eitaa logo
#کانال_میثاق♥🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ♥mesahg@🇮🇷🇮🇷🇮🇷
1.2هزار دنبال‌کننده
189.2هزار عکس
172.1هزار ویدیو
2هزار فایل
استقرار اسلام اصیل، دفاع از انقلاب اسلامی وحفظ ارزش های آن تااستقرار عدل و قسطmesahg@
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴جنگ بیولوژیک بعدی و دشمنان جنی؟! / قسمت اول 🔰رهبر انقلاب در سخنرانی نوروزی خود با توجه به شدت گرفتن دشمنی های استکبار و احتمال ویروس ، به موضوع اتحاد دشمنان انسی و جنی در مبارزه با پیامبران اشاره داشتند. ایشان فرمودند: «هم دشمنان جنّی، هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک هم می کنند؛ سیستم‌های اطّلاعاتیِ خیلی از کشورها علیه ما با همدیگر همکاری می کنند». 🔰اشاره ای که به شدت جنجالی شد و یک بار دیگر جنگ انبیا خصوصا حضرت سلیمان با و شیاطین و را به خاطرها آورد. البته در این میان بعضی از غربگرایان و براندازان با طعنه خود را به بی خبری زدند و جمهوری اسلامی را متهم به خلق دشمن و آن هم دشمنان تخیلی و توهمی کردند و آن را به استهزا گرفتند. 🔰اما در خود غرب، به دشمنان جنی چگونه نگاه می شود؟ اصلا غربی ها موجودی به نام جن یا اشباح و.. را باور دارند؟ بدان می خندند یا از آن می ترسند؟ اصلا از آنها فیلمی ساخته اند؟ کتابی نوشته اند؟ سازمان های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا و اروپا چه نسبتی با این موجودات دارند؟ و... 🔰شاید باورش سخت باشد؛ اما حدود نیم قرن است که سینمای غرب خصوصا بیش از سیصد فیلم با ژانر یا ساب ژانر Zombie Horror یا ها و ارواح خبیث و... خلق کرده و ساخت فیلم، بازی، رمان و مدیای زامبی محور به ویژه از سال 2001 به این سو با شتاب در حال حرکت است. تولیداتی در ژانر وحشت، به شدت ترسناک، و حتی در تلفیق با ژانر کمدی و عاشقانه و... 🔰زامبی ها معروف ترین تهدیدات تخیلی یا غیرانسی هستند که در دهه اخیر فیلم های هالیوود به عنوان یکی از مهمترین معرفی می شوند. زامبی ها در این فیلم ها، موجودات غیرانسان یا انسان هایی هستند که به دلایل نامعلوم، تبدیل به موجودات وحشی، خون آشام و ترسناکی می شوند که تلاش می کنند دیگر انسانها را بکشند و تبدیل به زامبی نمایند. با حمله ور شدن یا گاز گرفتن و تزریق بزاق خود و... 🔰زامبی ها، خون آشام ها و هیولاهای غول پیکر در اکثر فیلم های هالیوودی، یا اشباح و ارواح خبیث و اجنه و شیاطین هستند و یا هیولاهای بیولوژیکی که در اثر یک وایرال می شوند. 🔰زامبی لند، برف مرده، زامبی سفید، شب مردگان زنده، روز مردگان، سرزمین مردگان، ویرموود: جاده مردگان، درمان شده، احیاگر، رزیدنت اویل، خاطرات مردگان، بازگشت مردگان زنده، آسیب، برداشتی از مردگان، شبی که جهان را می‌خورد، پانتی‌پول، آر ئی سی، شان می‌میرد، قطار بوسان، ۲۸ روز بعد، 28 هفته بعد، طلوع مردگان، سریال The Walking Dead تنها چند مورد از معروفترین فیلم های زامبی هستند. 