هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 "جهاد تبیین" در معرض تهدید!
👤 #مدیر_عقال
🔹 انبوه محصولات هنری و رسانهای که اوایل ناآرامیهای پاییز ۱۴۰۱ بر سر افکارعمومی آوار میشد، غافلگیری و دستپاچگی جبهه انقلاب را به همراه داشت؛ حجم سنگین مطالب خلاف واقعی که با ابزار هنر تزیین میشدند، راه تبیین و روشنگری را دشوار و حتی گاهی مسدود میکرد؛ با این وجود افرادی بودند که از هیچ تلاشی برای مقابله با جریان دروغ، فروگذاری نکرده و میداندار نبرد حق و باطل شده بودند؛ زمان اما به سود جبهه انقلاب سپری میشد؛ چرا که تیغ براندازان را کندتر و سپر جبهه انقلاب را آبدیدهتر میکرد.
🔸 اعتماد اندک و متزلزلی که برخی افراد به براندازان داشتند، رفتهرفته و با برملا شدن چهره پنهان آنان، از بین میرفت و خریدار چندانی برای ادعاهای براندازان باقی نمیماند؛ اما خطر دیگری متولد میشد که آسیب آن اگر بیشتر از براندازان نباشد، قطعا کمتر نبود! رسوایی و بدنامی براندازان، منجر به نوعی کاهلی و سهلانگاری در جبهه انقلاب میشد و کمخردی براندازان را توجیهی برای کمکاری خود در نظر میگرفتند! برخی از آسیبهایی که پس از شکست براندازان، جهاد تبیین را در معرض تهدید قرار داده است، به این شرح است:
✅ قدرتطلبان:
برخی افراد به جای آن که تمام تلاش خود را برای نابودی کامل دشمن اصلی متمرکز کنند، در کمال ناباوری آتش توپخانه خود را به سمت گروههای انقلابی گرفته و به حاشیه راندن آنان را برای خود، نوعی پله ترقی، تلقی میکنند! این گروه در حاشیهپردازی و تفسیر ناامیدانه از اقدامات امیدبخش نظام، تبحر ویژهای دارند؛ واجد اندیشه خاصی نبوده و پروژه اصلی آنان، بینصیب نماندن از قدرت است!
🔹 عافیتطلبان:
برخی افراد گویی توجه ندارند که آنان نیز گوشهای از این کره خاکی را اشغال کرده و به عنوان یک انسان، ظرفیت و توان تأثیرگذاری بر دیگران را دارند! این گروه تنها به تماشای مبارزه حق و باطل اکتفاء کرده و از ورود در میدان مبارزه اِبا دارند؛ تمایل زیادی به "آسیبشناسی" فعالیتهای گروههای انقلابی دارند و در پوشش چنین عناوین فریبندهای، خون در دل کسانی میکنند که در خط مقدم جبهه تبیین قرار دارند!
🔸 کجفهمان:
در بزنگاههای مختلف برخی با فهم غلط و ناقص خود و پافشاری بر آن، بخشی از نیرو و توان جبهه انقلاب را مصروف کجفهمی خود کرده و توانی که باید صرف مقابله با دشمن اصلی شود، به ناچار در مواجهه با نیروهای به ظاهر خودی هدر میرود؛ بحثهای نظیر حذف ارز ترجیحی، الگوی مصرف ايرانیان، واکسن کرونا و... از جمله مواردی بودند که توان جبهه انقلاب در چاه کجفهمی برخی افراد ریخته شد!
💢 و بالاخره گفتنی است که نگارنده برای رفع چنین آفاتی که جهاد تبیین را تهدید میکند، هیچ راهحلی جز تخلق به اخلاق اسلامی سراغ ندارد.
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴 صفآرایی جریان "نفاق" در برابر "انفاق"
👤 #مدیر_عقال
🔹 مدتهاست که با مشاهده مواضع برخی فعالان رسانهای و شیوههای کنشگری آنان، در فکر آمادهسازی سلسله یادداشتهایی درباره نفاق و ویژگیهای منافقان بوده و به شرط حیات و توفیق، نوشتههایی را درباره این موضوع منتشر خواهیم کرد ولی به مناسبت نزدیکی به ایام انتخابات، بررسی یکی از ویژگیهای منافقان را -که این روزها در مقیاس فراوان قابل مشاهده است- مقدم میکنیم؛ برای این منظور از تاریخ صدر اسلام کمک خواهیم گرفت؛
🔸 حکومت اسلامی در زمان پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم، برای پیشبرد امور و اداره مملکت نیاز به انواع پشتیبانیهای مردمی اعم از مالی، جانی و... داشت؛ منافقان مدینه این احتیاج را به منزله روزنه امیدی تلقی کرده بودند که میتوانند از آن برای ضربه زدن به پیامبر و حکومت اسلامی استفاده کنند؛ به این صورت که تلاش داشتند در تبلیغات انبوه و زهرآگین خود، دیگران را از یاری رساندن به پیامبر پرهیز داده و همراهی مردم با حکومت اسلامی را -که نقطه قوت آن به شمار میرفت- به حداقل برسانند؛ در چنین وضعیتی، شناخت و تشخیص منافقان از مؤمنان واقعی اهمیت مضاعفی یافته و به همین مناسبت آیه ۶۷ سوره برائت نازل شد؛ خداوند در این آیه میفرماید: "مردان و زنان منافق همانند و مشابه يكديگرند؛ به كار زشت فرمان مىدهند و از كار نيك باز مىدارند و از انفاق در راه خدا خودداری میکنند؛ خدا را فراموش کردند و خدا هم آنان را [از لطف و رحمت خود] محروم کرد؛ یقیناً منافقان هستند که فاسقاند."
✅ توضیح این نکته ضروری است که اگرچه "انفاق" در اغلب موارد، درباره انفاق مالی به کار رفته است ولی موارد کاربرد آن در قرآن منحصر در انفاق مالی نیست؛ گاهی انسان با انفاق علمی، فقر معرفتی و دانشی در جامعه را از بین میبرد؛ گاهی با انفاق هستیِ خود در دفاع از کشور، فقر استقلال مملکت را از بین میبرد وگاهی نیز با انفاق مالی، فقر اقتصادی را ریشهکن میکند؛ لذا در ادبیات قرآن کریم هر اقدامی که منجر به پر شدن خلائی در جامعه اسلامی شود، انفاق محسوب میشود؛
🔹 به اصل یادداشت بازگردیم؛ برخلاف حکومتهای غیردینی که عمدتا متکی به کلانسرمایهداران و لابیهای خانوادگی هستند، تکیهگاه اصلی حکومت اسلامی پشتیبانی و حمایتهای مردمی میباشد؛ مردم در حکومتهای غیردینی، دغدغه چندانی برای دخالت در عمده تصمیمات کشور نداشته و موافقت یا مخالفت آنان نیز خلل چندانی در روند امور وارد نخواهد کرد؛ اما مردم در حکومت دینی و به واسطه مسئولیتی که دین بر عهده آنان نهاده است، دخالت و حساسیت بالایی نسبت به تصمیمات کشور داشته و البته همین ویژگی، منجر به اقتدارآفرینی برای نظام اسلامی در عرصه بینالمللی شده است؛ اگر چنانچه دخالت و حساسیت مردم در نظام اسلامی کاهش یابد، اقتدار کشور در برابر ابرقدرتهای دنیا نیز رو به کاستی خواهد گذاشت؛
🔸 تمرکز منافقین در چنین نظام مردمپایهای، جلوگیری از به حرکت درآمدن چرخ انفاق همگانی در ساحتهای مختلف میباشد؛ با زیر سوال بردن مواردی نظیر مالیات و رزمایش مواسات، از انفاق مالی ممانعت میکنند؛ انفاق علمی را با سنگاندازی در برابر جهاد تبیین به حاشیه میبرند؛ با حاکم نمودن فضای بیاعتمادی به کارگزاران نظام، مردم را از حضور در پای صندوقهای رأی منصرف کرده و از انفاق اقتدار جلوگیری میکنند و همین طور نمونههای فراوان دیگری که خارج از حوصله خواننده محترم است؛
💢 پرسش اساسی در این میان آن است که آیا بین کسانی که "تشویق به عدم شرکت در انتخابات" میکنند و کسانی که "عدم تشویق به شرکت در انتخابات" را در پیش گرفتهاند، تفاوتی هست؟