فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔘 « گول قرآن خواندن »
و نهجالبلاغه خواندن افراد را نخورید
⏪ « امام خمینی (ره) »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
⚪️ ۲۴ ذیحجه ( روز مباهله )
🔘 « داستان مباهله »
⬅️ گروهی از مسیحیان نجران
همراه با چند تن از علما و اسقفهایشان
مانند «عاقب» و «سید» برای تحقیق پیرامون
حضرت محمّد صلّی الله علیه و آله و سلّم
و مباحثه و مناظره با او به مدینه آمدند
و به خدمت حضرت رسیدند
و مناظره را شروع کردند
آنها ضمن سخنان خود
عیسی علیه السّلام را پسر خدا
معرفی نمودند و دلیل آنها همان
تولد حضرت عیسی علیه السّلام بدون پدر بود
خداوند در پاسخ آنها اظهار می دارد که داستان حضرت عیسی ع نزد خداوند
همچون داستان حضرت آدم(ع)
است که او را از خاک آفرید
یعنی اگر عیسی(ع) پدر نداشت
آدم (ع) هم پدر و مادر نداشت و اگر
بنا باشد که عیسی(ع) را به خاطر آن ویژگی پسر خدا بدانند، باید درباره آدم ع نیز
چنین عقیده ای داشته باشید
بلکه آدم اُولیٰ است
درحالی که هر دو نفر مخلوق خدا هستند
و خداوند با قدرت خود آنها را به طور
غیر معمول آفریده است
آنان این پاسخ را که واقعاً
مستدلّ و منطقی بود نپذیرفتند
و لذا پیامبر ص به دستور خداوند
آنها را به «مباهله» دعوت کرد
به این صورت که آنها عزیزان خود مانند
فرزندان و زنان و جانهایشان را بخوانند و
اینها نیز چنین کنند و روبروی هم قرار
بگیرند و هر دو گروه دست به دعا
بردارند و در پیشگاه خدا تضرع
و زاری نمایند و طرف دیگر را
نفرین کنند و لعنت خدا را
بر دروغگویان قرار بدهند
⬅️ وقتی پیامبر ص آنها را به مباهله
دعوت کرد و آنها اطمینان خاطر و
ثبات قدم پیامبر را دیدند از او
یک شب مهلت خواستند
تا در این باره بیندیشند
آنها به قرارگاه خود برگشتند
و راجع به پیشنهاد پیامبر
با همدیگر مشورت کردند
اسقف بزرگ آنها گفت:
فردا بنگرید اگر محمّد(ص) با نزدیکان
و خانواده خود برای مباهله آمد از
مباهله با او خودداری کنید ولی
اگر با اصحاب خود آمد
با او مباهله کنید
⬅️ هیات نمایندگی مسیحیان
وقتی به حضور پیامبر (ص) آمد
دیدند او برای مباهله بیرون آمده است
در حالی که عبایی از موی سیاه
بر دوش داشت
حسین (ع) در آغوش آن حضرت بود
و دست حسن (ع) را در دست داشت
و فاطمه (ع) در پی او حرکت می کرد،
علی (ع) نیز پشت سر فاطمه(ع)
حرکت می کرد،
و پیامبر (ص) به آنها می گفت:
هر وقت من دعا کردم
شما آمین بگویید
اسقف نجران
رو به همراهان کرد
و گفت:
ای گروه نصارا !
من چهره هایی را می بینم
که اگر دست به دعا بردارند و از
خداوند بخواهند که کوه را از جا بکند،
فوراً خواهد کند!
پس با او مباهله مکنید که
هلاک می شوید و بر روی زمین تا روز
قیامت یک مسیحی باقی نخواهد ماند
سپس
رو به پیامبر کردند و گفتند:
ای ابو القاسم !
تصمیم ما این است که
با تو مباهله نکنیم .....
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
🔘 نزول آیه تطهیر و آیه ولایت
در روز ۲۴ ذیحجّه ( روز مباهله ) :
☑️ در این روز نیز آیه تطهیر (۳۳ احزاب)
در فضیلت اهل بیت علیهم السّلام ،
و
⚪️ آیه ولایت :
⬅️ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذینَ آمَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ راکِعُونَ
[۵۵ مائده]
در شأن امیرالمؤمنین علیه السّلام که در حال
رکوع انگشتری خود را به سائل داد نازل شد که همواره موجب فخر شیعیان است.