🔰بعضی از این فیلمها مثل شب ستاره دنباله‌دار (Night of the Comet) با شبیه سازی طبق متون یهودی و مسیحی و حتی مسلمان ساخته شده اند چنانکه در این فیلم، در نتیجه برخورد یک ستاره دنباله‌دار با زمین، (طارق) اکثر انسان‌ها از بین میروند و معدود انسان‌های باقیمانده به زامبی‌هایی انسان‌خوار تبدیل شده و خیابان‌ها به شهر ارواح می‌مانند و... 🔰پروپاگاندا برای زامبی تا جایی پیش رفته که 12 اکتبر روز جهانی زامبی نامگذاری شده و در آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی در این روز مردم با شکل و شمایل زامبی‌ ها کارناوال خیابانی زامبی(Zombie walk) به راه می اندازند. 🔰نکته هولناک دیگر آن است که از سال 2001 به بعد زامبی ها و ضدقهرمان های ترسناک با مفاهیمی چون آخرالزمان، پایان دنیا، اسلام، ، دیوار حائل و... در فیلم های مختلف گره خورده اند؛ در کاراکترهای مسلمان و اسلامی ظاهر می شوند و آمریکایی های موبور سمبل انسانیت و شجاعت و... به جنگ آنها می روند! به هم رسیدن دو جریان زامبی هراسی و . 🔰معروفترین فیلم زامبی با تم اسلام هراسی، فیلم "جنگ جهانی زد" است که با بودجه هنگفت 190 یا 260 میلیون دلاری پرخرج ترین فیلم تاریخ سینمای زامبی است که مسلمانان (فلسطینیها) زامبی می شوند؛ از دیوار (ندبه) بالا می روند تا انسانها (صهیونیستها)ی آن طرف دیوار را بکشند و آمریکایی موبور (برد پیت) به نجات آنها می آید. به راستی چرا 6 کمپانی سرمایه گذار این فیلم یعنی Plan B Entertainment، Apparatus Productions، GK Films، Hemisphere Media Capital، Latina Pictures و Paramount Picturesحاضر می شوند چنین مبلغ هنگفتی برای یک فیلم خرج کنند تا دو کلیدواژه زامبی و اسلام در کنار هم بنشینند؟ تلفیق زامبی با مسلمان به عنوان دو دشمن ترسناک بشریت (نه فقط غرب)، چه برایند رسانه ای و ذهنی و سیاسی برای سرمایه گذاران هالیوود و تئوریسین های سازمان سیا دارد که بابت آن حاضرند چنین هزینه هنگفتی بپردازند؟! ادامه دارد... 🔰 میثاق همه چیز را
هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢از نگارش ستایشنامه های قاجاری تا دفاع از قراردادهای استعماری مروری بر سرگذشت سیاسی و درنگی در یادداشت انفعالی [صفحه 1⃣ از 2⃣] 🛑📢اختصاصی جناب آقای محسن الویری(از فارغ‌التحصیلان دانشگاه که از نیمه دوم دهه هشتاد نسبتا بر مطالعات حوزوی تمرکز یافته) در تاریخ چهارم خرداد یادداشت غلوآمیز خود را در وصف آقای منتشر کرد که با واکنش منفی محافل انقلابی روبرو شد و از آن به عنوان مصداقی از یاد شد و از قضا سرکنگبین صفرا فزود! از همین رو نویسنده مزبور بر آن شد تا یادداشت جدیدی در دفاع از یادداشت ابتدایی خود بنویسد که مصداق عذر بدتر از گناه و تکرار همان خط رسانه ای غیرقابل دفاع بود! یادداشت جدید جناب آقای الویری محتوای جدیدی نداشت و در بخش قابل توجهی تکرار مکررات محسوب می‌شد اما فرصت خوبی پدید آورد برای شناخت و شاخه حوزوی آن، که امروز بیش از هر زمان دیگری برای بازسازی چهره سیاسی یکی از عناصر اجرایی شاخص خود، شدیدا به تکاپو افتاده است. فارغ از مدعاهای ژورنالیستی توأم با مظلوم نمایی جناب الویری، پاسخ به این سؤال از اهمیت بالائی برخوردار است که خرده جریان اعتدال بر چه شاخصه هایی بنا شده است؟ پاسخ به این سؤال راهبردی، البته مجالی واسع می‌طلبد اما پرداخت اجمالی بدان، خالی از لطف نیست. جناب محسن الویری این نکات را نمی‌داند یا می‌داند و در نقش سانسورچی و بزک‌کار چهره‌های اعتدالگرایان عمل می‌کند و ناراستی های هم‌قطاران سیاسی را درز می‌گیرد. این نحوه سخن گفتن امثال الویری تا حدودی طبیعی است زیرا وی از سال 61 با شیخ اعتدال، جناب آقای هاشمی رفسنجانی مرتبط بوده است و طبیعی است که مسئول سیاسی شاخه دانش‌آموزی حزب جمهوری اسلامی که از سال 61 با یک واسطه (فاطمه هاشمی رفسنجانی) به آقای هاشمی رفسنجانی مرتبط می‌شد، امروز نیز به حمایت از این جریان برخیزد و به تمجیدنامه‌نویسی از چهره‌های شاخص این جریان مشغول شود. اصلا عجیب نیست کسی که آرزویش دیدار با در بوده و با وی آرزومندانه ملاقات نموده و با شور و شوق به روایت آن ملاقات با این کهنه سلطنت طلب ظاهرالصلاح پرداخته، از چه ویژگی‌های فکری و سیاسی برخوردار است. مهم‌تر از ملاقات وی با سیدحسین نصر، ارتباط وی با مؤسسه آموزش جهانی Institute of International Education در واشنگتن دی.سی. است. گفتنی‌ها در خصوص این مؤسسه فراوان است اما معرفی مختصری از این مؤسسه نکات فراوانی را مشخص می‌کند. موسسه آموزش جهانی در سال ۱۹۱۹ میلادی در واشنگتن تاسیس شد. نکته جالب توجه این است که یکی از بنیان‌گذاران آن وزیر امور خارجه امریکا آقای الیهو روت می باشد که از سال‌های ۱۹۰۵ تا ۱۹۰۹ در این سمت مشغول بوده است. او به همراه نیکلاس مورای باتلر (برنده جایزه نوبل صلح و رئیس دانشگاه کلمبیا) و استفان داگان (استاد علوم سیاسی دانشگاه نیویورک و نخستین رئیس این موسسه) آن را بنیان نهاده‌ است. این مؤسسه به صورت واضح هدف خود را تعلیم نسل آینده رهبران کشورهای دنیا ابراز داشته است و مدعی است تاکنون بر ۲۹۰۰۰ نفر در دنیا تاثیر گذارده‌اند. (https://www.iie.org/Why-IIE/History و https://www.iie.org/en/Why-IIE ) بر این اساس؛ مؤسسه آموزش جهانی، که جناب آقای الویری از 17می-7ژوئن2008 (28اردیبهشت تا 18 خرداد 1387 ) با آن مرتبط بوده(تارنمای شخصی محسن الویری، پایگاه خبری-تحلیلی علوم انسانی طلیعه) مکانی است برای شناسایی نیروهای مؤثر یا احتمالا مؤثر سیاسی و اجتماعی و تربیت آنان بر اساس الگوهای آمریکایی و در نهایت گسیل دادن آنان به کشورهای مبدأ برای اجرای منویات ایالات متحده آمریکا. فراتر از ساده سازی ها، مظلوم نمایی ها و ژست انقلابی گری و عقلانیت، بر اساس روند فعالیت های فکری و روابط سیاسی وی، معلوم