(نهضت امام خمینی، ج2، صص575-573) 🔊 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏
هدایت شده از 
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓18مهر1357 🔹 آیت‌الله با ارسال تلگرافی به رئیس جمهور فرانسه از وی خواست تا مقدم امام را گرامی داشته و امنیت ایشان را فراهم کند. 🔸 سفیر آمریکا با در تهران دیدار کرد. او این ملاقات را طولانی و غمگین توصیف نمود و درگزارش خود به افسرده و عصبی بودن شاه و تلاش او بری یافتن راه حلی برای رفع مشکلات اشاره کرد. 🔹به مناسبت فرارسیدن اربعین شهدای میدان ژاله(میدان شهدا) و نخستین سالگرد شهادت ، اعلامیه‌ای با امضای 74 نفر از روحانیان منتشر گردید.در این اعلامیه با تجلیل از شهدای شهرهای کرمانشاه، خرم‌آباد، سنندج، مهاباد، آمل، بابل و دیگر شهرها، روز دوشنبه 24 مهر تعطیل اعلام شد. منبع: روزهای حماسه و نور، ج2، ص128-138 🔊 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏
هدایت شده از 
روزشمار انقلاب اسلامی 🗓22مهر1357 🔹 اعلامیه‌ای به مناسبت اربعین شهدای 17شهریور تهران و سالگرد شهادت منتشر و در آن اعلام کرد که در تاریخ 57.7.24 مجلس فاتحه‌ای در حسینیه نجفی قم برگزار خواهد شد. 🔸«جمعی از فضلا و مدرسین» با انتشار اعلامیه‌ای به مناسبت سالگرد شهادت سیدمصطفی خمینی و شهدای 17شهریور تهران، از برگزاری مراسمی در ساعت 15 روز57.7.24 در مسجد اعظم قم خبر دادند. منبع: روزهای حماسه و نور، ج2، ص172 🔊بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از 
🔴تبعید مجتهد شهید به روایت نشریه انتقام 🔻انتشار خبر دستگیری مجتهد شهید توسط آیت‌الله مصباح در دومین شماره از نشریه انتقام «اخبار 🔹حجت الاسلام آقای که روز اول ربودن پدر بزرگوارشان حضرت بازداشت و روانه زندان قزل قلعه گردیده بودند، بعد از دو ماه آزاد شدند، ولی قبلاً تذكره ایشان برای صادر و بلیط هواپیما نیز برای ایشان گرفته شده بود. 🔸 آیت الله زاده خمینی بدون اطلاع قبلی وارد شده به حرم مطهر مشرف شدند، مردم که ناگهان ایشان را دیدند، شروع به دادن شعار کردند و با شور و هیجان فوق العاده‌ای ایشان را وارد مسجد بالاسر نمودند. در حالی که حضرت به مناسبت تعطیل ماه رمضان مشغول سخنرانی بودند، همین که چشم معظم له و طلاب به آیت‌الله زاده خمینی افتاد، صدای صلوات بلند شد و چند دقیقه همگی بلند بلند گریه کردند. سپس هزاران نفر روحانی و غیر روحانی با تظاهرات پرشوری ایشان را به منزل بردند. 🔹عصر روز شنبه، تلفنی با ایشان صحبت کرد و در مقابل عذرهایی که ایشان برای رفتن به ترکیه کردند، شروع به فحش و ناسزا نمود و حتی نسبت به مراجع قم بی شرمانه جسارت کرد. روز یکشنبه رئیس سازمان امنیت قم به اتفاق چند مأمور، وارد منزل حضرت آیت‌الله خمینی شده، آیت‌الله زاده را جلب و روانه نمود و صبح دوشنبه، آخر ماه اجبارا برای مدت نامعلومی به ترکیه رفتند! تاکنون که بیش از ده روز از حرکت‌شان می‌گذرد از سلامتی و تبعید ایشان اطلاع صحیحی در دست نیست. ضمناً خانم آیت‌الله زاده که آخرین ماه حاملگی را می‌گذراندند، در اثر شنیدن خبر توقيف مجدد و تبعید ایشان مریض و سپس [جنین را] ساقط نمود.»(نشریه انتقام، شماره دوم، شنبه ١٢ رمضان ١٣٨۴ ه.ق ٢۶ دی ١٣۴٣ ه.ش) 🔻 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🔴👈این تحلیل رابشنوید 🔴📢باکو تنبیه خواهد شد❗️ محمد ندیمی 🔴📢 صدای انقلابیون انقلاب اسلامی را ازاینجابشنوید 🔻 با فوروارد کردن مطالب کانال، را به دوستانتان معرفی کنید . 🌹☘🌺🌹🌿🍁🌸🌹🌼 https://eitaa.com/mesagh @mesagh 🌴🌴🌴 🌏
هدایت شده از 
نامه تشکر امام خمینی به شهید آیت‌الله صدوقی به دلیل برگزاری مجالس ختم شهید سیدمصطفی خمینی 🔴به مناسبت سالروز شهادت آیت‌الله سیدمصطفی خمینی خدمت جناب مستطاب عمادالعلماء الاعلام و حجت‌الاسلام آقای صدوقی دامت افاضاته بسمه تعالی به عرض عالی می‌رساند از قرار معلوم جناب عالی در این حادثه تلگراف نموده‌اید و در یزد نیز مجالسی بوده است. لازم است از جناب عالی و سایر آقایان تشکر کنم و چون نمی‌دانم چه اشخاصی تلگراف نموده‌اند از تشکر تفصیلی معذور هستم. از خدای تعالی سلامت و سعادت جناب عالی و سایر آقایان محترم را خواستار و ‌امید دعای خیر از همه دارم والسلام علیکم و رحمت‌الله. مستدعی است به آقایان عرض تشکرم را ابلاغ فرمایید روح‌الله الموسوی خمینی 🔻 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی
هدایت شده از 
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روش‌های مبارزاتی آیت‌الله سیدمصطفی خمینی در نجف حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی: ▫️شهید وقتی فهمید یکی از منبری‌های قم به نزدیک شده؛ نامه‌ای حکیمانه، عارفانه و دارای مسائل اخلاقی و اجتماعی به او نوشت و پس از ابراز علاقه نوشت که در شأن شما نیست که به این‌ها نزدیک شوی. ▪️ایشان وقتی احساس می‌کرد بزرگان نجف کج‌راهه را انتخاب کردند، به حزب بعث نزدیک شده‌اند یا از روی ناچاری به حزب بعث گرایش پیدا کرده‌اند به‌شدت عکس‌العمل نشان می‌داد، ناراحت می‌شد و حتی، متأسفانه ارتباطش را با آن بزرگان و مراجع قطع می‌کرد. 🔊 بنیاد تاریخ‌پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی