هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢 از رنجی که میبریم...
🔸 چرا «هرجا سخن از فساد است»، یک نام نیز نمایانگر است؟
#باهمبخوانیم
✴️ توضیح آنکه در خصوص بانکداری در مقایسه با سایر فعالیتهای بازار این تمایز اساسی وجود دارد که بانکداری (و امکان خلق پول توسط آنها) بر سرمایهای متکی است که بهکلی متفاوت از سایر کسبوکارهاست.
🔸 در تمامی فعالیتهای بازاری، وجود و بقای تولیدکننده و قابلیت کسب درآمد توسط وی ریشه در داشتههای او نظیر سرمایه اولیه، شناخت فن تولید (تکنولوژی)، اکتساب مواد اولیه، بهکارگیری نیروی کار و... دارد.
🔸 این فعالیتها معمولاً متکی به حمایت یا تضمین دولت نیستند. در این بین، بانکها مؤسساتی هستند که مهمترین داشتهی آنها سرمایهی اولیه، ساختمان، تجهیزات و... نیست، چه اینکه ارزش موجودی این داراییها در مقایسه با بدهیهای بانک (سپردهها) رقمی جزئی است.
🔸 عمدهی داراییهای بانک در ترازنامهی وی «تسهیلات اعطایی» است که یک دارایی غیرنقد و مؤجل است و هیچ تناسبی با بدهیهای وی (سپردهها) ندارد، بدهیهایی که تقریباً تمامی آنها در یک نقطه از زمان قانوناً قابل بازپسگیری هستند. با وجود عدم سنخیت بدهیها و داراییهایی بانک، او معمولاً از این بابت دچار ریسک و آسیب جدی نمیشود.
🔸 این وضعیت حاکی از آن است که بانک در بقا و کسب سود به پشتوانهای دیگر متکی است که چیزی غیر از داراییهای ثابت و سرمایهی اولیهی اوست و آن عبارت است از «اعتماد». در واقع «آنچه بانک را قادر به این میکند که در عین داشتن داراییهای غیرنقد و ذخایر ناکافی، بدهیها یی نقدشونده و کوتاهمدت داشته باشد، اعتماد عموم به اعتبار و مقبولّیت بدهی اوست».
⁉️حال سؤال اینجاست که این اعتماد و نتیجهی آن یعنی مقبولیت بدهی چگونه برای یک بانک حاصلشده و میشود؟
⁉️آیا این دستاورد، به مانند سایر کسب و کارهای بازار، محصول کارایی بنگاه و برخاسته از انباشت توفیقات او در یک بازار رقابتی است؟
✅ واقعیت آن است که اعتماد عمومی به بانک و در نتیجه مقبولّیت عمومی بدهی او که به وی امکان خلق پول میدهد، به میزان قابل توجهی به تضمینها و حمایتهای صریح و ضمنی حاکمیت بازمیگردد.
🔸 قواعدی که در رأس آنها تضمین سپردههای بانکی و در مرتبهی بعدی دسترسی انعطافپذیر بانک به ذخایر بانک مرکزی قرار دارد، حمایتهای دولت از ثبات و پابرجایی بانکها در شرایط عادی اقتصاد است؛ گذشته از اینها در شرایط بحرانی دولتها بارها برای نجات نظام پولی از فروپاشی (که میتواند منجر به فروپاشی کل اقتصاد شود) حمایتهایی بیش از حمایتهای معمول به عمل آورده و در مقابلِ سلب اعتماد از آنها بیتفاوت نمینشینند.
🔸البته این بدان معنا نیست که در صورت فقدان چنین حمایتها و تضمینهایی بانکداری هرگز قادر به خلق پول نخواهد بود، بلکه سخن بر سر درجهی توان خلق پول و ریسکهای متوجه بانک در صورت حذف تضمین و اطمینانبخشی از سوی دولت است. از این رو استدلال پرتکرار مخالفان مبنی بر اینکه «قدرت خلق پول» یک «دارایی اجتماعی» یا «حق عمومی» است و باید منافع حاصل از آن، در راستای نفع عمومی باشد، در نهایت اتقان و استحکام است.
