eitaa logo
مــصــــبـاح الـــهـــدیٰ💚
320 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
67 فایل
ما ، تیم نمایشی مصباح الهدی که بانوانی هنرمند و متعهد به مبانی انقلابی و اسلامی هستیم ، میخواهیم تئاتر رو به زبان ساده و با شیوه ی خانومانه و مذهبی بهتون یاد بدیم. . آیدی پیج اینستا : 👇🏻 @mesbahehoda . ارتباط با ادمین : 👇🏻 @khadem_hosseinam_128
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بیداری ملت
🔴🔴آخرین روز قبل از واقعه ... ⏪اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی پنج‌شنبه(98/10/12) ساعت 7 صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. . ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. . ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. . گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... . ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! . ساعت 3 عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... . ساعت حدود 9 شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. (راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون) @amin_ghafar 🔴به کمپین بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13
... دیگه باید کم کم با قرن۱۳۰۰ کنیم... قرن ۱۵۰۰ ماها شونصد تا کفن پوسوندیم:\💔 (سر داری ای چرخ)... بگذریم... اقا...خودمونیم... بریم بشینیم جلو اینه... یه بکنیم.. به قول حاجی ببینیم کارای امسالمون با هم میخونده یا نه... ببینیم چیکار باید میکردیم که نکردیم چیکارا نباید میکردیم که کردیم... حرفامون رفتارامون قضاوتامون نگاهامون گوش دادنامون اذیت و ازار کردنامون کارای خوب یواشکیمون کارای خوبمون+هوار زدنامون:\\\ خلاصع که ببینیم .... یه حساب سر انگشتی هم که بکنیم تکلیف سال دیگمون !! (از یه لونه دوبار گزیده نشیم)... پاشیم بریم صورتمونُ بزاریم کف حاج خانوم؛حاج اقا... یا اگه نیستن بزاریم روی سنگ مزارشون بگیم که یه سال دیگه هوامونو داشتین... اگه سال‌ دیگه‌ هم تلاش کنم یه لحظه از محبتاتون غیر قابل ... اگه و داری پاشو برو از اونام بطلب... آدمیزاده دیگه...یهو یه جایی...یه حرفی..رفتاری...جلوهمسایه ایی؛ دوستی اشنایی؛غریبه ایی هر چی اصن... اونوقت یه ... اگه باشه... رفته باشه.. بیخبر یا با خبر به گردمونه... خلاصش اینکه... با بارِ نریم به استقبال سال بعد هر چی هست بدیم... اگه هر کدومامون تو هر جایگاه و مکانی که هستیم های خودمونو بگیریم... :) باشه که خدا بگه دمت گرم بنده من درسته زیاد داشتی... ولی خب اخر سالی همین که به دلت افتاده بارتو کنی... امسال سالت‌ُ و حالتُ میکنم... و در اخر اینکه... مارم حلال کنید.. اگه چرت و پرتی... حرف بیجایی... پر حرفی... کم حرفی... کم کاریی... خلاصه هر چی... از جانب ما بوده لطف کنید کنید:)!! سر سال تحویل هم سفت و سخت دعا کنید ان‌شاءالله اگر به تک تک ارزوی های مشتیتون !! (اولیش‌هم‌ظهور‌اقا‌ان‌شاءالله) باز بشه بریم یه دل سیر بین بشینیم... خدا سایه مخصوصا عزیزمونو رو سرمون نگه داره... دشمنامون(چه داخلی چه خارجی)اگه قابل خدا کنه...اگه قابل هدایت خدا هر چه سریعتر کنه... اوضاع و مردممون بشه... ظلم و ستم تو هر جای دنیا هست ریشه کن بشه.. سفره ها و زندگی ها پر برکت... دفترای و پله های دادگاه بشه... تکیامون بشن دوتاییامون سه تایی بشن سه تاییامون چهارتایی بشن‌و به همین ترتیب هِی نسل حیدری زیاد بشه... بیکارامون دار بشن... کاردارای بی عرضمون بشن.. جاده خاکی زده هامون بیان تو ... بد اخلاقامونو خدا بده... بی معرفتامونم ... خدایا مارو به ... خودت کن... اگه لایق شدیم اونجور که باید مون کن:) خلاصع که امسال پر از اتفاقای و پر باشه...!! ((والله یعلم ما فی قلوبکم)) 😅✋🏻