eitaa logo
مصباح _خانواده ۶۰۶
157 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
409 فایل
💢مقام معظم رهبری(مد ظله العالی): 🍃امروز تنگه ی اُحد نظام ، خانواده است. 🔰اهداف ایجاد کانال‌: 📌اطلاع رسانی برنامه ها 📌انعکاس فعالیت ها 📌پیام های معنوی 🌐همراه ما باشید: eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📭ارتباط با ادمین: @faza_Majazy606
مشاهده در ایتا
دانلود
💠وقایع روز پنجم محرم الحرام💠 1⃣ در این روز عبیداللّه بن زیاد، شخصی بنام "شبث بن ربعی" را به همراه یك هزار نفر به طرف كربلا گسیل داد.(1) 2⃣ عبیداللّه بن زیاد در این روز دستور داد تا شخصی بنام "زجر بن قیس" بر سر راه كربلا بایستد و هر كسی را كه قصد یاری امام حسین علیه السلام داشته و بخواهد به سپاه امام علیه السلام ملحق شود، به قتل برساند. همراهان این مرد ۵۰۰ نفر بودند.(2) 3⃣ در این روز با توجه به تمام محدودیت هایی كه برای نپیوستن كسی به سپاه امام حسین علیه السلام صورت گرفت، مردی به نام "عامر بن ابی سلامه" خود را به امام علیه السلام رساند و سرانجام در كربلا در روز عاشورا به شهادت رسید.(3) ----------------------------- پی نوشت ها: 1. عوالم العلوم، ج۱۷، ص۲۳۷. 2. مقتل الحسین(مقرّم)، ص۱۹۹. 3. همان. 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز ششم محرم💠 از مهمترین اتفاقات روز ششم محرم سال 61 قمری: 1⃣ در این روز عبیداللّه بن زیاد نامه ای برای عمر بن سعد فرستاد که: من از نظر نیروی نظامی اعم از سواره و پیاده تو را تجهیز کرده ام. توجه داشته باش که هر روز و هر شب گزارش کار تو را برای من می فرستند. 2⃣ در این روز "حبیب بن مظاهر اسدی" به امام حسین (ع) عرض کرد: یابن رسول اللّه! در این نزدیکی طائفه ای از بنی اسد سکونت دارند که اگر اجازه دهی من به نزد آنها بروم و آنها را به سوی شما دعوت نمایم. 🌹 امام (ع) اجازه دادند و حبیب بن مظاهر نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترین ارمغان را برایتان آورده ام، شما را به یاری پسر رسول خدا دعوت می کنم، آنان پذیرفتند. و سپس مردان قبیله که تعدادشان به 90 نفر می رسید برخاستند و برای یاری امام حسین(ع) حرکت کردند. آنان در میان راه با 400 سواره از سپاه عمر سعد درگیر شدند، هنگامی که یاران بنی اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، پراکنده شدند و به قبیله خود بازگشتند و شبانه از محل خود کوچ کردند که مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد. 🌷 حبیب بن مظاهر به خدمت امام(ع) آمد و جریان را بازگو کرد. امام(ع) فرمودند: "لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ" ------------------------ پی نوشت: ۱.فیض الاسلام و وقایع الایام شیخ عباس قمی ۲.لهوف سید بن طاووس 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز هفتم محرم سال61💠 ✍ عمر بن سعد نامه‌ای بدین مضمون از عبیدالله دریافت کرد که: با سپاهیان خود بین امام حسین(ع) و اصحابش و آب فرات فاصله بینداز، به طوری که حتی قطره‌ای آب به امام (ع) نرسد،‌‌ ✅ یکی از آن‌ها فریاد زد:‌ ای حسین!... به خدا سوگند که قطره‌ای از این آب را نخواهی آشامید تا از عطش جان دهی! 🌺 حضرت فرمود: «خدایا! او را از تشنگی هلاک کن و هرگز او را مشمول رحمتت قرار مده.» حمید بن مسلم می‌گوید به چشم خود دیدم که نفرین امام(ع) عملی گشت. 🌷 امام حسین (ع) سپاه دشمن را چنین نفرین کرد: بار خدایا! باران آسمان را از اینان دریغ کن، و بر ایشان تنگی و قحطی (همچون سالهای قحطی یوسف در مصر) پدید آور و آن غلام ثقفی (حجاج بن یوسف) را بر ایشان بگمار تا جام زهر به ایشان بچشاند. زیرا آن‌ها به ما دروغ گفتند و ما را خوار ساختند و خداوند انتقام من و اصحاب و اهل بیت و شیعیان مرا از اینان بگیرد. ✅ تعداد نظامیانی که لباس و سلاح جنگی و حقوق از حکومت غاصب بنی امیه گرفته و به جنگ امام حسین(ع) آمده بودند را، بالغ بر ۳۰ هزار جنگجو نوشته‌اند. ---------------------------- پی نوشت: ۱. فیض الاعلام و وقایع الایام شیخ عباس قمی، ۲. مقتل الحسین(مقرّم)، ص۱۹۹. ۲. بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۶. 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز هشتم محرم الحرام💠 ✍ از مشهورترین وقایع روز هشتم محرم الحرام سال 61 هجری قمری، دیدار امام حسین (ع) با عمربن سعد و ارشاد او بود. اما طمع حکومت ری وی را فریفته بود. 🌺 امام حسین (ع) به او فرمود: بدان که تو از گندم ملک ری نخواهی خورد. عمر سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است. ✅ از دیگر وقایع این، روز تشنگی در خیمه‌ها بود. در این روز سپاه امام حسين (ع) و خاندانش در محاصره شديد قرار داشتند، و عطش بر آنان غلبه کرد. امام(ع) دستور داد، پشت خیمه زمين را حفر کنند؛ به اعجاز آبى پديدار گرديد امام حسين (ع) و اولاد رسول خدا (ص) و اصحاب همگى سيراب شدند و مشكها را پر كردند بعد چشمه غائب شد. 🌹حضرت سكينه (س) فرزند اباعبدالله الحسين (ع) مي‌گويد: شب نهم مهتاب فضاي خيمه امام را روشن كرده بود ديدم پدرم ميان جمعيت ايستاده و خطاب به ياران و همراهان مي‌فرمايد: اي مردم! هر كدام از شما كه مي‌تواند بر تيزي شمشير و ضربات نيزه‌ها صبر كند، با ما قيام نمايد وگرنه از ميان ما برود و خود را نجات دهد. ✅ سخنان امام به پايان نرسيده بود كه ياران همگي صدا زدند سوگند به خدا چنين نخواهيم كرد، بلكه جان، مال، زن و فرزندان خود را فداي تو خواهيم كرد. ------------------------------ وقایع الایام، ج5، ص27؛ مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص244. 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز نهم محرم سال ۶۱ ق💠 ✍ در روز نهم محرم سال ۶۱ شمر بن ذی الجوشن با نامه ای كه از عبیداللّه داشت، پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد. 👹 شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود، از عبیداللّه بن زیاد امان نامه ای برای خواهر زادگان خود و از جمله حضرت عباس (ع) گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت. 👹 شمر نزدیك خیام امام حسین (ع) آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی (ع)كه مادرشان ام البنین بود) را طلبید. آنها بیرون آمدند، شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفته ام. آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟ 🌕 در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس (ع) امام (ع) را باخبر كرد. امام حسین (ع) فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد، بر اسب خود سوار شو و از آنان بپرس كه چه قصدی دارند؟ حضرت عباس(ع) رفت و خبر آورد كه اینان مي گویند: یا حكم امیر را بپذیرید یا آماده جنگ شوید. 🌺 امام حسین (ع) به عباس فرمودند: اگر مي توانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم. خدای متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم. 🌷 حضرت عباس (ع)نزد سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این در درخواست تردید داشت. سر انجام فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت مي دهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه مي سپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت. ------------------------------ پی نوشت: ۱. وقایع الایام، ج5، ص27؛ ۲. مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص244. 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز دهم محرم الحرام سال ۶۱ ق💠 ✍ در روز دهم محرم سال 61 هجری، امام حسین (ع) با یارانشان نماز صبح را به جماعت خواندند و سپس با آنها چنین سخن گفتند: « خدا به شهادت من و شما فرمان داده است. بر شما باد صبر و شکیبایی را پیشه خود سازید ». امام حسین (ع) در روز عاشورا زهیر بن قین را فرمانده راست سپاه و حبیب بن مظاهر را فرمانده چپ سپاه گماردند و پرچم را به دست برادرشان حضرت عباس (ع) سپردند. ✅ گرچه سپاه دشمن به خیمه ها نزدیک می شد ولی حضرت فرمان تیراندازی ندادند؛ چون می فرمودند که دوست ندارم آغاز گر جنگ با این گروه باشم. عمربن سعد تیر را بر کمان نهاد و به سوی یاران امام (ع) انداخت و گفت: گواه باشید که اول کسی بودم که به سوی لشکر حسین تیر انداختم. سپس سپاهیان عمربن سعد تیر بر کمان نهاده و از هر طرف یاران امام حسین (ع) را نشانه گرفتند. امام (ع) فرمودند: « یاران من بپا خیزید و به سوی شهادت بشتابید. خدا شما را بیامرزد ». ✅ در حمله اول بالغ بر 40 تن شهید شدند و سپس یاران باقیمانده هر کدام به نوبت به تنهایی به میدان رزم شتافته و به شهادت می رسیدند. هنگام نماز ظهر، امام بدون توجه به تيرهاى دشمن به نماز ايستاد، عمرو بن قرظة به اتفاق چند تن از اصحاب امام در پيش روى امام ايستادند و سينه خود را سپر ساختند تا نماز امام به پايان برسد و بعد از آن نوبت به خاندان بنی هاشم رسید و آنها نیز شربت شهادت را نوشیدند. امام حسین (ع) که یکه و تنها مانده بودند، نگاهی به اجساد مطهر شهدا نمودند و آنها را صدا می کردند. ✅ حضرت برای وداع آخرین به سوی خیام رفتند. سپس در برابر دشمن قرار گرفتند و شجاعانه جنگیدند. دشمن از هر طرف ایشان را محاصره کرده بود، ناگهان تیری سه شعبه به قلب مبارک ایشان اصابت کرد و در حالیکه نشان یکصد و چند تیر و نیزه بر پیکرشان بود نقش بر زمین شدند و روح مبارکشان به ملکوت اعلی پیوست و آن هنگام بود که شیون زنان، کودکان و حتی فرشتگان الهی بلند شد. ---------------------------- پی نوشت: ۱. وقایع الایام، ج۵، ص۲۷. ۲. مقتل الحسین، خوارزمی، ج۱، ص۲۴۴. ۳. الارشاد، ج۲، ص۷۷ تا ۸۴. 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز یازدهم محرم سال۶۱ ق💠 ✍ «ابن سعد» تا حدود ظهر روز يازدهم به دفن اجساد پليد كوفيان مشغول بود. پس از اتمام كار در حالى كه پيكر پاك فرزند رسول خدا (ص) و ياران پاكبازش در زير آفتاب رها شده بود، دستور داد سرهاى ديگر شهداى كربلا را از بدن ها جدا كنند و به قصد تقرّب به ابن زياد و گرفتن جايزه با خود به كوفه ببرند. اين سرهاى پاك كه مجموع آنها با سر امام عليه السلام به ۷۲ سر نورانى مى رسيد بين قبائل تقسيم شد و به سوی کوفه حرکت داده شد. ✅ از دشوارترين لحظات تاريخ كربلا، كه در عظمت و سنگينى با همه آسمانها و زمين برابرى مى كند، لحظه وداع جانسوز قافله اسيران با بدن هاى پاره پاره شهيدان است. دشمنان، اسيران دلسوخته را بر شتران بدون جهاز سوار کردند و از كنار آن پيكرهاى پاك شهيدان عبور دادند، همان پيكرهاى غرقه به خونى كه يكجا همه عزّت و مظلوميت را در خود جمع و خلاصه كرده بودند. ✅ حضرت زینب(س) با ديدن پيكر به خون آغشته برادر، رو به آسمان كرد و گفت: «أَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ هذا الْقُرْبانَ؛ خدايا اين قربانى را قبول فرما!» اين جمله چون پتكى بر سر دشمن فرود آمد و كوس رسوايى آنها را به صدا درآورد. ✅ سپس خود را به امام سجاد (ع) رساند و او را تسلى بخشيد و آينده كربلا و عاشورا را آنگونه كه ما امروز بعد از حدود ۱۴ قرن می بينيم دقيقاً ترسيم كرد، آرى قلب نازنين زينب(س) می دانست كه اين آغاز كار است هر چند تاريك دلان بنی اميّه و منافقان آن را پايان كار مى پنداشتند. ----------------------------- پی نوشت: ۱. عاشورا ریشه ها، انگیزه ها، رویدادها و پیامدها، ص۵۴۴- ۵۴۶ ۲. مقتل الحسین مقرم، ص ۳۰۷ 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز دوازدهم محرم سال ۶۱ق؛ ورود اهل بیت(علیهم السلام) به کوفه💠   ✍ چون به ابن زیاد خبر رسید که اهل بیت(علیهم السلام) به کوفه نزدیک شده اند امر کرد سرهاى شهداء را که عمر بن سعد از پیش فرستاده بود خارج کرده و نزد اهل بیت(علیهم السلام) ببرند و در کوچه و بازار بگردانند تا سلطنت یزید بر مردم معلوم شود. ✅ مردم کوفه چون از ورود اهل بیت(علیهم السلام) خبردار شدند از کوفه بیرون آمدند و اهل بیت(علیهم السلام) را سوار بر شتران وارد کوفه نمودند در حالى که زنان کوفه براى تماشا بالاى بامها رفته بودند. زنى از بام صدا زد: من اىّ الاسارى انتنّ. شما از کدام مملکت و قبیله هستید؟ گفتند: نحن اسارى آل محمد(صلى الله علیه وآله). چون آن زن این را شنید هر چه چادر و مقنعه داشت درآورد و بر ایشان پخش نمود. مخدّرات گرفتند و خود را با آنها پوشانیدند. 💧سهل گوید: چون وارد کوفه شدم، دیدم بوق مى زدند و پرچمها را افراشته بودند که ناگاه لشکر وارد شد، و سرهاى شهداء را که بر فراز نیزه نصب کرده بودند، آوردند. صداى ضجه و ناله برخاست و سرهاى شهدا را كه بر فراز نيزه نصب كرده بودند آوردند در پيش سرها، سر مبارك امام حسين(ع) مثل ماه مى درخشيد. 🌺 سر امام(ع) در نوک نیزه آیه مبارکه را تلاوت مى نمود: اَمْ حَسِبْتَ أَنّ أَصْحابَ الْکَهْفِ وَ الْرَقیمِ کانُوا مِنْ ایاتِنا عَجَباً، سهل گوید: گریه کنان گفتم: یا ابن رسول اللّه رأسک اعجب، یعنى تکلّم رأس شریف تو از قصه اصحاب کهف و رقیم عجیب تر است. سپس حضرت زینب(علیها السلام) مردم را امر به سکوت نمود و شروع به خواندن خطبه اى نمود.(1) -------------------------------- 1- حوادث الایام، صفحه 42. 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز سیزدهم محرم سال 61 ق؛💠 ♻️ الف) ایراد خطبه ها در کوفه؛ ✍ هنگام ورود کاروان اسرا به کوفه حضرت زینب(س) و فاطمه صغری دختر امام حسین(ع) و ام کلثوم دختر امام علی(ع) و امام سجاد(ع) هر کدام با خطبه های پر هیمنه، دست به افشاگری علیه بنی امیه زدند. ✅مجموع این خطبه های آتشین که مشتمل بر بیان یک سلسله حقایق تاریخی است، لرزه بر اندام جنايتكاران بنى اميّه افكند و پايه هاى كاخ حكومت غاصبانه آنها را متزلزل ساخت و بذرهاى انقلاب را بر ضد اين حكومت جبار و جائر در قلوب مردم كوفه و شام پاشيد.(1) ♻️ ب) اسرا اهل بیت (علیهم السلام) در مجلس ابن زیاد؛ ✍ پس از آنکه اسرا و سرهای مقدس را در کوفه گردانیدند، ابن زياد سرمست از غرور پيروزى و براى قدرت نمايى، در كاخ خود نشست و اجازه ورود همگانى داد. سپس دستور داد، سر امام حسين (ع) را آورده و در برابرش قرار دهند و آنگاه فرمان داد كه زنان حريم حسينى و كودكانش را وارد كنند. در اینجا ابن زیاد به سر مقدس آن حضرت جسارت نمود که با پاسخ کوبنده حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) مواجه شد(2) 1⃣ پاسخ کوبندۀ شیرزن کربلا حضرت زینب کبری (س) به ابن زیاد: 🌺 حضرت زينب(س) در مجلس ابن زياد در پاسخ به آن مرد سفّاك بى رحم و خطرناك، با يك دنيا شجاعت فرمود: «ما رَأَيْتُ إِلّا جَميلًا؛ جز خوبى (و شجاعت و عظمت) در كربلا نديدم». «هؤُلاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْقَتْلَ، فَبَرزُوا إلى مَضَاجِعِهِمْ ...؛ آنها گروهى بودند كه شهادت در سرنوشت شان رقم زده شده بود و به آرامگاه ابدى خود شتافتند و به زودى در دادگاه عدل الهى در برابر آنها ظاهر خواهى شد».(3) عبيداللَّه بن زياد با شنيدن اين سخنان خشمگين شد و درماندگى خود را احساس كرد(4) 2⃣ جواب دندان شکن امام سجاد(ع)به ابن زیاد: 🌷 امام سجّاد(س) وقتى وارد مجلس ابن زياد شد، بين امام(ع) و او گفتگوى شديدى رخ داد به طورى كه ابن زياد دستور داد گردن امام (ع) را بزنند. زينب (س) شجاعانه جلوى آنها را گرفت، بعد امام (ع) خطاب به ابن زياد فرمود: آيا مرا به مرگ تهديد مى كنى؟