eitaa logo
مشکات
2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
612 ویدیو
214 فایل
لینک کانال: https://eitaa.com/meshcat_313 ارتباط با مدیر کانال: @Khosravian313 مدیر: مهدی خسرویان استادسطح عالی حوزه کارشناس معارف واحکام ومشاوره خانواده سوالات شما:۰۹۱۳۲۹۴۲۴۵۷
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تفسیر سوره ی مبارکه ی حمد ایراد شده توسط دکتر ویس کرمی 🔹دانشگاه اصفهان - اواسط دهه 80 ⬅️جلسه 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه قسمت ۵ من فقط می دیدم👀,وقتی کسی راه رااشتباه می رفت خیلی آهسته ومخفیانه
✨📿✨📿✨📿✨📿✨📿 قسمت ۶ روش زندگی🌹 احمدآقادرسنین نوجوانی الگوی کاملی ازاخلاق ورفتاراسلامی شد.هرکاری که می کردیقیناًدردستورات دینی به آن تاکیدشده بود✅یکی ازویژگی های خاص ایشان احترام فوق العاده به پدرومادرش بود.به طوری که هربارمادرش وارداتاق می شدایشان حتماًبه احترام مادرازجابلندمی شد.این احترام تاجایی ادامه داشت که یک باردیدم احمدآقابه مسجد🕌آمده وناراحت است!باتعجب ازعلت ناراحتی اوسوال کردم گفت:هربارکه مادرم وارداتاق می شدجلوی پایش بلندمی شدم.تااینکه امروزمادرم به من اعتراض کردکه چرااین کاررامی کنی?من ازاین همه احترام گذاشتن تواذیت می شوم و... احمدبه صله رحم بسیاراهمیت می داد.وقتی دفترخاطرات اوراورق می زنیم بازندگی یک انسان عادی مواجه می شویم.مثلاً درجایی آورده:《امروزبه خانه ی عمه رفتم ومشغول صحبت شدم بعدبه خانه آمدم ورفتم نان خریدم وبعدکمی استراحت کردم مسجدرفتم وآمدم مشغول مطالعه شدم و....》 درمسجدکه بودهمین روند ادامه داشت.ظاهرزندگی اوبسیارعادی بود. احمدآقاادب راازاستادخود,آیت الله حق شناس فراگرفته بود‌👌همیشه درسلام کردن پیش قدم بود.حتی درمقابل بچه های کوچک هیچ گاه ندیدم که احمددرکوچه وخیابان چیزی بخورد❌می ترسید,کسی که نداردومشکل مالی داردببینه وناراحت شود.احمدآقاهرچه پول💶 توجیبی ازپدرش گرفت باهرچه که کارکرده بود راخرج دیگران می کرد.بخصوص کسانی که می دانست مشکل مالی دارند.بارهاشده بودکه احمدآقادرمسجدبرای ماصحبت می کردوبچه هایکی یکی به جمع ماواردمی شدند.ایشان باتواضع جلوی پای همه این بچه ها بلندمی شدوبه آن هااحترام می کرد.خدای متعال می داندکه احترام وادبی که ایشان برای بچه هاقائل بودچقدردرروحیه آن هاتاثیرداشت💯بچه های که تشنه محبت بودند,بایک مربی ارتباط داشتندکه اینگونه برای آن هااحترام قائل بود. فراموش نمی کنم احمدآقاهیچ گاه ازکارهاواعمال عرفانی خودش حرفی نمی زد🚫,بلکه باادب ورفتارخوددیگران راعامل به دستورات دین می کرد.خانواده ی آن هانسبتاَ ثروتمندبود.پدرش ازخارج کشوربرای اویک کتانی👟 بسیارزیباآورده بود.آن موقع این چیزهااصلاًنبود.احمدهمان شب کتانی رابه مسجدآورده بودبه من نشان داد.می دانست که خانواده ی مابضاعت مالی چندانی ندارد.برای همین اسرارداشت که من آن کتانی رابردارم.می گفت:من یک کتانی دیگردارم. به تمام مستحباتی که می شنیدعمل می کرد✅;مثلاًبه یاددارم چهل روزجلوی درب خانه راآب وجارومی کرد. درخانه وقتی می خواست بخوابد😴,به انداختن تشک وباداشتن تخت و...مقیدنبود.بااینکه درخانه هرچه که می خواست برایش فراهم بود.امّایک پتوبرمی داشت وبه سادگی هرچه تمام ترمی خوابید.مدتی درچای فروشی یکی ازبستگان کارکرد.احتیاجی به پول نداشت.امامی دانست که اهل بیت(علیهم السلام),بیکاری رابزرگترین خطربرای جوانان معرفی کرده اند👌 کاراحمدآقابسته بندی چای بود.آن موقع چای رامخلوط می کردند.وبسته های زردوقرمزمی فروختند.آخرهفته حقوق می گرفت.همان موقع خمس حقوق راحساب می کردوسهم سادات آن رابه یکی ازسادات مستحق می رساند.سهم امام راهم غیرمستقیم به حاج آقاحق شناس می داد.البته کاراحمدآقادرچای فروشی زیادطولانی نشد.احمدآقابسیاراهل مطالعه 📚بود.برخی کتاب های ایشان اصلاًدرحدواندازه های یک جوان ویانوجوان نبود.امّاباکمک اساتیدحوزه ازآن هااستفاده کرد.این کتاب هابعدهاجمع آوری وبه حوزه ی علمیه ی قم اهداشد‌. (علیهم السلام) درحدیث زیبایی که به حدیث سفینه ی نوح معروف شده,(درکتاب📓 مستدرک ,جلد۳,ص ۱۵۱)آمده است;خاندان واهل بیت《علیهم السلام》من مانندکشتی🚢 نوح هستند,هرکس (ازآن هااستفاده کند)واستواربرکلامی شود,نجات می یابدوهرکس ازآن جداشد,غرق می شود💯 درمسجدکناراحمدآقانشسته بودم.درباره ی ارادات وتوسلات به اهل بیت《ع》صحبت می کردیم.احمدآقاگفت;این راکه می گویم بخاطرتعریف ازخودیا.... نیست.می خواهم اهمیت ارتباط💞 وتوسل به اهل بیت《علیهم السلام》رابدانی.بعدادامه داد:یک باردرعالم رویابهشت راباهمه ی زیبایی هایش دیدم.نمی دانی چقدرزیبابود.دیگردوست نداشتم بمانم.برای همین باسرعت به سمت بهشت حرکت کردم.احمدادامه داد;اماهرچه بیشترمی رفتم مسیرعبورمن باریک وباریک ترمی شد❗️ بطوری که مانندموباریک شده بود.من حس کردم الان است که ازاین بالابه پایین پرت شوم😵آنجابودکه حدس زدم این بایدصراط باشد.همان که می گویندازموباریک تروازشمشیر🗡تیزترخواهدشد.مانده بودم چه کنم.هیچ راه پس وپیش نداشتم‌😵یکدفعه یادم افتادکه خدای متعال به ماشیعیان,اهل بیت《علیهم السلام》راعنایت کرده.برای همین باصدای بلند🗣حضرت معصومین راصدازدم.یک باره دیدم که دستم راگرفتندوازآن مهلکه نجاتم دادند.بعدادامه داد:ببین مادرهمه ی مراحل زندگی بعدازتوکل برخدای متعال,به توسل نیازداریم.✅ ┅─═ঊঈ💞💞ঊঈ═─┅ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevad
مشکات
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 95 استاد پناهیان 💠 نماز ، اول نماز مودبانه است . خدایا ، من ادب
96 استاد پناهیان 💠 نمازمودبانه اینه که فقط بلند شی نماز بخونی ، درستم نماز بخونیا ، تحت تاثیر کسی قرار نگیری ، ♨️⭕️♨️ بذارین این بحث و ادامه بدیم . برای ساختن انگیزه ی نماز مودبانه یه کم دیگه با هم گفت و گو کنیم ، ✅ بعد از نماز مودبانه،نماز متفکرانه س نوبت اینه که شلاق و برداری بر اندیشه خودت بکوبی ، نگذاری هرزگی کنه سر نماز ، قبلا اشاره کردم ، تافکرت خواست جایی بره ، قبل از نماز تمام افکار و گرفتاریهات و بذاری تو کفشت . ✅🔰 فداش بشم الهی ، بدی به کفشدار در خانه نماز ، کفشدار در خانه نماز ، خود خداست . 🌺🌺 خدا میگه ، کفشت و بده به من . مشکلاتت و به من بسپر ، نترس . مشکلاتت و بیشتر نمیکنم ، نترس . مشکلاتت و نصفشم حل میکنم . نترس من خدام ... 💠 پول داری ؟ خوشحالی ؟ نترس من بخیل نیستم ، خوشحالیت و کم نمیکنم . خوشحالیت و با برکت هم میکنم . عروس و داماد شب عروسی ، خوشحالی رو بذارن کنار ، بگن ، خدایا من الان عبدم . 🙏🙏 الله اکبر .... ✅ به خدا قسم این زندگی ، آبادی پیدا خواهد کرد که همه عالم حسرتش و بخورند . 🌺✅ من الان عبد توام ، من الان چیزی نیستم تو اوج گرفتاری ، الله اکبر... نمازمتفکرانه س ✅ نماز متفکرانه در قسمت اول ، یک نماز سلبی است ، یعنی فکر غیر خدا نکن ، فکر خدا رو بکنیم ، چه جوری فکر خدا رو بکنیم ؟ ❓❓❓ حالا شما یه مدتی ، فکر غیر خدا رو نکن . ♻️🌺♻️🌺♻️ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
5b616d50d346ab1a7bf3119e_6908624790431221265.mp3
1.01M
🎵زندگی جدید 🔻از کربلا که برگشتی خودتو تحویل بگیر! 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
✨📿✨📿✨📿✨📿✨📿 #داستان_عارفانه قسمت ۶ روش زندگی🌹 احمدآقادرسنین نوجوانی الگوی کاملی ازاخلاق ورفتاراسلام
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ قسمت ۷ اگرعنایت اهل بیت《علیهم السلام》نباشد,پیداکردن صراط واقعی دراین دنیامحال است💯بعدبه حدیث نورانی نقل شده (درکتاب بحارالانوار,ج ۳,ص ۱۷۵)ازامام زمان《عجل الله تعالی فرجه الشریف》اشاره کردکه می فرماید:(ازتمام حوادث وماجراهایی که برشمامی گذرد,کاملاًآگاه هستیم وهیچ چیزی ازاخبارشمابرماپوشیده نیست.ازخطاهاوگناهانی که بندگان صالح خداوندمتعال,ازآن ها دوری می کردندولی اکثرشمامرتکب می شوندباخبریم. اگرعنایات وتوجهات مانبود,مصائب وحوادث زندگی, شمارادربرمی گرفت ودشمنان شماراازبین می بردند.)✅احمدراازهمان روزهای قبل ازانقلاب وجلسات قرآن داخل مسجد🕌می شناختم.ازهمان دوران نوجوانی بابقیه هم سن وسالان خودش بازی می کرد,می گفت,می خندیدو.امابه یادندارم که ازاومکروهی دیده باشم.تاچه رسدبه اینکه گناه کبیره ازاوسرزند✅زندگی اومانندیک انسان عادی ادامه داشت,امااگرمدتی بااورفاقت داشتی,متوجه می شدی که اویکی ازبندگان خالص درگاه خدای متعال است.یک باربرنامه بسیج تاساعت⏰ سه بامدادادامه داشت.بعداحمدآهسته به شبستان مسجدرفت ومشغول نمازشب شد.من ازدوراورانگاه👀 می کردم حالت اوتغییرکرده بود.گویی خداوندمتعال درمقابلش ایستاده واومانندیک بنده ی ضعیف مشغول تکلم باپروردگاراست.عبادت عاشقانه ی💞 اوبسیارعجیب بود.آنچه که ماازنمازبزرگان شنیده بودیم دروجوداحمدآقامی دیدیم.قنوت نمازاوطولانی شدآن قدرکه برای من سوال ایجادکردیعنی چه شده😱بعدازنمازبه سراغش رفتم ازاوپرسیدم ;احمدآقا توی قنوت نمازچیزی شده بود⁉️ احمدمث همیشه درجواب هایش فکرمی کرد.برای همین کمی فکرکردوگفت:نه.چیزخاصی نبود.می خواست طبق معمول موضوع راعوض کنداماآن قدراسرارکردم که مجبورشدحرف بزند:(درقنوت نمازم بودم که گویی ازفضای مسجدخارج شده نمی دانی چه خبربود) ❗️یک بار انگارآنچه که از زیبایی های بهشت وعذاب های جهنم گفته شده همه رادیدم!انبیارادیدم که درکنارهم بودندو... سواریک ماشین 🚘شدیم.ماپشت ماشین نشسته بودیم وخودروباسرعت حرکت می کرد.این ماشین هیچ حفاظی دراطراف خودنداشت.درسرهرپیچ یکی دونفرازکسانی که سوارشده بودندبه پایین پرت می شدند😱جاده خراب بود.ماشین هم باسرعت می رفت.یک باره به اطرافم نگاه👀 کردم ودیدم فقط من درپشت ماشین مانده ام!سرپیچ بعدی آن قدرباسرعت رفت که دست من جداشد😵و..نزدیک بودازماشین پرت شوم.امادرآن لحظه ی آخرفریادزدم🗣:یاصاحب الزمان《عجل الله تعالی فرجه الشریف》❗️درهمین حال یک نفردستم راگرفت واجازه ندادبه زمین بیفتم.من به سلامت توانستم آن گردنه هاراردکنم.درهمین لحظه ازخواب پریدم.فهمیدم که بایددرسخت ترین شرایط دست ازدامن امام زمان(عج)برنداریم💯وگرنه تندبادحوادث همه ی مارانابودخواهدکرد😶 این ماجرارااحمدآقادرجمع بچهامسجدتعریف کرد. سال اول دهه ی شصت بود.شرایط کشوربه دلیل جنگ ودشمنان داخلی وخارجی انقلاب بسیارپیچیده بود.من بااحمدآقادرمحل دوست بودم.خانه🏠 ی ما درکوچه ی جنوبی مسجدامین الدوله وخانه احمدآقادرکوچه شمالی مسجدقرارداشت.من چهارسال ازایشان کوچک تربودم.اماشخصیت ایشان بسیاردرمن تاثیرگذاشته بود.احمدآقابسیاربه نمازاول وقت اهمیت می داد👌بصورتی که موقع نمازهمه ی کارهاراترک می کرد.آن روزهارافراموش نمی کنم.احمدآقاهنگام نمازگویی هیچ کس راجزخدای متعال نمی دید.ازهمه دنیافارغ بودوعاشقانه💞 مشغول مناجات باپروردگارمی شد.این اخلاق اودرتمام نوجوان هایی که اطراف اوبودندتاثیرگذاشته بود✅بچه هاهم به نمازاول وقت مقیدبودند.البته این همه ازتاثیرات استادی مانندحاج آقاحق شناس بود.ایشان برای ماداستان هاوروایت های بسیاری درفضیلت نمازاول وقت وباحضورقلب ❤️می گفت. مادرمحله ی چهارراه 🚦مولوی وسیداسماعیل تهران بودیم. شرایط محل بسیارروی بچه هاتاثیرداشت✅روحیه لات بازی و....اماعجیب بودکه همه ی بچه هااحمدآقاروبه عنوان استادقبول داشتند.شب هابعدازنمازداخل مسجد🕌دورهم جمع می شدیم واحمدآقابرای مااحکام می گفت.بعدهم کمی صحبت ونصیحت وبعدهم ازهم جدامی شدیم.احمدآقایک استادکامل ویک راهنمای راه خدای متعال داشت.مادرمسجددیده بودیم که بارهاآیت الله حق شناس راصدامی زدو آهسته وبه طورخصوصی اورانصیحت می کرد.ندیده بودم که احمدآقاکسی رادرجمع نصیحت کند❌به جای این کارکاغذهای کوچکی برمی داشت ومعایب اخلاقی ماراداخل آن می نوشت.بعدآرام به طورمخفیانه به شاگردهایش تحویل می داد.روزبه روزحیات معنوی احمدآقاتغییرمی کرد.هرچه جلومی رفتیم نمازهای احمدآقامعنوی ترمی شد.کاربه جایی رسیدکه موقع نمازسعی می کردازبقیه فاصله بگیرد!درانتهای مسجدامین الدوله یک فرورفتگی در🚪ودیواروجودداشت که ازدیدنمازگزاران دوربود.آنجایک👤 نفرمی توانست نمازبخواند.احمدآقابیشتربه آنجامی رفت وازهمان جابه جماعت متصل می شد. 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
💢 سلام صبح بخیر 🙂 با اجازه تون یه دقیقه این پیام رو میفرستم اینجا که با لینک کانال ، اینستا ارسالش کنم لطفا صبور باشین ✋ ممنونم بعد حذفش می کنم مدیران کانال و گروهها خواستین شما هم انتقال بدین: راجع به دولت بی دستاورد روحانی بود😑
مشکات
💢 سلام صبح بخیر 🙂 با اجازه تون یه دقیقه این پیام رو میفرستم اینجا که با لینک کانال ، اینستا ارسال
عزیزانی که پیام مربوطه رو میخوایین جهت ارسال به کانال و گروههاتون ، به شخصی پیام بدین که تقدیم کنم .
💢 💖✨ خودم و پدر ومادرم به فدایش الهی در سختی ها طاقت و در مصیبتها صبر و در فقر توان تحمل ندارم پس روزیم را کم مکن 🍃 و به بندگانت مرا وامگذار بلکه خودت حاجاتم را روا کن و رفع مشکلات را بر عهده گیر 🍃 به من نگاه کن و هیچ یک از امورم را از عنایتت دور مساز 🍃 که اگر مرا به خود واگذاری ناتوانم و نمی توانم به مصلحت خویش عمل کنم 🍃 و اگر مرا به بندگانت واگذاری به من اخم کنن و ... 🕊دعای بیست و دوم صحیفه سجادیه✅🕊🌳 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 96 استاد پناهیان 💠 نمازمودبانه اینه که فقط بلند شی نماز بخونی ، درس
97 استاد پناهیان 💠 گفتیم بعد از نماز مودبانه میرسیم به نماز متفکرانه . نماز متفکرانه یعنی فکر غیر خدا رو نکن و فقط به خدا فکر کن . چه جوری فکر خدا رو بکنیم ؟ حالا شما یه مدتی ، فکر غیر خدا رو نکن . ❌⭕️❌ کیا یادشونه که قبلا گفتیم ، تو زندان اوین با زندانیها حرف میزدیم ؟ گفتیم یه پنج دقیقه به فکر مشکلاتتون نباشید ، ✅🔰 گفتیم پنج دقیقه شما به فکر غیر خدا نباش ، ✅💯 به زندانیان محترم عرض کردم که چهل روز این برنامه رو اجرا کنید ، بعد از چهل روز میام یه سخنرانی دیگه میکنم . کلاس دوم نماز ، 💠 آقا اینا حرفای ما رو گوش کردند ، گفتند آقا شما بعد چهل روز میاین ؟ گفتم تا چهل روز هر موقع رفتی سر نماز ، همه افکارت و بسپر به خدا ، بگو خدا من درباره شیرینیها و تلخیهای زندگی خودم فکر نمیکنم ، ♨️♨️ الان دربست در خانه تو هستم ، با تو سخن میگم ، 🙏🙏 تا چهل روز . بعد چهل روز من میام براتون یه سخنرانی دیگه میکنم ، ولی چون اون سخنرانی من ده ثانیه بیشتر طول نمیکشه ، من الان برات میگم ، ☺️ ولی به این مطلب گوش ندی ها ، بنویس تو یه کاغذ بذار تو سجاده ت بعد چهل روز اون و بخون و عمل کن ، چون اثرش میره . 🔰✅ اون سخنرانی اینه : بسم الله الرحمن الرحیم خوشا آنانکه ، دائم در نمازند والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته . واقعا ها ، شما اگه بعد از چهل روز ، اگه بتونی برگردی به کل دنیا بگی ، 《 من عبدم 》 《 من مولا دارم 》 من هیچ کجا تحت تاثیر عالم نیستم ، خیلی کار کردی . 🌺✅🌺✅🌺 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
1_9958989.mp3
2.07M
28 💢 حاج آقا نکنه ما رو طلسم کرده باشن و بختمون بسته شده باشه!😥 ✳️ حاج آقا حسینی 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه قسمت ۷ اگرعنایت اهل بیت《علیهم السلام》نباشد,پیداکردن صراط واقعی دراین دنی
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 🌹 قسمت ۸ یک باروقتی احمدآقانمازراشروع کردبه آنجارفتم ودرکنارش مشغول نماز شدم.دقایقی بعدازاین کارخودم پشیمان شدم! احمدآقابعدازاینکه نمازراشروع کرده به شدت منقلب شد.بدنش می لرزید😨گویی یک بنده ی حقیر درمقابل یک سلطان باعظمت قرارگرفته✅ نمازاحمدآقاآن گونه بودکه ماازبزرگان شنیده بودیم.اودرنمازعبدذلیل درمقابل پروردگارجلیل بودواگرایشان درزندگی به مراتب بالای کمال رسیده,به دلیل همین افتادگی درپیشگاه پروردگاربود💯درروایات مانمازرامعراج مومن معرفی کردند.من به نمازهای خودم که نگاه می کنم اثری ازعروج به درگاه خدای متعال رانمی بینم.امااعتقادقلبی من وهمه شاگردان احمدآقااین بودکه تمام نمازهای ایشان به خصوص دراین سال های آخرنشان ازمعراج داشت! یعنی هرنمازی احمدآقایک پله اورابه خدای متعال نزدیک می کرد💞البته احمدآقابسیارکتوم بود.یعنی ازحالات درونی خودحرفی نمی زد.امااگرکسی به وضیعت اودقت می کرد,حتماًمتوجه باطن نورانی اش می شد.من یک بارازخودایشان شنیدم که حدیث《 نمازمعراج مومن است.》راخواندوبعدخیلی عادی گفت:بچه هابایدنمازشمامعراج داشته باشدتاحقیقت بندگی راحس کنید.من آن شب🌃 اسرارکردم که: احمدآقا آیااین معراج برای شمااتفاق افتاده?معمولاًدراین شرایط به نحوی زیرکانه بحث راعوض می کرد.امّاآن شب بعدازاسرارمن سرش رابه نشانه تاییدتکان داد. درسررسید📒به جامانده ازاحمدآقاجملات عجیبی به چشم من خورد.اودراین سررسیدکارهای روزانه خودرادرسال🗓۱۳۶۳نگاشته است.دربرخی صحفات آمده:《امروزنمازبسیاربسیارعالی بود. درنمازصبح حال بسیارخوشی ایجادشده》 و... فراموش نمی کنم.یک بارحضرت آیت الله حق شناس نمازخواندن ایشان رادید,آن موقع احمدآقادرسنین نوجوانی👱 بود.بعدبه حجت الاسلام حاج حسین نیری(برادراحمدآقا)گفت:من به حال وروزاین جوان غبطه می خورم!ومن شک ندارم که همه ی این هاازتوجه فوق العاده احمدآقابه نمازنشئت می گرفت👌اوبنده ی واقعی پرودگاربود.بااحمدآقاچندنفرازبچه های مسجدراهی بهشت زهرا(سلام الله علیها)شدیم.همیشه برنامه مابه این صورت بودکه سریع ازبهشت زهرا(س)برمی گشتیم تابه نمازجماعت مسجدالدوله برسیم.اماآن روزدیرراه افتادیم .گفتیم:نمازرادربهشت زهرا(س)می خوانیم.به ابتدای جاده رسیدیم ترافیک شدیدی ایجادشدبود.ماشین 🚙درراه بندان متوقف شد.احمدنگاهی به ساعتش ⌚️کرد.بعد درباره ی نمازاول وقت صحبت کرد.اماکسی تحویل نگرفت‌. احمدآقاازماشین پیاده شد!بعدهم ازهمه معذرت خواهی کرد!گفتیم:احمدآقاکجامی روی?!جواب داد:این راه بندان حالاحالاهابازنمیشه😕ماهم به نمازاول وقت نمی رسم.من بااجازه می روم اون سمت جاده یک مسجدهست که نمازم رومی خونم وبرمی گردم مسجد!احمدآقابازهم معذرت خواهی کردورفت🚶اوهرجاکه بودنمازش رااول وقت وباحضورقلب اقامه می کرد.درجاده وخیابان و....فرقی برایش نمی کرد.همه جاملک خدای متعال بودواوهم بنده ی خدای متعال!✅ همه ی اهل محل احترام خانواده ی آن هاراداشتند.حمیدرضا,برادربزرگ تراحمدآقاسال اول جنگ به شهادت 🌷رسید.همان سال بودکه ایشان واردبسیج شد.طی مدتی که ایشان دربسیج مسجدفعالیت داشت همه ی نوجوان های محل جذب 💞اخلاق ورفتارایشان شدند.هرزمان احمدآقابه مسجدمی آمدجمعی نوجوان به دنبال اوبودند.مدتی بعدایشان به عنوان مسئول پذیرش پایگاه بسیج مسجدامین الدوله انتخاب شد;مسجدی که پرازطلبه های فاضل وانسان های وارسته بود.بعدازمدتی مسئولیت کارهای فرهنگی مسجدنیزبه عهده ی ایشان قرارگرفت.کنارفعالیت دراینجادرمسجدامام حسن(علیه السلام)نیزکارهای فرهنگی راانجام می داد.👈نکته قابل توجه برای من این بودکه وقتی مادرشرایط عادی هستیم حضورقلب درنمازنداریم.یااگرمشغله ای داشته باشیم,دیگرحواسی برای مانمی ماند.😏یااگرکاراجرائی به عهده ی ماواگذارشود,که دیگرهیچ!کاملاًحواس مادرنمازپرت می شود.احمدآقاعارفی واراسته بودکه نمازهایش بوی ملاقات باپرودگارمی داد.معمولاًچنین انسان هایی یاازجامعه فاصله می گیرند,یااگرواردجامعه ومسجدشوندخودرادرگیرهیچ کاری نمی کندتاحضورقلب داشته باشد.بارهاازاین عارف نمادهادیده ایم که فقط سجاده وعبای خودرامی شناسند.ودیگرهیچ....امااین شاگردواراسته آیت الله حق شناس درس ایمان وعمل راازاستادش فراگرفته بود.اوسخت ترین کارهای اجرایی مسجدرابرعهده داشت ودرعین حال روزبه روزبرمعنویاتش افزوده می شد!من دیده ام برخی مدعیان عرفان وقتی نمازرابه پایان می رسانندمشغول ذکروتسبیح و...می شوند.امااحمدآقاوقتی نمازمعراج گونه اش به پایان می رسیدوسفرعرفانی اش تمام می شد,همگام بانمازگزاران مسجدتکبیرهاراتکرارمی کرد.الله اکبر.خمینی رهبر....بعددستاش رابه نشانه ی دعادرمقابل صورتش قرارمی داد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشکات
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 97 استاد پناهیان 💠 گفتیم بعد از نماز مودبانه میرسیم به نماز متفکرانه .
