بیسوادی آمیخته با غرضورزی و تلاش مذبوحانه برای فاصلهگذاری بین نظام اسلامی و آیتالله سیستانی!
🔹یکی از کانونهای سمپاشی رسانهای علیه روابط مستحکم بین مقام معظم رهبری و آیتالله سیستانی، حلقه موسوم به #پسران_سارا_شریعتی بود که شامل جمعی جامعهشناسی خوانده با پسزمینههای سکولار و ظاهر انقلابی نماست!
🔹اینان ملغمهای از افکار شریعتی و چپگرایی سوسیالیستی و در عین حال آموزههای مکتبی لیبرالیستی اند و در عین حال خود را زبان به اصطلاح اسلام سنتی هویتگرا معرفی میکنند!
▫️این جوان از یک طرف شاگرد سارا شریعتی است، از طرف دیگر با حلقه جامعهشناسی خوانده های باقرالعلوم(ع) و بعضا با آقای پارسانیا آمد و شد دارد! از طرف دیگر مرید و دست پرورده زائری است(از تشکیلات خانه در دهه ۷۰ تا تشکیلات خیمه در دهه ۹۰) از دیگر سو در محافل حوزویان سکولار سرک میکشد!
از نهادهای مختلف نظام پروژه میگیرد و در عین ژست اپوزسیون و مخالف خوانی دارد!
🔹در زمان #احمدینژاد او از سازمان ملی جوانان #یواشکی پول گرفت برای راهاندازی یک نشریه پرخرج! اما بعدا در ۸۸ در قامت یکی از مسئولان ستاد میرحسین ظاهر شد!
خلاصه عجیباند این جماعت!
▫️جهت اطلاع #سکولارهای_سرگردان!
آرمان فلسطین تعلق به طیف خاصی از عالمان شیعی ندارد و به شهادت اسناد، چه قبل و بعد از آغاز مبارزات و چه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بعنوان یک آرمان مشترک مطرح بوده است.
تلاش های مذبوحانه و ادبیات سازی بی ریشه، حقیقت را عوض نمیکند.
آیتالله سیستانی در مورد فلسطین آنگونه میاندیشد که سایر آیات میاندیشند.
https://eitaa.com/mesagh
@mesagh
🌴🌴🌴
هدایت شده از mesaghمیثاق
توهین خوب، توهین بد!
استانداردهای دوگانه #سکولارهای_حوزوی در مواجهه با اهانت به مقدسات و بزرگان حوزه
#اختصاصی
بعد از انعکاس جهتدار و مغرضانه و تحریفآمیز بیانات ناصحانه آیتالله العظمی صافی گلپایگانی توسط رسانههای زنجیرهای غربگرا، طبعا به دلیل عدم انتشار صوت و فیلم و متن کامل بیانات آن مرجع معظم تقلید و نیز سابقه تحریفگری جریان رسانهای لیبرال مسلک، تفاسیر انحرافی از آن بیانات که تلویحا و بعضا تصریحا یک مرجع انقلابی و دلسوز را طرفدار سازش با آمریکا معرفی کرده بودند، توسط رسانههای رسمی نظام و نیز رسانههای شناسهدار جریان انقلابی واکنشی را در پی نداشت.
اما در این میان تنها یک یادداشت در مقام نقد آن بیانات منتشر شد؛ که فارغ از هر نوع قضاوت در مورد انگیزه نویسنده و یا حتی محتوای یادداشت، با ادبیاتی نامتعارف و غیرموجه و نامتناسب با شؤون مرجعیت، به تحریر درآمده بود.
طبعا این یادداشت نیز به دلایل کاملا مشخص، مورد توجه رسانههای رسمی و نیز رسانههای نشاندار جریان انقلابی قرار نگرفت و بازتاب خاصی نیافت.
اما از این مرحله به بعد، یک جریان خاص حوزوی (با سابقه فراوان در #دوگانهسازی بین مرجعیت و نظام)، تلاش کرد آن یادداشت را مستمسک تهاجم به جریان انقلابی قرار دهد و لذا بعد از انعکاس تحریفآمیز بیانات ناصحانه آن مرجع معظم تقلید، موج دوم فضاسازی رسانهای در این مرحله کلید خورد؛ اما اینبار با ژست طرفداری از ساحت مرجعیت و تلاش برای برچسبزنی به جریان انقلابی و متهم ساختن نظام اسلامی!
این موج رسانهای با سخنان جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی و بازتاب آن توسط #جماران(رسانه وابسته به آقای #سیدحسن_مصطفوی) کلید خورد و با یک بیانیه بدون امضای افراد مشخص(منسوب به جمعی از اساتید حوزه!) اوج گرفت!
طبیعی بود که بعد از وارد شدن ماجرا به فاز عملیات روانی و رسانهای علیه نظام، برخی نهادها و چهرههای اصیل و انقلابی نیز وارد شوند و به محکوم کردن آن یادداشت نامتعارف بپردازند که البته زمان و نوع و ادبیات ورود و منشأ پخت و پز برخی از بیانیهها و محتوای آن، جای بحث و بررسی دارد.
فارغ از روند این وقایع، توجه به کارنامه و پیشینه متناقض برخی از مدعیان دفاع از حریم مرجعیت، بسیار حائز اهمیت است و نباید در میانه این هیاهوی رسانهای گم شود!
جریان انقلابی بارها و بارها نشان داده که به تبع امام و رهبری از ادب اصیل اسلامی پیروی میکند و در نوشتار و گفتار خود حرمت مراجع دینی را حفظ میکند و هرآنجا که به این مقام شامخ جسارتی شود، پیشگام و پرچمدار دفاع از این جایگاه الهی است و در این زمینه برخورد گزینشی را خلاف اخلاق و شئون اسلامی میداند اما جریانی خاص در حوزه علمیه نه تنها از این منش اخلاقی پیروی نمیکنند بلکه با برخورد دوگانه، تنها در مواردی به مقابله برمیخیزند که فرد توهینکننده از همقطاران و همفکران خود نباشد!
خردهجریانی که در حوزه علمیه قم به عنوان سکولاریسم حوزوی شناخته میشود باید بداند که اشک تمساح برای کسی اعتبار و آبرو به وجود نمیآید و به صورت مشخص و این جریان پیش از پرداختن به دفاع از آیتالله العظمی صافی گلپایگانی میبایست بدهی سنگین سابق خود را به نبی اکرم صلی الله علیه و آله، حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و مراجع عظام تقلید و برخی بزرگان حوزه بپردازد چه آنکه در این سالهای اخیر در مقابل اهانتهای آشکار متعدد به ساحتهای قدسی ایشان، روزه سکوت گرفته است و از این طیف نه تنها کلامی برنیامد بلکه ای بسا با سکوت خود مهر تأییدی بر آن زدند و قلمهای سرکش این روزها محصول همان سکوت و بایکوت و برخوردهای دوگانه دیروز این حضرات است!
شاید مرور فهرست برخی از این اهانتها و جسارتها برای پرسشگری در مورد کارنامه #سکولارهای_حوزوی در دفاع از حریم معصومین(ع) و بزرگان دین کفایت کند!
اما فهرست بدهی جریان سکولار حوزوی و سکوت آنان در برابر جسارتهای گوناگون:
تجویز تخطئه و نقد امام زمان(عج) توسط حسن روحانی: 18دی1396
تحریف حسن روحانی نسبت به امام حسن(ع): 23مهر1399
توهین روزنامه الشرق الأوسط به آیتالله العظمی سیستانی: 13تیر1399
توهین مکرون به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله : 30مهر1399
اظهارات موهن مسیح مهاجری و ترسو و زیادهگو دانستن مراجع: اسفند1399
یادداشتهای طعنآلود و بعضا موهن سروش محلاتی نسبت به رهبری
توهین علنی عضو حلقه #پسران_سارا_شریعتی به مراجع عظام؛ با کلیدواژه «افول مراجع»: 20تیر1400
توهین به آیتالله جوادی آملی و متهم کردن ایشان به فقهفروشی و قرآنفروشی: مرداد1400
اهانتهای مکرر برخی اعضای تحریریه نشریه حریم امام به آیتالله یزدی و علامه مصباح
اهانت به مرحوم علامه حسنزاده و..
🔶پیافزود
بزرگترین اهانت به مراجع عظام، #مرجعسازی غیرضابطهمند و ناسازگار با اصالتهای حوزوی است!
توهین خوب، توهین بد!
استانداردهای دوگانه #سکولارهای_حوزوی در مواجهه با اهانت به مقدسات و بزرگان حوزه
#اختصاصی
بعد از انعکاس جهتدار و مغرضانه و تحریفآمیز بیانات ناصحانه آیتالله العظمی صافی گلپایگانی توسط رسانههای زنجیرهای غربگرا، طبعا به دلیل عدم انتشار صوت و فیلم و متن کامل بیانات آن مرجع معظم تقلید و نیز سابقه تحریفگری جریان رسانهای لیبرال مسلک، تفاسیر انحرافی از آن بیانات که تلویحا و بعضا تصریحا یک مرجع انقلابی و دلسوز را طرفدار سازش با آمریکا معرفی کرده بودند، توسط رسانههای رسمی نظام و نیز رسانههای شناسهدار جریان انقلابی واکنشی را در پی نداشت.
اما در این میان تنها یک یادداشت در مقام نقد آن بیانات منتشر شد؛ که فارغ از هر نوع قضاوت در مورد انگیزه نویسنده و یا حتی محتوای یادداشت، با ادبیاتی نامتعارف و غیرموجه و نامتناسب با شؤون مرجعیت، به تحریر درآمده بود.
