هدایت شده از mesaghمیثاق
🛑📢 غیزانیه؛ نماد تفکر توسعه منهای عدالت
قاسم روانبخش
منتشر شده در هفته نامه پرتو سخن، به تاریخ ۹۸/۰۳/۱۴
قسمت اول
از ابتدای انقلاب اسلامی دو تفکر در برابر یکدیگر صف آرایی کرده اند که تا به امروز این تقابل ادامه دارد یک تفکر #اسلام_ناب است که معتقد به عدم انفکاک #پیشرفت_و_عدالت و منادی آن حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری هستند و تفکر دیگری معتقد به توسعه منهای عدالت است و منادی آن برخی #غرب_گرایان اند که همواره بر توسعه منهای عدالت تاکید می کنند. در راس این جریان فکری، دولت #کارگزاران سازندگی ( پنجم و ششم) به ریاست مرحوم هاشمی #رفسنجانی قرار داشت. دولت های هفتم و هشتم نیز هر چند به ریاست محمد خاتمی بود، ولی از جهت فکری و نیروهای عملیاتی در اختیار کارگزاران بود. #دولت_اعتدال یعنی یازدهم و دوازدهم به ریاست آقای #روحانی روی دیگر همان دولت هاشمی رفسنجانی است که همین تفکر در آن ساری و جاری می باشد. نتیجه سیاست های دولت های توسعه گرا، گسترش #فقر و افزایش #تورم و بالا رفتن ضریب جینی و شکاف شدید طبقاتی بوده است. تورم بالای 200 درصدی دولت اعتدال یادآور بالاترین رقم تورم (50٪) در دولت دوم کارگزاران است. و شکاف طبقاتی عمیق امروز که بالای 50٪ نشان می دهد نیز همان شکاف طبقاتی رابه یاد می آورد. کتاب« توسعه و تضاد» دکتر فرامرز رفیع پور که آن روزها خیلی مورد بی مهری قرار گرفت، امروز می تواند برای شما جذاب باشد. ایشان باتمسک به سخن برخی متفکران آن جریان نوشته بود آن ها معتقدند همان گونه که اصل انقلاب نیاز به شهید دارد، توسعه نیز خون می خواهد؛ باید پذیرفت که عده ای زیر چرخ های توسعه له شوند. تفکر توسعه گرا «عدالت» را مزاحم توسعه می دانست از این رو بر این باور بود که ابتدا باید توسعه مد نظر قرارگیرد بعدا «عدالت» را به آن اضافه خواهیم کرد. ولی امام خامنه ای می فرمود: « توسعه» سکنجبین نیست که ابتدا سرکه آن بریزیم و بعدا انگبین به آن اضافه شود؛عدالت و پیشرفت همواره باید با هم انجام شوند. نتیجه حاکمیت تفکر توسعه گرا بر کشور موجب عمیق تر شدن شکاف طبقاتی شد و شورش های طبقه فرودستان را در پی داشت که نمونه هایی از آن را در کوی طلاب مشهد و اسلام شهر تهران و برخی مناطق دیگر شاهد بودیم. نسخه دولت کارگزاران برای حل مساله، تشکیل پلیس ضد شورش و واردات ابزار ضد شورش مانند گاز اشک آور و باتوم و ... بود. ولی راه حل تفکر عدالت و پیشرفت، رسیدگی به زندگی فرودستان و اجرای عدالت بود که در دولت های نهم و دهم مبنای حرکت دولت قرار گرفت و تا حدودی توانست این فاصله طبقاتی را کاهش دهد؛ ساخت میلیون ها #مسکن ارزان قیمت و توزیع عادلانه بودجه به استان های محروم توانست چهره فقر را از بسیاری از استان ها بزداید، هر چند در واپسین روزهای عمر دولت دهم، همان گرایش منهای عدالت بر آن دولت نیز چتر خود را گسترانید.
امروز نتیجه حاکمیت تفکر توسعه گرای منهای عدالت، که به تضاد طبقاتی منجر شده است به حدی رسیده است که جمع کثیری از طبقات فرادستان نیز به جمع فرودستان اضافه شده اند! به طوری که برخی آمارها می گوید 80٪ مردم به زیر خط فقر برده شده اند. فاصله طبقاتی از زعفرانیه تا #غیزانیه به حدی است که اصلا قابل محاسبه نیست؛ این در حالی است که همه آن ها شهروندان همین کشورند با این تفاوت که زیر پای غیزانیه نشین ها طلای سیاهی به نام نفت قرار دارد، ولی در زعفرانیه از این طلای سیاه خبری نیست!
ادامه در پیام بعدی 👇
#روانبخش
https://eitaa.com/mesagh
🔴 سوراخی که هشتبار از آن گزیده شدند❗️
♦️پنج سال پیش در ۲۳ تیر ۹۴ توافق لوزان موسوم به #برجام نهایی شد. اما برجامی که آب خوردن مردم هم به آن بند بود، بعد از گذشت پنج سال به چنان حال و روزی افتاده که دیگر کسی نامی هم از آن نمیبرد. اما این برای بار اول نبود که گروهی ثابت در کشور ما با خوشبینی به طرف بدعهد مقابل روی آورده و از آن رودست میخورد❗️
#حافظه_تاریخی
#غرب_گرایان
1️⃣ بار اول – شکست مذاکره در دولت موقت آقای بازرگان
گام اول مذاکره ایران و آمریکا با هدف عودت ۱۲/۵ میلیارد دلار هزینه تجهیزات نظامی خریداری شده توسط شاه از آمریکا انجام گرفت. دولت موقت، تجهیزات نظامی را مطابق وعده تحویل نگرفت؛ اما آمریکا برخلاف توافق، هزینههای وعده داده شده را هرگز بازپس نداد.
2️⃣ بار دوم - شکست در مذاکره الجزایر برای آزادی گروگانهای آمریکایی
گام دوم، مذاکرات برای آزادسازی باقی مانده گروگانهای لانه جاسوسی توسط اصلاحطلبان در الجزایر انجام شد. ایران، گروگانها را مطابق وعده آزاد کرد اما آمریکا نه تنها به وعدههای خود عمل نکرد (۱۲/۵ میلیارد دلار را پس دهد، ایران را تهدید نکند و در امور داخلی ایران دخالت نکند) که از سال ۵۹ رسماً ایران را تحریم و محاصرهی اقتصادی کرد.
3️⃣ بار سوم، شکست مذاکرات مکفارلین
علیرغم مخالفت امام، مکفارلین همراه با مشاور نخست وزیر اسرائیل – آمیرام نیر- به ایران میآیند. مکفارلین مطابق وعدهی قبلی با خود ۵۰۰ موشک تاو آوردند که بر روی موشکها آرم انبارهای رژیم صهیونیستی خورده بود؛ این سلاح تاریخ مصرف گذشته بود و میبایست از رده خارج میشد. مسئولین ما رودست خوردند و سلاحها بازپس فرستاده شد.
4️⃣ بار چهارم – دخالت مستقیم در جنگ ایران و عراق و حمایت و پشتیبانی همهجانبه از صدام که در نتیجهی آن، پیروزی قطعی ایران در سالهای پایانی جنگ به عدمالفتح و پذیرش قطعنامه ۵۹۸ مبدل شد.
5️⃣ بار پنجم – اعمال تحریمهای هلمز برتون و داماتو در دورهی سازندگی و اصلاحات
آمریکا مزد اقدامات خوشبینانهی دولت کارگزاران و سازندگی (که با سیاست پنجرههای باز به روی غرب، روی کار آمدند و به مدت ۸ سال همهی قواعد و طرحهای غربیها در بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، طرح وازکتومی و... را پیاده کردند) را با تصویب تحریم هلمز – برتون و قانون داماتو دادند!
6️⃣ بار ششم – قرار دادن ایران در لیست محور شرارت، هم ارز عراق (صدام) و کره شمالی.
محمد خاتمی پیشنهاد گفتگوی تمدنها را در سازمان ملل ارائه کرد؛ آمریکا در همین سال، جنگ تمدنها را آغاز کرد و حوادث یازدهم سپتامبر را براه انداخت. به افغانستان یورش برد و دولت ما در این جریان با آمریکاییها همکاری کرد؛ اما پس از آنکه خر آمریکا از پل گذشت، ایران را هم طراز با عراق (صدام) و کرهی شمالی در لیست محور شرارت گذاشت.
7️⃣بار هفتم – شکست مذاکرات هستهای در سعدآباد
پاییز سال ۸۲ با اروپا وارد مذاکره شدیم. وزیر خارجه آلمان، انگلیس و فرانسه وارد ایران شدند. آقای روحانی تسلیم شد و ما تعلیق داوطلبانه را شروع کردیم. همهی تأسیسات هستهایمان را پلمپ کردیم. سپس گفتند تعلیق موقت پذیرفته نیست باید تعلیق دائم داشته باشید. پروتکل الحاقی را نیز باید بپذیرید و حق داشتن یک سانترفیوژ را ندارید. ایران نیز برای پذیرش آن کمی اعلام آمادگی کرد! تا سال ۸۳ مطابق خواستشان جلو رفتیم؛ اما اوایل سال ۸۴ که زیادهخواهیهایشان جدی شد رهبرمعظم انقلاب دستور فک پلمپ را صادر کردند.
8️⃣ بار هشتم – شکست برجام
https://eitaa.com/mesagh