☑️ نقل شده در همین روز رسول خدا صلّی الله علیه وآله همان چهارتن همراهان خود را در زیر عبایِ موئی و مشکین رنگِ خود ، گردآورد و این آیه را تلاوت نمود (آیه تطهیر) :
⬅️ «إِنَّما یُریدُ اللهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً»
(۳۳ احزاب)
این رویداد از فضائل اهل بیت علیهم السّلام محسوب شده و به عنوان دلیلی برای اثبات این امر که :
🔘《 اصحاب کساء 》خمسه آل عبا :
محمّد و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم الصّلاة و السّلام میباشند ، استفاده می شود .
💠 @mesbah_sadeghin_ir
°
🔘 « آثار رفیق خوب و فهمیده »
⏪ « به نقل از داستانهای آموزنده »
⬅️ از قدیم گفتن اگه کسی رو
خواستی بشناسی باهاش همسفر شو
با یکی از دوستام تازه آشنا شده بودم
چندبار بهم گفته بود یه سفر با هم بریم
تا یه روز بهم گفت فردا میخوام برای انجام
کاری برم شیراز اگر میای راهی شو صبح میام
دنبالت
سر وعده اومد در خونه مون
سوئیچ ماشینشو دو دستی تعارف
کرد گفت بفرما شما رانندگی کنید
گفتم ممنون
حالا خسته شدی من می شینم
⬅️ رسیدیم عوارضی اتوبان
خواستیم از دکه یه چیز
خوردنی برا تو راه بگیریم
دو تا دکه بود
گفت
بیا از اون یکی بخریم
گفتم:
این که نزدیکتره ؟!!!
گفت:
چون اون کمی دورتر دکه زده مشتری نداره
از اون بگیریم تا کسب اونم بگرده
⬅️ همانجا بهش گفتم کاش دو تا مسافر
سوار کنیم هزینه بنزین در بیاد
گفت:
این مسافرکش ها منتظر مسافرن
گناه دارن، روزیشون کم میشه
بین راه یه مسافر فقیری دست بلند کرد
اونو سوار کرد
مسیرش کوتاه بود
پول که ازش نگرفت
5هزار تومن هم بهش داد
گفتم
حداقل پول نمیدادی بهش
مجانی سوارش کردی
گفت
من این پنج تومانو
میخواستم بندازم صدقه
خوب زودتر رسید به دست مستحقش
⬅️ رسیدیم شيراز
پشت چراغ قرمز یه بچه 10ساله
چندتا دستمال کاغذی داشبردی دستش بود
گفت 4 تا 5هزارتومن
4تا ازش خرید
گفتم
رفیق زیاد نیست
گفت
بیا دوتاش برای تو
رفتی تهران بذار تو ماشین خراب نمیشه
گفت:
میخواستم روزیش تامین بشه
گناه داره تو آفتاب وایساده
جلو شاهچراغ هم
از یه بچه یه کتاب دعا خرید
⬅️ در برگشتن از زیارت
یه پیرمرد دستگاه وزنه (ترازو) جلوش بود
یه کم رد شدیم
یه دفعه برگشت گفت
میای خودمونو وزن کنیم؟
گفتم:
من وزنمو میدونم چقدره
گفت:
باشه منم میدونم
اگه همه مثل من و تو
اینجوری باشن این پیرمرد
روزیش از کجا تامین بشه؟!!!
گفتم:
باشه یه پولی بهش بده بریم
گفت:
نه، غرورش میشکنه، میشه گدایی
اینجوری میگه کاسبی کردم
⬅️ یادمه در طول سفر اگه میخواستم
در مورد یکی حرف بزنم
بحث رو عوض میکرد
میگفت
شاید اون شخص راضی نباشه در
موردش حرف بزنیم و غیبتش رو کنیم
سرتونو درد نیارم کل سفر
از این کارها زیاد انجام داد
حساب کردم کل خریداش
به 100 هزارتومانم نرسید
اما کلی آدمو خوشحال کرد
خیلی درس ها به من داد که
بیش از صد هزار تومان می ارزید
⬅️ میدونین شغل رفیق من چه بود؟
برق کش، لوله کش، تعمیرکارِ
یخچال و کولر و آبگرمکن بود
و یه مغازه کوچک داشت
میدونین چه ماشینی داشت؟
پرایدِ 85
میدونین چن سالش بود؟
34 سال
میدونین من چه کاره بودم؟
کارمند بانک بودم
باغ هم داشتم
میدونین چه ماشینی داشتم؟
206 صندوق دار
کلک زدم گفتم خرابه
که اون ماشینشو بیاره
⬅️ دوستم
یه جمله گفت
که به دلم نشست:
« دستهایی
که برای رضای خدا
کمک میکنن مقدس تر از
لبهایی هستن که فقط دعا میکنن »
بنده مخلص خدا بودن
به حرکت است نه ادعا کردن
⬅️ بعضیها بزرگوار به دنیا اومدن
تا دیگران هم ازشون چیزایی یاد بگیرن
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔳 « سلام ای هلال غبار آلود »
⏪ « میثم مطیعی »
🏴 سلام ای هلال غبار آلود
دوباره چه بی تاب و غمگینی
اشاراتی از روضه ها با توست
چنان طاق ابروی خونینی
شده زمین و زمان، به یاد او نوحه خوان
شده آسمان، خیمه ی ماتم او
تپش های دل های ما، میاندار بزم عزا
چه جانانه دل میبرد پرچم او
محشر بر پاست/ دوباره شرح ماتم
شرحه شرحه/ دل تمام عالم
آه از حزنِ هلال تو، محرّم
🏴 ( یا ثارالله مولا حسین مظلوم )
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔳 « حب الحسین اجننی »
⏪ « سید مجید بنی فاطمه »
⬅️ نوبت غم میشود ، تکیه علم میشود
خانه ی دل های ما، مثل حرم میشود
حُرم حرارت داغ عزای تو در رگ و خونم حسین
مثل زهیر و جناده و عابس، گرم جنونم حسین
🏴 شیرین تر از جان منی
حب الحسین اجننی
با دل و جان آمدیم، سینه زنان آمدیم
مثل حبیب و وهب، پیر و جوان آمدیم
چایی روضه و خاک حسینیه زنده کند مرده را
گریه برای تو می کند احیا، هر دل افسرده را
🏴 تاب و تب و سینه زنی
حب الحسین اجننی
بر در تو خادمم، عبد بنی هاشمم
محو علی اکبر و، دل شده ی قاسمم
آمده ام که به رحمت واسعه، عرض ارادت کنم
در یَم گریه ی گریه کنانت، غسل شهادت کنم
🏴 در موج خون بت شکنی
حب الحسین اجننی
💠 @mesbah_sadeghin_ir
50.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°
🔘 « ارباب هوای نوکرش را دارد »
داستان تکاندهندهٔ عشق به امام حسین (ع)
⏪ از زبان مبین رستمیان
در برنامه ی « حسینیه معلی »
۱۶ تیر ۱۴۰۳
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
°
⬅️ قالَ علی بن الحسین(ع):
💠 امام زین العابدین(ع) فرمودند:
لا يَوْمَ كَيَوْمِ الْحُسَيْنِ (ع)
هیچ روزی مانند روز [شهادت] حسین (ع) نیست
اِزْدَلَفَ عَلَيْهِ ثَلاثُونَ أَلْفَ رَجُلٍ
که سی هزار نفر علیه او جمع شدند
يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ مِنْ هٰذِهِ الْأُمَّةِ
و همه گمان میکردند از این امت هستند
كُلٌّ يَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِدَمِهِ
و همه میخواستند با ریختن خون او به خدا نزدیک شوند
وَ هُوَ بِاللّٰهِ يُذَكِّرُهُمْ فَلَا يَتَّعِظُونَ
در حالی که حسین(ع) آنها را نصیحت می کرد، اما تاثیری نداشت
حَتّىٰ قَتَلُوهُ بَغْياً وَ ظُلْماً وَ عُدْوانا
تا اینکه او را از روی سرکشی و ظلم و دشمنی کشتند
📓 « امالی شیخ صدوق، ص۴۶۳ »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
|🏴
🏴| « لا یَومَ کَیَوْمِکَ یا اَبا عَبدِالله »
