هدایت شده از بسیج دانشجویی دانشگاه مازندران
🔻بریده باد...
یادداشتی برای این ایام " شهادت حضرت زهرا (س) "
🔹واقعیت آن است که متاسفانه از فاطمهای که برخی تریبون داران محافل مذهبی معرفی می کنند تا فاطمهای که پیامبر اکرم و امیر المؤمنین در ثنایش سخنها گفتهاند فاصله زیاد است. بلاشک فاطمه، فاطمه است اما این فاطمهای که غالباً این روزها از آن می شنویم فاطمه نیست. فاطمهای که خلاصه شود در گزاره هایی چون: دَر، دیوار، کوچه، مسمار، آتش، هیزم و در پایان هم احساس ترحمی و.. همه فاطمه نیست. فاطمهای که اهل قعود است و نه قیام. اشکال آن است که از پشت در رفتن بگوییم اما از چرایی آن نگوییم.
🔸منبرها و مرثیههایی که از همه چیز میگویند اما از خطبه انقلابی و صریح فاطمه در منکوب کردن برخی اعاظم، علما، انصار و مهاجرین چیزی نمیگویند. از «الجارثم الدار» فاطمه که بیانگر مسئولیتاجتماعی و لزوم کنشگریهای اجتماعی میباشد سخنی گفته نمیشود، از خانمی که تک تک به در خانه انصار و مهاجرین رفت و از اصلح بودن علی گفت و اندکی در بیان حق مصلحت سنجی نکرد و حاضر نشد مصداق روایت «الساکت اخو الراضی» شود حرفی زده نمی شود ، از بانویی که سیلی خورد و هزینه داد تا امر به معروف و نهی از منکر را تا ابد الدهر به یادمان بیاندازد سخنی به میان نمی آورند.
🔹حضرت زهرا (س) اگر هم میگریست برای بیعدالتی و فسادی که در آینده بر جامعهاسلامی حاکم میشد میگریست.او انحراف انقلاب نبوی را میدید. او اشرافیت خواص و شکمبارگی ستمکاران را میدید. او زراَندوزی و تکاثر مدعیان دینداری و مقدسمآبان عافیتطلب را میدید و میگریست.
🔸وقتی از فاطمه معترض، انقلابی، فریادگر و غیر محافظهکاری که نسبت به ارتجاع گفتمانی و بازگشت به ارزشهای جاهلی قبل از انقلابنبوی و تنآسایی و تنپروری و راحت طلبی و خوگرفتن به وضع موجود و سر سفره انقلاب نبوی نشستن خواص هشدار میدهد، سخنی به میان نیاوریم، دیگران از فاطمهای ساکت، مظلوم و مهجوری که در شب و در میان تاریکی تشییع و تدفین شده روایتگری می کنند. روايت و قرائتی که در آن معنویت تهی از عدالت و عبادت تهی از مسئولیت است؛ قرائتی تخدیری که خروجی آن چیزی جز انفعال و محافظه کاری و ارتجاع و درجازدگی هویتی نخواهد بود.
🖋 علی ریاحی پور
#معاونت_سیاست_ورزی_و_مطالبهگری