eitaa logo
مشکات
2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
612 ویدیو
214 فایل
لینک کانال: https://eitaa.com/meshcat_313 ارتباط با مدیر کانال: @Khosravian313 مدیر: مهدی خسرویان استادسطح عالی حوزه کارشناس معارف واحکام ومشاوره خانواده سوالات شما:۰۹۱۳۲۹۴۲۴۵۷
مشاهده در ایتا
دانلود
این جمـلہ را بـہ یـاد داشتہ باشید : اگر در راه خــدا رنـج را تـحمل نڪـنید ، مجبـور خواهیـد شـد در راه شیـطان ، رنـج را تـحمل ڪـنید . 🙏شادی روح شهید بزرگوار صلوات ☘☘☘ 💞 https://eitaa.com/Namazekhoobe
#همراه_با_بهشتیان #اولین_و_آخرین_نماز_شهید #شهید_مصطفی_چمران ✍یه لات بود تو مشهد. داشت می‌رفت دعوا ،شهید چمران دیدش، دستش‌رو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم #جبهه.👀 🍁به #غیرتش برخورد و به همراه شهید چمران رفت جبهه. تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران. 🍁رضا شروع میڪنه به #فحش دادن به شهید چمران،😐 وقتی دید ڪه ایشون به فحش هاش توجه نمی‌کنه. یه دفعه داد زد ڪچل با توأم!😳 🍁شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا اورد و گفت😊: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه #سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید. 🍁رضا ڪه تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته، میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! ڪشیده ای، چیزی!😞 شهید چمران: چرا؟ رضا: من یه عمر به هرڪی #بدی ڪردم، بهم بدی ڪرده. تاحالا نشده بود به ڪسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!☹️ 🍁شهید چمران: اشتباه فڪر می‌ڪنی! یڪی اون بالاست، هرچی بهش بدی می‌ڪنم، نه تنها بدی نمی‌ڪنه، بلڪه با خوبی بهم جواب میده. هی #آبـرو بهم میده. گفتم بذار یه بار یڪی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. #یکم_مثل_اون_بشم.😉😊 🍁رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار #گریه می‌کرد. اذان شد، رضا #اولین_نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود،😳 وسط نماز، صدای سوت #خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد رضا اولین و آخرین نماز عمرش رو خوند و پرکشید...!🕊😔 🙏شادی ارواح شهدای بزرگوار صلوات #تنهامسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده 💞 https://eitaa.com/Namazekhoobe
برای اول راهنمایی که می‌خواستم مهدی را ثبت‌نام کنم، اتفاقی پیش آمد که متوجه ارادت خاص او به حضرت زهراعلیها السلام شدم☺️ در آن زمان، برای ثبت‌نام به منطقه‌ سکونت دانش‌آموز دقت می‌کردند با مهدی صبح برای ثبت‌نام حرکت کردیم موقع حرکت متوجه شدم مهدی تسبیحی را در جیبش گذاشت🙂 به مدرسه رفتیم مدیر یا ناظم مدرسه که نشسته بود از مهدی سؤالاتی پرسید و کارنامه‌اش را نگاه کرد👀 از قاری و حافظ قرآن بودن مهدی هم تمجید کرد👌 😁 گفت «صابری برو یک پوشه بخر و بیاور » مهدی رفت، پوشه خرید و آمد به راحتی مهدی را ثبت‌نام کردند🙂 بیرون که آمدیم متعجب به مهدی گفتم «چی شد که به راحتی و بدون هیچ دغدغه‌ای ثبت‌نام را انجام دادند😕؟» مهدی گفت: «مامان من از خانه تا اینجا برای خشنودی علیها السلام صلوات فرستادم☺️ » آنجا متوجه شدم که مهدی پسر مقیدی است و ارادت خاصی به حضرت زهرا علیها السلام دارد👌👌 الان که فکر می‌کنم می‌بینم مهدی زهرایی بود و فدایی نوه‌شان، حضرت رقیه س و دخترشان حضرت زینب س شد❤️💔 راوے:مادرشهید مدافع‌حرم 🌹 🙏شادی روح شهید بزرگوار صلوات 💞 https://eitaa.com/Namazekhoobe