طبعا این یادداشت نیز به دلایل کاملا مشخص، مورد توجه رسانههای رسمی و نیز رسانههای نشاندار جریان انقلابی قرار نگرفت و بازتاب خاصی نیافت.
اما از این مرحله به بعد، یک جریان خاص حوزوی (با سابقه فراوان در #دوگانهسازی بین مرجعیت و نظام)، تلاش کرد آن یادداشت را مستمسک تهاجم به جریان انقلابی قرار دهد و لذا بعد از انعکاس تحریفآمیز بیانات ناصحانه آن مرجع معظم تقلید، موج دوم فضاسازی رسانهای در این مرحله کلید خورد؛ اما اینبار با ژست طرفداری از ساحت مرجعیت و تلاش برای برچسبزنی به جریان انقلابی و متهم ساختن نظام اسلامی!
این موج رسانهای با سخنان جناب آقای #سیدمحمدجواد_علوی و بازتاب آن توسط #جماران(رسانه وابسته به آقای #سیدحسن_مصطفوی) کلید خورد و با یک بیانیه بدون امضای افراد مشخص(منسوب به جمعی از اساتید حوزه!) اوج گرفت!
طبیعی بود که بعد از وارد شدن ماجرا به فاز عملیات روانی و رسانهای علیه نظام، برخی نهادها و چهرههای اصیل و انقلابی نیز وارد شوند و به محکوم کردن آن یادداشت نامتعارف بپردازند که البته زمان، ادبیات و نحوه ورود، همچنین منشأ پخت و پز و محتوای برخی از بیانیهها، جای بحث و بررسی دارد(!)
فارغ از روند این وقایع، توجه به کارنامه و پیشینه متناقض برخی از مدعیان دفاع از حریم مرجعیت، بسیار حائز اهمیت است و نباید در میانه این هیاهوی رسانهای گم شود!
جریان انقلابی بارها و بارها نشان داده که به تبع امام و رهبری از ادب اصیل اسلامی پیروی میکند و در نوشتار و گفتار خود حرمت مراجع دینی را حفظ میکند و هرآنجا که به این مقام شامخ جسارتی شود، پیشگام و پرچمدار دفاع از این جایگاه الهی است و در این زمینه برخورد گزینشی را خلاف اخلاق و شئون اسلامی میداند اما جریانی خاص در حوزه علمیه نه تنها از این منش اخلاقی پیروی نمیکنند بلکه با برخورد دوگانه، تنها در مواردی به مقابله برمیخیزند که فرد توهینکننده از همقطاران و همفکران خود نباشد!
خردهجریانی که در حوزه علمیه قم به عنوان سکولاریسم حوزوی شناخته میشود باید بداند که اشک تمساح برای کسی اعتبار و آبرو به وجود نمیآید و به صورت مشخص و این جریان پیش از پرداختن به دفاع از آیتالله العظمی صافی گلپایگانی میبایست بدهی سنگین سابق خود را به نبی اکرم صلی الله علیه و آله، حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و مراجع عظام تقلید و برخی بزرگان حوزه بپردازد چه آنکه در این سالهای اخیر در مقابل اهانتهای آشکار متعدد به ساحتهای قدسی ایشان، روزه سکوت گرفته است و از این طیف نه تنها کلامی برنیامد بلکه ای بسا با سکوت خود مهر تأییدی بر آن زدند و قلمهای سرکش این روزها محصول همان سکوت و بایکوت و برخوردهای دوگانه دیروز این حضرات است!
شاید مرور فهرست برخی از این اهانتها و جسارتها برای پرسشگری در مورد کارنامه #سکولارهای_حوزوی در دفاع از حریم معصومین(ع) و بزرگان دین کفایت کند!
اما فهرست بدهی جریان سکولار حوزوی و سکوت آنان در برابر جسارتهای گوناگون:
تجویز تخطئه و نقد امام زمان(عج) توسط حسن روحانی: 18دی1396
تحریف حسن روحانی نسبت به امام حسن(ع): 23مهر1399
توهین روزنامه الشرق الأوسط به آیتالله العظمی سیستانی: 13تیر1399
توهین مکرون به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله : 30مهر1399
اظهارات موهن مسیح مهاجری: ترسو و زیادهگو دانستن مراجع: اسفند1399
یادداشتهای طعنآلود و بعضا موهن سروش محلاتی نسبت به رهبری
توهین علنی عضو حلقه #پسران_سارا_شریعتی به مراجع عظام؛ با کلیدواژه «افول مراجع»: 20تیر1400
توهین به آیتالله جوادی آملی و متهم کردن ایشان به فقهفروشی و قرآنفروشی: مرداد1400
اهانتهای مکرر برخی اعضای تحریریه نشریه حریم امام به آیتالله یزدی و علامه مصباح
اهانت به مرحوم علامه حسنزاده و..
🔶پیافزود
بزرگترین اهانت به مراجع عظام، #مرجعسازی غیرضابطهمند و ناسازگار با اصالتهای حوزوی است!