eitaa logo
مصباح خانواده ۹۰۲
237 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.3هزار ویدیو
129 فایل
ارتباط با ادمین @Mesbahkhanevadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 💫🌕داستان آموزنده🌕💫 ✨﷽✨ 🔴 گذر زمان در جهان پس از مرگ ✍ زمان در برزخ برای مومنان زودتــر از دنیا، و نسبت به گناهکاران دیرتر می گذرد. 💙 حضرت علی علیه‌السلام با یاران خود به قبرستان وادی السلام رفتند، بر سر قبری ایستادند و فرمودند: "ای بنده خدا به اذن خدا از جای برخیز" 🍏 یاران او دیدند فردی با محاسن سفید از قبر خارج شد و سلام داد. 💙 حضرت فرمود: چند سال است از دنیا رفته ای ؟ 🌱 پاسخ داد: به سال نرسیده 💙 فرمودند: چند ماه است؟ 🌱گفت: به ماه نرسیده 💙 فرمودند: چند روز؟ 🌱گفت: روز هم نشده، شاید ساعتی گذشته . 💙 حضرت برای او دعا کرد و آن مرد به قبر بازگشت بعد به یاران خود فرمود: "این پیرمرد صدسال است که از دنیا رفته ولی چون در بهشت برزخی بوده طول زمان در عالم برزخ برای او کمتر از ساعت بوده است." 🥀 سر قبر دیگری رفتند و صاحب قبر را صدا زدند شخص سیاه روی با حالتی زار و خسته از قبر بلند شد. 🌀 سلام کرد و همان سوال ها را حضرت از او پرسید و درنهایت آن مرد جواب داد ۱۰۰ سال بر من گذشته حضرت او را نیز دعا کرد و آن فرد به قبر بازگشت . 💙 سپس به یاران خود فرمود این مرد را یک ساعت نمی شود که دفن کردند ولی کثرت گناهان و عذاب های قبر زمان را بر او طولانی نشان داده. 💙 بعد فرمودند: همین است فرق مومن و غیر مومن! ✅ این است که از برخی روایات برمی آید که کل عالم برزخ برای اولیای خدا و مومنین بیش از سه روز نیست! 📚 کتاب برزخ و نفخه صور 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ @mesbah_family902 http://instagram.com/mesbah_family902 ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─
🌼🌿🌼🌿🌼🌿🌼🌿 🐭 موشي در خانه‌ی صاحب مزرعه، تله موشی ديد. به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد 📣 همه گفتند: تله موش؟ مشکل توست به ما ربطي ندارد ...! ماری 🐍دمش در تله موش گیر کرد و زن مزرعه دار را که آنجا بود گزيد. و آنها مرغ را کشتند 🐔 و سپس از آن مرغ، براي زن مزرعه دار سوپ درست کردند و گوسفند را براي عيادت کنندگان از زن مزرعه دار، سر بريدند.🐑 زن مزرعه دار زنده نماند و مرد.🤦‍♂️ گاو را هم برای مراسم ترحيم کشتند.🐂 « و در اين مدت موش از سوراخ ديوار نگاه مي کرد و به مشکلي که به ديگران ربط نداشت فکر می کرد ...» ‌ 🔴به بپیوندید:👇 ♥ https://t.me/mesbah_family902 | تلگرام ♥ @mesbahfamily902 | ایتا ♥ @mesbahfamily902| روبیکا ♥ https://splus.ir/mesbah_family902| سروش
✨🌸🍃🌼🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🌸🍃🌼🌸🍃🌼 🍃🌼 🌙سفارش دسته گل 🌙 مردی در راه برگشت به خانه، جلوی یک گل‌فروشی توقف کرد تا برای مادرش که در شهری دورتر زندگی می‌کرد یک دسته گل سفارش دهد تا ارسال کنند. وقتی داشت از ماشین پیاده می‌شد متوجه شد که دختر کوچکی گوشه‌ای ایستاده و در حال گریه کردن است. مرد از دختر پرسید که چرا گریه می‌کند و دختر جواب داد: «من میخواهم یک شاخه گل رز برای مادرم بخرم. اما پولم کافی نیست.» مرد لبخندی زد و گفت: «با من بیا تو گل‌فروشی. من برای تو یک شاخه گل رز می‌خرم.» مرد برای دختر کوچولو یک شاخه گل رز خرید و دسته گل برای مادرش را هم سفارش داد. وقتی با دختر از گل‌فروشی بیرون آمدند مرد به دختر گفت می‌تواند دختر را به خانه‌اش برساند. دختر گفت: «ممنون، لطفاً مرا پیش مادرم ببرید.» دختر مرد را به یک گورستان هدایت کرد و در آنجا شاخه گل رز را روی یک قبر تازه پر شده قرار داد. مرد از دختر خداحافظی کرد و به گل‌فروشی برگشت، سفارش را لغو کرد و همان جا یک دسته گل انتخاب کرد و سوار بر ماشین رفت برای دیدن مادرش. زندگی کوتاه است. تا جایی که می‌توانیم برای کسانی که شما را دوست دارند وقت بگذارید و به آنان عشق بورزید. قبل از اینکه دیر شود از هر لحظه آن استفاده کنید.                                              💐🌸🌷🍀🌹🌻🌺هیچ چیزی مهم‌تر از خانواده نیست.🌺🌻🌹🍀🌷🌸💐 ‎‌‌‌ ┏⊰❥✿🖤❤️⊱━━━━━━┓ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🔴به   بپیوندید https://rubika.ir/mesbahfamily902 Eitaa.com/mesbahfamily902 https://t.me/mesbahfamily902 https://splus.ir/mesbahefamily902 http://instagram.com/Mesbahfamily902 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈               ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─ ┗━━━━━━⊰❥✿❤️🖤⊱
‍ 💫🌕داستان آموزنده🌕💫 ✨﷽✨ 🔴 گذر زمان در جهان پس از مرگ ✍ زمان در برزخ برای مومنان زودتــر از دنیا، و نسبت به گناهکاران دیرتر می گذرد. 💙 حضرت علی علیه‌السلام با یاران خود به قبرستان وادی السلام رفتند، بر سر قبری ایستادند و فرمودند: "ای بنده خدا به اذن خدا از جای برخیز" 🍏 یاران او دیدند فردی با محاسن سفید از قبر خارج شد و سلام داد. 💙 حضرت فرمود: چند سال است از دنیا رفته ای ؟ 🌱 پاسخ داد: به سال نرسیده 💙 فرمودند: چند ماه است؟ 🌱گفت: به ماه نرسیده 💙 فرمودند: چند روز؟ 🌱گفت: روز هم نشده، شاید ساعتی گذشته . 💙 حضرت برای او دعا کرد و آن مرد به قبر بازگشت بعد به یاران خود فرمود: "این پیرمرد صدسال است که از دنیا رفته ولی چون در بهشت برزخی بوده طول زمان در عالم برزخ برای او کمتر از ساعت بوده است." 🥀 سر قبر دیگری رفتند و صاحب قبر را صدا زدند شخص سیاه روی با حالتی زار و خسته از قبر بلند شد. 🌀 سلام کرد و همان سوال ها را حضرت از او پرسید و درنهایت آن مرد جواب داد ۱۰۰ سال بر من گذشته حضرت او را نیز دعا کرد و آن فرد به قبر بازگشت . 💙 سپس به یاران خود فرمود این مرد را یک ساعت نمی شود که دفن کردند ولی کثرت گناهان و عذاب های قبر زمان را بر او طولانی نشان داده. 💙 بعد فرمودند: همین است فرق مومن و غیر مومن! ✅ این است که از برخی روایات برمی آید که کل عالم برزخ برای اولیای خدا و مومنین بیش از سه روز نیست! 📚 کتاب برزخ و نفخه صور 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ ‎‌‌‌ ┏⊰❥✿🖤❤️⊱━━━━━━┓ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🔴به   بپیوندید https://rubika.ir/mesbahfamily902 Eitaa.com/mesbahfamily902 https://t.me/mesbahfamily902 https://splus.ir/mesbahefamily902 http://instagram.com/Mesbahfamily902 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈               ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─ ┗━━━━━━⊰❥✿❤️🖤⊱
✨﷽✨ 🌼 گواهی صد نفر 🕊 عصر حضرت داوود(عليه السلام) بود. 🦢 در ميان بنی اسرائيل عابدي بود بسيار عبادت می‎كرد به گونه‎ای كه حضرت داوود(ع) از آن همه توفيق او شگفت زده شد. ✨خداوند به داوود وحي كرد: «از عبادتهاي آن عابد تعجّب نكن او رياكار و خود نما است.» ☀️مدّتي گذشت، آن عابد از دنيا رفت، جمعي نزد داوود(عليه السلام) آمدند و گفتند: «آن عابد از دنيا رفته است.» 🕊 داوود(ع) فرمود: «جنازه‎اش را ببريد و به خاك بسپاريد.» 🌀 اين موضوع موجب ناراحتي و بگو مگوي بنی اسرائيل شد كه چرا داوود(ع) شخصاً در كفن كردن و دفن او شركت ننموده است؟! 🏳 وقتي كه بني اسرائيل او را غسل دادند، پنجاه نفر از آنها برخاستند و گواهی دادند كه از آن عابد جز كار خير نديده‎اند؛ ✨ پس از دفن او، خداوند به داوود وحي كرد: «چرا در كفن كردن و دفن آن عابد حاضر نشدی؟» 🕊 داوود (ع) عرض كرد: «به خاطر آن چه را كه در مورد او به من وحي كردي» (كه او رياكار است) ✨خداوند فرمود: «اگرچه او چنين بود، ولي گروهي از علما و راهبان گواهی دادند كه جز خير از او نديده‎اند، گواهي آنها را پذيرفتم و آن چه را در مورد آن عابد مي‎دانستم پوشاندم.» 📚بحارالانوار ج۱۴ ص۴٢ ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ ‎‌‌‌ ┏⊰❥✿🖤❤️⊱━━━━━━┓ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🔴به   بپیوندید https://rubika.ir/mesbahfamily902 Eitaa.com/mesbahfamily902 https://t.me/mesbahfamily902 https://splus.ir/mesbahefamily902 http://instagram.com/Mesbahfamily902 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈               ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─ ┗━━━━━━⊰❥✿❤️🖤⊱
‍ 🔮🎊 یک داستان آموزنده 🎊🔮 ✨﷽✨ 🌼معامله با خدا ✍️مردی داخل بقالی محله شد و از بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است؟ 🍎بقال گفت: شش هزار تومان و سیب هشت هزار تومان. 🍉در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می‌شناخت، و او نیز در همان منطقه سکونت داشت. 🍌زن نیز قیمت موز و سیب‌ها را پرسید و مرد جواب داد: موز کیلویی دو هزار تومان و سیب سه هزار تومان. 🍒زن گفت: الحمدلله؛ و میوه‌ها را خواست. 🧅مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد و خشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست که مرد بقال چشمکی به او زد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود. 🥒بقال میوه‌ها را به زن داد و زن با خوشحالی گفت الحمدلله بچه‌هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت. ❄️هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می‌کرد. ⭐️مرد بقال رو به مرد مشتری کرد و گفت: به خدا قسم من تو را گول نمی‌زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی‌کند، و هرگاه می‌گویم میوه یا هرچه می‌خواهد مجانی ببرد ناراحت می‌شود، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم برای همین قیمت میوه‌ها را ارزان می‌گویم. ☀️من با خداوند معامله می‌کنم و باید رضایت او را جلب کنم. ☂این زن هر هفته یک بار به اینجا می‌آید به الله قسم و باز به الله قسم هربار که این زن از من خرید می‌کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می‌برم.در حالی که نمی‌دانم چگونه چنین می‌شود و این پول‌ها چگونه به من می‌رسد. 💔وقتی بقال چنین گفت، اشک از چشمان مرد مشتری سرازیر شد و پیشانی بقال را به خاطر کار زیبایش بوسید. 💟 هرگونه که قرض دهی همانگونه پس می‌گیری؛ نه اینکه فقط برای پس گرفتن آن بلکه به خاطر رضای الله چرا که روزی خواهد آمد که همه فقیر و درمانده دربرابر الله می‌ایستند و صدقه دهنده پاداش خود را خواهد گرفت. 🌻لذت برآورده نمودن حاجات دیگران را کسی نمی‌داند مگر آنکه آن را برطرف نموده باش. ‎‌‌‌ ┏⊰❥✿🖤❤️⊱━━━━━━┓ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🔴به   بپیوندید https://rubika.ir/mesbahfamily902 Eitaa.com/mesbahfamily902 https://t.me/mesbahfamily902 https://splus.ir/mesbahefamily902 http://instagram.com/Mesbahfamily902 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈               ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─ ┗━━━━━━⊰❥✿❤️🖤⊱
‍ 💫🌕داستان آموزنده🌕💫 ✨﷽✨ 🔴 گذر زمان در جهان پس از مرگ ✍ زمان در برزخ برای مومنان زودتــر از دنیا، و نسبت به گناهکاران دیرتر می گذرد. 💙 حضرت علی علیه‌السلام با یاران خود به قبرستان وادی السلام رفتند، بر سر قبری ایستادند و فرمودند: "ای بنده خدا به اذن خدا از جای برخیز" 🍏 یاران او دیدند فردی با محاسن سفید از قبر خارج شد و سلام داد. 💙 حضرت فرمود: چند سال است از دنیا رفته ای ؟ 🌱 پاسخ داد: به سال نرسیده 💙 فرمودند: چند ماه است؟ 🌱گفت: به ماه نرسیده 💙 فرمودند: چند روز؟ 🌱گفت: روز هم نشده، شاید ساعتی گذشته . 💙 حضرت برای او دعا کرد و آن مرد به قبر بازگشت بعد به یاران خود فرمود: "این پیرمرد صدسال است که از دنیا رفته ولی چون در بهشت برزخی بوده طول زمان در عالم برزخ برای او کمتر از ساعت بوده است." 🥀 سر قبر دیگری رفتند و صاحب قبر را صدا زدند شخص سیاه روی با حالتی زار و خسته از قبر بلند شد. 🌀 سلام کرد و همان سوال ها را حضرت از او پرسید و درنهایت آن مرد جواب داد ۱۰۰ سال بر من گذشته حضرت او را نیز دعا کرد و آن فرد به قبر بازگشت . 💙 سپس به یاران خود فرمود این مرد را یک ساعت نمی شود که دفن کردند ولی کثرت گناهان و عذاب های قبر زمان را بر او طولانی نشان داده. 💙 بعد فرمودند: همین است فرق مومن و غیر مومن! ✅ این است که از برخی روایات برمی آید که کل عالم برزخ برای اولیای خدا و مومنین بیش از سه روز نیست! 📚 کتاب برزخ و نفخه صور 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ ‎‌‌‌ ┏⊰❥✿🖤❤️⊱━━━━━━┓ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🔴به   بپیوندید https://rubika.ir/mesbahfamily902 Eitaa.com/mesbahfamily902 https://t.me/mesbahfamily902 https://splus.ir/mesbahefamily902 http://instagram.com/Mesbahfamily902 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈               ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─ ┗━━━━━━⊰❥✿❤️🖤⊱
✨﷽✨ 🌼 گواهی صد نفر 🕊 عصر حضرت داوود(عليه السلام) بود. 🦢 در ميان بنی اسرائيل عابدي بود بسيار عبادت می‎كرد به گونه‎ای كه حضرت داوود(ع) از آن همه توفيق او شگفت زده شد. ✨خداوند به داوود وحي كرد: «از عبادتهاي آن عابد تعجّب نكن او رياكار و خود نما است.» ☀️مدّتي گذشت، آن عابد از دنيا رفت، جمعي نزد داوود(عليه السلام) آمدند و گفتند: «آن عابد از دنيا رفته است.» 🕊 داوود(ع) فرمود: «جنازه‎اش را ببريد و به خاك بسپاريد.» 🌀 اين موضوع موجب ناراحتي و بگو مگوي بنی اسرائيل شد كه چرا داوود(ع) شخصاً در كفن كردن و دفن او شركت ننموده است؟! 🏳 وقتي كه بني اسرائيل او را غسل دادند، پنجاه نفر از آنها برخاستند و گواهی دادند كه از آن عابد جز كار خير نديده‎اند؛ ✨ پس از دفن او، خداوند به داوود وحي كرد: «چرا در كفن كردن و دفن آن عابد حاضر نشدی؟» 🕊 داوود (ع) عرض كرد: «به خاطر آن چه را كه در مورد او به من وحي كردي» (كه او رياكار است) ✨خداوند فرمود: «اگرچه او چنين بود، ولي گروهي از علما و راهبان گواهی دادند كه جز خير از او نديده‎اند، گواهي آنها را پذيرفتم و آن چه را در مورد آن عابد مي‎دانستم پوشاندم.» 📚بحارالانوار ج۱۴ ص۴٢ ❖═▩ஜ••🍃🌸🍃••ஜ▩═❖ ‎‌‌‌ ┏⊰❥✿🖤❤️⊱━━━━━━┓ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🔴به   بپیوندید https://rubika.ir/mesbahfamily902 Eitaa.com/mesbahfamily902 https://t.me/mesbahfamily902 https://splus.ir/mesbahefamily902 http://instagram.com/Mesbahfamily902 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈               ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─ ┗━━━━━━⊰❥✿❤️🖤⊱
‍ 🔮🎊 یک داستان آموزنده 🎊🔮 ✨﷽✨ 🌼معامله با خدا ✍️مردی داخل بقالی محله شد و از بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است؟ 🍎بقال گفت: شش هزار تومان و سیب هشت هزار تومان. 🍉در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می‌شناخت، و او نیز در همان منطقه سکونت داشت. 🍌زن نیز قیمت موز و سیب‌ها را پرسید و مرد جواب داد: موز کیلویی دو هزار تومان و سیب سه هزار تومان. 🍒زن گفت: الحمدلله؛ و میوه‌ها را خواست. 🧅مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد و خشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست که مرد بقال چشمکی به او زد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود. 🥒بقال میوه‌ها را به زن داد و زن با خوشحالی گفت الحمدلله بچه‌هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت. ❄️هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می‌کرد. ⭐️مرد بقال رو به مرد مشتری کرد و گفت: به خدا قسم من تو را گول نمی‌زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی‌کند، و هرگاه می‌گویم میوه یا هرچه می‌خواهد مجانی ببرد ناراحت می‌شود، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم برای همین قیمت میوه‌ها را ارزان می‌گویم. ☀️من با خداوند معامله می‌کنم و باید رضایت او را جلب کنم. ☂این زن هر هفته یک بار به اینجا می‌آید به الله قسم و باز به الله قسم هربار که این زن از من خرید می‌کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می‌برم.در حالی که نمی‌دانم چگونه چنین می‌شود و این پول‌ها چگونه به من می‌رسد. 💔وقتی بقال چنین گفت، اشک از چشمان مرد مشتری سرازیر شد و پیشانی بقال را به خاطر کار زیبایش بوسید. 💟 هرگونه که قرض دهی همانگونه پس می‌گیری؛ نه اینکه فقط برای پس گرفتن آن بلکه به خاطر رضای الله چرا که روزی خواهد آمد که همه فقیر و درمانده دربرابر الله می‌ایستند و صدقه دهنده پاداش خود را خواهد گرفت. 🌻لذت برآورده نمودن حاجات دیگران را کسی نمی‌داند مگر آنکه آن را برطرف نموده باش. ┏⊰❥✿🖤❤️⊱━━━━━━┓ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🔴به   بپیوندید https://rubika.ir/mesbahfamily902 Eitaa.com/mesbahfamily902 https://t.me/mesbahfamily902 https://splus.ir/mesbahefamily902 http://instagram.com/Mesbahfamily902 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈               ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─ ┗━━━━━━⊰❥✿❤️🖤⊱
‍ 🔮🎊 یک داستان آموزنده 🎊🔮 ✨﷽✨ 🌼معامله با خدا ✍️مردی داخل بقالی محله شد و از بقال پرسید که قیمت موزها چقدر است؟ 🍎بقال گفت: شش هزار تومان و سیب هشت هزار تومان. 🍉در این لحظه زنی وارد مغازه شد که بقال او را می‌شناخت، و او نیز در همان منطقه سکونت داشت. 🍌زن نیز قیمت موز و سیب‌ها را پرسید و مرد جواب داد: موز کیلویی دو هزار تومان و سیب سه هزار تومان. 🍒زن گفت: الحمدلله؛ و میوه‌ها را خواست. 🧅مرد که هنوز آنجا بود از کار بقال تعجب کرد و خشمگینانه نگاهی به بقال انداخت و خواست با او درگیر شود که جریان چیست که مرد بقال چشمکی به او زد تا دست نگه دارد و صبر کند تا زن از آنجا برود. 🥒بقال میوه‌ها را به زن داد و زن با خوشحالی گفت الحمدلله بچه‌هایم میوه خواهند خورد و از آنجا رفت. ❄️هردو مرد شنیدند که چگونه آن زن خدا را شکر می‌کرد. ⭐️مرد بقال رو به مرد مشتری کرد و گفت: به خدا قسم من تو را گول نمی‌زنم بلکه این زن چهار تا یتیم دارد، و از هیچ کس کمکی دریافت نمی‌کند، و هرگاه می‌گویم میوه یا هرچه می‌خواهد مجانی ببرد ناراحت می‌شود، اما من دوست دارم به او کمکی کرده باشم و اجری ببرم برای همین قیمت میوه‌ها را ارزان می‌گویم. ☀️من با خداوند معامله می‌کنم و باید رضایت او را جلب کنم. ☂این زن هر هفته یک بار به اینجا می‌آید به الله قسم و باز به الله قسم هربار که این زن از من خرید می‌کند من آن روز چندین برابر روزهای دیگر سود می‌برم.در حالی که نمی‌دانم چگونه چنین می‌شود و این پول‌ها چگونه به من می‌رسد. 💔وقتی بقال چنین گفت، اشک از چشمان مرد مشتری سرازیر شد و پیشانی بقال را به خاطر کار زیبایش بوسید. 💟 هرگونه که قرض دهی همانگونه پس می‌گیری؛ نه اینکه فقط برای پس گرفتن آن بلکه به خاطر رضای الله چرا که روزی خواهد آمد که همه فقیر و درمانده دربرابر الله می‌ایستند و صدقه دهنده پاداش خود را خواهد گرفت. 🌻لذت برآورده نمودن حاجات دیگران را کسی نمی‌داند مگر آنکه آن را برطرف نموده باش. ┏⊰❥✿🖤❤️⊱━━━━━━┓ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🔴به   بپیوندید https://rubika.ir/mesbahfamily902 Eitaa.com/mesbahfamily902 https://t.me/mesbahfamily902 https://splus.ir/mesbahefamily902 http://instagram.com/Mesbahfamily902 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈               ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─ ┗━━━━━━⊰❥✿❤️🖤⊱
زیبا و خواندنی 🌺🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 🍃 ✍️ گویند جوان معتادی با وضعیت نامناسب و چشمانی خمار برای گدایی به مغازۂ آهنگری داخل شد. آهنگر، جوان معتاد را با طرز اهانت‌آمیزی از کلام و فعل از همان ورودی مغازه بیرون کرد. جوان معتاد از شدت شرم سریع از مغازه خارج و به سرعت از آن مکان دور شد. 🔹 تِرمان دیوانهٔ شهر خوی که در بیرون مغازه در زیر درختی نشسته بود و سیگار می‌کشید و خودش بارها در عمرش شاهد تحقیر مردم به خاطر عقلش شده بود از دیدنِ این صحنه بسیار ناراحت شد و به سمت مغازه آمد و اعتراض کرد و گفت: کسی را که خدا او را زده است من و شما اگر کمکش نکردیم حق زدن او را هرگز نداریم. 🔸 مغازه‌دار که تِرمان را خوب می‌شناخت گفت: او حقّش توهین است خودش، خودش را معتاد کرده نه خدا... تِرمان سکوت کرد و رفت. 🔹 بعد از چند روز که تِرمان بیرون مغازه طبق معمول زیر درخت مشغول استراحت بود ناگاه دید مغازه‌دار، شاگردش را که پسرش بود به علت شُل گرفتن دستگیرۂ آهنگری که کلنگ سرخ را با هم می‌کوبیدند کتک زد و پسرش از مغازه از ترس پدر گریخت. 🔹 تِرمان سریع به سمت پسر آمد و یک توسری هم او بر شاگرد زد. ❓آهنگر آشفته شد و گفت: به تو چه مربوط است که پسر مرا (به خاطر خطایش) می‌زنی؟ 🔹تِرمان گفت: حق کسی که دستگیره را شُل بگیرد کتک‌خوردن است، مگر من کاری غیر از آن کردم که تو می‌خواستی بکنی؟! 🔸آهنگر گفت: او پسر من است و من برای او زحمت کشیده‌ام و دوستش دارم، بگو ببینم تو چه نسبتی با او داری؟ 🔹تِرمان گفت: به یاد داری روزی معتادی را توهین کردی؟ گفتی خودش کرده نه خدا... خواستم بدانی خدای که خالق اوست او را با فرستادن به گدایی به مغازۂ تو زده و خوارش ساخته بود، من و تو را نَشاید کسی را به خاطر معصیتی که کرده و خدایش مجازاتش می‌کند، او را مجازات کنیم چون ما بر مجازات خودمان به خاطر گناهان‌مان، بر مجازات‌ دیگران أولی‌تر هستیم... 🌸 وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ / ️و سائل را از خود مَران! 📖 سوره ضحی نهج البلاغه، خطبه۱۹۳ ‎‌‌‌ ┏⊰❥✿🖤❤️⊱━━━━━━┓ ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈ 🔴به   بپیوندید https://rubika.ir/mesbahfamily902 Eitaa.com/mesbahfamily902 https://t.me/mesbahfamily902 https://splus.ir/mesbahefamily902 http://instagram.com/Mesbahfamily902 ┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈               ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔🌹𖣔༅═┅─ ┗━━━━━━⊰❥✿❤️🖤⊱