🌼معلمی شغل نیست،هنر است؛ ذوق است و ایثار و فداکاری. اگر به عنوان شغل به آن می نگری رهایش کن واگر عشق توست بر تو مبارک.💐 شادی روح شهید بزرگوار صلوات🙏 💞 https://eitaa.com/Namazekhoobe
#همراه_با_بهشتیان #شهید_علی_شریفی 🌛علی آقا پیش مادرش اومد و گفت: _«من باید به جبهه برم مامان» _تو که تازه از جبهه برگشتی مادر❗️ _مامان خواب دیدم در صحرایی بودم،شخصی سوار بر اسب سفید به طرفم اومد،پرسیدم شما کی هستید؟ 🌝فرمودند : من امیرالمومنین هستم دست بر شانه ام گذاشتن و گفتن در این حمله ی آخر شرکت کن.✨ 🕊علی آقا به جبهه رفت وبه مولای خودش حضرت علی (ع) پیوست. 🌹🌹🌹 شادی روح شهید بزرگوارصلوات🙏 ✍کتاب هزار و یک شب عاشقی #تنهامسیری_ام #کانال_بهشت_خانواده 💞 https://eitaa.com/Namazekhoobe
🍃سال ۶۰ در اشنویه ؛ مسئول پایگاه بودم . ✨بسیجی سیزده ساله ای داشتیم به نام فاطمی که نماز شبش ترک نمی شد . ♦️یه شب اونو کناری کشیدم و گفتم : شما هنوز به سن بلوغ نرسیدی 🍃هنوز نماز یومیه هم بر شما واجب نیست چه برسه به نماز شب که مستحبه🎇 گفت: می دونم برادر جابر؛ منتها این برای کسیه که بالاخره مکلف میشه . من عمرم به دنیا نیست. رفتنی هستم نمی خوام لذت عبادت رو نچشیده برم 👏👏👏 او چند روز بعد؛ در درگیری با دشمن شهید شد🌹🌹🌹 📚برگرفته از کتاب کوله پشتی ص۱۹۶ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
✨ وضو قبل از خواب ✨ 🌗 آخر شب بود. نشسته بود لب حوض داشت وضو می گرفت. 🌛 مادر بهش گفت: پسرم، تو که همیشه نمازت رو اول وقت می خوندی، چی شده که...؟! البته ناراحت نباش، حتما کار داشتی که تا حالا نمازت عقب افتاده.🌜 🌝 محمد رضا لبخندی زد و بعد از این که مسح پاشو کشید، گفت: الهی قربونت برم مادر! نمازم رو سر وقت، مسجد خوندم. دارم تجدید وضو می کنم تا با وضو بخوابم؛ شنیدم هر کس قبل از خواب وضو بگیره و با وضو بخوابه، ملائکه تا صبح براش عبادت می نویسن.📝 📚همكلاسي آسماني، صفحه 74 ،شهید محمد رضا میدان دار 💞 @beheshtekhanevadeh
🌴جانباز قطع نخاعی ناصر توبه‌ای، در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردان‌های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان را بر عهده داشت، در آن زمان حاج قاسم سلیمانی در سمت فرماندهی لشکر خدمت می کرد. 🌹سردار شهید حاج قاسم سلیمانی وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار والدین خود برود به همسر این جانباز زنگ می زد و می گفت: "من دو روز به خانه شما می آیم." لباسی تهیه می کرد و به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر جانباز می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است؛ دو روز خدمت گذاری این جانباز قطع نخاعی را داشت؛ بعد به سمت خانه خودش می‌رفت. 🌴تا شهید نباشی، شهید نمی‌شوی. 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh