eitaa logo
مصباح خانواده ۸۰۰
240 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
3.9هزار ویدیو
286 فایل
ارتباط با روابط عمومی فقط در پیامرسان ها ۰۹۳۳۵۴۲۳۲۹۲ ارتباط با ادمین @Farhang800
مشاهده در ایتا
دانلود
📙 ـ کتاب 📚 عنوان کتاب: سلاله اطهر ✍️ نویسنده: سید رضا موسوی محبوبی 🏡 ناشر: دلیل ما 📖 صفحات: ۳۱۲ صفحه 📗 معرفی کوتاه این کتاب در دو فصل به شرح و بسط شخصیت والای حضرت علی اکبر (ع) پرداخته و با ریزنگری‌های دقیق نویسنده‌ی محترم، ابعاد زیبایی را تبیین شده که به بعضی از آنها اشاره می‌شود. 📖 قطعه کوتاه کتاب سلاله ابراهیم، شباهت به پیامبر (ص)، شباهت به امیرالمومنین (ع)، نسب فاطمی، جایگاه علی اکبر در خانواده، لقب اکبر، مناقب اخلاقی، مقام یقین و تسلیم، ارتباط خاص با امام مجتبی (ع)، توجه ویژه پدر، ساقی آب در کربلا، اذان گوی حرم، رد امان نامه، کرنش دشمن در برابر او، ملازم و محافظ سیدالشهداء (ع)، مشابهت به عمو، ممسوس در ذات خدا، اوّلین شهید از بنی هاشم، مقام شهادت، ماجرای وداع، شهادت و مقتل … 🪴
📙 ـ کتاب 📚 عنوان کتاب: کاشف دریاهای نور: زندگی‌نامه داستانی علامه محمد باقر مجلسی ✍️نویسنده: یوسف یزدیان وشاره 🏡 ناشر: به‌نشر 📖 صفحات: ۶۵ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب نام اثر، برگرفته از عنوان مشهورترین اثر ملامحمدباقر مجلسی (بحار‌الانوار) است. این اثر که روایتگر زندگینامه داستانی علامه محمدباقر مجلسی مؤلف کتاب بحارالانوار، متفکر دینی اهل اصفهان است. او در این کتاب بصورت اجمالی به بیان مقاطع زندگی علامه مجلسی (از کودکی تا بزرگسالی و رحلت)، شیوه‌های تربیتی، کتاب‌ها و تألیفات، دغدغه‌های ایشان برای دین اسلام پرداخته است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب پدرآمرزیده، او هنوز خیلی کودک است! همسالانش الان در خواب ناز هستند ! واقعا نمیشناسی اش؟ می شناختم که نمیپرسیدم مومن خدا! ایشان محمد باقر، پسر ملا محمد تقی هستند. 🪴 https://rubika.ir/mesbah_family800 http://eitaa.com/mesbah_family800 https://rubika.ir/mesbah_family800 http://eitaa.com/mesbah_family800
4_5825631101275606724.pdf
حجم: 29.27M
📕زن خوشبخت ✍اسکات هالتزمن
📚 عنوان کتاب: خداحافظ سالار ✍️ نویسنده: حمید حسام، جمشید طالبی 🏡 ناشر: انتشارات روایت ۲۷ بعثت 📖 صفحات: ۴۴۸ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب کتاب خاطرات پروانه چراغ‌نوروزی؛ همسر سرلشکر شهید حاج حسین همدانی است. شروع داستان از سال ۱۳۹۰ است که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه، به آن شهر می‌برد. بعد از بازگشت، خانم چراغ‌نوروزی شروع به نوشتن خاطرات کودکی خود می‌کند. زندگی شهید همدانی پر بود از حادثه، مجروحیت و کارهای بزرگی که ناشناخته مانده‌است. بخشی از کتاب به نقش شهید همدانی در تاسیس سه لشکر سپاه و ماموریت‌های متعدد و در نهایت دفاع از حرم در سوریه می‌پردازد. همه این‌ها در کنار شنیدنی‌های قصه‌ی حرم و مقابله با تکفیری‌ها در این کتاب جمع شده‌است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب از نزدیک آرامگاه بوعلی رد شد، آمبولانس ها آژیرکشان به محل انفجار می رفتند و مردم سراسیمه جابه‌جا می شدند. چند تا لودر هم به محل اصابت موشک می رفتند. راننده آهی از ته دل کشید و گفت: «یعنی کسی از زیر آوار زنده در میاد؟» چیزی نگفتم. به چاله قام دین رسیدم. عمه و دخترش زیرزمین، نشسته بودند... https://eitaa.com/mesbah_family800
📚 عنوان کتاب: خورشید غائب ✍️ نویسنده: حسین نوری، رضا استادی 🏡 ناشر: کتاب جمکران 📖 صفحات: ۱۰۶ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب این کتاب مختصر نجم الثاقب پیرامون حضرت مهدی (عج) است. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب «شیخ صدوق روایت کرده از ابوصلت هروی که گفت: پرسیدم از حضرت رضا(علیه‌السلام) که چیست علامت قائم شما چون خروج نماید؟ فرمود: «علامت آن است که در سن پیر باشد و به صورت جوان تا به مرتبه‌ای که نظرکننده به آن حضرت گمان برد که در سن ۴۰ سالگی است یا کمتر از ۴۰ سالگی. و دیگر از نشانه‌های آن حضرت این است که گذشت شب‌ها و روزها بر آن حضرت، پیری بر آن جناب، راه نیابد تا زمانی که اجل آن سرور در رسد.» امام صادق(علیه‌السلام) فرمود: «هیچ معجزه‌ای از معجزات پیغمبران و اوصیای ایشان نیست، مگر آنکه ظاهر خواهد گردانید، خدای تعالی، مانند آن را به دست قائم ما به جهت اتمام حجت بر اعدا.» https://eitaa.com/mesbah_family800
📙 📚 عنوان کتاب: شهاب دین ✍️ نویسنده: زهرا باقری 🏡 ناشر: شهید کاظمی 📖 صفحات: ۲۱۶ صفحه 📗 معرفی کوتاه کتاب نویسنده در این اثر سعی کرده است با قلمی ساده و به دور از تکلف وقایع مهم زندگی آیت الله مرعشی را به تصویر بکشد. این کتاب خواننده را با آیت الله سید شهاب الدین مرعشی همراه می‌کند و به نجف، کربلا، سامرا، تبریز، تهران و قم می‌برد. 📖 قطعه‌ی کوتاه کتاب زمستان شده بود؛ کنار آبگیری در اطراف نجف نشسته بود. قیل ‌و ‌قال پرندگان مهاجر، سرمای هوا را از یادش می‌برد. آمده بود پی جمع کردن چوب برای سوزاندن. غیر از شاخه‌های خشکیدۀ نخل چیزی پیدا نکرد. چند روز بود سرما تحمل‌ناپذیر شده بود و در حجره نه نفتی داشت و نه زغالی. دست‌خالی از کنار آبگیر برگشت. سر راه به وادی‌السلام رفت و بر مزار پدر و مادر فاتحه خواند و از آن‌ها خواست گشایشی در کارش ایجاد کنند. 🪴 🆔 @mesbah_family800