⬅️ أَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مَوْلاىَ
▫️وَ عَلَى الْمَلآئِکَةِ الْمُرَفْرِفینَ حَوْلَ قُبَّتِکَ
▫️اَلْحافّینَ بِتُرْبَتِکَ
▫️اَلطّـآئِفینَ بِعَرْصَتِکَ
▫️اَلْوارِدینَ لِزِیارَتِکَ
💠 سلام بر تو اى مولاى من
▫️و بر فرشتـگانى که بر گِرد بارگاه تو پر مى کشند
▫️و اطراف تربتـت اجتماع کردهاند
▫️و در آستان تو طواف مى کنند
▫️و براى زیارت تو وارد مى شوند
⬅️ لَقَدْ قَتَلُوا بِقَتْلِکَ الإسْلامَ
💠 همانا با کشتن تو اسلام را کشتند
⬅️ وَ عَطَّلُوا الصَّلوٰةَ وَ الصِّیامَ
💠 و نماز و روزه (خدا) را بدون یاور رها نمودند
⬅️ وَ نَقَضُوا السُّنَنَ وَ الأحْکامَ
💠 و سنتها و احکام (دین) را از بین بردند و شکستند
⬅️ وَ هَدَمُوا قَواعِدَ الایمانِ
💠 و پایههاى ایمان را منهدم نمودند
⬅️ وَ حَرَّفُوا آیاتِ الْقُرْءانِ
💠 و آیات قرآن را تحریف کردند
⬅️ وَ هَمْلَجُوا فِى الْبَغْىِ وَالْعُدْوانِ
💠 در (وادىِ) جنایت و عداوت پیش تاختند
📓 « زیارت ناحیه مقدسه »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
ahamiat-majales-seyedo-shohada-bandani.mp3
4.18M
🔳 « اهمیت مجالس عزاداریِ »
سیّد الشّهداء اباعبدالله الحسین (ع)
⏪ « حجت الاسلام بندانی »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
60.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°
چه کس بیدار کرده دختری که گرمِ رؤیا بود
که در گلزار سرسبز پدر محوِ تماشا بود
🔳 « روضه حضرت رقیه (س) »
⏪ « حاج محمد نبوی »
⬅️ کجا رفته؟ کجا عمه؟ همین لحظه، همین جا بود
همین حالا، همین دلخسته در آغوش دریا بود
همین حالا کنارم بود و از غمها رهایم کرد
دوباره جان به من داد و رقیه جان صدایم کرد
نیامد بر لبم لبخند و از غمها دلم پوسید
به جبرانش پدر با گریه لبهای مرا بوسید
دوباره دستِ گرمش را به دُورِ گردنم انداخت
نگاهی بر رُخِ زرد و کبودیِّ تنم انداخت
دویدم کودکانه باز هم دنبال من میکرد
لب خشکش به هم خورد و سؤال از حال من می کرد
رقیه دخترم خوبی؟ بیا بابا در آغوشم
اگر دردِ دلی داری بگو آهسته در گوشم
تو هر جایی که میرفتی، من از بالای نی دیدم
تو هر دفعه زمین خوردی، تو را از دور بوسیدم
زمین خوردی و چشمم را به گریه باز میکردم
تو را از روی نیزه با نگاهم ناز میکردم
من از بالای نی خون گریه میکردم به احوالت
خبر دارم چه شد آن شب که خونین شد پر و بالت
دعا کردم به احوالت، دعایی تو به حالم کن
اگر در راه صد دفعه کتک خوردی حلالم کن
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
⬅️ سبزهٔ خط تو دیدیم و ز بستان بهشت
به طلبکاری این مهر گیاه آمدهایم
🔘 هر خبری هست درِ خانهٔ
امام حسین علیه السلام است
💠 « حجت الاسلام برنا »
⬅️ اعتقاد صحیح، و هرچه قلب
انسان از صفات زشت خالیتر باشد
که صفات شیطانی بیرون برود
و صفات الهی در قلب وارد شود
معرفت بیشتر میشود
▫️حجابها میان انسان و
میان امام حسین علیه السلام
برداشته می شود
⬅️ داستان جواب سلام امام حسین (ع)
به یک جوان
به خاطر خدمت خاص
به پدر و مادر از کار افتاده و فقیرش
در بردن آنها در شب های جمعه به کربلا
⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللهِ
وَعَلَی الْاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ
امام حسین علیه السلام
خورشیدی است که همه زمین
و آسمان را روشن کرده است
⬅️ داستان بابا چراغ، مداحی که
سی هزار شعر بلد بود و در مجلسی
که می خواست بخواند از یادش رفت
به هنگام پیری مرانم ز خویش
که صرف تو کردم جوانی خویش
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
°
🔳 امام حسين عليه السلام :
⬅️ يا عَبّاسُ إركَبْ ،
▫️ بنَفسي أنتَ يا أخي
💠 اى عبّاس ، [بر اسب] سوار شو ؛
▫️جانم فدايت اى برادرم!
📓 « الإرشاد ، ج 2 ، ص 90 »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
🔳 امام حسین علیه السلام:
💠 خدا مى داند که من
▫️نمازِ براى او
▫️و تلاوت کتابش (قرآن)
▫️و راز و نیازِ فراوان
▫️و استغفار را دوست دارم.
┄┅✿🍃❀🔘❀🍃✿┅┄
⬅️ عمرسعد لعنة الله علیه براى گرفتن بیعت اجبارى و یا کشتن امام و یارانش در عصر تاسوعا فرمان حمله را صادر کرد.
▫️با این فرمان هزاران تن سواره و پیاده به سمت اردوى اباعبدالله(علیه السلام) روانه شدند،
▫️صداى همهمه آنها در بیابان کربلا پیچید و به گوش لشکریان امام(علیه السلام) رسید.
▫️حضرت عبّاس بن على(علیه السلام) محضر امام(علیه السلام) شرفیاب شد و عرض کرد:
«اى برادر! دشمن بدین سو مى آید».
▫️امام حسین(علیه السلام) برخاست و فرمود:
⬅️ «یا عَبّاسُ! اِرْکَبْ بِنَفْسِی أَنْتَ ـ یا أَخِی ـ حَتّى تَلْقاهُمْ فَتَقُولَ لَهُمْ: ما لَکُمْ؟ وَ ما بَدالَکُمْ؟ وَ تَسْأَلْهُمْ عَمّا جاءَ بِهِمْ»؟؛
💠 اى عبّاس! جانم به فدایت اى برادر!
▫️سوار شو و برو از آنها بپرس!
▫️هدف آنها چیست؟ چه روى داده است؟ و بپرس: چه دستور تازه اى به آنان داده شده؟
▫️ «قمر بنى هاشم» حضرت عبّاس علیه السلام، با بیست سوار که زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر از جمله آنان بودند، در برابر سپاه دشمن آمد و پرسید:
«شما را چه شده است؟ و چه مى خواهید؟».
▫️گفتند:
به تازگى فرمان امیر به ما رسیده است که به شما بگوییم یا حکم او را بپذیرید [به طور کامل تسلیم شوید] یا آماده کارزار باشید.
▫️حضرت عبّاس علیه السلام فرمود:
«شتاب مکنید تا نزد [برادرم] ابى عبدالله(علیه السلام) بروم و پیام شما را به ایشان برسانم».
▫️آنان پذیرفتند و گفتند:
«پیام ما را به ابى عبدالله(علیه السلام) برسان و پاسخش را به ما ابلاغ کن».
▫️عبّاس(علیه السلام) به تنهایى نزد امام(علیه السلام) برگشت و ماجرا را به عرض رساند
▫️و همراهانش همانجا (در برابر سپاه دشمن) ماندند و به نصیحت سپاه ابن سعد پرداختند.
▫️هنگامى که عبّاس(علیه السلام) پیام ابن سعد را به عرض امام(علیه السلام) رساند،
▫️امام(علیه السلام) به برادر خطاب کرد و فرمود:
⬅️ «اِرْجَعْ اِلَیْهِمْ فَاِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تُؤَخِّرَهُمْ إِلى غُدْوَة وَ تَدْفَعَهُمْ عَنَّا الْعَشِیَّةَ لَعَلَّنا نُصَلِّىَ لِرَبِّنَا اللَّیْلَةَ وَ نَدْعُوهُ وَ نَسْتَغْفِرُهُ، فَهُوَ یَعْلَمُ أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّ الصَّلاةَ لَهُ وَ تِلاوَةَ کِتابِهِ وَ کَثْرَةَ الدُّعاءِ وَ الاِسْتِغْفارِ»؛
💠 نزد آنان برگرد، چنانچه توانستى از آنان بخواه که جنگ را تا سپیده دم فردا به تأخیر بیاندازند و یک امشب را مهلت بگیر، تا در این شب به درگاه خداوند نماز بگذاریم و به راز و نیاز و استغفار بپردازیم. خدا مى داند که من نمازِ براى او و تلاوت کتابش (قرآن) و راز و نیازِ فراوان و استغفار را دوست دارم.
▫️عبّاس(علیه السلام) سوار بر اسب به سمت دشمن برگشت و هنگامى که رو در روى سپاه قرار گرفت، به آنان خطاب کرد و فرمود:
«اى مردم! ابا عبدالله(علیه السلام) یک امشب را از شما مهلت مى خواهد».
▫️پس از این سخن، در میان سپاهیان عمر بن سعد گفتگوهایى ردّ و بدل شد تا آن که عمرو بن حجّاج زبیدى گفت: سبحان الله! به خدا سوگند! اگر اینان از مردم دیلم (کفّار) بودند و از تو چنین تقاضایى مى کردند، سزاوار بود که بپذیرى.
▫️قیس بن اشعث گفت:
«درخواست آنها را بپذیر، به جانم سوگند! که آنان بیعت نخواهند کرد و فردا با تو خواهند جنگید».
▫️ابن سعد گفت:
به خدا سوگند! اگر بدانم که چنین کنند هرگز این شب را به آنان مهلت نمى دهم!
▫️در روایتى از على بن حسین(علیه السلام) آمده است که فرمود:
فرستاده عمرسعد نزد ما آمد و در جایى که صدایش به گوش مى رسید ایستاد و گفت:
«ما تا فردا به شما مهلت مى دهیم، اگر تسلیم شدید شما را نزد عبیدالله بن زیاد خواهیم برد و اگر سر باز زدید، از شما دست نخواهیم کشید».
📓 « تاریخ طبرى، ج 4، ص 315-316 »
▫️بحارالانوار، ج 44، ص 391-392
(با مختصر تفاوت)
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
ziarat-nahie-moghadase.mp3
27.9M
🔳 قرائت متن
زیارت ناحیه مقدسه
🏴 سوگواره ی امام زمان
عجّل الله تعالی فرجه الشّریف
▫️ بر جد بزرگوارشان
اباعبدالله الحسین علیه السلام
┄┅✿🍃❀🏴❀🍃✿┅┄
⬅️ ...فَلَئِنْ أَخَّرَتْنِى الدُّهُورُ
وَ عاقَنی عَنْ نَصْرِکَ الْمَقْدُورُ
وَ لَمْ أَکُنْ لِمَنْ حارَبَکَ مُحارِباً
وَ لِمَنْ نَصَبَ لَکَ الْعَداوَةَ مُناصِباً
فَلَاَنْدُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَسآءً
وَ لَاَبْکِیَنَّ لَکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً
حَسْرَةً عَلَیْکَ، وَ تَأَسُّفاً عَلى ما دَهاکَ وَ تَلَهُّفاً
حَتّى أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصابِ، وَ غُصَّةِ الاِکْتِیابِ...
💠 ...اگرچه زمانه مرا به تأخیر انداخت
و مقدرات الهى مرا از یارى تو بازداشت
و نبودم تا با آنان که با تو جنگیدند بجنگم
و با کسانیکه با تو اظهار دشمنى کردند خصومت نمایم
(درعوض) صبح و شام بر تو شیون میکنم
و به جاى اشک براى تو خون گریه میکنم
از روى حسرت و تأسف و افسوس بر مصیبتهائى که بر تو وارد شد
تا جائى که از فرط اندوه مصیبت و غم و غصه و شدت حزن جان سپارم...
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
زیارت ناحیه مقدسه با ترجمه.pdf
300.7K
🔳 متن زیارت ناحیه مقدسه
▫️ با ترجمه
💠 @mesbah_sadeghin_ir
زیارت-ناحیه-مقدسه-نگارش-آسان.pdf
1.02M
زیارت ناحیه مقدسه با ترجمه
نگارش آسان
هدایت شده از مصباح الصادقین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🏴 « لبیک یا حسین (ع) »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
°
⬅️ داریم با حسین حسین پیر می شویم
خوشحال از این جوانی از دست رفته ایم
💠 @mesbah_sadeghin_ir
35.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°
🔳 السَّلامُ عَلَيْکَ يا اَبا عَبْدِ الله
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ
🔘 « قضیه منقول از آشیخ علی اکبر ترک »
روضه خوان مجلس روضه بین الحرمین
💠 « حاج محمد نوروزی »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔳 « بانوی صبر »
▫️صبر و عزتِ حضرت
زینب سلام الله علیها
💠 « حجت الاسلام عالی »
⬅️ قدْ عَجِبَتْ مِنْ صَبْرِکَ مَلآئِکَةُ السَّماواتِ
💠 همانا فرشتگان آسمانها
از صبر و شکیبائى ات به شگفت آمدند.
⬅️ لقب شَریکةُ الحسین
برای حضرت زینب سلام الله علیها
ترویج دین اگرچه به خون حسین شد
تکمیل آن به موی پریشان زینب است
┄┅✿🍃❀🏴❀🍃✿┅┄
🔘 فرازی از خطبه کوبندهٔ
حضرت زینب سلام الله علیها در
مجلس یزید علیه اللعنة والعذاب
⬅️ أ مِنَ الْعَدْلِ يَا ابْنَ الطُّلَقاءِ
▫️تخْديرُكَ حَرائِرَكَ وَ إِماءَكَ
▫️و سَوْقُكَ بَناتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبايَا
▫️قدْ هَتَكْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَيْتَ وُجُوهَهُنَّ
▫️تحْدُو بِهِنَّ الْأَعْداءُ مِنْ بَلَدٍ إِلىٰ بَلَدٍ؟! ...
💠 آیا این عدالت است، ای پسر کفار آزاد شده
▫️که زنان و کنیزان تو پشت پرده باشند
▫️و دختران رسول خدا را به اسیری
اینسو و آنسو بکشانی
▫️حجابشان را بدری و چهرهشان را نمایان کنی
▫️و دشمنان از شهری به شهری
ببرندشان؟!...
📓 « بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۳۴ »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
°
⬅️ ملاحبیب کاشانی(ره)
در تذکرة الشهداء نقل می کند:
🔳 از امام سجاد(ع) پرسیدند:
▫️سخت ترین
مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟
💠 امام(ع) در پاسخ سه بار فرمودند:
🏴 « اَلشّام، اَلشّام، اَلشّام! »
┄┅❅❁❅┅┄
⬅️ طبق روایت دیگر
امام سجاد علیه السلام
به نعمان بن منذر مدائنی فرمود:
🔳 در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند
▫️که از آغاز اسیری تا آخر
▫️چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود
از جمله آنکه فرمود:
⬅️ زنهای شامی از بالای بامها
آب و آتش بر سر ما می ریختند
آتش به عمامهام افتاد
و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند
نتوانستم آن را خاموش کنم
عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید
و سرم را نیز سوزاند
⬅️ دیگر اینکه
از طلوع خورشید تا نزدیک غروب
در کوچه و بازار با ساز و آواز
ما را در برابر تماشای مردم
گردش دادند و میگفتند:
▫️« ای مردم! بکُشید اینها را که
در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند! »
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از مصباح الصادقین
🏴
🔳 « هفت مصیبت »
▫️جانسوز شام از زبان
▫️امام سجاد علیه السلام
⬅️ در روایت آمده
از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:
▫️سخت ترین مصائب شما
در سفر کربلا کجا بود؟
▫️در پاسخ سه بار فرمودند:
▫️اَلشّام، اَلشّام، اَلشّام!
🔳 امان از شام، امان از شام، امان از شام
┄┅✿🍃❀🏴❀🍃✿┅┄
⬅️ طبق روایت دیگر
امام سجاد علیه السلام
به نعمان بن منذر مدائنی فرمود:
🔳 در شام
هفت مصیبت بر ما وارد آوردند
▫️که از آغاز اسیری تا آخر
چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
1) ستمگران در شام
▫️اطراف ما را به شمشیرهای برهنه
▫️و استوار کردن نیزهها احاطه کردند
▫️و بر ما حمله مینمودند
▫️و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند
▫️و ساز و طبل میزدند
2) سرهای شهداء را در میان
▫️هودجهای زنهای ما قرار دادند
▫️سر پدرم و سر عمویم عباس(ع) را
▫️در برابر چشم عمههایم
▫️زینب و ام کلثوم(ع) نگهداشتند
▫️و سر برادرم علی اکبر
▫️و پسر عمویم قاسم(ع) را
▫️در برابر چشمان خواهرانم
▫️سکینه(س) و فاطمه(س)
▫️میآوردند و با سرها بازی میکردند
▫️و گاهی سرها به زمین میافتاد
▫️و زیر سم سُتوران قرار میگرفت
3) زنهای شامی از بالای بامها
▫️آب و آتش بر سر ما می ریختند
▫️آتش به عمامهام افتاد و چون
▫️دستهایم را به گردنم بسته بودند
▫️نتوانستم آن را خاموش کنم
▫️عمامهام سوخت و آتش به
▫️سرم رسید و سرم را نیز سوزاند
4) از طلوع خورشید تا نزدیک غروب
▫️در کوچه و بازار با ساز و آواز
▫️ما را در برابر تماشای مردم
▫️گردش دادند و میگفتند:
« ای مردم! بکُشید اینها را که
در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
5) ما را به یک ریسمان بستند و با این حال
▫️ما را در خانه یهود و نصاری
▫️عبور دادند و به آن ها میگفتند:
« اینها همان افرادی هستند که پدرانشان
پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند
و خانههای آنها را ویران کردند
امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.»
6) ما را به بازار برده فروشان بردند و
▫️خواستند ما را به جای غلام و کنیز
▫️بفروشند ولی خداوند این موضوع را
▫️برای آن ها مقدور نساخت
7) ما را در مکانی جای دادند که
▫️سقف نداشت و روزها از گرما
▫️و شبها از سرما، آرامش نداشتیم
▫️و از تشنگی و گرسنگی
▫️و خوف کشته شدن
▫️همواره در وحشت و اضطراب
▫️به سر میبردیم
📓 « تذكرة الشهداء »
▫️ملاحبيب كاشانی(ره)
💠 @mesbah_sadeghin_ir
هدایت شده از ندای حسینی🚩
80.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
🔊فیلم و صوت شب اول محرم ۱۴۰۳🏴
🚩 انواع شرک به خداوند متعال
شرک آشکار و خفی
🔽حکمت تشکر از خلق
🚩 روضه:شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین ع ('۱۳)
🔰حجت الاسلام والمسلمین برنا
۱۸'⏰
۱۴۰۳-۰۴-۱۶🗓
#کم_حجم
《تلگرام،ایتا》
🏴 @nedayhosseini
صوت🔻
eitaa.com/nedayhosseini/3657
هدایت شده از کانال رسمی حضرت آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی-ره
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°
🔘 « سرمایهٔ اشک چشم »
⬅️ حضرت سیدالشهدا (ع) قتیل العبراته
من یه موقع تو ذهنم اومد که خب اصلاً
مسئله ی اشک چشم چیز عجیبیه
حضرت رضا علیه السلام
قتیل العبرات نیست که
چه خاصیتی داره وقتی که
میخواستن بِیان از مدینه طیبه
برای مشهد اونوقت فامیل را جمع کنند
برام گریه کنید؟
برای آدم محسوسه
وقتی یه غصهای داشته باشه
یک کسی بیاد تعزیت بگه
گریه می کنه باز میشه
و داره
⬅️ الهی اعوذ بک من عین لا تدمع
و بطن لایشبع و عمل لاینفع و صلاة لا ترفع
عمل آدم میکنه و لکن از کجا که...؟
پناه به تو می برم خدایا
از چشمی که گریه نکنه
قساوت دله، قساوت قلبه
آدم گاهی هرچی
میخواد گریه کنه نمیتونه
اما این گریه وسیله ی خیلی خوبیه، عجیبه
⬅️ ارحم من راس ماله الرجاء و سلاحه البکاء
دعای کمیل میخونیم
گریه عجیب سرمایهٔ عجیبیه
کسی خداوند اشک بهش بده
خصوصاً این ایام محرم بتونند گریه کنند
#منتخب_کلام ۲۵
💠 فهرست منتخب کلام
💠 @sadeghin_ir