نیست او واقعا تا چه اندازه با مبانی انقلاب اسلامی و اسلام ناب و منظومه فکری امامین انقلاب، متناسب و مرتبط است اما نهایتا می‌توان وی را یک چهره دانشگاهی/ حوزوی اعتدالی دانست که واجد شاخه مهم این خرده جریان، یعنی است! از مخاطبان فرهیخته می پرسیم؛ به راستی کسی را که اعتقاد دارد فرهنگ مفهومی غربی است و کسی نمی‌تواند دید اسلامی محض در این مقوله داشته باشد، می‌توان انقلابی و پیرو مکتب امام خمینی قدس سره الشریف دانست؟: «فرهنگ یک مفهوم غربی است و آن را از آنجا گرفته‌اید و بعد می‌گویید که این فرهنگ باید اسلامی شود. به نظرم اگر قرار باشداین افراد فقط در چارچوب اسلام حرف بزنند، اصلاً نمی‌توانند دهان باز کنند. زیرا نگاه و ساختار اندیشه‌، زبان، کلمات و اصطلاحات‌شان همگی برگرفته از جای دیگری است.»(محسن الویری،عصر اندیشه، شماره ۸، صفحه ۹۶) 👈کلیپ ،اخبار، وتحلیل های روزرادرکانال میثاق دنبال کنید🌹🔰🔰 🔰 میثاق همه چیز را ادامه👇
هدایت شده از mesaghمیثاق
میناگران رومینا (پدران دختردار بخوانند!) 🖋دکترمحمدعلی فیاض‌بخش 📚روزنامه اطلاعات شماره 27570 یکشنبه ۱۱ خردادماه در این مکتوب بنا ندارم فیلسوفی کنم -که هیچگاه نکرده‌ام- نیز قصد جامعه‌شناسی ندارم -که بلدش نیستم- و ژست روشنفکری نمی‌گیرم -که هیچگاه نبوده‌ام- نیز وارد مباحث روان‌شناختی نمی‌شوم -که جایش این مکتوب نیست- ایضاً به فقه کاری ندارم -که اگر هم سوادش را می‌داشتم، جرئتش را ندارم- تنه‌ای هم بر سیاست نمی‌زنم -که تنِ ما را با ازمابهترانِ این وادی طنطنه‌ای نیست- حتی نمی‌خواهم بر روال ادبیات حاکم بر این ستون بنویسم تا شاکیان همیشگی، مجبور به کناردست‌داشتن کتاب لغت نشوند. فقط می‌خواهم با پدران دختردار، در هر سطح و سیاق دانش و گرایش، احساس پدری‌ام را به مشارکت بگذارم و به ایشان بگویم: پدری، مالکیت نیست؛ رابطه‌ی ارباب و رعیتی و تخت سلطنت نیست؛ نمایش هیمنه و هیبت نیست؛ حتی مسئولیت نیست. خواهید گفت: پس چیست؟ آری، پدری، محبت است؛ نوازش است؛ پذیرش است؛ گذشت است؛ یک کلام، پدری، زندگی است و زندگی با داس و داغ و درفش کاملاً بیگانه است. از سال ۸۵ تا ۹۷، بیش از یک دهه یکسره در کلاس‌های آموزش خانواده در مدارس تهران و شهرستان‌ها با پدرها و مادرها چهره‌به‌چهره سخن گفتم و پیش از این تاریخ نیز؛ لیک در این دهه، فشرده‌تر و سیستماتیک‌تر. در این‌کلاس‌ها چندین برابر توصیه‌های تعاملات زوجینی، به رفتارهای والد-فرزندی توجه و دقت داده‌ام و بیت‌الغزل همه‌ی این آموزش‌ها را (بعد از نیم‌عمری مطالعه و‌ پژوهش و کسب تجربه) در این جمله‌ی امیرالمؤمنین علیه‌السلام به فرزندش یافتم که: «تو را پاره‌ای از وجودم؛ نه، نه، همه‌ی وجودم یافتم». (نامه‌ی ‌شماره‌ی ۳۱ نهج‌البلاغه) کسانی که فرزندشان را «همه‌ی وجودشان» یافته‌اند، نه بر او تحکم می‌کنند و نه بداخلاقی؛ نه به او دستور می‌دهند و نه حکم سربه‌راهی؛ نه انتظار اطاعت می‌برند و نه تکلیف ارادت؛ نه تنبیهش می‌کنند و نه حتی تشویق؛ خواهید گفت: پس چه می‌کنند؟! می‌گویم: آدم با خودش چه می‌کند؟ یک کلام: زندگی! پس با بچه‌هاتان زندگی کنید! شعار می‌دهم و کلی‌گویی می‌کنم؟ نه؛ صبر کنید: 🔸 زندگی یعنی اگر خلافی کردی، دلت می‌خواهد کسی متوجه نشود؛ پس خلاف و گناه فرزندت، یعنی «خودت»، را چماق مکن! 🔸 زندگی یعنی دوست داری گاهی برای خودت باشی و آنگونه -که خوشحالت می‌کند- بگذرانی؛ پس برای «همه‌ی وجودت»، یعنی فرزندت نیز روا بدار! 🔸 زندگی یعنی هزار آزمون و‌ خطایی که تو را به اینجا رسانده و شانس آوردی و تذکر و راهنمایی شنیدی و به خودت آمدی؛ پس به فرزندت زیر نگاه راهنمایی‌ات (و نه پاسبانی و ژاندارمی‌ات) فرصت آزمون و خطا بده! 🔸 زندگی یعنی مهر ورزیدن و بهره‌گیری از مهرورزی دیگری؛ حالا اگر آن نیمه‌ی وجودت، نه، نه، همه‌ی وجودت، یعنی «فرزندت»، خواست مهر بورزد یا مهری بر او بوزد، باید علف‌هرزه‌اش ببینی و داس بر گردنش نهی؟ رومینا البته بدشانس‌ترین نیمه‌ی وجود یک پدر بود که با داس در خواب، از کشتزار زندگی سبزش درو شد؛ اما چه بسیار رامین‌ها و رومیناها که در طول رشد نوجوانی و‌جوانیشان روزی صدبار در بیداری داسی می‌شوند؛ اما زجرکُش. از این که اگر در خانه ژاندارمی نکنید، سرِ رشته از دستتان می‌رود، نترسید. تو پدر، ژاندارم نشو تا دخترت ژاندارکی شود؛ همچو دوشیزه‌ی اورلئان، پاک و قدیس. پدر جان! 🔹 دختر بالغ‌شده‌ات را در آغوش بگیر -گناه فقهی اندک لمس لباس به گردن من!- تا او بچشد مزه‌ی محبتی را که در ابتدای بیداری غریزه‌اش طبیعی است. 🔹دستی بر موهایش بکش تا بر این زیباترین بافته‌ی خلقتش باور آورَد، تا نه خرج رنگش کند و نه به هر هرزه‌ی بَنگی‌اش وانهد. 🔹او را ببوس تا با مزه‌ی محبتِ اصل پدری، تشنه‌ی کاذبِ بدلی‌ها نمانَد. 🔹با او حرف بزن؛ اما نصیحتش نکن؛ اگر قرار بود نصیحت‌ها کاری کنند، الان قطعه‌ای از بهشت در این گوشه‌ی خاورمیانه بنا شده‌بود! 🔹با او بگو و بخند؛ 🔹دست در دستش در پارک قدم بزن تا او به دوستانش بگوید بهترین دوستْ‌پسرش، پدرش است. 🔹با او در خیابان بستنی بلیس و بلال گاز بزن؛ نگران ساقط شدنت از عدالت(!) نباش؛ گیرم دونفر کمتر پشت‌ سرت نماز بخوانند! هیولاهای تاتاری با آرایش چهره‌های تیموری و چنگیزی و لجن‌باری‌های کلامی و هنجارشکنی‌های حیوانی، فقط فالورهایی را به دنبال خود می‌کشند که مانده از خود و رانده از خانه‌اند؛ وگرنه هر آدم طبیعی، بوی تعفن فحش و فضیحت و روی تهوع‌آور فحاشان مفتضح را درک می‌کند؛ ولیکن چرا برایشان دست می‌زنند و پای می‌کوبند و لایک می‌کنند؟ نه فقط بدان تحلیل(!) که ذائقه‌ی زمانه عوض شده؛ بلکه بدان سبب که هاضمه‌ها درگیر گَند شده و گَندزداها نایاب. پدرجان! برخلاف دشمنان و مخالفان فضاهای مجازی -که خود در همه‌ی فضاهای قانونی و غیرقانو 👈کلیپ ،اخبار، وتحلیل های روزرادرکانال میثاق دنبال کنید🌹🔰🔰 🔰 میثاق همه چیز را