#داستانک | شهید چمران
◽️ای خدای بزرگ تو را شکر میکنم تا آنجا که زبانم گویا بود فقط کلمه حق را ادا کردم و تا آنجا که قدرتی در پایم بود در راه تو قدم برداشتم. | دلنوشتهی شهید چمران
#شهیدان | #مصطفی_چمران
💬 لطفا کامنت در قسمت"دیدگاهی بگذارید"
📲 لینک عضویت در کانال مصباح خانواده 507 :
🌐 t.me/mesbah_family507
🌐 eitaa.com/mesbah_family507
💥#داستانک💥
💠 عنوان داستان :شیشه وآیینه
جوان ثروتمندی نزد یک انسانی وارسته رفت و از او اندرزی برای زندگی نیک خواست. مرد او را به کنار پنجره برد و پرسید:
- "پشت پنجره چه می بینی؟"
- "آدمهایی که می آیند و می روند و گدای کوری که در خیابان صدقه می گیرد."
بعد آینه ی بزرگی به او نشان داد و باز پرسید:
- "در این آینه نگاه کن و بعد بگو چه می بینی."
- "خودم را می بینم."
- "دیگر دیگران را نمی بینی!"
آینه و پنجره هر دو از یک ماده ی اولیه ساخته شده اند، شیشه.
اما در آینه لایه ی نازکی از نقره در پشت شیشه قرار گرفته و در آن چیزی جز شخص خودت را نمی بینی. این دو شیئ شیشه ای را با هم مقایسه کن. وقتی شیشه فقیر باشد، دیگران را می بیند و به آنها احساس محبت می کند. اما وقتی از نقره (یعنی ثروت) پوشیده می شود، تنها خودش را می بیند. تنها وقتی ارزش داری که شجاع باشی و آن پوشش نقره ای را از جلو چشمهایت برداری تا بار دیگر بتوانی دیگران را ببینی و دوستشان بداری."
.┅༅𖣔 @mesbah_family507 𖣔༅═┅
┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅
🆔Instagram.com/mesbah_family507
✍💎
#داستانک
🔗زنی به مشاور خانواده گفت:
من و همسرم زندگی کم نظیری داریم ؛
همه حسرت زندگی ما رو میخورند.
سراسر محبّت, شادی, توجّه, گذشت و هماهنگی.
امّا سؤالی از شوهرم پرسیدم که جواب او مرا سخت نگران کرده است.
پرسیدم اگر من و مادرت در دریا همزمان در حال غرق شدن باشیم,
چه کسی را نجات خواهی داد؟
و او بیدرنگ جواب داد: معلوم است, مادرم را ؛
چون مرا زاییده و بزرگ کرده و زحمتهای زیادی برایم کشیده!
از آن روز تا حالا خیلی عصبی و ناراحتم به من بگویید چکار کنم؟
مشاور جواب داد:
🖇شنا یاد بگیرید! همیشه در زندگی روی پای خود بایستید حتی با داشتن همسر خوب......
به جای بالا بردن انتظار خود از دیگران ،توانایی خود را افزایش دهید...
#داستان_کوتاه
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈•
┅༅𖣔 @mesbah_family507 𖣔༅
┅═༅𖣔🌹🌹🌹𖣔༅═┅