«اما عَلِمْتَ أَنَّ القَتْلَ لَنا عادَةٌ وَكَرامَتنا مِنَ اللَّهِ الشَّهادةُ؛ آيا ندانسته اى كه كشته شدن يك كار عادى و معمولى براى ماست، و كرامت و افتخار ما از جانب خدا، شهادت است».(5) 👹ابن زياد كه پس از این گفت و گوها، كاملًا شكست خورده بود، دستور داد اهل بیت (علیهم السلام) را با غل و زنجیر وارد زندان کوفه کردند.(6) ---------------------------- پی نوشت: (1) زهرا برترین بانوی جهان، ص142 (2) عاشورا ريشه ها، انگيزه ها، رويدادها، پيامدها، ص576 (3) همان، ص 577 (4) بحارالانوار؛ ج45، ص116 (5 و 6) گفتار معصومين(علیهم السلام) ؛ ج 2 ؛ ص176و 579 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز پانزدهم ماه محرم‌الحرام سال ۶۱ ه.ق💠   ✍ در روز پانزدهم محرم‌الحرام سال ۶۱ ه.ق عبیدالله بن زیاد با ارسال نامه ای به یزید بن معاویه، از نحوه برخورد با اهل حرم امام حسین (علیه السلام) کسب تکلیف نمود . ✅ بنابر اقوالی در این روز، به دستور عبیدالله بن زیاد، سرهای مطهر شهدای کربلا توسط ماموران ابن زیاد، از کوفه به سمت شام حرکت داده شدند. 📗 وقایع الایام، ص۲۸۱. 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز نوزدهم محرّم الحرام سال ۶۱ق. ♻️ حركت كاروان اسيران كربلا از كوفه به طرف شام ✍ يزيد ملعون در جواب نامه عبيدالله بن زياد به او دستور داد تا كاروان اُسراي كربلا را به همراه سرهاي مطهر شهدا به شام بفرستد.از اين رو در روز نوزدهم محرم سال 61 هـ .ق. اين كاروان از كوفه به طرف شام حركت كرد. البته برخي نقل كرده‌انـد كه ابن زياد زن‌ هاي غير هاشميه در كاروان اُسرا را با شفاعت اقوامشان آزاد کرد و فقط زن‌هاي هاشميه براي اسارت به شام برده شدند. 📚 الوقایع الحوادث، ج4، ص114. 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄
💠وقایع روز اول ماه صفر سال 61 ق 💠 ✍ سرانجام در روز اول ماه صفر سال 61 ق، اُسراى خاندان اهل بیت(علیهم السلام) را پس از گردش در شهرها و آبادى ها همراه با سرهاى شهدا، از کوفه به منطقه شام رساندند. وقتى که نزدیک دمشق رسیدند، ام کلثوم از شمرخواست که آنها را از دروازه اى که کمتر محلِّ اجتماع مردم است، وارد شهر کنند و همچنین سرهاى شهدا را از محمل ها دور نمایند، تا مردم متوجه آن سرها شوند و نوامیس خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) را نظاره نکنند؛ ولى شمر برخلاف خواسته آن حضرت، دستور داد که سرها را دقیقاً در میان محمل ها حرکت دهند تا جلب نظر بیشترى کند! ✅ نخست آنها را کنار دروازه ساعات، نگه داشتند و مردم با طبل و شیپور، شادى کنان و کف زنان به استقبال کاروان اسیران آمدند. در مقاتل آمده که چون اسرا را وارد شام کردند، یزید در قصر خود در مکانی مشرف بر «جیرون» (مکانى نزدیک مسجد اموى) نشسته بود، و کاروان اسیران و سرهاى شهدا را نظاره مى کرد. ✅ اوضاع شام و جوّ آن براى اهل بیت (علیهم السلام) بسیار سخت و دشوار بود و آنقدر به امام سجاد و اهل بیت (علیهم السلام) در آنجا سخت گذشت که این بیت شعر از آن حضرت نقل شده است: «فَیالَیْتَ لَمْ اَنْظُرْ دِمَشْقاً وَلَمْ اَکُنْ * یَرانی یَزیدُ فِى الْبِلادِ اَسِیرُهُ» اى کاش چشمم به دمشق نیفتاده بود و یزید مرا با این وضع در اسارت نمى دید. 📗 مقتل الحسين مقرّم، ص 348. 🔰همراه ما باشید: ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@eitaa.com/mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📲@mesbah_family606 ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄ 📱@http://instagram.com/mesbah_family606?utm_medium=copy_link ┄┅✼🍃🌺🍃✼┅┄