98 استاد پناهیان 💠 امیرالمومنین درباره مالک اشتر یه جمله ای گفتند که من دیوانه مالک اشتر شدم . امیر المومنین فرمودند : نسبت من به پیامبر چی بود؟ من چقدر به پیامبر خدمت کردم ؟ مالک اشترم همینقدر نسبت به من بود . حضرت گریه میکرد میگفت : این مثل مالک ؟ کجاست مثل مالک ؟ خدایا ما رو مالک اشتر امام زمان قرار بده . الهی امین 🙏 خدایا بچه های ما رو هم مالک اشترای امام زمان قرار بده . الهی امین 🙏 مالک اشتر مستقل بود ، حضرت میفرمود اگر مالک من نیمه شب تو بیابون تاریک ، تنها ، داره راه میره ، پابذاره رو سینه یه سگ ماده ای که اون یه دفعه یه جیغ وحشتناک میزنه ، دیدید وقتی خیلی بچه داشته باشند ، خیلی وحشی میشن ، از ترس بچه هاشون خیلی بد رفتار میکنند ؟ این حیوان گاهی نجیب انگار هار میشه . میگه مالک من پاش و بذاره رو سینه یه سگ شیر ده ،از صدای جیغ اون سگ ، پلک نمیزنه . چون یه لحظه هم غافل نیست از اینکه همه عالم دست خداست ، نترس... ، نترس...⭕️❌⭕️ انقدر سفت و محکمه مالک ✅ اونوقت جوونه رو فوت بهش میکنی ، میفته . آقا داماد دیدین تو مجلس خواستگاری ، میشینه مرتب ؟ آقا دامادای قدیم یادتونه ؟ قدیما که اینجوری بود ، روشون نمیشد سرشون و بلند کنند آقا دامادا . الانم همینجوریه ؟ ❓❓❓ راهنمایی میکنند بزرگترا رو ، بخدا قسم اگر روی جوونا به زندگی باز بشه ها، اون زندگی دوام نداره ، طلاق به همین دلیل انقدرآمارش رفته بالا . ❗️❗️❗️ جوونا قبل از اینکه زندگی زناشویی رو شروع کنند پر رو هستند نسبت به این زندگی . بابا ننه ها هم گاهی کوتاه میان ، بابا ننه ها میگن ، ما نمیدونیم هر چی خودشون بگن . 😏 بابا شما چهل سال عقلت بیشتره ، سی سال عقلت بیشتره ، تجربه ت بیشتره ، چهار تا مشاور دیگه بگیر، ببین این دو تا بچه به هم میخورن ؟ این دو تا خانواده به هم میخورن؟ ⁉️⁉️ اینا جوونند ، اینا همدیگرو عین ایده الهاشون میبینند، نشسته میگه شما از چه رنگی خوشت میاد ؟ میگه از رنگ زرد 😏 شما از چه رنگی خوشت میاد ؟ از قرمز 😏 به به ...!!! چه تفاهمی ... 💞💞 آقا تفاهم کجا بود ؟ اینا همینند دیگه ، اونجا که کسی عقلش کار نمیکنه که ... شما کدوم طرفی دوست داری بری ؟ سمت چپ ، ☺️ شما کدوم طرفی دوست داری بری ؟ سمت راست ☺️ به به ... چه تفاهمی ... میان میگن ما توافق کردیم . بابا شما که دارید شقه میشید شروع نکرده ، این اینوری میره ، اون اونوری بابا ننه ها هم کشیدند کنار ، میدونند خانواده ها به هم نمیخورنا.... ✅☝️✅ ادامه دارد.... ♻️🔰♻️🔰♻️ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻تفسیر سوره ی مبارکه ی حمد ایراد شده توسط دکتر ویس کرمی 🔹دانشگاه اصفهان - اواسط دهه 80 ⬅️جلسه 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
مشکات
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه 🌹 قسمت ۸ یک باروقتی احمدآقانمازراشروع کردبه آنجارفتم ودرکنارش مشغول نماز
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 🌹 قسمت ۹ ومانندبقیه می گفت:خدایاخدایاتاانقلاب مهدی....بعدهم مشغول گفتن تسبیحات حضرت زهرا《سلام الله علیها》می شد.آن هم باتوجه کامل✅وقتی تعقیبات نمازبه انجام می رسیدازجابلندمی شدومشغول فعالیت های بسیج وفرهنگی می شد. البته درمیان شاگردان حضرت استادحق شناس چنین افرادی کم نبودند.که این هم ازحمات حاج آقای حق شناس بود💯 به قول آن استادواراسته 《آیت الله حق شناس عرفان وسلوک رابه سطح پایین جامعه منتقل کرد.ایشان عرفان ودوستی 💞خدای متعال رادرکوچه بازاری کرد.کم نبودندازکسبه ی بازاروافرادعادی که درکنارزندگی روزمره خودراه سیروسلوک راازاین انسان خدایی آموختند.》 (دائماًطاهرباش و به حال خویش ناظرباش.عیوب دیگران راساترباش.باهمه مهربان باش وازهمه گریزان باش.یعنی باهمه باش وبی همه باش.خداشناس باش ودرهرلباس باش.)✅احمدآقابه این عبارت به خوبی عمل می کرد👌فعالیت بسیج به جهت حضورمنافقین وترورهاوشرایط جنگ بسیارگسترده بود.آن زمان نیروهای بسیج برخی شب ها🌃درمسجدمی ماندندتادرصورت احساس خطرواردعمل شوند.دراین شب هااحمدآقانیزمثل بقیه ی بسیجی هادرمسجدمی ماند.اومثل یک جوان عادی بابقیه صحبت می کردمی گفت.می خندیدو...اوباهمه ی افرادحتی کوچک ترهابسیارباادب برخوردمی کرد,امادربرخوردباغیبت کننده ملاحظه ی هیچ کس رانمی کرد.حتی اگرنزدیک ترین دوست یاشخصی بزرگ ترازخودش بود,خیلی محرمانه ازاومی خواست این بحث راادامه ندهد‌❌احمدآقادرزمینه ی فعالیت های بسیج مثل یک نیروی عادی حضوری فعال داشت.اسلحه👩‍🎨 به دست می گرفت ودرگشت شبانه دربازارمولوی ومحله های اطراف همراه دیگربسیجیان گشت می زد.اماتفاوتش این بودکه وقتی ساعت 🕰سه نیمه شب به مسجدبرمی گشتیم واکثربسیجی هامشغول استراحت می شدند.اوبه داخل شبستان می رفت ومشغول نمازشب می شد.خلاصه اینکه احمدآقایک بسیجی دقیقی بودازآن بسیجی هایی که حضرت امام(رحمه الله علیه)خواسته بودباآن هامحشورشود😍ازآن هایی که امام عزیزبردست وبازوی💪 آن هابوسه می زد. همیشه یک لبخند😊ملیح برلب داشت.دراین جوان خیلی خوشم می آمد.خیلی بامحبت بود.خیلی باادب بود.وقتی درکوچه وخیابان اورامی دیدم خیلی لذت می بردم😍آن ایام بااینکه پدرم همیشه به مسجدمی رفت امامن این گونه نبودم.تااینکه یک روزپدرم من راباخودش به مسجد🕌بردودستم رادردست همان جوان قراردادوگفت:هرچی احمدآقاگفت گوش👂 کن.هرجاخواستی باایشان بری اجازه نمی خوادو...خلاصه ماراتحویل احمدآقاداد.برای من یک نکته عجیب بود! مگرپدرم چه چیزی دیده بودکه این گونهااختیارمن رابه یک جوان شانزده یاهفده ساله می سپرد⁉️ چن شب ازاین جریان گذشت.من هم مسجدنرفتم.یک شب دیدم درب خانه رامی زنند.رفتم دررابازکردم.تاسرم رابالاکردم باتعجب 😳دیدم احمدآقاپشت دراست! تاچشمم به ایشان افتادخشکم زد!یک لحظه سکوت کردم.فکرکردم اومده بگه چرامسجدنمی یای?گفتم سلام احمدآقا,به خدااین چن روزخیلی کارداشتم,ببخشید.همینطورکه لبخند😊به لب داشت گفت:من نیودم بگم چرامسجدنمی یای,من اومدم حالت رابپرسم.آخه دوسه روزه ندیدمت.خیلی خجالت کشیدم🙈چی فکرمی کردم وچی شد! گفتم:ببخشیدازفرداحتماً می یام.دوسه روزدیگه گذشت.دراین سه روزموقع نمازدوباره مشغول بازی بودم ومسجدنرفتم😶یک شب دوباره صدای درب خانه آمد.من هم که گرم بازی بودم دوباره دویدم 🏃سمت درب خانه.توفکرهرکسی بودم به جزاحمدآقا.تادررابازکردم ازخجالت مُردم🙈باهمان لبخندهمیشگی من راصداکردوگفت:سلام حسین آقا.حسابی حال واحوال کرد.امامن هیچی نگفتم.فهمیده بودازنیامدن به مسجدخجالت کشیده ام.برای همین گفت:بابانیومدی که نیومدی,اومدم احوالت روبپرسم.خلاصه آن شب گذشت.فرداشب🌃 زودترازادان رفتم مسجدواین مسجدرفتن همان ومسجدی شدن ماهمان.احمدآقااین قدرقشنگ نوجوانان هاراجذب 💞می کردکه دائماًتعجب می کردیم.آن موقع ایشان شانزده یاهفده سال بیشترنداشت.امّانحوه ی مدیریت اودرفرهنگی مسجدفوق العاده بود.✅ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh ✨📿✨📿✨📿✨📿✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشکات
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 98 استاد پناهیان 💠 امیرالمومنین درباره مالک اشتر یه جمله ای گفتند که م
99 استاد پناهیان 💠 آقا داماد نشسته ، سرش و انداخته پایین ، چایی براش تعارف میکنند ، همیشه کمتر از چایی لیوانی نمیخورده، میگه نخیر خیلی ممنون . این صدای لطیفش و نمیدونم آقا داماد از کجا گیر آورده ، تو اینجوری حرف نمیزدی ، راحت باش . اونوقت دیگران تخمه میشکنن ، پسته میشکنن ، گز میخورند ، میوه میخورند ، بستگی داره کدوم شهر باشند ، 🍒🍇🍓🍩🍮 بعدم به آقا داماد تیکه میندازن ، آقا داماد چطوری ؟ آقا داماد یه دفعه میگه سیس زیاد شلوغش نکنید ... آقا داماد راحت باش تو رو خدا... تو تا بیرون بودی از دیوار راست میرفتی بالا ، حالا اینجا اومدی برای ما مرتب نشستی ، خب آقا داماد اونوقتی که تو مجلس خواستگاری بودی و مثل همیشه رفتار نمیکردی ، خیلی زجر میکشیدی ؟ ❓❓❓ بگو... بگو ، نه خیلی شکنجه میشدی رفتارت و از بقیه جدا کرده بودی ؟ بله ...؟ ⁉️⁉️ با اینکه راحت نبودی ، به خودت سختی میدادی ، تو مجلس خواستگاری دامادی ، کیف نمیکردی . یه بله بگو ... این بله خرج نداره ، مثل اونجا نیست . ببببلللله .... آقا داماد چرا شما انقدر به خودت سخت میگیری ؟ میدونی اقا داماد چی میگه ؟ میگه من و میخوان بپسندن ، شما که آب از سرتون گذشته ، نوبت منه . الان دارن من و نگاهم میکنند . 👀👀 🔴 فدات بشم نمیشه تو همه زندگی آقا داماد بشی ؟ هر کی هر کاری کرد تو اونجوری نباشی ؟ بگی من و دارند میپسندند ، به بقیه کاری ندارند . ✅ یه خدایی هست ، نشسته ، دستای خوشگلش و گذاشته زیر چونه ش ..... همینجوری داره به من نگاه میکنه . " لا توخذه سنه و لا نوم " چرتم نمیزنه ... نگاه میکنه ... میگه ببینم ... این خوشگل من میشه ؟ این عسل من میشه ؟ این سرباز مهدی من میشه ؟ من و دارند انتخاب میکنند . من خودم و با بقیه قاطی نمیکنم . همچین که اذان میگن انقدر سبک میپره میره نماز میخونه به کسی نگاه نمیکنه ... 😊😊 آی من فدای آقا پسرایی بشم ، نو جوونهایی بشم ، خاک پای دختر و پسرایی بشم که اذان میگن ، بلند میشن بدون اینکه خونواده اومده باشن یه گوشه وایمیسن میگن الله اکبر ... 👏👏✅ چون جوون سنت شکنه ، دوست نداره مثل بابا ننه خودش باشه ... بابا ننه هم جا بمونند ، او سر سجاده الله اکبر و گفته . آدم باید مستقل باشه ، به بقیه نگاه نکنه . همیشه آقا داماد باشه برای زندگی خودش . 🌺♻️🌺♻️🌺♻️ 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشکات
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ #داستان_عارفانه🌹 قسمت ۹ ومانندبقیه می گفت:خدایاخدایاتاانقلاب مهدی....بعدهم مشغول گفتن تس
✨📿✨📿✨📿✨📿✨ 🌹 قسمت ۱۰ شب هابعدازنمازچنددقیقه ⏳دورهم می نشستیم وبچه هاحدیث یاآیه ای می خوانند.احمدآقاکمترحرف می زد.بیشترباعمل ماراهدایت می کرد.همیشه خوبی های افرادرادرجمع می گفت.مثلاًاگرکسی چندین عیب وایرادداشت امایک کارخوب نصفه نیمه انجام می داد,همان موردرادرجمع اشاره می کرد.همیشه مشغول تقویت نقاط مثبت شخصیت بچه هابود👌باورکنیداحمدآقاازپدروبرادربرای مادلسوزتربود.واقعاًعاشقانه برای بچه هاکارمی کرد.یک بارمن کناراحمدآقانشسته بودم.مجلس دعای ندبه بود.احمدآقاهمان موقع به من گفت:مداحی میکنی⁉️گفتم:بدم نمیاد.بلافاصله میکروفون🎤 رادرمقابل من نهادمن هم شروع کردم.همین طورغلط غلوط شروع به خواندن دعاکردم.خیلی اشتباه داشتم ولی بعدازدعاخیلی من راتشویق کرد👏گفت بارک اللّه.خیلی عالی بود.برای اولین بارخیلی خوب بود.همین تشویق های احمدآقاباعث شدکه من مداحی راادامه دهم واکنون هم بایاری خدای متعال وعنایات اهل بیت (علیه السلام)درهیئت مداحی می کنم.فراموش نمی کنم,یک باراحمدآقاموقع صحبت حاج آقاحق شناس واردمسجد🕌شد.حاج آقاتامتوجه ایشان شدندصلوات فرستاد.همه جمعیت هم صلوات فرستادند.احمدآقاخیلی خجالت زده 🙈شده بودهمان جاسریع جلوی درنشست. ندبه نمازهای صبح 🌄رابه جماعت درمسجدمی خواند.بعدازنمازمشغول تعقیبات می شد.قیافه ی اهل ذکر📿رابه خودنمی گرفت❌امّاحسابی مشغول ذکربود.یک باررفتم کناراحمدآقانشستم دیدم لبانش به آرامی تکان می خوردگوشم 👂رانزدیک کردم.دیدم مشغول خواندن دعای عهداست.احمدآقاهمیشه بعدازنمازصبح ازحفظ دعای عهدرامی خواند.اوبه ساحات نورانی امام زمان《عجل الله تعالی فرجه الشریف》ارادت 💞ویژه ای داشت.کارهایی راکه باعث تقرب انسان به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)می شودراهیچ گاه ترک نمی کرد.مدتی ازشروع برنامه های بسیج وفرهنگی مسجدنگذشته بودکه احمدآقاپیشنهادکردبرنامه های دعای ندبه رادرمسجد🕌راه اندازی کنیم.وقتی اعلام کردکه برنامه صبحانه هم داریم😋,استقبال بچه هابیشترشد!صبح جمعه بچه هادورهم جمع می شدیم وبرنامه ی دعاآغازمی شد.ایشان اسرارداشت که برنامه دعادرشبستان مسجدباشدکه مردم هم شرکت کنند. خودش خالصانه ازابتدای صبح مشغول کاربود.صبحانه وچای☕️ راآماده می کردو...بعضی هفته هابعدازپایان دعابه همراه احمدآقاباموتور🏍می رفتیم اطراف چهارراه سیروس.آنجابرای بچه هاعدسی می خریدیم.خدای متعال راشاکربه خاطرصبحانه هم که شده بچه هادورهم جمع می شدند.احمدآقاازهزینه ی💶 شخصی خودش برای بچه صبحانه تهیه می کرد.کارهای انجام می دادتااینکه معنویت وارادت به امام زمان《عج الله تعالی فرجه الشریف》دربچه هاتقویت شود✅درهمین برنامه دعای ندبه بسیاری ازبچه هارابرای آینده تربیت کرده ودستشان را دردست مولایشان قرارداد.احمدآقاکارهای فرهنگی مسجدراحوال محوراهل بیت 《علیه السلام》قراردادونتیجه خوبی ازاین روندگرفت.البته کارهای جمعی احمدآقا برای بچه هافقط دعای بود.بعضی شب های 🏙جمعه بچه هارابه مهدیه تهدان برای دعای کمیل می برد.درمسیربرگشت هم برای بچه هاساندویچ🌭 می خریدوحسابی به بچه هاحال می داد. ازاینکه بچه های بسیج ومسجدبه دنبال مسائل فهم درست معارف دین نیستندبسیارناراحت بود😔خیلی برای ارتقای سطح معرفت وعقیده ی بچه هاتلاش می کرد.درمناسبت های مذهبی به همراه بچه هابه مسجدحاج آقاجاودان می رفت.به این عالم ربانی ارادت ویژه💞 داشت.مدتی هم بزرگ ترهای فرهنگی مسجدرابه جلسات حاج آقامجتبی تهرانی می برد.وقتی احساس کردکه این جلسات برای بچه هاسنگین است,جلسات آن هاراعوض وازاساتیددیگری استفاده کرد.ازدیگرکارهایی که تقریباًدرهفته تکرارمی شد,برنامه های زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی(علیه السلام)🕌بود.بابچه هابه زیارت می رفتیم وروبه روی ضریع می نشستیم وبه توصیه ی ایشان,آقاماشاءالله برای مامداحی کرد.👌 👈 ادامه دارد... 🔜👉 💞 https://eitaa.com/beheshtekhanevadeh ✨📿✨📿✨📿✨📿✨