☑️ در مجموع میتوان چنین نتیجهگیری کرد که «منافع بانکداری بهطور خالص متعلق به بانکداران نبوده، بلکه بخشی از این عواید به جامعه تعلق دارد».
نگارنده این استفاده از «حق عمومی» در راستای «نفع خصوصی» را تعبیر به «فساد قانونی» کرده، تعبیری که شاید به مذاق برخی خوش نیاید...
📌 همچون انار خون دل از خويش می خوريم غم پروريم، حوصله شرح قصه نيست!
▫️پایان.
#واقعیتهای_بانکی
#مقالهخوانی_با_نهضت
✍ علی مصطفوی و محمد قائد امینی(دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه امام صادق و پژوهشگر مرکز رشد)
https://eitaa.com/mesagh
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴از رنجی که میبریم...
🔸چرا «هر جا سخن از فساد است»، یک نام نیز نمایانگر است؟
#باهمبخوانیم
◀️ بخش دوم
✴️ شواهد تجربی به صراحت واقعیت تکاندهندهای را به ما نشان میدهد که برخلاف تصور رایج، بانکها از محل سپردهها وام نمیدهند؛ وامی که از بانک گرفته میشود پول شخص دیگر نیست، بلکه بانکهای تجاری رأساً سپردههای بانکی را خلق کردهاند. پس کار اصلی نهاد بانک، «خلق پول از هیچ» است، لذا بانکها برای وامدهی نیازی به سپردهها ندارند.
⁉️ پس پول بانکی چگونه خلق میشود؟
«پول بانکی» نوعی «بدهی» ترازنامهای بانکهاست که بهعنوان پول از آن استفاده میشود. همه این پولها، طی فرآیند حسابداری خلق میشوند.
🔘 در حال حاضر، سه نوع پول در اقتصاد جریان دارد:
1⃣ اسکناس و مسکوکات : اعدادی منقوش بر کاغذها یا فلزات مخصوص، که بیانگر بدهی ترازنامهای بانک مرکزی به مردم و دارندگان آنهاست. اینگونه پولها توسط بانک مرکزی چاپ میشود و پول رسمی حاکمیت بهشمار میآید.
2⃣ ذخایر : ارقامی که بیانگر بدهی ترازنامهای بانک مرکزی به دارندگان آنها (بانکهای تجاری) است. این نوع از پول که توسط بانک مرکزی خلق شده و پول رسمی حاکمیت بهشمار میآید، ماهیت حقوقی آن کاملاً مشابه ماهیت حقوقی اسکناس و مسکوکات است اما فقط میان بانک مرکزی با بانکها و همچنین بازار بین بانکی رواج دارد (نه در میان مردم و عوامل اقتصادی). ذخایر در حسابهایی تحت عنوان حساب ذخایر بانک مرکزی قرار دارند.
3⃣ سپردهها : ارقامی که بیانگر بدهی ترازنامهای و همچنین بدهی واقعی بانکهای تجاری به دارندگان آنهاست. سپردهها در حساب بانکهای تجاری جای دارند و توسط همین بانکها ــ اعم از خصوصی و دولتی ــ خلق میشوند و نوعی بدهی شبکهی بانکی به مردم و عوامل اقتصادی هستند.
✔️ نکتهی اول: بدهی ترازنامهای با بدهی واقعی فرق دارد. مثلاً اسکناس، بدهی بانک مرکزی است و در ترازنامه در طرف بدهی بانک مرکزی ثبت میشود، اما این بدهی بودن بیشتر یک اسم و لفظ حسابداری است، زیرا بدهی در معنای عرفی یعنی چیزی که طلبکار، بالاخره روزی آن را تسویه میکند. لیکن ما میدانیم که اسکناس هرگز با بانک مرکزی تسویه نمیشود. اما سپردههای بانکی بهعنوان بخش اصلی پول در جریان، دقیقاً و به معنی واقعی کلمه بدهی هستند؛ بدهیای که ماهیتاً در معرض تسویه میباشد (هر چند در عمل این کار صورت نگیرد).
✔️ نکته دوم: به مجموع پولهایی که توسط بانک مرکزی خلق شده، پول رسمی حاکمیت یا پایه پولی یا پول پرقدرت میگویند. نقدینگی شامل مجموع «اسکناس و مسکوکات در دست اشخاص» و «سپردههای بانکی» میگردد. با توجه به درصد محدود اسکناس و مسکوکات (کمتر از سه درصد کل نقدینگی) تقریباً باید گفت نقدینگی عبارت است از مجموع سپردههای بانکی. کل پولی که بانک مرکزی کشور از ابتدا تا خرداد 98 ایجاد کرده است رقمی در حدود 275 هزار میلیارد تومان است، در صورتی که نقدینگی در همین مدت بالغ بر 1980 هزار میلیارد تومان (بیش از 7 برابر پایه پولی) میباشد!
همچنین جالب و وحشتانگیز است که بدانیم تا پایان شهریور 98، نقدینگی در ایران به مرز 2100 هزار میلیارد تومان رسیده است. این عدد نسبت رقم نقدینگی در سال 1352 که برابر با 51.8 میلیارد تومان بوده است افزایش 40000 (چهل هزار) برابری را نشان میدهد، در حالی که در همین بازه، رشد اقتصادی حقیقی ما 2.5 برابر شده است؛ و دهشتناکتر اینکه در حال حاضر روزانه 1000 میلیارد تومان به نقدینگی افزوده میشود!
✔️ نکته سوم: هرگونه پرداخت بانکهای تجاری به عوامل غیربانکی، از راه خلق سپرده اتفاق میافتد. ارائه وام، اعطای بهره سپرده، بهای خرید دارایی واقعی یا اوراق بهادار و... مصادیق بارزی هستند که همگی آنها از مجرای خلق پول به وقوع میپیوندند.
▪️مثلاً آقای الف به یک بانک تجاری مراجعه کرده و میخواهد 20 میلیون تومان وام بگیرد. این بانک بهسادگی در طرف داراییهای ترازنامه سندی دال بر طلب بانک از آقای الف به ارزش 20 میلیون تومان ثبت، و در طرف بدهیهای ترازنامه هم سپردهای به اسم آقای الف در همان بانک ایجاد (خلق) میکند. بدین شکل یک وام جدید و یک سپرده جدید از «هیچ» خلق و به دو طرف دفتر حسابداری بانک افزوده شد. اگر دقت کرده باشید، بانکها از متقاضی وام میخواهد یک حساب باز کند تا سپرده حاصل از وامدهی در حساب مورد نظر واریز گردد. فیالواقع سپردهگذار و وامگیرنده در لحظه پرداخت وام، یک فرد هستند. برخلاف دیدگاه رایج، وامدهی نتیجه سپردهگذاری نیست، بلکه به عکس، «جذب سپرده» نتیجهی «وامدهی» است!» یعنی سپردههای حساب من و شما برای جذب ذخایر وامهایی است که بانکها قبلاً پرداخت کردهاند، نه اینکه وامها، همان سپردههایی هستند که ما پسانداز کردهایم.
▫️ادامه دارد...
#واقعیتهای_بانکی
#مقالهخوانی_با_نهضت
https://eitaa.com/mes
هدایت شده از mesaghمیثاق
🔴📢 از رنجی که میبریم...
🔸 چرا «هرجا سخن از فساد است»، یک نام نیز نمایانگر است؟
#باهمبخوانیم
◀️ بخش سوم
✴️ از مجموع مباحثی که در بالا بیان گردید میتوان نتیجه گرفت که علت اینکه بانکها در عمدهی فسادهای اقتصادی اعم از دزدی و اختلاسها نقشی اساسی دارند، بخاطر قدرت «خلق پول از هیچ» ای است که در نظام پولی ذخیره جزئی به پشتوانهی حاکمیت به آنها داده شده است.
🔸 این مسأله زمانی که نظارتهای مقامات ناظر اعم از بانک مرکزی و... نیز با ضعفی اساسی مواجه باشند، دو چندان میگردد.
🔸 توضیح بیشتر آنکه وقتی این قدرت به بانک داده شده که بدهیاش به عنوان پول محسوب گردد (یعنی میان مردم رواج یافته و پرداختها با آن انجام گردد) بانک میتواند بدون اینکه از حساب فردی کاسته شود، سپرده (پول) جدید ایجاد کند.
➕ فقط نکتهای که میماند این است که بانک باید این عمل را به نحوی انجام دهد که ترازنامهاش تراز بماند. برای دستیابی به این منظور، وقتی در طرف بدهیها سپردهای برای فرد الف ایجاد نمود، تعهد فرد الف را در سمت دیگر ترازنامه به عنوان دارایی ثبت میکند تا ترازنامه، تراز شود! یا اینکه در طرف داراییهای خود، داراییهای موهوم شناسایی و ثبت میکند تا در طرف بدهی خود بتواند سپرده (پول) بیشتری ایجاد (خلق) نماید.
🔸🔸 این مسأله که ما اصطلاحاً آن را خلق پول از هیچ مینامیم، بستری شده تا افرادی که قصد سوء استفاده و فساد دارند، از این قابلیت فسادانگیز این ماشین جادویی عصر ما استفاده کنند. پس دیدیم که چرا «هر جا سخن از فساد است، نام بانکی در آن میدرخشد»! در همین راستا جملهی مشهوری وجود دارد که «دزدان مبتدی، بانک میزنند اما دزدان حرفهای، بانک میزنند (تأسیس میکنند)»!
🔘 سطوح مختلف فساد در نظام بانکی
همانطور که گفته شد، اگر اخبار مربوط به فسادهای کلان را بررسی نماییم، در اکثر آنها میتوان ردپای بانکها را مشاهده نمود که علت آن را عرض نمودیم. اما در این جا قصد داریم از این جنبه هم فراتر رفته و به فساد بزرگتر بانک اشاره نماییم. به نظر میرسد بتوان از یک منظر، فساد بانک را به دو دسته تقسیم نمود:
🔸 الف) فساد غیرقانونی: سطح اول فساد به عموم اشخاص مرتبط با بانک برمیگردد که این نوع از فساد میتواند خرد و در سطح یک کارمند بانک باشد (مثلاً وقتی کارمند بانک به مشتری پیشنهاد ارائه فاکتور صوری برای اخذ اعتبار مینماید) یا در سطح کلان (وقتی مدیرعامل بانک به نهادهای زیرمجموعهی خود اعتبارهای کلان میدهد و آن مجموعهها از پس دادن این اعتبارات خودداری میکنند و بانک هم دائماً این مطالبات معوق را امهال میکند). ویژگی این سطح از فساد، غیرقانونی بودن آن است. یعنی هر چند بانک بستری مهیاست برای این فساد، اما درصورت اطلاع نهادهای ناظر و قضایی، با متخلفان و مفسدین برخورد میگردد (اینکه در عمل این کار صورت میگیرد یا خیر، بحث دیگری است).
🔸 ب) فساد قانونی! : اما سطح دوم فساد، حقی عمومی است که به بانکهای خصوصی داده شده است و آن حق خلق پول (ایجاد بدهی به عنوان سپرده) است. از آنجایی که خلق پول دارای اثرات توزیعی میباشد (که در اینجا مجال تفصیل نیست)، شخص یا نهادی که قدرت خلق آن را داشته باشد، میتواند به هزینهی آحاد جامعه (تورم)، درآمد را به سمت خود بازتوزیع نماید. ویژگی این سطح از فساد، قانونی بودن آن است!
#واقعیتهای_بانکی
#مقالهخوانی_با_نهضت
https://eitaa.com/mesagh